گزیده ها 13 دی – 94 قسمت-2
دبیرکل سابق انصار حزبالله ضمن حمایت از مطلب هفتهنامه یالثارات علیه شهیندخت مولاوردی، ابراز عقیده کرده که این مطلب توهینآمیز نبوده، بر اساس آزادی بیان مطرح شده و هیچ اشکالی نداشته است. او همچنین هشدار داده که «باید منتظر تندترشدن فضا باشید».روزنامه «وقایع اتفاقیه» آورده است: حسین اللهکرم دبیرکل سابق انصار حزبالله و اکنون رئیس شورای هماهنگی نیروهای حزبالله است. از اللهکرم درباره توهین اخیر نشریه انصارحزبالله به خانم مولاوردی معاون زنان رئیسجمهور سؤال پرسیدهایم، چرا نشریه شما از ادبیاتی غیرمتعارف و بعضاً غیراخلاقی استفاده میکند؟ او در پاسخ میگوید: «بهخاطر آزادی بیان!»عبدالحمید محتشم دبیرکل انصار حزبالله نیز گفته یالثارات «هیچ اهانتی» به شهیندخت مولاوردی نکرده است و آن لفظ به معنای «زن بدزبان» است. گفتوگو با حسین اللهکرم که بهلحاظ فکری و اندیشهای سرمنشأ افکار و دیدگاه این گروه است بهدرک بهتر توهین نشریه یالثارات به معاون رئیسجمهور کمک میکند. اللهکرم اکنون دارای دکترای علوم سیاسی و استاد دانشگاه است.مشروح گفتوگوی «وقایع اتفاقیه» با دبیرکل سابق انصار حزبالله را بخوانید:آقای اللهکرم، چند روز پیش نشریه «یالثاراتالحسین» ارگان رسمی انصار حزبالله مطلب تند و البته توهینآمیزی را علیه خانم مولاوردی معاون رئیسجمهوری منتشر کرد. چرا انصار حزبالله چنین مطلبی را در نشریه خود منتشر کرده است؟
بهخاطر آزادی بیان. ما براساس آزادی بیان، اقدام به انتشار آن مطلب و دیدگاه کردیم.چرا از لفظ «سلیطه» برای بیان عقیده خود استفاده کردید؟
بهخاطر آزادی بیان؛ ما براساس آزادی بیان در نشریه خود به تحلیل موضوعی پرداختیم که نسبت به آن دغدغه داشتیم. به عقیده ما در چارچوب آزادی بیان مطرحکردن این موضوع هیچ اشکالی نداشت.آن لفظ در انتقاد غیرمؤدبانه نبود؟
مؤدبانه یا غیرمؤدبانهبودن لفظ استفادهشده در آن یادداشت را باید خواننده تشخیص دهد. بههرحال ما براساس تعریف آزادی بیان اقدام به انتشار مطلب کردیم.این تعریف آزادی بیان که مرتب بر آن تأکید میکنید، چیست؟
در خود آزادی بیان تعریفش وجود دارد.در آزادی بیان حریم شخصی افراد حفظ میشود. آیا این موارد رعایت شده است؟
ما هم حریم شخصی افراد را حفظ کردیم. آنچه در غرب شاهد هستیم ناشی از تضاد در تعریف آزادی بیان است. آزادی بیان غربی اجازه میدهد، به دین توهین شود. همگان دیدند که توهین به پیامبر اسلام، به وسیله کاریکاتور در نشریات مختلف غربی صورت گرفت و آن زمان برداشت غربیها این بود که ما براساس آزادی بیان گام برمیداریم. نظر من درباره آزادی بیان این نیست و من مخالف آزادی بیان به شکل غربی هستم. در اسلام تعریف آزادی بیان مشخص است.در اسلام حقالناس وجود دارد. به عقیده شما آیا الفاظ بهکار برده شده درباره خانم مولاوردی براساس آموزههای اسلامی بوده است؟
من به شما پیشنهاد میکنم متن را مطالعه کنید. بر اساس آموزههای اسلامی کسی توهین نکرده است. مسألهای داشتهایم و آن را مطرح کردهایم. بنابراین معتقدیم کاری که انجام دادهایم درست بوده است.فکر نمیکنید هیأت نظارت با شما برخورد کند؟
هیچ بعید نیست که دولت با ما برخورد کند. دولتی که به منتقدانش بیسواد میگوید، به آنها میگوید بروید به جهنم و ... . توهینهایی از این دست به منتقدان قطعاً نشانه برخورد است. حرفهایی که ما زدیم یکصدم توهینهای دولت هم نبود ما فقط جواب دادیم. بهنظر من دولت کنونی اجازه صحبت و اظهارنظر به منتقدان را نمیدهد. به عقیده من این دولت نمیتواند به مسأله خانم مولاوردی و بحث ما رسیدگی کند، چون این دولت معتقد به آزادی بیان نیست.بهتر نبود انصار حزبالله در نقدش از الفاظ بهتری استفاده میکرد؟
شما خودتان نشریه دارید به همین صورت با الفاظ بهتری پاسخ دهید.بههرحال شما هم نشریه دارید. استفاده از این الفاظ فضا را در آستانه انتخابات تندتر نمیکند؟
باید منتظر تندترشدن فضا باشید.یعنی قرار است انصار حزبالله حرکتی در آستانه انتخابات انجام دهد؟
ما که حزب سیاسی نیستیم که بخواهیم در انتخابات حضور داشته یا فهرست بدهیم. اینها به احزاب برمیگردد. ما یک گروه هستیم که براساس ارزشهای انقلاب اسلامی عمل میکنیم.پس چرا خودتان در همایش همگرایی اصولگرایان حضور پیدا کردید؟
ما همه جامعه اسلامی را اصولگرا میدانیم و مخالفان را غیراصولگرا میدانیم. بنابراین ما نمیخواهیم خودمان را جزو غیراصولگرایان یعنی مخالفان جامعه اسلامی قرار دهیم.پس اصلاحطلبان در تعریف شما چه کسانی هستند؟
اصلاحطلبی هم جزئی از اصولگرایی است. اگر هر اصولگرایی به سمت جزئی از خودش که همان اصلاحطلبی است، حرکت نکند، از بازتولید گفتمان انقلاب و ارزشها باز خواهد ایستاد.آیا انصار حزبالله از دهه 60 تاکنون خودش را اصلاح کرده است؟ آیا این گروه برای بازتولید ارزشهای انقلاب کاری انجام داده است؟
انصار حزبالله نگاه و دیدگاهش را براساس بیانیهها ارائه میدهد. وقتی که ارزشهای متعلق به جامعه سرمایهداری در ایران تولید شد مثل حرص و طمع و ثروت و ... ما هم نگاهی ارزشی به این مسائل داشتیم. وقتی دیدگاه لیبرالی مطرح شد ما هم نسبت به این دوره واکنش داشتیم و نقد کردیم. وقتی که در جامعه مسائل جدید رخ میدهد ما هم واکنش جدید خواهیم داشت.دعوت خانم مولاوردی به شرکت زنان مگر چه مسألهای است که باعث نگرانی شما شده است و واکنش نشان دادهاید؟
ما بههرحال در نشریه خود دلیل نگرانی را به تفصیل توضیح دادهایم. بههرحال اینها با این سروصداها دنبال مسأله جدیدی هستند.حضور زنان در انتخابات مگر اشکالی دارد؟
مگر شما مشکلی دارید؟
پرسش من این است که حضور گسترده زنان مگر مشکلی ایجاد میکند؟
به عقیده من سیاست مردانه و زنانه ندارد. زنانی که سیاستورز باشند میتوانند در عرصه حضور داشته باشند. این شمایید که باید پاسخ دهید چرا سیاست را مردانه و زنانه کردهاید.من روزنامهنگارم ولی میدانم که فقط از زنان دعوت شده که سهمی از فهرستهای انتخاباتی و کرسیهای مجلس را مطالبه کنند. مگر این درخواست اشکالی دارد؟
سیاست زن و مرد ندارد. دیدگاه انصار حزبالله کاملاً مشخص است. هرکسی میتواند در سیاست حضور داشته باشد ما با دیدگاهی که توسط دولت ارائه شده است مخالفیم.طبق اصول آزادی بیان چرا اجازه نمیدهید آنها حرفشان را بزنند؟
شما الان مدافع آن خانم هستید؟
من به عنوان خبرنگار سؤال میپرسم.شما از خود آن خانم دلیل این کارهایش را بپرسید، اما ما مشخصاً اعلام کردیم مخالف رویکردهای در پیش گرفتهشده از سوی آن خانم هستیم. ما بر اساس آزادی بیان حرفمان را زدیم. شما هم بر اساس آزادی بیان بروید با آن خانم صحبت کنید. این خانم میخواهد سیاستورزی را زنانه و مردانه کند. ما با حضور زنان مخالف نیستیم، با سر و صدا به این شکل مخالفیم. از خود آن خانم بپرسید که چرا این رفتار را دارد! بر اساس اصول آزادی بیان که شما هم از آن دم میزنید، ما حق داریم حرف بزنیم، آن خانم هم حق دارد حرف بزند.
