گزیده ها قسمت – 3 . 14 دی -94
بررسی چرایی افزایش میزان جعل و کلاهبرداری
فرارو- کلاهبرداری در کشور زیاد شدهاست. نیروی انتظامی میگوید با وجود هشدارهای زیاد به مردم کلاهبرداری بهصورتهای مختلف رو به افزایش دارد. معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی ناجا گفته آمارها نشان میدهد جعل و کلاهبرداری 15 درصد رشد داشتهاست.
به گزارش فرارو، افزایش کلاهبرداری دور از ذهن نیست. بارها از اینور و آنور درباره کلاهبرداریهای کوچک و بزرگ که سر خودمان یا دیگران آمده شنیدهایم.
بیشترین این کلاهبرداریها به کلاهبرداری از طریق تلفن مربوط میشود. به گفته فریدون رهبریان -. معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی- این نوع کلاهبرداری شایعترین است و 28 درصد انواع کلاهبرداریها را به خود اختصاص میدهد.
رهبریان فروش مال دیگری و کلاهبرداری از طریق امور بازرگانی و تجاری را نیز با 27 و 15 درصد رتبه دوم و سوم در کلاهبرداری معرفی کردهاست.
انواع مختلف کلاهبرداری البته مجازاتهایی هم دارد؛ مجازاتهایی از حبس کوتاه و بلندمدت تا انفصال دائمی از هر نوع خدمات دولتی. همچنین جریمه مالی به اندازه مالِ کلاهبرداری شده هم جزو مجازاتها برای کلاهبرداریهای سنگین است.
با اینحال افزایش کلاهبرداری مسئولان را نگران کردهاست. آنها معتقدند مردم باید بیشتر از اینها مراقب باشند.
اما جدای از هشدارها درمورد انواع کلاهبرداری و کماحتیاطی افراد، چه دلایلی به طور ریشهایتر کلاهبرداری را در کشور زیاد کردهاند؟ آیا ما به مشکلاتی اقتصادی روبروییم؟ آیا اخلاق تضعیف شده؟ و یا آیا نهادهای اجتماعی بهدرستی کار نمیکنند؟
فقدان حاکمیت قانون
دکتر حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه در گفتگو با فرارو اظهار کرد: در هر جامعهای که در آن فقر و رکود زیاد باشد، این دست از اقدامات نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
وی همچنین با اشاره به ضعف قانون در ادامه گفت: افزایش کلاهبرداری و جعل در جامعه ما هم به عمق و طول رکود اقتصادی بازمیگردد و هم در کنار آن به حاکمیت قانون در جامعه مربوط میشود.
راغفر در اینباره توضیح داد: اگر برخورد قاطع با موارد اولیه در حوزه کلاهبرداری را نداشته باشیم زمینهها برای این نوع از اقدامات افزایش پیدا خواهد کرد.
این اقتصاددان همچنین ادامه داد: فردی که در این شرایط زندگی کند بهخاطر پاداشی که در پی کلاهبرداری میتواند کسب کند و با توجه به ضعف قانون ترغیب میشود که از راههای غیرقانونی به آنچه میخواهد برسد.
دکتر راغفر در پاسخ به این سئوال که چرا کلاهبرداری در همه اقشار و سنین دیده میشود توضیح داد: کلاهبرداری میتواند تبدیل به یک اپیدمی شود. وقتی هزینه انجام کلاهبرداری برای مرتکبین به آن کم شود و وقتی این کلاهبرداریها مدتزمان زیادی در جامعه وجود داشته باشد به مرور تبدیل به یک فرهنگ و هنجار خواهد شد.
این استاد دانشگاه تهران در ادامه اظهار کرد: افراد جوانتر نیز که در پی رسیدن به خواستههایشان هستند در پی اینکه کلاهبرداری به یک اپیدمی تبدیل شده این هنجار را اتخاذ میکنند.
وی با ذکر مثالی ادامه داد: مثلا دوبله پارک کردن یک حرکت غیرقانونی است. اما از آنجایی که به مرور افراد آن را انجام دادهاند تبدیل به یک اپیدمی شده و همه بهراحتی این بیقانونی را اجرا میکنند.
