۵ نکته برای پیشگیری از ریزش مو



۵ نکته برای پیشگیری از ریزش مو 10 مرداد -98
مو - ريزش مو
«ریزش مو مشکلی شایع در جهان است. در برخی موارد این شرایط ریشه ژنتیکی دارد و کار چندانی نمی‌توان برای جلوگیری از آن انجام داد اما در بسیاری موارد دیگر روش‌های پیشگیرانه مختلفی برای پرهیز از مواجهه با ریزش مو وجود دارند
به گزارش ایسنا، عصر ایران به نقل از «استپ تو هلث» نوشت: «ریزش مو می‌تواند مشکلی فراتر از تحت تاثیر قرار گرفتن زیبایی ظاهری انسان باشد. با این وجود، پیش از آغاز هر اقدامی برای درمان ریزش مو باید با یک پزشک متخصص مشورت کنید. پزشک می‌تواند شرایط را بررسی کرده و دلیل اصلی بروز ریزش مو را مشخص کند. ریزش مو ممکن است به واسطه یک عدم تعادل هورمونی، بیماری یا کمبود تغذیه‌ای شکل گرفته باشد.
بدون در نظر گرفتن دلیل ریزش مو شما می‌توانید اقداماتی را در راستای مقابله با این شرایط انجام دهید. به خاطر داشته باشید که توقف ریزش مو یک‌شبه رخ نمی‌دهد. روش‌های درمان ریزش مو عمدتا بر تقویت پوست سر و ریشه‌های مو در گذر زمان متمرکز خواهند بود.
بهبود شرایط رژیم غذایی
غذا نقش بسیار مهمی در مراقبت از مو ایفا می‌کند. زمانی که با ریزش مو مواجه هستید، بهینه‌سازی مواد مغذی مصرفی اهمیت ویژه‌ای دارد. مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، نشان داد که رژیم‌های غذایی سرشار از محصولات تازه و خام ممکن است خطر آلوپسی را که نام علمی برای ریزش مو است، کاهش دهد.
نتایج این مطالعه نشان داد شرکت‌کنندگانی که سه بار در هفته یا به دفعات بیشتر مواد غذایی مانند جعفری، ریحان و سالادهای سبز مصرف می‌کردند، کنترل بهتری بر ریزش مو شدید داشتند. افزون بر این یک رژیم غذایی خوب برای محافظت از مو باید شامل موارد زیر باشد:
- منابع پروتئین با ارزش بیولوژیکی بالا مانند گوشت‌های بدون چربی، ماهی، حبوبات، تخم مرغ و لبنیات
- منابع خوب ویتامین A، مانند سیب‌زمینی شیرین، فلفل‌های شیرین و اسفناج
- منابع خوب ویتامین‌های B، C، D و مواد معدنی آهن، سلنیم و روی
- مواد غذایی سرشار از بیوتین (ویتامین B۷)
استفاده از یک شامپوی ملایم
مواد شیمیایی قوی موجود در بیشتر شامپوهای تجاری اغلب موجی خشکی مو شده و شکنندگی آن را به همراه دارند. در واقع برخی شامپوها موجب تغییر PH پوست سر می‌شوند و محرکی برای مشکلات دیگر مانند خارش و شوره سر هستند.
در عوض انتخاب شامپوهای ملایم، ترجیحا نمونه‌های خانگی و تهیه شده از مواد طبیعی گزینه بهتری است. استفاده از شامپوهای ملایم به صورت روزانه پوست سر را تمیز و سالم نگه می‌دارد.
بر اساس نوع موی خود شامپوی مناسب را انتخاب کنید. بر همین اساس از بروز واکنش‌های ناخوشایند هنگام استفاده از شامپو پیشگیری می‌شود.
خشک کردن مو به صورت طبیعی
استفاده روزانه از سشوار می‌تواند به شکنندگی مو و در نهایت ریزش موی شدید منجر شود. بر همین اساس بهتر است اجازه دهید مو به طور طبیعی خشک شود.
افزون بر این، با استفاده از یک حوله تمیز و نرم می‌توانید مقداری از رطوبت موی خود را کاهش دهید. این اقدام از بروز مشکلاتی مانند تحریک شدن پوست سر و بروز موخوره پیشگیری می‌کند.
ماساژ پوست سر
ماساژ به بهبود گردش خون در پوست سر کمک می‌کند. این کار اکسیژن‌رسانی به فولیکول‌های مو را نیز تقویت می‌کند. اگرچه شواهد علمی در این زمینه محدود هستند، برخی مطالعات کوچک نشان داده‌اند که این اقدام به نتایج مثبتی ختم می‌شود.
افزون بر این، شما می‌توانید با استفاده از برخی روغن‌های اساسی فواید ماساژ پوست سر را هر چه بیشتر افزایش دهید. ازجمله بهترین گزینه‌ها در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- روغن نارگیل
- روغن بادام
- روغن زیتون
پوست سر خود را برای سه تا پنج دقیقه، ترجیحا پیش از خواب، ماساژ دهید.
مدیریت استرس
مواجهه مداوم با موقعیت‌های استرس‌زا یکی از محرک‌های ریزش مو محسوب می‌شود. از این رو شما می‌توانید اقداماتی را در راستای کنترل استرس مد نظر قرار دهید. برخی تکنیک‌های مفید در این زمینه شامل موارد زیر می‌شوند:
- ورزش منظم
- انجام یوگا یا پیلاتس
- مدیتیشن
- تمرینات تنفس عمیق
- رایحه‌درمانی
- دریافت ماساژ
سخن پایانی
به طور کلی عادات خوب یکی از عوامل کلیدی برای پیشگیری از ریزش مو هستند و می‌توانند نتایج هرگونه درمان موضعی را نیز تقویت کنند.
