دکتر محمدجواد ایروانی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با کیهان بیان کرد
ادامه سیاست مخالفت با برجام
و مذاکره و اینستکس که از سوی اوین نامه کیهان با جدیت دنبال شده است . اکنون گفت
وگو با یک مهره محور مخالفت با FATF هم چاشنی شده است تا نتای مذاکره
وین با گروه 4+1 و تماس های تلفنی روحانی با رئیس جمهور فرانسه منجر به
شکست شود.
موضوع اجرا یا عدم اجرای دستورات FATF یکی از مسائل مهم کشور
است که پس از کش و قوسهای فراوان، اینک به ایستگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده و
این نهاد باید تکلیف دو مورد مهم از این دستورات را مشخص سازد؛ لایحه پیوستن به
کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی موسوم به «کنوانسیون پالرمو» و
لایحه الحاق به کنوانسیون مقابله با تأمین مالیتروریسم (CFT). کنوانسیونهایی که
برخلاف ظاهر و عنوان آن، ابزاری برای اعمال فشار بر کشورهای غیرهمسو با سیاستهای
غرب و در راس آنها آمریکا هستند. برای بررسی موضوع FATF و آثار آن با آقای
دکتر محمدجواد ایروانی استاد دانشگاه، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر اسبق
اقتصاد و دارایی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
* ماهیت اصلی
FATF بهطور مختصر چیست؟
- موضوع FATF «کارگروه اقدام مالی» یک معاهده چند جانبه گروه 7 کشور صنعتی است که توسط آمریکا و صهیونیستها بهصورت ابزاری علیه هر کشوری که همراهشان نباشد محدودیت وضع میکنند و در ایران برخی افراد با سیاسیکردن آن و عدم ورود به ماهیت و محتوا بحثهای کارشناسی و حرفهای را کنار میزنند. مثلاً طرح موضوع رجوع به رفراندوم برای امری که در شرایط تحریم کاملاً در تضاد با منافع ملی است، امری حداقل سادهاندیشانه است.
* الزام به پذیرش برنامه اقدام ارائه شده توسط FATF آیا وجاهت قانونی دارد؟
- اصولاً جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به FATF نپیوسته که 41 برنامه اقدام آنرا عملی سازد. وزیر اسبق اقتصاد صراحتاً هرگونه پذیرش را مشروط به رعایت قانون اساسی دانسته و اگر فردی کوچکترین آشنایی با ادبیات روابط بینالمللی داشته باشد میداند که حتی رؤسای جمهور کشورها نیز منوط به رعایت تشریفات قانونی، موافقتنامهها را امضا میکنند و بدون انجام قوانین آمره هر کشور توافقات هیچ اعتباری ندارد از نظر شکلی برخی سادهلوحانه استدلال میکنند چون قبلاً امضا کردیم - که اصلاً چنین نیست- بایستی هر 41 اقدام فعلی FATF برای کشورمان را بدون طی تشریفات قانونی و در نظر گرفتن شرایط زدن زیر برجام توسط آمریکاییها و وقتکشی اروپاییها امضا کنیم.
