(یادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " چرا طفره می‌روند؟! "

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 3 آذر ماه سال 1392
"سربازجو شریعتمداری در بندهای پایانی لیست خود که مخالفت آشکار با توافق  توقف 6 ماهه فعالیت هسته ای پیشنهادی آمریکا وانگلیس وفرانسه می باشد پس  باتأکید کردن توافق موقت 6 ماهه که باید لغو تحریم ها جزو پیش شرط توافق اعتماد سازی مذاکره هسته ای ژنو  باشد . همینطور  برای  اینکه برای تیم مذاکره کننده ی هسته ای  و انجام مأموریت شان  در ژنو تعیین تکلیف کرده باشد باز هم آویزان به  ایستادگی گفته ی خامنه ای  شده تا به  تیم هسته‌ای دیکته کرده باشد  تاکید آنان بر حفظ خطوط قرمز  ضروری و  در خور تقدیر  است. بهر حال چون نه شرایط کنونی مشابه  زمان پس از شکست جنگ و  بکام کشی جام زهر وتن دادن به آتش بس از سوی خمینی شیاد است . نه خامنه ای اتوریته ی مشابه ی خمینی شیاد را ندارد . نه اینکه رژیم ضد بشری از صدر تا ذیل آلوده به فساد  چنین در رأس سخت در گیر جنگ قدرت وثروت وباند بازی بوده است . مهمتر اینکه قدرت اقتصادی – اجرایی- سیاسی پاسداران  همچون آن دوران قابل مقایسه نیست . چون  پاسداران تسلط بر تأسیسات هسته ای دارند  ودر این مورد تصمیم گیرند. تازه جو نارضایتی  عمومی  در شرایط کنونی خیلی بیش از زمان آتش بس می باشد چون بحران اقتصادی موجب تشدید روز افزون  تورم و گرانی و فقر وبیکاری و نارضایتی عمومی شده است که  در صورت از دست دادن اهرم محوری بهانه ی هسته ای  چماق تهدید جایگزین مشابه  ی پیش برد سیاست  سرکوب و سانسور و  نقض مستمر حقوق بشر  باافزایش ضرب وشتم واعدام ها در داخل کشور و صدور سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشورها ی منطقه وهمسایه وجود ندارد"
به نظر می رسد  که  که این یادداشت روز هسته ای سربازجو شریعتمداری سخت وپیچیده ترین یادداشت هسته ای وی  باشد  که تهیه وتنظیم  شده است  .چون وی  اشراف کامل از پیشنهاد  نرمنش قهرمانانه ی ولی فقیه دارد که از ابتدا بطور مستقیم وغیر مستقیم وتبصره وتحلیل و تفسیر با آن مخالفت نمود . زیرا بخوبی می داند که این پیشنهاد نرمنش قهرمانه ی مذاکره ی هسته ای ارتباط  به تحریم ها دارد  و پذیرش آن  بر خلاف عربده کشی های وارونه ی عمدی پیام های نوروزی خامنه ای است که در دفاع از اهداف هسته ای  مجبور بود باخاک پاشیدن بر توی چشمان مردم ایران به ویژه محرومان کشور که 80% جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بر زیر خط فقر اقتتصادی بسر می برند اما  ادعای اقتصاد جهادی – بسیجی – مقاومتی  کند وتأکید بر نوآوری و شکوفایی وخود کفایی اقتصادی نماید  تا بتواند مدعی شود تحریم ها ربطی به تورم و گرانی ندارد چون ناشی از عدم مدیریت دولتی می باشد .در حالی که تحریم ها هرروز بیش از گذشته  موجب رشد نرخ تورم وگرانی لجام گسیخته  همراه با فقر و بیکاری وشکاف طبقاتی ونابودی اقتصادی کشور شده است . بنابراین برای دفع خطر خیزش سراسری نیاز مبرم به  خروج از بحران اقتصادی و عبور از بن بست مذاکرات ماراتونی هسته ای  داشته است  .  همچنین همانگونه  که اشاره شد  برای  کاهش نگرانی  قیام سراسری مردم ناراضی ایران خامنه ای  ناچار گردید با رئیس جمهور تقلباتی شدن  سعید جلیلی نامزد ریاست جمهوری پاسداران –مصباح یزدی موافقت نکند و از موضع ضعف مفرط از مخالفین بخواهدتا در نمایش انتخابات  ریاست جمهوری  بخاطر دفاع از کشور  شرکت وحمایت کنند  تا بستر تن  دادن به رئیس جمهور شدن روحانی  هموار گردد  و سیاست  نرمنش  نرمک نرمک وجرعه جرعه  سرکشیدن جام زهر دنبال گردد. 
