احساس (گفت و شنود)
گفتم : چرا سرباز جوی وارونه گوی ؟ از کوزه آب
میخوره یا جوی
برای چه همیشه این یابو ؟ رقیب همه جا میکنه جستجو
گفت : یارو که داشت خارش ، داشت پشه ای را میکرد
نوازش
پرسیدند تو که علاقه داری به پشه،اگر یکیشون روی
صورتت بشینه پانشه
مجبورشی بکشیش، چه داری احساس؟ گفت گرمثل خمینی حس ندارم از اساس
اما به
جان شیخ حسن رهبر حماس ، پس از کشتن پشه بدست من نسناس
احساسی
میشم با تب وتاب ، درست مثل رستم پس از کشتن سهراب
گفت: سایتهای وابسته به اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 از تیتر
دیروز کیهان بدجوری عصبانی شده و کیهان را به باد فحش و ناسزا گرفتهاند.
گفتم: چرا؟! یعنی از اینکه کیهان در تیتر دیروز خود آمریکا را «باجخواه» نامیده است عصبانی هستند؟!
گفت: مگر در تیتر کیهان غیر از این هم چیزی بود؟! خب کسانی که روز مقابله با استکبار به نفع آمریکا و اسرائیل شعار داده بودند باید هم از این تیتر کیهان عصبانی باشند.
گفتم: حالا چرا هر وقت کیهان علیه آمریکا و اسرائیل موضع میگیرد سایتهای اجارهای اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات از کوره در میروند. یعنی نمیدانند که کیهان از عصبانیت اصحاب فتنه نسبت به مواضع اصولی خود اطمینان بیشتری پیدا میکند؟
گفت: چه عرض کنم؟! با آمریکا احساس همخونی دارند.
گفتم: یارو داشت یک پشه را نوازش میکرد و قربانصدقهاش میرفت. پرسیدند؛ با این علاقهای که به پشه داری، اگر اشتباهاً یکی از آنها را بکشی چه احساسی پیدا میکنی؟ گفت احساسی که بعد از کشتن سهراب به رستم دست داد!
گفتم: چرا؟! یعنی از اینکه کیهان در تیتر دیروز خود آمریکا را «باجخواه» نامیده است عصبانی هستند؟!
گفت: مگر در تیتر کیهان غیر از این هم چیزی بود؟! خب کسانی که روز مقابله با استکبار به نفع آمریکا و اسرائیل شعار داده بودند باید هم از این تیتر کیهان عصبانی باشند.
گفتم: حالا چرا هر وقت کیهان علیه آمریکا و اسرائیل موضع میگیرد سایتهای اجارهای اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات از کوره در میروند. یعنی نمیدانند که کیهان از عصبانیت اصحاب فتنه نسبت به مواضع اصولی خود اطمینان بیشتری پیدا میکند؟
گفت: چه عرض کنم؟! با آمریکا احساس همخونی دارند.
گفتم: یارو داشت یک پشه را نوازش میکرد و قربانصدقهاش میرفت. پرسیدند؛ با این علاقهای که به پشه داری، اگر اشتباهاً یکی از آنها را بکشی چه احساسی پیدا میکنی؟ گفت احساسی که بعد از کشتن سهراب به رستم دست داد!
گفت : سربازجوی نشئه در بیداری وخواب ، پا کرده دستکش ،جای
جوراب
برای اینکه از رقیب بزنه زیرآب ، گفت
مذاکره هست سرآب
حال از موضع گریز وتعقیب ، وی متهم کرده رقیب
گفتم : بر گوی که چیست چیستان؟ چرا سربازجو ساخته این داستان؟
گفت : سربازجو بطور پنهان ،
تیتر زد صحفه اول دخمه کیهان
گفت مذاکره ژنو سرآبی بیش
نیست ، حال سانسور کرده این تروریست
چون رقبا به این تیتر کردند
انتقاد ، اما نادیده گرفته این شیاد
به شیوه بازجویی داده تحلیل
، تاوصل کنه رقیب به آمریکا واسراییل
تا گوید اینان به نفع
استکبار ، همیشه می دهند شعار
پس فتنه گران از تیتر خبر
کیهانی ، از کوره بدر رفتن، شدن عصبانی
نمی دونن هرچه انتقاد کنن به
کیهان؟ به نفع کیهانست ،علیه خودشان
گفتم : چرا سرباز جوی وارونه
گوی ؟ از کوزه آب میخوره یا جوی
برای چه همیشه این یابو ؟ رقیب همه جا میکنه جستجو
گفت : یارو که داشت خارش ،
داشت پشه ای را میکرد نوازش
پرسیدند تو که علاقه داری به
پشه،اگر یکیشون روی صورتت بشینه پانشه
مجبورشی بکشیش، چه داری احساس؟ گفت گرمثل خمینی حس ندارم از اساس
اما به جان شیخ حسن رهبر حماس ، پس از کشتن پشه بدست
من نسناس
احساسی میشم با تب وتاب ، درست مثل رستم پس از
کشتن سهراب