* تبعات احتمالی پذیرش شرایط FATF چیست؟
- در شرایطی که ژنرالهای آمریکایی تندرو پستهای خزانهداری آمریکا را عهدهدار میشوند و پدیدهایی بنام جنگ مالی را در دنیا راه میاندازند و همزمان رسماً معاون خزانهداری آمریکا که یک ژنرال تندروی آمریکایی، برخلاف مقررات FATF، همزمان رئیس FATF میشود (ژنرال بلینگزلی) و هنگامیکه کارگروه مرکب از 37 کشور در مقابل دستورات اجرائی رئیسجمهور فاقد منطق و تعادل آمریکا که برخلاف مصوبات خودشان در شورای امنیت سازمان ملل و قواعد بینالمللی تحریمهای غیرقانونی را بر علیه ایران اعلام میکند و رذالت و پَستی را به حدی میرساند که اقلام انسانی یعنی دارو و غذا را نیز تحریم میکند، FATF سکوت اختیار میکند و بر عکس علیرغم اجرای دهها بند برنامه اقدام 41 بندی (که سیر تشریفات برخی از آنها هم جای تأمل دارد) FATF به وضوح میخواهد شفافیت کامل در مورد خرید نیازهای کشور برای دارو، غذا و تولیدات دیگر ایجاد تا آمریکا بلافاصله بانکها و شرکتهای طرف قرارداد ایران را علاوه بر شرکتهای ایرانی بهراحتی تحریم و تنبیه نماید کدام عقل سلیم و ایرانی با خردی در این شرایط تحریم غیرقانونی، منافع ملی ما را قربانی افکار رئیسجمهور آنارشیست آمریکا و گروه تندروی اطرافش و رژیم کودککش صهیونیستی مینماید. این به منزله پاس به حریف مقابل برای زدن یک آبشار سوپر اسپک به زمین خودی و منافع ملی است.
* آیا FATF ابزاری مکمل تحریمها است و میخواهند به وسیله آن تحریم را مؤثر کنند؟
- نکته مهم از منظر کارشناسی این است که آمریکا وقتی در بخشنامه طی اعلامیه رسمی صراحتاً در تفسیر و تعریف خود بیان میکند که هرگونه دور زدن تحریم Evade Sanctions یک نوع پولشویی ارزیابی میشود! یعنی اینکه هم زمان با شفافیت مورد درخواست FATF ایران را به دلیل تأمین نیازهای غذایی، دارویی و تولیدی خود به پولشویی (که در ماهیت و از نظر قواعد بینالمللی ناظر به درآمدهای غیرقانونی خرید و فروش مواد مخدر و قاچاق انسان و....) متهم و به این بهانه واهی کشور را به اتهام پولشویی به شورای امنیت ببرند. آیا افرادی که پرچم موافقت با FATF و محدودیتهای غیرقانونی در شرایط تحریم را بلند میکنند میدانند که نوعی گل به خودی است؟! اتفاقاً شرایط بازار و کسب و کار با جلوگیری از هرج و مرج واردات بیرویه و همچنین برخورد با قاچاقچیان و متخلفان اقتصادی و توجه به تولید که جان مایه اقتصاد مقاومتی است، نرخ ارز سقوط کرده و بار دیگر ثابت شد که تصمیمات داخلی ریشه مشکلات است و اگر حداقل نظارت را (که رها شده) بر قرار شود حداقل معیشت تأمین و کسب و کار و تولید رونق پیدا میکند. اتفاقاً با استفاده از ارز 4200 تومان و استفاده از استارتآپها و کارت ملی میتوانیم اقلام معیشتی مهم را به راحتی در اختیار آحاد جامعه قرار دهیم و برعکس اگر ارز 4200 تومان را به بهانه مقابله با رانت از اقلام معیشتی و دارویی حذف کنیم حتماً تورم افسارگسیخته دوباره حاکم میشود و سرمایه اجتماعی را دراوج دشمنی اقتصادی وحشیهای کاخ سفید از بین میبریم. آرای مجمع تشخیص در جهت تقویت و تمکین به FATF و رادیکالهای خزانهداری آمریکا و تقویت بیقاعدگی در موازین حقوق بینالملل نخواهد بود. قطعاً از بین رفتن تحریمها ابتداییترین حرکت برای بررسی چگونگی اجرای هر نظم جدید، آن هم بهطور مساوی برای همه اعضای جامعه جهانی است.
* اقداماتی که در برابر حرکتهای فراقانونی و خارج از عرف بینالمللی آمریکا باید انجام بدهیم چیست؟
- اگر آمریکاییها جنگ مالی را اختراع کرده و جنگ اقتصادی، تجاری را در سطوح کالائی، تعرفهای، نقل و انتقال مالی گسترش داده و کشورهای گوناگون از قبیل روسیه، چین، ونزوئلا، کره شمالی، سوریه و اخیراً ترکیه را تهدید میکنند ما نبایستی تسهیلگر در این حوزه باشیم بایست؛
اول ـ حداقل یک سوم کارشناسان مالی اتاق جنگ خزانهداری آمریکا کارشناس برجسته مالی و حقوقی در اتاق مقابله باتروریسم در وزارت امور اقتصادی و دارائی ـ خزانهداری کل کشور داشته باشیم.