برای همین با زد وبند پشت پرده با آمریکا قبل از سفر روحانی به آمریکا طرح خائنانه  ی  یورش  مسلحانه ی  جنایت علیه ی بشریت  که به مجاهدین اشرف  در دهم شهریور -92 شد که منجر به  قتل عام 52 تن از مجاهدین اشرف وربودن 7 تن دیگر  شد  که از سوی  حاکمان ومقامات تهران- بغداد- واشنگتن طراحی واجرا گردید . زیرا که هم انتقام افشاگری های گذشته  ی برنامه ی هسته ای از مجاهدین گرفته شد . هم  مجاهدین موی دماغ  مزاحم  مذاکرات هسته ای در گیر این جنایت ضد بشری دهم شهریور 92 یا اول سپتامبر  درگیر این جنایت علیه ی بشری شوند . چون پیوسته افشاگری های هسته ای این موی دماغ  مشکل ساز  و بحران آفرین پیرامون مذاکره ی هسته ای و سیاست وقت کشی بوده است. بهرحال این اقدام  جنایت علیه ی بشریت  دهم شهریور 92 در اشرف آن سوی سکه ی جنایت  علیه ی بشریت  پس از آتش بس خمینی شیاد است  که پاد زهر بکام کشی جام زهر ناشی از شکست جنگ خانمانسوز ایران وعراق صدور فرمان قتل عام زندانیان سیاسی سراسر زندان های کشور  بود . ولی این بار از سوی جانشین  وی قبل از سرکشی جام زهر عقب نشینی  هسته ای در دهم شهریور -92 با یورش مسلحانه ی جنایت علیه ی بشریت  در اشرف  تکرار شد . بهمین دلیل  است  که اوباما مقابل این جنایت آشکار علیه ی بشریت دهم  شهریور – 92  سیاست سکوت معنی و جانبدارانه اتخاذ کرده است.
بهر حال سربازجو شریعتمداری  محور خبر   «توافق»  طرفین در نشست مذاکره ی هسته ای در ژنو گفته است توافق به تنهایی و بدون در نظر گرفتن محتوای آن نه «خوب» است و نه «بد». بلکه قضاوت درباره یک «توافق» فقط با ارزیابی متن آن و مشاهده آنچه داده‌ایم و آنچه گرفته‌ایم امکان‌پذیر است.  در ادامه  خطاب به خوش بینان و  ذوق زدگان رقیب  افزوده  از این روی ذوق‌زدگی برخی از جریانات سیاسی که تنها رسیدن به «توافق» را صرفنظر از محتوای آن، ارزشمند و دستاورد تلقی می‌کنند، شتاب‌زده و قابل تردید است. چون  توافقی قابل قبول و مطلوب است که در آن حق مسلم و قانونی  حق مسلم هسته ای تأمین و تضمین شده باشد و از باج‌دهی به حریف اثری در آن نباشد.   بنابراین سربازجو شریعتمداری   افزوده اصلی‌ترین محور و نقطه مورد چالش در مذاکرات کنونی، اصرار تیم مذاکره کننده  اعزامی به ژنو  بر تأیید رسمی و تضمین کتبی حق غنی‌سازی رژیم نا متعارف  ایران از سوی کشورهای گروه 1+5 است و حریف از این تأیید و تضمین رسمی خودداری می‌ورزد و در نهایت پیشنهاد می‌کند که این حق را به صورت غیررسمی و برای مدت 6 ماه می‌پذیرد. اما بحث درباره پذیرش رسمی و مکتوب آن را به پایان دوره موقت 6 ماهه و ارزیابی فعالیت هسته‌ای محدود- و در مواردی- متوقف شده ایران که پیشنهاد ارائه شده از سوی 1+5 است، موکول می‌کند. آنگاه برای اینکه  مانع از زد وبند تیم مذاکره ی کننده ی  هسته‌ای  شده باشد . همچنین توپ را توی زمین خامنه ای  انداخته  باشد تا تن  به سیاست عقب نشینی غنی سازی اورانیوم ندهد پس  آویزان به موضع وی شده وگفته است  با توجه به یکی از چند خط قرمزی که از سوی رهبر  ترسیم و به تیم هسته ای  ابلاغ شده است، با موکول شدن این پذیرش رسمی و مکتوب به آینده مخالفت می‌ورزد . بعلاوه سر بازجو در ادامه سیاست مخالفت با توافق مذاکره  ی هسته ای و عقب نشینی از غنی سازی اورانیوم  از ترفند آمریکا و انگلیس و فرانسه  گفته و آن را لیست چند بندی  کرده است  تا بتواند  از  «هانس‌بلیکس» مدیر کل اسبق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نقل قول کند که دیروز در مصاحبه‌ای گفت «مطابق ماده چهارم معاهده NPT، غنی‌سازی اورانیوم یک حق طبیعی و قانونی برای کشورهای عضو است و کشورهای 5+1 نباید این ماده را به میل خود تفسیر کنند.»
