روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 17 آبان ماه سال
1391
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه حکومتی جمهوری " تأمين هزينه برادركشي از بيت
المال مسلمين"
"سرمقاله نویس بدون توجه به نقش تحریک آمیز
وتفرقه افکنانه ی حاکمان ایران در منطقه که 34
سال است تبدیل به دیپلماسی رسمی شان شده است
تا دست عضو گیری بزنند. چون این
سیاست یکی از پارامترهای تعیین کننده ادامه ی بقای ننگین اشان تا کنون بوده
است. ولی مثل همیشه از موضع فرافکنی وضد کشور های عربی که خواهان سقوط بشار اسد
دیکتاتور و جنایتکار هستند اینان را متهم به عوامل غرب و قدرت های استثماگر کرده
که مسلمانان را به جان هم می اندازندتا با فروش سلاح منابع وذخایر شان را غارت
کنند. و برای مظلوم نمایی و عادی جلوه دادن
گفته مايه تأسف است كه قدرتهاي
استثمارگر غربي از يك طرف مسلمانان را در كشورهاي اسلامي به جان همديگر مياندازند
و آنها را وادار ميكنند همديگر را بكشند، شهرها را ويران كنند، ثروتها را نابود
نمايند، كينه و دشمنيها را افزايش دهند و هر روز ضعيفتر شوند . از طرف ديگر با
فروختن سلاحهاي باد كرده خود به آنها دلارهاي نفتي را از جيبهاي گشاد آنها به
غارت ميبرند و مشكلات اقتصادي خود را حل ميكنند. و از موضع دل سوزی توصیه کرده اين پديده در جهان عرب نبايد، واقعهاي
كوچك انگاشته شود"
در دفاع از هم پیمان سوریه ادعایی که سر مقاله نویس کرده
است . باید گفت که این ادعا تأیید کننده ی داستان تف و تاق و ریش است . زیرا اگر چنانچه بر اساس ادعای وی فقط 5% مخالفان بشار اسد دیکتاتور جنایتکار سوریه ای
هستند وبقیه غیر سوری می باشند . سئوال است پس برای چه ارتش سوریه شبانه روز خانه های مردم
سوریه را بمباران می کنند و خانه های مردم
عادی سوریه را ویران وساکنانش را می کشند یا مجروح و آواره و
بی خانمان می سازند؟ همچنین اگر چنانچه
اروپا از فضای نا امنی سوریه دارد برای فروش اسلحه در منطقه سوء استفاده می کند . بازهم
سئوال است که چرا رهبر ولی فقیه به پیروی از ر هبر جنگ افروزش که گفته بود جنگ
موهبت الهی است . با پیگیری اهداف نظامی هسته ای وتهدید کردن کشور های منطقه و
همسایه و تأکید با نابودی اسراییل فضا را بشدت نا آرام و ناامن می کند . مهمتر
اینکه چرا حاکمان ایران با حمایت از هم پیمان جنایتکار و دیکتاتور رئیس جمهوری سوریه بشار اسد همچنین حمایت از سپاه الله لبنان می کنند
و هواپیمای جاسوسی به حزب الله لبنان تحویل داده می دهند تا که در
آسمان اسراییل به پرواز در آورد تا شاید موجب تحریک ارتش اسراییل شود و با واکنش نظامی فضای جنگی دیگر در خاور میانه به وجود آید
وبیشتربهانه برای اروپا فراهم شود تا سلاح بیشتری به کشور های منطقه بفروشد .