این اقتصاددان با تاکید بر نقش اقتصاد و ارتباط آن با هنجارشدن کلاهبرداری گفت: در رابطه با کلاهبرداری نقش اقتصاد تعیینکننده است، چرا که بسیاری از هنجارها با شاخص اقتصادی تعریف میشوند. مثلا اگر یک فرد را موفق بدانیم درواقع او موفقیتی اقتصادی دارد.
راغفر ادامه داد: در همین راستا ما یک جامعه مصرفی داریم چون مردم با مصرف خود را معرفی میکنند. مصرف دلیل افراد برای ارتباط با یکدیگر شده و فرد موفق خودش را از این طریق ثابت میکند.
حسین راغفر در انتها گفت: در برابر این افرادی که نتوانستهاند به این الگوی مصرف برسند میخواهند به هر طریقی که شده خود را به آن برسانند و همین مصرفگرایی در نهایت ترغیبکننده کلاهبرداری خواهد شد و محرکهای اصلی افراد برای دستیابی به ثروت و شاخص و رفتاد اقتصادی را تشکیل میدهد.
کلاهبرداری را یاد میگیریم!
اما گذشته از ابعاد اقتصادی در افزایش کلاهبرداری جامعهشناسان به نقش جامعه اشاره کردهاند. یک جامعهشناس در همین رابطه به فرارو گفت: "یادگیری" کلاهبرداری از سیستم اجتماعی منجر به افزایش آن شدهاست.
امانالله قراییمقدم گفت: ما بحثی در جامعهشناسی و از طرف مکتب شیکاگو داریم که میگوید در جاییکه آسیب وجود دارد، آسیبها از طریق یادگیری شکل خواهند گرفت. ما میبینیم که مردم ما نیز کلاهبرداری، رشوه، رانت و غیره را از یکدیگر میآموزند.
این جامعهشناس در ادامه توضیح داد: یکی از دلایلی که منجر شده یادگیری کلاهبرداری زیاد شود، نظارتِ کم بر این مسئله است. در پی این نظارتِ کم تعداد زیادی از مردم نیز جرات کلاهبرداری به خود خواهند داد.
وی با اشاره به اختلاس و کلاهبرداریهای مالی از جانب شخصیتهای دولتی و شناختهشده در سالهای اخیر ادامه داد: ما در مدت اخیر بارها شاهد این بودیم که افرادی دولتی و شناخته شده دست به اختلاس و سرقت و جعل مدارک مالی کردند. آیا در جامعهای که چنین شرایطی حاکم است نباید از مردم انتظار داشت که بیاموزند؟
قرایی مقدم تصریح کرد: این در حالی است که در کشورهایی همچون ژاپن کلاهبرداری و رشوه جایگاهی ندارد. وزیر اقتصاد ژاپن به دلیل اینکه کارمندش رشوه گرفته بود خودکشی کرد.
این استاد دانشگاه همچنین به دلایل دیگر افزایش کلاهبرداری اشاره کرده و گفت: مسائل اخلاقی، آموزشِ ضعیف، فقر و غیره نیز در افزایش کلاهبرداری موثرند. اما در نهایت نقش قانون تایینکنندهاست. این قانون است که باید اخلاقیات را هدایت کند.
قرایی مقدم با اشاره به نظریات جامعهشناسی تاکید کرد: برخی نظریهپردازان جهان را به سه دوره با ذهنیت عقلانی، ذهنیت معنویت یا شهودی و ذهنیت مادیات و حسیات تقسیم میکنند.
این جامعهشناس در ادامه توضیح داد: در حال حاضر ما در جهانی با ذهنیت مادی قرار گرفتهایم؛ جهانی که من نامِ آن را شیء پروری میگذارم. هدف افراد در این جهان شیء و یا پول است. افراد شخصیتشان را با مادیاتشان تعیین میکنند.