بهمین دلیل  سربازجو شریعتمداری  گفته  است متأسفانه بعد از گزارش اخیر یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس، معلوم شد که مسئولان هسته‌ای از 3 ماه قبل در اقدامی عجیب و غیر قابل توجیه، بخش قابل توجهی از فعالیت هسته‌ای را متوقف کرده و یا در سطح نزدیک به توقف کاهش داده‌اند، یعنی پیشاپیش به استقبال خواسته‌های غیرقانونی حریف رفته‌اند که این نکته در یادداشت کیهان 92/8/27 با عنوان «قرار این نبود که...» آمده و مورد انتقاد قرار گرفته بودو افزوده  گروه 5+1 اصرار دارد که حق غنی‌سازی ایران را با دو قید «بیرون از خاک ایران»! و «در صورت نیاز»! به رسمیت بشناسد که این پیشنهاد اولاً؛ با متن صریح ماده 4 معاهده NPT مغایرت آشکار داشته و در نتیجه غیر‌قانونی و باج‌خواهانه است.ثانیاً؛ مفهوم دیگر آن، توقف کامل فعالیت هسته‌ای  رژیم ضد بشری حاکم بر ایران و محرومیت از این فناوری است. چرا که، اگر قرار باشد از فناوری غنی‌سازی اورانیوم در کشور خود صرفنظر کنیم، سایر فعالیت‌های هسته‌ای و حلقه‌های ماقبل و مابعد این چرخه نیز عملاً غیر ضروری و تعطیل شدنی است.ثالثاً؛ برخورداری از غنی‌سازی اورانیوم با توجه به قید انجام آن در خارج از کشور، به معنای جواز خرید یا سفارش «اورانیوم غنی‌شده» است و نه «غنی‌سازی اورانیوم» به بیان دیگر، به جای تولید میله‌ها یا صفحات سوخت باید آن را از بیرون کشور تهیه کنیم! و این در حالی است که درخواست خرید اورانیوم 20 درصد غنی شده برای رآکتور تهران که کاربرد آن تولید رادیو‌ایزوتوپ‌ها و تأمین نیاز نزدیک به یک میلیون بیمار خاص بود با وقاحت و زیر پا گذاشتن همه ملاحظات انسانی از سوی آمریکا و متحدانش رد شده بود.رابعاً؛ قید « در صورت نیاز» یک قید «کلی»، «کشدار» و غیرقابل تعریف است. مثلا می‌توانند ادعا کنند نیاز شما از طریق خرید میله‌های سوخت قابل تأمین است و یا مدعی شوند - و شده بودند - که با توجه به برخورداری ایران از منابع عظیم فسیلی - نفت و گاز - نیازی به انرژی اتمی - سوخت پاک - احساس نمی‌شود!