درصورتیکه سرمقاله نویس باپاک کردن صورت مسأله طلبکارانه ادعا کرده است با توجه به اين واقعيات است كه مشخص ميشود چرا
دولتهاي غربي و متحدان منطقهاي آنها در برابر هرگونه تلاش براي حل مسالمت آميز
بحران سوريه مخالفت ميكنند و هر روز بر آتش فتنه و درگيريها در سوريه ميافزايند
و در ادامه سئوال کرده به چه دليل براي
جبهه ضد سوري متشكل از دولت هاي غربي و مرتجعين منطقه، سقوط حكومت سوريه تا اين
اندازه برای شان حائز اهميت می باشد؟ درپایان سرمقاله نویس بدون توجه
به نقش تحریک آمیز وتفرقه افکنانه ی حاکمان ایران در منطقه که 34
سال است تبدیل به دیپلماسی رسمی شان شده است
تا دست عضو گیری بزنند. چون این
سیاست یکی از پارامترهای تعیین کننده ادامه ی بقای ننگین اشان تا کنون بوده
است. ولی مثل همیشه از موضع فرافکنی وضد کشور های عربی که خواهان سقوط بشار
اسد دیکتاتور و جنایتکار هستند اینان را متهم به عوامل غرب و قدرت های استثماگر
کرده که مسلمانان را به جان هم می اندازندتا با فروش سلاح منابع وذخایر شان را
غارت کنند. و برای مظلوم نمایی و عادی جلوه دادن
گفته مايه تأسف است كه قدرتهاي
استثمارگر غربي از يك طرف مسلمانان را در كشورهاي اسلامي به جان همديگر مياندازند
و آنها را وادار ميكنند همديگر را بكشند، شهرها را ويران كنند، ثروتها را نابود
نمايند، كينه و دشمنيها را افزايش دهند و هر روز ضعيفتر شوند . از طرف ديگر با
فروختن سلاحهاي باد كرده خود به آنها دلارهاي نفتي را از جيبهاي گشاد آنها به
غارت ميبرند و مشكلات اقتصادي خود را حل ميكنند. و از موضع دل سوزی توصیه کرده اين پديده در جهان عرب نبايد، واقعهاي
كوچك انگاشته شود .بنابراین عقلاي جهان
عرب بايد براي اين بيماري بدخيم كه به جان سران مرتجع عرب افتاده چارهاي
بيانديشند و در سايه بيداري اسلامي که رهبر جماران نشین ادعای رهبری اش را
دارد و غرب هم بشدت از این رهبری و شعار ضد آمریکایی و
اسراییلی واهمه دارد و تلاش ميكند آثار
آن را از بين ببرد، توطئه خطرناك استثمارگران غربي را خنثي نمايند. بهر حال معمای
حل نا شده این است که چرا این نسخه نویس وتجویز کننده چنین توصیه مداوا کننده ای
برای بیماری صعب العلاج داخل کشور تجویز نمی کند که جنگ قدرت وثروت تر مز بریدهو
دنده عقب کننده با سرعت هرچه تمام به پیش می رود و مهار ناپذیر شده است؟ :
"اكنون بيش از
پيش روشن شده است كه سوريه محملي براي بده بستانها و معاملات پشت پرده غرب با
كشورهاي منطقه است و قدرتهاي غربي درصدد تأمين منافع و تحقق اهداف نامشروع خود به
بهانه استقرار دمكراسي در سوريه هستند. درحالي كه نماينده
سازمان ملل در خاورميانه، در گزارش اخير خود جنگ سوريه را يك جنگ چند مليتي ميخواند
و به صراحت عربستان، قطر و تركيه را با تباني غرب عامل اصلي خون ريزيها در سوريه
معرفي ميكند، دولتهاي مذكور همچنان پايان بحران در سوريه را به سقوط حكومت سوريه
مشروط كرده و به اعزام تروريست و ارسال گسترده سلاح و بمباران تبليغاتي عليه حكومت
دمشق ادامه ميدهند. .نماينده سازمان ملل در ادامه تشريح آنچه در سوريه جريان دارد ميافزايد:
اروپاييها به خوبي ميدانند كه تنها حدود پنج درصد از كساني كه تحت عنوان مخالفان
مسلح دولت سوريه شناخته ميشود از اتباع سوريه هستند و مابقي شبهنظامياني هستند
كه از كشورهاي ديگر به سوريه اعزام شدهاند. وي هشدار ميدهد كه روي كار آمدن شبه
نظاميان در سوريه يك خطر بزرگ است. در اين
باره رسانههاي غربي هدف سفر ديويد كامرون، نخستوزير انگليس و فرانسوا اولاند
رئيسجمهور فرانسه به منطقه را تلاش براي فروش هنگفت تسليحات به كشورهاي عربي با
