سنگاندازيهاي
بينتيجه هستهاي
بسمالله الرحمن الرحيم
برخلاف ادعاي باراك اوباما رئيسجمهور آمريكا كه در فاصله ميان دورههاي دوم و سوم مذاكرات هستهاي ژنو گفت تحريمها ايران را به پاي ميز مذاكره كشانده، واقعيت اينست كه اكنون اين غربيها هستند كه به حل مشكلاتي كه خود در زمينه مسائل هستهاي ايران پديد آوردهاند نياز دارند. فرصتي كه براي روان شدن مذاكرات هستهاي فراهم شده، دو پايه دارد؛ يكي نياز غربيها و ديگري مواضع منطقي دولت جديد ايران.
بدين ترتيب، تفاوت برخوردهاي دو طرف مذاكره در مقطع جديد را اينگونه ميتوان تفسير كرد كه اعضاي غربي گروه 1+5 يعني آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان چون از ادامه بلاتكليفي مذاكرات هستهاي با ايران خسته شده و تحت فشار شديد افكار عمومي كشورهاي خود، بازرگانان اروپائي و آمريكائي و دولتهاي شرقي قرار داشتند و دارند، در انتظار فرصتي بودند تا به حل و فصل اين مسأله بپردازند و خود را از زير اين فشارها خارج نمايند. در طرف مقابل، اين فرصت را انتخابات رياست جمهوري ايران در 24 خرداد امسال فراهم ساخت و با روي كار آمدن جريان اعتدال، زمينه مورد انتظار پيدا شد.
منظور از فرصتي كه از آن صحبت ميشود، فراهم شدن زمينهاي براي برخورد عاقلانه و عادلانه با موضوع فعاليتهاي هستهاي ايران است. يعني طرف غربي، زياده خواهيهاي گذشته را كنار بگذارد و فقط در چارچوب قوانين بينالمللي سخن بگويد و طرف ايراني نيز با منطقي صحيح و دور از شعار و درشت گوئي، بر احقاق حقوق قانوني خود پافشاري كند و با رعايت خطوط قرمز و بدون ذرهاي عقب نشيني به آنچه مقتضاي معاهدات مربوط به آژانس بينالمللي انرژي اتمي است عمل نمايد.
تكيه بر دولتهاي غربي در اين نوشته به اين دليل است كه روسيه و چين، كه دو عضو شرقي 1+5 هستند، همواره مواضع معتدلي داشتند و تاكنون مشكلي بر سر راه پيشرفت مذاكرات پديد نياوردهاند. در ميان دولتهاي غربي نيز آمريكا و انگليس كه بيش از بقيه مشكل ايجاد ميكردند اكنون بگونهاي موضع ميگيرند كه نشانههائي از تمايل به عبور از مشكلات در اين مواضع مشاهده ميشود. تلاش رئيسجمهور آمريكا براي به تأخير انداختن هرگونه تصميم كنگره درباره تحريمهاي جديد، اعتراف به اينكه غني سازي حق ايران است و ابراز خوشبيني مسئولان انگليسي به رسيدن به يك توافق در مذاكرات ژنو، مصاديقي از اين نشانهها هستند. دولتمردان فرانسوي نيز كه در دور دوم مذاكرات ژنو كارشكني نموده و خود را در برابر رژيم صهيونيستي كوچك كرده بودند، در دور اخير مذاكرات تا حدودي درصدد جبران برآمدند. اينها همه نشانههاي نياز غربيها به استفاده از فرصت پيش آمده است. فضا اكنون بگونهايست كه اعضاي گروه مذاكره كننده ايراني خود را طلبكار ميداند و از غربيهاي عضو 1+5 ميخواهد كاري كنند كه اعتماد جمهوري اسلامي ايران را جلب نمايند. اعلام نمايندگي خانم كاترين اشتون، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا از سوي گروه 1+5 و تلاش وي براي اينكه موضع واحدي را از ناحيه 6 كشور طرف مذاكره با ايران ابراز نمايد، دست بالاي گروه مذاكره كننده ايراني را در دور كنوني مذاكرات ژنو و نياز كشورهاي غربي به حل و فصل موضوع و شكسته شدن بنبست مذاكرات را نشان ميدهد.
اينها امتيازاتي هستند كه جمهوري اسلامي ايران درحال حاضر از آنها برخوردار است و با دردست داشتن همين امتيازات، هيچ نيازي به كوتاه آمدن از حقوق قانوني ملت ايران ندارد و حتي اگر چنين امتيازاتي نداشت نيز كوتاه نميآمد.
اين واقعيتي است كه مسئولان نظام جمهوري اسلامي و خود اعضاي هيأت مذاكره كننده بارها مورد تأكيد قرار دادهاند و در عمل نيز چيزي غير از اين رخ نداده است. به همين دليل، جاي هيچگونه نگراني وجود ندارد و همه بايد مطمئن باشند كه مذاكره كنندگان ايراني با اقتدار و با تكيه بر منطق، پيگير مطالبات ملت ايران هستند و به چيزي كمتر از حقوق قانوني ملت و كشور خود قانع نخواهند شد.
توافق نامهاي كه در ژنو ممكن است به امضاء برسد، حاوي حقوق قانوني ايران براساس مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي خواهد بود. بنابر اين، وجهي ندارد عدهاي در داخل كشور درصدد نگران كردن مردم برآيند و با گفتارها، نوشتارها و اقدامات خود، ايجاد نگراني كنند. توصيههاي خيرخواهانه، بسيار مفيد و لازم است، اما اينكه عدهاي تلاش كنند با جمع كردن امضاء و ارائه طرحي به مجلس، هيأت مذاكره كننده را محدود كنند و دست و پاي آنها را ببندند تا نتوانند حتي در چارچوب قوانين و مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي و حقوق ملت به تصميم گيري برسند و مشكل كهنه هستهاي را حل و فصل نمايند، ظلم به كشور و ملت و كساني است كه با تلاش شبانه روزي درصدد خدمت به مردم و نظام جمهوري اسلامي هستند. اين افراد اگر دلسوز كشور و ملت و نظام هستند، چرا در 8 سال گذشته كه وقت و امكانات كشور صرف "مذاكره براي مذاكره" ميشد و با هيچ پيشرفتي همراه نبود، به چنين اقداماتي متوسل نميشدند؟ اينان بايد اين واقعيت را درك كنند كه ادبيات خشن و روشهاي افراطي هيچ مشكلي را حل نخواهد كرد كما اينكه طرف مقابل و اعضاي گروه 1+5 نيز بايد بفهمند كه چنين ادبياتي به آنها نيز كمكي نخواهد كرد.
افراطيون، به همان اندازه كه در ايران فعالند در آمريكا نيز مشغول فعاليت و كارشكني هستند. متأسفانه اين هر دو گروه افراطي به زيان كشورها و ملتهاي خود فعالند و در مسير پيشرفت مثبت در مذاكرات سنگ اندازي ميكنند. ادامه وضعيت مبهم موضوع هستهاي به نفع هيچكس نيست و فرصت فراهم شده كنوني نيز براي هميشه وجود نخواهد داشت. از اين فرصت بايد براي حل اين مشكل استفاده شود. استفاده صحيح از فرصتي كه اكنون در اختيار است يك وظيفه تاريخي است كه برعهده آحاد مردم ميباشد و تنها از طريق همبستگي و حمايت كردن از گروه مذاكره كننده محقق خواهد شد. اين همبستگي هرچه بيشتر باشد، دستاوردها نيز بيشتر خواهد بود
برخلاف ادعاي باراك اوباما رئيسجمهور آمريكا كه در فاصله ميان دورههاي دوم و سوم مذاكرات هستهاي ژنو گفت تحريمها ايران را به پاي ميز مذاكره كشانده، واقعيت اينست كه اكنون اين غربيها هستند كه به حل مشكلاتي كه خود در زمينه مسائل هستهاي ايران پديد آوردهاند نياز دارند. فرصتي كه براي روان شدن مذاكرات هستهاي فراهم شده، دو پايه دارد؛ يكي نياز غربيها و ديگري مواضع منطقي دولت جديد ايران.