وی تصریح کرد: بنابراین در این جهانی که مادیات حرف اول را میزند رسیدن به آن از هر راهی مانند کلاهبرداری امکانپذیر است. اما تفاوت ایران با سایر کشورها در این امر چیست؟ تفاوت در این است که در ایران قانون ضعیف عمل میکند اما در کشورهای دیگر قانون حواسش به مسائل اخلاقی است.
دو اعدام، ١٥ سال حبس و شلاق، مجازات مردان جوان و زنی است که با همدستی یکدیگر شوهر زن را به قتل رساندند و جسدش را در بیابانی رها کردند.
به گزارش شرق، دو مرد جوان همراه دو پسر نوجوان و همسر مقتول وارد خانه شده و بعد از اینکه مرد جوان را با تکهلباسی خفه کردند، جسدش را به بیرون از خانه منتقل کرده و مدعی شدند از سرنوشت این مرد چیزی نمیدانند. آذرماه دو سال قبل زنی به نام زیبا به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد شوهرش گم شده است. او گفت: «شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و نیامده است». زمانی که مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند، جسدی را اطراف تهران پیدا کردند که مشخصاتش با فرد گمشده همخوانی داشت. وقتی هویت جسد تأیید شد، زیبا همسر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت؛ او گفت: من نمیدانم چه اتفاقی برای شوهرم افتاده است. او دو روز قبل از خانه خارج شد و دیگر نیامد. ادعای این زن درباره خروج شوهرش از خانه در حالی بود که کارشناسان بررسی صحنه جرم اعلام کردند مقتول جای دیگری به قتل رسیده و جسدش را به آن منطقه آوردهاند. از سوی دیگر، اضطراب و ترس شدید دختر ١٠ساله مقتول به مأموران این آگاهی را داد که او چیزی میداند و مسئلهای باعث ترسش شده است. بنابراین همسر مقتول را یک بار دیگر بازداشت کردند و در بازجوییها مشخص شد این زن با همدستی چهار پسر جوان مرتکب قتل شده و فرزندش هم شاهد این صحنهها بوده است. زن جوان گفت: مدتی قبل با مردی آشنا شدم که جوان خوبی بود. به خاطر اختلافاتی که با شوهرم داشتم، به این مرد علاقهمند شدم. من نمیتوانستم با او ازدواج کنم چون شوهرم حاضر نبود طلاقم دهد؛ به همین خاطر سیاوش، جوانی که با او رابطه داشتم، تصمیم گرفت شوهرم را به خاطر کارهایی که با من کرده تنبیه کند تا او از من جدا شود. شب حادثه سیاوش و برادرش سهراب به همراه دو دوستشان مسعود و مهدی، به خانه ما آمدند. شوهرم در خانه خوابیده بود و نفهمید فردی غریبه وارد خانه شده است؛ به همین دلیل آنها خیلی راحت با تکهلباسی که گوشه خانه بود، شوهرم را خفه کردند. هر چهار نفر در قتل نقش داشتند و قسمتهایی از لباس را که دور گردن او بود، کشیدند تا شوهرم خفه شود. بعد هم جسدش را از خانه بیرون بردند. با توجه به اعترافات این زن بود که مأموران سیاوش و سهراب و دو جوان دیگر را بازداشت کردند. سیاوش به پلیس گفت: از تلفن یکی از دوستانم، شماره زیبا را به دست آوردم و با او تماس گرفتم. اول رابطهمان در حد تلفنی بود اما بعد ارتباط ما بیشتر شد و من به این زن علاقهمند شدم. اصلا خبر نداشتم او شوهر دارد و دراینباره به من حرفی نزده بود تا اینکه یک روز به طور اتفاقی مقابل مدرسه دخترش فهمیدم او شوهر دارد؛ تا آن زمان فکر میکردم تنها زندگی میکند. تصمیم داشتم او را ترک کنم و برای مدتی هم این کار را کردم اما از آنجایی که مرتب با من تماس میگرفت و گریه میکرد و از آزارهای شوهرش میگفت، دلم سوخت و برگشتم. او میگفت شوهرش در سالهایی که با هم زندگی کردند، خیلی او را زجر داده است و طلاقش هم نمیدهد بههمیندلیل نمیتواند او را تحمل کند. متهم گفت: قرار بود ما با هم وارد خانه مقتول شویم و او را کتک بزنیم؛ اصلا قرار نبود کسی را بکشیم. به همین خاطر هم من اول با برادرم تماس گرفتم و به او گفتم میخواهم کسی را کتک بزنم. او هم دوستانش را آورد اما در خانه درگیر شدیم و قتل اتفاق افتاد.متهمان دیگر نیز این گفتهها را تأیید کردند
