گفت و شنود شانس!

دروغ نامه ی کیهان 23 دی - 94
گفت و شنود 
شانس!
گفت: ديروز قلب رآکتور اراک را خارج کردند.
    
گفتم: برخي از رسانه ها و محافل آمريکايي هم تعجب کرده اند که ايران با عجله مشغول انجام تعهدات خود است.
    
گفت: در عوض آمريکايي ها اولاً؛ به جاي امتياز، فقط وعده داده اند، ثانياً؛ وعده ها نسيه است! ثالثاً؛ هر روز يک تحريم جديد به تحريم هاي قبلي اضافه مي کنند.
    
گفتم: مگر قرار نبود که در صورت بدعهدي آمريکا ما هم انجام تعهدات خود را متوقف کنيم؟!
    
گفت: چه عرض کنم؟! 
    
گفتم: 12 هزار سانتريفيوژ را که از چرخه خارج کرده ايم، حدود 10 تن اورانيوم غني شده را هم از کشور خارج کرده ايم، حالاقلب رآکتور اراک را هم درآورده و به جاي آن بتون ريخته ايم.
    
گفت: سخنگوي سازمان انرژي اتمي کشورمان گفته است، بعد از خارج کردن قلب رآکتور در حفره اي که محل آن بود بتون ريخته ايم و نه در قلب رآکتور!
    
گفتم: خوب شد که توضيح داد!... به طرف گفتند؛ دوستت تير به قلبش خورده و مرده است. گفت؛ عجب شانسي آورده! خوب شد تير به چشمش نخورد وگرنه کور مي شد!