بدين ترتيب، تفاوت برخوردهاي دو طرف مذاكره در مقطع جديد را اينگونه ميتوان تفسير كرد كه اعضاي غربي گروه 1+5 يعني آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان چون از ادامه بلاتكليفي مذاكرات هستهاي با ايران خسته شده و تحت فشار شديد افكار عمومي كشورهاي خود، بازرگانان اروپائي و آمريكائي و دولتهاي شرقي قرار داشتند و دارند، در انتظار فرصتي بودند تا به حل و فصل اين مسأله بپردازند و خود را از زير اين فشارها خارج نمايند. در طرف مقابل، اين فرصت را انتخابات رياست جمهوري ايران در 24 خرداد امسال فراهم ساخت و با روي كار آمدن جريان اعتدال، زمينه مورد انتظار پيدا شد.
منظور از فرصتي كه از آن صحبت ميشود، فراهم شدن زمينهاي براي برخورد عاقلانه و عادلانه با موضوع فعاليتهاي هستهاي ايران است. يعني طرف غربي، زياده خواهيهاي گذشته را كنار بگذارد و فقط در چارچوب قوانين بينالمللي سخن بگويد و طرف ايراني نيز با منطقي صحيح و دور از شعار و درشت گوئي، بر احقاق حقوق قانوني خود پافشاري كند و با رعايت خطوط قرمز و بدون ذرهاي عقب نشيني به آنچه مقتضاي معاهدات مربوط به آژانس بينالمللي انرژي اتمي است عمل نمايد.
تكيه بر دولتهاي غربي در اين نوشته به اين دليل است كه روسيه و چين، كه دو عضو شرقي 1+5 هستند، همواره مواضع معتدلي داشتند و تاكنون مشكلي بر سر راه پيشرفت مذاكرات پديد نياوردهاند. در ميان دولتهاي غربي نيز آمريكا و انگليس كه بيش از بقيه مشكل ايجاد ميكردند اكنون بگونهاي موضع ميگيرند كه نشانههائي از تمايل به عبور از مشكلات در اين مواضع مشاهده ميشود. تلاش رئيسجمهور آمريكا براي به تأخير انداختن هرگونه تصميم كنگره درباره تحريمهاي جديد، اعتراف به اينكه غني سازي حق ايران است و ابراز خوشبيني مسئولان انگليسي به رسيدن به يك توافق در مذاكرات ژنو، مصاديقي از اين نشانهها هستند. دولتمردان فرانسوي نيز كه در دور دوم مذاكرات ژنو كارشكني نموده و خود را در برابر رژيم صهيونيستي كوچك كرده بودند، در دور اخير مذاكرات تا حدودي درصدد جبران برآمدند. اينها همه نشانههاي نياز غربيها به استفاده از فرصت پيش آمده است. فضا اكنون بگونهايست كه اعضاي گروه مذاكره كننده ايراني خود را طلبكار ميداند و از غربيهاي عضو 1+5 ميخواهد كاري كنند كه اعتماد جمهوري اسلامي ايران را جلب نمايند. اعلام نمايندگي خانم كاترين اشتون، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا از سوي گروه 1+5 و تلاش وي براي اينكه موضع واحدي را از ناحيه 6 كشور طرف مذاكره با ايران ابراز نمايد، دست بالاي گروه مذاكره كننده ايراني را در دور كنوني مذاكرات ژنو و نياز كشورهاي غربي به حل و فصل موضوع و شكسته شدن بنبست مذاكرات را نشان ميدهد.
اينها امتيازاتي هستند كه جمهوري اسلامي ايران درحال حاضر از آنها برخوردار است و با دردست داشتن همين امتيازات، هيچ نيازي به كوتاه آمدن از حقوق قانوني ملت ايران ندارد و حتي اگر چنين امتيازاتي نداشت نيز كوتاه نميآمد.
اين واقعيتي است كه مسئولان نظام جمهوري اسلامي و خود اعضاي هيأت مذاكره كننده بارها مورد تأكيد قرار دادهاند و در عمل نيز چيزي غير از اين رخ نداده است. به همين دليل، جاي هيچگونه نگراني وجود ندارد و همه بايد مطمئن باشند كه مذاكره كنندگان ايراني با اقتدار و با تكيه بر منطق، پيگير مطالبات ملت ايران هستند و به چيزي كمتر از حقوق قانوني ملت و كشور خود قانع نخواهند شد.
توافق نامهاي كه در ژنو ممكن است به امضاء برسد، حاوي حقوق قانوني ايران براساس مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي خواهد بود. بنابر اين، وجهي ندارد عدهاي در داخل كشور درصدد نگران كردن مردم برآيند و با گفتارها، نوشتارها و اقدامات خود، ايجاد نگراني كنند. توصيههاي خيرخواهانه، بسيار مفيد و لازم است، اما اينكه عدهاي تلاش كنند با جمع كردن امضاء و ارائه طرحي به مجلس، هيأت مذاكره كننده را محدود كنند و دست و پاي آنها را ببندند تا نتوانند حتي در چارچوب قوانين و مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي و حقوق ملت به تصميم گيري برسند و مشكل كهنه هستهاي را حل و فصل نمايند، ظلم به كشور و ملت و كساني است كه با تلاش شبانه روزي درصدد خدمت به مردم و نظام جمهوري اسلامي هستند. اين افراد اگر دلسوز كشور و ملت و نظام هستند، چرا در 8 سال گذشته كه وقت و امكانات كشور صرف "مذاكره براي مذاكره" ميشد و با هيچ پيشرفتي همراه نبود، به چنين اقداماتي متوسل نميشدند؟ اينان بايد اين واقعيت را درك كنند كه ادبيات خشن و روشهاي افراطي هيچ مشكلي را حل نخواهد كرد كما اينكه طرف مقابل و اعضاي گروه 1+5 نيز بايد بفهمند كه چنين ادبياتي به آنها نيز كمكي نخواهد كرد.
افراطيون، به همان اندازه كه در ايران فعالند در آمريكا نيز مشغول فعاليت و كارشكني هستند. متأسفانه اين هر دو گروه افراطي به زيان كشورها و ملتهاي خود فعالند و در مسير پيشرفت مثبت در مذاكرات سنگ اندازي ميكنند. ادامه وضعيت مبهم موضوع هستهاي به نفع هيچكس نيست و فرصت فراهم شده كنوني نيز براي هميشه وجود نخواهد داشت. از اين فرصت بايد براي حل اين مشكل استفاده شود. استفاده صحيح از فرصتي كه اكنون در اختيار است يك وظيفه تاريخي است كه برعهده آحاد مردم ميباشد و تنها از طريق همبستگي و حمايت كردن از گروه مذاكره كننده محقق خواهد شد. اين همبستگي هرچه بيشتر باشد، دستاوردها نيز بيشتر خواهد بود
مذاکرات ژنو 3 پس از سه روز مذاکره به کجا انجامید؟ محل نزاع کجاست که مذاکرات را کشدار کرده است؟ با کدام «بارمبندی» میتوان به مذاکرات نمره داد؟ کدام توافق، بد و کدام توافق، خوب است؟ آیا میتوان با رژیم آمریکا به توافق مثبت رسید و سپس به صلح و مسالمت میان طرفین دست یافت؟ اینها پرسشهایی است که در متن و حاشیه مذاکرات هستهای به میان کشیده میشود. دیشب در سومین شب از مذاکرات، برخی اخبار فاقد منبع و جزئیات مشخص از احتمال «رفع اختلاف بر سر غنیسازی» و مذاکره درباره رآکتور آب سنگین اراک حکایت میکرد بیآن که از دقت حقوقی و کارشناسی برخوردار باشد. به عنوان مثال رسانهها دیشب از «پشت سرگذاشتن اختلاف حول محور غنیسازی در ایران» سخن گفتند. آیا این بار حداقل توافق به دست میآید یا رسانههای ایرانی به ماجرای دور قبلی مذاکرات گرفتار میشوند که چند ساعت تا پس از نیمه شب منتظر ماندند اما سرانجام مذاکرات ناتمام ماند؟! طبق برخی اخبار ممکن است ادامه مذاکرات به امروز موکول شود.