بهاینترتیب کیفرخواست علیه متهمان صادر شد و سیاوش و سهراب به همراه مهدی و مسعود، متهم به مشارکت در قتل شدند. همچنین زیبا متهم به معاونت در قتل و رابطه نامشروع با سیاوش هم شد. به این ترتیب پرونده به شعبه هشتم دادگاه شماره یک کیفری استان تهران فرستاده شد. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهمان را خواند، دختر مقتول بهعنوان تنها ولیدم در جایگاه حاضر شد و برای قاتلان پدرش درخواست قصاص کرد.او گفت از مادرش هم ناراحت است و نمیخواهد او را ببیند یا حتی با او صحبت کند و گذشت هم نمیکند. سپس عموی این دختر در جایگاه حاضر شد و بهعنوان قیم برادرزادهاش اعلام کرد تفاضل دیه را هم پرداخت میکند تا برادرزادهاش بتواند قاتلان پدرش را قصاص کند. وقتی نوبت به سیاوش رسید، او اتهام قتل را قبول کرد و گفت هرچند قتل کار او بوده اما کاملا اتفاقی بوده و او نمیخواسته است چنین کاری بکند. سپس نوبت به دیگر متهمان رسید و آنها هم از خود دفاع کردند. در پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات وارد شور شدند و سیاوش و مسعود، دو متهمی که بزرگسال بودند و مشارکت در قتل داشتند، را به قصاص محکوم کردند. همچنین سهراب و مهدی دو متهم دیگر که کمتر از ١٨ سال سن داشتند، با توجه به صلاحدید قضات، رسیدگی به اتهام آنها به دادگاه اطفال سپرده شد. زیبا متهم به معاونت در قتل نیز با تصمیم قضات به ١٥ سال حبس محکوم شد. همچنین سیاوش و زیبا که متهم به رابطه نامشروع هم شده بودند، با توجه به تصمیم دادگاه به ٩٩ ضربه شلاق محکوم شدند.
به گزارش شرق، دو مرد جوان همراه دو پسر نوجوان و همسر مقتول وارد خانه شده و بعد از اینکه مرد جوان را با تکهلباسی خفه کردند، جسدش را به بیرون از خانه منتقل کرده و مدعی شدند از سرنوشت این مرد چیزی نمیدانند. آذرماه دو سال قبل زنی به نام زیبا به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد شوهرش گم شده است. او گفت: «شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و نیامده است». زمانی که مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند، جسدی را اطراف تهران پیدا کردند که مشخصاتش با فرد گمشده همخوانی داشت. وقتی هویت جسد تأیید شد، زیبا همسر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت؛ او گفت: من نمیدانم چه اتفاقی برای شوهرم افتاده است. او دو روز قبل از خانه خارج شد و دیگر نیامد. ادعای این زن درباره خروج شوهرش از خانه در حالی بود که کارشناسان بررسی صحنه جرم اعلام کردند مقتول جای دیگری به قتل رسیده و جسدش را به آن منطقه آوردهاند. از سوی دیگر، اضطراب و ترس شدید دختر ١٠ساله مقتول به مأموران این آگاهی را داد که او چیزی میداند و مسئلهای باعث ترسش شده است. بنابراین همسر مقتول را یک بار دیگر بازداشت کردند و در بازجوییها مشخص شد این زن با همدستی چهار پسر جوان مرتکب قتل شده و فرزندش هم شاهد این صحنهها بوده است. زن جوان گفت: مدتی قبل با مردی آشنا شدم که جوان خوبی بود. به خاطر اختلافاتی که با شوهرم داشتم، به