نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان
سربازحوشریعت نداریی به دیروزنامههای زنجیرهای جناح رقیب
مغلوب ۸-
شهریور-۱۴۰۰
عدم هماهنگی وزارت
نیرو و وزارت نفت دولت روحانی عامل خاموشیها در زمستان 99
سرویس سیاسی
-
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «مسئله خاموشی زمستان ۱۳۹۹ از آنجا نشأت گرفت که وزارت نیرو و وزارت نفت نتوانستند برای تراز کردن
میزان عرضه و تقاضای انواع سوخت مصرفی نیروگاهها هماهنگ شوند و زمانی که مصرف گاز
بخش خانگی افزایش یافته و گاز کمتری به نیروگاهها داده شد، نیروگاهها نیز ذخایر
سوخت دوم به میزان کافی نداشتند. لذا در کوتاهمدت و برای سال جاری راهکاری که
احتمالا وزارتخانههای نفت و نیرو دنبال خواهند کرد، تأمین ذخایر سوخت مایع
نیروگاهها بر مبنای پیشبینیهای بدبینانه خواهد بود. یعنی با یک برآورد نسبتا
حداکثری امکان تامین سوخت دوم نیروگاهها فراهم خواهد شد. این مسئله در صنعت نیز
احتمالا دیده خواهد شد. به طوری که در صورت نیاز صنعت از سوخت مایع به جای گاز
استفاده کند.»
میراث
دولت روحانی برای وزیر جدید کار و رفاه اجتماعی
روزنامه اعتماد در گزارش اقتصادی خود با عنوان «وزير جديد و كوه ضخيم فقر»
با اشاره به اینکه «حريف حجت عبدالملكي، حجم انباشتهاي از سوءمديريت اقتصادي دولتهاست»
نوشت: «اعتراضات رو به افزايش كارگران پيمانكاري در تمام شاخههاي صنعت و خدمات،
بخش كوچكي از مشكلات انباشتهاي است كه حجتالله عبدالملكي؛ وزير تعاون، كار و
رفاه اجتماعي بايد براي حل آن چارهاي بينديشد.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «كميته امداد؛ نهادي كه تا هفته گذشته، محل
خدمت عبدالملكي بود، خروجي سوءمديريتهاي اقتصادي دولتهاست. هر سال كه دولتها
قادر به انجام وظايف خود نبوده و از تطابق دخل و خرج و مديريت اقتصاد و رسيدگي به
معيشت مردم غافل شدهاند، جمعيت پشت نوبتيهاي كميته امداد و به دنبال آن، جمعيت
«زير خط فقر» كشور سير صعودي پيدا كرده است. طي سالهاي گذشته هم مسئولان كميته
امداد بارها تكرار كردند كه «كميته امداد مسئول توليد فقر نيست.»
روزنامه اصلاحطلب اعتماد با اشاره به کارنامه و عملکرد دولت روحانی در
حوزه اقتصاد و معیشت نوشت: «كاهش رشد اقتصادي، افزايش تورم در كنار كاهش قابل توجه
درآمد سرانه منجر به رشد نرخ فقر در سالهاي اخير شده است، امروزه فقر معناي
گستردهتري از فقر مادي شامل عدم دسترسي به آب سالم، تغذيه، خدمات بهداشتي، آموزش،
پوشاك و سرپناه، استانداردهاي زندگي، بيمه اجتماعي و اشتغال را در بر ميگيرد.»
این روزنامه تصریح کرد: «اين حجم مشكلاتي كه در دولتهاي گذشته ايجاد شد و
قربانيانش، تاوان اولويتدهي دولتها به مسائل دست چندم را با گرسنگي و آسيبديدگي
پرداختند، بار سنگيني هستند بر دوش برنامههاي وزير جديد وزارت تعاون، كار و رفاه
اجتماعي.»