لفظ مبهم «توافق» لفظ غلطاندازی است که میتواند به اعتبار ابهام و اشتراک لفظ، راه به مغالطه ببرد. طیفی از توافقها را میتوان از مطلوب و ایدهآل تا متوسط و زیانبار رصد کرد همچنان که با دغلبازیهای آمریکا، موضوع غنیسازی نیز دچار همین ابهام شده است. توافق مطلوب از نگاه ایران آن است که اولاً به اعتبار رویکرد انکاری آمریکا و غرب نسبت به حق تصریح شده غنیسازی برای اعضای پیمان انپیتی، طرف غربی این حق قانونی ایران را محترم اعلام کند و به حق بهرهمندی از چرخه کامل سوخت تمکین نماید. ثانیاً تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی که به بهانه غنیسازی اورانیوم در ایران وضع شده، به اعتبار تمکین به حق قانونی ایران لغو شود و متقابلاً ایران، اقدامات شفاف و اعتمادساز را مطابق انپیتی به انجام رساند. در مقابل توافق بد آن است که طرف غربی اولاً از امضای حق مصرح ایران طفره برود و آن را به آینده موکول کند ثانیاً ساختار اصلی تحریمها برقرار بماند و ثالثاً غرب امتیازهایی بگیرد و مایل به واگذاری امتیاز پایاپا، متوازن و متقابل نباشد. با این بارمبندی میتوان هرگونه توافق پیشنهادی را ارزیابی کرد و به آن از صفر تا 20 نمره داد. هرگونه توافقی که راه «دررو» و دور زدن تعهدات در 6 ماه یا یک سال بعد را برای غرب باز بگذارد و به عبارت منطقی جامع و مانع نباشد، طبیعتاً در زمره توافقهای بد رتبهبندی میشود؛ نظیر توافقهایی که 10 سال پیش در سعدآباد و بروکسل و پاریس به امضا رسید.
در ساعات پایانی جمعه شب هنوز ابهامات و مجهولات زیادی درباره محتوای مذاکرات ژنو 3 وجود دارد. متأسفانه گارد کاملاً بسته هیئت مذاکره کننده ایرانی در قبال رسانههای خودی و گارد باز طرف غربی در قبال رسانههای خودشان، همچنان میدان مانور به مراتب گستردهتری را به حریف میدهد. اما از این نقصان که بگذریم، برخی معلومات کمک میکند پارهای از مجهولات را شفافسازی کنیم یا لااقل به درک بهتری از ذهنیت حریف در پای میز مذاکره برسیم. روز قبل از شروع مذاکرات، باراک اوباما در نشست شورای مدیریت روزنامه والاستریت ژورنال سخنانی گفت که از فقدان اراده برای توافق متوازن، برابر و سازنده حکایت میکرد. او گفت «ایران حتی در صورت توافق موقت در مذاکرات هستهای ژنو باز هم ضربههای اقتصادی خواهد خورد زیرا تحریمهای تنبیهی شدید علیه این کشور همچنان پابرجا خواهد ماند. به خاطر اینکه تحریمها مؤثر بود ما توانستیم ایران را به صورت جدی به مذاکره باز گردانیم]![ ماهیت توافق این خواهد بود که آنها پیشرفت در برنامه هستهای را متوقف خواهند کرد. آنها ما را در معرض بازرسیهای جدیتر از اکنون و در برخی موارد بازرسیهای روزانه قرار خواهند داد. در عوض آنچه ما انجام خواهیم داد اندکی گشایش (در تحریمها) خواهد بود که آن هم برگشتپذیر است. اقدامات تحریمی شدید در زمینه صادرات نفتی یا امور بانکی بینالمللی به قوت خود باقی خواهد ماند». همین اظهارات سند روشنی است از آنچه رهبر معظم انقلاب به عنوان خودبرتربینی، حق ناپذیری، رواداری جنایت نسبت به ملتها و فریبگری و رفتار منافقانه استکبار آمریکا برشمردند و تحریمها را ناشی از کینهورزی استکبار دانستند.
مقارن با اظهارات اوباما، معاون وی جوزف بایدن در جمع گروهی از سناتورها اظهار داشت «هر نوع کاهش تحریمها نسبت به محدودیتهایی که باقی میمانند، جزئی و اندک هستند. در واقع آسایش خاطری که به ایران میدهیم در مقایسه با تحریمها، اندک و موقتی خواهد بود». پس از بایدن، نوبت جان کری بود که ادعا کند «انپیتی حقی برای غنیسازی ایران قائل نشده و این موضوع به نتیجه مذاکرات بستگی دارد. البته این مسئله در گام اول مذاکرات که در آن هستیم حل و فصل نمیشود و انتظار نمیرود براساس توافق موقت حاصل شده در ژنو، تصمیمی درباره غنیسازی ایران در درازمدت اتخاذ شود. ما در این مذاکره درباره اینکه آیا ایران در درازمدت حق غنیسازی دارد یا نه تصمیم نمیگیریم». مفهوم این سخن میتوانست دلالت بر مطالبه امتیازهای نقد در برابر وعده سرخرمن یا حتی بدون آن باشد. آمریکا در مذاکرات ژنو موضوعاتی نظیر تعلیق غنیسازی 20 درصد، ادامه «تعلیق» راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته جدید -که این تعلیق طی 3 ماه اخیر بدون سر و صدا انجام گرفته- تأخیر در راهاندازی راکتور آب سنگین اراک، افزایش امکان بازرسیها و محدود کردن غنیسازی 3/5 درصد را پیش کشیده و متقابلاً -آنگونه که سامانتاپاور نماینده آمریکا در سازمان ملل گفت- وعده امکان دسترسی ایران به 3 تا 6 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی بلوکه شده را- بدون نقصان و خلل در تحریمهای بانکی و نفتی- داده است. در کنار همه این اخبار، روزنامه نیویورک تایمز به قلم توماس فریدمن یادآوری میکند «توافقی که کری سعی دارد با ایران شکل دهد به دلایل مختلف در درازمدت به سود ما خواهد بود از جمله اینکه طبق این معامله انتظار میرود ایران در ازای لغو محدود چند تحریم، فناوری ساخت بمب هستهای خود را کاملاً متوقف کند، برخی از آنها را به عقب برگرداند و بازرسیهای سرزده بیسابقه را بپذیرد؛ این در حالی است که همه تحریمهای اصلی نفتی باقی میمانند و بنابراین ایران کماکان به شدت آسیبپذیر خواهد بود».
آمریکاییها گویا راه میانبری نیز میان «مخالفت صریح با حق غنیسازی» و «امضای صریح حق غنیسازی» جستهاند و آن شعبده «ابهام» و «تعلیق و کشداری عبارات» است. روزنامه تایم اواسط هفته گذشته در این باره از هدفگذاری آمریکا در مذاکرات ژنو برای «سرهمبندی توافق احتمالی با ایران» خبر داد و نوشت: «یکی از دشوارترین سؤالات در مذاکرات ژنو این است که آیا ایران از حق غنیسازی برخوردار است؟ پاسخ آمریکا فقط «خیر» و پاسخ ایران «صددرصد بله» است. کارشناسان میگویند احتمال رسیدن به توافقی که ایران حق غنیسازی نداشته باشد، بسیار اندک است. رابرت آینهورن عضو اندیشکده بروکینگز معتقد است نمیتوان توافقی را تصور کرد که در آن ایران از غنیسازی دست بکشد... پیمان انپیتی غنیسازی را منع نکرده ]اما[ اگر آمریکا به صراحت حق ایران را بپذیرد، اساس تحریمها علیه ایران وجاهت قانونی خود را از دست خواهد داد و نمیتوان برای برخورد با کشوری که از حق تضمین شده و صریح برخوردار است، در سازمان ملل مجوز گرفت. آمریکا در ژنو باید «عملاً» به ایران حق غنیسازی بدهد بدون آنکه این حق را «قانونی» اعلام کند. خوشبختانه ظریف در این مسئله انعطافپذیر برخورد کرده و میگوید چون این حق لاینفک است، ما ضرورتی نمیبینیم به عنوان یک حق به رسمیت شناخته شود. این ادبیات دالّ بر وجود اختلاف نظر، میتواند با معیارهای آمریکا مطابقت داشته باشد. گریسیمور که تا چندی پیش از چهرههای قدرتمند کاخ سفید بوده میگوید هرگونه توافق احتمالی، مسئله غنیسازی را سرهمبندی خواهد کرد. ما توافق میکنیم ایران برنامه غنیسازی محدودی داشته باشد بیآنکه به صراحت این حق را بپذیریم و ایران نیز مدعی میشود حق غنیسازی را به رسمیت شناختهایم».
