گفت
و شنود دروغ نامه ی کیهان 6 آذر – 92
لیوان (گفت و شنود)
گفتم : چرا روحانی شده خل
، تلاش کرده خار جلوه دهد گل
چون از احمدی رهبر کرد حمایت، از عملکرد بد احمدی نژاد کرده روایت
چرا نمیدونه با بازگویی
این حکایت ؟ غیر مستقیم از رهبر کرده
شکایت؟
گفت : دانش آموزی نوجوان ، میگه هر موقع پایم میخوره به لیوان
پدرم میگه چرا نمی بینی
لیوان به این بزرگی ، اما هرموقع پای خودش میخوره با زرنگی
میگه جای سئوال است ، مگر اینجا جای لیوانست؟
گفت: برخی از دولتمردان
کنونی به جای این که دستاوردهای خود را به مردم ارائه بدهند، دولت قبلی را زیر
سؤال میبرند.
گفتم: خب! دولت قبلی که خالی از ضعف نبوده است.
گفت: آره! ولی خدمات بسیار زیادی هم داشته است و مخصوصا کارهای عمرانی دولت نهم کمنظیر و در مواردی بینظیر بوده است، اگر ضعفها را میگویند باید به نقاط قوت و خدمات هم اشاره کنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! دانشآموزی میگفت هر وقت پای من به لیوان آب میخورد پدرم میگوید مگه لیوان به این بزرگی را نمیبینی؟ ولی هر وقت پای خودش به لیوان میخورد و آب روی فرش پخش میشود با عصبانیت میگوید؛ اینجا، جای لیوان گذاشتن است؟!
گفتم: خب! دولت قبلی که خالی از ضعف نبوده است.
گفت: آره! ولی خدمات بسیار زیادی هم داشته است و مخصوصا کارهای عمرانی دولت نهم کمنظیر و در مواردی بینظیر بوده است، اگر ضعفها را میگویند باید به نقاط قوت و خدمات هم اشاره کنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! دانشآموزی میگفت هر وقت پای من به لیوان آب میخورد پدرم میگوید مگه لیوان به این بزرگی را نمیبینی؟ ولی هر وقت پای خودش به لیوان میخورد و آب روی فرش پخش میشود با عصبانیت میگوید؛ اینجا، جای لیوان گذاشتن است؟!
گفت
: سربازجو شده شجاع، از دولت 9و 10 کرده دفاع
گفتم
: چرا سربازجوی نا بکار ؟ دست زده به این کار
چرا
خود زنی کرده این شیاد؟ جای دفاع نداره دولت احمدی نژاد
گفت
: سربازجوی مثل رهبر همیشه لول، دولت روحانی نداره قبول
اما
بحرانیست اوضاع اقتصاد ، روحانی به احمدی
نژاد کرده انتقاد
چرا
جای 100 روزه دهد بیلان ، از خشک سالی
کویر گفته جای گیلان
تا
علیه ی دولت 9 و10 زند فریاد ، مقصر جلوه
دهد احمدی نژاد
گفتم
: چرا روحانی شده خل ، تلاش کرده خار جلوه دهد گل
چون
از احمدی رهبر کرد حمایت، از عملکرد بد
احمدی نژاد کرده روایت
چرا
نمیدونه با بازگویی این حکایت ؟ غیر مستقیم از رهبر کرده شکایت؟
گفت
: دانش آموزی نوجوان ، میگه هر موقع پایم میخوره به لیوان
پدرم
میگه چرا نمی بینی لیوان به این بزرگی ،
اما هرموقع پای خودش میخوره با زرنگی
میگه جای سئوال است ، مگر اینجا جای لیوانست؟