دوم ـ راههای مصونیت و چارهجویی برای نقل و انتقالات مالی، نظیر روشهای تبادل تهاتری و BTC، روشهای تهاتری چندجانبه در دستور کار قرار و عمل نماییم.
سوم ـ پیشنهاد مشخص راهبردی من این است که در نهایت جهان به یک ساخت جدید مالی مثلاً گروه «اقدام مالی منصفانه و عادلانه» نیاز دارد که از چند کشور که در «سبد سهام» مبادلات تجاری ما وزن خوبی دارند و اتفاقاً بخش مهمی از اقتصاد جهان را تشکیل میدهد، طراحی و تشکیل و سپس به تدریج به سایر کشورها گسترش یابند.
چهارم ـ پاشنه آشیل آمریکا جهانروایی دلار پولی ملی آن است و هر قدر در سالهای اخیر تحریمهای تجاری و عملیات ژانگولری مالی و اقدامات فراقانون بینالمللی آمریکا بیشتر شده است. این نقطه ضعف بزرگ مالی آمریکا نمایانتر شده است.
* در مورد آسیبپذیری آمریکا در موضوع دلار توضیح بیشتری بفرمایید.
- طرح موضوع اینکه دیگر دلار آمریکا هم زمان نمیتواند نقش و وظیفه وسیله ذخیره دارائی و یا وسیله نقل و انتقال معاملات تجاری جهان را (صرفنظر از نوسانات ارزش دلار به عهده بگیرد) به دلیل بازی وحشی و ویرانگر تحریمی، تضعیف این نقشها را آشکار ساخته است و حتی در داخل آمریکا سیاستگذاران شورای روابط خارجی را نگران کرده است. ایالات متحده آمریکا با این جنجالهای روزمره تجاری، مالی، اقتصادی در واقع ضربه بزرگ به نقش جهانروایی دلار و اقتصاد آمریکا میزند زیرا رانت عظیم اقتصاد آمریکا که هر زمان هر قدر که هزینه داشت (بخوانید ناکاراییهای اقتصادی و عدم تعادلهای بودجهای) با چاپ اوراق آتی خزانه و فروش آن کسری را تأمین کند، ناظر به نیاز رشد روزافزون تجارت بینالمللی بهوسیله پرداخت بینالمللی (عمدتاً دلار) بوده است و با تضعیف این نقش سهمگینترین ضربه به رژیم آمریکا وارد میشود ترامپ پیشقدم این تضعیف است تصور کنید سایر کشورها با استفاده محدود یا عدم استفاده از دلار در معاملات خود چگونه برگشت این دلارها به داخل اقتصاد آمریکا سقوط آزاد دلار را رقم میزنند و چه تورم و مصیبت اقتصادی برای اقتصاد ملی آمریکا فراهم میآورند.
* روندهای آتی جهانی را چگونه ارزیابی میکنید این تحولات تا چه حد قدرت آمریکا را به چالش میکشد؟
- آینده بستر تحولات مهمیاست شرایط اقتصاد جهان در حال تغییر مهمیاست چینیها در اسناد راهبردی خود 2025 را آغاز رسمی برتری اقتصادی خود بر آمریکا تعریف کردهاند و مبادلات گاز پنجاه میلیارد دلاری با روسیه را به مدت سی سال با ارز ملی روسیه و غیراز دلار عملیاتی کردهاند. صاحبنظران معتقدند گسترش ارزهای دیجیتالی و رمزینه ارزها و بستر بلاک چین دلار را کنار میزند و نقش سنتی موجود نقل و انتقالات ارز جهان را رقیق میکند تحول عظیم سالهای آتی در کسب و کارها و نقل و انتقالات پولی بینالمللی در راه است که بایستی ما از مزایای آن استفاده ولی مشکلات آنرا مدیریت کنیم و بهجای اینکه یک باره آنها را تعطیل کنیم دریابیم آیا با منابع عظیم دانشی و جوانان کشور ما تهدید است یا فرصت که بایستی بررسی، مدیریت و قانونمند شود.