در چنین صورتی آمریکا 6 ماه دیگر پس از پایان دوره توافق میتواند مجدداً زیر اصل حق ایران بزند و اگر امتیازاتی نظیر کاهش غنیسازی 20 درصد و... گرفته باشد، آن روز امتیازات دیگری در ازای پرداختن 3-4 میلیارد دیگر مطالبه کند که احتمالاً با عنایت به شرطیسازی اقتصادی به این مسکّن، آن امتیاز اصل غنیسازی خواهد بود! و البته آسوشیتدپرس معتقد است این 3-4 میلیارد دلار در برابر حفظ اصل تحریمها، مسکّن نخواهد بود. البته اینها که گفته شد رؤیای طرف آمریکایی است و باید امیدوار بود فرزندان انقلاب در جبهه دیپلماتیک با مالاندیشی و ژرفنگری که یکی از مبانی نگرش اسلامی و سفارش نبوی(ص) است، فارغ از یک دوره زودگذر 6 ماهه، رویکردی غایتنگرانه و استراتژیک به مذاکره و توافق داشته باشند. سفارش اولیای دین آن است که انسان مؤمن وقتی کاری را انجام میدهد به سرانجام آن بنگرد و آن را محکم و استوار -و نه نیمبند و آمیخته به سستی و خلل و رخنه- به انجام رساند. شاید با همین تلقی هم بود که هیئت مذاکره کننده ایرانی روز پنجشنبه علائمی از احتمال توقف مذاکرات و بازگشت به تهران از خود نشان داد. دکتر ظریف ساعات پایانی دیشب نیز اعلام کرد «تا زمانی که در همه چیز به توافق نرسیدهایم قاعده این است که روی هیچ چیز به توافق نرسیدهایم. یکی دو موضوع باقی مانده از اهمیت زیادی برخوردار است».
مذاکرات ژنو چه به توافق بینجامد و چه به دور بعدی موکول شود، پایان مصاف ما با استکبار آمریکا نخواهد بود. ما در قبال استکبار آمریکا در موقعیت مبارزه در یک جبهه بزرگ قرار داریم و نه در موقعیت معامله، چه اینکه اقتضای هر نوع معامله و توافق انسانی دوطرفه، احترام متقابل و صداقت و توازن است و این ویژگیها، ذاتاً در تناقض و تعارض با استکبار آمریکاست. استکبار به فرموده رهبرمعظم انقلاب از پیشرفت ملتها به اعتبار خود برتربینی دریغ میکند. «استکبار ]به خاطر خصوصیاتش[ قادر نیست نظام اسلامییی مثل نظام جمهوری اسلامی را تحمل کند چون نظام اسلامی در اعتراض به استکبار پدید آمده، رشد کرده و قوی شده است... ]استکبار[ نمیتواند تحمل کند مگر وقتی که مأیوس شود. ملت ایران، جوانان ایران، فعالان ایران، کسانی که به هر دلیل ولو به دلیلی غیراسلامی به میهنشان و خاکشان عقیده دارند، باید کاری کنند که این یأس در دشمن به وجود بیاید؛ دشمن را باید مأیوس کرد. برای دستگاه استکبار بسیار دشوار است که در این منطقه حساس عالم در غرب آسیا یک کشوری، یک نظامی، یک ملتی سر برآورده است که خود را متصل و مربوط و تبع به آن قدرت ابر قدرت نمیداند و مستقل حرکت میکند».
محمد ایمانی
گفت: صادق زیباکلام طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشته است؛ اگر نامم به جای صادق، «آلفرد» بود و نام فامیلم به جای زیباکلام، «جانسون» بود و به جای استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در دانشگاه «ییل» یا «استنفورد» تدریس میکردم...
گفتم: خب! هیچکدام از اینها که نیست. حالا منظورش چیست؟!
گفت: نوشته اگر اینطوری بود آن وقت به خاطر نظریه «دیپلماسی مثبت در برابر دیپلماسی منفی» که ارائه کردهام، در همه جهان به عنوان یک نظریهپرداز بزرگ مطرح میشدم!
گفتم: مگر همین آقای زیباکلام نگفته بود دوستان اصلاحطلب من، با مشاهده نظرات سیاسی بنده! میگویند به خاطر حضور تو در دانشکده علوم سیاسی تهران باید درِ این دانشکده را گِل گرفت؟
گفت: یک جوری میگه نظریه دادم که انگار مخ علمی دنیا رو ترکونده! حرفش اینه که یک عده اهل سازش با استکبارند و یک عده هم نیستند! آخه اینهم شد نظریه علمی!
گفتم: آقای «آلفرد جانسون»! یا «آلفرد اسمیت»! که خیلی ادعای علم و دانش داشت نوشته بود بعد از تحقیقات فراوان و کاوشهای علمی طاقتفرسا به این نتیجه رسیدم که مردم هر جامعه سه دسته هستند؛ دسته اول، دسته دوم، دسته سوم! پرسیدند؛ خب! که چی؟ گفت؛ معلومه دیگه، هیچی!
بیانات عزتمندانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب در جمع 50 هزار بسیجی موجب خشم و ناخرسندی شبکه بالاترین شد.
این شبکه صهیونیستی که نقش فعالی در فتنه سال 1388 داشت و طی یک سال اخیر نیز به جریان سازش سرویس میدهد، بیانات دیروز رهبر معظم را تداعی مواضع امام خمینی در قبال آمریکا توصیف کرد و نوشت: سخنان [آیتالله[ خامنهای به صراحت آب پاکی را روی دست کسانی ریخت که در محیط مجازی به حلوا حلوا کردن روند سازش با آمریکا میپردازند. او با سخنان شدیداللحن خود نشان داد مواضع این رژیم از همان آبشخور 1400 سال گذشته و مبانی شرع و احکام آن آب میخورد.
بالاترین میافزاید: رهبر جمهوری اسلامی که برای 50 هزار بسیجی از سراسر کشور سخنرانی میکرد خطوط قرمز را به مذاکره کنندگان گوشزد کرد و طابق النعل بالنعل سیاست دوران طلایی خمینی که آمریکا را شیطان بزرگ مینامید، ایالات متحده را عامل مصیبت جوامع بشری معرفی کرد.
یادآور میشود رهبر معظم انقلاب روز گذشته در بیاناتی مستند و متقن از روسیاهیها و دغلبازیهای رژیم مستکبر آمریکا سخن گفت و بار دیگر شیطان بزرگ را تحقیر کرد.
در همین حال روزنامه فرانسوی فیگارو در تحلیل سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در جمع 50 هزار نفر از فرماندهان بسیج نوشت: سخنان آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، تأکید بر عدم عقبنشینی از حقوق هستهای بود و در جمع بسیجیان عنوان شد که در مکتب دشمنی و نفرت از غرب تربیت یافتهاند.
از سوی دیگر رادیو اسرائیل در گزارشی در همین زمینه گفت: رهبر ایران سخنان تندی علیه اسرائیل بیان کرد. اسرائیل را سگ هار و نجس در منطقه نامید. او پیش از این نیز اسرائیل را نامشروع و حرامزاده نامیده بود. اما دولت آمریکا به طور کم سابقهای نسبت به این اظهارات سکوت کرده و سخنی درباره آن بیان نکرده است؛ امری که موجب شگفتی دولتمردان اسرائیل شده است.
یادآور میشود در حالی که مخاطب رهبر معظم انقلاب صراحتاً رژیم جعلی صهیونیستی و سران آن بود، نتانیاهو با تحریف این سخنان مدعی شد رهبر ایران یهودیها را سگهار خوانده است. این در حالی است که یکی از مصادیق مشخص بیانات رهبر معظم انقلاب مشخصاً خود نتانیاهو بوده است.
از سوی دیگر شبکه بالاترین در تحلیل دیگری به قلم یکی از عناصر فراری همکار بیبیسی خاطرنشان کرد: رهبر ایران با استفاده از واقعه عاشورا، از مقاومت به عنوان دستور قرآن نام برد که پیروزی بر دشمن را تضمین میکند بر همین مبنا وی از اینکه برخی رسانهها و چهرهها، تعبیر نرمش قهرمانانه را به عقبنشینی تعبیر کردند، گلایه کرد. پیش از این مقامات سپاه و بسیج و چهرههای اصولگرا بارها تأکید کرده بودند که نرمش قهرمانانه به عنوان دست برداشتن از اصول نیست و رهبر ایران امروز این تفسیر را تأیید کرد. او همچنین مبارزه با استکبار را به عنوان یک مأموریت تاریخی و قرآنی توصیف کرد. تفاسیر رهبر ایران درباره ماهیت کشورهای غربی به روشنی نشان میدهد کماکان درباره آمریکا، انعطاف ناپذیر است. توصیف «کینه شتری» درباره دولت آمریکا که شبیه تعبیر آیتالله خمینی درباره «گرگ و میش» بود نشان دهنده حفظ موضع در برابر آمریکا بود.
