يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "اهداف پنهان آمريكا در مذاكرات سوريه "

اوین نامه ی کیهان  4 شنبه 13 آبانماه سال 1394
يادداشت ميهمان  اوین نامه  ی کیهان "اهداف پنهان آمريكا در مذاكرات سوريه "

«پس از برگزاري نشست وين با حضور ايران، اوباما مجوز استقرار نيروهاي عمليات ويژه آمريکايي در سوريه را صادر کرد.» خبر کوتاه بود اما حاوي پيام ها و اهداف متعددي است. آمريکا بعد از يک سال بمباران عراق و سوريه بارها به شکست ائتلاف خودساخته ضدداعش اعتراف کرده است و مهم تر اينکه اوباما بيش از اين 16 بار اعلام کرده بود نيروي زميني به سوريه اعزام نخواهد کرد. اما اکنون چه اتفاقي افتاده که سياست آمريکا در اعزام نيروي زميني به سوريه تغيير کرده است؟ هرچند اين سياست هم محکوم به شکست است و به قول سناتور برايان شاتز، عضو کميته تخصيص بودجه دفاعي سنا «اين تغيير در سياست يک اشتباه راهبردي است»، اما در نگاه اول، اين تصميم اوباما بيانگر اين است که آمريکا هيچ گاه در مسائل منطقه اي و جهاني داراي سياست اصولي و صحيحي نبوده و هر کجا که منافعش اقتضاء کند آشکارا نقض قول و عهد مي کند. لذا اولين پيام اين اقدام آمريکا اين است که آمريکا هيچ گاه قابل اعتماد نيست و نمي توان روي سياست ها و قول هاي دولتمردان و دولت زنان آمريکايي حساب باز کرد.
    
اما هرچند دعوت ايران به مذاکرات سوريه اذعان به نقش و جايگاه جمهوري اسلامي در منطقه است و بدون حضور ايران مشکلات منطقه قابل حل نيست، اما نبايد از اهداف پشت پرده و سناريوهاي احتمالي برگزاري نشست وين در مورد سوريه با دعوت از ايران، همزمان با اعلام خبر اعزام نيروي زميني به سوريه از سوي آمريکا، غفلت و چشم پوشي کرد. لذا به نظر مي رسد اين اقدام آمريکا تا حدودي نمادين و با اهداف مختلفي طراحي شده که داراي پيام هاي متعددي است:
    1-
مي تواند دليلي بر شکست کامل سياست هاي آمريکا در منطقه به ويژه در سوريه باشد و از اين رو مجبور شده تا براي جبران مافات سياست خود را تغيير دهد.
    2-
يکي از اهداف آمريکا از اين اقدام اميد دادن به بخشي از گروه هاي تروريستي است که با ادعاي ميانه روي دست به کشتار مردم سوريه مي زنند.
    3-
با توجه به اينکه آمريکا در يافتن راه حلي براي بحران سوريه، به طور گام به گام مجبور به عقب نشيني شده، اين اقدام نمادين آمريکا پيام دلگرم کننده اي به متحدان منطقه اي اش مي تواند باشد که آنها را رها نکرده است.
    4-
هدف مهم ديگري که براي اين تصميم آمريکا متصور است اينکه انگيزه اصلي آمريکا جلوگيري از حمله جنگنده هاي روسيه به مواضع تروريست ها است که آمريکا از آنها به عنوان «مخالفان ميانه روي بشار اسد» ياد مي کند. هرچند جاش ارنست سخنگوي کاخ سفيد گفته به محل استقرار اين نيروهاي ويژه اشاره نمي کند. ولي رابرت بائر، مقام بلندپايه سابق سازمان جاسوسي آمريکا گفت اين نيروها در مناطق تحت کنترل مخالفان مورد حمايت آمريکا مستقر مي شوند. اين بدان معني است که آمريکا با استقرار نيروهاي زميني خود در کنار تروريست ها قصد دارد تا مانع حملات هوايي روسيه به آنها شود و هرگونه حمله روسيه به مواضع تروريست ها را حمله به نيروهاي خود تلقي کند. اما آيا روسيه حاضر است به حملات هوايي خود به تروريست ها پايان دهد؟
    5- آمريکا با اعزام نيروي زميني سعي دارد موازنه قدرتي را که در هفته هاي اخير به نفع بشار اسد و متحدين منطقه اي او سنگيني کرده، تغيير دهد تا شايد آب رفته را به جوي برگرداند. اما در اينجا اين پرسش مطرح مي شود که آيا حضور 50 نيروي ويژه آمريکايي مي توانند موازنه قدرت را در برابر ارتش سوريه و جنگنده هاي روسي حفظ کنند؟
    6-
البته تحليل قبل در صورتي مي تواند معتبر باشد که بپذيريم حضور محدود نيروهاي ويژه آمريکا آغازي براي حضور گسترده نظاميان آمريکا در سوريه است و مي تواند مقدمه اي براي حضور طولاني مدت نيروهاي آمريکايي در سوريه تلقي شود. چيزي که اشتون کارتر وزير دفاع آمريکا احتمال استقرار تعداد بيشتري از نيروهاي ويژه را در سوريه رد نکرد و گفت «اگر ماموريت اوليه اين نيروها موفقيت آميز باشد نيروهاي بيشتري اعزام خواهند شد و قصد داريم ابتکار عمل به خرج دهيم و در هر کاري که جواب دهد سرمايه گذاري کنيم.» (رويترز 9 آبان 94). برايان شاتز عضو کميته سنا در مورد تخصيص بودجه دفاعي هم تاکيد کرده است «ما نمي توانيم انتظار داشته باشيم اعزام نيروهاي عمليات ويژه از نظر گستردگي و زماني محدود باقي بماند.» (پايگاه خبري سناي آمريکا 9 آبان 94).
    7-
هرچند جان کري اعلام کرد همزماني اعلام خبر اعزام نيروي زميني به سوريه با نشست وين، کاملاتصادفي بوده اما آمريکا با انتشار خبر اعزام نيروهاي ويژه آمريکايي به سوريه همزمان با نشست وين قصد داشت اولاتصريح کند مواضعش در باره سوريه تغيير نکرده و به نوعي بر شکست هاي خود سرپوش بگذارد. ثانيا قصد داشت تا از اين فشار و تهديد پاي ميز مذاکره وين بهره ببرد و امتياز بگيرد و سياست هاي خود را ديکته کند که البته نتوانست.
    8-
اما چند سناريوي ديگر را هم نبايد از نظر دور داشت:
    