بهخاطر آزادی بیان. ما براساس آزادی بیان، اقدام به انتشار آن مطلب و دیدگاه کردیم.چرا از لفظ «سلیطه» برای بیان عقیده خود استفاده کردید؟
بهخاطر آزادی بیان؛ ما براساس آزادی بیان در نشریه خود به تحلیل موضوعی پرداختیم که نسبت به آن دغدغه داشتیم. به عقیده ما در چارچوب آزادی بیان مطرحکردن این موضوع هیچ اشکالی نداشت.آن لفظ در انتقاد غیرمؤدبانه نبود؟
مؤدبانه یا غیرمؤدبانهبودن لفظ استفادهشده در آن یادداشت را باید خواننده تشخیص دهد. بههرحال ما براساس تعریف آزادی بیان اقدام به انتشار مطلب کردیم.این تعریف آزادی بیان که مرتب بر آن تأکید میکنید، چیست؟
در خود آزادی بیان تعریفش وجود دارد.در آزادی بیان حریم شخصی افراد حفظ میشود. آیا این موارد رعایت شده است؟
ما هم حریم شخصی افراد را حفظ کردیم. آنچه در غرب شاهد هستیم ناشی از تضاد در تعریف آزادی بیان است. آزادی بیان غربی اجازه میدهد، به دین توهین شود. همگان دیدند که توهین به پیامبر اسلام، به وسیله کاریکاتور در نشریات مختلف غربی صورت گرفت و آن زمان برداشت غربیها این بود که ما براساس آزادی بیان گام برمیداریم. نظر من درباره آزادی بیان این نیست و من مخالف آزادی بیان به شکل غربی هستم. در اسلام تعریف آزادی بیان مشخص است.در اسلام حقالناس وجود دارد. به عقیده شما آیا الفاظ بهکار برده شده درباره خانم مولاوردی براساس آموزههای اسلامی بوده است؟
من به شما پیشنهاد میکنم متن را مطالعه کنید. بر اساس آموزههای اسلامی کسی توهین نکرده است. مسألهای داشتهایم و آن را مطرح کردهایم. بنابراین معتقدیم کاری که انجام دادهایم درست بوده است.فکر نمیکنید هیأت نظارت با شما برخورد کند؟
هیچ بعید نیست که دولت با ما برخورد کند. دولتی که به منتقدانش بیسواد میگوید، به آنها میگوید بروید به جهنم و ... . توهینهایی از این دست به منتقدان قطعاً نشانه برخورد است. حرفهایی که ما زدیم یکصدم توهینهای دولت هم نبود ما فقط جواب دادیم. بهنظر من دولت کنونی اجازه صحبت و اظهارنظر به منتقدان را نمیدهد. به عقیده من این دولت نمیتواند به مسأله خانم مولاوردی و بحث ما رسیدگی کند، چون این دولت معتقد به آزادی بیان نیست.بهتر نبود انصار حزبالله در نقدش از الفاظ بهتری استفاده میکرد؟
شما خودتان نشریه دارید به همین صورت با الفاظ بهتری پاسخ دهید.بههرحال شما هم نشریه دارید. استفاده از این الفاظ فضا را در آستانه انتخابات تندتر نمیکند؟
باید منتظر تندترشدن فضا باشید.یعنی قرار است انصار حزبالله حرکتی در آستانه انتخابات انجام دهد؟
ما که حزب سیاسی نیستیم که بخواهیم در انتخابات حضور داشته یا فهرست بدهیم. اینها به احزاب برمیگردد. ما یک گروه هستیم که براساس ارزشهای انقلاب اسلامی عمل میکنیم.پس چرا خودتان در همایش همگرایی اصولگرایان حضور پیدا کردید؟
ما همه جامعه اسلامی را اصولگرا میدانیم و مخالفان را غیراصولگرا میدانیم. بنابراین ما نمیخواهیم خودمان را جزو غیراصولگرایان یعنی مخالفان جامعه اسلامی قرار دهیم.پس اصلاحطلبان در تعریف شما چه کسانی هستند؟
اصلاحطلبی هم جزئی از اصولگرایی است. اگر هر اصولگرایی به سمت جزئی از خودش که همان اصلاحطلبی است، حرکت نکند، از بازتولید گفتمان انقلاب و ارزشها باز خواهد ایستاد.آیا انصار حزبالله از دهه 60 تاکنون خودش را اصلاح کرده است؟ آیا این گروه برای بازتولید ارزشهای انقلاب کاری انجام داده است؟
انصار حزبالله نگاه و دیدگاهش را براساس بیانیهها ارائه میدهد. وقتی که ارزشهای متعلق به جامعه سرمایهداری در ایران تولید شد مثل حرص و طمع و ثروت و ... ما هم نگاهی ارزشی به این مسائل داشتیم. وقتی دیدگاه لیبرالی مطرح شد ما هم نسبت به این دوره واکنش داشتیم و نقد کردیم. وقتی که در جامعه مسائل جدید رخ میدهد ما هم واکنش جدید خواهیم داشت.دعوت خانم مولاوردی به شرکت زنان مگر چه مسألهای است که باعث نگرانی شما شده است و واکنش نشان دادهاید؟
ما بههرحال در نشریه خود دلیل نگرانی را به تفصیل توضیح دادهایم. بههرحال اینها با این سروصداها دنبال مسأله جدیدی هستند.حضور زنان در انتخابات مگر اشکالی دارد؟
مگر شما مشکلی دارید؟
پرسش من این است که حضور گسترده زنان مگر مشکلی ایجاد میکند؟
به عقیده من سیاست مردانه و زنانه ندارد. زنانی که سیاستورز باشند میتوانند در عرصه حضور داشته باشند. این شمایید که باید پاسخ دهید چرا سیاست را مردانه و زنانه کردهاید.من روزنامهنگارم ولی میدانم که فقط از زنان دعوت شده که سهمی از فهرستهای انتخاباتی و کرسیهای مجلس را مطالبه کنند. مگر این درخواست اشکالی دارد؟
سیاست زن و مرد ندارد. دیدگاه انصار حزبالله کاملاً مشخص است. هرکسی میتواند در سیاست حضور داشته باشد ما با دیدگاهی که توسط دولت ارائه شده است مخالفیم.طبق اصول آزادی بیان چرا اجازه نمیدهید آنها حرفشان را بزنند؟
شما الان مدافع آن خانم هستید؟
من به عنوان خبرنگار سؤال میپرسم.شما از خود آن خانم دلیل این کارهایش را بپرسید، اما ما مشخصاً اعلام کردیم مخالف رویکردهای در پیش گرفتهشده از سوی آن خانم هستیم. ما بر اساس آزادی بیان حرفمان را زدیم. شما هم بر اساس آزادی بیان بروید با آن خانم صحبت کنید. این خانم میخواهد سیاستورزی را زنانه و مردانه کند. ما با حضور زنان مخالف نیستیم، با سر و صدا به این شکل مخالفیم. از خود آن خانم بپرسید که چرا این رفتار را دارد! بر اساس اصول آزادی بیان که شما هم از آن دم میزنید، ما حق داریم حرف بزنیم، آن خانم هم حق دارد حرف بزند.