«رضا-ح» همکار بیبیسی در ادامه تأکید کرد: این سخنان به مفهوم حمایت مشروط از مذاکرات بدون عقبنشینی است. در حوزه داخلی نیز رهبر جمهوری اسلامی با ارتباط دادن حوادث پس از انتخابات سال 88 با مدیریت و خواستههای کشورهای غربی و استفاده از عبارت «فتنهگران» کماکان بر تفسیر کیهان از این ماجرا مهر تأیید زد.
پیکر پاک حجتالاسلام ابراهیم انصاری رایزن فرهنگی کشورمان که در بیروت به شهادت رسید، با شرکت خیل عظیم نمازگزاران تهرانی و با نوای «یاد امام و شهدا» تشییع شد.
پیکر مطهر شهید اقتدار فرهنگی حجتالاسلام ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان که بر اثر حمله تروریستی به سفارت کشورمان در بیروت به شهادت رسید، پس از اقامه نماز جمعه از مقابل در اصلی دانشگاه تهران تشییع شد.
امت ولایتمدار با حضور پرشور خود، پیکر پاک شهید انصاری را با نوای «یاد امام و شهدا/ دلو میبره کرب و بلا» تا میدان انقلاب بدرقه کردند. حاضران در این مراسم با شعارهای مرگ بر اسرائیل نفرت خود را از جنایات و دسیسههای رژیم صهیونیستی ابراز کردند.
مراسم تدفین این شهید گرانقدر امروز (شنبه 2 آذر) در قم برگزار میشود. این مراسم از ساعت 10 صبح از مسجد امام حسن عسکری(ع) به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) برگزار میشود.
به گزارش فارس، پیکر شهید حجتالاسلام انصاری پنجشنبهشب با استقبال مقامات کشور و خانواده شهید در میان حزن و اندوه حاضران از طریق فرودگاه مهرآباد وارد تهران شد.
در این مراسم حجتالاسلام ابوترابی نائب رئیس مجلس شورای اسلامی، حجتالاسلام علوی وزیر اطلاعات، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، سرمدی معاون وزیر امور خارجه، نماینده ویژه رئیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی و مدیران و کارمندان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی حضور داشتند.
حجتالاسلام ابراهیم انصاری رایزن فرهنگی ایران در بیروت بود که طی بمبگذاری تروریستها در سن 54 سالگی به خیل عظیم شهدا پیوست. وی در مهرماه امسال رایزنی فرهنگی ایران در لبنان را بر عهده گرفته بود.
محمد صرفی
صبح سهشنبه دو انفجار به فاصله کوتاهی مقابل سفارت جمهوری اسلامی در بیروت رخ داد و دهها کشته و مجروح برجای گذاشت. سوال اصلی این است؛ پشت پرده این اقدام تروریستی کیست و اهداف آن چیست؟
چند ساعت پس از وقوع این حادثه، شاخهای از القاعده، مسئولیت آن را برعهده گرفت و این خبر بلافاصله در رسانهها پمپاژ شد. طبق اعلام رسانههای منطقهای گردان موسوم به عبدالله عزام که فعالیت خود را از سال 2003 در لبنان آغاز کرده، مدعی شده است که مسئول این انفجارهاست.
برخی رسانههای منطقهای که نقشی آشکار در آتشافروزیها – از عراق گرفته تا سوریه و لبنان- دارند، بلافاصله دست به کار شده و به داستانسرایی درباره این گروه پرداختند. خلاصه داستان آنها این است؛ گردان عبدالله عزام یک گروه مسلح وابسته به القاعده است. اسم این گروه برگرفته از عبدالله عزام پدر معنوی نیروی جهادی در افغانستان است. عزام 25 سال پیش ترور شد.
این گردان فعالیت خود را در سال 2003 آغاز کرد و با گردانهای وابسته به زیاد الجراح (از عاملان ادعایی 11 سپتامبر) و یوسفالعییری همکاری کرد. گروه عبدالله عزام بارها تلاش کرده از جنوب لبنان به سوی سرزمینهای اشغالی موشک شلیک کند.
این گردان در معرفی خود میگوید صالح القرعاوی تبعه عربستان این گردان را تشکیل داده است. القرعاوی در فهرست 85 نفره تحت تعقیب نیروهای امنیتی عربستان قرار داشت و یک سال پیش به شدت زخمی شد. وی خود را به عربستان تسلیم کرد و در حال درمان و محاکمه در این کشور است.
در حال حاضر ماجدالماجد تبعه عربستانسعودی رهبری گردان عبدالله عزام را در اختیار دارد ولی ناظران بر این باورند که فرد دیگری به صورت پنهانی رهبری این گروه را در اختیار دارد که از عربستان به یمن فرار کرد و در لبنان و مشخصاً در اردوگاه عینالحلوه لبنان حضور دارد.
در حادثه انفجار در برابر سفارت ایران در بیروت، سراجالدین زریقات از اعضای این گردان که پیشنماز مسجدی در بیروت و فراری است مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت. زریقات خود را سخنگوی این گردان معرفی کرده است.
ظاهراً داستان مهیجی به نظر میرسد! گروهی جهادی که از دشمنی با آمریکا سرچشمه میگیرد و در تلاش است به صهیونیستها ضربه بزند!
داستان اشاره زیرکانهای به ریشه سعودی این گروهک دارد و در عین حال مسئولیتی را هم متوجه ریاض نمیکند و حتی مدعی برخورد عربستان با سران آن نیز هست!
اما این روایت پرپیچ و خم و موهوم، چیزی جز یک آدرس غلط نیست. برای درک درست آنچه روز سهشنبه در بیروت رخ داد باید به چند نکته توجه داشت؛
1- حوادث تروریستی و امنیتی از حیث زمان و هدف حمله، به چند دسته تقسیمبندی میشوند. برخی حوادث امنیتی، ماهیتی راهبردی دارند و در پس آنها طراحیهای سیاسی و استراتژیکی نهفته است که میتواند صورتبندیهای منطقهای و حتی جهانی را دستخوش دگرگونی کند. نوع دوم اینگونه حوادث، با هدف ضربه و حذف فیزیکی و یا ایجاد رعب و وحشت انجام میشوند و اهداف سیاسی آن نیز محدود و اغلب منفعلانه است. حادثه مشکوک 11سپتامبر از نوع اول بود که فارغ از حقیقت پشتپرده آن، برخی تحلیلگران دنیای معاصر را به پیش و پس از آن تقسیم میکنند. مثال دیگر ترور رفیق حریری در فوریه 2005 در بیروت بود که ابعادی منطقهای پیدا کرد و طراحان آن همچنان در حال پیگیری سناریوی خود در این مورد هستند. در مقابل ترور بینظیر بوتو در دسامبر 2007 را میتوان مثال زد که فقط عملیاتی برای حذف یک سیاستمدار بود. از این منظر حادثه اخیر بیروت را باید از نوع دوم ارزیابی کرد. حادثهای کور که جز قربانی و داغدار کردن دهها فرد بیگناه و عادی، نتیجه دیگری ندارد.
2- بدون شک انفجارهای بیروت را نمیتوان بیارتباط با مسائل سوریه تحلیل کرد. نویسندگان سناریوی خونین بیروت نیز آن را انکار نمیکنند اما اختلافی ظریف و البته بسیار کلیدی میان حقیقت و آنچه آنان مدعی هستند وجود دارد. تروریستها مدعیاند انفجار بیروت در واکنش به حمایت ایران و حزبالله از دولت دمشق است. آنان سعی دارند اینگونه وانمود کنند که سوریه صحنه تقابل شیعه و سنی است و القاعده انتقام سنیهای سوریه را در بیروت از ایران گرفته است. این صورتبندی احمقانه از صحنه سوریه، هیچ نسبتی با واقعیت ندارد. تروریستهای اجارهای در سوریه، حتی به گروههای موازی خود نیز رحم نمیکنند و روزی نیست که خبری از بریدن سر رقبایشان در سایر گروههای مخالف اسد، به گوش نرسد. آنان در این وحشیگری تا جایی پیش رفتهاند که حتی برخی از حامیان منطقهای و فرامنطقهای خود را نیز درباره چگونگی تعامل با آنان به تردیدهای جدی انداختهاند. شیعه و سنی در سوریه به دست این جنایتکاران قتلعام میشوند و انفجار بیروت نمیتواند واقعیتها را قلب و مردم منطقه را فریب دهد.
