کاش آن
پیرمرد این خبرها را بشنود! 8مرداد-98
در یکی از شهرهای جنوبی لبنان به دیدار
یکی از چهرههای شاخص منطقه رفته بودیم و او در آن نشست عصرگاهی از خاطرات قدیم و
تجربههای زیستهاش میگفت.
به گزارش ایسنا، محمدرضا زائری در ادامه
در روزنامه خراسان نوشت: پیرمرد لبنانی هشتاد و چندساله تعریف میکرد که در جریان
جنگ شش روزه اعراب و اسراییل در سفری دور به سر میبرده و با شنیدن اخبار آن شکست
تلخ به بستر بیماری افتاده است.
میگفت: من که مانند دیگر جوانان هم نسل خود در فضای روانی حاکم بر افکار عمومی آن دوره تنفس میکردم و مست هیاهوی رسانهای فلسطینیها در کشورهای اسلامی و شعارهای پوچ غرور عربی و اصالت عربی بودم در آن سفر از فاصلهای دور هر روز اخبار رادیو را دنبال میکردم و با نگرانی و حساسیت شدید خبرها را میشنیدم.
او ادامه داد که ما اصلا حتی تصورش را هم نمیکردیم که نیروهای نظامی عربی و سربازان مصری با آن همه ادعا و سر و صدا در مقابل نیروهای رژیم صهیونیستی ناتوان شوند و اشغالگران قدس بتوانند آن هیمنه و شکوه ظاهری کشورهای عربی و اسلامی را فقط طی 6 روز در هم بشکنند و برای همین وقتی از رادیو خبر شکست نیروهای عربی را شنیدم چنان فشار این خبر سنگین و سخت بود که از شنیدن این مقاومت ضعیف و سست شش روزه به تلخی گریستم و تب کردم و بیمار شدم و مدتی طولانی در بستر افتادم و بعدها فهمیدم که آن رویارویی 6 روز هم نبوده بلکه 6 ساعت را برای آبروداری 6 روز نشان دادهاند!
میگفت نسل شما که آن خواری و خفت را لمس نکرده، امروز شیرینی عزت و اقتدار رزمندگان حزب الله را به اندازه نسل ما درک نمیکنید و این حضور قدرتمند برای امثال من بسیار گواراتر است زیرا بعد از چندین دهه هنوز تلخی آن ضعف و ناتوانی از کام خاطرم نرفته است.
این روزها که خبر انتقال کشتی انگلیسی به سواحل جمهوری اسلامی ایران در رسانههای عربی نقل می شد و تصاویر حضور مقتدرانه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر عرشه ناو انگلیسی در تلویزیونهای عربی به نمایش در میآمد همواره به یاد آن پیرمرد میافتادم.
وقتی برخی از مجریان اخبار یا کارشناسان سیاسی در تحلیل این خبر و امثال آن با تعابیری شگفت و عجیب از صلابت و اقتدار ایران در برابر استکبار جهانی و آمریکا و انگلیس میگویند و در مقابل به ترس و خواری سران عرب اشاره میکنند آرزو میکنم که آن پیرمرد لبنانی این خبرها را بشنود و پیش از مرگ بتواند تلخی کام خاطر خود را برطرف سازد.
کاش پیرمرد بشنود و بفهمد که چگونه گردن کشان و طغیانگرانی چون انگلیس و آمریکا پس از قرنها غارتگری و چپاول منطقه، اکنون نه تنها جرأت تجاوز به خاک ایران را ندارند بلکه ناچارند برای بازگرداندن کشتی خود یا دریافت لاشه پهپادشان واسطه بفرستند و به تماسهای دیپلماتیک متوسل شوند!
میگفت: من که مانند دیگر جوانان هم نسل خود در فضای روانی حاکم بر افکار عمومی آن دوره تنفس میکردم و مست هیاهوی رسانهای فلسطینیها در کشورهای اسلامی و شعارهای پوچ غرور عربی و اصالت عربی بودم در آن سفر از فاصلهای دور هر روز اخبار رادیو را دنبال میکردم و با نگرانی و حساسیت شدید خبرها را میشنیدم.
او ادامه داد که ما اصلا حتی تصورش را هم نمیکردیم که نیروهای نظامی عربی و سربازان مصری با آن همه ادعا و سر و صدا در مقابل نیروهای رژیم صهیونیستی ناتوان شوند و اشغالگران قدس بتوانند آن هیمنه و شکوه ظاهری کشورهای عربی و اسلامی را فقط طی 6 روز در هم بشکنند و برای همین وقتی از رادیو خبر شکست نیروهای عربی را شنیدم چنان فشار این خبر سنگین و سخت بود که از شنیدن این مقاومت ضعیف و سست شش روزه به تلخی گریستم و تب کردم و بیمار شدم و مدتی طولانی در بستر افتادم و بعدها فهمیدم که آن رویارویی 6 روز هم نبوده بلکه 6 ساعت را برای آبروداری 6 روز نشان دادهاند!
میگفت نسل شما که آن خواری و خفت را لمس نکرده، امروز شیرینی عزت و اقتدار رزمندگان حزب الله را به اندازه نسل ما درک نمیکنید و این حضور قدرتمند برای امثال من بسیار گواراتر است زیرا بعد از چندین دهه هنوز تلخی آن ضعف و ناتوانی از کام خاطرم نرفته است.
این روزها که خبر انتقال کشتی انگلیسی به سواحل جمهوری اسلامی ایران در رسانههای عربی نقل می شد و تصاویر حضور مقتدرانه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر عرشه ناو انگلیسی در تلویزیونهای عربی به نمایش در میآمد همواره به یاد آن پیرمرد میافتادم.
وقتی برخی از مجریان اخبار یا کارشناسان سیاسی در تحلیل این خبر و امثال آن با تعابیری شگفت و عجیب از صلابت و اقتدار ایران در برابر استکبار جهانی و آمریکا و انگلیس میگویند و در مقابل به ترس و خواری سران عرب اشاره میکنند آرزو میکنم که آن پیرمرد لبنانی این خبرها را بشنود و پیش از مرگ بتواند تلخی کام خاطر خود را برطرف سازد.
کاش پیرمرد بشنود و بفهمد که چگونه گردن کشان و طغیانگرانی چون انگلیس و آمریکا پس از قرنها غارتگری و چپاول منطقه، اکنون نه تنها جرأت تجاوز به خاک ایران را ندارند بلکه ناچارند برای بازگرداندن کشتی خود یا دریافت لاشه پهپادشان واسطه بفرستند و به تماسهای دیپلماتیک متوسل شوند!