علی دورانی در گفتگو با فرارو مطرح کرد
فرارو- یک فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به ائتلاف اصولگرایان گفت: «شکل گیری این ائتلاف صرفا برای پیروزی در انتخابات و دوری از شکست است؛ چراکه به لحاظ گفتمانی اصولگرایان دچار اختلافاتی هستند و قرار نبوده میان آنها وحدت برقرار شود؛ بلکه وحدت صرفا بر روی لیست انتخاباتی است.»همایش ائتلاف اصولگرایان درحالی برگزار شد که برخی از چهرههای شاخص در آن غایب بودند و در مقابل چهرههای نزدیک به محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق در آن حضور به هم رساندند. از غایبان بزرگ این همایش میتوان به علی لاریجانی، ناطق نوری، کاظم جلالی، آیتالله یزدی و آیتالله مصباحیزدی اشاره کرد. در آنسو البته چهرههایی نظیر سیدمحمد حسینی، صادق خلیلیان، حمیدرضا حاجیبابایی، مسعود زریبافان، صادق محصولی، روحالله فروزنده، محمد ناظمیاردکانی و مهدی چمران که از یاران و نزدیکان محمود احمدینژاد به شمار میآیند، در این همایش حضور یافتند. در این همایش آیتالله موحدیکرمانی از احتمال وحدت رقیب بر سر نامزدی واحد در شهرستانها سخن گفت و تأکید کرد که اگر اصولگرایی در لیست قرار نگرفت، باید بپذیرد که کنار برود. حداد عادل سخنگوی ائتلاف اصولگرایان هم گفت که اگر کسی وحدت اصولگرایان را بشکند، باید هزینه آن را هم در این دنیا و هم در آخرت بدهد.نگرانی اصلی اصولگرایان از چیست؟
علی دورانی قائم مقام جمعیت پیشرفت و عدالت و فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو گفت: «انتخابات دو سر دارد که یک سر آن پیروزی و سر دیگر شکست است. مسلما شکل گیری ائتلاف میان اصولگرایان با هدف پیروزی در انتخابات و جلوگیری از شکست بوده است.»وی ادامه داد: «دولت فعلی، دولتی غیراصولگرا است و اصولگرایان نگران کرسی های مجلس هستند و به خصوص در شهر تهران که افراد سرشناس کاندیدا شده اند این نگرانی در میان اصولگریان وجود دارد که در برابر اعتدال گرایان و اصلاح طلبان شکست بخورند.»وی افزود: «شکل گیری این ائتلاف صرفا برای پیروزی در انتخابات و دوری از شکست است؛ چراکه به لحاظ گفتمانی اصولگرایان دچار اختلافاتی هستند و قرار نبوده میان آنها وحدت برقرار شود؛ بلکه وحدت صرفا بر روی لیست انتخاباتی است.»این فعال سیاسی اصولگرا اظهار کرد: «اکنون با شیخوخیت آیت الله موحدی کرمانی قرار است اصولگرایان صرفا برای شهر تهران به وحدت در لیست انتخاباتی برسند و این وحدت هم مربوط به شهرستان ها نمی شود.»قائم مقام جمعیت پیشرفت و عدالت اظهار کرد: «ما امیدواریم مکانیزم های رسیدن به این وحدت خوب و مناسب باشد و آقایان به قول های خود وفا کنند و ملاک گزینش ها شایسته سالاری باشد و نه سهمیه بندی.»وی با بیان اینکه آقای ذاکری به عنوان نماینده جمعیت پیشرفت و عدالت و نه شخص آقای قالیباف در همایش ائتلاف حضور داشته است گفت: «البته ما مقید به گفتمان آقای قالیباف هستیم اما ایشان نه عضو جمعیت هستند و نه در ساختار حزبی جمعیت حضور دارند.»دورانی درباره علل عدم حضور قالیباف یا نماینده ای از وی در همایش ائتلاف اصولگرایان گفت: «یکی از دلایل، کار اجرایی ایشان است که ممکن است ورود ایشان به عرصه انتخابات با این شائبه همراه شود که امکانات مجموعه تحت مسئولیت خود را در اختیار ائتلاف قرار داده است.»وی ادامه داد: «دوم اینکه ایشان اساسا تقسیم بندی های اصلاح طلب و اصولگرا را قبول ندارند و توجه ایشان صرفا به نیروهای حاضر در جبهه انقلاب است.»دورانی درباره عدم حضور لاریجانی در همایش ائتلاف که گفته شده به دلیل مشغله کاری است گفت: «من این توجیه را دقیق نمی دانم و به نظر می رسد ایشان در جمع بندی های سیاسی به این نتیجه رسیده اند که در ائتلاف حضور نداشته باشند وگرنه بحث وقت نداشتن درست نیست.»این فعال سیاسی اصولگرا درباره حضور نماینده ولایتی در همایش ائتلاف اصولگرایان گفت: «ما اساسا به حضور آقای ولایتی در ائتلاف اصولگرایان انتقاد داریم. آقای ولایتی چه آورده ای برای اصولگرایان خواهد داشت که باید در ائتلاف حضور داشته باشند؟ ایشان نه حزبی دارند و نه کمکی می توانند به ائتلاف بکنند و اتفاقا با توجه به عملکرد گذشته خود باعث شکاف در ائتلاف هم می شوند.» دورانی درباره حضور وزرا و نزدیکان احمدی نژاد در ائتلاف اصولگرایان گفت: «این موضوع از جمله انتقادهایی است که ما به ائتلاف وارد می دانیم. این اقدام کاملا اشتباه بود که بعد از شکل گیری ساختار ائتلاف، نزدیکان احمدی نژاد به آن اضافه شوند. به هر حال ما امیدواریم دیگر شاهد چنین موضوعاتی نباشیم.»دورانی در پاسخ به این سوال که آیا به نظر نمی رسد حضور نیروهای تندرو در ائتلاف اصولگرایان نسبت به دیگر طیف ها پررنگ تر است؟، گفت: «اگر منظور شما حضور بیشتر نیروها است، بله درست است. اگر همایش روز پنج شنبه هم بدون محوریت آیت الله موحدی کرمانی نبود ما در آن حضور نمی یافتیم. ایشان قول دادند که جمع بندی این ائتلاف بر اساس عدالت و شایسته سالاری باشد و لذا اگرچه تندروها در ترکیب ائتلاف دست بالا را دارند اما امیدواریم در جمع بندی این طور نباشد.»
