ساندويچ (گفت و شنود)



ساندويچ (گفت و شنود)
گفتم : برای چه این روانی سربازجو؟ اعتیاد داره چرت گویی کنه جستجو
گفت :  میگه روزی با دوستش فتادند به خماری ، با بی پولی وغریبی و بیماری
این میشه مرده زیر پتو کنار خیابان، تا دوستش پول کفن بگیره از عابران
عابری زرنگ و تیز بطور نا گهان ،  متوجه میشه آنکه زیر پتو شده پنهان
داره حرکت می کنه با تکان، پتو کنار میزنه ،میبینه  چیزی داره در دهان
می پرسه چگونه مرده ایست که داره میخوره؟ یارو میگه آنگونه نمرده که ساندویج نخوره
گفت: يكي از كاربران سايت ضد انقلابي بالاترين نوشته است؛ «در همه جاي دنيا زندانياني كه اعتصاب غذا مي كنند، لاغر و ضعيف مي شوند.»
گفتم: خب! حالا منظورش چيه؟
گفت: نوشته است؛ «پس چرا در زندان هاي رژيم كساني كه دست به اعتصاب غذا مي زنند چاق و تپل مي شوند»؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو كنار خيابون زير پتو دراز كشيده بود و دوستش مي گفت از گرسنگي مرده و براي كفن و دفنش پول جمع مي كرد. ناگهان يكي از ميان جمعيت متوجه شد كه زير پتو يك چيزي تكان مي خورد. پتو را كنار زد و ديدند يارو داره اون زير ساندويچ مي خوره! رفيقش كه بدجوري خيط كاشته بود، گفت؛ البته اونقدر هم نمرده كه نتونه يك ساندويچ بخوره!
گفت : سرباز جو سری زده به بایگانی ،یک ملات بیرون کشیده کردش همگانی
گفتم : سربازی دمخور سربازان گمنام ،چه از بایگانی بیرونی کشیده این بدنام؟
گفت : سر بازجوی بد نام زندان اوین ، نقل کرده چگونه فعاله در بالاترین؟
چون این آلوده تر از همه مفسدان ، نقل کرده از اعتصابیون در زندان
پرسیده این نماینده ی رهبر چلاق ، چرا چای لاغر شدن، شدند چاق؟
گفتم : برای چه این روانی سربازجو؟ اعتیاد داره چرت گویی کنه جستجو
گفت :  میگه روزی با دوستش فتادند به خماری ، با بی پولی وغریبی و بیماری
این میشه مرده زیر پتو کنار خیابان، تا دوستش پول کفن بگیره از عابران
عابری زرنگ و تیز بطور نا گهان ،  متوجه میشه آنکه زیر پتو شده پنهان
داره حرکت می کنه با تکان، پتو کنار میزنه ،میبینه  چیزی داره در دهان
می پرسه چگونه مرده ایست که داره میخوره؟ یارو میگه آنگونه نمرده که ساندویج نخوره