با این وجود تشخیص دلیل زمینه‌ای ریزش مو می‌تواند به انتخاب روش درمان مناسب کمک کند. این شرایط ممکن است به‌واسطه کمبود برخی مواد مغذی یا بیماری‌های دیگر شکل گرفته باشد و با رسیدگی به آنها ریزش مو نیز متوقف می‌شود

در این مزرعه ویلا می‌روید



در این مزرعه ویلا می‌روید 10 مرداد -98
 دشمنان حاکم ملت و کشور 40 سال است که باسیاست جنگ افروزی وویرانی و آوارگی و بی خانمانی و عدم رسیدگی به نیاز روستاییان وشهروندان استان های محروم  موجب کوچ اجباری استانی و حاشیه نشینی شهرهاشده اند .از سوی دیگر شرایط برای فرصت طلبان وغارتگران ورانت و زمین خواران خودی و شرکای شان فراهم شده است تا با قطع درختان وتخریب مناطق جنگلی در شهرهای استان های شمالی شروع به رشد قارچ گونه ویلا سازی کنند و با هجوم  شهروندان از استان های دیگربه شهرهای  استان های شمالی موجب سرعت  افزایش انباشت  زباله در این استان ها شوند.
image.png
از اهالی شفت و تالش گرفته تا ماسال و بندرانزلی و فومن، همه همصدا یک نکته را می‌گویند، این که بافت استان گیلان تا چند وقت دیگر کاملاً تغییر می‌کند. زمین‌ها تغییر کاربری می‌دهند. استان پر از مهاجرانی می‌شود که بستر پذیرش‌شان وجود ندارد.
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «کشاورز بودم و کلی زمین داشتم، چند سال پیش فروختم‌شان، حالا ۴۰۰میلیون تومان روی دستم مانده. پولی که نمی‌دانم باید با آن چه کنم. در بیشتر نقاط استان گیلان این اتفاق افتاده است. خیلی‌ها زمین‌هایشان را می‌فروشند و بعد پشیمان می‌شوند. یک چرخی توی منطقه بزنی می‌بینی حرف‌هایم درست است
اینها حرف‌های محمد، کشاورز سابق است. می‌گوید تأکید کن تا چند وقت دیگر زمین کشاورزی در گیلان نخواهیم دید. همه زمین‌ها تغییر کاربری می‌دهند یا ویلا می‌شوند یا زمین‌هایی که به امید گران شدن، تا سال‌ها رها می‌شوند. او می‌گوید این روزها زمین‌فروشی کار اصلی گیلانی‌ها شده است. یک جاهایی زمین می‌فروشند و جاهای دیگر شهر را.
حرف‌های محمد را تعداد زیادی از اهالی گیلان تکرار می‌کنند. از اهالی شفت و تالش گرفته تا ماسال و بندرانزلی و فومن، آن قدر که اگر بخواهم حرف همه‌شان را در این گزارش بیاورم غیر ممکن است. اما همه همصدا یک نکته را می‌گویند، این که بافت استان گیلان تا چند وقت دیگر کاملاً تغییر می‌کند. زمین‌ها تغییر کاربری می‌دهند. استان پر از مهاجرانی می‌شود که بستر پذیرش‌شان وجود ندارد. چه کسی می‌خواهد این تغییرات را بررسی کند و آنها را در مسیر درستی قرار دهد.
زمین می‌فروشیم، مهاجرت می‌کنیم
مرد میانسال موهای جوگندمی‌دارد. دو - سه سالی هست زمین‌هایش را فروخته، اهل روستای «مرکیه» ماسال است. حالا سر جاده یک قهوه‌خانه کوچک را اداره می‌کند. چای دارد و پفک و چیپس و از اینجور تنقلات: «چاره‌ای نداشتم اگر زمینم را نمی‌فروختم نمی‌توانستم دست پسرهایم را بگیرم. برنج می‌کاشتم. الان قیمت زمینم چند برابر شده اما چه فایده پشیمانی، از دست رفت که رفت. خانه‌ام را یک اصفهانی خرید و حالا در شهرشیرینی فروشی زده است. این قهوه‌خانه که می‌بینی درآمدی ندارد اما کشاورزی هم دیگر فایده نداشت
زن چند سالی است از اصفهان به خشکبیجار در نزدیکی رشت مهاجرت کرده به قول خودش یک روز که از خواب بلند شد فکر کرد بهتر است در یک جای سرسبز زندگی کند؛ جایی که هر روز نگران محیط زیستش نباشد، نگران آب وخاکش. خانه‌ای خرید و ساکن شد. این روزها به راه‌اندازی یک اقامتگاه بومگردی فکر می‌کند.
مرد سوار ماشینش می‌شود. در بندر انزلی زندگی می‌کنند. اتومبیلش پلاک منطقه آزاد دارد: «بهترین سرمایه‌گذاری همین خرید ویلا و زمین و ماشین در گیلان است. این ماشین را می‌گذارم پارکینگ ماهی یک بار که می‌آیم اینجا استفاده‌اش می‌کنم الان هم می‌روم سمت روستای آبکنار می‌خواهم زمین بخرم
گیلان در دست غیر بومی‌ها
نسیم طواف‌زاده، مدیر عامل مؤسسه سبزکاران رشت به همراه پژوهشگران این مؤسسه پژوهشی را درباره تغییرات استان گیلان انجام داده‌اند. او در گفت‌وگو با ما تأکید می‌کند ۸۰ درصد زمین‌هایی که در گیلان تغییر کاربری داده‌اند زمین‌های کشاورزی و باغی بوده‌اند. تغییر کاربری اراضی در گیلان خیلی جدی است و در نقاط مختلف این استان و در سطح وسیع دیده می‌شود حتی در شهری مثل رشت هم این اتفاق افتاده و اگر قبلاً ۴ یا ۵ خانوار غیر بومی یک خانه یا آپارتمان در رشت می‌خریدند این روزها هر کس برای خودش خانه‌ای می‌خرد چون هنوز خانه‌ها در رشت آنقدر گران نشده است. اغلب کسانی که خانه‌ها را می‌خرند آخرهفته‌ها از آن استفاده می‌کنند و یک ماشین منطقه آزاد هم دارند که در پارکینگ‌شان پارک شده. اما در شهرها و روستاها اتفاق‌های متفاوت‌تری هم افتاده است.
به‌گفته او در شهرستان سیاهکل ۱۸۹ خانوار مهاجرت کرده‌اند که ۱۲ خانوار ساکن دائم هستند و ۱۷۷ خانوار ساکن غیر دائم. بیشتر این مهاجران اصفهانی، یزدی، همدانی و تهرانی هستند. در فومن ۴۳۴ خانوار مهاجرشناسایی شده‌اند که ۱۵۸خانوار ساکن و ۲۷۶ خانوار غیرساکن هستند. این مهاجران عموماً از تهران، کرج و اصفهان آمده‌اند.
