کمیسیون اصل نود مجلس منتشر کرد؛
آمارهای تکاندهنده از فساد در فوتبال 7 بهمن – 94
آمارهای تکاندهنده از فساد در فوتبال 7 بهمن – 94
مهم نیست که دررژیم از
صدر تاذیل آلوده به فساد گزارش شده است در فوتبال آمارتکان دهنده فساد وجوددارد
.چون سرداران پاسدار عجیب نفوذی در باشگاه
های فوتبال وفدراسیون فوتبال دارند، بلکه مهم این است که درکدام زیرمجموعه خامنه
ای ونهادوبخش های حکومتی و حامیان رژیم وارونه ی ولایت فقیه فساد نهادینه نشده نمی
باشد؟
کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی گزارش خود در خصوص عملکرد وزرات ورزش و
فدراسیون فوتبال با بررسی موضوع فساد در فوتبال را منتشر کرد. در این گزارش پای
خیلی از اهالی فوتبال به میان آمده است.
به گزارش ایلنا، در این گزارش آمده است: ورزش به عنوان ضروریترین مقدمه تندرستی و نشاط اجتماعی، میتواند سبب افزایش غرور ملی و همدلی مردم شود. یکی از رشتههای جذاب و پرطرفدار ورزشی در کشور ما فوتبال است و وزارت ورزش بر اساس وظیفه ذاتی خود مسئولیت نظارت بر فدراسیونهای ورزشی را بر عهده دارد.
به همین دلیل وزیر ورزش به عنوان مقام عالی باید پاسخگوی مسائل مربوط به فدراسیونهای ورزشی باشد. وزیر ورزش و جوانان به همراه معاون ورزش همگانی بر اساس اساسنامه فدراسیون فوتبال، عضو مجمع آن فدراسیون هستند و لذا وظایف نظارتی آنان دوچندان است. با این همه در طول سالهای گذشته، شاهد اتفاقاتی در ورزش فوتبال بودهایم که این رشته پرطرفدار ورزشی را با انتقادات و حاشیههای بسیار مواجه کرده است. یکی از این موضوعات، مسئله تخلفات ساختاری است که تبعاتی را در پی داشته است.
مطابق ماده 1 اساسنامه، فدراسیون فوتبال یک نهاد عمومی غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی است. امروزه نهادهای غیردولتی به گونهای خاص در راستای انجام مسئولیت و نیل به اهداف تعریف شده خود، وظایف و مسئولیتهای گسترده و متنوعی را بر عهده دارند. فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران ـ که مقر آن در تهران است ـ در کلیه نقاط کشور، دارای هیاتهای فوتبال استان یا شهرستان میباشد، به همین منظور افراد زیادی را به خدمت منصوب نموده است.
با ورود بیضابطه سرمایه عمومی کشور به این رشته ورزشی و افزایش درآمد فوتبالیستها نسبت به دیگر اقشار مردم و عدم افزایش سطح کیفی بازیها و متعاقباً نتایج ضعیف حاصله و اخبار منتشره از حواشی تیمها و بازیکنان اعم از تبانی تیمها، مربیان، داوران و پرداختهای غیرمتعارف باشگاهها به بازیکنان و رفتارهای غیراخلاقی رخ داده در خارج و داخل زمین فوتبال از سوی برخی از بازیکنان و رسانهای شدن این موارد، حساسیت افکار عمومی نسبت به این ناهنجاریها بالا رفته و لذا ضرورت بررسی مسائل ذیربط مطرح شده است.
بر همین اساس، کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در راستای انجام وظایف مصرح در قانون اساسی و متعاقب وصول شکایات و گزارشهای متعدد در خصوص موضوع «نهادینه شدن فساد و تخلف در فوتبال ایران» ضمن استعلام از مراجع نظارتی و اداری قانونی مرتبط با موضوع، تشکیل جلسات متعدد و مصاحبه با تعداد زیادی از علاقهمندان فوتبال و استماع نظر کارشناسان خبره و انجام تحقیقات لازم، اقدام به بررسی این پرونده نمود که خلاصهای مجمل و متناسب با قرائت در جلسه عمومی مجلس شورای اسلامی تهیه گردید و حسب مورد، پرونده جهت طی مراحل قانونی به قوه قضائیه ارسال خواهد شد.
مطابق شان و وظیفه کمیسیون، این گزارش به طرز کار وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال پرداخته و از ورود در جزئیات خودداری شده و البته در مرحله رسیدگی مراجع قضایی، تمام این موارد قابل بررسی دقیق میباشد.
کمیسیون اصل 90 برای تهیه این گزارش، اقدامات ذیل را انجام داده است:
1ـ تشکیل بیش از 100 جلسه با مراجع امنیتی، نظارتی، انتظامی، وزارتخانههای مرتبط، رسانهها، مدیران فدراسیون فوتبال، مدیران عامل برخی از باشگاهها، کارشناسان، مربیان، بازیکنان و داوران.
2ـ مکاتبات مکرر با دفتر مقامات عالی کشور، وزارتخانههای ورزش و جوانان، امور اقتصاد و دارایی، اطلاعات، خارجه و فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز نیروی انتظامی، سازمان صدا و سیما، سازمان نظام وظیفه، حراست نهادهای مرتبط، فدراسیون فوتبال و باشگاههای فوتبال.
3ـ استماع شهادت شهود و مطلعین در کمیسیون و ثبت آن به صورت کتبی.
تعلل در ارائه توضیحات و پاسخهای انحرافی فدراسیون فوتبال به مکاتبات کمیسیون در جریان رسیدگی به این پرونده و عدم همکاری مناسب برخی از نهادها از جمله حراست وزارت ورزش، روند رسیدگی به این پرونده و عدم همکاری مناسب برخی از نهادها از جمله حراست وزارت ورزش، روند رسیدگی به این پرونده را طولانی و دچار مشکل کرد، گرچه در نهایت با تلاش کارشناسان کمیسیون و همکاری برخی از دستاندرکاران دلسوز فوتبال، کاستیهای زیادی برطرف گردید.
حسب گزارشهای واصله و همچنین بر اساس اظهارات افرادی از اقشار مختلف جامعه فوتبال که به کمیسیون اصل 90 دعوت شدند (با وجود فعالیت ورزشکاران پاک، صادق و سالم در خانواده ورزش علیالخصوص فوتبال)، وجود فساد در بخشهای زیادی از فوتبال ایران و افزایش آن طی چند سال اخیر، غیرقابل انکار بوده و بر اساس اطلاعات مستند، مصادیق این معضلات عبارتند از:
1ـ تبانی
2ـ رشاء و ارتشاء
3ـ دوپینگ
4ـ شرطبندی غیرمجاز
5ـ جعل و استفاده از سند مجعول
6ـ تصدیق نامههای خلاف واقع
7ـ فرار مالیاتی
8ـ مصرف الکل و روابط نامشروع
9ـ مصرف مواد مخدر
10ـ رواج خرافهگرایی از جمله سحر و جادو
11ـ تحصیل مال از طریق نامشروع
12ـ نقض آشکار قوانین و مقررات
13ـ قراردادهای غیرواقعی
وجود این مسائل در فوتبال ایران با توجه به انعکاس اجتماعی آن از طریق رسانهها موج منفی عظیمی ایجاد نموده است که در حال حاضر، خواست مردم و اکثر اهالی فوتبال، زدودن چهره فساد از فوتبال ایران است. ورزشگاههای فوتبال به محل مناسبی برای بدآموزی، بدزبانی و دشنام تعدادی از تماشاگرنماها تبدیل شده تا جایی که بسیاری از خانوادهها مانع حضور فرزندان خود در این محیط میشوند.
کاهش فاحش تماشاگران در استادیومهای ورزشی به هنگام مسابقات، یکی از دلایل اثبات این قضیه است. از طرفی سابقه امر ثابت نموده که از سوی فدراسیون اراده قاطعی با هدف برخورد مناسب با ناهنجاریهای فوتبال وجود ندارد بلکه بعضی از مدیران آن فدراسیون، خود نیز در وقوع برخی از این ناهنجاریها مشارکت دارند. عدم برخورد منصفانه با پدیدههای ضد فرهنگی و ضد اخلاقی، شرایط دشواری برای قشر جوان بوجود آورده تا جایی که عده زیادی معتقدند در بعضی از مفسدهها، تشکیلاتی بوده و معتقد به وجود مافیا هستند.
بر اساس این بررسی میدانی، مهمترین دلایلی که برای بروز این پدیده در فوتبال ایران میتوان ذکر کرد، عبارتند از:
1ـ مشکلات ساختاری اساسنامه فدراسیون
2ـ منفعل بودن وزارت ورزش و جوانان در برابر تخلفات متعدد ارکان فدراسیون
3ـ عدم نظارت و اعمال وظایف مصرح در اساسنامه از سوی مجمع فدراسیون فوتبال
4ـ سوء مدیریت و تصمیمات خلاف قانون روسای وقت سازمان تربیتبدنی
5ـ سوء مدیریت رئیس فعلی فدراسیون فوتبال
6ـ تامین بودجه فوتبال از بیتالمال و سرمایه عمومی کشور و عدم نظارت بر نحوه هزینهها
7ـ سهمخواهی جریانات سیاسی از فوتبال
8ـ عدم نظارت بر عملکرد مدیران
9ـ افزایش بیرویه نرخ دستمزد مربیان و بازیکنان
10ـ نقض مقررات و قوانین توسط بعضی از مدیران فدراسیون
11ـ عملکرد سوء بعضی از رسانهها و آلودگی مدیران و دستاندرکاران آنها به روابط مالی ناسالم
12ـ عملکرد ضعیف و توام با تبعیض ارکان قضایی فدراسیون
13ـ استنکاف برخی از مسئولان از خصوصیسازی باشگاهها
14ـ اعمال نفوذ یا عدم اجراء احکام قطعی در بعضی از پروندههای مهم
15ـ تاخیر و تعلل مراجع نظارتی، انتظامی، امنیتی و قضایی در کشف و برخورد با فساد
16ـ انتصاب اشخاص فاقد تخصص در سمتهای مدیریتی فدراسیون و هیات مدیره و مدیران عامل باشگاهها توسط مجمع عمومی فدراسیون، وزارت ورزش و جوانان، وزارت صنعت، معدن و تجارت، نیروهای نظامی و انتظامی.
در ادامه با توجه به گستردگی موضوعات و لزوم اختصاص، به گوشهای از عوامل و نشانههای بروز آن اشاره میشود:
الف ـ موارد نقص یا نقض مقررات و قوانین فدراسیون فوتبال
یکی از مهمترین دلایل بروز تخلفات متعدد در فوتبال ایران نقص و نقض مقررات و قوانین موضوعه در این باره بوده است که برای نمونه به مواردی از آن اشاره میشود:
1ـ اساسنامه فدراسیون فوتبال در 82 ماده توسط هیات رئیسه انتقالی فدراسیون در تاریخ 30/3/1386 تدوین و تنظیم شده و در تاریخ 11/4/1386 (دوم جولای 2007) به تایید فیفا و در تاریخ 24/5/1386 به تصویب هیات محترم وزیران رسیده است. اساسنامه مذکور در تاریخ 4/10/1390 توسط هیات رئیسه فدراسیون اصلاح و در قالب 85 ماده به مبادی ذیربط ابلاغ میشود که به علت عدم رعایت مفاد ماده 32 و عدم تائید مفاد اساسنامه اصلاح شده توسط فیفا و هیات وزیران جمهوری اسلامی ایران، این اساسنامه فاقد اعتبار قانونی است. بدیهی است که وقتی اصل اساسنامه به تایید فیفا و هیات وزیران رسیده، موارد اصلاح آن نیز باید به تایید آن مراجع برسد و اعمال اساسنامهای که از تاییدیه مراجع مربوطه برخوردار نیست، خود یک تخلف آشکار است. بر این اساس کمیسیون اصل 90 در گزارش حاضر صرفاً به مفاد اساسنامه مورد تایید فیفا و هیات وزیران استناد مینماید.
2ـ مطابق بند 3 ماده 25 اساسنامه، انتخابات رئیس فدراسیون، نواب رئیس، سایر اعضای هیات رئیسه، خزانهدار و بازرس از اختیارات مجمع است. اعضای مجمع فدراسیون فوتبال در ماده 24 اساسنامه احصاء شده که دقت در مشخصات آنها ملاحظه میشود، اکثریت اعضای با حق رای، زیرمجموعه فدراسیون فوتبال محسوب میشوند که طبعاً این ترکیب به دلیل همراهی و هماهنگی با رئیس فدراسیون در انتخاب رئیس و اعضای هیات رئیسه تاثیرگذار خواهند بود و بدیهی است که انتخابات واقعی و آزاد در این روش، حلقه مفقوده محسوب میگردد. نمونه بارز آن، انتخابات مورخ 15/12/90 میباشد که رئیس قبلی فدراسیون فوتبال توسط مجمعی که اکثریت آن زیرمجموعه فدراسیون فوتبال بودند، مجدداً به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شد. بدیهی است با این شیوه، هر کس رئیس فدراسیون شود تا روزی که اراده کند، رئیس باقی خواهد ماند.
3ـ مطابق ماده 60 اساسنامه، ارکان قضائی فدراسیون که در حدود صلاحیت، مجاز به رسیدگی و صدور رای در حوزه فوتبال میباشند، مشخص گردیده است اما برخلاف مفاد اساسنامه، رئیس فدراسیون به همراه هیات رئیسه، آشکارا در اقدامی خلاف قانون، ستادی را با نام «ستاد رسیدگی به تخلفات حرفهای یا منشور اخلاقی» تاسیس نمودند.
در همین راستا آئیننامهای با عنوان آئیننامه منشور اخلاقی و رفتاری فوتبال در 21 ماده مصوب شد که مفاد آن با اصل 24 قانون اساسی، قانون مطبوعات مصوب 26/12/64، اساسنامه فدراسیون فوتبال، آئیننامه انضباطی، مقررات بینالمللی فیفا، آئیننامه دوپینگ، آئیننامه رابط باشگاهها و لیگ در تعارض بوده و از حیث صلاحیت نیز در مواد 14، 15، 20 و بند 7 ماده 21 به صلاحیت مراجع دوپینگ، کمیته انضباطی، مدیران باشگاهها، مدیران استادیومها، رسانهها و مراجع قضایی، بدون طی مراحل و آیین دادرسی ورود نموده است.
با توجه به اظهارات افراد حاضر در کمیسیون و توضیحات اعضای این ستاد و پذیرش برخی رفتارهای سلیقهای، به نظر میرسد که هر چند این ستاد با هدف اصلاح جامعه فوتبال تاسیس گردید لیکن به دلیل اعمال سلایق و شائبه منافع شخصی در تصمیمات متخذه و عدم نظارت بر عملکرد اعضا و آرای صادره، عملکرد ستاد مذکور دچار انحراف شده است که به طور طبیعی پروندههای مورد شکایت، میتواند در مراجع قضایی مورد رسیدگی قرار گیرد. موارد متعددی از تخلفات کمیسیون مذکور ضمیمه پرونده است که همراه با مستندات گزارش، تحویل مقام قضایی خواهد شد.
4ـ مطابق اساسنامه مصوب، رئیس فدراسیون اختیار دارد فردی با سابقه حقوقی را جهت امور حقوقی فدراسیون تعیین کند. در حالی که رئیس فدراسیون، فردی را برای این جایگاه تعیین کرده بود که سابقه حقوقی نداشت. در ماده 54 اساسنامه جدید نیز کمیته حقوقی و تدوین مقررات اضافه شده که به طور منطقی باید برای ریاست کمیته حقوقی و تدوین مقررات، دارا بودن مدرک حقوقی تعیین میشد اما در حالی که برای کمیتههای دیگر، لزوم برخورداری رئیس کمیته از مدرک مرتبط تعیین شده، برای این کمیته چنین الزامی پیشبینی نشده است! نکته قابل توجه این است که رئیس کنونی کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال از آنجا که خود از مدرک حقوقی مرتبط برخوردار نیست، به هنگام تدوین اساسنامه جدید، چنین قیدی را در نظر نگرفته است تا بتواند شخصاً مسئولیت آن را بر عهده گیرد!.
5ـ علیرغم صراحت ماده 54 اساسنامه جدید به تشکیل کمیته حقوقی و تدوین مقررات با یک رئیس، یک معاون با تحصیلات حقوقی و تا پنج عضو، کمیته مذکور تا تیرماه سال 93 فقط توسط رئیس ـ که رشته تحصیلی وی نیز حقوقی نیست ـ اداره میشد و تمامی آئیننامهها توسط شخص ایشان تهیه و تنظیم گردیده است. البته از تیرماه سال 93 با پیگیریهای کمیسیون اصل 90، این رویه اصلاح شده است.
6ـ علیرغم قانون منع اشتغال مجدد قضات مطابق اصل 141 قانون اساسی و بخشنامههای مکرر روسای محترم قوه قضائیه به ادوار مختلف خصوصاً بخشنامه شماره 1/86/4852 مورخ 28/4/1368 و شماره1/84/10986 مورخ 28/8/1384 مبنی بر ممنوعیت پذیرش مسئولیت و مشاغل دیگر توسط قضات، رئیس فدراسیون ضمن نقض قوانین و مقررات عدهای از قضات را در فدراسیون به کار گمارده و قضات مذکور نیز با پذیرش سمتهای مشخص مرتکب تخلف گردیدند که بر اساس مدلول بخشنامه رئیس محترم قوه قضائیه قابل تعقیب انتظامی و اداری میباشند. (مشخصات قضات در پرونده محفوظ است)
7ـ یکی از نقاط چالش برانگیز آئیننامه انضباطی قبلی، عدم قید مهلت در ابلاغ آرای انضباطی از سوی دبیرکل فدراسیون و نیز فقدان ساز و کار در صورت امتناع وی از ابلاغ رای بود. این ابهام متاسفانه در ماده 43 آئیننامه جدید تکرار شده است. به نحوی که اولاً دبیرکل میتواند تا هر وقت دلش بخواهد رای انضباطی و استیناف را ابلاغ ننماید و ثانیاً در صورت امتناع از ابلاغ، گزینه جایگزینی پیشبینی نشده است. این نقیصه سبب شد به دلیل امتناع دبیرکل از ابلاغ رای، برخی تیمها به رغم صدور حکم قطعی دال بر قهرمانی لیگ، از شرکت در مسابقات باشگاههای آسیا محروم شوند و مقام قهرمانی به تیمی که قهرمان نشده بود و به حکم قطعی، مرتکب تخلف و تبانی شده بود، اعطا گردد. نمونههای متعددی از این دست در رسیدگی به پرونده وجود دارد که حکایت از اغراض غیرحرفهای مسئولان مربوطه میکند. تعلل در اجرای احکام، نشاندهنده عدم اجرای عدالت، تضییع حقوق، شفاف نبودن جدول ردهبندی، سقوط تیمهای فاقد رابطه به ردههای پایین جدول و حتی به لیگهای پایینتر و حضور تیمهای متمول به ردههای بالای جدول و حتی صعود از لیگهای پایینتر به لیگهای بالاتر میباشد. علیرغم این موارد حضور در لیگ برتر دارای منافع سرشار مادی از جهت ارزش تیم و حضور در باشگاههای حائز رتبهبندی آسیایی و برخورداری از مبالغ هنگفت دریافتی از سوی کنفدراسیون آسیا میباشد که میتواند سود کلانی را برای این تیمها در پی داشته باشد.