علی دورانی قائم مقام جمعیت پیشرفت و عدالت و فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو گفت: «انتخابات دو سر دارد که یک سر آن پیروزی و سر دیگر شکست است. مسلما شکل گیری ائتلاف میان اصولگرایان با هدف پیروزی در انتخابات و جلوگیری از شکست بوده است.»وی ادامه داد: «دولت فعلی، دولتی غیراصولگرا است و اصولگرایان نگران کرسی های مجلس هستند و به خصوص در شهر تهران که افراد سرشناس کاندیدا شده اند این نگرانی در میان اصولگریان وجود دارد که در برابر اعتدال گرایان و اصلاح طلبان شکست بخورند.»وی افزود: «شکل گیری این ائتلاف صرفا برای پیروزی در انتخابات و دوری از شکست است؛ چراکه به لحاظ گفتمانی اصولگرایان دچار اختلافاتی هستند و قرار نبوده میان آنها وحدت برقرار شود؛ بلکه وحدت صرفا بر روی لیست انتخاباتی است.»این فعال سیاسی اصولگرا اظهار کرد: «اکنون با شیخوخیت آیت الله موحدی کرمانی قرار است اصولگرایان صرفا برای شهر تهران به وحدت در لیست انتخاباتی برسند و این وحدت هم مربوط به شهرستان ها نمی شود.»قائم مقام جمعیت پیشرفت و عدالت اظهار کرد: «ما امیدواریم مکانیزم های رسیدن به این وحدت خوب و مناسب باشد و آقایان به قول های خود وفا کنند و ملاک گزینش ها شایسته سالاری باشد و نه سهمیه بندی.»وی با بیان اینکه آقای ذاکری به عنوان نماینده جمعیت پیشرفت و عدالت و نه شخص آقای قالیباف در همایش ائتلاف حضور داشته است گفت: «البته ما مقید به گفتمان آقای قالیباف هستیم اما ایشان نه عضو جمعیت هستند و نه در ساختار حزبی جمعیت حضور دارند.»دورانی درباره علل عدم حضور قالیباف یا نماینده ای از وی در همایش ائتلاف اصولگرایان گفت: «یکی از دلایل، کار اجرایی ایشان است که ممکن است ورود ایشان به عرصه انتخابات با این شائبه همراه شود که امکانات مجموعه تحت مسئولیت خود را در اختیار ائتلاف قرار داده است.»وی ادامه داد: «دوم اینکه ایشان اساسا تقسیم بندی های اصلاح طلب و اصولگرا را قبول ندارند و توجه ایشان صرفا به نیروهای حاضر در جبهه انقلاب است.»دورانی درباره عدم حضور لاریجانی در همایش ائتلاف که گفته شده به دلیل مشغله کاری است گفت: «من این توجیه را دقیق نمی دانم و به نظر می رسد ایشان در جمع بندی های سیاسی به این نتیجه رسیده اند که در ائتلاف حضور نداشته باشند وگرنه بحث وقت نداشتن درست نیست.»این فعال سیاسی اصولگرا درباره حضور نماینده ولایتی در همایش ائتلاف اصولگرایان گفت: «ما اساسا به حضور آقای ولایتی در ائتلاف اصولگرایان انتقاد داریم. آقای ولایتی چه آورده ای برای اصولگرایان خواهد داشت که باید در ائتلاف حضور داشته باشند؟ ایشان نه حزبی دارند و نه کمکی می توانند به ائتلاف بکنند و اتفاقا با توجه به عملکرد گذشته خود باعث شکاف در ائتلاف هم می شوند.» دورانی درباره حضور وزرا و نزدیکان احمدی نژاد در ائتلاف اصولگرایان گفت: «این موضوع از جمله انتقادهایی است که ما به ائتلاف وارد می دانیم. این اقدام کاملا اشتباه بود که بعد از شکل گیری ساختار ائتلاف، نزدیکان احمدی نژاد به آن اضافه شوند. به هر حال ما امیدواریم دیگر شاهد چنین موضوعاتی نباشیم.»دورانی در پاسخ به این سوال که آیا به نظر نمی رسد حضور نیروهای تندرو در ائتلاف اصولگرایان نسبت به دیگر طیف ها پررنگ تر است؟، گفت: «اگر منظور شما حضور بیشتر نیروها است، بله درست است. اگر همایش روز پنج شنبه هم بدون محوریت آیت الله موحدی کرمانی نبود ما در آن حضور نمی یافتیم. ایشان قول دادند که جمع بندی این ائتلاف بر اساس عدالت و شایسته سالاری باشد و لذا اگرچه تندروها در ترکیب ائتلاف دست بالا را دارند اما امیدواریم در جمع بندی این طور نباشد.»
آمارها نشان میدهند نابرابری فرصتهای دستیابی جوانان به اشتغال، نه تنها باعث شکاف بیش از ۱۰ درصدی نرخ بیکاری استانها شده بلکه ۱.۳ میلیون نفر را هم مجبور کرده تا برای یافتن کار مهاجرت کنند.به گزارش خبرنگار مهر، یکی از راهکارهای جستجوی شغل این است که افراد به مناطق دیگر کوچ کنند. به عبارتی، اگر در منطقه ای از کشور بنا به دلایل جغرافیایی، طبیعی و یا حتی سرمایه گذاری های صورت گرفته؛ اوضاع بهتری برای اشتغال وجود دارد، برخی افراد مجبور می شوند از خانه و کاشانه خود کوچ و بعضا چند هزار کیلومتر راه را در جستجوی یک کار مناسب بپیمایند.در ایران به دلیل فاصله بیش از ۱۰ درصدی نرخ بیکاری بین استانها، این مسئله نمود دارد و معمولا بسیاری از جوانان جویای کار مناطق کمتر برخوردار مجبور می شوند برای آینده ای بهتر و جستجوی شغل به سایر مناطق کشور بروند. اینگونه می شود که می بینیم جوانانی از شمال کشور به مناطق نفت خیز جنوب می روند، افرادی از غرب و شرق کشور به امید کار بهتر راهی پایتخت و یا سایر کلانشهرها می شوند و این جریان ورود و خروج نیروی کار در شهرهای مختلف کشور ادامه دارد.البته به عقیده کارشناسان بازار کار، جا به جایی نیروی کار در بین مناطق مختلف کشور فی نفسه چیز بدی نیست و اصلا شاید مورد نیاز هم باشد. اینکه تلاش شود نیروی کار در منطقه خود بماند در نهایت باعث کمبود برخی تخصصها در یک منطقه و انباشت برخی تخصصها و مهارتها در سایر مناطق می شود.تهران؛ اَبَرشهری فقط برای کار
بنابراین اصل مهاجرت و کوچ نیروی کار برای جستجوی شغل پذیرفتنی است اما مسئله این است که سالها سیاست گذاری و تلاش دولتها نتوانسته منجر به توزیع عادلانه ثروت، موقعیتها و سرمایه گذاری ها در مناطق مختلف کشور شود. این می شود که در برخی مناطق کشور، جوانان زمینه ای برای کار ندارند و در برخی مناطق دیر، فرصت های بهتری در اختیار جوانان قرار می گیرد.کارشناسان می گویند وقتی بیش از ۱۰ درصد فاصله نرخ بیکاری بین استانها وجود دارد، یعنی اینکه سیاست گذاریها مناسب نبوده و باعث شده تا سرمایه گذاران برای حضور در منطقه ای از کشور رقابت کنند و برای حضور در بخشهای دیگر، تمایلی نشان ندهند، بنابراین در چنین فضایی، هیچ راهی غیر از مهاجرت و کوچ به ویژه برای جوانان فارغ التحصیل دانشگاه ها باقی نمی ماند.