این مرد علاقهمند شدم. من نمیتوانستم با او ازدواج کنم چون شوهرم حاضر نبود طلاقم دهد؛ به همین خاطر سیاوش، جوانی که با او رابطه داشتم، تصمیم گرفت شوهرم را به خاطر کارهایی که با من کرده تنبیه کند تا او از من جدا شود. شب حادثه سیاوش و برادرش سهراب به همراه دو دوستشان مسعود و مهدی، به خانه ما آمدند. شوهرم در خانه خوابیده بود و نفهمید فردی غریبه وارد خانه شده است؛ به همین دلیل آنها خیلی راحت با تکهلباسی که گوشه خانه بود، شوهرم را خفه کردند. هر چهار نفر در قتل نقش داشتند و قسمتهایی از لباس را که دور گردن او بود، کشیدند تا شوهرم خفه شود. بعد هم جسدش را از خانه بیرون بردند. با توجه به اعترافات این زن بود که مأموران سیاوش و سهراب و دو جوان دیگر را بازداشت کردند. سیاوش به پلیس گفت: از تلفن یکی از دوستانم، شماره زیبا را به دست آوردم و با او تماس گرفتم. اول رابطهمان در حد تلفنی بود اما بعد ارتباط ما بیشتر شد و من به این زن علاقهمند شدم. اصلا خبر نداشتم او شوهر دارد و دراینباره به من حرفی نزده بود تا اینکه یک روز به طور اتفاقی مقابل مدرسه دخترش فهمیدم او شوهر دارد؛ تا آن زمان فکر میکردم تنها زندگی میکند. تصمیم داشتم او را ترک کنم و برای مدتی هم این کار را کردم اما از آنجایی که مرتب با من تماس میگرفت و گریه میکرد و از آزارهای شوهرش میگفت، دلم سوخت و برگشتم. او میگفت شوهرش در سالهایی که با هم زندگی کردند، خیلی او را زجر داده است و طلاقش هم نمیدهد بههمیندلیل نمیتواند او را تحمل کند. متهم گفت: قرار بود ما با هم وارد خانه مقتول شویم و او را کتک بزنیم؛ اصلا قرار نبود کسی را بکشیم. به همین خاطر هم من اول با برادرم تماس گرفتم و به او گفتم میخواهم کسی را کتک بزنم. او هم دوستانش را آورد اما در خانه درگیر شدیم و قتل اتفاق افتاد.متهمان دیگر نیز این گفتهها را تأیید کردند
بهاینترتیب کیفرخواست علیه متهمان صادر شد و سیاوش و سهراب به همراه مهدی و مسعود، متهم به مشارکت در قتل شدند. همچنین زیبا متهم به معاونت در قتل و رابطه نامشروع با سیاوش هم شد. به این ترتیب پرونده به شعبه هشتم دادگاه شماره یک کیفری استان تهران فرستاده شد. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهمان را خواند، دختر مقتول بهعنوان تنها ولیدم در جایگاه حاضر شد و برای قاتلان پدرش درخواست قصاص کرد.او گفت از مادرش هم ناراحت است و نمیخواهد او را ببیند یا حتی با او صحبت کند و گذشت هم نمیکند. سپس عموی این دختر در جایگاه حاضر شد و بهعنوان قیم برادرزادهاش اعلام کرد تفاضل دیه را هم پرداخت میکند تا برادرزادهاش بتواند قاتلان پدرش را قصاص کند. وقتی نوبت به سیاوش رسید، او اتهام قتل را قبول کرد و گفت هرچند قتل کار او بوده اما کاملا اتفاقی بوده و او نمیخواسته است چنین کاری بکند. سپس نوبت به دیگر متهمان رسید و آنها هم از خود دفاع کردند. در پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات وارد شور شدند و سیاوش و مسعود، دو متهمی که بزرگسال بودند و مشارکت در قتل داشتند، را به قصاص محکوم کردند. همچنین سهراب و مهدی دو متهم دیگر که کمتر از ١٨ سال سن داشتند، با توجه به صلاحدید قضات، رسیدگی به اتهام آنها به دادگاه اطفال سپرده شد. زیبا متهم به معاونت در قتل نیز با تصمیم قضات به ١٥ سال حبس محکوم شد. همچنین سیاوش و زیبا که متهم به رابطه نامشروع هم شده بودند، با توجه به تصمیم دادگاه به ٩٩ ضربه شلاق محکوم شدند.
