نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان
" غرب توافق كند مي بازد "
"تصور کنید بر اساس اعتراف که بیش از 9 سال است
که مذاکرات هسته ای با غرب ادامه یافته است .یعنی اینکه این پروژه ی هسته ای نه تبدیل به موضوع حرف اول و آخر مسئولان رژیم فاشیستی مذهبی
کودتایی نا مشروع ایران بوده است و در صد خیلی بالای فروش نفت به این پرونده ی
هسته ای اختصاص داده شده است . از سوی دیگر این موضوع در رأس سیاست خارجه قرار
گرفته است .طوریکه سیاست صدور تروریست و ارتجاع و بحران به برون مرز شدت گرفت وبر
ضریب مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقعه و همسایه وجنگ افروزی افزوده شد
.آنگونه که برای عبور از بحران هسته ای پاسداران
طرح جنگ 33 روزه با حزب الله لبنان با اسراییل را طراحی کرد .سپس در ادامه
جنگ 22 روزه حماس با نوار غزه با اسراییل برپا کرد"
طلبه
پاسدار یادداشت روز نویس که عجیب هم لهجه ی پاسدار شریعتمداری می باشد . اکنون می بایست خلاء همکار دیگر شان مهدی محمدی را در
قلم فرسایی هسته ای پر کند .زیرا که وی جزو اعضای هیأت هسته ای شده و همراه باقری
معاون سعید جلیلی به مسکو سفر کرده است .بنابراین مدعی قلم بر دست تصور کرده است
که وی دارد با خودش گفتگو می کند و مخاطبان وی همچون تصویر وی درون آئینه خوش باور هستند که بدون آنکه بقول
خودش بگوید چرا مذاکرات هسته ای به مدت 9 سال طول
کشیده است در صورتی که وی مدعیست که نشان
داده شده است برنامه هسته اي رژیم ضد بشری
و قرون وسطایی ايران كوچك ترين انحرافي نداشته است؟! یعنی ادعای تناقض آشکار کرده است چون که اگر کاسه ای
زیر نیم کاسه در کار نیست .برای چه مذاکرات بی حاصل ماراتونی ادامه یافته وموازی
آن ضریب رشد غنی سازی اور انیوم افزایش یافته است که مشخص است هدف نظامی هسته ای
می باشد که با پنهانکاری و سیاست وقت کشی دنبال شده است. تصور کنید بر اساس اعتراف
که بیش از 9 سال است که مذاکرات هسته ای با غرب ادامه یافته است .یعنی اینکه این پروژه ی هسته ای نه تبدیل به موضوع حرف اول و آخر مسئولان رژیم فاشیستی مذهبی
کودتایی نا مشروع ایران بوده است و در صد خیلی بالای فروش نفت به این پرونده ی
هسته ای اختصاص داده شده است . از سوی دیگر این موضوع در رأس سیاست خارجه قرار
گرفته است .طوریکه سیاست صدور تروریست و ارتجاع و بحران به برون مرز شدت گرفت وبر
ضریب مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقعه و همسایه وجنگ افروزی افزوده شد
.آنگونه که برای عبور از بحران هسته ای پاسداران
طرح جنگ 33 روزه با حزب الله لبنان با اسراییل را طراحی کرد .سپس در ادامه
جنگ 22 روزه حماس با نوار غزه با اسراییل برپا کرد .البته قبلاً سربازجو پاسدار
حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود خطاب به مسئولان هسته ای دوران خاتمی تهدید کرده بود که سرنوشت پرونده هسته ای نه در پشت میز مذاکره در ارو پا
که توی خیابان های بغداد وبیروت تعیین تکلیف می شود . چون پاسداران در دفاع از اهداف هسته ای تزی
ارائه داد که گفته می شد برای دفاع از اهداف هسته ای وگسترش دیواره امنیتی می بایست
با دشمن در بیرون خانه به جای در خانه
جنگید . بهمین دلیل است که با شدت در امور داخلی عراق ولبنان وسوریه
وفلسطین وبحرین ویمن و... مداخله گری می شود . حتی برای دفاع از اهداف هسته ای
حاکمان ایران تن به تحریم ها به خصوص
تحریم نفتی داده شده است که گواه بر جدی
بودن اهداف نظامی هسته ای می باشد .ولی هم لهجه پاسدار شریعتمداری یادداشت روز