بررسی ها نشان می دهد بیشترین میزان مهاجرت نیروی کار در ایران از مناطق کمتر برخوردار و یا خالی از موقعیت های شغلی به سمت کلانشهرها و مراکز اقتصادی و سیاسی کشور است، بنابراین باید گفت تهران یک زمینه بسیار مستعد برای ورود دائم و بدون توقف مهاجران به ویژه در بخش جستجو برای کار باشد.نتایج یک مطالعه در وزارت کار نشان می دهد کلانشهرها دارای جذابیت کششی برای ورود مهاجران بوده که برخی از دلایل آن به نقش و جایگاه کلانشهرها در جمعیت، تولید، اقتصاد، تامین نیروی کار، ارائه الگوهای سبک زندگی و مواردی از این دست برمی گردد.از سویی مهاجران با هدف به حداکثر رساندن منافع و بازده اقتصادی دست به مهاجرت شغلی می زنند و با وجود اینکه هزینه های زندگی در کلانشهرها بالا است اما مهاجران ترجیح می دهند به منظور دستیابی به درآمد و رفاه بیشتر اقدام به مهاجرت کنند.مهاجرپذیرترین شهرهای کشور
موضوع اشتغال و بیکاری نیروی کار در ایران یکی از مسائلی است که در چند دهه گذشته، بازار کار کشور را با خود درگیر کرده و هزاران نفر با هدف و رویای یافتن شغل و یا شغل بهتر و متعاقب آن دستیابی به سطح بالاتری از زندگی به ناچار اقامتگاه خود را ترک کرده و به شهرهای اطراف و یا کلانشهرها مهاجرت کنند.آمارها نشان می دهد یک سوم کل مهاجرت های صورت گرفته به کلانشهرهای ایران تنها به دلیل جستجوی شغل بوده و تهران به دلیل ویژگیهای خاص سیاسی و اقتصادی و تمرکز بسیاری از نیازهای روز زندگی، جذاب ترین و بهترین شهری است که مهاجران ترجیح می دهند برای کار به آنجا بروند.براساس آمارهای موجود و تحلیل های ارائه شده از سوی مرکز آمار وزارت کار، ۷۸.۱ درصد کل مهاجرت های صورت گرفته به کلانشهر ۸.۵ میلیون نفری تهران برای شغل بوده و در این بین ۱۴۳ درصد مهاجرتها به اصفهان، ۱۸.۳ درصد به اهواز، ۱۴.۲ درصد به تبریز، ۱۴.۵ درصد به شیراز، ۱۳.۲ درصد به قم، ۱۴.۴ درصد به کرج و ۱۹.۲ درصد هم به مشهد صرفا به دلیل شغل بوده است.مهاجرت برای کار حتی باعث افزایش نرخ بیکاری در کلانشهرهای کشور نیز شده و وزارت کار معتقد است اگر مهاجران جستجوی شغل در کلانشهرها را متوقف کنند، دستکم ۲ درصد از نرخ بیکاری در این شهرها کاسته می شود.به عنوان نمونه در صورت حل مسئله مهاجرت های شغلی در اصفهان نرخ بیکاری از ۱۴.۴ درصد به ۱۲.۸ درصد، در اهواز از ۲۵.۲ درصد به ۲۳.۷ درصد، تهران از ۱۳.۵ به ۱۱.۲ درصد و در تبریز نیز از ۱۳.۴ درصد به ۱۲.۵ درصد کاهش خواهد یافت، همچنین این کاهش در مورد شیراز از ۱۸.۳ درصد به ۱۶.۲ درصد، در قم از ۱۱.۶ به ۱۰ درصد، در کرج از ۱۷.۲ به ۱۳.۸ درصد و در مشهد نیز از ۱۱۰.۹ درصد تک رقمی شده و به ۸.۹ درصد کاهش مییابد.
بنابراین اصل مهاجرت و کوچ نیروی کار برای جستجوی شغل پذیرفتنی است اما مسئله این است که سالها سیاست گذاری و تلاش دولتها نتوانسته منجر به توزیع عادلانه ثروت، موقعیتها و سرمایه گذاری ها در مناطق مختلف کشور شود. این می شود که در برخی مناطق کشور، جوانان زمینه ای برای کار ندارند و در برخی مناطق دیر، فرصت های بهتری در اختیار جوانان قرار می گیرد.کارشناسان می گویند وقتی بیش از ۱۰ درصد فاصله نرخ بیکاری بین استانها وجود دارد، یعنی اینکه سیاست گذاریها مناسب نبوده و باعث شده تا سرمایه گذاران برای حضور در منطقه ای از کشور رقابت کنند و برای حضور در بخشهای دیگر، تمایلی نشان ندهند، بنابراین در چنین فضایی، هیچ راهی غیر از مهاجرت و کوچ به ویژه برای جوانان فارغ التحصیل دانشگاه ها باقی نمی ماند.
