سرمقاله روزی نامه جمهوری "اروپا و تعهد نجات برجام"



روزی نامه حکومتی  جمهوری اسلامی 2 شنبه 10 تیرماه سال 1398
چه ضرورتی داشت برخلاف عربده کشی های امام جمعه های بی اراده غلام برگوش ومطیع خامنه ای رمال که درخدمت اهداف پاسداران اند برای توجیه کاری در خطبه های نماز جمعه های خود تأکید می کردند رژیم ولایت فقیه نیاز به بمب هسته ای ندارد چون هرجوان بمنزله یک بمب اتمی است .ولی پاسداران با جدیت برنامه بس پرهزینه هسته ای بدون کارآیی اقتصادی رادنبال کردند تامنجر به تحریم های اقتصادی و سپس با نرمش قهرمانه خامنه ای رمال منتهی به برجام گردید ولی آنقدر با برجام ومذاکره برجامی از سوی پاسداران وپشتیبانی خامنه ای رمال مخالفت شد تا سرانجام به بن بست رسید وتبدیل به طناب دور گردنی شده که گریزی ازآن نیست .چون برون رفت از برجام احتمال  وقوع جنگ افزایش می یابد . تسلیم شدن برای خامنه ای و پاسداران گران تمام می شود وبی اعتباری کامل بهمراه دارد . به حالت استخوان لای زخم نگهداشتن تحریم ها  شدیدتر می شود در نتیجه  اوضاع بحران اقتصادی وخیم تر می شود.
 برگزاری نشست مشترک 1+4 پیرامون شرایط کنونی برجام، یک گام به جلو ارزیابی شده است لکن در مقایسه وضع موجود با شرایط مطلوب، چنین به نظر می‌رسد که این فقط یک گام کوچک برای پیمودن فرسنگها از راهی است که طرفها می‌بایست پیش از این می‌پیمودند و هنوز هم باید بپیمایند.
واقعیت اینست که جمهوری اسلامی ایران پس از یک سال صبر استراتژیک در قبال پیامدهای خروج یکجانبه آمریکا از برجام و بی‌تفاوتی عمل سایر طرفها برای جبران خسارات ایران از عملیاتی نشدن برجام، تصمیم گرفت مطابق مواد 26 و 36 برجام، برخی تعهدات خود را در سطحی پایین‌تر از گذشته به اجرا بگذارد و یک مهلت 60 روزه برای طرفهای باقیمانده در برجام تعیین کرد. اکنون از آن مهلت دوماهه حدود یک هفته زمان باقیمانده و ایران اعلام کرده است که در صورت ادامه بی‌تفاوتی طرفهای اروپائی، گام دوم را به اجرا خواهد گذاشت.
طرفهای اروپائی قرار بود اینستکس را بسیار پیش از اینها عملیاتی کنند ولی همزمان با برگزاری اجلاس مشترک برجام، اعلام کردند آن را سریعاً عملیاتی می‌کنند. نکته اساسی در این میان آنست که در صورت عملیاتی شدن دیرهنگام اینستکس در حد و اندازه کاملاً محدود و در قلمرو کاملاً مغایر با انتظارات ایران، حتی این گام نیز کافی نخواهد بود و باید آن را حرکتی کاملاً دیرهنگام و نامتناسب با تعهدات طرفهای اروپائی ارزیابی کرد.
حجم تبادلات مالی – تجاری و بازرگانی ایران و طرفهای اروپائی، سالانه چندین میلیارد دلار بوده است که صدور نفت ایران به کشورهای اروپائی، یکی از عمده‌ترین اقلام در فهرست طولانی مبادلات ایران با اروپا محسوب می‌شد. اکنون اروپا از یکطرف خرید نفت از ایران را به تبعیت از سیاست‌های ضدانسانی آمریکای ترامپ به صفر رسانده و قرار هم نیست نفتی از ایران وارد کند، بعلاوه طرفهای اروپائی صرفاً با تخصیص 50 میلیون یورو برای مبادلات فیمابین در قلمرو اینستکس، تلاش می‌کنند این رقم را به غذا و دارو محدود سازند درحالی که چنین سازوکاری، اگر در همین محدوده باقی بماند، هیچ‌یک از نیازها و انتظارات ایران از منافع اقتصادی تجاری تصریح شده در برجام را برآورده نمی‌کند. باید پرسید چرا طرفهای اروپائی با توسل به سیاست‌های تاخیری، تا این مرحله نسبت به برجام تا این اندازه بی‌تفاوت بوده‌اند و عملاً در زمین آمریکا بازی کرده‌اند؟ بعلاوه زمانیکه طرفهای اروپائی برجام ادعا می‌کنند از برجام حمایت می‌کنند، اشاره آن‌ها دقیقاً به چیست و حمایت آن‌ها به چه معنی است؟ اقتضای این شعارها و وعده‌ها اینست که طرفهای باقیمانده در برجام جبران‌کننده خسارات وارده بر طرف ایرانی پس از خروج آمریکا از برجام باشند تا از این طریق ایران را برای ماندن در برجام و ادامه ایفای تعهداتش دلگرم نمایند و تشویق کنند.
برخی طرفهای اروپائی به جای تلاش عملی برای حفظ برجام به رفتارهای غیراصولی متوسل شده‌اند. امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه که طی ماه‌های اخیر به‌شدت از هرسو در معرض اعتراضات فزاینده خیابانی قرار گرفته، پیش از این تلاش می‌کرد مانع انزوای آمریکای ترامپ شود و این نکته را به‌صراحت گوشزد می‌کرد.
اکنون وی و دستیارانش مدعی شده‌اند که گویا ایران با کاهش تعهداتش برجام را نقض کرده است! به نظر می‌رسد باید کسی به مکرون بیاموزد عملکرد ایران دقیقاً مطابق متن مفاد 26 و 36 برجام است. به‌ویژه آنکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکنون 14 بار تایید کرده که عملکرد ایران منطبق با مفاد برجام بوده است. برداشت و تلقی طلبکارانه برخی طرفهای اروپائی از عملکرد مسئولانه و صبورانه ایران هرچه باشد، کمترین تاثیری در تصمیمات زمان‌بندی شده ایران در اجرای مفاد برجام نخواهد داشت. هرگز نمی‌توان انتظار داشت که فقط ایران به برجام و اجرای مفاد آن پایبند بماند ولی سایر طرفها از جمله طرفهای اروپائی به تکرار وعده‌های بدون پشتوانه اکتفا کنند. طرفهای اروپائی برجام که خود را در گفتار، متعهد به برجام می‌دانند، باید این نکته را درک کنند که تنها راه نجات برجام، عملیاتی شدن اینستکس همراه با تحقق تمام منافع اقتصادی و سیاسی ایران است.