الف- دعوت از ايران به نشست وين مي تواند القاءکننده نوعي مذاکره آمريکا و ايران در موضوعاتي غير از موضوع هسته اي باشد، در حالي که رهبر معظم انقلاب هرگونه مذاکره در غير موضوع هسته اي را ممنوع کردند. البته ديدارهاي جداگانه مقامات دو کشور در حاشيه اين نشست مي تواند تقويت کننده چنين ظني باشد.
    
ب- آمريکا و متحدان غربي - عربي اش که همگي از حاميان کنار گذاشتن بشار اسد هستند، با دعوت از ايران به نوعي درصدد القاء «ايجاد همگرايي تدريجي منطقه اي عليه بشار اسد» هستند و تلاش دارند در فرآيند مذاکرات طولاني ايران را گام به گام به راهبرد حذف تدريجي بشار اسد در طول مذاکرات وادار کنند. اما با مواضع اصولي جمهوري اسلامي اين گونه سناريوها قطعا محکوم به شکست است، سياستي که بارها از سوي مقامات جمهوري اسلامي رد شده و هرگونه تصميم گيري در مورد بشار اسد را فقط در صلاحيت ملت سوريه دانسته اند. آمريکا تصور مي کند مي تواند مدل عراق و کنار گذ اشتن نوري المالکي را در سوريه پياده کند، در حالي که بشار اسد نماد مقاومت ملت سوريه است و در خط مقدم محور مقاومت در منطقه ايستاده و حذف وي به اين سادگي ها نخواهد بود و نظام جمهوري اسلامي نيز هرگز اجازه نخواهد داد، چرا که حفظ سوريه با حفظ امنيت ملي ايران گره خورده است.
    ج- آمريکا قصد دارد با هر وسيله ممکن مانع حل بحران سوريه و نابودي تروريست ها به عنوان ابزار اجراي سياست هاي شوم خود در منطقه شود. لذا با دعوت از ايران براي حضور در نشست هاي سوريه تلاش مي کند به افکار عمومي اولاالقاء کند که ايران مانع حل و فصل سياسي بحران سوريه و عامل ادامه جنگ در اين کشور است. ثانيا اکنون که جايگاه و نقش تاثيرگذار جمهوري اسلامي در معادلات منطقه بر همگان آشکار شده، آمريکا قصد دارد با ممانعت از حل بحران سوريه، وانمود کند که ايران هم در اين زمينه ناتوان و نقش جمهوري اسلامي بي تاثير است، لذا دستگاه ديپلماسي سياست خارجي بايد در اين خصوص هوشيار باشد.
    9
- و اما بيانات دقيق و کارشناسانه رهبر معظم انقلاب در ديدار با سفرا و کارداران جمهوري اسلامي ايران که برخاسته از نگاه اسلامي و انقلابي به مسائل منطقه بود، همه رشته هاي پيشين آمريکا را پنبه کرد. ايشان صلاحيت کشورهاي غربي و در راس آن، آمريکا را براي تصميم گيري درباره دولت قانوني و برخاسته از راي مردم سوريه، به شدت و به گونه اي منطقي زير سوال بردند و برخلاف آمريکا و متحدان اروپايي و منطقه اي آن که توسل به زور و عمليات تروريستي را گره گشاي بحران سوريه قلمداد مي کنند، رهبر معظم انقلاب اولاراه حل بحران را «سوري-سوري» معرفي کردند و ثانيا تاکيد فرمودند که درباره آينده سوريه فقط مردم سوريه حق تصميم گيري دارند. نويسنده: دكتر محمدحسين محترم