روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی شنبه 11 شهریور ماه سال 1391
نقد و
بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری "واقعيتهاي جنبش عدم تعهد و رسالت
سنگين ايران"
"این
چگونه پیروزی است که صدا وسیما وخبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس وشبکه عربی تلویزیونی برون مرزی العالم سخنرانی
محمد مرسی در اجلاس علیه ی بشار اسد رئیس جمهور خونریز و جنایتکار سوریه را سانسور
وتحریف کردند .طوریکه این اقدام مورد انتقاد سایت خبر رسانی عصر ایران وابسته به
پاسدار محسن رضایی واقع شده است؟"
چراسرمقاله نویس مقابل ادعای پیروزی که برگزاری
شانزدهمین اجلاس غیر متعهد ها در تهران کرده نگفته است که چه میزان برای برگزاری
اجلاس غیر متعهدها در تهران هزینه شد وچه
عایدی در بر داشته است؟ این چگونه ادعای
وارونه کردنی می باشد که چون آمریکا تلاش کرده است رژیم فاشیستی مذهبی در انزوا
قرار دهد .پس حضور نمایندگان 120 عضو عدم تعهد ها در اجلاس تهران یک پیروزی است .در صورتی
که آمریکا در ادامه سیاست مماشات گری مذاگرات هسته ای وفعال بودن لابی های پشت
صحنه هر دو کشور که فعالانه ادامه دارد .مهمتر اینکه هنوز آمریکا برای خوش
خدمتی وچراغ سبز نشان دادن به حاکمان
ایران نام سازمان متشکل مخالف رژیم فاشیستی
مذهبی کودتایی نا مشروع ونا متعارف ایران راازتوی لیست سیاه تروریستی وزارت امور
خارجه اش خارج نکرده است ؟ از سوی دیگر مبلغ 600 میلیون دلار به هزینه ی برگزاری
این اجلاس تهران اختصاص داده شد . ولی نه پادشاه عربستان و رئیس جمهور ترکیه و رئیس
جمهور جمهوری آذربایجان کشور های همسایه در این اجلاس حضور نداشتند ، بلکه با اعزام
پیام ویژه حامل دعوت نامه به قاهره و دیدار وتقدیم به محمد مرسی که در اجلاس تهران
حضور یابد .ولی با سخنرانی که محمد مرسی در این اجلاس کرد . سپس وقعی به 3 مأمور
ویژه رهبر و در گوشی با وی پچ پچ کردن آنهم در یک مراسم رسمی تا قانع شود و تمایل
دیدار با رهبر ولی فقیه نشان دهد .نه اینکه نپذیرفت بلکه قبل از سخنرانی احمدی
نژاد اجلاس وتهران را ترک کرد . جالب اینکه دبیر کل سازمان ملل در دیدار با ولی
فقیه از موضع انتقادی تهدید محو ونابودی اسراییل ونقض حقوق بشر صحبت کرد . از سوی
دیگر مگر از تعداد 120 عضو غیر متعهد ها چه تعداد از رهبران شان در اجلاس تهران شرکت
کردند که چون دستور اکید صادر شده است که به جز تملق گویی وتعریف وتمجید از این اجلاس
کردن چیزی دیگری نوشته وبازتاب داده نشود . بنابراین با کتمان کردن حقایق تبلیغات
وارونه در مورد این اجلاس می شود . بلی این چگونه پیروزی است که صدا وسیما وخبر
گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس وشبکه عربی تلویزیونی برون مرزی العالم سخنرانی
محمد مرسی در اجلاس علیه ی بشار اسد رئیس جمهور خونریز و جنایتکار سوریه را سانسور
وتحریف کردند .طوریکه این اقدام مورد انتقاد سایت خبر رسانی عصر ایران وابسته به
پاسدار محسن رضایی واقع شده است؟ بهرحال سرمقاله نویس مثل همیشه از موضع ضد
آمریکایی ومخالف دیکتاتور بودن برخی از سران عضو عدم تعهد ووابسته به غرب به خصوص
به آمریکا این چنین پیروزی و نقاط قوت و ضعف آن را بررسی و ردیف وتحلیل کرده است:
"برگزاري شانزدهمين اجلاس جنبش عدم
تعهد در تهران كه ديروز پايان يافت، بيترديد يك موفقيت براي جمهوري اسلامي ايران
است. اين موفقيت را ميتوان در چند بعد جمع بندي كرد و البته با توجه به واقعيتهاي
موجود در جنبش عدم تعهد براي ارزيابي آينده اين جنبش برروي نكاتي تكيه نمود. 1 - درحالي كه
آمريكا و صهيونيسم بين الملل تلاش زيادي براي منزوي جلوه دادن جمهوري اسلامي ايران
به عمل آوردند، برگزاري يك اجلاس با حضور 120 هيأت از 120 كشور جهان در تهران،
بدون آنكه نيازي به بيانيه و اعلاميه باشد به خودي خود خط بطلاني است بر اين ادعا
و تابلوي بزرگي است كه با خطوط برجسته، حضور پررنگ نظام جمهوري اسلامي در عرصه جهاني
را به رخ ميكشد. اين، واقعيتي است كه بسياري از رسانههاي غربي وابسته به آمريكا
و صهيونيسم نيز به آن اعتراف كردهاند. آن دسته از رسانههاي غربي نيز كه حاضر به
اعتراف نشده اند، با سكوت خود بر اين واقعيت مهر تأييد گذاشتهاند. 2 - سخنان صريح و افشاگر رهبر انقلاب اسلامي و چند
تن از سران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در اين اجلاس در تبيين نقاط ضعف سازمان ملل