8ـ در بند 1-1 ماده 16 بر تبعیت کامل اعضا از مفاد اساسنامه اشاره شده و رئیس فدراسیون را مجری تصمیمات هیات رئیسه دانسته است، اما در موارد متعددی علیرغم تصویب هیات رئیسه، رئیس فدراسیون خود را ملزم به انجام آن ندانسته است. به عنوان نمونه میتوان به مخالفت اعضا با مربیگری افشین قطبی یا حفظ سرمربی تیم ملی امید اشاره کرد. همچنین در مغایرت با بند 2 ماده 32 اساسنامه مصوب به صورت موردی برای تکتک موارد اصلاحی اساسنامه در مورخ 4 دی 90 توضیحات کتبی به اعضای مجمع ارائه نشده است و از بیاطلاعی آنان برای تغییر بسیاری از موارد نهایتاً استفاده صورت گرفته است.
از مواردی که بدون اطلاع مجمع در جلسه 4 دی 90 رایگیری و مصوب فرض شده، کاهش اختیارات مجمع در اساسنامه و حذف بندهای 12 و 15 از ماده 25 اساسنامه قبلی است. مطابق بند 4 ماده 32 اساسنامه مصوب، باید اکثریت مطلق اعضای مجمع حاضر در جلسه به اصلاح اساسنامه رای دهند که در مجمع 4 دی 90 اکثریت مطلق یعنی دو سوم اعضا رای ندارند.
تصویب گزارشهای مالی و برنامه و بودجه سالیانه فدراسیون، توسط مجمع الزامی است لیکن این موضوع در مورد صورتهای مالی سال 1392 به تصویب مجمع و هیات رئیسه فدراسیون نرسیده است. از سوی دیگر هیات رئیسه در مورخ 93.3.27 طی نامه شماره 100- 1/ه به استناد بند 5 از ماده 36 اساسنامه در مهلت 48 ساعت برکناری دبیر کل وقت فدراسیون و نایب رئیس وقت فدراسیون را خواستار میشود که به انجام نمیرسد. در مورد دیگر هیات رئیسه در مورخ 27 مهر 93 درخواست تشکیل مجمع فوقالعاده را به استناد بند 1 ماده 29 اساسنامه داشته که از سوی رئیس فدراسیون محقق نشده است.
9. در حالی که صراحت قانونی در بند 8 از ماده 37 اساسنامه فدراسیون فوتبال اشعار میدارد که کلیه آیین نامهها، دستورالعملها باید به تصویب هیات رئیسه برسد این موضوع رعایت نشده است و آیین نامههای اعزامهای برون مرزی، معاملات ارزی، پاداش، کمیته فنی و توسعه جهت نحوه جذب مربیان و کادر فنی داخلی و خارجی تیمهای ملی تدوین نشده است.
10. اختیارات گسترده پیشبینی شده در آیین نامه کمیته انضباطی در شخص رئیس متمرکز شده که تالی فاسدهایی را به دنبال داشته است. به عنوان نمونه توانایی مجازات موقت متخلف از سوی رئیس کمیته انضباطی به استناد بندهای 1 و 2 ماده 32 آیین نامه، در حالی که اولا مجازات، تجویز قانون گذار در حیطه صلاحیت مرجع قضایی و واکنش سازمان یافته نسبت به جرم- و نه تخلف- استیا در بند 2 ماده مزبور، بیحساب و کتاب و بدون ذکر شرایط و ضوابط، اختیار صدور حکم به رئیس کمیته انضباطی داده شده است. مطابق بند 1 ماده 42 این آیین نامه: «آرای انضباطی به محض صدور و امضا دبیر کل اجرا خواهد شد حتی اگر قابلیت تجدیدنظر خواهی داشته باشد». با این اواصاف اگر حکمی صادر شود که قابل اعتراض بوده و معترض هم به آن اعتراض کند، حکم مزبور باید برغم اعتراض به عمل آمده و قبل از تعیین تکلیف نهایی اجرا شود!
11. حسب گزارش واصله از دستگاههای نظارتی و تحقیقاتی به عمل آمده و ملاحظه بدل پروندههای خاص، این ارکان (کمیته انضباطی) معمولا در پروندهها یا تخلفات غیر مهم فوتبالی و اشخاص معمولی با قاطعیت عمل مینماید لیکن درخصوص پروندههای مهم، اشخاص دارای نفوذ در نهادهای امنیتی و دولتی یا یقه سفیدهای فوتبال، فاقد صلابت و استقلال بوده و به صورت مصلحتی و با ممشات بیش از حد برخورد مینماید و قانون را سلیقهای و با تبعیض نسبت به اهالی فوتبال اعمال و لذا اراده و توان کافی را برای برخورد با ناهنجاریها را ندارد. در واقع ایراد اساسی، وضع آیین نامه نامطلوبی است که دامنه اختیار را از رکن قضایی گرفته و در عمل این کمیته انضباطی است که مر آیین نامه را کنار گذاشته و به صلاحدید خود، اقدام به صدور حکم میکند.
12. براساس بند 7 گزارش بازرس قانونی فدراسیون فوتبال منتهی به 31 تیر 93 به رغم مالکیت قانونی و صد درصدی فدراسیون فوتبال در موسسه لیگ برتر، نام موسسین و شرکای آن به نام 5 تن از شخصیتهای حقیقی (اعضای هیات رئیسه قبلی، فعلی و دبیر کل فدراسیون) است و از آنجایی که مالکیت موسسه لیگ برتر متعلق به فدراسیون فوتبال میباشد، ضروری است جهت انتقال مالکیت آن از افراد حقیقی به جایگاه حقوقی، اقدامات سریع قانونی و حقوقی صورت گیرد.
13. نامه ناظرین فدراسیون در مورخ 6 دی 93 به ریاست فدراسیون مبنی بر غیر قانونی بودن تشکیل ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان منعکس شده بود و معاونت مذکور طی جوابیه کتبی به کمیسیون، مراتب را مورد تایید قرار دادند.
ب- انتصاب افراد سیاسی و غیر متخصص در فوتبال
براساس بررسیهای به عمل آمده، یکی دیگر از دلایل مهم ایجاد فساد در فوتبال ایران، استفاده از چهرههای سیاسی بدون سابقه ورزشی و به ویژه سابقه فوتبالی و یا استفاده از چهرههای غیر سیاسی اما بدون سابقه فوتبالی و ناتوان از جهت مدیریتی، در راس فدراسیون فوتبال و یا باشگاههای کشور میباشد. در اینجا موارد زیر قابل توجه است:
1. فدراسیون فوتبال از ابتدای انقلاب تاکنون دارای 33 رئیس بوده است اما از سال 77 در دولت هفتم با انتصاب یک چهره سیاسی بدون سابقه مرتبط و مدیریت ورزشی، این انتصابات وارد عرصه مدیران سیاسی غیر فوتبالی و موجب دور شدن این ورزش از اهداف اصلی و حرفهای خود گردید. در چهارمین سال ریاست وی بر فدراسیون فوتبال، هیات رئیسه سازمان لیگ، تصمیم به برگزاری لیگ حرفهای در مسابقات باشگاهی ایران گرفت که در نهایت نام لیگ برتر روی آن نهاده شد که تبعات ناشی از آن، به دلیل عدم برخورداری از ساختارهای سخت افزاری و نرم افزاری، تاکنون گریبانگیر فدراسیون و باشگاهها بوده است که ریاست فدراسیون انتقالی، افزایش بیرویه و یکباره دستمزد بازیکنان، مربیان و باشگاهها و متعاقبا افزایش هزینههای باشگاهداری را به دنبال داشت. حدود 14 سال است که لیگ فوتبال ایران واژه «حرفه ای» را یدک میکشد اما این لیگ با وجود اینکه تقریبا 14 فصل را پشت سر گذاشته از نظر بسیاری از کارشناسان، هنوز دقیقه حرفهای نشده است.
2. هرچند در ابتدای دولت هشتم با انتصاب یک چهره غیر سیاسی و فوتبالی در راس فدراسیون این روند تغییر کرد لیکن در سال 85 با برکناری این مدیر با سابقه در فوتبال از راس فدراسیون، تلاش برای ورود یک چهره سیاسی دیگر بدون هرگونه سابقه ورزشی در راس فدراسیون فوتبال ادامه یافت اما به دلیل موانع قانونی و عدم امکان حضور وی در انتخابات تعیین ریاست فدراسیون، وی در آخرین دقایق از شرکت در انتخابات کنارهگیری کرد و لاجرم، فردی که از توان و سابقه قابل توجه مدیریتی و مرتبط با فوتبال برخوردار نبود، به عنوان تنها کاندیدای ریاست این فدراسیون باقی ماند و در حقیقت در این جایگاه منصوب شد.
3. در پرونده رئیس فعلی فدراسیون فوتبال، به هیچ عنوان سابقه ورزش فوتبال دیده نمیشود. وی با مدرک تحصیلی فوق لیسانس تجارت بین الملل از دانشگاه ماستریخ هلند و لیسانس اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی تهران به یکباره و در نامساعدترین شرایط وارد عرصه فوتبال کشور شده و با توجه به تغییر اساسنامه که پیشتر به آن اشاره شد، تاکنون باقی مانده است و با توجه به ساختار تغییر یافته اساسنامه مذکور - که غیرقانونی است - تا هر زمان اراده کند، به شکل ظاهرا دموکراتیک، میتواند در این جایگاه باقی بماند.
4- علاوه بر ورود مدیران سیاسی غیرفوتبالی و به دنبال آن، چهرههایی بدون هیچ گونه سابقه مدیریتی و فوتبالی، از آنجا که اکثر تیمهای حاضر در لیگ برتر از بیتالمال یا شرکتهای وابسته به دولت ارتزاق میکنند، لاجرم اعضای هیات مدیره و مدیران عامل این باشگاهها یا توسط وزارت ورزش و جوانان (در باشگاههای پرسپولیس و استقلال) و یا توسط شرکتها و موسسات مرتبط با دولت (تیمهای صنعتی و تیمهای نظامی) انتخاب میشوند که اکثر این افراد به دلیل اینکه از چهرههای غیرورزشی با سوابق مدیریتی نامشخص و گاهی مبهم یا مدیران صنعتی، اقتصادی و نظامی هستند، در استفاده از مربیان و بازیکنان و کادر فنی، به حاشیه رانده میشوند و عدم آگاهی از جزئیات و فضای این ورزش، سبب انتصابات نادرست و عملکرد ناصحیح مالی به ویژه عقد قراردادهای غیرواقعی و ظاهری اما در حقیقت قراردادهای میلیاردی و سوء استفادههای مختلف شده است که نتیجه آن حیف و میل سرمایه عمومی کشور است.
ج- هزینه کرد غیرشفاف منابع مالی فدراسیون
فدارسیون فوتبال و اکثر باشگاههای کشور از منابع مالی دولتی و مراکز نیمه دولتی و عمومی استفاده میکنند. منابع مالی فدراسیون، شامل کمکهای فدراسیون جهانی فوتبال، کنفدراسیون فوتبال آسیا، بودجه وزارت ورزش و جوانان، اسپانسرینگ به همراه حق پخش تلویزیونی، فروش بلیت و شرکتهای تاسیس شده اقتصادی است. یکی از مهمترین دلایل وجود فساد در فوتبال ایران را میتوان، منابع مالی دولتی و عدم شفافیت در هزینهکرد آن دانست. به عنوان نمونه مدیرعامل یکی از باشگاههای مشهور، به بهانه نبود بودجه کافی، 11 شرکت اقتصادی تاسیس کرده و همچنین در پوششهای مختلف مبادرت به انجام واردات میکرد.
فدراسیون فوتبال و اکثر باشگاههای استفادهکننده از منابع مالی عمومی، در پاسخ به مکاتبات کمیسیون در این باره از ارائه اطلاعات، سرباز زدهاند و تلاش شده با ارائه اطلاعات غیرواقعی کمیسیون را منحرف نمایند. به عنوان نمونه فدراسیون فوتبال حاضر به ارائه اطلاعات سفرهای خارجی خود نشد اما بر اساس استعلام از مراکز قانونی، رئیس و دبیر وقت فدراسیون فوتبال از تاریخ 85.6.26 تا 93.7.11 به ترتیب 188 و 218 بار تردد (رفت و برگشت) خارجی داشتهاند. با توجه به اینکه مهمترین دلیل این سفرها شرکت در سمینارهای تخصصی یا شرکت در مراسم رسمی مرتبط با فوتبال است. به نظر میرسد که رئیس و دبیر وقت فدراسیون، همواره از این فرصت برای حضور خود و نه زیر مجموعههای مرتبط و متخصصین استفاده کردهاند. قابل ذکر است که در خصوص سفرهای برون مرزی در وزارت ورزش و جوانان، شورایی وظیفه بررسی و تصویب سفر اشخاص را به عهده دارد اما چون بعضا اشخاصی از سوی وزارت به فدراسیونها خصوصا فدراسیون فوتبال جهت اعزام به خارج از کشور معرفی میشوند و این شورا نیز در مصوبات خود، ملاحظات و مساعدتهای غیرقانونی را صورت داده است.
حسب اظهارات و مستندات موجود، هیات رئیسه فدراسیون فوتبال با برنامهریزی از پیش طراحی شده اجازه قرائت گزارش مالی تهیه شده توسط کمیته تعیین شده را در مجمع فدراسیون نمیدهند و تلاش میشود تا با تطمیع برخی از اعضای این کمیته، در گزارش تهیه شده، تغییراتی ایجاد گردد که طبعا این موارد، در مرحله رسیدگی قضایی باید مورد توجه قرار گیرد. با این وجود، گزارش کمیته مالی مذکور، حکایت از عدم انضباط مالی در فدراسیون فوتبال دارد که به دلیل حجم زیاد، تنها به نکاتی اشاره میشود:
1- بر اساس ترازنامه مالی منتهی به 31 تیر92 علیرغم اینکه در ذیل گزارش قید شده که صورتهای مالی فوق به تصویب هیات رئیسه فدراسیون فوتبال رسیده است، این گزارشها تاییدهای هیات رئیسه را ندارد و مغایر با قوانین تجارت، اساسنامه و حتی آییننامه مالی و معاملاتی فدراسیون میباشد. که البته برای توجیه ظاهری، بعد از اخراج منتقدین وضع موجود از هیات رئیسه، تاییدیههایی را ضمیمه نمودهاند. مضافا بر اینکه در مجمع عمومی سال 92، اعضای مجمع برنامه و بودجه و صورتهای مالی فدراسیون را تصویب نکردهاند که در این راستا مجمع کمیتهای را به عنوان امین مجمع انتخاب نمود تا صورتهای مالی را بررسی و نتایج را گزارش نماید. لیکن فدراسیون مستنداتی را در اختیار این کمیته قرار نداده و در نهایت نیز با ترفندهای خاصی اجازه قرائت گزارش تهیه شده را به آنها نداد. در طول رسیدگی به این موضوع نیز حسب گزارشهای واصله، برخی افراد منتسب به مسئولین فدراسیون به دنبال تطمیع اعضای این کمیته برآمدند.
2- بر اساس ماده 47«معاملات ارزی» آییننامه مالی و معاملاتی فدراسیون فوتبال، کلیه معاملات و فعالیتهای ارزی به موجب دستورالعملی است که باید به تصویب هیات رئیسه برسد لیکن هیچگونه دستورالعملی در این زمینه مصوب نشده است.
3- با توجه به بند 4 امور مالی و درآمدهای ارزی، فدراسیون درآمدهای فیفا و AFC را معادل ریالی محاسبه کرده که مغایر ضوابط مربوطه بوده و با این شیوه، به نوعی عمل شده تا ماده 46«معاملات ارزی» در صورتهای مالی غیرشفاف، ملاک عمل نباشد.
4- با وجود این که فدراسیون از محل کمکهای فیفا درآمد ارزی دلار و یورو داشته است لیکن این درآمدها در عملکرد مالی فدراسیون به صورت ریالی آمده است در حالی که جهت اردوهای متعدد خارج از کشور، ارز هزینه شده است. معاونت کنسولی و امور مجلس و ایرانیان وزارت امور خارجه طی جوابیه شماره 730/310657 مورخ 12 اسفند 93 اعلام داشته است که فدراسیون فوتبال، مبالغ ارزی دریافتی خود از AFC که از طریق سفارت به حساب وزارت خارجه واریز شده را به صورت دستی در سه تاریخ مجزا به میزان 400000 دلار توسط چند نفر که از سوی فدراسیون معرفی شده بودند، دریافت نموده است.
5- حسابرس فدراسیون در گزارشهای خود، فقدان دستورالعمل مدون، مصوب و یکنواخت جهت تبیین چگونگی محاسبه و پرداخت حقالسهم باشگاهها از درآمدهای مربوطه را گزارش و اضافه نموده است که برخی از باشگاهها از حقالسهم آنها بیشتر بوده و به سازمان لیگ بدهکار نیز شدهاند. همچنین علیرغم انعقاد قراردادهای متعدد در سقف معاملات عمده، طی سال 91-92 اسناد و مدارک مربوط به برگزاری مناقصه و یا صورتجلسات ترک تشریفات، جهت بررسی به کمیته ارائه نشده است.
6- کمیته بررسی عملکرد مالی فدراسیون نیز پس از عدم همکاری فدراسیون در ارائه اسناد مالی در گزارش خود آورده است: به دلیل عدم ارائه اطلاعات پرداختهای ارزی به طور کامل و وجود محدودیت زمانی، امکان بررسی پرداختهای انجام شده شامل علیالحسابهای ارزی، اعزامهای خارج از کشور و پاداشهای عوامل فدراسیون برای کمیته میسر نگردیده است. در این گزارش همچنین آمده است که مبالغ قابل ملاحظه ارزی(12000000 دلار) فدراسیون فوتبال به حساب شخصیت حقیقی به نام هـم بدون اخذ هر نوع تضمین مناسب، واریز گردیده است. انجام این موضوع مغایر با بند 4 ماده 71 اساسنامه و نیز ماده 27 آییننامه مالی معاملاتی مبنی بر واریز کلیه درآمدهای ارزی و ریالی به حساب بانکی به نام فدراسیون فوتبال بوده است. برخی مدعوین کمیسیون در اظهارات خود به شراکت تجاری این فرد با دبیر معزول فدراسیون فوتبال در کشور امارات توجه دادهاند که قابل بررسی قضایی است.