مدیریت شهری تهران وارث انبوه مشکلات و چالشها است
روزنامه آفتاب یزد دیروز در مطلبی به شورای شهر تهران پرداخت و گفت: «تهران
در شهریور ۱۴۰۰ مدیریت نوین شهری بر خود دیده است؛
شورای اسلامی شهر تهران اینک سیاستگذار است، و شهردار منتخب نیز در قامت سکاندار
شهر ایفاء نقش میکند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «مدیریت شهری تهران در هر حال میراثدار شهری
هستند که در انبوه مشکلات و چالشها در حوزههای محیط زیستی، ترافیک و حملونقل،
شهرسازی و آلودگی بصری، مالی و اقتصادی دارد. این چالشها نه یک شبه خلق شدهاند
و نه قرار است یک شبه حل شوند؛ انتظار اکسیر جادوئی از مدیران شهری نمیتوان و
نبایست داشت. اما میتوان و بایست انتظار داشت تا شهر نواختی دگرگونه بگیرد.
پایتخت ایران، باید در تراز ایران اسلامی و در شأن تاریخ و تمدن پرشکوه اسلامی و
ایرانی ساخته شود.»
آفتاب یزد نوشت: «آنچه اکنون مایه امیدواری است، مواضع و اظهارات منتخبین
شورای شهر است، که سخنانشان نشان از مفاهمه دارد نه منازعه، و شهر را مکانی برای
خدمت میخواهند نه به نام منفعت!»
فرافکنی
به شیوه مقصر جلوه دادن همه چیز!
روزنامه شرق در یادداشتی در صفحه نخست شماره دیروز خود نوشت: «دولت سیزدهم
در حالی کار خود را آغاز میکند که گرههای متعددی در حوزههای توسعهای شامل
مسائل مختلف و درهمتنیده و پیچیده اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، جامعه ایران را احاطه
کرده است.»
این نوشتار سپس میافزاید: «گسترش مرگبار کرونا هم پیامدهای انسانی،
اجتماعی و اقتصادی گستردهای برجای گذارده است. این مسائل نه ماحصل عملکرد یک
جریان یا دولت خاص که نتیجه سیاستهای داخلی، منطقهای و بینالمللی کشور در دهههای
گذشته و نیز فشارهای خارجی وارده
بر
کشور است که خود به معضل ساختاری پیچیدهای مبدل شده است.»
در مورد سطرهای فوق ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد: نخست اینکه در
بسیاری از مسایل اتفاقا مقصر اصلی طیف موسوم به اصلاحطلب و دولت مورد حمایت آنها
یعنی دولت تدبیر و امید است. برای نمونه عباس آخوندی وزیر اصلاحطلب راه و شهرسازی
که در قریب 5سال نخست دولت تدبیر و امید سکاندار این وزارتخانه بود به صورت کامل
ساخت مسکن را متوقف کرد که امروزه تبعات آن به صورت افزایش بسیار زیاد قیمت خانه و
اجاره بها در این ایام رخ نمود. وابستهتر کردن اقتصاد به درآمد نفتی، کاهش شرکای
تجاری ایران، کوتاهی در حمایت از تولید و صادرات، اتخاذ سیاستهای ضدشفافیت و مسبب
قاچاق (حذف کارت سوخت، ایرانکد، شبنم و...)، کوتاهی در تأمین و اخذ مالیات از
فعالیتهای غیرمولد و اقشار پردرآمد و پرمصرف، حذف سهمیه بندی بنزین و وارد کردن
خسارت 144 هزار میلیارد تومانی به اقتصاد کشور، حقوقهای نجومی و زدن چوب حراج به
ذخایر طلا و دلار از دیگر بیتدبیریها و سوءمدیریت برجامزدگان است.
حالا ببینیم ادعای این نوشتار چقدر در مورد مذکور صادق است. در سیاستهای
بالادستی و قوانین کشور تصریح شده است که دولتها باید سالانه یک میلیون باب مسکن
بسازند. در موضوع بیتوجهی به مسئله مرغ و نهادههای دامی، ناهماهنگی وزارتخانههای
مختلف دولت مورد حمایت اصلاحطلبان (جهاد کشاورزی و صمت) در مورد نهادههای دامی،
فاسد شدن نهادههای دامی در گمرک و... آیا اینها به سیاستهای بینالمللی و منطقهای
برمی گردد یا به بیعرضگی اصلاحطلبانی که برای اداره کشور تنها راهی که بلد هستند
دویدن به دنبال کدخدا و به دست آوردن دل اوست؟!
نکته مهم این است که عملکرد اصلاحطلبان به قدری افتضاح است که آنها هیچ
راهی برای توجیه و خوب جلوه دادن آنها ندارند بنابراین راه چاره را در مقصر جلوه
دادن همه دیدهاند.