* با توجه به این روندها، چه توصیهای دارید؟
- تا رفع تحریمهای غیرقانونی اقدامات قبلی ایران که اتفاقاً گامهای قابل توجهی بوده بایستی توسط تیم مالی مذاکرهکننده ایران مطرح و به رخ آنان بکشد و رفع تحریمها را که جنایت بشری است (در مورد غذا و دارو) مطرح نماید. فراموش نکنیم اجرای چشم بسته همه موارد FATF موجب ضربه به معیشت مردم میشود و عمده مشکلات اقتصادی فعلی مربوط به تصمیمات اقتصاد داخلی و ناظر به رهاسازی سیستمها و نظارتها است و نه عدم الحاق به FATF. در حالی که کالاهای اساسی و راهبردی بایستی به طریقه الکترونیکی و توسط استارتآپها به قیمت نازل و دلار 4200 تومان به دست مصوبکننده نهائی برسد با انبوه نیروی جوان دانشمند و استارتآپها چرا باید آنها خدمات خود را به کشورها و اقتصادهای دیگر بدهند ولی ما استفاده نکنیم و به جای آن افزایش منظم نرخ ارز را که موجد مشکلات جدید فراوانی است دامن بزنیم. چرا باید نظارت را تعطیل کنیم و به بهانه اینکه توان نظارت و جدیت نداریم اقتصاد لیبرالی را حاکم کنیم. ضمناًترکیب اصلی تیم ایران بایستی کارشناسان مالی باشند تا بتوانند بهخوبی استدلال کرده و مذاکرات را به خوبی پیش ببرند ولی متأسفانه تاکنون کارشناسان سیاسی که درک روشنی از مسائل و پیامدهای مالی ندارند در رابطه با این موضوع فعال، اصرار و پیگیری میکنند.
* در مورد نقش مجمع در مصونسازی کشور از آسیبهای FATF را چگونه ارزیابی میکنید؟
- البته مجمع ماهیتاً تحت تأثیر جریانسازی سیاسی قرار نمیگیرد و در جلسه مشترک اخیر کمیسیونها مقرر شد پاسخ یازده سؤال ارسالی به دولت مکتوباً دریافت شود تا به روشن شدن موضوع برای تصمیمگیری و هم زمان تنویر افکار عمومی کمک کند.
- موضوع FATF «کارگروه اقدام مالی» یک معاهده چند جانبه گروه 7 کشور صنعتی است که توسط آمریکا و صهیونیستها بهصورت ابزاری علیه هر کشوری که همراهشان نباشد محدودیت وضع میکنند و در ایران برخی افراد با سیاسیکردن آن و عدم ورود به ماهیت و محتوا بحثهای کارشناسی و حرفهای را کنار میزنند. مثلاً طرح موضوع رجوع به رفراندوم برای امری که در شرایط تحریم کاملاً در تضاد با منافع ملی است، امری حداقل سادهاندیشانه است.
* الزام به پذیرش برنامه اقدام ارائه شده توسط FATF آیا وجاهت قانونی دارد؟
- اصولاً جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به FATF نپیوسته که 41 برنامه اقدام آنرا عملی سازد. وزیر اسبق اقتصاد صراحتاً هرگونه پذیرش را مشروط به رعایت قانون اساسی دانسته و اگر فردی کوچکترین آشنایی با ادبیات روابط بینالمللی داشته باشد میداند که حتی رؤسای جمهور کشورها نیز منوط به رعایت تشریفات قانونی، موافقتنامهها را امضا میکنند و بدون انجام قوانین آمره هر کشور توافقات هیچ اعتباری ندارد از نظر شکلی برخی سادهلوحانه استدلال میکنند چون قبلاً امضا کردیم - که اصلاً چنین نیست- بایستی هر 41 اقدام فعلی FATF برای کشورمان را بدون طی تشریفات قانونی و در نظر گرفتن شرایط زدن زیر برجام توسط آمریکاییها و وقتکشی اروپاییها امضا کنیم.