7- مطابق ماده 20 اساسنامه، خزانهدار یکی از ارکان فدراسیون میباشد و مستند به ماده 69 اساسنامه، مسئولیت اجرای امور مالی و نگهدار اموال به عهده او است. در حالی که مطابق گزارش کمیته بررسی عملکرد مالی فدراسیون، سمت مدیریت مالی فدراسیون به نام آقای ط (یکی از بستگان سببی رئیس فدراسیون) جهت اتخاذ برخی تصمیمات مالی و حتی شرکت در جلسات کمیسیون معاملات و امضای صورتجلسات ترک تشریفات از جمله صورتجلسه انعقاد قرارداد مدیریت پیمان سال 93 با شرکت ایتو با امضای مدیر مالی، بدون امضای خزانهدار، صادر شده است.
8- حسابرس مستقل فدراسیون فوتبال درگزارش خود برای سال مالی منتهی به 31 تیرماه 1391 و 1392 تاکید کرده است که در سرفصل پیش پرداختهای فدراسیون، مبالغ 7.6 میلیارد و 7.1 میلیارد ریال علی الحساب پرداختی به نمایندگان مالی و سرپرستان تیمهای ملی به حساب هزینه منظور نگردیده است.
لازم به ذکر است که به دلیل حجم گسترده و ابهامات متعدد در خصوص مسائل مالی، ضمن ارائه گزارش به نهادهای ذیربط، رسیدگی کمیسیون به این موضوع ادامه خواهد داشت.
د ـ استفاده باشگاهها از بیت المال و منابع مالی عمومی
بر اساس مدارک موجود، اذعان کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال و گزارش دستگاههای نظارتی ذیربط، یکی از مهمترین دلایل فساد در فوتبال ایران، استفاده اکثر باشگاههای کشور از منابع مالی عمومی و بیت المال است. این موضوع سبب عقد قراردادهای میلیاردی و سوء استفاده چند واسطه از این قراردادها شده است. برخی از دست اندرکاران فوتبال در دفاع از عقد این نوع قراردادهای میلیاردی، به مقایسه با بازیکنان و تیمهای خارجی رو میآورند، در حالی که قرارداد بازیکنان خارجی توسط بخش خصوصی تامین میشود و نه بودجه عمومی! در این باره باید گفت:
1 ـ بیش از 90 درصد از 16 تیم لیگ برتر و 26 تیم لیگ دسته یک، وابسته به نهادهای عمومی و دستگاههای دولتی، صنعتی و نظامی است. اگرچه به دلیل عدم شفافیت مالی و پنهان کاری باشگاهها که خود یکی از مهمترین آسیبها در این بخش میباشد- از مبلغ دقیق هزینههای فوتبال، اطلاع دقیقی در دست نیست ولی بر اساس برآورد دستگاههای نظارتی، این رقم بیش از 10000 میلیارد ریال در سال تخمین زده میشود که نبود نظارت از سوی دستگاههای ذیربط، زمینه مناسبی را برای ایجاد فساد توسط افراد سودجو فراهم آورده است.
2 ـ در اکثر باشگاههای فوتبال به دلیل فرمایشی بودن اعضاء هیات مدیره، عدم نظارت بر عملکرد مدیران عامل در هزینه کرد منابع مالی و تاسیس شرکتهای اقتصادی تو در تو، انتصاب افراد با مدارک تحصیلی غیر مرتبط در امور نظارت مالی به عنوان ذیحساب از سوی مدیران عامل (به عنوان نمونه ذیحسابان منصوب اسبق در باشگاههای پرسپولیس و استقلال، متخص کشاورزی و تربیت بدنی بودند) و... اسباب فرار آنها از مقررات و ضوابط نظارتی فراهم امده و همین نکته موجب عدم شفافیت و بیانضباطی در صورت وضعیتهای مالی اکثر باشگاههای کشور گردیده است. بر اساس گزارش دیوان محاسبات، دو تیم استقلال و پرسپولیس که از بودجه عمومی هم ارتزاق میکنند در سال 91 با راه اندازی شرکتی به ترتیب مبالغ 115/770/039/099 ریال و مبلغ 156/814/508/660 ریال درآمد داشتهاند که برخلاف ماده 39 قانون محاسبات، این مبالغ نه تنها به خزانه واریز نشدهاند بلکه صورت وضعیت هزینه کرد آنها مشخص نیست و پرونده آن در دیوان محاسبات مفتوح به رسیدگی است.
3 ـ تمامی باشگاههای بخش غیر خصوصی در پاسخ به مکاتبه کمیسیون اصل 90 مبنی بر اعلام منابع درآمدی و فهرست هزینه کرد خود، پاسخهای انحرافی و غیر واقعی ارائه دادهاند و تنها گزارش تیمهای بخش خصوصی از انضباط مالی و واقعیت برخوردار بود که این موضوع، اهمیت خصوصی سازی در باشگاههای ورزشی را دو چندان میکند.
4 ـ مالکیت حدود 10 درصد از تیمهای فوتبال لیگ برتر و لیگ یک ایران را افراد حقیقی بر عهده دارند و به صورت خصوصی اداره میشوند که همه آنان اذعان دارند، به دلیل اینکه باشگاههای دولتی از حمایتهای بینظارت شرکتهای دولتی برخوردارند، توان رقابت را از تیمهای بخشی خصوصی در امر نقل و انتقالات یا جنگ روانی تبلیغی سلب میکند و مجالی برای عرض اندام این تیمها باقی نمیگذارد.
5 ـ به جرات میتوان گفت که مهمترین عامل به فساد کشاندن فوتبال، استفاده این رشته ورزشی از بودجههای هنگفت دولتی و شبه دولتی و عدم نظارت بر هزینه کرد آن است. با ورود منابع گسترده مالی در جیب بازیکنان و مربیان، به صورت طبیعی بخشهای مرتبط دیگر مانند خبرنگاران، داوران، عناصر اجرایی فدراسیون نیز برای به دست آوردن بخشی از این منابع وارد تعامل فساد گونه و تبانی با بازیکنان و مربیان میشوند.
ه ـ نقل و انتقالات بدون نظارت
از نقل و انتقالات به عنوان عنصر تعیینکننده سرنوشت تیمها یاد میشود. در فوتبالی که تیمها به فکر پرورش استعدادها نیستند، تعداد مشخص بازیکن معروف و سرنوشت ساز وجود دارند که مدیران و مربیان برای دستیابی به آنها هر امکانی را فراهم میکنند. به عقیده مدیران عامل بزرگترین باشگاههای کشور، بهترین بازیکن ایران بیش از 500 میلیون تومان نمیارزد، ولی تیمهای وابسته به بودجه بیت المال، برای به دست آوردن آنها در یک رقابت کاغذ –که معمولاً کارچاق کنها، رسانهها و واسطهها پشت آن هستند تا دو میلیارد تومان پرداخت میکنند.
در فوتبال ایران، چهار گروه با روشهای مختلف در نقل و انتقال بازیکنان و مربیان فعالیت میکنند:
الف) مدیران عامل برخی از باشگاه ها: در این حالت، مدیر عامل شخصاً با بازیکنان قرارداد منعقد میکند که با توجه به عدم آشنایی اکثر مدیران عامل با مسائل فنی، احتمال خریدهای نادرست و حیف و میل بودجه عمومی وجود داشته و بر اساس ادعای اهالی فوتبال، معمولاً دلالها، کارچاق کنها و حتی برخی مربیان از این فضا نهایت سوء استفاده را میبرند و بعضاً بازیکنان ناکارآمد با رقمهای میلیاردی، بدون بازدهی فنی جذب باشگاهها میشوند.
ب) مذاکره و پذیرش بازیکن از طریق مربیان: در این روش مربی با بازیکنان مورد نیاز خود وارد مذاکره میشود. پس از توافق، وی را جهت انعقاد قرارداد نزد مدیرعامل هدایت مینماید. در گزارش مراجع رسمی، به اخذ پورسانت توسط برخی از مربیان در این مقطع اشاره شده است که اظهارات متعدد اهالی فوتبال –که مضبوط و مکتوب در سوابق پرونده است- بر این امر صحه میگذارد تا جایی که رد پای برخی مربیان شناخته شده و مجریان برنامههای ورزشی نیز در آن دیده میشود که نیاز به بررسی دقیقتر دیوان محاسبات کشور و در برخی موارد رسیدگی قضایی دارد.
ج) جذب مربی و بازیکن از طریق مدیر برنامه: این روش در فوتبال روز دنیا به عنوان روش حرفهای شناخته شده است. مدیران برنامه مربیان یا بازیکنان با اختیاراتی که از فعالین این حوزه دارند با باشگاهها مذاکره و پس از توافق، رسماً قرارداد منعقد میشود و درصدی که مصوب فدراسیون بینالمللی (فیفا) فدراسیون فوتبال ایران است به عنوان حق الوکاله یا حق العمل دریافت مینمایند. به دلیل وجود نظارت، این بخش کمترین حاشیهها را در نقل و انتقالات بازیکنان به دنبال دارند.
نکته: در گزارشهای واصله، اعلام شده است که فدراسیون فوتبال ایران در بعضی از موارد برای اشخاص مورد نظر خود پروانه صادر نموده و از روابط ناسالم یکی از مدیران برنامه با یکی از مدیران حلقه اول فدراسیون، موضوعات مهمی اعلام شده است که قابلیت رسیدگی در دیوان محاسبات کشور و دستگاه قضا را دارد.
د) نقل و انتقال مربیان و بازیکنان توسط کارچاق کن ها؛ در کنار کارگزاران رسمی (ایجنت ها)، گروههای دیگری نیز وجود دارد که کارگزار رسمی نقل و انتقال نیستند اما با توجه به قدرت لابی گری و ارتباطات با رسانهها و در تبانی با برخی مدیران و مربیان، قدرت بالایی در نقل و انتقالات پیدا کردهاند. مطابق گزارش مراجع رسمی، برخی خبرنگاران، مدیران و صاحبان امتیاز روزنامهها، عوامل فعال در فضای مجازی به ویژه سایتهای ورزشی، پرسنل سازمان لیگ، بازیکنان، مربیان و داوران بازنشسته فوتبال فعالیت دارند. چند تن از مربیان فوتبال در اظهارات خود، به واسطه گری غیر مستقیم اما معنیدار برخی از مسئولان میانی و کارکنان فدراسیون، در معرفی بازیکنان به مدیران عامل باشگاهها و اخذ مبالغی تا 50.000 دلار اشاره کردهاند.
در همین راستا چند سال قبل از سوی دادگاه انقلاب 5 نفر از عوامل رسانهها دستگیر که از سوی محاکم عمومی و انقلاب تهران، حکم محکومیت آنان صادر گردید که با توجه به نوع محکومیت مبنی بر پرداخت جریمه نقدی، اینگونه احکام بازدارنده نخواهد بود. (مشخصات افراد در سوابق محفوظ است).
نکته 1: در فصل جاری و در رده لیگ برتر، حدود 149 بازیکن از تیمهای مختلف منفک و 161 بازیکن قرارداد جدید منعقد نمودهاند که این تعداد نقل و انتقال در فوتبال دنیا کم سابقه است. نتیجه این امر جابجایی میلیاردها تومان وجه نقد، افزایش بیرویه نرخ بازیکن، تحصیل درآمد نامشروع توسط کارچاق کنها و بعضی از اشخاص فاسد فعال در سمتهای مختلف ورزش فوتبال میباشد.
نکته 2: در فصل نقل و انتقالات 1392-1393، باشگاههای مختلف با 160 بازیکن قرارداد منعقد نمودند که در طول فصل، این بازیکنان هر کدام کمتر از 200 دقیقه در مسابقات حضور داشتند و مجموع قراردادهای منعقده با این گروه بازیکنان، حدود یکصد و هشتاد میلیارد ریال است!.
بر اساس اظهارات متعدد اصحاب فوتبال در کمیسیون اصل 90 برخی از مسئولان فدراسیون، برای این که ردی از خود برجا نگذارند با استفاده از دلالان غیر رسمی در نقل و انتقالات نقش دارند. سرپرست یکی از باشگاهها در خصوص روش این کارچاق کنها میگوید که این افراد معمولاً شماره مربیان سرشناس را به شکل غیر واقعی در تلفن همراه خود ثبت میکنند و حین مذاکرات، با قرار قبلی شخص تعیین شده زنگ میزند و برخلاف واقع میگویند فلانی است و نرخ را بالا میبرند و یا بعضی از بازیکنان و مربیان به مجالس لهو و لعو برده و از آنها فیلم میگیرند و نهایتاً از این طریق سوء استفاده میکنند.
به عنوان نمونه در گزارشی آمده است که مدیرعامل یک باشگاه نیمه دولتی که هیچ سابقهای در فوتبال نداشت، تحت تاثیر فضایی که اطرافیان و رسانهها و کارچاق کنها برایش ساخته بودند، برای به دست آوردن بازیکنی که معمولی بود، حاضر شد مبلغ 100 میلیون تومان به باشگاه و شخص مدیر عامل، خارج از چارچوب قراردادهای قانونی بپردازد تا رضایت نامه آن بازیکن معمولی صادر شود.
و ـ رسانههای زرد
یکی از مهمترین عوامل گسترش فساد در ورزش فوتبال، فعالیت برخی نشریات ورزشی است که اصلاحاً جراید زرد میگویند. علیرغم وجود قوانین موضوعه، به دلیل نظارت ناکافی در این حوزه، این روند روز به روز گسترش بیشتری یافته است. علاقه گسترده مردم به اخبار و حواشی ورزش فوتبال، باعث شده که رسانههای مختلف و متعددی در این عرصه فعال شده و هر یک از آنان، برای رقابت با دیگری و جلب مخاطب بیشتر به حواشی و اخبار جنجال برانگیز و غیر واقعی موجود در عرصه ورزش فوتبال، توجه بیشتری نمایند. ورود به زندگی خصوصی بازیکنان از جشن ازدواج تا تعداد ماشینهای مورد استفاده و خریداری املاک، فعالیتهای اقتصادی، حضور در فعالیتهای خیریه و عامل المنفعه و حتی درج اخبار کذب درباره بازیکنان، مربیان و تیمهای مورد نظر، بزرگنمایی و مطرح کردن تعمدی برخی از افراد (چهرهسازی) و معرفی بازیکن یا مربی به باشگاهها از جمله حواشی در مطبوعات ورزشی مذکورند.
بر اساس مستندات و گزارشهای موجود در پرونده، موارد زیادی وجود دارد که برخی از مربیان و بازیکنان به منظور کسب شهرت و فضاسازی، برای بالا بردن قیمت قراردادهای خود و تحمیل وضعیت خود به باشگاه، وارد معامله با خبرنگاران میشوند تا با تهیه گزارش و فضاسازی تبلیغاتی، زمینه را برای رشد کاذب آنها فراهم آورند. عکس این مساله نیز صادق است که در مواردی، خبرنگارانی با مراجعه به بازیکنان یا مربیان، آنها را تهدید میکنند که در صورت عدم پرداخت مبلغ مورد نظر، در این رسانهها مورد تخریب واقع خواهند شد. هر دو عامل به دلیل ارتزاق فوتبال از سرمایههای دولتی و شبه دولتی است که پیش از این به آن اشاره شد.
سردبیر یکی از نشریات پرتیراژ فوتبالی در کمیسیون اصل 90 اظهارداشت که هشت سال قبل، از بازیکنی 10 میلیون تومان اخذ کرده تا یک هفته به صورت روزانه در صفحه اول روزنامه پوشش داده شود و همین کار باعث افزایش قیمت این بازیکن به مبلغ کلان در فصل نقل و انتقالات شد.
بر اساس گزارش یک دستگاه نظارتی و اظهارات ثبت شده در کمیسیون، برخی خبرنگاران با ارتباط گیری با مدیران عامل باشگاهها تا بدین جا پیش رفتهاند که با ارائه فهرستی از بازیکنان، مبادرت به تعیین تکلیف جهت خرید و فروش بازیکنان آن باشگاه نموده و برخی از بازیکنان نیز برای آنکه از قافله نقل و انتقالات جا نمانند با پرداخت مبالغی، حاضر به خرید و فروش توسط خبرنگاران مذکور میشوند و یا با اخذ وجه از بازیکنی، وی را به صورت کاذب برجسته کرده و با این کار، رقم قرارداد فصل بعد او افزایش یافته و تیمهای بزرگترین ترغیب به عقد قرارداد با وی میشوند.
اظهارات مضبوط در پرونده، حاکی از فعالیت برخی خبرنگاران ورزشی است که در صورت تلاش آنها و دعوت این بازیکنان به تیم ملی، مبالغی از 350 تا 400 میلیون ریال به خبرنگاران و مدیران برخی رسانهها در قبال پشتیبانی خبری برای حضور یکی از بازیکنان در فهرست تیم ملی پرداخت شده است.
برای یکبار تعدادی از این عناصر رسانهای توسط دستگاههای ذی ربط شناسایی شدند ولی علیرغم اعترافاتی که داشتند با آنها برخورد جدی صورت نگرفت و موضوع رها شد. برخی از این افراد که خود رسانه دارند، به صراحت عنوان میکنند که اخذ وجه از بازیکنان و مربیان برای مطرح کردن آنها، امری رایج در رسانههای ورزشی است که نمونههایی از آن در پرونده مضبوط است.
این رویه در جامعه فوتبال به عرف تبدیل شده و به اذعان برخی از مدیران باشگاهها آنان نیز از این روند ناسالم گلایهمند هستند، لیکن به دلیل فراگیر شدن و اینکه اگر در این مقوله همراهی نکنند، در فصل نقل و انتقالات، توان مبارزه با این را نخواهند داشت، در نهایت همراهی میکنند.
در کنار نشریات زرد ورزشی، یکی از برنامههای فوتبالی سیما نیز که مخاطبین بسیاری دارد، بر اساس گزارشهای متعدد اهالی فوتبال و برخی شواهد و قرائت، نه تنها در افزایش ناهنجاریهای این ورزش نقش فزاینده داشته است، بلکه برخی شائبهها درباره نقش عوامل اصلی این برنامه، برای اتصال مربیان و بازیکنان خارجی به باشگاههای داخلی وجود دارد که موضوع قابل رسیدگی دقیقتر است. بسیاری از اهالی فوتبال با ارائه مستندات و شواهد قابل اعتنا معتقدند که این برنامه با پرداختن به زشتیهای فوتبال و دامن زدن به این موارد، تداوم مییابد. هرچند این برنامه، توانسته است در برابر برخی معضلات فوتبال هم نقش آفرینی کند اما در مجموع با بررسی عملکرد برنامهای که حدود یک دهه قدمت دارد، به نظر میرسد که در این برنامه تلویزیونی، گرایش به حاشیهها بیش از اصل شده باشد.