بالاخره سربازجو شریعتمداری در بندهای پایانی لیست خود که مخالفت آشکار با توافق  توقف 6 ماهه فعالیت هسته ای پیشنهادی آمریکا وانگلیس وفرانسه می باشد پس  باتأکید کردن توافق موقت 6 ماهه که باید لغو تحریم ها جزو پیش شرط توافق اعتماد سازی مذاکره هسته ای ژنو  باشد . همینطور  برای  اینکه برای تیم مذاکره کننده ی هسته ای  و انجام مأموریت شان  در ژنو تعیین تکلیف کرده باشد باز هم آویزان به  ایستادگی گفته ی خامنه ای  شده تا به  تیم هسته‌ای دیکته کرده باشد  تاکید آنان بر حفظ خطوط قرمز  ضروری و  در خور تقدیر  است. بهر حال چون نه شرایط کنونی مشابه  زمان پس از شکست جنگ و  بکام کشی جام زهر وتن دادن به آتش بس از سوی خمینی شیاد است . نه خامنه ای اتوریته ی مشابه ی خمینی شیاد را ندارد . نه اینکه رژیم ضد بشری از صدر تا ذیل آلوده به فساد  چنین در رأس سخت در گیر جنگ قدرت وثروت وباند بازی بوده است . مهمتر اینکه قدرت اقتصادی – اجرایی- سیاسی پاسداران  همچون آن دوران قابل مقایسه نیست . چون  پاسداران تسلط بر تأسیسات هسته ای دارند  ودر این مورد تصمیم گیرند. تازه جو نارضایتی  عمومی  در شرایط کنونی خیلی بیش از زمان آتش بس می باشد چون بحران اقتصادی موجب تشدید روز افزون  تورم و گرانی و فقر وبیکاری و نارضایتی عمومی شده است که  در صورت از دست دادن اهرم محوری بهانه ی هسته ای  چماق تهدید جایگزین مشابه  ی پیش برد سیاست  سرکوب و سانسور و  نقض مستمر حقوق بشر  باافزایش ضرب وشتم واعدام ها در داخل کشور و صدور سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشورها ی منطقه وهمسایه وجود ندارد:
"تا این ساعت- 23 شنبه شب به وقت تهران- هنوز سرنوشت مذاکرات ژنو نامعلوم است و ایران و 1+5 اگرچه به نقطه توافق نرسیده‌اند، ولی از رصد گزارش‌های منتشر شده و برخی از اخبار موثق پیرامونی که به کیهان رسیده است می‌توان حدس - نزدیک به یقین- زد که مذاکرات ایران اسلامی و 1+5 در کدام نقطه یا نقاط متوقف شده و هر یک از دو سوی مذاکره برای خروج از بن‌بست پیش‌روی، چه راهکارها و پیشنهادهایی ارائه می‌کنند؟1- ابتدا اشاره به این نکته ضروری است که «توافق» به تنهایی و بدون در نظر گرفتن محتوای آن نه «خوب» است و نه «بد». بلکه قضاوت درباره یک «توافق» فقط با ارزیابی متن آن و مشاهده آنچه داده‌ایم و آنچه گرفته‌ایم امکان‌پذیر است. از این روی ذوق‌زدگی برخی از جریانات سیاسی که تنها رسیدن به «توافق» را صرفنظر از محتوای آن، ارزشمند و دستاورد تلقی می‌کنند، شتاب‌زده و قابل تردید است. توافقی قابل قبول و مطلوب است که در آن حق مسلم و قانونی کشورمان تأمین و تضمین شده باشد و از باج‌دهی به حریف اثری در آن نباشد.2- اصلی‌ترین محور و نقطه مورد چالش در مذاکرات کنونی، اصرار تیم مذاکره کننده کشورمان بر تأیید رسمی و تضمین کتبی حق غنی‌سازی جمهوری اسلامی ایران از سوی کشورهای گروه 1+5 است و حریف از این تأیید و تضمین رسمی خودداری می‌ورزد و در نهایت پیشنهاد می‌کند که این حق را به صورت غیررسمی و برای مدت 6 ماه می‌پذیرد. اما بحث درباره پذیرش رسمی و مکتوب آن را به پایان دوره موقت 6 ماهه و ارزیابی فعالیت هسته‌ای محدود- و در مواردی- متوقف شده ایران که پیشنهاد ارائه شده از سوی 1+5 است، موکول می‌کند. تیم هسته‌ای کشورمان با توجه به یکی از چند خط قرمزی که از سوی رهبر معظم انقلاب ترسیم و به آنان ابلاغ شده است، با موکول شدن این پذیرش رسمی و مکتوب به آینده مخالفت می‌ورزد. چرا که ایران در آغاز چالش هسته‌ای 10 ساله و در مذاکرات اکتبر 2003 تهران و ادامه آن در بروکسل، تمام فعالیت هسته‌ای خود را تحت عنوان «اعتمادسازی» به حالت تعلیق درآورده بود و در اجلاس