طواف‌زاده تأکید می‌کند این آمار تعداد افرادی است که آنها شناسایی کرده‌اند و ممکن است این آمار حتی بیشتر از تعدادی باشد که آنها برآورد کرده‌اند: «درانزلی ۲۹۶ خانوار مهاجر شناسایی کردیم که ۱۱۸ خانوار ساکن و ۱۷۸ نفر غیر ساکن بودند. ترکیب جمعیت مهاجران بیشتر اهالی خوزستان و بویژه اهوازی‌ها هستند. در تالش ۵۲۰ خانوار مهاجر را دیدیم که ۱۴۱ خانوار ساکن و ۳۷۹ خانوار غیر ساکن بودند. حالا چرا دائم بر جمعیت غیر ساکن تأکید دارم این که جمعیت غیر ساکن وضعیت ناروشن و هزینه‌های اضافی برای شهر دارد
اما این، همه تغییری نیست که در استان گیلان رخ داده و کار به جایی رسیده که در برخی مناطق این استان منطقه‌ای کاملاً در اختیار غیر بومی‌ها درآمده است. نمونه‌اش منطقه‌ای بین گورابجیرصحرا و چاپارخانه که تیره‌ای از قریشی‌های اهواز که ۳۰خانوارند در آنجا زندگی می‌کنند. آنها انتخابات دهیاری و شورایاری را هم برگزار کرده و پیشنهاد تغییر نام روستا را داده‌اند. در واقع اهالی این منطقه را اهوازی‌های مقیم گیلان تشکیل می‌دهند که خواهان نامگذاری روستا به‌نام منطقه‌شان هستند. در تالش هم اصفهانی‌ها چنین وضعیتی را در برخی مناطق ایجاد کرده‌اند.
طواف‌زاده تأکید می‌کند: «ما با مهاجرت داخلی مشکل نداریم و حق مردم یک کشور است که در مناطق مختلف کشورشان جابه‌جا شوند اما باید تغییرات فرهنگی و خلق و خو در نظر گرفته شود و تبادل فرهنگی درست انجام شود تا در منطقه تنش رخ ندهد. همین الان در تالش مشکلات بی‌شماری برای این متجانس  نبودن فرهنگی رخ داده است.» او می‌گوید تا ۳ سال آینده تأثیر فروش زمین و تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی و باغی در استان گیلان محسوس‌تر خواهد بود اما فعلاً منابع رسمی تا می‌توانند این مسأله را انکار می‌کنند.
ویلا به جای باغ چای و شالیزار
کاوه مظفری، پژوهشگر اجتماعی خودش چند سالی است در گیلان زندگی می‌کند: «در گیلان زمین تبدیل به کالایی قابل خرید و فروش و دلالی شده است. مثل اتفاقی که برای طلا و ارز در کشور افتاده. در حالی که شاید نتوان با طلا و ارز سرمایه‌گذاری تولیدی و مفید کرد اما زمین این طور نیست زمین کالایی است که با آن می‌توان کارهای مفید زیادی کرد. اتفاقی که در گیلان افتاده این است زمین‌های کشاورزی قدیم را قطعه‌بندی کرده، دورشان دیوار کشیده و کاربری‌شان را تغییر داده و در نوبت فروش گذاشته‌اند. این تغییر کاربری زمین در گیلان یک جریان پرشتاب است و هیچ نظارت جدی هم بر آن وجود ندارد
او تأکید می‌کند: «تغییر کاربری زمین اراضی کشاورزی و باغی درباره زمین‌هایی که مالک خصوصی دارد داستان متفاوتی از تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی ارتفاعات دارد؛ چرا که کاربری این زمین‌ها خصوصی نیست، این زمین‌ها متعلق به منابع طبیعی است و بواسطه روابطی که وجود دارد توسط سوداگران زمین کاربری‌شان تغییرمی‌کند وخرید و فروش می‌شود. برای همین است که گاه درمرتفع‌ترین قسمت‌ها و مناطق جنگلی ناگهان ویلایی سبز شده یا قطعه‌ای از زمین جدا شده است
به گفته او تولید در گیلان به زمین وابسته است وهنوز تولیدات صنعتی در گیلان زیرساخت درست و درمانی ندارد. این در حالی است که کارهای تولیدی در گیلان هنوز معنا دارند مثل مزارع تولید چای که با توجه به افزایش قیمت ارز کاملاً وجودشان بامعناست و می‌تواند به کاهش واردات چای کمک کند. در گیلان کشت برنج، مرکبات و تولید ابریشم که آب کمی مصرف می‌کند هنوز به صرفه است اما از جانب دولت حمایت نمی‌شود اما به جایش زمین‌های تولیدی به فروش می‌رسد و در نهایت تبدیل به ویلا می‌شود.
طواف‌زاده هم تأکید می‌کند: «هیچ‌کس فکر نمی‌کند چطور ارزش تولید کنندگی زمین در استان گیلان کم‌کم از دست می‌رود و پول نقد دست مردم را می‌گیرد، زمین‌هایی که در گذشته منبع تولید بوده‌اند. تغییر کاربری اراضی برای شهرداری‌ها درآمدزایی دارد و جلویش را نمی‌گیرند. فرزندان کشاورزان هم معمولاً تمایلی به حفظ زمین آبا و اجدادی‌شان نشان نمی‌دهند و فکر می‌کنند فقط با فروش زمین می‌توانند زندگی‌شان را تغییر دهند
افزایش قیمت زمین در مناطق روستایی استان گیلان
خرید و فروش زمین و افزایش ویلاسازی در مناطق مختلف استان گیلان تبعاتی دارد که گاه کمتر کسی به آن توجه می‌کند. یکی از این تغییرات افزایش ناگهانی قیمت زمین در مناطق روستایی استان گیلان است؛ تا جایی که گاه محلی‌ها دیگر توان خرید واجاره مسکن را در منطقه آبا واجدادی‌شان ندارند. مثل نادر که در پره سر در نزدیکی تالش زندگی می‌کند و از افزایش قیمت مسکن و زمین در این منطقه گلایه دارد: «تا همین چند سال پیش یک زوج جوان براحتی می‌توانست در مناطق روستایی تالش خانه بخرد یا در شهرها خانه اجاره کند اما افزایش ناگهانی قیمت زمین عملاً زندگی را برای روستایی‌ها سخت کرده است. خیلی‌ها مجبور شده‌اند مهاجرت کنند یعنی ورود عده‌ای مهاجر باعث شده محلی‌ها توان زندگی در همین منطقه را از دست بدهند. خیلی از کسانی که به شهر ما آمده‌اند نانوایی و مغازه‌های دیگر زده‌اند. می‌ترسم تا چند وقت دیگر ما شغلی هم نداشته باشیم. کسی با مهاجرت مخالف نیست اما آخر این طور بی‌برنامه