برای فهم بهتر قضیه ذکر یک نمونه خالی از لطف نیست. دیروز بیبیسی برای تحلیل انفجار بیروت سراغ یک روزنامهنگار لبنانی رفت. در حالی که مجری بیبیسی به شدت سعی داشت موضوع را به سوی القاعده و درگیری شیعه و سنی در منطقه بکشاند، «محمد دیاب» به درستی حادثه را در چارچوب تقابل محور مقاومت و رژیم صهیونیستی تحلیل کرد و البته سخنانش چند بار از سوی مجری قطع شد که اعتراض این تحلیلگر را در پی داشت و در پایان آب پاکی را بر دست سخنگوی روباه پیر و نوچههای منطقهای آن ریخت و گفت؛ «بدانید که من از اهل سنت و طرفدار مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی هستم و با این حال من و دیگر پیروان اهل سنت در لبنان نیز مورد تهدید قرار میگیریم همانگونه که شهید مغنیه به شهادت رسید زیرا با مقاومت بود، ما اهل سنت که با مقاومت هستیم نیز تهدید میشویم.»
3- پیروزیهای نظامی دولت سوریه در هفتههای اخیر و تشدید اختلافات میان تروریستها، زنگ خطر را به طور جدی برای حامیان آنها به صدا درآورده است. دیگر همه طرفها مطمئن شدهاند که امید داشتن به سرنگونی دولت دمشق و شکستن یکی از حلقههای مقاومت در منطقه، آرزویی بیش نیست. آنان با انفجار بیروت و به شهادت رساندن چند شهروند لبنانی و کارمندان سفارت ایران، در پی فرونشاندن آتش خشم و انتقام خود هستند. تروریستها اگر مرد مبارزه بودند، به جای انفجار کور علیه شهروندان غیرنظامی در میدان نبرد عرضاندامی میکردند.
4- حضور و دستاوردهای حزبالله در میدان سوریه، از ابعاد مختلف قابل تحلیل است و برخی جنبههای آن ابعادی راهبردی و درازمدت دارد که بر دشمنان پوشیده نیست و پرداختن به آن موضوعی مجزاست. مثلث غرب، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب از تمام ابزار خود برای تحت فشار قرار دادن حزبالله استفاده کردند تا آن را از صحنه سوریه خارج کنند. اما حزبالله از ابتدا قاطعانه اعلام کرد که جریان تروریسم در سوریه را نه تنها خطری برای لبنان بلکه برای کل منطقه میداند و تا زمان دفع این خطر میدان را به نفع دشمن ترک نخواهد کرد. جنوب بیروت طی چند هفته گذشته شاهد دو عملیات تروریستی علیه حزبالله بود اما این اقدامات کور خللی در عزم مقاومت ایجاد نکرد. آنان میدانند انفجار سهشنبه نیز تاثیری بر راهبرد جریان مقاومت نخواهد داشت اما از سگ کتک خورده نیز نمیتوان انتظار پارس کردن نداشت!
5- اغلب حوادث تروریستی توسط یک مثلث انجام میشود؛ آمر، واسطه و عامل. ایجاد انفجار در بیروت کار خارقالعادهای نیست و از این باب عاملان آن محلی از اعراب ندارند و جز مشتی مزدور نیستند که از سویی خود را دشمن صهیونیستها میدانند و در همین حال، راحت به اجاره آنان در میآیند و بدون اجازه صهیونیستها آب نمیخورند. ضلع واسطه در این مثلث شوم، برخی جریانات و دولتهای منطقهای هستند که به جای پیگیری آرمان فلسطین، کمر همت به نابودی مقاومت بستهاند و در این راه از همراهی و همکاری با واشنگتن و تل آویو نیز رویگردان نیستند.
و اما ضلع آمر! کیست که نداند کدام رژیم حرامزاده از بحران سوریه و بیثباتی در لبنان سود میبرد و بیشترین کینه را از جمهوری اسلامی و حزبالله دارد؟
دبیرکل حزبالله لبنان در واکنش به انفجار تروریستی مقابل سفارت ایران در بیروت تاکید کرد این اقدام تروریستی بدون پاسخ باقی نخواهد ماند.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در تماسی تلفنی با مسئولان عالیرتبه سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت ضمن محکومیت اقدام تروریستی حمله به ساختمان سفارت ایران در بیروت و ابراز همدردی با بازماندگان این حادثه گفت: این اقدام تروریستی بیپاسخ باقی نخواهد ماند.
همچنین حسین امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه که به نمایندگی از سوی دولت و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به بیروت سفر کرده بود، چهارشنبه شب با حضور غضنفر رکنآبادی سفیر کشورمان با سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان دیدار کرد.
در این دیدار، امیرعبداللهیان انفجارهای تروریستی مقابل سفارت کشورمان را که منجر به شهادت حجتالاسلام ابراهیم انصاری رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران، خانم رقیه حسینزاده همسر یکی از دیپلماتهای سفارت، تعدادی از محافظین سفارت و شماری از شهروندان لبنانی و همچنین مجروح شدن دهها تن از شهروندان ایرانی و لبنانی گردید، نشانه عجز و ناتوانی رژیم صهیونیستی و همپیمانان آن و گروههای تکفیری مورد حمایت آنان در مقابله مستقیم با جبهه مقاومت توصیف کرد.
وی ضمن اشاره به پیروزیها و موفقیتهای جبهه مقاومت در همه صحنهها، شهادت در راه خدا را آرزوی همه آزادگان و پیروان مکتب عاشورایی برشمرد و در عین حال، بر لزوم پیگیری امور توسط طرفهای ذیربط لبنانی به منظور شناسایی و مجازات طراحان، حامیان و عاملان این اقدام غیرانسانی تأکید کرد.
سید حسن نصرالله نیز ضمن ابلاغ مراتب تسلیت و همدردی به رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور، دولت و ملت بزرگ و مقاوم ایران، تصریح کرد که تاریخ سی و چهار ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده که اینگونه اقدامات ناجوانمردانه دشمنان اسلام ناب و انقلاب اسلامی و مقاومت، کوچکترین تأثیری بر عزم و اراده و پیشرفت پیروان خط خونین کربلا و رهروان امام خمینی (ره) نداشته و نخواهد داشت.
دبیرکل حزبالله لبنان با دعا برای علوّ درجات شهدای این حادثه تروریستی و شفای مجروحان، افزود: این قبیل تحرکات غیرانسانی، هرچه بیشتر پرده از نقاب و ماهیت حقیقی گروههایی که به تمسک به هر وسیلهای درصدد مقابله با مسیر حق و عدالت و مقاومت هستند برمیدارد و خون شهدا و مظلومین، ما را بر حقانیت مسیر مقاومت و پیمودن راه حق هرچه استوارتر میسازد.
به گزارش فارس، امیرعبداللهیان، پس از دیدار با سید حسن نصرالله در گفتوگو با شبکه المنار، رژیم صهیونیستی را مسئول دو انفجار نزدیک سفارت ایران دانست و گفت: اسرائیل با استفاده از برخی گروههای تکفیری که آلت دستش هستند این انفجارهای تروریستی را مرتکب شد.
معاون وزیر خارجه کشورمان تشکیل تیم امنیتی ایرانی برای همکاری با سرویسهای امنیتی لبنان در شناسایی عاملان دو انفجار تروریستی بیروت را رد کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران به دستگاههای لبنانی اعتماد دارد.
منابع لبنانی از کشف جزئیات تازه و اطلاعات اساسی درباره هویت دو بمبگذار انتحاری جلوی سفارت ایران در بیروت و لحظات اجرای عملیات خبر دادند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شبکه خبری العالم، روزنامه الاخبار لبنان نوشت: تحقیقات دستگاههای امنیتی روز گذشته به کشف یک سری اطلاعات اساسی درباره هویت مجریان انفجار جلوی سفارت ایران در منطقه بئر حسن در جنوب بیروت منجر شد.
تحقیقات همچنین به شناسایی محل اقامت آنها پیش از اجرای عملیات تروریستی منتهی شده است.
این تحقیقات حاکی است که این دو بمب گذار انتحاری چند روز قبل از عملیات وارد بیروت و به محض ورود در هتل شرایتون در منطقه فردان ساکن شدند و تا زمان عملیات انتحاری دو روز پیش در آنجا بودند.
