خبر گزاری
دروغ پرداز فارس : گزارشی از نمایش فیلم «خاکستر و برف» در سالن اسوه. رئیس سازمان
بسیج سردار نقدی: حضور مادر شهید در فیلم تاثیر آن را دو چندان میکند. 1 اردیبهشت -92
فقط مانده بود که این سردار سیجی مشنگ
محمد رضا نقدی فیلم ساز و فیلم بردار و
فیلم شناس وکار گردان و کارشناس سینمایی
مکتبی شود و به تنهایی تبدیل به یک هالیود سیار اصول گرای حوزوی –
پاسداری – بسیجی شود و در هر زمان ومکانی دست به
اجرای نمایش نشان دادن جای دوست ودشمن بزند. به این خاطر در مورد فیلم سینمایی تبلیغات جنگ افروزانه مداخله
کرده ومدعی شده حضور مادر دو کشته شده جنگ و تأثیر گذاری جنگ در فیلم خاکستر وبرف را دو چندان کرده است . برای اینکه هدف رشدو پرورش هنرمرده بازی و مرده پروری است برای همین نیاز به نقش آفرینان مردگان سیار و حمایت تبلیغاتی بسیجی مشنگ محمد رضا نقدی است..
به گزارش خبرگزاری فارس،فیلم
سینمایی «خاکستر و برف» با حضور سردار نقدی ریاست سازمان بسیج، مادر شهید «منصوری»
(بازیگر نقش مادر شهید) و جمعی از هنرمندان و منتقدان سینما در سالن اسوه به نمایش
در آمد و بار دیگر با استقبال حاضرین روبرو شد. سردار نقدی پس از نمایش
فیلم با شاه نظری مادر شهید داود منصوری که در فیلم خاکستر و برف
ایفاگر نقش یک مادر شهید است ، دیدار و گفتگو کرد و از ایشان تجلیل به عمل
آورد.
«نصرت شاهنظری»، مادر شهید «داود
منصوری» که در نقش خود در این فیلم بازی کرده است نیز در مراسم نمایش فیلم حضور
داشت که پس از پایان فیلم ضمن قدردانی از دستاندرکاران تولید فیلم سینمایی
«خاکستر و برف» در خصوص زمان و چگونگی شهادت فرزندش صحبت کرد و مطالبی نیز درباره
چند و چونِ حضور در فیلم «خاکستر و برف» بیان کرد.مادر
شهید منصوری: فیلم شبیه به زندگی من است.وی با تشکر از «روحاله سهرابی»
کارگردان در حالی که اشک میریخت از کسانی که در تولید چنین فیلمی سهم داشته یا از
آن حمایت کردهاند صمیمانه سپاسگزاری کرد و گفت: این فیلم، شبیه به زندگی خود من
است و بسیاری از مباحثی که در فیلم مطرح میشود چیزهایی است که من در زندگیام به
چشم خود دیدهام. مادر شهید «منصوری» گفت متأسفانه گاهی به خانوادههای شهدا و
جانبازان بیمهری میشود در حالی که این خانوادهها همه هست و نیست خود را به خاطر
خدا و این ملت فدا کردند.مادر شهید منصوری: امیدوارم همه
خانوادهها و مردم فیلم را ببینند.مادر شهید «منصوری» گفت: اگر چه الان اشک
امانم نمیدهد اما با دیدن چنین فیلمی خوشحال شدم و از همه شما که به ساخت این
فیلم کمک کردهاید ممنونم. امیدوارم همه خانوادهها و مردم این فیلم را ببینند و
از آن تأثیر بگیرند. این فیلم یاد و خاطره فرزندم «داود» را برایم زنده کرد.
امیدوارم این فیلم که گوشهای از داغ دل و حرف دلهای بسیاری از خانوادههای شهدا
و جانبازان است به خوبی دیده شود و تأثیرش را بگذارد.سردار
نقدی: حضور مادر شهید در فیلم تاثیرگذار است.در ادامه برنامه «سردار نقدی»
نیز در خصوص فیلم «خاکستر و برف» گفت: یکی از کارهای خوب کارگردان استفاده از مادر
واقعی شهید بود. چرا که اگر چه فیلم «خاکستر و برف» به خودی خود تأثیرگذار است ولی
حضور مادر واقعی شهید در این فیلم تأثیر آن را دوچندان کرده است.وی افزود:
طبیعتاً احساسی که از یک مادر واقعی شهید به مخاطب منتقل میشود قابل مقایسه با
انتقال حس از یک بازیگر حرفهای به مخاطب نیست.سردار
نقدی: دفاع مقدس گنجهای ارزشمند برای کشف دارد.«سردار نقدی» در ادامه در
خصوص ساختار و محتوای اثر گفت: فیلم «خاکستر و برف» فیلم بسیار خوبی است و این
فیلم نشان میدهد که گنجینه عظیم دفاع مقدس گنجهای ارزشمند برای کشف و ارائه
دارد.وی با تمجید از نوع ساختار به ویژه کارگردان کار اضافه کرد: فیلم «خاکستر و
برف» مخاطب خود را خواهد داشت به ویژه دختران و مادران مخاطبان ویژه و مهم این
فیلم هستند.«سردار نقدی» گفت: توصیه میکنم خانوادهها تماشای این فیلم و فیلمهایی
از این دست که اتفاقاً نمونهاش زیاد نیست را از دست ندهند. «سردار نقدی» خطاب به
مادر شهید «منصوری»، همه جوانان کشور را فرزندان این مادر و سایر مادران شهید
دانست و گفت: به فرموده امام خمینی(ره) راه و رسم شهدا در این دیار کور شدنی نیست.وی
گفت: مادران شهید، اسوههای صبر و مقاومت میهن اسلامیمان هستند و نقش تأثیرگذار
آنها هرگز از بین نخواهد رفت. «سردار نقدی» با تقدیر از مادر شهید «منصوری» به
خاطر حضورِ تأثیرگذارش در فیلم «خاکستر و برف» افزود: ما همه
عمیقاً ارادتمند شما هستیم و شما مادران شهید با ایثار خود و صبر و شکیبایی خود به
همه ما درس ایستادگی و مقاومت دادید و موقعیت الان کشور ما که طلایهدار مقاومت و
مبارزه با استکبار جهانی است مدیون ایثار و ایستادگی شماست.در این مراسم «سردار
جباری» (مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت) و «محمدرضا شرفالدین» (مدیرعامل انجمن
سینمای انقلاب و دفاع مقدس) نیز حضور داشتند.«خاکستر و برف» ساخته «روحاله
سهرابی»، داستان احسان است که پس از 25 سال به ایران برمیگردد تا با صمیمیترین
دوست خود که زندگیاش را مدیون اوست برای آخرین بار تجدید دیدار کند و همین مسئله،
اتفاقات ناخواسته دیگری را برای او رقم میزند