دونالد ترامپ با وتوی مصوبه کنگره
آمریکا در مورد توقف هرگونه فروش اسلحه، مهمات و جنگافزارهای پیشرفته به عربستان
بهخاطر احتمال استفاده از این تجهیزات نظامی در جنگ یمن گفت فروش سلاح به
عربستان، منافع آمریکا را تامین میکند. تقریباً بهطور همزمان منابع سازمان ملل
از کشتار بیش از 800 کودک یمنی براثر حملات مستقیم ائتلاف سعودی سخن به میان
آوردند. مراکز بیمارستانی و منابع پزشکی در یمن، تعداد واقعی تلفات کودکان در جنگ
یمن را چندین برابر این رقم میدانند و میگویند بخش اعظم تلفات انسانی بهویژه
مرگومیر کودکان و نوزادان یمنی براثر قحطی، گرسنگی، شیوع بیماریهای واگیردار و
فقدان دارو و خدمات درمانی در یمن صورت گرفته و هنوز هم آسیبپذیرترین قشر در
جامعه جنگزده یمن را کودکان، زنان و افراد سالخورده تشکیل میدهند. این تصمیم
ترامپ یکبار دیگر بهوضوح نشان داد باید تلفات انسانی و خسارات جنگ یمن را به حساب
آمریکا نوشت که هنوز هم به ادامه جنگ و قتلعام گسترده مردم مظلوم یمن و تخریب
زیرساختها اصرار میورزد.
ارتش یمن و نیروهای مقاومت هم در برابر جنایات جنگی سعودیها ساکت ننشستهاند و با طیف وسیعی از عملیات جنگی و تلافیجویانه، سعودیها را منفعل کردهاند. حملات پهپادی به فرودگاهها، انبارهای مهمات و محل استقرار پایگاههای نظامی در عمق خاک عربستان، به همراه شلیک موشکهای بالستیک و انواع موشکهای دوربرد و نقطهزن، ماشین جنگی سعودیها را بهکلی زمینگیر کرده است. حتی پیشنهاد ریاض برای مصالحه را نیز باید از پیامدهای طبیعی حملات موثر ارتش و نیروهای مقاومت یمن ارزیابی کرد که معادلات جنگی و موازنه قوا را به سود مردم مظلوم یمن تغییر داده است.
مشکل بزرگ سعودیها اینست که بهویژه پس از خروج پرشتاب ولی اعلام نشده امارات از جنگ یمن، بهصورت فزایندهای، دربار سعودی دچار انزوای کامل شده و حتی متحدان و حامیانش هم بهصراحت از عملکرد سلمان و فرزندش انتقاد جدی و علنی میکنند. اگرچه امارات از جنگ یمن کناره گرفت ولی هرگز چنین اقدامی را رسماً تایید نکرد و از انعکاس رسانهای آن جلوگیری نمود.
بدین ترتیب امروزه از ائتلاف طوفان قاطعیت به جز سعودیها و طیفی از مزدوران چندملیتی و بیش از همه از تروریستهای وامانده از جنگ در سوریه، عراق و افغانستان، چیز دیگری باقی نمانده است. برخی گزارشها حاکیست که بقایای تروریستهای اجارهای برای پر کردن خلا ناشی از خروج امارات و شکست سنگین ائتلاف در عملیات میدانی بهویژه عملیات محاصره و تصرف بندر الحدیده که به تار و مار شدن متجاوزان منجر شد، با عملیات هلیبرد ارتش آمریکا به پشت جبهه عربستان منتقل شدهاند و اگرچه این عملیات ادامه دارد ولی آنها نیز کاری از پیش نبردهاند و باید آنها نیز همانند امارات به جنگ خانمانسوز یمن خاتمه دهند و این یگانه راه بازگشت به عقلانیت است.
«آنتونیوگوترش» تاکنون در چند نوبت از جنگ یمن بهعنوان فاجعه عظیم انسانی قرن و یک جنگ احمقانه یاد کرده و امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه از آن بهعنوان یک جنگ کثیف نام برده که باید فوراً متوقف شود. با این حال، سعودیها از یکطرف با محاصره کامل زمینی، دریائی و هوائی یمن امیدوارند قحطی، گرسنگی و شیوع بیماریهای واگیردار، تلفات انسانی مردم یمن را افزایش دهد. و آنها را وادار به شورش و تسلیم کند و ازسوی دیگر با تشدید حملات هوائی و بمباران مناطق مسکونی و تخریب تاسیسات زیربنائی و حتی انهدام بیمارستانها و درمانگاههای باقیمانده، گرهی از کار فروبسته خود بگشایند ولی هرچه بیشتر شرارت میکنند، کمتر نتیجه میگیرند.