* تبعات احتمالی پذیرش شرایط FATF چیست؟
- در شرایطی که ژنرالهای آمریکایی تندرو پستهای خزانهداری آمریکا را عهدهدار میشوند و پدیدهایی بنام جنگ مالی را در دنیا راه میاندازند و همزمان رسماً معاون خزانهداری آمریکا که یک ژنرال تندروی آمریکایی، برخلاف مقررات FATF، همزمان رئیس FATF میشود (ژنرال بلینگزلی) و هنگامیکه کارگروه مرکب از 37 کشور در مقابل دستورات اجرائی رئیسجمهور فاقد منطق و تعادل آمریکا که برخلاف مصوبات خودشان در شورای امنیت سازمان ملل و قواعد بینالمللی تحریمهای غیرقانونی را بر علیه ایران اعلام میکند و رذالت و پَستی را به حدی میرساند که اقلام انسانی یعنی دارو و غذا را نیز تحریم میکند، FATF سکوت اختیار میکند و بر عکس علیرغم اجرای دهها بند برنامه اقدام 41 بندی (که سیر تشریفات برخی از آنها هم جای تأمل دارد) FATF به وضوح میخواهد شفافیت کامل در مورد خرید نیازهای کشور برای دارو، غذا و تولیدات دیگر ایجاد تا آمریکا بلافاصله بانکها و شرکتهای طرف قرارداد ایران را علاوه بر شرکتهای ایرانی بهراحتی تحریم و تنبیه نماید کدام عقل سلیم و ایرانی با خردی در این شرایط تحریم غیرقانونی، منافع ملی ما را قربانی افکار رئیسجمهور آنارشیست آمریکا و گروه تندروی اطرافش و رژیم کودککش صهیونیستی مینماید. این به منزله پاس به حریف مقابل برای زدن یک آبشار سوپر اسپک به زمین خودی و منافع ملی است.
* آیا FATF ابزاری مکمل تحریمها است و میخواهند به وسیله آن تحریم را مؤثر کنند؟
- نکته مهم از منظر کارشناسی این است که آمریکا وقتی در بخشنامه طی اعلامیه رسمی صراحتاً در تفسیر و تعریف خود بیان میکند که هرگونه دور زدن تحریم Evade Sanctions یک نوع پولشویی ارزیابی میشود! یعنی اینکه هم زمان با شفافیت مورد درخواست FATF ایران را به دلیل تأمین نیازهای غذایی، دارویی و تولیدی خود به پولشویی (که در ماهیت و از نظر قواعد بینالمللی ناظر به درآمدهای غیرقانونی خرید و فروش مواد مخدر و قاچاق انسان و....) متهم و به این بهانه واهی کشور را به اتهام پولشویی به شورای امنیت ببرند. آیا افرادی که پرچم موافقت با FATF و محدودیتهای غیرقانونی در شرایط تحریم را بلند میکنند میدانند که نوعی گل به خودی است؟! اتفاقاً شرایط بازار و کسب و کار با جلوگیری از هرج و مرج واردات بیرویه و همچنین برخورد با قاچاقچیان و متخلفان اقتصادی و توجه به تولید که جان مایه اقتصاد مقاومتی است، نرخ ارز سقوط کرده و بار دیگر ثابت شد که تصمیمات داخلی ریشه مشکلات است و اگر حداقل نظارت را (که رها شده) بر قرار شود حداقل معیشت تأمین و کسب و کار و تولید رونق پیدا میکند. اتفاقاً با استفاده از ارز 4200 تومان و استفاده از استارتآپها و کارت ملی میتوانیم اقلام معیشتی مهم را به راحتی در اختیار آحاد جامعه قرار دهیم و برعکس اگر ارز 4200 تومان را به بهانه مقابله با رانت از اقلام معیشتی و دارویی حذف کنیم حتماً تورم افسارگسیخته دوباره حاکم میشود و سرمایه اجتماعی را دراوج دشمنی اقتصادی وحشیهای کاخ سفید از بین میبریم. آرای مجمع تشخیص در جهت تقویت و تمکین به FATF و رادیکالهای خزانهداری آمریکا و تقویت بیقاعدگی در موازین حقوق بینالملل نخواهد بود. قطعاً از بین رفتن تحریمها ابتداییترین حرکت برای بررسی چگونگی اجرای هر نظم جدید، آن هم بهطور مساوی برای همه اعضای جامعه جهانی است.
