رژیم ضد بشری و قرون وسطایی چون در یک
شرایط التهابی – بحرانی با عوامفریبی شکل
گرفت . بنابراین چون خمینی شیاد وجانشین وپیروانش از قشر آگاه جامعه و آگاهی مردم
وحشت داشته ودارند. بنابراین برای حفظ قدرت وادامه ی بقا ،جنگ افروزی یا موهبت الهی با
بحران آفرینی موازی سیاست ترور و سرکوب و سانسور ودشمن شناسی ومنحرف کردن اذهان عمومی، با جدیت دنبال شده است
. البته بر اساس این سیاست هم مخالفان حذف فیزیکی شدند .هم صدای منتقدان ودگر
اندیشان خاموش شده است .هم رقبا از سهم داشتن قدرت کنار گذاشته شده اند . صد البته حاکمان خبره وحرفه ای در بحران سازی داخلی ومنطقه ای وجهانی اند. بنابراین عبور از بحران ها با خلق بحران برای شان امکان پذیر بوده
است . مشخص است که دروغ گفتن ووارونه گویی کردن از جایگاه ویژه ای برای کنترل کردن مردم ناراضی وحفظ قدرت برخور دار بوده و دارای جایگاه ویژه ای است .
بهمین دلیل است که 8 سال تعریف وستایش از رئیس جمهور ودولت مدعی اصول گرای ساده زیست و عدالت محور نه به فراموشی
سپرده شده است بلکه تابلو یا تصویر وارونه
ترسیم شده است . برای اینکه احمدی نژاد نمی خواهد همچون خاتمی اعتراف کند نقش تدارکاتچی نظام داشته و
از قدرت کنار بکشد . زیرا که تلاش می کند رحیم مشایی معاون ومشاورش را رئیس جمهور
کند . برای همین هرروز برای این زوج یک یا چند سناریوی جدید علیه شان کلید می زده
می شود که این گزارش یکی از سناریوهاست که گفته می شود یا رحیم مشایی رد صلاحیت می
شود یا رأی نمی آورد یا مسخره است که این نامزد ریاست جمهوری شود.
ذهنیتی
پررنگ در فضای سیاسی و حتی لایههای عادی جامعه به وجود آمده که رای به این میدهد
که «احمدینژاد همان مشایی است و مشایی همان احمدینژاد" در این شرایط
کاملا طبیعی است که همه به یاد پوتین و رابطهاش با مدودوف بیفتند... شفاف: «احمدینژاد به فکر اجرای طرح
پوتین_مدودوف است»، «احمدینژاد در تلاش است تا مشایی یا یکی دیگر از نزدیکانش را
جانشین خود در پاستور کند» و..... همه اینها ذهنیتهایی است که از همان شروع
دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد جای ثابت و البته پررنگی در ادبیات سیاسی
داشته است. البته
مطرح شدن چنین مسایلی در سالهای پایانی دولتها امری طبیعی است و در نگاه اول نمیتوان
طرح چنین موضوعی را اتفاقی نادر و یا تعجب برانگیر تلقی کرد، به هر حال باید این
واقعیت را قبول کرد که «ماندگاری در قدرت» به خودی خود در ذهن صاحبان قدرت شکل میگیرد
و دقیقا به همین دلیل مشخص است که «آینده سیاسی احمدینژاد» به یکی از سئوالهایی
بدل شده که همه دنبال پیدا کردن پاسخی برای آن هستند.تغییر سیاسی یا....؟ «اینجانب جنابعالی را انسانی موحد،
مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشهای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و
آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت،
عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملتها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات
گوناگون توانمند میشناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیهای الهی و
افتخاری بزرگ میشمارم.»محمود احمدینژاد در آذر ماه سال گذشته با این
جملات مشایی را از دفترش خارج کرد تا چهره ویژه دولتش از آن به بعد عنوان «مشاور
رییس جمهور و رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد» را یدک بکشد تا این ذهنیت که «احمدینژاد،
مشایی را رییس جمهوری آینده ایران میخواهد» بار دیگر پررنگ شود و البته به عنوان
دغدغه، ذهن سیاسیون مخصوصا اصولگرایان منتقد دولت را به خود مشغول کند.در قریب به هشت سال اخیر هرگاه
که اسمی از احمدینژاد آمده است، رد پایی هم از اسفندیار رحیم مشایی مشاهده شده است.