بنسلمان حتی امیدوار بود که حملات پهپادی حوثیها را به ایران نسبت دهد و آن را تهدیدی علیه بازار جهانی نفت و حرکتی علیه صلح و امنیت جهانی معرفی کند ولی هیچ کشوری حاضر به حمایت از این تبلیغات عوامفریبانه نشد و با ریاض همراهی نکرد. حتی شگرد عملیاتی جدید ریاض در مورد واگذاری امنیت نفتکشها به کشورهای مالک نفتکشها یا خریداران نفت هم اهداف پنهان و آشکار سعودیها را تامین نکرد.
اخیراً زمزمههایی به گوش میرسد که دربار سعودی درصدد تجدیدنظر در سیاستهای خود برآمده و در فکر تصحیح عملکرد ریاض است. طبعاً سعودیها از هرجای ضرر برگردند، به نفع آنهاست و شاید بتوانند از وخامت هرچه بیشتر اوضاع و قرار گرفتن در مسیری برگشتناپذیر، اجتناب کنند.
ارتش یمن و نیروهای مقاومت هم در برابر جنایات جنگی سعودیها ساکت ننشستهاند و با طیف وسیعی از عملیات جنگی و تلافیجویانه، سعودیها را منفعل کردهاند. حملات پهپادی به فرودگاهها، انبارهای مهمات و محل استقرار پایگاههای نظامی در عمق خاک عربستان، به همراه شلیک موشکهای بالستیک و انواع موشکهای دوربرد و نقطهزن، ماشین جنگی سعودیها را بهکلی زمینگیر کرده است. حتی پیشنهاد ریاض برای مصالحه را نیز باید از پیامدهای طبیعی حملات موثر ارتش و نیروهای مقاومت یمن ارزیابی کرد که معادلات جنگی و موازنه قوا را به سود مردم مظلوم یمن تغییر داده است.
مشکل بزرگ سعودیها اینست که بهویژه پس از خروج پرشتاب ولی اعلام نشده امارات از جنگ یمن، بهصورت فزایندهای، دربار سعودی دچار انزوای کامل شده و حتی متحدان و حامیانش هم بهصراحت از عملکرد سلمان و فرزندش انتقاد جدی و علنی میکنند. اگرچه امارات از جنگ یمن کناره گرفت ولی هرگز چنین اقدامی را رسماً تایید نکرد و از انعکاس رسانهای آن جلوگیری نمود.
بدین ترتیب امروزه از ائتلاف طوفان قاطعیت به جز سعودیها و طیفی از مزدوران چندملیتی و بیش از همه از تروریستهای وامانده از جنگ در سوریه، عراق و افغانستان، چیز دیگری باقی نمانده است. برخی گزارشها حاکیست که بقایای تروریستهای اجارهای برای پر کردن خلا ناشی از خروج امارات و شکست سنگین ائتلاف در عملیات میدانی بهویژه عملیات محاصره و تصرف بندر الحدیده که به تار و مار شدن متجاوزان منجر شد، با عملیات هلیبرد ارتش آمریکا به پشت جبهه عربستان منتقل شدهاند و اگرچه این عملیات ادامه دارد ولی آنها نیز کاری از پیش نبردهاند و باید آنها نیز همانند امارات به جنگ خانمانسوز یمن خاتمه دهند و این یگانه راه بازگشت به عقلانیت است.
«آنتونیوگوترش» تاکنون در چند نوبت از جنگ یمن بهعنوان فاجعه عظیم انسانی قرن و یک جنگ احمقانه یاد کرده و امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه از آن بهعنوان یک جنگ کثیف نام برده که باید فوراً متوقف شود. با این حال، سعودیها از یکطرف با محاصره کامل زمینی، دریائی و هوائی یمن امیدوارند قحطی، گرسنگی و شیوع بیماریهای واگیردار، تلفات انسانی مردم یمن را افزایش دهد. و آنها را وادار به شورش و تسلیم کند و ازسوی دیگر با تشدید حملات هوائی و بمباران مناطق مسکونی و تخریب تاسیسات زیربنائی و حتی انهدام بیمارستانها و درمانگاههای باقیمانده، گرهی از کار فروبسته خود بگشایند ولی هرچه بیشتر شرارت میکنند، کمتر نتیجه میگیرند.
بنسلمان حتی امیدوار بود که حملات پهپادی حوثیها را به ایران نسبت دهد و آن را تهدیدی علیه بازار جهانی نفت و حرکتی علیه صلح و امنیت جهانی معرفی کند ولی هیچ کشوری حاضر به حمایت از این تبلیغات عوامفریبانه نشد و با ریاض همراهی نکرد. حتی شگرد عملیاتی جدید ریاض در مورد واگذاری امنیت نفتکشها به کشورهای مالک نفتکشها یا خریداران نفت هم اهداف پنهان و آشکار سعودیها را تامین نکرد.
اخیراً زمزمههایی به گوش میرسد که دربار سعودی درصدد تجدیدنظر در سیاستهای خود برآمده و در فکر تصحیح عملکرد ریاض است. طبعاً سعودیها از هرجای ضرر برگردند، به نفع آنهاست و شاید بتوانند از وخامت هرچه بیشتر اوضاع و قرار گرفتن در مسیری برگشتناپذیر، اجتناب کنند.