پاریس با تروئیکای اروپایی - فرانسه، انگلیس و آلمان- قرار شد درباره صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود «تضمین عینی» بدهد و حریف در مقابل این تضمین عینی، عادی شدن پرونده هسته‌ای کشورمان را تضمین کند. اما در اجلاس بعدی - 3 ماه بعد- تروئیکای اروپایی اعلام کرد مطمئن‌ترین تضمین آن است که ایران برنامه هسته‌ای خود را به طور کامل متوقف کند!3- گروه 5+1 - مخصوصاً آمریکا، انگلیس و فرانسه - در این دوره از مذاکرات برای خودداری از پذیرش حق غنی‌سازی ایران که به علت اصلی آن اشاره خواهیم کرد، ترفندهای تازه‌تری به میدان آورده‌اند، از جمله آن که؛الف: حریف ادعا می‌کند که در معاهده NPT به حق غنی‌سازی برای کشورهای عضو معاهده هیچ اشاره‌ای نشده است! (اظهارات جان‌کری وزیر امور خارجه آمریکا) این ادعا در حالی است که در بند یک از ماده 4 NPT تأکید شده است؛ «هیچ نکته‌ای در این پیمان- NPT - نباید به گونه‌ای تفسیر شود که حق مسلم همپیمانان در انجام تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز را تحت تأثیر قرار دهد».و در بند 2 از همان ماده آمده است؛«در تبادل تجهیزات، مواد و اطلاعات تکنولوژیک برای مقاصد صلح‌آمیز استفاده از انرژی هسته‌ای در حداکثر شکل، تمام همپیمانان حق مشارکت داشته و متعهد به تسهیل در انجام آن می‌شوند».دیروز «هانس‌بلیکس» مدیر کل اسبق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه‌ای گفت «مطابق ماده چهارم معاهده NPT، غنی‌سازی اورانیوم یک حق طبیعی و قانونی برای کشورهای عضو است و کشورهای 5+1 نباید این ماده را به میل خود تفسیر کنند.»ب: گروه 5+1 می‌گوید، ابتدا جمهوری اسلامی ایران تعلیق و محدود کردن فعالیت هسته‌ای خود را برای یک دوره موقت 6 ماهه و به عنوان گام‌اول بپذیرد و در پایان این مدت چنانچه روند اجرایی آن مورد قبول بود، درباره حق غنی‌سازی به مذاکره خواهیم نشست! و در مقابل، تیم هسته‌ای کشورمان تأکید می‌کند که فقط در صورت شفاف بودن گام آخر و تضمین عینی و مکتوب آن، حاضر به برداشتن گام اول است. گفتنی است که متأسفانه بعد از گزارش اخیر یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس، معلوم شد که مسئولان هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران از 3 ماه قبل در اقدامی عجیب و غیر قابل توجیه، بخش قابل توجهی از فعالیت هسته‌ای کشورمان را متوقف کرده و یا در سطح نزدیک به توقف کاهش داده‌اند، یعنی پیشاپیش به استقبال خواسته‌های غیرقانونی حریف رفته‌اند که این نکته در یادداشت کیهان 92/8/27 با عنوان «قرار این نبود که...» آمده و مورد انتقاد قرار گرفته بود.ج: گروه 5+1 اصرار دارد که حق غنی‌سازی ایران را با دو قید «بیرون از خاک ایران»! و «در صورت نیاز»! به رسمیت بشناسد که این پیشنهاد اولاً؛ با متن صریح ماده 4 معاهده NPT مغایرت آشکار داشته و در نتیجه غیر‌قانونی و باج‌خواهانه است.ثانیاً؛ مفهوم دیگر آن، توقف کامل فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از این فناوری است. چرا که، اگر قرار باشد از فناوری غنی‌سازی اورانیوم در کشور خود صرفنظر کنیم، سایر فعالیت‌های هسته‌ای و حلقه‌های ماقبل و مابعد این چرخه نیز عملاً غیر ضروری و تعطیل شدنی است.ثالثاً؛ برخورداری از غنی‌سازی اورانیوم با توجه به قید انجام آن در خارج از کشور، به معنای جواز خرید یا سفارش «اورانیوم غنی‌شده» است و نه «غنی‌سازی اورانیوم» به بیان دیگر، به جای تولید میله‌ها یا صفحات سوخت باید آن را از بیرون کشور تهیه کنیم! و این در حالی است که درخواست خرید اورانیوم 20 درصد غنی شده برای رآکتور تهران که کاربرد آن تولید رادیو‌ایزوتوپ‌ها و تأمین نیاز نزدیک به یک میلیون بیمار خاص بود با وقاحت و زیر پا گذاشتن همه ملاحظات انسانی از سوی آمریکا و متحدانش رد شده بود.