بررسی ها نشان می دهد بیشترین میزان مهاجرت نیروی کار در ایران از مناطق کمتر برخوردار و یا خالی از موقعیت های شغلی به سمت کلانشهرها و مراکز اقتصادی و سیاسی کشور است، بنابراین باید گفت تهران یک زمینه بسیار مستعد برای ورود دائم و بدون توقف مهاجران به ویژه در بخش جستجو برای کار باشد.نتایج یک مطالعه در وزارت کار نشان می دهد کلانشهرها دارای جذابیت کششی برای ورود مهاجران بوده که برخی از دلایل آن به نقش و جایگاه کلانشهرها در جمعیت، تولید، اقتصاد، تامین نیروی کار، ارائه الگوهای سبک زندگی و مواردی از این دست برمی گردد.از سویی مهاجران با هدف به حداکثر رساندن منافع و بازده اقتصادی دست به مهاجرت شغلی می زنند و با وجود اینکه هزینه های زندگی در کلانشهرها بالا است اما مهاجران ترجیح می دهند به منظور دستیابی به درآمد و رفاه بیشتر اقدام به مهاجرت کنند.مهاجرپذیرترین شهرهای کشور
موضوع اشتغال و بیکاری نیروی کار در ایران یکی از مسائلی است که در چند دهه گذشته، بازار کار کشور را با خود درگیر کرده و هزاران نفر با هدف و رویای یافتن شغل و یا شغل بهتر و متعاقب آن دستیابی به سطح بالاتری از زندگی به ناچار اقامتگاه خود را ترک کرده و به شهرهای اطراف و یا کلانشهرها مهاجرت کنند.آمارها نشان می دهد یک سوم کل مهاجرت های صورت گرفته به کلانشهرهای ایران تنها به دلیل جستجوی شغل بوده و تهران به دلیل ویژگیهای خاص سیاسی و اقتصادی و تمرکز بسیاری از نیازهای روز زندگی، جذاب ترین و بهترین شهری است که مهاجران ترجیح می دهند برای کار به آنجا بروند.براساس آمارهای موجود و تحلیل های ارائه شده از سوی مرکز آمار وزارت کار، ۷۸.۱ درصد کل مهاجرت های صورت گرفته به کلانشهر ۸.۵ میلیون نفری تهران برای شغل بوده و در این بین ۱۴۳ درصد مهاجرتها به اصفهان، ۱۸.۳ درصد به اهواز، ۱۴.۲ درصد به تبریز، ۱۴.۵ درصد به شیراز، ۱۳.۲ درصد به قم، ۱۴.۴ درصد به کرج و ۱۹.۲ درصد هم به مشهد صرفا به دلیل شغل بوده است.مهاجرت برای کار حتی باعث افزایش نرخ بیکاری در کلانشهرهای کشور نیز شده و وزارت کار معتقد است اگر مهاجران جستجوی شغل در کلانشهرها را متوقف کنند، دستکم ۲ درصد از نرخ بیکاری در این شهرها کاسته می شود.به عنوان نمونه در صورت حل مسئله مهاجرت های شغلی در اصفهان نرخ بیکاری از ۱۴.۴ درصد به ۱۲.۸ درصد، در اهواز از ۲۵.۲ درصد به ۲۳.۷ درصد، تهران از ۱۳.۵ به ۱۱.۲ درصد و در تبریز نیز از ۱۳.۴ درصد به ۱۲.۵ درصد کاهش خواهد یافت، همچنین این کاهش در مورد شیراز از ۱۸.۳ درصد به ۱۶.۲ درصد، در قم از ۱۱.۶ به ۱۰ درصد، در کرج از ۱۷.۲ به ۱۳.۸ درصد و در مشهد نیز از ۱۱۰.۹ درصد تک رقمی شده و به ۸.۹ درصد کاهش مییابد.
میگویند، ناشر و تهیهکنندهی یک آلبوم موسیقی، شیرازهای در میان سایر عوامل تولید آن است؛ اما چرا وقتی در ایران آلبوم برگزیدهی سال معرفی میشود، جایزهی آن به ناشر داده نمیشود؟
به گزارش ایسنا، «آلبوم برگزیدهی سال» جایزهای است که در بسیاری از فستیوالهای موسیقی دنیا به دستاندرکاران یک آلبوم موفق اهدا میشود. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و در جشنهای خصوصی که در طول سال برگزار میشود، معمولا بخشی هم با عنوان «جایزه آلبوم برگزیدهی سال» وجود دارد. جایزهای که اهدای آن در ایران تفاوت عمدهای با دیگر فستیوالهای موسیقی در دنیا دارد.جشن خانه موسیقی، جشن سالانهی «موسیقی ما» و امسال هم سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر هر کدام بهصورت جداگانه، بخشی را در نظر گرفتهاند که به اهدای جایزهی بهترین آلبوم سال در ژانرهای مختلف اختصاص دارد. با این تفاوت که در همهی فستیوالهای دنیا، این جایزه به ناشر و تهیهکنندهی اثر داده میشود، اما در ایران این جایزه متعلق به آهنگساز است.
«گِرَمی» که یکی از معتبرترین جوایز موسیقی دنیا است، در یکی از بخشهای اصلیاش «جایزهی آلبوم سال» را گنجانده است و این جایزه به تهیهکننده، مجموعهی هنرمندان اصلی، هنرمندان همکار و مسؤول میکس و مسترینگ اختصاص پیدا میکند.فستیوال «ومکس» نیز «جایزهی آلبوم سال» خود را به ناشر اهدا میکند، اما در جشنوارههای ایرانی، این جایزه به شخص آهنگساز اهدا میشود.افشین معصومی در اینباره با اعتقاد به اینکه اهدای جایزه به ناشر در ایران تقریبا نشدنی است، توضیح داد: هویتی که ناشر در ایران دارد با هویت ناشران دنیا متفاوت است؛ در همهی دنیا ناشر موسیقی یکجور استعدادیاب و سرمایهگذار است و اثر موسیقی را با رنگ و لعابی که مد نظر خودش است، منتشر میکند؛ اما در ایران و در بسیاری از آثار موسیقی، ناشر صرفا یک پخشکننده است.مدیر انتشارات «نغمهحصار» گفت: در ایران روند تولید آلبوم موسیقی معمولا اینگونه است که یک آهنگساز صفر تا صد کارهای مربوط به اثر را خودش انجام میدهد و آن را برای انتشار به ناشر میسپارد. در واقع مرزها در چنین روندی خیلی مشخص نیست.این تهیهکنندهی موسیقی ادامه داد: اگر قرار باشد جایزهی آلبوم سال به نحوی حرفهای در ایران اهدا شود، باید یک مرحله کارشناسی هم وجود داشته باشد، تا ببینیم تهیهکننده چقدر در تولید اثر نقش داشته است.معصومی معتقد است: سالهاست که روند تولید اثر در ایران برعکس شده است. در واقع ناشر نشسته تا آهنگساز اثر را برایش بیاورد. این در حالی است که تهیهکنندهی موسیقی نیاز جامعه را بیشتر از آهنگساز تشخیص میدهد و مسائلی هست که صرفا تهیهکننده به آنها واقف است. خیلی وقتها که میبینید اثری در جامعه با اقبال مواجه نمیشود، دلیلش همین است.اما رییس هیئت مدیرهی مجمع ناشران آثار شنیداری در این زمینه اعتقاد دیگری دارد.بابک چمنآرا دربارهی اضافه شدن بخش انتخاب آلبوم برگزیده به سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر گفت: اینکه چند مرجع و چند جشنواره در طول سال، آلبوم برگزیده را انتخاب میکنند، اتفاق بدی نیست. جشنوارهی فجر امسال هم برای پربارتر شدن، چنین بخشی را در نظر گرفته است. گنجاندن چنین بخشهایی در جشنواره یکی از سادهترین راهها برای پربار کردن جشنواره است و البته هیچ اشکالی هم ندارد.او دربارهی نحوهی اهدای جایزهی آلبوم سال نیز بیان کرد: جایزهی ترانهی برتر، قطعهی برتر و ... در همهی فستیوالهای دنیا به شخص هنرمند اهدا میشود، اما جایزهی آلبوم سال فرآیند دیگری دارد. درست است که آهنگساز، ستون اصلی یک آلبوم موسیقی محسوب میشود، اما عوامل دیگری مثل گرافیست، عکاس، خواننده، ترانهسرا، نوازنده و ... هم در آن اثر همکاری کردهاند که تهیهکننده آنها را کنار یکدیگر قرار داده است.