هیات نظارت بر مطبوعات مستقر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- در تمام دولت ها- به دلیل توجه و تمرکز بر مطبوعات فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی، از نظارت بر رسانههای ورزشی غفلت کردهاند به طوری که از نیمه تیرماه 93 تا مهرماه همان سال از 70 تذکر، تنها 4 تذکر متعلق به مطبوعات ورزشی است! و در همین ارتباط شدید برخورد قضایی با مطبوعات ورزشی در مراجع قضایی تقریباً صفر بوده است.
ز- ضعف فرهنگی و اخلاقی
علیرغم اینکه تمام باشگاههای فوتبال، عنوان فرهنگی ورزشی را در ابتدای نام خود یدک میکشند، اما به جرات میتوان ادعا کرد که هم اکنون هدف واقعی در ورزش فوتبال ایران همانند کشورهای اروپایی علاوه بر نتیجه گرایی، نیل به شهرت و ثروت شده است و تنها چیزی در این ورزش به آن توجه نمیکنند، مقوله فرهنگ است.
شهرت و ثروت بالای مربیان و فوتبالیستهای حرفه ای، پیروی کورکورانه برخی از آنها از فوتبالیستهای غربی و قالب شدن تدریجی هنجارهای غربی، سستی بنیانهای مذهبی و عقیدتی برخی از آنان و... در کنار کم توجهی به ترویج فرهنگ اسلامی، فاصله گرفتن از روحیه پهلوانی و عدم ارائه الگوهای مناسب به ورزشکاران، باعث ایجاد نوعی بیهویتی و بروز زمینههای آلودگی اقتصادی و اخلاقی شده است تا جایی که گزارشهای رسمی، حکایت از روی آوری تعدادی از مربیان و بازیکنان به خرافه گرایی از جمله سحر و جادو دارد. متاسفانه با تسری این فرهنگ به عنوان آمال و آرزوهای پدران و مادران برای آینده فرزندانشان، شاهد بروز ناهنجاریهای فرهنگی در میان نوجوانان و جوانان میباشیم که نیازمند چاره اندیشیهای جدی، سریع و عمیق است.
در روند بررسی این پرونده، کارشناسان، مربیان، فوتبالیستها و مدیران باشگاهها اشاراتی به فساد اخلاقی رایج در بین برخی بازیکنان و حتی مربیان داشتهاند که با توجه به در جریان بودن بخشی از این پروندهها در مسیر قضایی، در این گزارش اشارهای به آنها نمیشود.
گزارشهای واصله و همچنین بررسی کمیسیون، حکایت از عدم نظارت فدراسیون و هیاتهای فوتبال استانها بر وضعیت مدارس فوتبال به ویژه در پایتخت دارد. این مدارس با تبلیغ حضور چهرههای سرشناس، به محلی برای سودجویی و درآمدزایی عدهای تبدیل شدهاند و در موارد متعددی، حوادث ناگوار فرهنگی و اخلاقی در این مدارس رخ داده است. در اکثر لیگهای اروپایی، تیمهای پایه از ارزش و جایگاه بالایی برخوردارند به طوری که از دیگر کشورها برای آموزش به تیمهای معتبر میپیوندند اما در فوتبال ما به دلیل عدم اعتنا به تیمهای پایه، مدارس فوتبال رونق پیدا کردهاند که میباید با تغییر مقررات و ضوابط، این مدارس به تیمهای پایه باشگاهها منتقل و تبدیل به پشتوانه واقعی کشورمان شوند. بنا بر گزارشهای غیررسمی، جمعیتی در حدود 40 تا 120 هزار نفر از نوجوانان در این مدارس حضور دارند.
در فوتبال بانوان نیز علیرغم حضور چهرههای ورزشی و اصیل، گزارشهای مستند و نگرانکنندهای از وجود معضلات اخلاقی، روابط ناسالم و استفاده از بازیکنانی با ویژگیهای بدنی خاص و ضعف شدید مدیریت و نظارت فدراسیون وجود دارد که در حال رسیدگی است.
ح- فرار مالیاتی
در حوزه فوتبال، علیرغم اقدامات قانونی سازمان امور مالیاتی جهت وصول مالیاتی تکلیفی و حقوقی از شاغلین فوتبال و وصول مبالغی از اشخاص حقیقی با حقوقی، در حال حاضر متاسفانه بدهی مالیاتی به انضمام جرایم فدراسیون فوتبال، باشگاههای ورزشی شاغل در لیگ برتر، مربیان، بازیکنان و سایر اعضاء کادر فنی، جمعا مبلغ 472.197.775.180 ریال میباشد که به دلایل نامعلومی، علیرغم پیگیری متعدد کمیسیون اصل 90، سازمان امور مالیاتی، میزان بدهی باشگاههای ذوب آهن اصفهان، سپاهان و سیاه جامگان مشهد را اعلام ننموده است.
عدم قاطعیت سازمان امور مالیاتی و غفلت از اعمال مسیرهای قانونی یا قوه قهریه، نتیجهای جز تضییع حقوق دولت را به دنبال نداشته است. مدیران فدراسیون فوتبال نیز طی سنوات گذشته تخلف نموده اند، چنانچه متصدیان امر در مقام اجرا نیز بدون هرگونه ملاحظهای پس از تعیین مالیات بر اساس مقررات قانونی و عادلانه از اختیارات قانونی همانند ممنوع الخروج نمودن، توقیف اموال، انسداد حسابهای بانکی استفاده نمایند و بین بدهکاران مالیاتی به لحاظ شهرت یا نفوذ، تبعیض قائل نشوند و مفاد قانون را قاطعانه برای همه یکسان اجرا نمایند و از فرصتهای تجویز شده در متن قانون همانند بخشش یا تخفیف به موقع استفاده گردد، حقوق دولت نیز وصول خواهد شد.
سازمان امور مالیاتی از سال 89 به بعد، عملکرد قابل قبولی در پیگیری امور مالیاتی این حوزه داشته است؛ اما قبل از آن، به دلیل دوگانگی در برخورد با برخی ورزشکاران حرفه ای، عدهای از این وضعیت سوءاستفاده نمایند.
بر اساس گزارش سازمان امور مالیاتی کشور تا تاریخ 15 دی 93، تعداد 283 نفر از عوامل فوتبال شامل بازیکنان، مربیان و کادر فنی، به دلیل عدم پرداخت مالیات و فرار مالیاتی، ممنوع الخروج قطعیاند و الباقی در حال رسیدگی با در مرحله اجرائیه میباشند. بیش از 1300 میلیارد ریال مبلغ بدهی باشگاهها و بازیکنان و کادر فنی به سازمان امور مالیاتی کشور است که بخشی از این مبالغ، از سال 80 تاکنون پرداخت نشده و این در حالی است که همواره از دیگر اقشار جامعه به تناسب و به راحتی، مالیات قانونی اخذ میشود؛ آن هم در شرایطی که مردم میبینند بسیاری از بازیکنان و دست اندرکاران فوتبال با قراردادهای میلیاردی، سوار بر خودروهای لوکس، جلو چشمان مردم مانور تجمل میدهند.
در میان بازیکنان بدهکار، چهرههایی وجود دارد که روزگاری در تیمهای داخلی توپ زدهاند و بعد به تیمهای اروپایی رفته و از آنجا به تیمهای اماراتی پیوسته و الان به ایران بازگشته و با فوتبال خداحافظی کرده اند، ولی هنوز مالیات چند صد میلیونی خود را نپرداخته یا مربیای که به امپراتور معروف بود و سال هاست از ایران خارج شده، در حالی که پیش از ده میلیارد ریال بدهی مالیاتی دارد. دلیل این روند که موارد متعددی دارد، تعهدات مکرر فدراسیون فوتبال و باشگاههای کشور در قبال خروج این افراد است.
بر اساس بند 9 گزارش حسابرس فدراسیون فوتبال، برای سال مالی منتهی به 31 تیر ماه 1391 سرفصل حسابهای پرداختی گروه، شامل مبلغ 8.349 میلیون ریال مانده بدهی سنواتی به سازمان امور مالیاتی تکلیفی و حقوقی میباشد که تاکنون در وجه سازمان مذکور پرداخت نگردیده و از بابت؟ ناشی از تاخیر در پرداخت بدهی مذکور نیز ذخیرهای در حسابها منظور نشده است. همچنین برای سال مالی منتهی به 31 تیر ماه 1392 سرفصل حسابهای پرداختی گروه، شامل مبلغ 14.5 میلیارد ریال مانده بدهی سنواتی به سازمان امور مالیاتی تکلیفی و حقوقی میباشد که تاکنون در وجه این سازمان پرداخت نگردیده و از بابت جرائم ناشی از تاخیر در پرداخت بدهی مذکور نیز ذخیرهای در حسابها منظور نشده است.
بر اساس بند 10 گزارش حسابرس فدراسیون فوتبال برای سال مالی منتهی به 31 تیر ماه 1393 سرفصل حسابهای پرداختی گروه، شامل مبالغ 10 و 20 میلیارد ریال به ترتیب مانده اسناد پرداختی سنواتی سررسید گذشته و واریزهای نامشخص و بدهی به سازمان امور مالیاتی تکلیفی و حقوقی میباشد که عمدتا سنواتی بوده و تاکنون تعیین وضعیت نشده و بدهی مذکور در وجه سازمان مزبور پرداخت نگردیده و از بابت جرائم ناشی از تاخیر در پرداخت بدهی مذکور نیز ذخیرهای در حسابها منظور نشده است که با توجه به موارد مطروحه و همچنین بدلیل عدم تشکیل پرونده مالیاتی در سازمان امور مالیاتی جهت عملکرد سال مورد گزارش و سالهای قبل، وضعیت مالی فدراسیون مشخص نمیباشد. مضافا به استناد قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور، معافیت مالیاتی فعالیتهای معاف منوط به ارائه اظهارنامه مالیاتی به سازمان امور مالیاتی است که به دلیل عدم تشکیل پرونده در سازمان امور مالیاتی جهت عملکرد سال مورد گزارش و سالهای قبل، اظهارنامه مالیاتی تنظیم و ارائه نشده است.
فدراسیون فوتبال طی سنوات گذشته برخلاف مفاد ماده 186 قانون مالیاتهای مستقیم بدون اخذ گواهی پرداخت یا ترتیب پرداخت مالیات برای مربیان، و سایر اعضاء، مجوز فعالیت صادر نموده و تخطی فوق به حکم قانون، مسئولیت تضامنی در پرداخت مالیات برای رئیس فدراسیون و رئیس سازمان لیگ ایجاد مینماید.
عمده مشکلات موجود در تکمیل فرایندهای مالیاتی ورزشکاران، عدم همکاری باشگاههای ورزشی در انجام تکالیف قانونی است که موارد ذیل، موجبات قصور و کوتاهی و تطویل در امر وصول و مطالبه حقوق حقه دولت میگردند:
1. عدم ارائه و تسلیم فهرست حقوق موضوع ماده 16 قانون مالیاتهای مستقیم
2. تسلیم تعهدات کتبی متعدد برای صدور پروانه خروج از کشور یا تمدید اشتغال برای ورزشکاران و مربیان خارجی
3. عدم ارسال رونوشت قراردادها (طبق تبصره 1 ماده 104 ظرف سی روز پس از تاریخ انعقاد قرارداد رونوشت آن را به اداره امور مالیاتی ارسال دارند)
4. عدم ارسال رونوشت گواهی شده از اطلاعات درآمدی مودیان به اداره امور مالیاتی
5. عدم رعایت و کوتاهی در اخذ مفاصاحسابهای مالیاتی
ط- جعل مدارک پایان خدمت سربازی
علی رغم اینکه بسیاری از ورزشکاران دورههای سربازی خود را گذرانده یا میگذرانند، تعدادی از عوامل فوتبال، با روشهای متقلبانه، مبادرت به اخذ کارت پایان خدمت و معافیت از سربازی نمودهاند. بر اساس پیگیریهای صورت گرفته و گزارشهای واصله، مدارک حدود 500 نفر از اشخاص دارای کارت پایان خدمت و معافیت بررسی گردید که بر اساس گزارشهای دریافتی، در میان آنها علاوه بر فوتبالیستها، تعداد معدودی خبرنگار، مجری، والیبالیست هم حضور داشتهاند.
یکی از مربیان مطرح و شاغل در لیگ برتر به شرح مکتوب در کمیسیون اصل 90، اعلام داشته جلسهای در باشگاه فولاد منعقد شد و مدیرعامل وقت، در خصوص اخذ کارت معافیت از خدمت فرزندش، مطالبه ده میلیون تومان کرد که پس از پرداخت وجه به شخص معین و انجام اقداماتی، کارت معافیت از خدمت پسر این مربی، صادر گردید که البته بعد از بررسی، باطل شد.
حسب تحقیقات معموله و گزارش سازمان نظام وظیفه نیروی انتظامی و معاونت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح، عدهای از بازیکنان فوتبال با مشارکت و معاونت بعضی از مدیران باشگاه هاو نیروهای نظامی و انتظامی، ضمن اخذ و ارائه تصدیق نامههای خلاف واقع، گواهیهای جعلی از قبیل گواهی پزشکی، گواهی حضور والدین در جبهه و پرداخت رشوه موفق به اخذ کارت معافیت از خدمت سربازی شدهاند تا بدین طریق ضمن فرار از خدمت سربازی، بتوانند با انعقاد قرارداد در تیمهای مختلف تحصیل درآمد نمایند. در این پرونده، علاوه بر برخی عوامل نهادهای ذیربط در خصوص اعطای پایان خدمت و مدارک پزشکی، چهار مربی مطرح به عنوان واسطه، یکی از هیاتهای استانی فوتبال نقش داشتهاند.
در خصوص موضوع کارت معافیتها با اسناد غیرمعتبر، در کنار تبانی و جعل مدارکهای صورت گرفته، یکی از دلایل این سوءاستفاده به ضعف موجود در قانون مجلس مربوط میشود مانند امتیازات مربوط به مشمولان تحت نظر کمیته امداد و فرزندان طلاق که لازم است، مجلس شورای اسلامی با تجدید نظر در این قوانین، جلوی سوءاستفادهها را بگیرد. یکی از بازیکنان با استفاده از طلاق صوری پدر و مادرش از فرصت معافیت استفاده کرده است یا بازیکنی با قرارداد 900 میلیون تومانی در فوتبال، به دلیل اینکه مادرش تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار داشته، معاف شده است!
در نهایت پس از بررسیهای صورت گرفته توسط سازمان نظام وظیفه، از میان معافیتهای اعطا شده به دلایل پزشکی، 30 ماه جبهه و کفالت، 59 مورد که مربوط به فوتبالیستها بوده باطل و 10 مورد نیز به دلیل عدم مراجعه بازیکنان به آن اضافه شد.
دستگاههای ذیربط نظامی با بررسی همه جانبه اتفاقات بوقوع پیوسته، با عوامل و عناصر خاطی داخلی خود، برخورد را انجام دادهاند لیکن تاکنون فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، نه تنها هیچگونه اقدامی را در خصوص این متخلفین (واسطههای در فوتبال و بازیکنان) انجام ندادهاند بلکه در صدد توجیه این امر از طریق رسانههای جمعی و جلسات داخلی برآمدهاند. نتیجه بررسی قضایی درباره متخلفین و مجرمین نیز تاکنون مشخص نشده است.
همچنین بر اساس آخرین گزارشهای دریافتی، با وساطت وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، ستاد کل نیروهای مسلح با حضور متخلفین در تیمهای نظامی موافقت کرده است. متاسفانه مسئولان امر در جلساتی که برای بررسی این موضوع تشکیل شده، اظهار میدارند که اگر از این بازیکنان متخلف سوءاستفادهکننده در تیمهای نظامی استفاده نشود، بابت قرارداد بازیکنان جایگزین، هزینه سنگین چند میلیاردی به این تیمها تحمیل میشود! در حالی که این تصمیم بر خلاف عدالت و اصل مبارزه با تخلف و نوعی تشویق برای متخلفین به حساب میآید. به عنوان نمونه میتوان به وساطت وزیر ورزش و جوانان از رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، جهت همراهی دو تن از بازیکنان دارای کارت معافیت جعلی با تیم ملی در جام ملتهای آسیا اشاره کرد که علیرغم تعهدات اخذ شده، یکی از این بازیکنان، جهت انجام خدمت سربازی به کشور بازنگشت و این موضوع، تبعات منفی در بین دیگر آحاد مختلف مردم اعم از کسانی که دوره سربازی را گذراندهاند یا در حال انجام وظیفه هستند و یا در شرف اعزام به خدمت سربازی هستند، داشت.
رهبر معظم انقلاب در تاریخ اول آبان ماه 93 در دیدار قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پاراآسیایی در خصوص نحوه برخورد با متخلفین ورزشی فرمودند: «از تخلفات قانونی هم به شدت پرهیز بشود چه تخلفات بینالمللی چه تخلفات قانونی مربوط به داخل کشور. این جور نباشد که معنای قهرمان محوری در ورزش این باشد که هر تخلفی شد نادیده گرفته بشود؛ نه، تخلف، تخلف است از بالا تا پایین؛ مسئولین و غیرمسئولین، زبدگان و غیرزبدگان، قهرمانان ملی و قهرمانان ورزشی و قهرمانان صنعتی و قهرمانان سیاسی و هر کدامشان وقتی تخلف کردند باید مثل تخلف با آن برخورد بشود. سهل انگاری و سست انگاری در مسائل ورزش هیچ صلاح نیست.»
ی- تبانی
کارشناسان، فوتبالیستها و مربیان فوتبال، معتقدند تبانی در بسیاری از بازیها به خصوص بازیهای پایانی لیگ در بین تیمهای در کورس قهرمانی و یا تیمهای در حال سقوط در لیگ یک در مرحله صعود تیمها به لیگهای بالاتر صورت میپذیرد. بر اساس گزارش دستگاههای نظارتی، حسب تحقیقات معموله و اظهارات برخی از کارشناسان و اهالی فوتبال به شرح مکتوب در سابقه، تبانی توام با رشاء و ارتشاء در فوتبال ایران وجود دارد که مصادیقی از آن کشف گردیده است. تبانی در بعضی از مسابقات لیگ برتر و لیگ 1 و 2 تحقق مییابد. اوج بروز این پدیده شوم در مواعد حساس مسابقات که موثر در قهرمانی یا سقوط و ابقاء تیمها است، ظاهر میگردد.
عوامل مباشر در تبانی بر اساس مستندات، برخی از مسئولان میانی، مدیران و کارکنان وقت فدراسیون با بازیکنان و مدیران تیمها، بین داوران و مدیران تیمها و بازیکنان اتفاق میافتد. شکل و شیوههای تبانی، مصادیق مختلفی دارد که دعوت شدگان به کمیسیون اصل 90 و برخی از مسئولان نهادهای نظارتی و امنیتی به این موارد، اینگونه اشاره کرده اند:
برخی اوقات هنگام قرعه کشی به برگه گزینه مورد دلخواه خود چسب مایع میزنند و به شخص مورد نظر میگویند هر وقت دست شما به چسب خورد، قرعه را بردار همانند فینال جام حذفی چند سال پیش که رفت و برگشت بین دو تیم مطرح بود، به همین شکل عمل شد.