براساس اطلاعات اولیه، مقایسه تصاویر گرفته شده از طریق دوربینهای موجود در اطراف سفارت ایران از دو بمبگذار انتحاری و برخی اطلاعات مشخص و دلایل و شواهد صحنه جنایت باعث شد که دستگاههای امنیتی بتوانند محل اقامت آنها را در هتل یادشده شناسایی کنند.
الاخبار نوشت: یک یگان امنیتی درپی این اطلاعات به هتل رفت و جمع آوری اثر انگشت در اتاق مورد استفاده دو بمبگذار انتحاری را آغاز کرد و توانست برخی از اشیای باقی مانده از آنها را پیدا کند.
این یگان امنیتی دو عکس از کارتهای شناسایی مورد استفاده دو بمب گذار در جریان رزرو هتل را دریافت و همه نوارهای دوربینهای نظارتی هتل را مصادره کرد.
این اطلاعات نشان داد: کارت شناسایی مورد استفاده یکی از بمب گذاران انتحاری که در صحنه جنایت پیدا شد حاوی اطلاعات واقعی درباره یک شهروند لبنانی است اما عکس واقعی این شهروند روی آن نیست و کارت تقلبی است. دستگاههای امنیتی صاحب اصلی کارت را بازداشت کردهاند اما هیچ مدرکی علیه وی ندارند.
این اطلاعات حاکی است: تحقیقات توانسته است به سرنخهایی درباره عاملان هدایت کننده بمب گذاران انتحاری در لبنان برسد.
الاخبار نوشت: دستگاههای امنیتی احتمال میدهند که دو بمبگذار انتحاری لبنانی نیستند و کارتهای شناسایی تقلبی را به کارمند پذیرش هتل ارایه داده اند؛ اما تا شب گذشته هویت هیچیک از آنها به طورقطع مشخص نشده است.
از سوی دیگر روزنامه جمهوریت هم اطلاعات جدیدی درباره انفجارهای نزدیک سفارت ایران در بیروت منتشر کرد و نوشت: تروریست اول سوار بر موتورسیکلت نبود بلکه با یک دستگاه خودرو به نزدیکی سفارت ایران رسید و از خودرو پیاده شد و به سوی سفارت رفت و مواد منفجره همراه خود را مقابل در اصلی سفارت منفجر کرد تا در سفارت از بین برود و تروریست دوم با خودروی بمب گذاری شده وارد سفارت شود.
این روزنامه افزود: در این هنگام راننده خودروی بمبگذاری شده که میخواست خودرویش را مقابل دفتر فردی به نام زین الاتات کارشناس گیاهان دارویی متوقف کند، با دو خودروی دیگر تصادف میکند و یکی از مأموران پلیس به نام هیثم ایوب و فردی دیگر متوجه تصادف میشوند و راننده خودرو را تعقیب میکنند.
جمهوریت نوشت: در این شرایط انفجار اول به وقوع میپیوندد و راننده خودروی بمبگذاری شده متوجه میشود که یک تانکر توزیع آب که نزدیک در سفارت توقف کرده بود، مسیرش را مسدود کرده است؛ پس تلاش میکند که با کوبیدن خودرو به تانکر، آن را از مسیرش دور کند؛ ولی نمیتواند پس سعی میکند تانکر آب را دور بزند و خودرویش را به ساختمان سفارت بکوبد ولی مأمور پلیس در خودروی وی را برای دستگیر کردنش باز میکند که راننده در این هنگام خودروی بمبگذاری شده را منفجر میکند و هر دو آنها کشته میشوند.
جمهوریت به نقل از منابع آگاه گزارش داد: همه این حمله تروریستی با دوربینهای سفارت و ساختمانهای اطراف سفارت با دقت تمام تصویربرداری شده است که این دوربینها خودرویی را که تروریست اول از آن پیاده شد و خودروی بمب گذاری شده و چهره هر دو تروریست را نشان میدهد.
افشای نام یکی از تروریست ها
خبرگزاری البیسیآی لبنان هویت یکی از افرادی که به سفارت ایران در بیروت حمله انتحاری کرده بودند را فاش کرد.
این خبرگزاری نوشته «معین ابو داهر» یکی از حملهکنندگان انتحاری است که به سفارت ایران در بیروت حمله کرد.
به گزارش فارس، وی اهل شهر «صیدون»، سومین شهر بزرگ لبنان و از افراد نزدیک به شیخ احمد الاسیر، از سلفیهای مخالف ایران و حزب الله معرفی شده است.
سرویس شهرستانها -
بارش برف و باران در روزهای پایانی هفته اخیر به ذخایر آبهای کشور افزود و خوشحالی کشاورزان را به دنبال داشت اما در برخی شهرها باعث جاری شدن سیلاب شد.
به گزارش خبرگزاریها، نزول رحمت الهی بیشتر نقاط کشور را فرا گرفت و زمینهای تشنه را سیراب کرد. بارش در ارتفاعات کشور به صورت برف بود. برف پاييزی در آذربایجان غربی سبب شد تا راه ارتباطی 54 روستای شهرستان چالدران سفیدپوش شود. ارتفاع برف در این منطقه به 10 سانتیمتر رسید و مردم بخاریها را روشن کردند و لباس گرم پوشیدند. کوههای استان خراسان شمالی پنجشنبه کلاه سفید بر سر گذاشتند و دمای هوا کاهش محسوسی پیدا کرد. بارش برف و باران در این استان شادمانی کشاورزان دیمکار را به همراه داشت. اداره کل هواشناسی خراسان شمالی اعلام کرد: میانگین بارندگی در این استان در مقایسه با سال زارعی گذشته 19درصد افزایش پیدا کرده است بارندگی در خراسان شمالی امروز نیز ادامه خواهد یافت. همچنین بارش برف در نقاط کوهستانی استان البرز چهره زمستانی به این مناطق داد. اما هوای شهرهای اشتهارد، فردیس نظرآباد و سلاوجبلاع بارانی بود و بارش رحمت الهی در این شهرها، لطافت هوا را به همراه داشت.
بارش نخستین برف پاییزی در مناطق کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد سبب شد تا پیست اسکی کاکان این استان به تدریج خود را آماده پذیرایی از اسکیبازان و گردشگران بکند. پیست اسکی کاکان در دامنه رشتهکوه زاگرس واقع و ارتفاع آن از سطح دریا دو هزار و 850 متر است.
بارش برف در محور هراز و بخش لاریجان سبب شد تا خودروهای برفروب و نمکپاش فعال شوند. به گفته رئیس اداره راه و شهرسازی لاریجان برخی نقاط محور هراز شاهد بروز کولاک بود.
به دنبال بارش سنگین برف در گردنه صائین محور نیر - سراب 20 خودروی گرفتار در برف و کولاک با امدادرسانی نیروهای جمعیت هلالاحمر نجات پیدا کردند و سرنشینان این خودروها را به محل امنی هدایت شدند.
رئیس اداره راه و شهرسازی نیر گفت: راهداران با خودروهای برفروب عملیات پاکسازی محورهای این منطقه را شروع کردند تا هموطنان راحتتر در این محورها تردد کنند. همچنین بارش برف راه ارتباطی دهها روستای شهرستان نیر واقع در استان اردبیل را مسدود ساخت. بر اساس همین گزارش، بارش باران در خوزستان باعث جاری شدن سیلاب در سطح شهر آبادان شد.
رئیس جمعیت هلالاحمر آبادان گفت: جاری شدن سیلاب، آبگرفتگی خیابانها و نفوذ آب به منازل یک میلیارد و 800 میلیون ریال خسارات مالی در پی داشت.
وی از اسکان موقت 50 خانوار آسیب دیده از سرریز شدن آب باران به منازل مسکونی در شهر آبادان خبر داد و اظهار داشت: اقلامی مثل پتو، کلمن، چادر، کنسرو، برنج، شکر، موکت و برخی دیگر کالاهای مورد نیاز بین آسیبدیدگان توزیع شد.
آبگرفتگی در هسته مرکزی شهر تا پایان وقت چهارشنبه ادامه داشت و آمد و شد مردم این مناطق آبادان را با مشکل روبرو کرده بود ضمن اینکه مدارس شهرستان آبادان نیز در این روز به دلیل جاری شدن سیل در خیابانها تعطیل اعلام شد.
طغیان رودخانه قرهآغاج در خنج استان فارس، موجب خسارت هنگفتی به شبکه انتقال آب از سد سلمان فارسی به شهرهای جنوبی این استان شده و قطعی آب این مناطق را بدنبال داشته است.