مدیر مرکز موسیقی «بتهوون» افزود: اینکه جایزهی آلبوم سال در ایران به جای تهیهکننده، به آهنگساز داده میشود، بهخاطر تعریف غلطی است که از ناشر و تهیهکننده در ایران وجود دارد. دلیلش هم این است که ناشران معمولا یک آلبوم نهایی را از هنرمند تحویل میگیرند و منتشر میکنند. در حالی که ناشر در همهی دنیا عوامل اجرایی را کنار یکدیگر قرار میدهد و شیرازهی اصلی در میان همهی آنهاست. در واقع همهی عوامل تولید با ناشر در ارتباط اند.چمنآرا اظهار کرد: در تعدادی از جشنهای خصوصی در ایران که از روی فستیوالهای خارجی الگوبرداری کردهاند، این جایزه را به آهنگساز اهدا میکنند، در حالی که متعلق به ناشر است. «گرمی»، «ومکس» و «بیلبورد» چنین قاعدهای دارند.او همچنین گفت: این موضوع در فستیوالهای فیلم هم صدق میکند و جایزهی بهترین فیلم همیشه متعلق به تهیهکننده است. اهدای جایزهی آلبوم سال به آهنگساز، یک الگوی اشتباه بابشده در ایران است که هر وقت هم به آن اعتراض کردهایم، مسؤولان جشنوارهها آن را به دورههای بعد موکول کردهاند.این تهیهکنندهی موسیقی یادآوری کرد: این موضوع را در نظر داشته باشید که هر وقت اتفاق بدی برای یک آلبوم میافتد، هیچ کسی با عوامل آن اثر مثل خواننده و آهنگساز کاری ندارد و همه یکراست سراغ ناشر اثر میروند. در واقع، مسؤولیت و تعهد در قبال اثر را ناشر بر دوش میکشد. بنابراین باید درباره جایزه هم فکری شود.سخنگوی کانون ناشران خانهی موسیقی دربارهی بخش جایزهی سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر نیز توضیح داد: مسؤولان جشنوارهی امسال نیز چنین بخشی را برای جشنواره در نظر گرفتهاند و امیدوارم آنها در اهدای جایزهی آلبوم سال، حقوق ناشر را در نظر بگیرند.این در حالی است که رضا مهدوی معتقد است: این اتفاق فقط درباره موسیقی رخ نمیدهد، در زمینهی کتاب نیز خیلی وقتها کتابهای برتر انتخاب میشوند، بدون اینکه جایزهای به ناشر بدهند و در واقع همهچیز را برای مولف در نظر میگیرند. این موضوعی است که باعث ایجاد بیانگیزگی در ناشر میشود.مدیر انتشارات «راوی آذر کیمیا» اظهار کرد: از آنجا که جامعهی موسیقی ما همیشه ذلیل بوده است، موسیقیدانانی که بهعنوان داور در جشنوارهها و مسابقات حضور پیدا میکنند، میخواهند همواره هوای شاگردان و هواداران خود را داشته باشند. به شخصه هیچکدام از این انتخابها را چه در بخش خصوصی و چه دولتی قبول نداشتهام، زیرا فکر میکنم که با غرضورزی همراهاند. انتخاب هنرمند برگزیده، آلبوم برگزیده و ... هنوز در کشور ما خیلی زود است، هنوز به آن بضاعت فرهنگی و علمی نرسیدهایم تا بتوانیم چشم را روی علاقهی شخصیمان ببندیم.این تهیهکنندهی موسیقی ادامه داد: ناشر میتواند یک اثر را به برند تبدیل کند. هنرمند هرقدر هم که توانایی داشته باشد، اگر اثرش جلد، طراحی، گرافیک و تبلیغ مناسبی نداشته باشد، موفق نخواهد شد. ما در ایران چند شرکت موسیقی دارای وزن داریم که این کار را انجام میدهند. من خودم در زمینهی انتشار آثار آلبوم اولیها فعالیت میکنم و از میان 10 اثری که منتشر میکنم، ششادیکی از آنها چهره باشد.این کارشناس حوزه موسیقی بیان کرد: خیلی از هنرمندان مطرح، خودشان معتقدند که ناشر کار زیادی برای آنها انجام نمیدهد و میگویند، ناشر که کارهای نیست، فقط آلبوم را جلد کرده است. وقتی چنین نگاهی وجود داشته باشد، قطعا نقش ناشر کمرنگ میشود. ناشر هم درپی این کمرنگ شدن، بیانگیزه میشود و به سمت فعالیت صحنهای میرود تا برایش سودآور باشد. دو سال پیش، دفتر موسیقی وزارت ارشاد به هنرمند گفت که خودش میتواند بیاید و برای آثارش مجوز بگیرد، بعد شرکت پیدا کند که خودشان فهمیدند اشتباه کردهاند. وزارت ارشاد خودش با آن حرکت، ناشر را بیاعتبار کرد.او دربارهی بخش جایزهی سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر نیز گفت: باید بگذاریم این دوستان جشنواره را برگزار کنند. الان زمان مناسبی برای نقد نیست. افراد شناختهشده و دارای وزنی برای داوری آثار انتخاب شدهاند. باید نتیجه را ببینیم و اینکه جشنواره چه امکانی را برای آلبوم برگزیده در نظر میگیرد.
به گزارش ایسنا، «آلبوم برگزیدهی سال» جایزهای است که در بسیاری از فستیوالهای موسیقی دنیا به دستاندرکاران یک آلبوم موفق اهدا میشود. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و در جشنهای خصوصی که در طول سال برگزار میشود، معمولا بخشی هم با عنوان «جایزه آلبوم برگزیدهی سال» وجود دارد. جایزهای که اهدای آن در ایران تفاوت عمدهای با دیگر فستیوالهای موسیقی در دنیا دارد.جشن خانه موسیقی، جشن سالانهی «موسیقی ما» و امسال هم سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر هر کدام بهصورت جداگانه، بخشی را در نظر گرفتهاند که به اهدای جایزهی بهترین آلبوم سال در ژانرهای مختلف اختصاص دارد. با این تفاوت که در همهی فستیوالهای دنیا، این جایزه به ناشر و تهیهکنندهی اثر داده میشود، اما در ایران این جایزه متعلق به آهنگساز است.