کاوه مظفری هم با تأیید این موضوع می‌گوید: «قیمت زمین در مناطق روستایی که قبلاً ارزان بود ناگهان افزایش یافته است. شاید در ظاهر به نظر برسد شهر رونق گرفته در حالی که وقتی قیمت زمین در یک منطقه زیاد می‌شود یعنی اهالی آن منطقه که معیشت‌شان میزان مشخصی است دیگر نمی‌توانند در آن محل زندگی کنند. مردم در بیشتر روستاهای گیلان دیگر نمی‌توانند در همان روستا خانه و زندگی تشکیل دهند و مجبورند به شهرهای دیگر بروند و مستأجر شوند و متأسفانه ارگان‌هایی که باید روی این ماجرا نظارت کنند خیلی اوقات خودشان با تبلیغ بدون حساب و کتاب گردشگری باعث تغییر کاربری زمین‌ها می‌شوند
گردشگری، مهاجرت و تغییر کاربری زمین
مجتبی حیدری از فعالان اجتماعی شهر ماسال است. یکی از شهرهای استان گیلان که به قطعه قطعه شدن زمین‌هایش معروف است: «ماسال تا سال‌ها از دید گردشگران پنهان بود تا این که رشد شبکه‌های مجازی باعث شد ماسال شناخته شود و هر روز ورود مسافر به شهرمان بیشتر شد تا آنجا که ماسال مسافرپذیرترین نقطه استان گیلان شد. آخرین باقیمانده جنگل‌های هیرکانی در ییلاقات ماسال قرار دارد، همین هم باعث شد عده زیادی در این منطقه زمین بخرند. طرح‌های گردشگری مختلف در منطقه اجرا شد و انواع مجتمع‌های اقامتی و هتل در شهر ایجاد شد
اگر روزی به سمت ماسال و ییلاقاتش رفتید حتماً این گفته‌ها را به خاطر می‌آورید. در جاده ییلاقی ماسال در مسیر روستاهای لیپا، تاسکوه، سرکه، گنگذر، سراکه، طبق سر، گندز، نسا، گرمه‌خونی، شالما، خروم و سلیم آباد می‌توانید قطعه‌قطعه شدن زمین و رشد ویلاسازی را ببینید. منطقه‌ای پر از مجتمع‌های اقامتی و هتل با مصالحی که هیچ ربطی به محیط زیست منطقه ندارد. حیدری تأکید می‌کند خرید و فروش زمین تولید را در ماسال هم نابود کرده، درست مثل دیگر نقاط گیلان: «دامداری هم در شهر ما تقریباً نابود شده؛ چراکه همه محلی‌ها یا دنبال فروش زمین هستند یا گردشگری. همین مسأله تقریباً دامپروری و صنایع لبنی را در شهرستان ما تعطیل کرده است
مصطفی اهل روستای تاسکوه ماسال می‌گوید: «تغییرات فرهنگی و محیط زیستی که خرید و فروش زمین ایجاد کرده هنوز جدی گرفته نشده‌ است. مثلاً همه روستایی‌ها در رقابت با شهری‌هایی که ماشین‌های شاسی بلند دارند می‌خواهند خودشان را ارتقا دهند. پس بی‌خیال کشاورزی و دامداری شده‌اند و فقط دنبال تغییر ناگهانی هستند بعد از یک مدت هم پشیمان می‌شوند
غلامرضا نورزاد، فعال محیط زیست در شهر تالش هم درباره افزایش خرید و فروش زمین در گیلان و لطمه‌های محیط زیستی‌اش هشدارمی‌دهد: «به اسم گردشگری و سرمایه‌گذاری اتفاق‌های عجیب و غریبی در گیلان رخ می‌دهد. در همه روستاهای استان زمین‌ها تکه‌تکه شده و تبدیل به ویلا شده‌اند. سری به ییلاق سوباتان در تالش بزنید از همان جاهایی است که از آن چیزی باقی نمانده است
خیلی‌ها گیلان را با شالیزارهایش می‌شناسند؛ با باغ‌های‌ چایش، با تلنبارهای کرم ابریشمش، با بوی برنج و عطر بهارنارنج و باغ‌های مرکباتش اما شاید زمانش رسیده کم‌کم تصویر ذهنی‌مان از این استان را تغییر دهیم و شهرهایی را تصور کنیم پر از ویلا و زمین‌های قطعه‌قطعه شده

خطر سرطان در تیراژ انبوه



خطر سرطان در تیراژ انبوه 10 مرداد -98
بازدید از چاپخانه کتب درسی
چاپخانه‌داران در معرض ابتلا به سرطان‌ قرار گرفته‌اند؛ این هشداری است که چندی پیش مدیرعامل تعاونی چاپخانه‌داران تهران اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: در چاپخانه‌ها چه خبر شده و چرا کارگران آنها در معرض ابتلا به سرطان‌اند؟ آن طور که احمدرضا اعتماد مظاهری گفته، قبلا در دستگاه‌های چاپ، از الکل ایزوپروپیل استفاده می‌شد. این الکل دمای آب را در دستگاه‌های چاپ  پایین می‌آورد و قابلیت تبخیر بسیار بالایی هم دارد. از این الکل به‌طور ویژه در صنعت چاپ استفاده می‌شود و به گفته چاپخانه‌داران، صنعت چاپ به این الکل وابسته است. حالا چه اتفاقی برای این الکل افتاده؟ این الکل دیگر با کیفیت قبلی وارد بازار نمی‌شود؛ یعنی الکلی که در حال حاضر در چاپخانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، از نوع بی‌کیفیت آن است که نه‌تنها به دستگاه‌ها آسیب می‌زند که محیط کار را برای چاپخانه‌داران سرطانی کرده، از همه اینها گذشته بیشتر این الکل‌ها تقلبی است.
بر اساس آن‌ چه مدیرعامل تعاونی چاپخانه‌داران تهران به خبرگزاری کتاب گفته بود، الکل ایزوپروپیل، سالی دو بار وارد ایران می‌شد، اما حالا چندین ماه است که این اتفاق نیفتاده؛ دلیل آن هم مشکلات ارزی برای تأمین آن است. اوضاع از این هم بدتر می‌شود. حالا اتفاقی که افتاده این است که چاپخانه‌داران از سر ناچاری از همان الکل‌های بی‌کیفیت استفاده می‌کنند.