* اقداماتی که در برابر حرکتهای فراقانونی و خارج از عرف بینالمللی آمریکا باید انجام بدهیم چیست؟
- اگر آمریکاییها جنگ مالی را اختراع کرده و جنگ اقتصادی، تجاری را در سطوح کالائی، تعرفهای، نقل و انتقال مالی گسترش داده و کشورهای گوناگون از قبیل روسیه، چین، ونزوئلا، کره شمالی، سوریه و اخیراً ترکیه را تهدید میکنند ما نبایستی تسهیلگر در این حوزه باشیم بایست؛
اول ـ حداقل یک سوم کارشناسان مالی اتاق جنگ خزانهداری آمریکا کارشناس برجسته مالی و حقوقی در اتاق مقابله باتروریسم در وزارت امور اقتصادی و دارائی ـ خزانهداری کل کشور داشته باشیم.
دوم ـ راههای مصونیت و چارهجویی برای نقل و انتقالات مالی، نظیر روشهای تبادل تهاتری و BTC، روشهای تهاتری چندجانبه در دستور کار قرار و عمل نماییم.
سوم ـ پیشنهاد مشخص راهبردی من این است که در نهایت جهان به یک ساخت جدید مالی مثلاً گروه «اقدام مالی منصفانه و عادلانه» نیاز دارد که از چند کشور که در «سبد سهام» مبادلات تجاری ما وزن خوبی دارند و اتفاقاً بخش مهمی از اقتصاد جهان را تشکیل میدهد، طراحی و تشکیل و سپس به تدریج به سایر کشورها گسترش یابند.
چهارم ـ پاشنه آشیل آمریکا جهانروایی دلار پولی ملی آن است و هر قدر در سالهای اخیر تحریمهای تجاری و عملیات ژانگولری مالی و اقدامات فراقانون بینالمللی آمریکا بیشتر شده است. این نقطه ضعف بزرگ مالی آمریکا نمایانتر شده است.
* در مورد آسیبپذیری آمریکا در موضوع دلار توضیح بیشتری بفرمایید.
- طرح موضوع اینکه دیگر دلار آمریکا هم زمان نمیتواند نقش و وظیفه وسیله ذخیره دارائی و یا وسیله نقل و انتقال معاملات تجاری جهان را (صرفنظر از نوسانات ارزش دلار به عهده بگیرد) به دلیل بازی وحشی و ویرانگر تحریمی، تضعیف این نقشها را آشکار ساخته است و حتی در داخل آمریکا سیاستگذاران شورای روابط خارجی را نگران کرده است. ایالات متحده آمریکا با این جنجالهای روزمره تجاری، مالی، اقتصادی در واقع ضربه بزرگ به نقش جهانروایی دلار و اقتصاد آمریکا میزند زیرا رانت عظیم اقتصاد آمریکا که هر زمان هر قدر که هزینه داشت (بخوانید ناکاراییهای اقتصادی و عدم تعادلهای بودجهای) با چاپ اوراق آتی خزانه و فروش آن کسری را تأمین کند، ناظر به نیاز رشد روزافزون تجارت بینالمللی بهوسیله پرداخت بینالمللی (عمدتاً دلار) بوده است و با تضعیف این نقش سهمگینترین ضربه به رژیم آمریکا وارد میشود ترامپ پیشقدم این تضعیف است تصور کنید سایر کشورها با استفاده محدود یا عدم استفاده از دلار در معاملات خود چگونه برگشت این دلارها به داخل اقتصاد آمریکا سقوط آزاد دلار را رقم میزنند و چه تورم و مصیبت اقتصادی برای اقتصاد ملی آمریکا فراهم میآورند.
