شکایت (گفت و شنود)

شکایت (گفت و شنود)
گفتم : چرا امامی که بود همکاره؟ چنین بد نام شده و  بیچاره
تا  نماینده ی رهبر همکاره ، مدافع امام  بشه این بدکاره
گفت :باغبانی  با الاغش ، روزی شد وارد باغش
پسر بچه ای بالای درخت سیب دید ،رفت سراغش تاکنندش تهدید
گفت الان میرم نزد پدرت تا گویم حکایت ،  از تو به وی کنم شکایت
پسر گفت کجای میری ای هالو؟ پدرم هست بالای درخت زردآلو
گفت: آقای انصاری از مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام به جای توضیح درباره این که چرا در مقابل اهانت نعیمه اشراقی به حضرت امام(ره) و خانواده شهدا،‌هیچ عکس‌العملی نشان نداده، گفته است؛ فضای کشور به وحدت نیاز دارد و نباید افکار عمومی را از وحدت منحرف کرد!
گفتم: پس ابتدا، باید فکری به حال خود این آقا کرد تا دیگر به حضرت امام(ره) اهانت نکند!
گفت: چرا؟!
گفتم: خب! مردم که در اعتقاد به امام و شهدا وحدت دارند، بنابراین دفاع از امام(ره) فقط دشمنان حضرت امام(ره) را عصبانی می‌کند، یعنی آقای انصاری معتقدند نباید با دفاع از حضرت امام(ره) موجب نگرانی و عصبانیت دشمنان امام(ره) شد! مگر حرف او غیر از این معنی دیگری هم دارد؟!
گفت: ما را بگو که به چه کسانی برای دفاع از حریم حضرت امام(ره) دل خوش کرده بودیم؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! باغبانی وارد باغش شد و مشاهده کرد پسربچه‌ای بالای درخت سیب مشغول سیب چیدن است. با عصبانیت گفت؛ خجالت نمی‌کشی که دزدی می‌کنی؟ الان میرم به برادرت شکایت می‌کنم و در حال خروج از باغ بود که پسر بچه گفت؛ کجا میری؟ برادرم همین جا بالای درخت زرد آلوست!
گفت : سرباز جو کرده قیام ، تا به مخاطب داده باشه پیام
گفتم : سربازجو با پیش دسی  ، قیام کرده علیه چه کسی؟
گفت : سربازجو شده نماینده ی  نظام ،گرفته یقه مسئول  نشرآثار امام
میگه چرا انصاری داده تحلیل ؟ جای دفاع از امام آورده دلیل
باید تلاش کرد با شدت ،  آسیب نه بیند  وحدت
گفته ما به که کردیم دل خوش؟خودش  مریضه، هم  نا خوش
جای اینکه از امام کنه صیانت ،  خودش به امام کرده اهانت
گفتم : چرا امامی که بود همکاره؟ چنین بد نام شده و  بیچاره
تا  نماینده ی رهبر همکاره ، مدافع امام  بشه این بدکاره
گفت :باغبانی  با الاغش ، روزی شد وارد باغش
پسر بچه ای بالای درخت سیب دید ،رفت سراغش تاکنندش تهدید
گفت الان میرم نزد پدرت تا گویم حکایت ،  از تو به وی کنم شکایت

پسر گفت کجای میری ای هالو؟ پدرم هست بالای درخت زردآلو