مواد شیمیایی بلای جان کارکنان
«رضا» ٣١ ساله است و نزدیک به ٦ سالی می‌شود که در چاپخانه‌ای در تهران کار می‌کند. آنها در چاپخانه بروشور و کاتالوگ و کتاب‌های درسی و... چاپ می‌کنند. در سالن اصلی نزدیک به ٤٠ نفر فعال‌اند که همه آنها در معرض خطر ابتلا به انواع بیماری‌های شنوایی به‌دلیل سر و صدای زیاد و بیماری‌های ریوی به دلیل محلول‌های شیمیایی و الکل‌ قرار دارند: «ما در چاپخانه از موادی مثل مرکب، الکل، بنزین، نفت و... استفاده می‌کنیم، اینها لازمه کار ماست و در زمان استفاده هم بوی این مواد روی کارکنان تأثیر می‌گذارد، به‌ویژه آنهایی که شیفت شب کار می‌کنند، ترکیب بوی این مواد همراه با شب‌کاری‌ و عوارض ناشی از آن به شدت آزاردهنده است
رضا به ماجرای الکل‌های بی‌کیفیتی که به‌تازگی بلای جان کارکنان چاپخانه‌ها شده هم اشاره‌ای می‌کند. او می‌گوید که الکل جزو مواد مهم و لازم کار در چاپخانه است، اگر الکل نباشد، کیفیت مرکب پایین می‌آید، الکل ایزوپروپیل هم جزو حلال‌هایی است که ترکیب رنگ ایجاد می‌کند، این الکل قبلا از کره وارد کشور می‌شد، حالا اما ظاهرا از کشور دیگری وارد ایران می‌شود که نمی‌دانیم کجاست. این الکل جدید اتانول بیشتری دارد و از سه ماه آخر سال قبل، وارد ایران می‌شود.
رضا می‌گوید که قرار گرفتن در معرض این الکل، درست مانند زندگی‌کردن در خانه در حال نقاشی با بوی تند تینر است. کارکنان چاپخانه‌ها بین ٨ تا ١٢ ساعت در ساعت‌های کاری با چنین بویی کار می‌کنند. هر چند که خود کارکنان به بوهای غیر معمول مواد شیمیایی عادت کرده‌اند و دیگر بویی احساس نمی‌کنند. آنها باید از ماسک استفاده کنند اما گرما امان‌شان را می‌برد و تمایلی به استفاده از آن ندارند؛ هر چند که به گفته آنها، این ماسک‌ها هم خیلی نمی‌تواند جلوی بو و مضرات مواد شیمیایی را بگیرد.
اما تنها بوی الکل نیست که کارکنان را آزار می‌دهد، صدای بلند پمپ‌های آب و باد معضل دیگر آنهاست، رضا می‌گوید که کار کردن در چاپخانه، مضرات زیادی برای جسم و جان کارکنان دارد: «کارکنان به مرور زمان دچار بیماری‌های ریوی می‌شوند؛ هر چند که بازرس بهداشت به‌طور مرتب از این مکان بازدید می‌کند و کارکنان به‌صورت دوره‌ای شنوایی‌سنجی و بینایی‌سنجی می‌شوند و آزمایش‌های دوره‌ای از آنها گرفته می‌شود اما به‌ هر حال سختی‌های کار، خودش را به شکل انواع بیماری‌ها نشان می‌دهد
شرایط کار کارکنان چاپخانه، حالا اما خیلی قابل قبول‌تر از گذشته است، قبلا چاپ سربی بود و خود سرب مشکلات زیادی برای کارکنان ایجاد می‌کرد اما حالا چاپ افست است و با الکل و مرکب انجام می‌شود.
کارکنان چاپخانه‌ها کم‌شنوا می‌شوند
«سعید»، مدیر یکی از واحدهای چاپخانه‌ای در تهران است. او از ‌سال ٧٨ یعنی از حدود ٢٠‌ سال پیش در چاپخانه کار می‌کند. آنها در چاپخانه، کتاب و بروشور و روزنامه چاپ می‌کنند و از ماجرای الکل‌های بی‌کیفیت، باخبرند: «هنوز هم الکل ایزوپروپیل را به اسم الکل کره‌ای به ما می‌فروشند اما در چاپخانه ما، دستگاه‌ها به گونه‌ای است که کارکنان ارتباط زیادی با الکل ندارند، زینک‌ها باید با آب و الکل شسته شوند، الکل به وسیله پمپی وارد دستگاه می‌شود و کارش را انجام می‌دهد، تنها کاری که کارکنان می‌کنند این است که بشکه‌های الکل را کنار دستگاه می‌گذارند و شلنگی را به داخلش وصل می‌کنند، به همین دلیل بوی الکل کسی را اذیت نمی‌کند. البته همه جا این طور نیست، در بیشتر چاپخانه‌ها، کارکنان ارتباط مستقیم‌تری با الکل و مواد دیگر دارند
آنها سه‌سال پیش در چاپخانه‌شان، تجربه حذف الکل را از دستگاه‌ها داشته‌اند، گفته می‌شود که این روش در خیلی از کشورها استفاده می‌شود، اما پس از مدتی دستگاه‌ها خراب شدند و خسارت بیشتری وارد شد، به همین دلیل دوباره الکل مورد استفاده قرار گرفت: «الکل زینک‌ها را می‌شوید، وقتی الکل نباشد، زینک خشک می‌ماند و به مرور زمان خراب می‌شود
سعید هم می‌گوید که تنها مشکل کار کردن در چاپخانه بوی الکل نیست، سروصدا هم روی شنوایی کارکنان تأثیر می‌گذارد، چراکه آنها در سالن کار ناچارند با صدای بلند صحبت کنند و وقتی هم از چاپخانه خارج می‌شوند، باز هم با صدای بلند با دیگران حرف می‌زنند که خیلی وقت‌ها دیگران به‌ویژه خانواده‌هایشان را اذیت می‌کند. از همه اینها گذشته استرس‌های کار هم آزاردهنده است. آنها در چاپخانه‌شان به صورت شیفت‌های ١٢ ساعته ٨ صبح تا ٨ شب و ٨ شب تا ٨صبح کار می‌کنند. هر شیفت ٦ پرسنل دارد.