* روندهای آتی جهانی را چگونه ارزیابی میکنید این تحولات تا چه حد قدرت آمریکا را به چالش میکشد؟
- آینده بستر تحولات مهمیاست شرایط اقتصاد جهان در حال تغییر مهمیاست چینیها در اسناد راهبردی خود 2025 را آغاز رسمی برتری اقتصادی خود بر آمریکا تعریف کردهاند و مبادلات گاز پنجاه میلیارد دلاری با روسیه را به مدت سی سال با ارز ملی روسیه و غیراز دلار عملیاتی کردهاند. صاحبنظران معتقدند گسترش ارزهای دیجیتالی و رمزینه ارزها و بستر بلاک چین دلار را کنار میزند و نقش سنتی موجود نقل و انتقالات ارز جهان را رقیق میکند تحول عظیم سالهای آتی در کسب و کارها و نقل و انتقالات پولی بینالمللی در راه است که بایستی ما از مزایای آن استفاده ولی مشکلات آنرا مدیریت کنیم و بهجای اینکه یک باره آنها را تعطیل کنیم دریابیم آیا با منابع عظیم دانشی و جوانان کشور ما تهدید است یا فرصت که بایستی بررسی، مدیریت و قانونمند شود.
* با توجه به این روندها، چه توصیهای دارید؟
- تا رفع تحریمهای غیرقانونی اقدامات قبلی ایران که اتفاقاً گامهای قابل توجهی بوده بایستی توسط تیم مالی مذاکرهکننده ایران مطرح و به رخ آنان بکشد و رفع تحریمها را که جنایت بشری است (در مورد غذا و دارو) مطرح نماید. فراموش نکنیم اجرای چشم بسته همه موارد FATF موجب ضربه به معیشت مردم میشود و عمده مشکلات اقتصادی فعلی مربوط به تصمیمات اقتصاد داخلی و ناظر به رهاسازی سیستمها و نظارتها است و نه عدم الحاق به FATF. در حالی که کالاهای اساسی و راهبردی بایستی به طریقه الکترونیکی و توسط استارتآپها به قیمت نازل و دلار 4200 تومان به دست مصوبکننده نهائی برسد با انبوه نیروی جوان دانشمند و استارتآپها چرا باید آنها خدمات خود را به کشورها و اقتصادهای دیگر بدهند ولی ما استفاده نکنیم و به جای آن افزایش منظم نرخ ارز را که موجد مشکلات جدید فراوانی است دامن بزنیم. چرا باید نظارت را تعطیل کنیم و به بهانه اینکه توان نظارت و جدیت نداریم اقتصاد لیبرالی را حاکم کنیم. ضمناًترکیب اصلی تیم ایران بایستی کارشناسان مالی باشند تا بتوانند بهخوبی استدلال کرده و مذاکرات را به خوبی پیش ببرند ولی متأسفانه تاکنون کارشناسان سیاسی که درک روشنی از مسائل و پیامدهای مالی ندارند در رابطه با این موضوع فعال، اصرار و پیگیری میکنند.
* در مورد نقش مجمع در مصونسازی کشور از آسیبهای FATF را چگونه ارزیابی میکنید؟
- البته مجمع ماهیتاً تحت تأثیر جریانسازی سیاسی قرار نمیگیرد و در جلسه مشترک اخیر کمیسیونها مقرر شد پاسخ یازده سؤال ارسالی به دولت مکتوباً دریافت شود تا به روشن شدن موضوع برای تصمیمگیری و هم زمان تنویر افکار عمومی کمک کند.