نویس در دفاع از پروژه ی هسته ای این چنین
ادعای وارونه وتناقض آمیز کرده است :
"در
هيچ كشور ديگري سابقه ندارد، نشان داده برنامه
هسته اي ايران كوچك ترين انحرافي نداشته است چرا غرب از توافق روشن معطوف به حقوق بين الملل و قوانين آژانس
طفره مي رود؟ آيا فهم ما و غرب از صورت مسئله يكسان است؟ و اصلا صورت مسئله، چالش
هسته اي است؟ اين مهم است كه بفهميم غرب- به ويژه مثلث استكبار يعني آمريكا،
انگليس و صهيونيسم بين الملل كه اروپاي منفعل را زير پنجه خود دارد- چه برداشتي از اين چالش دارد تا بدين ترتيب تلقي ما
نيز به روز شده باشد.كوتاه آمدن غرب مقابل ايران و
به رسميت شناختن حقوق آن پس از 9 سال دشمني پرحجم، تنها يك شكست نقطه اي و موضعي
نيست بلكه پيامي راهبردي براي ملت هاي مسلمان از يك
سو و ملل مستضعف از سوي ديگر دارد مبني بر اينكه، سرانجام مقاومت مقابل مستكبران،
پيروزي است. آنها بهتر از هركس مي دانند كه ايران با كسب تمام قابليت ها، هسته اي
شده - به تعبير صهيونيست ها حتي وارد منطقه امن و برگشت ناپذير شده- اما معتقدند
صرف تاييد اين حقيقت، دومينويي از بدبختي ها و شكست هاي ديگر را براي غرب به دنبال
خواهد داشت چرا كه نيرويي عظيم از جرئت و شجاعت را به مثابه غني سازي جان ملت ها
آزاد خواهد كرد. غرب البته 9 سال است كه قافيه
را باخته و نگاه هاي تيزبين اين نكته را فهميده اند. نفس اينكه ايران پس از 9سال
فشار سياسي و اقتصادي و خرابكاري و ترور و... نه تنها سرپاست بلكه پيش مي رود، قوي
ترين دليل براي پيروزي ايران است.چرا در ديگر چالش
هاي ملت ايران و ملت هاي مستضعف با غرب جواب ندهد. چالش هسته اي، يك نمايه بلامنازع
از پيشرفت و شعار «ما مي توانيم انحصار غرب را بشكنيم» است. غرب از چنين اراده
جسور و مهاجمي به وحشت افتاده است. آنها ساخت تاسيسات يو سي اف در اصفهان را كه
پروژه اي 11 ساله بود متوقف مي كنند و «جوانان جبهه و جنگ و جهاد»(تعبير آقاي
خاتمي در زمان رياست جمهوري) همان پروژه چند ميليارد دلاري را در كمتر از 3 سال مي
سازند و به رخ آقاي البرادعي مي كشند. خيال مي كنند نياز ايران به سوخت 20 درصدي
راكتور تهران و تامين نياز دارويي يك ميليون بيمار را مي توانند گروگان بگيرند،
متخصصان گمنام ايراني- از نسل شهيد مصطفي احمدي روشن كه قله و اسوه گمنامي شد- روي
غرب را كم مي كنند و به توليد سوخت 20 درصد دست مي يابند. چالش هسته اي پس از موج جديد بيداري اسلامي در خاورميانه بعد
مهم ديگري نيز يافته است.چالش هسته اي همان گونه كه گفته شد نمودار اقتدار جمهوري
اسلامي است و بايد به دقت آن را پيش برد همچنان كه مسئولان سختكوش چنين كرده اند.يك
معناي ديگر با 30درصد ظرفيت سياست خارجي نظام مي توان چالش
هسته اي را مانند مديريت موفق سالهاي اخير اداره نمود و 70 درصد بقيه را بايد صرف
بازي سازي، فضاسازي، ظرفيت سازي و استفاده از ظرفيت هاي تهاجمي موجود در سطح منطقه
اي و جهاني كرد، به ويژه اينكه غرب شديداً به دنبال فرسوده سازي انقلاب هاي نوپا و
سرقت يا انحراف آنهاست. با اين وصف،
غرب مي كوشد به واسطه چالش سازي و تداوم آن، پمپاژ اراده و نيرو توسط جمهوري
اسلامي در سطح منطقه را مهار كند. با اين تلقي مسكو - يا پكن و هر ايستگاه ديگري-
آخر راه مذاكرات نيست، همچنان كه بغداد و اسلامبول و ژنو نبودند. و بدين ترتيب اصل
خبرها را بايد در قاهره و بيروت و بيت المقدس و «خونين شهر منامه» جست"
هوشنگ
بهداد
دروغ نامه ی کیهان 4
شنبه 31 خرداد ماه سال 1391
غرب
توافق كند مي بازد (يادداشت روز)