بهترین محلول‌ها هم سرطان‌زا هستند
مدیرعامل تعاونی چاپخانه‌داران تهران به سرطان‌زابودن الکل‌های وارداتی جدید اشاره می‌کند، اما مدیر یکی از چاپخانه‌ها که نخواست اسمی از او در گزارش برده شود، به «شهروند» می‌گوید محلول‌های شیمیایی حتی بهترین نوع‌شان که در چاپ یا سایر صنایع استفاده می‌شود، سرطان‌زا هستند، حالا موادی با کیفیت پایین‌تر می‌توانند ضرر بیشتری داشته باشند. به گفته او ٧٠‌درصد چاپخانه‌ها از الکل ایزوپروپیل استفاده می‌کنند، مخصوصا چاپخانه‌هایی که چهاررنگ است و دستگاه نیاز به آب و الکل دارد، به‌طورکلی این الکل روشی برای شست‌وشوی مرکب است. او می‌گوید الکلی که در فضا پخش می‌شود، به صورت گاز و بخار وارد ریه کارکنان می‌شود، اگر تهویه خوب باشد، الکل کمتر در فضا پخش می‌شود اما در صورت نبود تهویه‌های مناسب، سلامت کارکنان به خطر می‌افتد: «بهترین روش برای جلوگیری از آسیب‌ها استفاده از مواد باکیفیت با گاز کمتر است، درحال حاضر در دنیا هم از موادی با کیفیت بالا در چاپخانه‌ها استفاده می‌شود تا کارکنان کمترین آسیب را ببینند
الکل و مواد شیمیایی بیماری‌های تنفسی و ریوی می‌آورد
محمد نجمی، رئیس اداره بیماری‌های تنفسی وزارت بهداشت است و می‌گوید از ترکیبات الکل استفاده‌شده در چاپخانه‌ها بی‌اطلاع است، اما به‌طورکلی قرار گرفتن طولانی‌مدت در برابر این مواد می‌تواند منجر به ابتلا به بیماری‌های ریوی و تنفسی شود. او درباره احتمال سرطان‌زابودن الکل استفاده‌شده در این چاپخانه‌ها می‌گوید: «سرطان به دلیل عوامل مختلفی ایجاد می‌شود و نمی‌توان گفت که دقیقا در معرض کدام ماده در چاپخانه قرارگرفتن می‌تواند ابتلا به سرطان ایجاد کند اما به‌طور کلی، زمانی که فرد مدت زمان طولانی در برابر ماده‌هایی مثل الکل قرار گیرد، به مرور زمان از نظر ریوی دچار مشکل می‌شود، درست مانند کسانی که در معرض شوینده‌ها قرار دارند، به‌ هر حال این مواد ترکیبات شیمیایی دارند و می‌توانند تحریک‌کننده‌ای برای آسم و آلرژی باشند اما این‌که الکل می‌تواند سرطان‌زا باشد، نیاز به انجام کارهای تحقیقی دارد
به گفته نجمی، اتانول، یک ترکیب دو کربنه و ایزوپروپیل سه کربنه است، هر دو این مواد، الکل هستند، اما تاثیرات متفاوتی می‌توانند داشته باشند. قطعا هر ماده‌ شیمیایی که بوی تندی داشته باشد، اعم از الکل یا ایزوپروپیل یا حتی متانول، طبیعی است که تنگی نفس ایجاد کند. البته قبلا در چاپخانه‌ها از سرب استفاده می‌شد که آن ماده سرطان‌زا بود اما حالا چاپ‌ها دیگر سربی نیست و ریسک ابتلا به سرطان در این مکان پایین آمده است.
با همه اینها رئیس اداره بیماری‌های تنفسی وزارت بهداشت معتقد است که اگر فضا دارای فن‌های قوی باشد و سیستم تهویه مناسبی استفاده شود، مضرات استنشاق مواد شیمیایی در محیط کمتر می‌شود. البته لازم است کارکنان از ماسک هم استفاده کنند: «به هر حال برخی ترکیبات را نمی‌توان در محیط کار حذف کرد اما می‌توان شرایطی را ایجاد کرد که آسیب‌ها برای افرادی که در آن مکان فعالیت می‌کنند، کمتر شود، یا حتی می‌توان از ترکیبات جایگزینی استفاده کرد تا اثرات مخرب کمتری روی بدن داشته باشد
هر چند به گفته این مسئول در وزارت بهداشت، در بیشتر محیط‌های شغلی از سیستم تهویه خوبی استفاده نمی‌شود و اغلب دستگاه‌ها ابتدایی و ضعیف است.

کدام کفه ترازو



کدام کفه ترازو 10 مرداد -98
همان کف ترازوی بی عدالتی که 40 سال است از طریق دستگاه فاسد قضاییه آلوده ودست نشانده که به نفع ظالمان حاکم وشرکای  خودی شان و علیه بی دفاع وبی پناه و غیرخودی ها سنگینی کرده است .
آخرین جلسه دادگاه محمدعلی نجفی
با توجه به شخصیت منحصربه‌فرد و خاص نجفی و این که در دوره ۴۰ ساله‌ای که عهده‌دار مسئولیت‌های مختلف کشوری بوده، هیچگونه حرف و حدیثی در باب‌ مفاسد و سایر تخلفات وی وجود نداشته، از خانواده مقتول انتظار می‌رود که با گذشت خود و عفو متهم رنج از دست دادن نجفی را به خانواده وی تحمیل نکنند.
به گزارش ایسنا، محمدصالح نیکبخت، حقوقدان و وکیل دادگستری، در روزنامه اعتماد نوشت: بـالاخـره روز گـذشـته سخنگوی قوه قضاییه حکم شهردار اسبق تهران را اعلام کرد؛ حکمی که همان‌طور که حقوقدانان هم پیش‌بینی می‌کردند، با توجه به قتل میترا استاد توسط دکتر نجفی با اسلحه (آلت قتاله)، همان حکم قصاصی بود که برای قتل عمد صادر می‌شود.
این حکم از آن جهت قابل پیش‌بینی بود که موارد سه‌گانه در قوانین ایران، جزو قتل عمد محسوب می‌شود. بر اساس یکی از این سه مورد، هرگاه قتل با آلت قتاله صورت گیرد هر چند که متهم قصد انجام قتل را نیز نداشته باشد، قانونگذار این جرم را از مصادیق قتل عمد تلقی می‌کند و قضات محترم دادگاه نیز حکم خود را بر اساس قانون مجازات و بر مبنای قتل عمد صادر می‌کنند. در همین خصوص پیش‌بینی می‌شود، ماهیت این حکم در دیوان عالی تغییری نکند.
البته با توجه به ایراداتی که یکی از وکلا به نحوه رسیدگی و تحقیقات این پرونده وارد کرده‌اند، دور از ذهن نیست که دیوان عالی کشور به این ادله توجه کرده و پرونده را به جهت نقض تحقیقات به دادگاه مربوطه اعاده دهند تا پس از رفع نواقص، پرونده آن‌طور که مورد درخواست وکیل نجفی بوده، مجددا در دادگاه بررسی و حکم دوباره‌ای برای آن صادرشده و مجددا به دیوان عالی برای تایید ارسال شود.