پرداخت رشوه به بازیکنان برای کم کاری در زمین، درگیری عمدی منجر به اخراج، خطای عمد منجر به پنالتی با وعده انتقال به تیمهای بزرگ با قراردادهای کلان و پرداخت رشوه به داور برای داوری یک سویه که برای این موارد از 100 تا 20، میلیون ریال پرداخت میشود.
پیشنهاد پرداخت مبلغ 500.000.000 ریال توسط مدیرعامل یکی از باشگاههای مطرح به مدیر عامل تیم مقابل که پس از نپذیرفتن، دروازه بان تیم مورد تطمیع قرار میگیرد، پرداخت 500 تا 1000 میلیون ریالی به مربی تیمهای درجه دو در قبال باختن بازی.
کاپیتان سابق یکی از تیمهای مطرح لیگ برتر اعلام داشته که در یکی از مسابقات حساس که سرنوشت قهرمانی معلوم میشد، سرپرست تیم ما قبل از بازی به من اعلام کرد که در توافق با داور، مبلغی را طی یک فقره چک تحویل داور داده اند، چنانچه تا دقیقه 80 بازی نتیجه برد داشت، نیازی به کمک داور نیست ولی اگر بازی مساوی پیش رفت، داور باید برای ما پنالتی بگیرد و کاپیتان باید پنالتی را بزند. بازی به دقیقه 83 رسید که داور در فرصتی نزد من آمد و با عصبانیت گفت که چرا توپ را در 18 قدم نمیفرستید که توپی را فرستادم و او به ناحق پنالتی گرفت.
برخی از چهرههای سرشناس و نامدار فوتبال ایران، در عین حال که از وجود تبانی در بین دست اندرکاران (داور با عوامل تیم ها) ناراحتند و آن را پدیده زشت و مخربی برای ورزش میدانند، اما در عین حال با این توجیه که اگر به این وضع تن ندهند و اقدام نکنند، از دیگران عقب میمانند، در مواردی
سراغ تبانی رفتهاند از جمله پرداخت 10 هزار دلار به داوری مشهور که مطابق قرارداد اگر داور نمیتوانست بازی را به نفع پردختکننده دربیاورد، باید نیمی از مبلغ را برمیگرداند.
قابل ذکر است که حسب گزارش نهادهای ذیربط و اظهارات اصحاب فوتبال در اکثر این موارد مبالغ دریافتی مستقیما به حساب داور، بازیکن یا مربی و مدیرعامل واریز نمیشود، بلکه از شماره حساب دوستان و آشنایان و گاه در قالب قراردادهای صوری، نقل و انتقال پول صورت میگیرد. نمونههایی از این موارد که توسط عناصر پرداختکننده و یا شاهدان عینی و یا توسط نهادهای نظارتی به کمیسیون گزارش شده است، بسیار است.
بر اساس اسناد موجود، رئیس سابق فدراسیون فوتبال طی نامهای رسمی در تاریخ 84.10.24 به ریاست وقت شعبه یک بازپرس دادسرای ناحیه 6 تهران، پیشنهاد رسوه از سوی رئیس کنونی کمیته حقوقی و مقررات فدراسیون فوتبال را محرز دانسته است.
ک- شرطبندی
شرط بندی یکی از پدیدههای منفی رو به رشد در عرصه ورزش کشور، خصوصا مسابقات فوتبال شده است. این پدیده باعث شده تا عدهای برای برنده شدن در شرط بندیها به تبانی با برخی بازیکنان و داوران روی آورند. این پدیده منفی، عمدتا از طریق سایتهای شرطبندی و همچنین فروش اوراق پیشبینی نتایج مسابقات داخلی و خارجی صورت میپذیرد. بدیهی است، نقش شرطبندی در نتایج ورزشی تاثیرگذار بوده و در این خصوص، علاوه بر برخی از بازیکنان، تعدادی از داوران نیز میتوانند با باندهای شرطبندی در تغییر نتایج تیمها تاثیرگذار باشند که شواهدی از این دست موجود است.
سایتهای شرطبندی در کشور ما تحت عنوان پیشگویی مسابقات فوتبال، فعال بوده و تبلیغات آنها توسط برخی رسانهها و سایتها، پیامکهای ارسالی از طریق مخابرات و... انجام میپذیرد. مسئولین سایتها فوق و بخشی از افراد با اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر ارگانها با انتشار فرمهایی در مراکز فرهنگی و کیوسکهای مطبوعاتی و یا فضای مجازی، به فعالیت خود ادامه میدهند.
شرطبندی به دو روش سنتی و برخط (آنلاین) انجام میگیرد که در روش سنتی، شرطبندیها پاتوقهایی در نقاط مختلف شهر دارند که با تجمع، مبادرت به شرطبندی با موضوعات نتیجه مسابقه، اولین کرنر، اولین گل، اولین پنالتی یا اولین اوت میکنند. هر دو روش، باعث اعتیاد برخی خانوادهها به این امر، وارد آمدن لطمه به چرخه اقتصادی کشور، ورود لطمات مادی به قشر آسیبپذیر جامعه، خروج ارز از کشور و همچنین ایجاد فساد و تبانی در بدنه فوتبال و گسترش و تسری این موضوع به سایر رشتههای ورزشی و تحصیل مال نامشروع میگردد. به طوری که در مواردی، عناصر پشت صحنه این شرطبندیها برای نتیجه برد، وارد مذاکره با بازیکنان و داوران میشوند تا مطابق پیشبینی آنها برخی اقدامات در داخل زمینه مسابقه صورت گیرد را انجام دهند که خود یکی از دلایل مهم در ایجاد فساد در این ورزش بوده است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک مورد، با با توجیه اینکه درصد قابل توجه درآمد حاصله، صرف ورزشکاران ازکارافتاده میشود، به یکی از مجموعهها مجوز فعالیت داده است و برخی از کارکنان سابقه سازمان لیگ در این خصوص فعالیتهایی داشتهاند. در زمینه شرط بندی، پلیس فتا اقدامات قابل تامل و در خصوص سایتهای شرط بندی در شمال کشور، دستگیرهایی داشته است.
مطابق نظر مراجع عظام، شرط بندی در این قبیل مسابقات به این معنا که هر کس بازنده شد، چیزی را به برنده بدهد یا کاری برای او انجام دهد، حرام است. مطابق نظر اعلامی مقام معظم رهبری نیز «این عمل که افرادی با پرداخت پول در مسابقات شرکت کرده و به افرادی که پاسخ صحیح داده اند، مبلغی پرداخت شود، حکم برد و باخت را دارد، جایز نیست».
بنابراین شرط بندی بین دو طرف مسابقه و بین تماشاگران حرام است. اینکه عدهای وارد سایتی شوند یا برگههایی را با پرداخت مبلغی، خریداری کرده و درباره نتیجه مسابقات نظر داده و پیشبینی کنند و بر این اساس و در صورت نظر صحیح، مبلغی دریافت کنند، نیز مرتکب شرط بندی حرام میشوند و دادن مبلغی از این درآمد به موسسات خیریه، توجیهی برای انجام دادن کار حرام نیست.
ل ـ دوپینگ
مصرف، توصیه، تشویق، تجویز و یا تسهیل استفاده از هرگونه ماده نیروزای داخلی یا خارجی که باعث برتری ورزشکاران در مقابل حریف یا حریفان به صورت ناعادلانه یا کاذب شود، دوپینگ به حساب میآید. در فوتبال دنیا و ایران، عدهای با درآمدهای نجومی به خرید و فروش و قاچاق داروهای دوپینگ مبادرت میکنند.
بر اساس اظهارات ریس اسبق کمیته مبارزه با دوپینگ فدراسیون فوتبال که به لحاظ عدم اجرای عدالت و دخالت اشخاص غیر مرتبط در زمان ریاست فعلی فدراسیون از سمت خود کنارهگیری کرد، امروزه نظام مبارزه با دوپینگ در ایران و برخی کشورها حدود ده سال از نظام دوپینگ دنیا عقبتر است. اما علیرغم کمبود امکانات علمی و تجهیزات، بر اساس نمونه گیریهای موردی، دوپینگ تعدادی از فوتبالیستهای ایرانی ثابت شده است. بر اساس آمار از سال 2003 تا 2008 شیوع ارتکاب دوپینگ در فوتبال ایران ده برابر آمار جهانی این رشته بوده است. غالباً موارد دوپینگ در ایران از گروه استروئیدهای آنابولیک از نوع ناندرولون میباشد.
پیشنهادات و اقدامات اجرایی:
1 ـ ضروری است وزارت ورزش ضمن بازخواست از معاون ورزش قهرمانی خود، با تحریک بیشتر در مجمع فدراسیون فوتبال، اقدامات لازم جهت رفع نواقص اساسنامه و برخورد با خاطیان در موارد نقض اساسنامه به ویژه در خصوص مسائل مالی را پیگیری کند و تخلفات مربوط را به مراجع آسیایی و جهانی فوتبال اعلام کند.
2 ـ مجمع عمومی فدراسیون فوتبال علیرغم علم و اطلاع از اقدامات خلاف قانون و مقررات اعضاء هیات رئیسه و رئیس و دبیر کل فدراسیون فوتبال، نارضایتی مردم و نقض مکرر مقررات، علی القاعده میبایستی نسبت به استیضاح اعضاء و اتخاذ تصمیم مبنی بر برکناری آنان بر اساس صلاحیتهای ذاتی اقدام میکرد ولی با توجه به دلایل ذکر شده در ابتدای این گزارش- نحوه انتخاب اعضای این مجمع- اعضای آن همواره طی 8 سال گذشته، سکوت اختیار نموده و از انجام وظایف قانونی خود امتناع کردهاند. با توجه به عضویت معاون ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان در فدراسیون فوتبال، باید پاسخگو باشند.
3 ـ روند حاکم بر انتخابات رئیس فدراسیون حاکی از انتصاب است و نه انتخاب، زیرا به دلیل چیدمان مجمع که افراد حاضر آن غالباً منصوب رئیس فدراسیون میباشند، چرخش افراد را در منصب ریاست فدراسیون محدود نموده و حسب نظر کارشناسان و پیشکسوتان، ضروری است تا با رعایت مقررات مرتبط اساسنامه در موضوعات ترکیب اعضاء مجمع، سن اعضاء هیات رئیسه و رئیس فدراسیون، ترکیب اعضاء بعضی از کمیتهها، سازمان اداری، امور مالی، نحوه گزینش و انتخاب و شرح وظایف و مسئولیتهای ارکان قضایی و مراجع داوری فوتبال و... با قید فوریت اصلاحاتی ایجاد شود تا انتخابات پیش رو بر اساس اساسنامه جدید انجام شود و بسیاری از مشکلات مدیریتی فوتبال مرتفع گردد.
در خصوص ترکیب اعضاء مجمع در حال حاضر متخصصین فوتبال که دارای اهلیت میباشند در اداره فوتبال کمترین نقش را دارند. لذا به وزیر ورزش و جوانان به عنوان عضو عالی مجمع اعلام گردد با قید فوریت با رعایت مجاری حقوقی، نسبت به اصلاح قانونمند اساسنامه اقدام و علاوه بر اعضاء فعلی، در ترکیب مجمع ترتیبی اتخاذ نمایند تا:
ـ کلیه روسای فدراسیون فوتبال بعد از انقلاب اسلامی،
ـ کلیه مربیان ایرانی تیم ملی بزرگسالان،
ـ کلیه کاپیتانهای تیم ملی بزرگسالان،
ـ رئیس و دبیر کمیته المپیک،
ـ کلیه معاونین وزیر ورزش و جوانان،
ـ دو نفر حقوقدان آگاه به مسائل فوتبال که حداقل 5 سال سابقه خدمت در حوزه فوتبال را داشته باشند،
ـ پنج نفر از مربیان با معرفی کانون مربیان،
ـ پنج نفر از بازیکنان ملی با معرفی کانون بازیکنان،
ـ پنج نفر از داوران با معرفی کانون داوران،
به عنوان عضو مجمع فوتبال انتخاب شوند. تغییر ترکیب و نحوه انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال، یکی از مهمترین اقدامات برای رفع اشکالات موجود و زدودن چهره فساد از ورزش فوتبال خواهد بود.
4 ـ با ورود مدیران غیر متخصص در فدراسیون و حاکم شدن مدیران صنعتی به واسطه تاثیر هیات مدیرهها بر اکثر باشگاههای فوتبال و نداشتن مشاورین دارای صلاحیت و تفوق نتیجه بر کیفیت از نگاه این مدیران، غالب سرمایههای پیشبینی شده صرف باشگاههای بزرگسالان شده، عملا تیمهای پایه اعم از نوجوانان، جوانان و امید به حال خود رها شدهاند که ضروری است وزارت ورزش و جوانان برای این مهم، چاره اندیشی کند.
5 ـ بازیکن سالاری، مربی سالاری، افزایش نقش رهبران (لیدرهای) ورزشی در باشگاهها، فرهنگ سوء و منفی رایج در سکوهای ورزشی و ظهور پدیده تخریب سازماندهی شده تیم رقیب، توسط تعدادی از هواداران تماشاگرنما، از مصادیق عدم تناسب شقوق مختلف فوتبال حرفهای در کشور میباشد که تنها راه اصلاح آن، سپردن مدیریت این ورزش به مدیران باسابقه و مرتبط با فوتبال و دارای شرایط صلاحیت عمومی میباشد. وزارت ورزش برای جلوگیری از روند تخلفاتی که منجر به بروز فساد در این ورزش پرطرفدار میشود، باید با نظارت بیشتر و الاح اساسنامه از طرق قانونی، روند بکارگیری مدیران سیاسی غیر مرتبط یا چهرههای همسو، مطیع و بیاراده (اما غیر مدیر و غیر فوتبالی) را اصلاح نماید.
6 ـ جریانی قوی در درون این رشته ورزشی به دلیل سوء استفادههای کلان مالی (که از وضعیت بهره مندی فوتبال از بخش غیر خصوصی دارد)، اجازه خصوصی سازی در این ورزش را نمیدهد. بنابراین، علاوه بر لزوم تقویت نظارت دستگاههای دولتی و شبه دولتی بر هزینه تیمهایی که مورد حمایت آنها هستند به عنوان اقدامی موقت، راه کار اصلی، اجرای قانون واگذاری تیمهای دولتی و نیمه دولتی به بخش خصوصی است که یکی از مهمترین عوامل کاهش فساد ساختاری در ورزش فوتبال میباشد. پرداختهای هنگفت در کشورهای مختلف از طریق بخش خصوصی است. بنابراین یکی از مهمترین عوامل وجود فساد در فوتبال ایران، ارتزاق این ورزش از بودجه عمومی و شرکتهای دولتی به همراه عدم نظارت است. نقش نظارتی دیوان محاسبات کشور در این زمینه غیر قابل تردید است که در عمل بسیار ناچیز است و لذا باید خصوصی شدن فوتبال به طور جدی پیگیری شود.
7 ـ هدف از ورزش، علاوه بر سلامت جسمانی، رسیدن به کمالات و اشاعه منش پهلوانی است که متاسفانه به دلیل تامین مالی فوتبال از بیت المال و نبود نظارت بر آن، زندگی تجملاتی ورزشکاران و نتیجه گرایی مدیران و مربیان و اشاعه آن به سکوها شاهد نزول اخلاق در فوتبال کشورمان هستیم که این امر باید از طریق وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و تقویت بعد فرهنگی در باشگاههایی که عنوان فرهنگی ورزشی را یدک میکشند، ساماندهی شود.
8 ـ اعمال سلیقه مقررات توسط ارکان قضایی فدراسیون فوتبال، قابلیت رسیدگی سریع و همه جانبه دارد. در خصوص قضات دادگستری که برخلاف مقررات قانونی، ضمن نقض قانون و بخشنامههای اصداری از سوی ریاست محترم قوه قضائیه، در فدراسیون فوتبال مشغول به کار بودهاند یا میباشند و مرتکب تخلف انتظامی گردیده اند، مراتب جهت رسیدگی به قوه قضائیه، دادستان انتظامی قضات و دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام گردد و از جهت اتخاذ تصمیم، مطابق اساسنامه فدراسیون فوتبال، مراتب به وزیر ورزش و جوانان اعلام تا در مجمع و عنداللزوم هیات رئیسه مطرح گردد. لازم به ذکر است اعضاء ارکان قضایی فوتبال، الزاماً نباید قاضی باشند.
9 ـ در خصوص رواج شرط بندی که یکی از عوامل مهم در بروز فساد در اکثر ورزشها میباشد، با همکاری مراجعی همچون قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ورزش و جوانان، ضمن ابطال مجوزهای صادره سایتها و موسساتی که در این زمینه اقدام میکنند، مکانهای محل تجمع شرط بندی که در گزارش کمیسیون معرفی شده اند، تعطیل و عوامل آن مجازات شوند و یا لااقل ارتباط تشکیلاتی آنها با دست اندرکاران ورزش قطع گردد.
10 ـ نظر به اینکه سفرهای خارجی مدیران فدراسیون فوتبال طی سالهای گذشته تقریباً در انحصار رئیس فدراسیون و دبیر کل معزول آن بوده است و از قبل تعداد قابل توجه این سفرها بعضاً علاوه بر تحمیل هزینه به فدراسیون، در قالب حق ماموریت و هدایا درآمدهایی تحصیل شده است، در بررسی مقام قضایی نسبت به بازگرداندن هزینههای اضافی، اقدام گردد.
11 ـ در خصوص بدهی مالیاتی فدراسیون، ضمن ضرورت شفاف سازی قراردادها، مالیات باشگاهها، مربیان و بازیکنان، بعضی از شاغلین حوزه فوتبال، باید اخذ شود و وزیر امور اقتصادی و دارایی، ضمن جلوگیری از تصمیمات سلیقهای در سازمان مالیاتی، با متخلفین برخورد اداری صورت دهد و عنداللزوم موضوع به قوه قضائیه جهت رسیدگی و صدور حکم قضایی ارسال گردد.
12 ـ در خصوص تخلفات متعدد اعضاء هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال، خصوصاً رئیس فدراسیون ضمن احصاء نوع تخلفات، مراتب فوراً به وزیر ورزش و جوانان اعلام تا ضمن نظارت قانونی با تشکیل مجمع فدراسیون و قرائت تخلفات قبل از انقضاء مهلت قانونی، نسبت به متخلفین مطابق اساسنامه اتخاذ تصمیم نمایند و جهت رسیدگی به اتهامات رئیس فدراسیون و دبیر کل معزول با قید عناوین مجرمانه، مراتب سریعاً به قوه قضائیه اعلام گردد تا اقدام قانونی صورت گیرد.