رابعاً؛ قید « در صورت نیاز» یک قید «کلی»، «کشدار» و غیرقابل تعریف است. مثلا می‌توانند ادعا کنند نیاز شما از طریق خرید میله‌های سوخت قابل تأمین است و یا مدعی شوند - و شده بودند - که با توجه به برخورداری ایران از منابع عظیم فسیلی - نفت و گاز - نیازی به انرژی اتمی - سوخت پاک - احساس نمی‌شود!4- و اما، چرا آمریکا و متحدان اروپایی آن از تاکید رسمی و تضمین کتبی بر حق غنی‌سازی کشورمان طفره می‌روند و حاضر به پذیرش آن نیستند؟ در این‌باره گفتنی‌های فراوانی هست که از آن میان به دو علت اساسی و اصلی‌تر اشاره می‌شود؛اول: پیش از این با ارائه اسناد و شواهد غیرقابل انکاری به نقل از مقامات آمریکایی و مراکز رسمی سیاستگذاری این کشور، آورده بودیم که چالش هسته‌ای و ابراز تردید نسبت به تلاش ایران برای تولید بمب ‌اتمی، مسئله اصلی حریف نیست، بلکه این چالش فقط بهانه‌ای برای تحریم‌ها و سنگ‌اندازی در راه پیشرفت پرشتاب جمهوری اسلامی ایران و پرچمداری نهضت‌های اسلامی و ضداستکباری منطقه است و از تکرار آن در این وجیزه خودداری می‌کنیم.دوم: اگر حریف، به طور رسمی و مکتوب بر «حق غنی‌سازی ایران» تاکید کند، ادامه تحریم‌ها فاقد توجیه قانونی! - بخوانید بهانه - خواهد بود و این با پروژه‌ای که آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی تدارک دیده و به صحنه آورده‌اند مغایرت دارد. چرا که؛ بخوانید:5- بهانه تحریم‌ها چه تحریم‌های یک‌جانبه و چه تحریم‌های تاکید شده در قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل - از جمله قطعنامه 1737 - نگرانی از غنی‌سازی در ایران بود و ادعا می‌کردند که غنی‌سازی ایران قابل کنترل در سطح زیر 5 درصد نیست و ایران برای اطمینان و جلب اعتماد طرف مقابل باید آن را به حالت تعلیق درآورد. بنابراین پذیرش حق غنی‌سازی در خاک ایران به مفهوم آن است که 5+1 نسبت به صلح‌آمیز بودن چرخه غنی‌سازی و عدم انحراف آن به سوی تولید سلاح اتمی اعتماد و اطمینان دارد. از این روی بهانه تحریم‌ها و ادامه آن بی‌معنا و فاقد وجاهت قانونی - بخوانید بهانه‌های کنونی - خواهد بود و نه تنها باید تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا لغو شود، بلکه قطعنامه ‌های شورای امنیت سازمان ملل که به همین بهانه و با استناد به ماده 41 منشور ملل متحد صادر شده است نیز نمی‌تواند قابل توجیه باشد.6- یکی دیگر از خواسته‌های غیرقانونی حریف، توقف ساخت و فعالیت رآکتور آب سنگین اراک است با این بهانه که پلوتونیوم حاصل از فعالیت این رآکتور می‌تواند در ساخت بمب اتمی به کار گرفته شود. این بهانه نیز غیرقابل توجیه است، چرا که معاهده NPT هیچگونه محدودیتی درباره نوع فناوری منجر به تولید سوخت برای بهره‌گیری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای قائل نشده است و چند مورد باج‌خواهانه دیگر از همین دست.7- و اما، اگر قرار است ایران اسلامی به منظور جلب اعتماد حریف!! بخش قابل توجهی از فعالیت‌های هسته‌ای خود را برای یک دوره موقت 6‌ماهه متوقف کند، باید حریف نیز در این فاصله زمانی، تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی را لغو کند، تا توافق به دست آمده متوازن باشد.8- و بالاخره ضمن آن که باید خدای مهربان را به خاطر نعمت بزرگ ولایت و تدبیر هوشمندانه حضرتش شاکر بود، مقاومت و ایستادگی تیم هسته‌ای کشورمان و تاکید آنان بر حفظ خطوط قرمز نظام نیز درخور تقدیر و تشکر است"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 3 آذر ماه سال 1392

چرا طفره می‌روند؟! (یادداشت روز)