اما در این پرونده نکته ظریفی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. این که شخصیت نجفی و سوابق درخشان مدیریتی وی به صورتی نبوده که تحت تاثیر احساسات بخواهد مبادرت به این عمل مجرمانه کند. ضمن آن که اجرای حکم قصاص، خون ریخته شده و تاثیر و تألمی که برای خانواده مقتول به وجود آمده را برنمی‌گرداند و جبران نمی‌کند. با همین استدلال معتقدم وکلای متهم و خانواده دکتر نجفی در این مدت، با عنایت به این موارد و با به‌کارگیری مکانیزم‌های حقوقی و اجرایی لازم و توافق برسر موضوعی غیر از قصاص، از تبدیل شدن این موضوع به تاثیر و تالمی بزرگ برای هر دو خانواده جلوگیری کنند.
گذشته از این موارد، با توجه به شخصیت منحصربه‌فرد و خاص نجفی و این که در دوره ۴۰ ساله‌ای که عهده‌دار مسئولیت‌های مختلف کشوری بوده، هیچ گونه حرف و حدیثی در باب‌ مفاسد و سایر تخلفات وی وجود نداشته، از خانواده مقتول انتظار می‌رود که با گذشت خود و عفو متهم - همان‌گونه که در مرام مردم خونگرم و بزرگمنش کرد کشور است - رنج از دست دادن نجفی را به خانواده وی تحمیل نکنند؛ عفوی که در کنار خشنودی خداوند، می‌تواند نشانه‌ای باشد از حرکت در مسیر توسعه‌یافتگی و بلوغ کشورمان

١١٤ تن گوشت، یک مثقال وجدان



١١٤ تن گوشت، یک مثقال وجدان  10 مرداد -98
مگر درمیان رهبران وحاکمان و کذرگزاران رژیم ولایت فقیه جایی برای وجدان وشرف و صداقت ودرستکاری و امانت داری .... وجوددارد؟اولین جلسه رسیدگی به پرونده گوشت‌های برزیلی
«حساب این پرونده فساد با بقیه فرق دارد. داریم درباره متهمان بلندپایه گوشت وارداتی حرف می‌زنیم
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت:
«هفت متهم
۱۱۴‌هزار کیلو گوشت وارداتی با نرخ دولتی
فروش در بازار آزاد و منفعت مالی ۷۵ میلیاردی
سمت‌های متهمان: جانشین رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران، کارمند و رئیس اداره تنظیم بازار سازمان جهاد کشاورزی استان تهران، کارمند حراست و بازرس اداره تنظیم بازار سازمان جهاد کشاورزی استان تهران، مدیرعامل تعاونی مصرف بنیاد مستضعفان استان تهران، مباشر توزیع تنظیم بازار شرکت مهام تدبیر آسیا و کارگزار تنظیم بازار.
این اطلاعات، تازه نیست. خبرش دیروز منتشر شده و دادگاهش حالا‌حالاها ادامه دارد. شاید چند روز دیگر فراموش شود و برود در کنار بقیه پرونده‌ها و دادگاه‌هایی که شروع شد و پایانش در یاد خیلی‌ها نماند. راستش رقمش انگشت‌ کوچک فسادهای مالی و اختلاس‌هایی که گوش‌مان را پر کرده محسوب نمی‌شود. میزان گوشت‌های بالا کشیده شده با دکل نفتی و موسسه مالی ‌اعتباری ثامن‌ و پدیده شاندیز و بابک زنجانی و حسین هدایتی و ‌هادی رضوی و محمودرضا خاوری و مرجان شیخ‌الاسلامی قابل مقایسه نیست. همه چیز در مقیاسی خیلی کوچک‌تر و محدودتر و حقیرتر اتفاق افتاده. اما نه، اجازه بدهید این یکی کمی با بقیه فرق کند برایمان؛ چرا؟
دقیقا به همین دلیل که این یکی قابل لمس‌تر است و به زندگی روزمره‌مان گره خورده. احتمالا بیشتر ما هیچ‌وقت نمی‌فهمیم و نخواهیم فهمید ۳۰‌ هزار‌ میلیارد تومان چقدر است و اصلا چند صفر دارد، نمی‌دانیم و نخواهیم دانست یک نفر که اندازه یک وام ازدواج ۳۰ میلیونی هم اعتبار در بانک‌های کشور ندارد، چطور می‌تواند ۱۰۷‌میلیارد تومان وام بگیرد و کسی هم از ضامن و سفته و کسر از حقوق [چه کلمات خنده‌داری در این فساد] نپرسد. من و شما کل زندگی‌مان به اندازه یکی از سفرهای خارجی یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه ارزش ندارد، چطور می‌توانیم درک کنیم که یک میلیارد یورو یعنی چقدر؟ چون در مغزمان نمی‌گنجد که [به قول صفایی فراهانی در گفت‌وگو با هفته‌نامه تماشاگران]: «اگر ماهی یک میلیارد پس‌انداز کنیم، می‌شود سالی ١٢میلیارد، بعد از صد‌سال می‌شود ١٢٠٠ میلیارد. حالا اگر اندازه حضرت نوح عمر کنی حدودا می‌شود ١٠هزار میلیارد. یعنی ۱۰‌هزار‌میلیارد در حدود ٨٠٠ سال. بابک زنجانی در عرض سه‌ سال به این پول رسید
اما این یک فقره را در صف‌های حقارت‌بار «۲ کیلو گوشت‌های یخ‌زده با ارایه کارت ملی» دیده‌ایم، تصویر پیرزن زیر باران صبحگاهی در همین صف‌ها را می‌فهمیم. چون می‌دانیم بالا رفتن قیمت آشغال گوشت و پای مرغ یعنی چه... و این از بدشانسی شماست که متوجه می‌شویم شما چه غلط بزرگی کرده‌اید آقایان متهم. نمی‌دانیم حرف‌های مطرح‌شده در دادگاه درباره فروش گوشت‌های وارداتی در کبابی خارج از ایران آخرش ثابت می‌شود یا رد، مهم نیست که آن آبروهای ریخته‌شده در عکس رسانه‌ها، آن حقارت تحمیل‌شده در برخورد فروشندگان، آن شرمندگی ترس‌خورده در چشم‌های یک پدر یا این اعتماد سلب شده در جامعه با امثال این دادگاه برمی‌گردد یا نه ولی خوب فهمیدیم که برای توصیف برخی واژه‌ها هیچ انتهایی نیست. برای باز کردن معنای بی‌وجدانی و بی‌مسئولیتی در ذهن‌مان باید کروشه‌های جدید بگذاریم. باید تعارف جدید بنویسیم. سوءاستفاده‌گری از جایگاه و سمت (فارغ از عدد و رقم‌ها) اگر «صف»ی داشته باشد، شما هفت نفر با کاری که کردید و با سختی‌ای که به هموطنان بی‌پناه‌تان تحمیل کردید، ابتدای آن ایستاده‌اید. راستی امانتداری از این چند تن گوشت، چند مثقال شرف می‌خواست؟»پ

1050 مدرسه در لرستان کد تخریبی دارند



یک مسئول خبر داد:
1050 مدرسه در لرستان کد تخریبی دارند  10مرداد-98
مدرسه
مدیرکل آموزش و پرورش لرستان گفت: استان لرستان دارای ۱۰۵۰ مدرسه با کد تخریبی دارد.