13 ـ افزایش بیرویه اموال مدیران شاغل در فدراسیون و باشگاهها و واسطهها طی سالهای گذشته، مستلزم رسیدگی دقیق و تخصصی توسط قوه قضائیه است. برخی از این افراد روزی که وارد این ورزش شدند، هیچ ثروتی در اختیار نداشتند اما در حال حاضر از جمله داوطلبان خرید بزرگترین باشگاههای کشور هستند. قاطعیت و عدم مسامحه و ملاحظات در این امر مهم چاره ساز است.
14 ـ یکی از مهمترین دلایل گسترش فساد در فوتبال، ضعف نظارت در بخش نشریات و پایگاههای خبری مرتبط با این ورزش و وجود انحصار در برنامههای ورزشی تلویزیونی است که هر کدام موجب امنیت برای تخلفات رسانهای شده است. در این خصوص ضروری است هیات نظارت بر مطبوعات و
حالی که نظارتی در ابعاد فنی و فرهنگی صورت نمیگیرد و همین موضوع، سبب پیدایش آسیبهایی شده است. برخی از کارشناسان معتقدند که این مدارس، باید به تیمهای پایه باشگاهها منتقل شده تا سازماندهی مناسبی درباره آنها صورت گیرد و مراجع نظارتی بتوانند با تنظیم قواعد و مقررات لازم اعمال نظارت کنند.
16. علاوه بر اصلاح قوانین مربوط به مجلس، با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در خصوص برخورد با متخلفین اگرچه سابقه قهرمانی در ورزش داشته باشند، ضروری است فدراسیون فوتبال در نحوه برخورد با تخلفات، قاطعیت بیشتری اعمال کند و به شکلی عمل نکند که تلقی افکار عمومی، تشویق متخلفین باشد. مانند آنچه در برخورد با فوتبالیستهای متخلف و مجرم در معافیتهای جعلی صورت گرفته است. متاسفانه در حال حاضر به اقرار و اعتراف بیش از 90 درصد از دست اندرکاران فوتبال، وجود تبانی در ورزش امری اجتناب ناپذیر است و تعدادی از تیمهای ورزشی برای دستیابی به اهداف آشکار و پنهان خود، دست به این اقدام ناپسند میزنند، اما مسئله اینجاست که پس از شناسایی این عناصر، برخورد لازم با عوامل آن صورت نمیگیرد که باید این موضوع از دو بعد ضعف اجرای قوانین در فدراسیون و وضع مقررات لازم اصلاح شود.
17. ضروری است تظلم خواهی، شکایات اشخاص حقیقی علیه برخی از مدیران فدراسیون و سازمان لیگ با احصاء عناوین مجرمانه به صورت مجزی، جهت رسیدگی به مراجع ذیصلاح ارسال گردد.
با توجه به دلایل: 1- سوءمدیریت 2- ارسال پاسخهای مبهم، موهوم و خارج از موعد قانونی به کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی که طبق قانون جرم تلقی میشود 3- سکوت در مقابل مفاسد موجود خصوصا مفاسد مالی در فوتبال 4- انتصاب بعضی از اشخاص فاقد اهلیت با سوابق سوء در سمتهای مهم فدراسیون 5- انتصاب نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال به عنوان رئیس کمیته اخلاق بر خلاف بند 4 ماده 60 اساسنامه فدراسیون 6- انتصاب و اشتغال قضات در ارکان قضایی فدراسیون، برخلاف قانون و بخشنامههای رئیس محترم قوه قضائیه 7- استئکاف از اعلام جرم به دستگاه قضایی در پروندههای فدراسیون از قبیل جعل، استفاده از سند مجعول، کلاهبرداری، تحصیل مال از طریق نامشروع، رشاء و ارتشاء، صدور تصدیق نامههای خلاف واقع، 8- دخالت و اعمال نفوذ در ارکان قضایی و پروندههای مهم برخلاف بند 3-3 از ماده 60 اساسنامه فدراسیون 9- سوءاستفاده از موقعیت شغلی 10 اشتغال غیرقانونی در فدراسیون فوتبال با توجه به مقررات مرتبط و با قید فوریت، نسبت به برکناری و برخورد با متخلفین اقدام و مراتب را با ذکر کلی موضوعات از طرق قانونی ممکن به کنفدراسیون فوتبال؟ و فدراسیون جهانی فوتبال اعلام شود. مستندات موارد دهگانه مذکور همراه با اسامی متختلفان در کمیسیون موجود است.
متعاقب اقدامات فوقالذکر، لازم است به تناسب جرایم یا تخلفاتی که در این گزارش به افراد مختلفی منتسب گردیده است، مراتب جهت رسیدگی در خصوص برخی افراد و تعداد دیگری از مسئولان فدراسیون به قوه قضائیه و یا سایر مراجع ذیصلاح ارسال شود.
همچنین با توجه به اهمیت موضوع و تعدد تخلفات و جرایم اعلامی و لزوم برخورد قاطعانه با متخلفان و مجرمان، پیشنهاد میشود به موازات رسیدگی قضایی کارگروهی ویژه با حضور نمایندگان دستگاه قضایی، کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، وزارت ورزش و جوانان در قوه قضائیه تشکیل تا ضمن ارائه راهکارهای قانونی و نهایتا صدور احکام قاطع و بازدارنده، برای همیشه چهره فساد از فوتبال را زدوده شود و متهمین نیز به مجازات قانونی محکوم گردند.
در خاتمه، قابل ذکر است که با توجه به گستردگی موضوعات و گزارشهای اخیرالوصول پرونده در خصوص صورتهای مالی فدراسیون و سازمان لیگ، فوتبال و فوتسال بانوان، نحوه پرداخت درآمدها توسط سازمان لیگ به باشگاهها، ادعای فساد مالی بعضی از مدیران فدراسیون، عملکرد رسانه ملی در بخش فوتبال، شرکتهای افق سبز، صدرا، موسسه سازمان لیگ، قراردادهای فدراسیون و سازمان لیگ با اشخاص حقیقی و حقوقی، پرداخت رشوه، پرونده همچنان در این کمیسیون مفتوح و رسیدگی آن ادامه دارد.
به گزارش ایلنا، در این گزارش آمده است: ورزش به عنوان ضروریترین مقدمه تندرستی و نشاط اجتماعی، میتواند سبب افزایش غرور ملی و همدلی مردم شود. یکی از رشتههای جذاب و پرطرفدار ورزشی در کشور ما فوتبال است و وزارت ورزش بر اساس وظیفه ذاتی خود مسئولیت نظارت بر فدراسیونهای ورزشی را بر عهده دارد.
به همین دلیل وزیر ورزش به عنوان مقام عالی باید پاسخگوی مسائل مربوط به فدراسیونهای ورزشی باشد. وزیر ورزش و جوانان به همراه معاون ورزش همگانی بر اساس اساسنامه فدراسیون فوتبال، عضو مجمع آن فدراسیون هستند و لذا وظایف نظارتی آنان دوچندان است. با این همه در طول سالهای گذشته، شاهد اتفاقاتی در ورزش فوتبال بودهایم که این رشته پرطرفدار ورزشی را با انتقادات و حاشیههای بسیار مواجه کرده است. یکی از این موضوعات، مسئله تخلفات ساختاری است که تبعاتی را در پی داشته است.
مطابق ماده 1 اساسنامه، فدراسیون فوتبال یک نهاد عمومی غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی است. امروزه نهادهای غیردولتی به گونهای خاص در راستای انجام مسئولیت و نیل به اهداف تعریف شده خود، وظایف و مسئولیتهای گسترده و متنوعی را بر عهده دارند. فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران ـ که مقر آن در تهران است ـ در کلیه نقاط کشور، دارای هیاتهای فوتبال استان یا شهرستان میباشد، به همین منظور افراد زیادی را به خدمت منصوب نموده است.
با ورود بیضابطه سرمایه عمومی کشور به این رشته ورزشی و افزایش درآمد فوتبالیستها نسبت به دیگر اقشار مردم و عدم افزایش سطح کیفی بازیها و متعاقباً نتایج ضعیف حاصله و اخبار منتشره از حواشی تیمها و بازیکنان اعم از تبانی تیمها، مربیان، داوران و پرداختهای غیرمتعارف باشگاهها به بازیکنان و رفتارهای غیراخلاقی رخ داده در خارج و داخل زمین فوتبال از سوی برخی از بازیکنان و رسانهای شدن این موارد، حساسیت افکار عمومی نسبت به این ناهنجاریها بالا رفته و لذا ضرورت بررسی مسائل ذیربط مطرح شده است.
بر همین اساس، کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در راستای انجام وظایف مصرح در قانون اساسی و متعاقب وصول شکایات و گزارشهای متعدد در خصوص موضوع «نهادینه شدن فساد و تخلف در فوتبال ایران» ضمن استعلام از مراجع نظارتی و اداری قانونی مرتبط با موضوع، تشکیل جلسات متعدد و مصاحبه با تعداد زیادی از علاقهمندان فوتبال و استماع نظر کارشناسان خبره و انجام تحقیقات لازم، اقدام به بررسی این پرونده نمود که خلاصهای مجمل و متناسب با قرائت در جلسه عمومی مجلس شورای اسلامی تهیه گردید و حسب مورد، پرونده جهت طی مراحل قانونی به قوه قضائیه ارسال خواهد شد.
مطابق شان و وظیفه کمیسیون، این گزارش به طرز کار وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال پرداخته و از ورود در جزئیات خودداری شده و البته در مرحله رسیدگی مراجع قضایی، تمام این موارد قابل بررسی دقیق میباشد.
کمیسیون اصل 90 برای تهیه این گزارش، اقدامات ذیل را انجام داده است:
1ـ تشکیل بیش از 100 جلسه با مراجع امنیتی، نظارتی، انتظامی، وزارتخانههای مرتبط، رسانهها، مدیران فدراسیون فوتبال، مدیران عامل برخی از باشگاهها، کارشناسان، مربیان، بازیکنان و داوران.
2ـ مکاتبات مکرر با دفتر مقامات عالی کشور، وزارتخانههای ورزش و جوانان، امور اقتصاد و دارایی، اطلاعات، خارجه و فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز نیروی انتظامی، سازمان صدا و سیما، سازمان نظام وظیفه، حراست نهادهای مرتبط، فدراسیون فوتبال و باشگاههای فوتبال.
3ـ استماع شهادت شهود و مطلعین در کمیسیون و ثبت آن به صورت کتبی.
تعلل در ارائه توضیحات و پاسخهای انحرافی فدراسیون فوتبال به مکاتبات کمیسیون در جریان رسیدگی به این پرونده و عدم همکاری مناسب برخی از نهادها از جمله حراست وزارت ورزش، روند رسیدگی به این پرونده و عدم همکاری مناسب برخی از نهادها از جمله حراست وزارت ورزش، روند رسیدگی به این پرونده را طولانی و دچار مشکل کرد، گرچه در نهایت با تلاش کارشناسان کمیسیون و همکاری برخی از دستاندرکاران دلسوز فوتبال، کاستیهای زیادی برطرف گردید.
حسب گزارشهای واصله و همچنین بر اساس اظهارات افرادی از اقشار مختلف جامعه فوتبال که به کمیسیون اصل 90 دعوت شدند (با وجود فعالیت ورزشکاران پاک، صادق و سالم در خانواده ورزش علیالخصوص فوتبال)، وجود فساد در بخشهای زیادی از فوتبال ایران و افزایش آن طی چند سال اخیر، غیرقابل انکار بوده و بر اساس اطلاعات مستند، مصادیق این معضلات عبارتند از:
1ـ تبانی
2ـ رشاء و ارتشاء
3ـ دوپینگ
4ـ شرطبندی غیرمجاز
5ـ جعل و استفاده از سند مجعول
6ـ تصدیق نامههای خلاف واقع
7ـ فرار مالیاتی
8ـ مصرف الکل و روابط نامشروع
9ـ مصرف مواد مخدر
10ـ رواج خرافهگرایی از جمله سحر و جادو
11ـ تحصیل مال از طریق نامشروع
12ـ نقض آشکار قوانین و مقررات
13ـ قراردادهای غیرواقعی
وجود این مسائل در فوتبال ایران با توجه به انعکاس اجتماعی آن از طریق رسانهها موج منفی عظیمی ایجاد نموده است که در حال حاضر، خواست مردم و اکثر اهالی فوتبال، زدودن چهره فساد از فوتبال ایران است. ورزشگاههای فوتبال به محل مناسبی برای بدآموزی، بدزبانی و دشنام تعدادی از تماشاگرنماها تبدیل شده تا جایی که بسیاری از خانوادهها مانع حضور فرزندان خود در این محیط میشوند.
کاهش فاحش تماشاگران در استادیومهای ورزشی به هنگام مسابقات، یکی از دلایل اثبات این قضیه است. از طرفی سابقه امر ثابت نموده که از سوی فدراسیون اراده قاطعی با هدف برخورد مناسب با ناهنجاریهای فوتبال وجود ندارد بلکه بعضی از مدیران آن فدراسیون، خود نیز در وقوع برخی از این ناهنجاریها مشارکت دارند. عدم برخورد منصفانه با پدیدههای ضد فرهنگی و ضد اخلاقی، شرایط دشواری برای قشر جوان بوجود آورده تا جایی که عده زیادی معتقدند در بعضی از مفسدهها، تشکیلاتی بوده و معتقد به وجود مافیا هستند.
بر اساس این بررسی میدانی، مهمترین دلایلی که برای بروز این پدیده در فوتبال ایران میتوان ذکر کرد، عبارتند از:
1ـ مشکلات ساختاری اساسنامه فدراسیون
2ـ منفعل بودن وزارت ورزش و جوانان در برابر تخلفات متعدد ارکان فدراسیون
3ـ عدم نظارت و اعمال وظایف مصرح در اساسنامه از سوی مجمع فدراسیون فوتبال
4ـ سوء مدیریت و تصمیمات خلاف قانون روسای وقت سازمان تربیتبدنی
5ـ سوء مدیریت رئیس فعلی فدراسیون فوتبال
6ـ تامین بودجه فوتبال از بیتالمال و سرمایه عمومی کشور و عدم نظارت بر نحوه هزینهها
7ـ سهمخواهی جریانات سیاسی از فوتبال
8ـ عدم نظارت بر عملکرد مدیران
9ـ افزایش بیرویه نرخ دستمزد مربیان و بازیکنان
10ـ نقض مقررات و قوانین توسط بعضی از مدیران فدراسیون
11ـ عملکرد سوء بعضی از رسانهها و آلودگی مدیران و دستاندرکاران آنها به روابط مالی ناسالم
12ـ عملکرد ضعیف و توام با تبعیض ارکان قضایی فدراسیون
13ـ استنکاف برخی از مسئولان از خصوصیسازی باشگاهها
14ـ اعمال نفوذ یا عدم اجراء احکام قطعی در بعضی از پروندههای مهم
15ـ تاخیر و تعلل مراجع نظارتی، انتظامی، امنیتی و قضایی در کشف و برخورد با فساد
16ـ انتصاب اشخاص فاقد تخصص در سمتهای مدیریتی فدراسیون و هیات مدیره و مدیران عامل باشگاهها توسط مجمع عمومی فدراسیون، وزارت ورزش و جوانان، وزارت صنعت، معدن و تجارت، نیروهای نظامی و انتظامی.
در ادامه با توجه به گستردگی موضوعات و لزوم اختصاص، به گوشهای از عوامل و نشانههای بروز آن اشاره میشود:
الف ـ موارد نقص یا نقض مقررات و قوانین فدراسیون فوتبال
یکی از مهمترین دلایل بروز تخلفات متعدد در فوتبال ایران نقص و نقض مقررات و قوانین موضوعه در این باره بوده است که برای نمونه به مواردی از آن اشاره میشود:
1ـ اساسنامه فدراسیون فوتبال در 82 ماده توسط هیات رئیسه انتقالی فدراسیون در تاریخ 30/3/1386 تدوین و تنظیم شده و در تاریخ 11/4/1386 (دوم جولای 2007) به تایید فیفا و در تاریخ 24/5/1386 به تصویب هیات محترم وزیران رسیده است. اساسنامه مذکور در تاریخ 4/10/1390 توسط هیات رئیسه فدراسیون اصلاح و در قالب 85 ماده به مبادی ذیربط ابلاغ میشود که به علت عدم رعایت مفاد ماده 32 و عدم تائید مفاد اساسنامه اصلاح شده توسط فیفا و هیات وزیران جمهوری اسلامی ایران، این اساسنامه فاقد اعتبار قانونی است. بدیهی است که وقتی اصل اساسنامه به تایید فیفا و هیات وزیران رسیده، موارد اصلاح آن نیز باید به تایید آن مراجع برسد و اعمال اساسنامهای که از تاییدیه مراجع مربوطه برخوردار نیست، خود یک تخلف آشکار است. بر این اساس کمیسیون اصل 90 در گزارش حاضر صرفاً به مفاد اساسنامه مورد تایید فیفا و هیات وزیران استناد مینماید.
2ـ مطابق بند 3 ماده 25 اساسنامه، انتخابات رئیس فدراسیون، نواب رئیس، سایر اعضای هیات رئیسه، خزانهدار و بازرس از اختیارات مجمع است. اعضای مجمع فدراسیون فوتبال در ماده 24 اساسنامه احصاء شده که دقت در مشخصات آنها ملاحظه میشود، اکثریت اعضای با حق رای، زیرمجموعه فدراسیون فوتبال محسوب میشوند که طبعاً این ترکیب به دلیل همراهی و هماهنگی با رئیس فدراسیون در انتخاب رئیس و اعضای هیات رئیسه تاثیرگذار خواهند بود و بدیهی است که انتخابات واقعی و آزاد در این روش، حلقه مفقوده محسوب میگردد. نمونه بارز آن، انتخابات مورخ 15/12/90 میباشد که رئیس قبلی فدراسیون فوتبال توسط مجمعی که اکثریت آن زیرمجموعه فدراسیون فوتبال بودند، مجدداً به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شد. بدیهی است با این شیوه، هر کس رئیس فدراسیون شود تا روزی که اراده کند، رئیس باقی خواهد ماند.
3ـ مطابق ماده 60 اساسنامه، ارکان قضائی فدراسیون که در حدود صلاحیت، مجاز به رسیدگی و صدور رای در حوزه فوتبال میباشند، مشخص گردیده است اما برخلاف مفاد اساسنامه، رئیس فدراسیون به همراه هیات رئیسه، آشکارا در اقدامی خلاف قانون، ستادی را با نام «ستاد رسیدگی به تخلفات حرفهای یا منشور اخلاقی» تاسیس نمودند.