هدف نجات كشورهاي خود از بحران مالي گريبانگير اروپا عنوان كردهاند. به نوشته
روزنامه گاردين، كامرون درصدد است دهها فروند جنگنده به امارات، عمان و عربستان
بفروشد و اين كشورها نيز با خريد اين تسليحات موافقت كردهاند. همچنين فرانسوا
اولاند رئيسجمهور فرانسه نيز در آستانه سفر به منطقه از كشورهاي آسيايي خواست به
اروپا براي خارج شدن از بحران مالي كمك كنند. با توجه به
اين واقعيات است كه مشخص ميشود چرا دولتهاي غربي و متحدان منطقهاي آنها در
برابر هرگونه تلاش براي حل مسالمت آميز بحران سوريه مخالفت ميكنند و هر روز بر
آتش فتنه و درگيريها در سوريه ميافزايند و به چه دليل براي جبهه ضد سوري متشكل
از دولتهاي غربي و مرتجعين منطقه، سقوط حكومت سوريه تا اين اندازه حائز اهميت است. ترديدي
نيست كه حكومت سوريه داراي نواقصي است و سران اين كشور مرتكب اشتباهاتي در گذشته
شدهاند ولي آيا پرونده حكومتهايي همچون عربستان، بحرين، امارات و ساير كشورهاي
عرب همسو با غرب كه همچنان مورد حمايت همه جانبه غربيها ميباشند از حكومت سوريه
بهتر است؟ برخي از اين كشورها از داشتن يك مجلس، ولو فرمايشي و حتي قانون اساسي
محروم هستند و در ديكتاتوري محض قرار دارند با اينحال اينكه چرا سوريه در نقطه
تمركز حملات غرب قرار گرفته، اين همان موضوعي است كه اكنون ابعاد آن كاملاً روشن
شده است. غرب در ازاي ادامه حمايت از حكام ديكتاتور عرب به آنها فشار وارد ميكند
تا در برابر سوريه موضع خصمانه داشته باشند و همچنين خريدار تحميلي سلاحهاي آنها
باشند. اين توطئه، علاوه بر اينكه غرب را از مشكلات اقتصادي نجات ميدهد، راه
تنفسي نيز براي رژيم صهيونيستي ايجاد مينمايد و به تضعيف كشورهاي اسلامي نيز ميانجامد. با
اينحال آنچه غرب و متحدين منطقهاي آنها را نگران ساخته مقاومت حكومت سوريه در
برابر فشارهاي موجود است. غربيها اكنون ميبينند پس از گذشت بيش از دو سال، نه
تنها حكومت سوريه سقوط نكرده بلكه روز به روز جبهه مخالفان ضعيفتر و درهم شكستهتر
ميشود. حمايتهاي همه جانبه سياسي و نظامي نيز نتوانسته توقیفي براي جبهه ضد
سوريه ايجاد كند. نشست جاري مخالفان نيز كه در دوحه قطر جريان دارد، تازهترين و
در عين حال مأيوسانهترين اين جبهه ميباشد. اين نشست كه با هدف متحد ساختن
مخالفان برگزار ميشود اعترافي است بر وجود تفرقه و شكاف عميق ميان مخالفان دولت
سوريه و با توجه به گستردگي اختلافات، بسيار بعيد است از اين نشست نيز سودي براي جبهه
ضد سوري حاصل شود. اين اختلافات به حدي است كه حتي چند گروه از حضور در اجلاس
خودداري كردهاند و از اين رو از هم اكنون نشست دوحه را نيز بايد شكست خورده تلقي
كرد. آنچه در اين ميان مايه
تأسف است اينست كه قدرتهاي استثمارگر غربي از يكطرف مسلمانان را در كشورهاي
اسلامي به جان همديگر مياندازند و آنها را وادار ميكنند همديگر را بكشند، شهرها
را ويران كنند، ثروتها را نابود نمايند، كينه و دشمنيها را افزايش دهند و هر روز
ضعيفتر شوند و از طرف ديگر با فروختن سلاحهاي باد كرده خود به آنها دلارهاي نفتي
را از جيبهاي گشاد آنها به غارت ميبرند و مشكلات اقتصادي خود را حل ميكنند. اين
پديده در جهان عرب نبايد، واقعهاي كوچك انگاشته شود. عقلاي جهان عرب بايد براي
اين بيماري بدخيم كه به جان سران مرتجع عرب افتاده چارهاي بيانديشند و در سايه
بيداري اسلامي، كه غرب بشدت از آن واهمه دارد و تلاش ميكند آثار آن را از بين
ببرد، توطئه خطرناك استثمارگران غربي را خنثي نمايند"
هوشنگ بهداد
روزی
نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 17 آبان ماه سال 1391
تأمين هزينه برادركشي از بيت المال مسلمين