معاون فرماندار خنج گفت: بر اثر این حادثه آب شیرین شهرستانهای خنج، گراش، لارستان و روستاهای واقع در مسیر این خطوط قطع شده است.
رئیسی گفت: بارش سیلآسا همراه با توفان و تگرگ به تاسیسات برق، اراضی کشاورزی و ایل راههای عشایری در شهرستان خنج نیز خسارت هنگفتی وارد کرده است.شهرستان خنج در 265 کیلومتری جنوب شیراز قرار گرفته است.
بارندگی در بردخون واقع در استان بوشهر سبب شد تا شبکههای تلویزیونی که از طریق گیرنده دریافت میشدند، به طور کامل قطع شوند. از سوی دیگر از گیلان خبر میرسد بارندگیهای اواخر هفته گذشته باعث جاری شدن سیلاب در رشت، فومن، شفت و صومعهسرا شد. سیل به شبکه گاز، برق، تلفن و راههای روستایی شهرستان شفت خسارت وارد کرد و آب روستایی 26 خانواده را قطع کرد و 40 روستا نیز دچار آبگرفتگی شدند. فرماندار شهرستان شفت گفت: راه ارتباطی 10 روستا با این شهرستان به طور کامل قطع شد و 50 استخر پرورش ماهی دچار خسارت زیادی شدند و 2 مجموعه کلنی زنبورداری را آب برد.
هشدار سازمان هواشناسی
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور گفت: به استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، گلستان، بوشهر، مازندران و گیلان هشدار و آمادهباش کامل داده شده است.
حسن قدمی درباره سیل در جنوب و شمال کشور اظهار داشت: با توجه به بارندگیهای اخیر و ادامه آن در کشور، تمامی استانهای شمالی و جنوبی کشور در حالت آمادهباش به سر میبرند.
وی ادامه داد: براساس گزارشهای هواشناسی به استانهایی که در معرض سیل هستند هشدارهایی داده شده و به دستگاههای امدادی و درمانی آمادهباش کامل داده شده است.
خسارت زلزله در کرمانشاه
زمینلرزهای که صبح جمعه در منطقه خانقین در شرق عراق به وقوع پیوست مناطقی از استانهای کرمانشاه و ایلام در غرب ایران را نیز لرزاند.
مرکز لرزهنگاری ایران شدت این زمینلرزه را 5 و 4 دهم ریشتر اعلام کرد.
این زلزله در ساعت 10 و 21 دقیقه صبح دیروز به وقوع پیوست که در اثر آن شهرهای ایلام، کرمانشاه، قصر شیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب لرزید.
مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان کرمانشاه گفت: بر اثر این زمینلرزه 12 واحد مسکونی در روستایی در بخش «ازگله» از توابع شهرستان ثلاث باباجانی دچار خسارتهای جزیی و ترکخوردگی شدند.عادل شفیعی افزود: خوشبختانه این زلزله تلفات جانی به دنبال نداشت.
مرگ 4 مسافر
مشهد- ایرنا: سرپرست ایستگاه 21 و 29 سازمان آتشنشانی مشهد گفت: در اثر برخورد یک دستگاه کامیون با یک دستگاه خودروی سواری پژو 405 در کمربندی سبز مشهد به سمت جاده کلات، 4 تن جان خود را از دست دادند و یک نفر مصدوم و به بیمارستان منتقل شد.
همچنین واژگونی و انفجار پراید در محور نراق به دلیجان 3 سرنشین این خودرو را به کشتن داد. هر 3 سرنشین خودرو از دانشجویان دانشگاه آزاد نراق بودند.
سرهنگ صفاقلی فرمانده پلیس راه دلیجان، مقصر حادثه را 50 درصد اداره راه شهرستان دلیجان به دلیل عدم ایمنسازی در محیط کارگاهی و وجود اختلاف سطح در کنار جاده و نداشتن شانه خاکی و 50 درصد ناتوانی راننده در کنترل وسیله نقلیه اعلام کرد.
سقوط پژو 405 به دره
زنجان- خبرنگار کیهان: بر اساس اعلام جانشین پلیس راه فرماندهی انتظامی استان زنجان در اثر سقوط یک دستگاه خودرو پژو 405 به دره در محور پری- ماهنشان 4 تن در دم فوت کردند و یک نفر مصدوم شد.
به گفته سرهنگ علیاصغر شیرمحمدی کارشناسان حاضر در صحنه علت این حادثه را عدم توانایی راننده در کنترل وسیله نقلیه به دلیل سرعت بیش از حد اعلام کردند.
کشف مواد مخدر
بیرجند- ایرنا: فرمانده انتظامی خراسان جنوبی از کشف یک هزار و 350 کیلوگرم انواع مواد مخدر در 48 ساعت گذشته در این استان خبر داد.
«خلیل واعظی» روز پنجشنبه در جمع خبرنگاران گفت: از این میزان 765 کیلوگرم مرفین، 582 کیلوگرم تریاک و 3 کیلوگرم کراک است.
وی با اشاره به اینکه این میزان مواد مخدر طی 7 مرحله عملیات توسط ماموران انتظامی کشف شد، افزود: از توزیعکنندگان خردهفروش به دست آمده ست.
در این ارتباط 15 دستگاه خودرو توقیف و 20 نفر متهم نیز دستگیر شدند.
توقیف 350 هزار لیتر سوخت قاچاق
بندرعباس- ایرنا: دبیر کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز استانداری هرمزگان گفت: در قالب اجرای سی و یکمین عملیات پاکسازی مناطق آلوده به قاچاق سوخت، 350 هزار لیتر گازوئیل قاچاق در شهرستان بندرعباس کشف شد.
محمود صابری افزود: در ارتباط با کشف این میزان سوخت قاچاق، 7 دستگاه خودرو و 7 دستگاه موتورسیکلت مورد استفاده قاچاقچیان نیز توقیف شد.
وی ادامه داد: همچنین 25 دستگاه موتورپمپ مورد استفاده در خطوط انتقال سوخت قاچاق از قاچاقچیان کشف و ضبط شد.
قاچاقچیان به دام افتادند
کرج- ایرنا: در پی دریافت گزارشی مبنی بر نگهداری و توزیع ماده مخدر شیشه توسط فردی به نام «امید- ش» در کرج، پیگیری موضوع در دستور کار ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر استان البرز قرار گرفت.
ماموران با انجام کارهای اطلاعاتی و تحقیقات نامحسوس نشانی متهم را در محمدآباد کرج شناسایی و پس از هماهنگی با مراجع قضایی در بازرسی از منزل نامبرده 4 کیلو و 515 گرم ماده مخدر شیشه کشف کردند.
در این ارتباط 2 نفر توزیعکننده ماده مخدر شیشه دستگیر و 2 دستگاه خودرو متعلق به سوداگران مرگ توقیف شد.
بر اثر جاری شدن سیل در مرکز و جنوب عراق و برخی نواحی عربستان سعودی 18 تن جان باختند.
به گزارش ایسنا، بر اثر سه روز بارندگی مداوم و در پی آن جاری شدن سیل در نواحی مرکزی و جنوب عراق شامل شهرهای «ناصریه»، «دیوانیه» و «هیلا» دستکم 11 تن جان خود را از دست دادند.
سیلاب شدید خشم مردم این شهرها را برانگیخته و حوادث متعاقب آن را ناشی از خدمات عمومی ضعیف دولت میدانند.
مردم ناصریه میگویند: این حادثه به دلیل سهلانگاری دولت اتفاق افتاده و وضعیت کنونی مردم بسیار بحرانی است.
بنا به این گزارش، در شهر ناصریه عراق 6 تن بر اثر ریزش ساختمان جان باختند. همچنین در دیوانیه دو زن و یک کودک در حادثهای مشابه جان خود را از دست دادند.
در استان بابل در جنوب بغداد نیز دو کودک بر اثر ریزش ساختمان جان باختند و 50 خانواده نیز به دلیل تخریب خانههایشان در یک پناهگاه توریستی پناه گرفتند.
به گزارش دیلی استار، در عین حال بر اثر بارشهای سیلآسا طی سه روز گذشته در عربستان نیز دستکم هفت تن جان باختند و پنج نفر نیز در بخشهای جنوبی ریاض مفقود شدند.
همچنین وزش طوفان و بارش شدید باران سبب قطع خطوط برق در بخشهای شمالی ریاض و تعطیلی مدارس و دانشگاهها شده است.