به گزارش ایسنا، رضا زینی‌وند در همایش تجلیل از برگزیدگان طرح‌ها و برنامه‌های آموزش ابتدایی شهرستان بروجرد، اظهار کرد: بنا رشد، توسعه و پیشرفت هر کشوری آموزش و پرورش است.
وی تصریح کرد: امروز یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت، ثروت، و توسعه در دنیا و همه کشورها آموزش و پرورش است.
مدیرکل آموزش و پرورش لرستان خاطرنشان کرد: هر کس و هر کشوری این مهم را درک کرده باشد به جایگاه رفیع رسیده است.
زینی‌وند ادامه داد: پایه‌گذاری این استخوان‌بندی در مقطع ابتدایی است، البته این مهم طر سند تحول بنیادین به خوبی دیده شده است.
وی بیان کرد: از مهم‌ترین اهداف جشنواره جابربن حیان تحقق این مهم و تقوبت بنیه ایده‌پردازی در بین آینده سازان کشور است.
مدیرکل آموزش و پرورش لرستان اظهار کرد: با توجه به وجود مدارس متعدد دارای کد تخریبی و نیازمند تعمیر و تجهیز از یک سو و خسارات عدیده ناشی از سیل فروردین ماه امسال اعتبار، ۸۶ میلیارد تومانی برای لرستان در نظر گرفته شده است.
زینی‌وند تصریح کرد: سیل تهدید بزرگی برای لرستان بود البته با نگاه‌های ویژه معطوف شده به استان این تهدید به فرصت بزرگی تبدیل شده است.
وی خاطرنشان کرد: از این رو می‌کوشیم با استفاده از فرصت ایجاد شده در جهت رفع عقب‌افتادگی و کمبودهای گذشته گام برداشته و با جذب اعتبارات بیشتر به دنبال برداشتن گام‌های بلندی برای توسعه و پیشرفت لرستان باشیم.
این مقام مسئول اضافه کرد: در حالی در گذشته اعتبارات نوسازی، توسعه، تجهیز و تعمیر مدارس تنها سهم ۲.۵ درصدی از اعتبارات عمرانی استان داشتند که این سهم در سال گذشته با افزایش به ۶ درصد از ۱۸ به ۵۷ میلیارد تومان رسیده است.
زینی‌وند عنوان کرد: در گذشته قریب به ۱۰۵۰ مدرسه در لرستان کد تخفیف خورده بودند که با تلاش‌های صورت گرفته و استفاده از ظرفیت خیرین اعتبار ۲۱۴ میلیارد تومانی به سه استان سیل‌زده گلستان، لرستان و خوزستان تخصیص یافته که سهم استان ما از این اعتبارات ۸۶ میلیارد تومان است.
وی تصریح کرد: در این راستا ۱۱۳ مدرسه تخریبی، ۳۱۳ مدرسه آسیب‌دیده و نیازمند تعمیر و ۱۷۹ مدرسه نیازمند تجهیز معرفی شده است.
زینی‌وند مقدم اظهار کرد: اعتبار ۱۰ میلیارد تومانی از سوی نوسازی کشور با هدف استانداردسازی سیستم‌های گرمایشی مدارس لرستان اختصاص یافته که در توزیع اعتبارات همه شهرستان‌های استان توجه می‌شود.
وی ادامه داد: میانگین استاندارد فضایی آموزشی در کشور ۸ متر مربع است در حالیکه این میزان در استان ۵.۵مترمربع است. 

توقیف "تویوتا رافور" 9 میلیاردی در ایلام



توقیف "تویوتا رافور" 9 میلیاردی در ایلام 10مرداد-98
تویوتا
رئیس پلیس آگاهی استان از کشف یکدستگاه خودروی قاچاق "تویوتا رافور" به ارزش تقریبی 9 میلیارد ریال در سطح شهر ایلام خبر داد.
به گزارش ایسنا، سرهنگ علی مهری اظهار کرد: در راستای مقابله قاطعانه با قاچاق کالا و ارز ، ماموران پلیس آگاهی استان از ورود یکدستگاه خودروی قاچاق مطلع شدند.
وی افزود: با تشدید اقدامات کنترلی ، پایش و بررسی اخبار و اطلاعات واصله  مبنی بر ورود یک دستگاه خودروی "تویوتا راوفور" موضوع به صورت ویژه در دستور کار قرار گرفت.
این مقام انتظامی خاطرنشان کرد: بلافاصله اکیپی از ماموران اداره مبارزه با قاچاق کالا و ارز جهت بررسی صحت و سقم موضوع، تحقیقات میدانی خود را آغاز و با توجه به صحت اخبار و اطلاعات واصله سریعاٌ باهماهنگی مرجع قضائی نسبت به شناسایی خودرو و مالک آن اقدام شد.
مهری گفت: پس از توقیف خودرو، مالک  آن هیچ گونه اسناد و مدارکی دال برقانونی بودن خودرو ارائه نکرد و تا تعیین تکلیف قضائی، خودرو به پارکینگ منتقل شد.
رئیس پلیس آگاهی استان ایلام با بیان اینکه ارزش تقریبی این خودرو توسط کارشناسان 9 میلیارد ریال عنوان شده است، خاطرنشان کرد: متهم پس از انجام تحیقیات اولیه به همراه پرونده جهت کسب تکلیف  به سازمان تعزیرات حکومتی استان، معرفی و  از آن طریق برای وی قرار قانونی صادر شد.