در همین راستا آئیننامهای با عنوان آئیننامه منشور اخلاقی و رفتاری فوتبال در 21 ماده مصوب شد که مفاد آن با اصل 24 قانون اساسی، قانون مطبوعات مصوب 26/12/64، اساسنامه فدراسیون فوتبال، آئیننامه انضباطی، مقررات بینالمللی فیفا، آئیننامه دوپینگ، آئیننامه رابط باشگاهها و لیگ در تعارض بوده و از حیث صلاحیت نیز در مواد 14، 15، 20 و بند 7 ماده 21 به صلاحیت مراجع دوپینگ، کمیته انضباطی، مدیران باشگاهها، مدیران استادیومها، رسانهها و مراجع قضایی، بدون طی مراحل و آیین دادرسی ورود نموده است.
با توجه به اظهارات افراد حاضر در کمیسیون و توضیحات اعضای این ستاد و پذیرش برخی رفتارهای سلیقهای، به نظر میرسد که هر چند این ستاد با هدف اصلاح جامعه فوتبال تاسیس گردید لیکن به دلیل اعمال سلایق و شائبه منافع شخصی در تصمیمات متخذه و عدم نظارت بر عملکرد اعضا و آرای صادره، عملکرد ستاد مذکور دچار انحراف شده است که به طور طبیعی پروندههای مورد شکایت، میتواند در مراجع قضایی مورد رسیدگی قرار گیرد. موارد متعددی از تخلفات کمیسیون مذکور ضمیمه پرونده است که همراه با مستندات گزارش، تحویل مقام قضایی خواهد شد.
4ـ مطابق اساسنامه مصوب، رئیس فدراسیون اختیار دارد فردی با سابقه حقوقی را جهت امور حقوقی فدراسیون تعیین کند. در حالی که رئیس فدراسیون، فردی را برای این جایگاه تعیین کرده بود که سابقه حقوقی نداشت. در ماده 54 اساسنامه جدید نیز کمیته حقوقی و تدوین مقررات اضافه شده که به طور منطقی باید برای ریاست کمیته حقوقی و تدوین مقررات، دارا بودن مدرک حقوقی تعیین میشد اما در حالی که برای کمیتههای دیگر، لزوم برخورداری رئیس کمیته از مدرک مرتبط تعیین شده، برای این کمیته چنین الزامی پیشبینی نشده است! نکته قابل توجه این است که رئیس کنونی کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال از آنجا که خود از مدرک حقوقی مرتبط برخوردار نیست، به هنگام تدوین اساسنامه جدید، چنین قیدی را در نظر نگرفته است تا بتواند شخصاً مسئولیت آن را بر عهده گیرد!.
5ـ علیرغم صراحت ماده 54 اساسنامه جدید به تشکیل کمیته حقوقی و تدوین مقررات با یک رئیس، یک معاون با تحصیلات حقوقی و تا پنج عضو، کمیته مذکور تا تیرماه سال 93 فقط توسط رئیس ـ که رشته تحصیلی وی نیز حقوقی نیست ـ اداره میشد و تمامی آئیننامهها توسط شخص ایشان تهیه و تنظیم گردیده است. البته از تیرماه سال 93 با پیگیریهای کمیسیون اصل 90، این رویه اصلاح شده است.
6ـ علیرغم قانون منع اشتغال مجدد قضات مطابق اصل 141 قانون اساسی و بخشنامههای مکرر روسای محترم قوه قضائیه به ادوار مختلف خصوصاً بخشنامه شماره 1/86/4852 مورخ 28/4/1368 و شماره1/84/10986 مورخ 28/8/1384 مبنی بر ممنوعیت پذیرش مسئولیت و مشاغل دیگر توسط قضات، رئیس فدراسیون ضمن نقض قوانین و مقررات عدهای از قضات را در فدراسیون به کار گمارده و قضات مذکور نیز با پذیرش سمتهای مشخص مرتکب تخلف گردیدند که بر اساس مدلول بخشنامه رئیس محترم قوه قضائیه قابل تعقیب انتظامی و اداری میباشند. (مشخصات قضات در پرونده محفوظ است)
7ـ یکی از نقاط چالش برانگیز آئیننامه انضباطی قبلی، عدم قید مهلت در ابلاغ آرای انضباطی از سوی دبیرکل فدراسیون و نیز فقدان ساز و کار در صورت امتناع وی از ابلاغ رای بود. این ابهام متاسفانه در ماده 43 آئیننامه جدید تکرار شده است. به نحوی که اولاً دبیرکل میتواند تا هر وقت دلش بخواهد رای انضباطی و استیناف را ابلاغ ننماید و ثانیاً در صورت امتناع از ابلاغ، گزینه جایگزینی پیشبینی نشده است. این نقیصه سبب شد به دلیل امتناع دبیرکل از ابلاغ رای، برخی تیمها به رغم صدور حکم قطعی دال بر قهرمانی لیگ، از شرکت در مسابقات باشگاههای آسیا محروم شوند و مقام قهرمانی به تیمی که قهرمان نشده بود و به حکم قطعی، مرتکب تخلف و تبانی شده بود، اعطا گردد. نمونههای متعددی از این دست در رسیدگی به پرونده وجود دارد که حکایت از اغراض غیرحرفهای مسئولان مربوطه میکند. تعلل در اجرای احکام، نشاندهنده عدم اجرای عدالت، تضییع حقوق، شفاف نبودن جدول ردهبندی، سقوط تیمهای فاقد رابطه به ردههای پایین جدول و حتی به لیگهای پایینتر و حضور تیمهای متمول به ردههای بالای جدول و حتی صعود از لیگهای پایینتر به لیگهای بالاتر میباشد. علیرغم این موارد حضور در لیگ برتر دارای منافع سرشار مادی از جهت ارزش تیم و حضور در باشگاههای حائز رتبهبندی آسیایی و برخورداری از مبالغ هنگفت دریافتی از سوی کنفدراسیون آسیا میباشد که میتواند سود کلانی را برای این تیمها در پی داشته باشد.
8ـ در بند 1-1 ماده 16 بر تبعیت کامل اعضا از مفاد اساسنامه اشاره شده و رئیس فدراسیون را مجری تصمیمات هیات رئیسه دانسته است، اما در موارد متعددی علیرغم تصویب هیات رئیسه، رئیس فدراسیون خود را ملزم به انجام آن ندانسته است. به عنوان نمونه میتوان به مخالفت اعضا با مربیگری افشین قطبی یا حفظ سرمربی تیم ملی امید اشاره کرد. همچنین در مغایرت با بند 2 ماده 32 اساسنامه مصوب به صورت موردی برای تکتک موارد اصلاحی اساسنامه در مورخ 4 دی 90 توضیحات کتبی به اعضای مجمع ارائه نشده است و از بیاطلاعی آنان برای تغییر بسیاری از موارد نهایتاً استفاده صورت گرفته است.
از مواردی که بدون اطلاع مجمع در جلسه 4 دی 90 رایگیری و مصوب فرض شده، کاهش اختیارات مجمع در اساسنامه و حذف بندهای 12 و 15 از ماده 25 اساسنامه قبلی است. مطابق بند 4 ماده 32 اساسنامه مصوب، باید اکثریت مطلق اعضای مجمع حاضر در جلسه به اصلاح اساسنامه رای دهند که در مجمع 4 دی 90 اکثریت مطلق یعنی دو سوم اعضا رای ندارند.
تصویب گزارشهای مالی و برنامه و بودجه سالیانه فدراسیون، توسط مجمع الزامی است لیکن این موضوع در مورد صورتهای مالی سال 1392 به تصویب مجمع و هیات رئیسه فدراسیون نرسیده است. از سوی دیگر هیات رئیسه در مورخ 93.3.27 طی نامه شماره 100- 1/ه به استناد بند 5 از ماده 36 اساسنامه در مهلت 48 ساعت برکناری دبیر کل وقت فدراسیون و نایب رئیس وقت فدراسیون را خواستار میشود که به انجام نمیرسد. در مورد دیگر هیات رئیسه در مورخ 27 مهر 93 درخواست تشکیل مجمع فوقالعاده را به استناد بند 1 ماده 29 اساسنامه داشته که از سوی رئیس فدراسیون محقق نشده است.
9. در حالی که صراحت قانونی در بند 8 از ماده 37 اساسنامه فدراسیون فوتبال اشعار میدارد که کلیه آیین نامهها، دستورالعملها باید به تصویب هیات رئیسه برسد این موضوع رعایت نشده است و آیین نامههای اعزامهای برون مرزی، معاملات ارزی، پاداش، کمیته فنی و توسعه جهت نحوه جذب مربیان و کادر فنی داخلی و خارجی تیمهای ملی تدوین نشده است.
10. اختیارات گسترده پیشبینی شده در آیین نامه کمیته انضباطی در شخص رئیس متمرکز شده که تالی فاسدهایی را به دنبال داشته است. به عنوان نمونه توانایی مجازات موقت متخلف از سوی رئیس کمیته انضباطی به استناد بندهای 1 و 2 ماده 32 آیین نامه، در حالی که اولا مجازات، تجویز قانون گذار در حیطه صلاحیت مرجع قضایی و واکنش سازمان یافته نسبت به جرم- و نه تخلف- استیا در بند 2 ماده مزبور، بیحساب و کتاب و بدون ذکر شرایط و ضوابط، اختیار صدور حکم به رئیس کمیته انضباطی داده شده است. مطابق بند 1 ماده 42 این آیین نامه: «آرای انضباطی به محض صدور و امضا دبیر کل اجرا خواهد شد حتی اگر قابلیت تجدیدنظر خواهی داشته باشد». با این اواصاف اگر حکمی صادر شود که قابل اعتراض بوده و معترض هم به آن اعتراض کند، حکم مزبور باید برغم اعتراض به عمل آمده و قبل از تعیین تکلیف نهایی اجرا شود!
11. حسب گزارش واصله از دستگاههای نظارتی و تحقیقاتی به عمل آمده و ملاحظه بدل پروندههای خاص، این ارکان (کمیته انضباطی) معمولا در پروندهها یا تخلفات غیر مهم فوتبالی و اشخاص معمولی با قاطعیت عمل مینماید لیکن درخصوص پروندههای مهم، اشخاص دارای نفوذ در نهادهای امنیتی و دولتی یا یقه سفیدهای فوتبال، فاقد صلابت و استقلال بوده و به صورت مصلحتی و با ممشات بیش از حد برخورد مینماید و قانون را سلیقهای و با تبعیض نسبت به اهالی فوتبال اعمال و لذا اراده و توان کافی را برای برخورد با ناهنجاریها را ندارد. در واقع ایراد اساسی، وضع آیین نامه نامطلوبی است که دامنه اختیار را از رکن قضایی گرفته و در عمل این کمیته انضباطی است که مر آیین نامه را کنار گذاشته و به صلاحدید خود، اقدام به صدور حکم میکند.
12. براساس بند 7 گزارش بازرس قانونی فدراسیون فوتبال منتهی به 31 تیر 93 به رغم مالکیت قانونی و صد درصدی فدراسیون فوتبال در موسسه لیگ برتر، نام موسسین و شرکای آن به نام 5 تن از شخصیتهای حقیقی (اعضای هیات رئیسه قبلی، فعلی و دبیر کل فدراسیون) است و از آنجایی که مالکیت موسسه لیگ برتر متعلق به فدراسیون فوتبال میباشد، ضروری است جهت انتقال مالکیت آن از افراد حقیقی به جایگاه حقوقی، اقدامات سریع قانونی و حقوقی صورت گیرد.
13. نامه ناظرین فدراسیون در مورخ 6 دی 93 به ریاست فدراسیون مبنی بر غیر قانونی بودن تشکیل ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان منعکس شده بود و معاونت مذکور طی جوابیه کتبی به کمیسیون، مراتب را مورد تایید قرار دادند.
ب- انتصاب افراد سیاسی و غیر متخصص در فوتبال
براساس بررسیهای به عمل آمده، یکی دیگر از دلایل مهم ایجاد فساد در فوتبال ایران، استفاده از چهرههای سیاسی بدون سابقه ورزشی و به ویژه سابقه فوتبالی و یا استفاده از چهرههای غیر سیاسی اما بدون سابقه فوتبالی و ناتوان از جهت مدیریتی، در راس فدراسیون فوتبال و یا باشگاههای کشور میباشد. در اینجا موارد زیر قابل توجه است:
1. فدراسیون فوتبال از ابتدای انقلاب تاکنون دارای 33 رئیس بوده است اما از سال 77 در دولت هفتم با انتصاب یک چهره سیاسی بدون سابقه مرتبط و مدیریت ورزشی، این انتصابات وارد عرصه مدیران سیاسی غیر فوتبالی و موجب دور شدن این ورزش از اهداف اصلی و حرفهای خود گردید. در چهارمین سال ریاست وی بر فدراسیون فوتبال، هیات رئیسه سازمان لیگ، تصمیم به برگزاری لیگ حرفهای در مسابقات باشگاهی ایران گرفت که در نهایت نام لیگ برتر روی آن نهاده شد که تبعات ناشی از آن، به دلیل عدم برخورداری از ساختارهای سخت افزاری و نرم افزاری، تاکنون گریبانگیر فدراسیون و باشگاهها بوده است که ریاست فدراسیون انتقالی، افزایش بیرویه و یکباره دستمزد بازیکنان، مربیان و باشگاهها و متعاقبا افزایش هزینههای باشگاهداری را به دنبال داشت. حدود 14 سال است که لیگ فوتبال ایران واژه «حرفه ای» را یدک میکشد اما این لیگ با وجود اینکه تقریبا 14 فصل را پشت سر گذاشته از نظر بسیاری از کارشناسان، هنوز دقیقه حرفهای نشده است.
2. هرچند در ابتدای دولت هشتم با انتصاب یک چهره غیر سیاسی و فوتبالی در راس فدراسیون این روند تغییر کرد لیکن در سال 85 با برکناری این مدیر با سابقه در فوتبال از راس فدراسیون، تلاش برای ورود یک چهره سیاسی دیگر بدون هرگونه سابقه ورزشی در راس فدراسیون فوتبال ادامه یافت اما به دلیل موانع قانونی و عدم امکان حضور وی در انتخابات تعیین ریاست فدراسیون، وی در آخرین دقایق از شرکت در انتخابات کنارهگیری کرد و لاجرم، فردی که از توان و سابقه قابل توجه مدیریتی و مرتبط با فوتبال برخوردار نبود، به عنوان تنها کاندیدای ریاست این فدراسیون باقی ماند و در حقیقت در این جایگاه منصوب شد.
3. در پرونده رئیس فعلی فدراسیون فوتبال، به هیچ عنوان سابقه ورزش فوتبال دیده نمیشود. وی با مدرک تحصیلی فوق لیسانس تجارت بین الملل از دانشگاه ماستریخ هلند و لیسانس اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی تهران به یکباره و در نامساعدترین شرایط وارد عرصه فوتبال کشور شده و با توجه به تغییر اساسنامه که پیشتر به آن اشاره شد، تاکنون باقی مانده است و با توجه به ساختار تغییر یافته اساسنامه مذکور - که غیرقانونی است - تا هر زمان اراده کند، به شکل ظاهرا دموکراتیک، میتواند در این جایگاه باقی بماند.
4- علاوه بر ورود مدیران سیاسی غیرفوتبالی و به دنبال آن، چهرههایی بدون هیچ گونه سابقه مدیریتی و فوتبالی، از آنجا که اکثر تیمهای حاضر در لیگ برتر از بیتالمال یا شرکتهای وابسته به دولت ارتزاق میکنند، لاجرم اعضای هیات مدیره و مدیران عامل این باشگاهها یا توسط وزارت ورزش و جوانان (در باشگاههای پرسپولیس و استقلال) و یا توسط شرکتها و موسسات مرتبط با دولت (تیمهای صنعتی و تیمهای نظامی) انتخاب میشوند که اکثر این افراد به دلیل اینکه از چهرههای غیرورزشی با سوابق مدیریتی نامشخص و گاهی مبهم یا مدیران صنعتی، اقتصادی و نظامی هستند، در استفاده از مربیان و بازیکنان و کادر فنی، به حاشیه رانده میشوند و عدم آگاهی از جزئیات و فضای این ورزش، سبب انتصابات نادرست و عملکرد ناصحیح مالی به ویژه عقد قراردادهای غیرواقعی و ظاهری اما در حقیقت قراردادهای میلیاردی و سوء استفادههای مختلف شده است که نتیجه آن حیف و میل سرمایه عمومی کشور است.
ج- هزینه کرد غیرشفاف منابع مالی فدراسیون
فدارسیون فوتبال و اکثر باشگاههای کشور از منابع مالی دولتی و مراکز نیمه دولتی و عمومی استفاده میکنند. منابع مالی فدراسیون، شامل کمکهای فدراسیون جهانی فوتبال، کنفدراسیون فوتبال آسیا، بودجه وزارت ورزش و جوانان، اسپانسرینگ به همراه حق پخش تلویزیونی، فروش بلیت و شرکتهای تاسیس شده اقتصادی است. یکی از مهمترین دلایل وجود فساد در فوتبال ایران را میتوان، منابع مالی دولتی و عدم شفافیت در هزینهکرد آن دانست. به عنوان نمونه مدیرعامل یکی از باشگاههای مشهور، به بهانه نبود بودجه کافی، 11 شرکت اقتصادی تاسیس کرده و همچنین در پوششهای مختلف مبادرت به انجام واردات میکرد.
فدراسیون فوتبال و اکثر باشگاههای استفادهکننده از منابع مالی عمومی، در پاسخ به مکاتبات کمیسیون در این باره از ارائه اطلاعات، سرباز زدهاند و تلاش شده با ارائه اطلاعات غیرواقعی کمیسیون را منحرف نمایند. به عنوان نمونه فدراسیون فوتبال حاضر به ارائه اطلاعات سفرهای خارجی خود نشد اما بر اساس استعلام از مراکز قانونی، رئیس و دبیر وقت فدراسیون فوتبال از تاریخ 85.6.26 تا 93.7.11 به ترتیب 188 و 218 بار تردد (رفت و برگشت) خارجی داشتهاند. با توجه به اینکه مهمترین دلیل این سفرها شرکت در سمینارهای تخصصی یا شرکت در مراسم رسمی مرتبط با فوتبال است. به نظر میرسد که رئیس و دبیر وقت فدراسیون، همواره از این فرصت برای حضور خود و نه زیر مجموعههای مرتبط و متخصصین استفاده کردهاند. قابل ذکر است که در خصوص سفرهای برون مرزی در وزارت ورزش و جوانان، شورایی وظیفه بررسی و تصویب سفر اشخاص را به عهده دارد اما چون بعضا اشخاصی از سوی وزارت به فدراسیونها خصوصا فدراسیون فوتبال جهت اعزام به خارج از کشور معرفی میشوند و این شورا نیز در مصوبات خود، ملاحظات و مساعدتهای غیرقانونی را صورت داده است.