قائم مقام ستاد معاینه فنی شهر تهران از مأموران پلیس درخواست کرد که خودروهای فاقد معاینه فنی را از طریق دوربینهای سطح شهر شناسایی کنند.به گزارش ایسنا، نواب حسینی منش صبح امروز در نشست خبری که به منظور تشریح عملکرد ستاد معاینه فنی شهر تهران برگزار شد، با بیان اینکه 14 مرکز معاینه فنی در شهر تهران فعال است، گفت: این مراکز میتوانند روزانه نسبت به انجام معاینات فنی 6000 خودرو اقدام کنند اما در حال حاضر تنها 1000 دستگاه خودرو به این مراکز مراجعه کردهاند.قائم مقام ستاد معاینه فنی پایتخت با بیان اینکه 17 میلیون خودرو در کشور تردد میکنند که 40 درصد از آنها زیر پنج سال عمر دارند ونیازی به معاینه فنی ندارند، گفت: 10 میلیون باقی مانده از خودروهای کشور باید به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند.وی با انتقاد از اظهارات رئیس پلیس راهور تهران در خصوص کاغذپارهخواندن برگه معاینه فنی گفت: معاینه فنی کاغذپاره نیست چرا که 18 تست مختلف بر روی آن انجام می گیرد.حسینی منش با بیان اینکه خودروسازان تنها دو سال خودروی خود را گارانتی میکنند و این مسئله بدین معناست که دو سال به خودروهای خود اطمینان دارند، گفت: این در حالی است که سن معاینه فنی پنج سال است و از نمایندگان مجلس درخواست میشود سن معاینه فنی را به دو سال کاهش دهند.وی با بیان اینکه تا اواخر دیماه سامانه یکپارچه معاینه فنی شهر تهران به سامانه سیمفا متصل میشوند، گفت: وزارت کشور قول داده است که همه مراکز فنی کشور همانند مراکز تهران به دوربین پلاکخوان وصل شوند و اطلاعات خودروها به صورت یکپارچه به سامانه وصل شوند.قائم مقام ستاد معاینه فنی پایتخت با بیان اینکه نباید توپ آلودگی هوا را به زمین سازمانهای مختلف انداخت، گفت: 10 میلیون خودرو نیازمند مراجعه به مراکز معاینه فنی هستند که از این میان تنها سه میلیون خودرو به مراکز مراجعه کردند و مابقی مراجعهای نداشتند.وی با بیان اینکه در تهران میزان خطا در مراکز معاینه فنی بسیار بسیار کم و در حد صفر درصد است، گفت: چندی پیش برگه معاینه فنی که از مرکز فرجام صادر شده بود را به ما دادند اما این در حالی است که اصلا مرکزی به نام فرجام نداریم که این نشان میدهد برخی در حال جعل برگههای معاینه فنی هستند و باید پلیس با آنها برخورد کند.وی با بیان اینکه در تهران 300 هزار خودرو به مراکز معاینه فنی مراجعه کردند، افزود: در اطراف تهران نیز 150 هزار برگه معاینه فنی صادر شده اما پلیس معتقد است که 80 درصد خودروها برگه معاینه فنی دارند و جای سوال است که این خودروها از کجا برگه معاینه فنی دریافت کردند.وی با بیان اینکه برخی معتقدند که اصرار برای مراجعه به مراکز معاینه فنی به دلیل درآمدزایی است، گفت: 11 هزار تومان دیگر پولی نیست و این در حالی است که برای کارواش خودروی خود گاها بیش از این مبلغ انعام داده میشود.