«گِرَمی» که یکی از معتبرترین جوایز موسیقی دنیا است، در یکی از بخشهای اصلیاش «جایزهی آلبوم سال» را گنجانده است و این جایزه به تهیهکننده، مجموعهی هنرمندان اصلی، هنرمندان همکار و مسؤول میکس و مسترینگ اختصاص پیدا میکند.فستیوال «ومکس» نیز «جایزهی آلبوم سال» خود را به ناشر اهدا میکند، اما در جشنوارههای ایرانی، این جایزه به شخص آهنگساز اهدا میشود.افشین معصومی در اینباره با اعتقاد به اینکه اهدای جایزه به ناشر در ایران تقریبا نشدنی است، توضیح داد: هویتی که ناشر در ایران دارد با هویت ناشران دنیا متفاوت است؛ در همهی دنیا ناشر موسیقی یکجور استعدادیاب و سرمایهگذار است و اثر موسیقی را با رنگ و لعابی که مد نظر خودش است، منتشر میکند؛ اما در ایران و در بسیاری از آثار موسیقی، ناشر صرفا یک پخشکننده است.مدیر انتشارات «نغمهحصار» گفت: در ایران روند تولید آلبوم موسیقی معمولا اینگونه است که یک آهنگساز صفر تا صد کارهای مربوط به اثر را خودش انجام میدهد و آن را برای انتشار به ناشر میسپارد. در واقع مرزها در چنین روندی خیلی مشخص نیست.این تهیهکنندهی موسیقی ادامه داد: اگر قرار باشد جایزهی آلبوم سال به نحوی حرفهای در ایران اهدا شود، باید یک مرحله کارشناسی هم وجود داشته باشد، تا ببینیم تهیهکننده چقدر در تولید اثر نقش داشته است.معصومی معتقد است: سالهاست که روند تولید اثر در ایران برعکس شده است. در واقع ناشر نشسته تا آهنگساز اثر را برایش بیاورد. این در حالی است که تهیهکنندهی موسیقی نیاز جامعه را بیشتر از آهنگساز تشخیص میدهد و مسائلی هست که صرفا تهیهکننده به آنها واقف است. خیلی وقتها که میبینید اثری در جامعه با اقبال مواجه نمیشود، دلیلش همین است.اما رییس هیئت مدیرهی مجمع ناشران آثار شنیداری در این زمینه اعتقاد دیگری دارد.بابک چمنآرا دربارهی اضافه شدن بخش انتخاب آلبوم برگزیده به سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر گفت: اینکه چند مرجع و چند جشنواره در طول سال، آلبوم برگزیده را انتخاب میکنند، اتفاق بدی نیست. جشنوارهی فجر امسال هم برای پربارتر شدن، چنین بخشی را در نظر گرفته است. گنجاندن چنین بخشهایی در جشنواره یکی از سادهترین راهها برای پربار کردن جشنواره است و البته هیچ اشکالی هم ندارد.او دربارهی نحوهی اهدای جایزهی آلبوم سال نیز بیان کرد: جایزهی ترانهی برتر، قطعهی برتر و ... در همهی فستیوالهای دنیا به شخص هنرمند اهدا میشود، اما جایزهی آلبوم سال فرآیند دیگری دارد. درست است که آهنگساز، ستون اصلی یک آلبوم موسیقی محسوب میشود، اما عوامل دیگری مثل گرافیست، عکاس، خواننده، ترانهسرا، نوازنده و ... هم در آن اثر همکاری کردهاند که تهیهکننده آنها را کنار یکدیگر قرار داده است.
مدیر مرکز موسیقی «بتهوون» افزود: اینکه جایزهی آلبوم سال در ایران به جای تهیهکننده، به آهنگساز داده میشود، بهخاطر تعریف غلطی است که از ناشر و تهیهکننده در ایران وجود دارد. دلیلش هم این است که ناشران معمولا یک آلبوم نهایی را از هنرمند تحویل میگیرند و منتشر میکنند. در حالی که ناشر در همهی دنیا عوامل اجرایی را کنار یکدیگر قرار میدهد و شیرازهی اصلی در میان همهی آنهاست. در واقع همهی عوامل تولید با ناشر در ارتباط اند.چمنآرا اظهار کرد: در تعدادی از جشنهای خصوصی در ایران که از روی فستیوالهای خارجی الگوبرداری کردهاند، این جایزه را به آهنگساز اهدا میکنند، در حالی که متعلق به ناشر است. «گرمی»، «ومکس» و «بیلبورد» چنین قاعدهای دارند.او همچنین گفت: این موضوع در فستیوالهای فیلم هم صدق میکند و جایزهی بهترین فیلم همیشه متعلق به تهیهکننده است. اهدای جایزهی آلبوم سال به آهنگساز، یک الگوی اشتباه بابشده در ایران است که هر وقت هم به آن اعتراض کردهایم، مسؤولان جشنوارهها آن را به دورههای بعد موکول کردهاند.این تهیهکنندهی موسیقی یادآوری کرد: این موضوع را در نظر داشته باشید که هر وقت اتفاق بدی برای یک آلبوم میافتد، هیچ کسی با عوامل آن اثر مثل خواننده و آهنگساز کاری ندارد و همه یکراست سراغ ناشر اثر میروند. در واقع، مسؤولیت و تعهد در قبال اثر را ناشر بر دوش میکشد. بنابراین باید درباره جایزه هم فکری شود.سخنگوی کانون ناشران خانهی موسیقی دربارهی بخش جایزهی سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر نیز توضیح داد: مسؤولان جشنوارهی امسال نیز چنین بخشی را برای جشنواره در نظر گرفتهاند و امیدوارم آنها در اهدای جایزهی آلبوم سال، حقوق ناشر را در نظر بگیرند.این در حالی است که رضا مهدوی معتقد است: این اتفاق فقط درباره موسیقی رخ نمیدهد، در زمینهی کتاب نیز خیلی وقتها کتابهای برتر انتخاب میشوند، بدون اینکه جایزهای به ناشر بدهند و در واقع همهچیز را برای مولف در نظر میگیرند. این موضوعی است که باعث ایجاد بیانگیزگی در ناشر میشود.مدیر انتشارات «راوی آذر کیمیا» اظهار کرد: از آنجا که جامعهی موسیقی ما همیشه ذلیل بوده است، موسیقیدانانی که بهعنوان داور در جشنوارهها و مسابقات حضور پیدا میکنند، میخواهند همواره هوای شاگردان و هواداران خود را داشته باشند. به شخصه هیچکدام از این انتخابها را چه در بخش خصوصی و چه دولتی قبول نداشتهام، زیرا فکر میکنم که با غرضورزی همراهاند. انتخاب هنرمند برگزیده، آلبوم برگزیده و ... هنوز در کشور ما خیلی زود است، هنوز به آن بضاعت فرهنگی و علمی نرسیدهایم تا بتوانیم چشم را روی علاقهی شخصیمان ببندیم.این تهیهکنندهی موسیقی ادامه داد: ناشر میتواند یک اثر را به برند تبدیل کند. هنرمند هرقدر هم که توانایی داشته باشد، اگر اثرش جلد، طراحی، گرافیک و تبلیغ مناسبی نداشته باشد، موفق نخواهد شد. ما در ایران چند شرکت موسیقی دارای وزن داریم که این کار را انجام میدهند. من خودم در زمینهی انتشار آثار آلبوم اولیها فعالیت میکنم و از میان 10 اثری که منتشر میکنم، ششادیکی از آنها چهره باشد.این کارشناس حوزه موسیقی بیان کرد: خیلی از هنرمندان مطرح، خودشان معتقدند که ناشر کار زیادی برای آنها انجام نمیدهد و میگویند، ناشر که کارهای نیست، فقط آلبوم را جلد کرده است. وقتی چنین نگاهی وجود داشته باشد، قطعا نقش ناشر کمرنگ میشود. ناشر هم درپی این کمرنگ شدن، بیانگیزه میشود و به سمت فعالیت صحنهای میرود تا برایش سودآور باشد. دو سال پیش، دفتر موسیقی وزارت ارشاد به هنرمند گفت که خودش میتواند بیاید و برای آثارش مجوز بگیرد، بعد شرکت پیدا کند که خودشان فهمیدند اشتباه کردهاند. وزارت ارشاد خودش با آن حرکت، ناشر را بیاعتبار کرد.او دربارهی بخش جایزهی سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر نیز گفت: باید بگذاریم این دوستان جشنواره را برگزار کنند. الان زمان مناسبی برای نقد نیست. افراد شناختهشده و دارای وزنی برای داوری آثار انتخاب شدهاند. باید نتیجه را ببینیم و اینکه جشنواره چه امکانی را برای آلبوم برگزیده در نظر میگیرد.