رییس دولت دهم در روزهایی که «مشایی»اش را مورد آماج حملات میدید، با شور و
حرارت خاصی از او تمجید میکرد تا اصولگرایان بدانند که رییسی که دولتش عنوان
اصولگرایی را یدک میکشد، حاضر است تا به خاطر مشایی با همه اصولگراها جدل کند.به همین دلیل ذهنیتی پررنگ
در فضای سیاسی و حتی لایههای عادی جامعه به وجود آمده که رای به این میدهد که
«احمدینژاد همان مشایی است و مشایی همان احمدینژاد" در این شرایط کاملا
طبیعی است که همه به یاد پوتین و رابطهاش با مدودوف بیفتند و در نتیحه اینطور
قضاوت کنند که رییس دولت دهم یار غارش را برای ریاست بر دولت یازدهم میخواهد، تا
در شرایطی که عمر هشت ساله قانونیاش به پایان رسیده، بتواند به عنوان رییس در
سایه همچنان قدرت داشته باشد. احمد
توکلی: فرضیه ای خنده دار.نماینده تهران که یکی از چهرههایی
است که به عنوان منتقد جدی احدینژاد در مجلس حضور دارد، در پاسخ به سئوالی درباره
احتمال تایید صلاحیت مشایی در انتخابات ریاست جمهوری و تلاشهای دولت برای آن گفت:
اجرایی شدن این فرضیه برایم خنده دار است. وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه
رفتارهای خاص در دولت چیست و به نظر شما دولت چه گزینهای را برای ریاست جمهوری در
نظر دارد گفت: از خود آقای احمدینژاد این سئوال را بپرسید.میرکاظمی: مشایی رای نمیآورد..وزیر
بازرگانی دولت نهم که در دو سال اول دولت دهم به عنوان وزیر نفت در کابینه جضور
داشت، حالا در مجلس به عنوان یکی از منتقدان قوه مجریه حضور دارد. مسعود میر کاظمی
در خصوص احتمال کاندیداتوری رحیم مشایی و البته احتمال موفقیتش اظهاراتی اینچنینی
را مطرح کرده است: اگر کسی باشد که امید به رای آوری داشته باشد این موضوع درست
است البته بنده اطلاعی از کاندیداتوری رحیم مشایی ندارم اما معتقدم ایشان نباید به
رای آوری امیدی داشته باشد.جواد کریمی: مشایی رد صلاحیت میشود.عضو
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس کاندیدای مطلوب ریاست جمهوری را از نظر
احمدینژاد، مشایی خواند گفت: به نظر میرسد که تعبیر انسان کامل که احمدینژاد در
سخنرانیهایش به آن اشاره میکند مشایی است.جواد کریمی قدوسی بیان اینکه برخی رفتارها،
رفتار سیاسی هستند گفت: ممکن است هر اتفاقی از سوی جریان انحرافی برنامه ریزی شود،
ما معتقدیم در چارچوب مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه به سمت ثبات و آرامش در حال
حرکت است و در راهبرد برخی جریانها ایجاد مسائل حاشیهای و اصلی کردن مسائل فرعی
است. وی در پایان حرفهایش با بیان اینکه من شورای نگهبان نیستیم، گفت: ولی احتمال
میدهم مشایی در انتخابات رد صلاحیت شود.باتکذیب پرماجرای کاندیداتوری نیکزاد آن هم
توسط سایت های حامی مشایی اینک بیش از گذشته می توان انتظار داشت که دولتی ها
کاندیدایی جز اسفندیار کابینه نداشته باشند. امری که می تواند بحث های جدی در کشور
را سبب شود.