حسینی منش با بیان اینکه برگه معاینه فنی در هنگامی صادر میشود که خودرو از لحاظ فنی سالم باشد، گفت: ممکن است چند ماه دیگر خودرو دچار مشکلاتی شود اما این قصور متوجه مراکز معاینه فنی نیست چرا که وقتی مسئولان سن معاینه فنی را افزایش میدهند باید این گونه مسائل را نیز بپذیرند.حسینی منش با بیان اینکه معاینه فنی تنها 10 درصد در کاهش آلودگی هوا نقش دارد، ادامه داد: بهتر است خودروهای فرسوده و کاربراتوری از رده خارج شوند چرا که تأثیر بیشتری در کاهش آلودگی هوا دارند.وی با بیان اینکه در 9 ماهه امسال 27 درصد خودروهای مراجعه شده به مراکز معاینه فنی مردود شدند، افزود: از این میان 18 درصد به دلیل آلایندگی، 11 درصد در آزمون ترمز، 5 درصد به علت اشکال در سیستم ترمز و 39 درصد به علت عیوب ظاهری رد شدند.وی با طرح این سوال که چرا پلیس تنها به جریمه نقدی خودروهای فاقد معاینه فنی اکتفا میکند، گفت: براساس قانون، پلیس باید مانع تردد این گونه خودروها شده و ضمن فک پلاک، آنها را به تعمیرگاه هدایت کنند. اما میبینیم که این مهم محقق نمیشود.حسینی منش با بیان اینکه پلیس میتواند از طریق دوربینهای زوج و فرد و طرح ترافیک، خودروهای فاقد معاینه فنی را رصد کند، گفت: دیتای مراکز معاینه فنی در اختیار پلیس قرار خواهد گرفت.وی همچنین با اشاره به نقش موتورسیکلتها در ایجاد آلودگی هوا تصریح کرد: موتورسیکلت سواران را میتوان یاغیان قانون خواند؛ چراکه تابع هیچ قانونی نیستند و با یک پیچ گوشتی میتوانند از حالت استاندارد موتور خود را خارج کنند و بر همین اساس از پلیس درخواست میشود که در کنار چک کردن اسناد موتور و توجه به کلاه ایمنی، به معاینه فنی نیز توجه کنند.قائم مقام مدیرعامل ستاد معاینه فنی با بیان اینکه از هنگامی که پلیس در هنگام چک کردن معاینه فنی خودروها اهتمام ورزیده تعداد خودروهای مراجعه کننده به مراکز معاینه فنی چندین برابر شده است، گفت: این مسئله نشان میدهد که با یک برخورد کوچک با مسببان آلودگی هوا، توجه به مراکز معاینه فنی چند برابر میشود.وی با بیان اینکه ما به جد دنبال آن هستیم که ارائه برگه معاینه فنی در تمام فصول الزامی شود، گفت: یکی از عوامل موفقیت این برنامه جدیت پلیس است اما متأسفانه رئیس پلیس راهور تهران با حضور در یک برنامه تلویزیونی تمام تحقیقات و پژوهشهای چند ساله دانشگاه صنعتی شریف را جزوه میخواند و این نشان میدهد که پلیس اعتقادی به معاینه فنی ندارد.حسینی منش با بیان اینکه باید از پلیس پرسید که چند درصد خودروهایشان معاینه فنی دارند، گفت: باید بگویم که هیچ خودروی پلیسی به مراکز معاینه فنی مراجعه نکرده و این نشان میدهد که آن ها اعتقادی به معاینه ندارند و حتی در سخنانشان معاینه فنی را کاغذپاره مینامند.وی درباره معاینه فنی اتوبوس و مینیبوسهای پایتخت نیز گفت: ما براساس استانداردهای ارائه شده از سوی سازمان محیط زیست و وزارت صنایع نسبت به چکاب خودروهای سنگین اقدام میکنیم و حتی مرکز معاینه فنی خودروهای سنگین راهاندازی کردهایم اما باید بگویم که یک سال است به دنبال ابلاغ دستورالعملهای جدید آلایندگی از سوی سازمان محیط زیست هستیم اما این مهم محقق نشده است