و سلطه قدرتهاي استعمارگر بر آن، آنهم با حضور دبيركل سازمان ملل، از ديگر نقاط
قوت اجلاس تهران بود3 - تشريح
پررنگ مسأله فلسطين و خيانتهائي كه آمريكا با حمايت از رژيم غاصب صهيونيستي به
عمل آورده و تلاشهائي كه بطور مستمر براي سرپوش گذاشتن بر اين جنايات صورت ميگيرد،
نقطه قوت ديگر اجلاس تهران بود. 4
- اجماع
سران جنبش عدم تعهد بر ناكارآمدي سازمان ملل و ضرورت تقويت اين جنبش براي ورود به
مسائل جهاني و حل آنها از ديگر نقاط قوت اجلاس تهران بود. در اين اجلاس براين نكته
تأكيد شد كه "وتو" به جاي آنكه "حق" باشد "ناحق"
است و نبايد باشد والا جنبش عدم تعهد نيز بايد با يكپارچگي بتواند از آن در مواردي
كه لازم بداند استفاده كند. روشن است كه تأييد "حق وتو" توسط هيچ جمعي
قابل قبول نيست و لذا اين برخورد جنبش عدم تعهد را بايد نوعي تلاش براي ايفاي نقش
در تغيير ساختار سازمان ملل در آينده دانست، اقدامي كه با قوت و قدرت مورد تأكيد
اجلاس تهران قرار گرفت. در
كنار اين نقاط قوت، بايد به نقاط ضعف جنبش عدم تعهد نيز توجه شود. اگر بدون توجه
به واقعيتهاي موجود در اين جنبش بخواهيم خوش بينانه و يكطرفه درباره اجلاس تهران
و آيندهاي كه براي جنبش عدم تعهد ميتوان تصور كرد نظر بدهيم، ارزيابي درستي
نخواهيم داشت. البته در نظر گرفتن اين واقعيتها به معناي نااميد شدن از كارائي
جنبش عدم تعهد نيست بلكه انتظار درست داشتن و واقع بين بودن را مورد تأكيد قرار ميدهد.
واقعيتها اينها هستند: اول آنكه هنوز بسياري از كشورهاي عضو جنبش عدم
تعهد، با شديدترين وجه به قدرتهاي غربي وابسته هستند. در مورد سران تعدادي از ا
ين كشورها بايد گفت آنها اصولاً از مهرههاي آمريكا هستند و از خود هيچ اختيار و
ارادهاي ندارند. ترديدي نيست كه از چنين دولتهائي انتظار همراهي داشتن با اهداف
جنبش عدم تعهد كه استقلال و عدم وابستگي به قدرتها محور اصلي آن است انتظار
بيهودهاي است. دوم آنكه اعضاي جنبش عدم تعهد در
درون خود بر سر بسياري از مسائل اختلاف نظر دارند. براي نمونه، در همين اجلاس
تهران، اظهارات رئيسجمهور مصر درباره سوريه با اظهارات و خط مشي بسياري از كشورهاي
عضو جنبش عدم تعهد متفاوت بود. قطر و عربستان نيز در اين مسأله با كشورهائي كه
حامي دولت سوريه هستند اختلاف نظر شديد دارند و در عمل براي براندازي دولت بشار
اسد تلاش ميكنند. چنين اختلاف نظرهائي در زمينه بسياري از مسائل بينالمللي ميان
كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد وجود دارد، اختلافاتي كه ريشهدار هستند و جنبش عدم
تعهد را براي رسيدن به خط مشي واحد دچار مشكلات زيادي ميكنند. سومين واقعيت به
چگونگي تعامل با قدرتهاي سلطه گر مربوط ميشود. كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در
مورد اينكه با آمريكا و ساير قدرتهائي كه به حق خود قانع نيستند و درصدد سلطه
گري، زياده خواهي و دخالت در امور ساير كشورها هستند چگونه روابطي بايد داشت و آيا
اصولاً براي مقابله با خوي سلطه گري و زياده خواهي آنها كاري بايد كرد يا نه،
اختلاف نظر شديد دارند. بعضي از سران اين كشورها اصولاً موجوديت خود را مرهون قدرتهاي
سلطه گر ميدانند، تعدادي ديگر كه چنين نيستند مبارزه با آنها را بيفايده ميدانند
درحالي كه سران تعدادي ديگر از اين كشورها اصلاح جهان را فقط در مبارزه با قدرتهاي
سلطه گر جستجو ميكنند. اين نظرهاي سه گانه، كه در تضاد كامل با همديگر هستند، مانع
رسيدن جنبش عدم تعهد به خط مشي واحد در اين زمينه كه مهمترين مسأله جهان امروز
است خواهد شد و اين جنبش را به بن بست خواهد كشاند. و چهارمين واقعيت
اينكه ريشه نگاهها و نقطه نظرهاي مختلف سران كشورها درباره چگونگي تعامل با قدرتهاي
سلطه گر، به موقعيت خود آنها در كشورهاي خودشان و روابط آنها با ملت هايشان مربوط
ميشود. تعدادي از سران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد، ديكتاتورهائي هستند كه اصولاً
جايگاهي در ميان مردم خود ندارند. طبيعي است كه اين افراد براي حفظ خود و تاج و
تخت خود راهي غير از وابستگي به قدرتهائي كه حامي آنها هستند ندارند. اين، يعني
فقدان استقلال، همان چيزي كه با اصول تأسيسي جنبش عدم تعهد در تضاد است"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 11
شهریور ماه سال 1391
واقعيتهاي جنبش عدم تعهد و رسالت
سنگين ايران