حسب اظهارات و مستندات موجود، هیات رئیسه فدراسیون فوتبال با برنامهریزی از پیش طراحی شده اجازه قرائت گزارش مالی تهیه شده توسط کمیته تعیین شده را در مجمع فدراسیون نمیدهند و تلاش میشود تا با تطمیع برخی از اعضای این کمیته، در گزارش تهیه شده، تغییراتی ایجاد گردد که طبعا این موارد، در مرحله رسیدگی قضایی باید مورد توجه قرار گیرد. با این وجود، گزارش کمیته مالی مذکور، حکایت از عدم انضباط مالی در فدراسیون فوتبال دارد که به دلیل حجم زیاد، تنها به نکاتی اشاره میشود:
1- بر اساس ترازنامه مالی منتهی به 31 تیر92 علیرغم اینکه در ذیل گزارش قید شده که صورتهای مالی فوق به تصویب هیات رئیسه فدراسیون فوتبال رسیده است، این گزارشها تاییدهای هیات رئیسه را ندارد و مغایر با قوانین تجارت، اساسنامه و حتی آییننامه مالی و معاملاتی فدراسیون میباشد. که البته برای توجیه ظاهری، بعد از اخراج منتقدین وضع موجود از هیات رئیسه، تاییدیههایی را ضمیمه نمودهاند. مضافا بر اینکه در مجمع عمومی سال 92، اعضای مجمع برنامه و بودجه و صورتهای مالی فدراسیون را تصویب نکردهاند که در این راستا مجمع کمیتهای را به عنوان امین مجمع انتخاب نمود تا صورتهای مالی را بررسی و نتایج را گزارش نماید. لیکن فدراسیون مستنداتی را در اختیار این کمیته قرار نداده و در نهایت نیز با ترفندهای خاصی اجازه قرائت گزارش تهیه شده را به آنها نداد. در طول رسیدگی به این موضوع نیز حسب گزارشهای واصله، برخی افراد منتسب به مسئولین فدراسیون به دنبال تطمیع اعضای این کمیته برآمدند.
2- بر اساس ماده 47«معاملات ارزی» آییننامه مالی و معاملاتی فدراسیون فوتبال، کلیه معاملات و فعالیتهای ارزی به موجب دستورالعملی است که باید به تصویب هیات رئیسه برسد لیکن هیچگونه دستورالعملی در این زمینه مصوب نشده است.
3- با توجه به بند 4 امور مالی و درآمدهای ارزی، فدراسیون درآمدهای فیفا و AFC را معادل ریالی محاسبه کرده که مغایر ضوابط مربوطه بوده و با این شیوه، به نوعی عمل شده تا ماده 46«معاملات ارزی» در صورتهای مالی غیرشفاف، ملاک عمل نباشد.
4- با وجود این که فدراسیون از محل کمکهای فیفا درآمد ارزی دلار و یورو داشته است لیکن این درآمدها در عملکرد مالی فدراسیون به صورت ریالی آمده است در حالی که جهت اردوهای متعدد خارج از کشور، ارز هزینه شده است. معاونت کنسولی و امور مجلس و ایرانیان وزارت امور خارجه طی جوابیه شماره 730/310657 مورخ 12 اسفند 93 اعلام داشته است که فدراسیون فوتبال، مبالغ ارزی دریافتی خود از AFC که از طریق سفارت به حساب وزارت خارجه واریز شده را به صورت دستی در سه تاریخ مجزا به میزان 400000 دلار توسط چند نفر که از سوی فدراسیون معرفی شده بودند، دریافت نموده است.
5- حسابرس فدراسیون در گزارشهای خود، فقدان دستورالعمل مدون، مصوب و یکنواخت جهت تبیین چگونگی محاسبه و پرداخت حقالسهم باشگاهها از درآمدهای مربوطه را گزارش و اضافه نموده است که برخی از باشگاهها از حقالسهم آنها بیشتر بوده و به سازمان لیگ بدهکار نیز شدهاند. همچنین علیرغم انعقاد قراردادهای متعدد در سقف معاملات عمده، طی سال 91-92 اسناد و مدارک مربوط به برگزاری مناقصه و یا صورتجلسات ترک تشریفات، جهت بررسی به کمیته ارائه نشده است.
6- کمیته بررسی عملکرد مالی فدراسیون نیز پس از عدم همکاری فدراسیون در ارائه اسناد مالی در گزارش خود آورده است: به دلیل عدم ارائه اطلاعات پرداختهای ارزی به طور کامل و وجود محدودیت زمانی، امکان بررسی پرداختهای انجام شده شامل علیالحسابهای ارزی، اعزامهای خارج از کشور و پاداشهای عوامل فدراسیون برای کمیته میسر نگردیده است. در این گزارش همچنین آمده است که مبالغ قابل ملاحظه ارزی(12000000 دلار) فدراسیون فوتبال به حساب شخصیت حقیقی به نام هـم بدون اخذ هر نوع تضمین مناسب، واریز گردیده است. انجام این موضوع مغایر با بند 4 ماده 71 اساسنامه و نیز ماده 27 آییننامه مالی معاملاتی مبنی بر واریز کلیه درآمدهای ارزی و ریالی به حساب بانکی به نام فدراسیون فوتبال بوده است. برخی مدعوین کمیسیون در اظهارات خود به شراکت تجاری این فرد با دبیر معزول فدراسیون فوتبال در کشور امارات توجه دادهاند که قابل بررسی قضایی است.
7- مطابق ماده 20 اساسنامه، خزانهدار یکی از ارکان فدراسیون میباشد و مستند به ماده 69 اساسنامه، مسئولیت اجرای امور مالی و نگهدار اموال به عهده او است. در حالی که مطابق گزارش کمیته بررسی عملکرد مالی فدراسیون، سمت مدیریت مالی فدراسیون به نام آقای ط (یکی از بستگان سببی رئیس فدراسیون) جهت اتخاذ برخی تصمیمات مالی و حتی شرکت در جلسات کمیسیون معاملات و امضای صورتجلسات ترک تشریفات از جمله صورتجلسه انعقاد قرارداد مدیریت پیمان سال 93 با شرکت ایتو با امضای مدیر مالی، بدون امضای خزانهدار، صادر شده است.
8- حسابرس مستقل فدراسیون فوتبال درگزارش خود برای سال مالی منتهی به 31 تیرماه 1391 و 1392 تاکید کرده است که در سرفصل پیش پرداختهای فدراسیون، مبالغ 7.6 میلیارد و 7.1 میلیارد ریال علی الحساب پرداختی به نمایندگان مالی و سرپرستان تیمهای ملی به حساب هزینه منظور نگردیده است.
لازم به ذکر است که به دلیل حجم گسترده و ابهامات متعدد در خصوص مسائل مالی، ضمن ارائه گزارش به نهادهای ذیربط، رسیدگی کمیسیون به این موضوع ادامه خواهد داشت.
د ـ استفاده باشگاهها از بیت المال و منابع مالی عمومی
بر اساس مدارک موجود، اذعان کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال و گزارش دستگاههای نظارتی ذیربط، یکی از مهمترین دلایل فساد در فوتبال ایران، استفاده اکثر باشگاههای کشور از منابع مالی عمومی و بیت المال است. این موضوع سبب عقد قراردادهای میلیاردی و سوء استفاده چند واسطه از این قراردادها شده است. برخی از دست اندرکاران فوتبال در دفاع از عقد این نوع قراردادهای میلیاردی، به مقایسه با بازیکنان و تیمهای خارجی رو میآورند، در حالی که قرارداد بازیکنان خارجی توسط بخش خصوصی تامین میشود و نه بودجه عمومی! در این باره باید گفت:
1 ـ بیش از 90 درصد از 16 تیم لیگ برتر و 26 تیم لیگ دسته یک، وابسته به نهادهای عمومی و دستگاههای دولتی، صنعتی و نظامی است. اگرچه به دلیل عدم شفافیت مالی و پنهان کاری باشگاهها که خود یکی از مهمترین آسیبها در این بخش میباشد- از مبلغ دقیق هزینههای فوتبال، اطلاع دقیقی در دست نیست ولی بر اساس برآورد دستگاههای نظارتی، این رقم بیش از 10000 میلیارد ریال در سال تخمین زده میشود که نبود نظارت از سوی دستگاههای ذیربط، زمینه مناسبی را برای ایجاد فساد توسط افراد سودجو فراهم آورده است.
2 ـ در اکثر باشگاههای فوتبال به دلیل فرمایشی بودن اعضاء هیات مدیره، عدم نظارت بر عملکرد مدیران عامل در هزینه کرد منابع مالی و تاسیس شرکتهای اقتصادی تو در تو، انتصاب افراد با مدارک تحصیلی غیر مرتبط در امور نظارت مالی به عنوان ذیحساب از سوی مدیران عامل (به عنوان نمونه ذیحسابان منصوب اسبق در باشگاههای پرسپولیس و استقلال، متخص کشاورزی و تربیت بدنی بودند) و... اسباب فرار آنها از مقررات و ضوابط نظارتی فراهم امده و همین نکته موجب عدم شفافیت و بیانضباطی در صورت وضعیتهای مالی اکثر باشگاههای کشور گردیده است. بر اساس گزارش دیوان محاسبات، دو تیم استقلال و پرسپولیس که از بودجه عمومی هم ارتزاق میکنند در سال 91 با راه اندازی شرکتی به ترتیب مبالغ 115/770/039/099 ریال و مبلغ 156/814/508/660 ریال درآمد داشتهاند که برخلاف ماده 39 قانون محاسبات، این مبالغ نه تنها به خزانه واریز نشدهاند بلکه صورت وضعیت هزینه کرد آنها مشخص نیست و پرونده آن در دیوان محاسبات مفتوح به رسیدگی است.
3 ـ تمامی باشگاههای بخش غیر خصوصی در پاسخ به مکاتبه کمیسیون اصل 90 مبنی بر اعلام منابع درآمدی و فهرست هزینه کرد خود، پاسخهای انحرافی و غیر واقعی ارائه دادهاند و تنها گزارش تیمهای بخش خصوصی از انضباط مالی و واقعیت برخوردار بود که این موضوع، اهمیت خصوصی سازی در باشگاههای ورزشی را دو چندان میکند.
4 ـ مالکیت حدود 10 درصد از تیمهای فوتبال لیگ برتر و لیگ یک ایران را افراد حقیقی بر عهده دارند و به صورت خصوصی اداره میشوند که همه آنان اذعان دارند، به دلیل اینکه باشگاههای دولتی از حمایتهای بینظارت شرکتهای دولتی برخوردارند، توان رقابت را از تیمهای بخشی خصوصی در امر نقل و انتقالات یا جنگ روانی تبلیغی سلب میکند و مجالی برای عرض اندام این تیمها باقی نمیگذارد.
5 ـ به جرات میتوان گفت که مهمترین عامل به فساد کشاندن فوتبال، استفاده این رشته ورزشی از بودجههای هنگفت دولتی و شبه دولتی و عدم نظارت بر هزینه کرد آن است. با ورود منابع گسترده مالی در جیب بازیکنان و مربیان، به صورت طبیعی بخشهای مرتبط دیگر مانند خبرنگاران، داوران، عناصر اجرایی فدراسیون نیز برای به دست آوردن بخشی از این منابع وارد تعامل فساد گونه و تبانی با بازیکنان و مربیان میشوند.
ه ـ نقل و انتقالات بدون نظارت
از نقل و انتقالات به عنوان عنصر تعیینکننده سرنوشت تیمها یاد میشود. در فوتبالی که تیمها به فکر پرورش استعدادها نیستند، تعداد مشخص بازیکن معروف و سرنوشت ساز وجود دارند که مدیران و مربیان برای دستیابی به آنها هر امکانی را فراهم میکنند. به عقیده مدیران عامل بزرگترین باشگاههای کشور، بهترین بازیکن ایران بیش از 500 میلیون تومان نمیارزد، ولی تیمهای وابسته به بودجه بیت المال، برای به دست آوردن آنها در یک رقابت کاغذ –که معمولاً کارچاق کنها، رسانهها و واسطهها پشت آن هستند تا دو میلیارد تومان پرداخت میکنند.
در فوتبال ایران، چهار گروه با روشهای مختلف در نقل و انتقال بازیکنان و مربیان فعالیت میکنند:
الف) مدیران عامل برخی از باشگاه ها: در این حالت، مدیر عامل شخصاً با بازیکنان قرارداد منعقد میکند که با توجه به عدم آشنایی اکثر مدیران عامل با مسائل فنی، احتمال خریدهای نادرست و حیف و میل بودجه عمومی وجود داشته و بر اساس ادعای اهالی فوتبال، معمولاً دلالها، کارچاق کنها و حتی برخی مربیان از این فضا نهایت سوء استفاده را میبرند و بعضاً بازیکنان ناکارآمد با رقمهای میلیاردی، بدون بازدهی فنی جذب باشگاهها میشوند.
ب) مذاکره و پذیرش بازیکن از طریق مربیان: در این روش مربی با بازیکنان مورد نیاز خود وارد مذاکره میشود. پس از توافق، وی را جهت انعقاد قرارداد نزد مدیرعامل هدایت مینماید. در گزارش مراجع رسمی، به اخذ پورسانت توسط برخی از مربیان در این مقطع اشاره شده است که اظهارات متعدد اهالی فوتبال –که مضبوط و مکتوب در سوابق پرونده است- بر این امر صحه میگذارد تا جایی که رد پای برخی مربیان شناخته شده و مجریان برنامههای ورزشی نیز در آن دیده میشود که نیاز به بررسی دقیقتر دیوان محاسبات کشور و در برخی موارد رسیدگی قضایی دارد.
ج) جذب مربی و بازیکن از طریق مدیر برنامه: این روش در فوتبال روز دنیا به عنوان روش حرفهای شناخته شده است. مدیران برنامه مربیان یا بازیکنان با اختیاراتی که از فعالین این حوزه دارند با باشگاهها مذاکره و پس از توافق، رسماً قرارداد منعقد میشود و درصدی که مصوب فدراسیون بینالمللی (فیفا) فدراسیون فوتبال ایران است به عنوان حق الوکاله یا حق العمل دریافت مینمایند. به دلیل وجود نظارت، این بخش کمترین حاشیهها را در نقل و انتقالات بازیکنان به دنبال دارند.
نکته: در گزارشهای واصله، اعلام شده است که فدراسیون فوتبال ایران در بعضی از موارد برای اشخاص مورد نظر خود پروانه صادر نموده و از روابط ناسالم یکی از مدیران برنامه با یکی از مدیران حلقه اول فدراسیون، موضوعات مهمی اعلام شده است که قابلیت رسیدگی در دیوان محاسبات کشور و دستگاه قضا را دارد.
د) نقل و انتقال مربیان و بازیکنان توسط کارچاق کن ها؛ در کنار کارگزاران رسمی (ایجنت ها)، گروههای دیگری نیز وجود دارد که کارگزار رسمی نقل و انتقال نیستند اما با توجه به قدرت لابی گری و ارتباطات با رسانهها و در تبانی با برخی مدیران و مربیان، قدرت بالایی در نقل و انتقالات پیدا کردهاند. مطابق گزارش مراجع رسمی، برخی خبرنگاران، مدیران و صاحبان امتیاز روزنامهها، عوامل فعال در فضای مجازی به ویژه سایتهای ورزشی، پرسنل سازمان لیگ، بازیکنان، مربیان و داوران بازنشسته فوتبال فعالیت دارند. چند تن از مربیان فوتبال در اظهارات خود، به واسطه گری غیر مستقیم اما معنیدار برخی از مسئولان میانی و کارکنان فدراسیون، در معرفی بازیکنان به مدیران عامل باشگاهها و اخذ مبالغی تا 50.000 دلار اشاره کردهاند.
در همین راستا چند سال قبل از سوی دادگاه انقلاب 5 نفر از عوامل رسانهها دستگیر که از سوی محاکم عمومی و انقلاب تهران، حکم محکومیت آنان صادر گردید که با توجه به نوع محکومیت مبنی بر پرداخت جریمه نقدی، اینگونه احکام بازدارنده نخواهد بود. (مشخصات افراد در سوابق محفوظ است).
نکته 1: در فصل جاری و در رده لیگ برتر، حدود 149 بازیکن از تیمهای مختلف منفک و 161 بازیکن قرارداد جدید منعقد نمودهاند که این تعداد نقل و انتقال در فوتبال دنیا کم سابقه است. نتیجه این امر جابجایی میلیاردها تومان وجه نقد، افزایش بیرویه نرخ بازیکن، تحصیل درآمد نامشروع توسط کارچاق کنها و بعضی از اشخاص فاسد فعال در سمتهای مختلف ورزش فوتبال میباشد.
نکته 2: در فصل نقل و انتقالات 1392-1393، باشگاههای مختلف با 160 بازیکن قرارداد منعقد نمودند که در طول فصل، این بازیکنان هر کدام کمتر از 200 دقیقه در مسابقات حضور داشتند و مجموع قراردادهای منعقده با این گروه بازیکنان، حدود یکصد و هشتاد میلیارد ریال است!.
بر اساس اظهارات متعدد اصحاب فوتبال در کمیسیون اصل 90 برخی از مسئولان فدراسیون، برای این که ردی از خود برجا نگذارند با استفاده از دلالان غیر رسمی در نقل و انتقالات نقش دارند. سرپرست یکی از باشگاهها در خصوص روش این کارچاق کنها میگوید که این افراد معمولاً شماره مربیان سرشناس را به شکل غیر واقعی در تلفن همراه خود ثبت میکنند و حین مذاکرات، با قرار قبلی شخص تعیین شده زنگ میزند و برخلاف واقع میگویند فلانی است و نرخ را بالا میبرند و یا بعضی از بازیکنان و مربیان به مجالس لهو و لعو برده و از آنها فیلم میگیرند و نهایتاً از این طریق سوء استفاده میکنند.
به عنوان نمونه در گزارشی آمده است که مدیرعامل یک باشگاه نیمه دولتی که هیچ سابقهای در فوتبال نداشت، تحت تاثیر فضایی که اطرافیان و رسانهها و کارچاق کنها برایش ساخته بودند، برای به دست آوردن بازیکنی که معمولی بود، حاضر شد مبلغ 100 میلیون تومان به باشگاه و شخص مدیر عامل، خارج از چارچوب قراردادهای قانونی بپردازد تا رضایت نامه آن بازیکن معمولی صادر شود.
و ـ رسانههای زرد
یکی از مهمترین عوامل گسترش فساد در ورزش فوتبال، فعالیت برخی نشریات ورزشی است که اصلاحاً جراید زرد میگویند. علیرغم وجود قوانین موضوعه، به دلیل نظارت ناکافی در این حوزه، این روند روز به روز گسترش بیشتری یافته است. علاقه گسترده مردم به اخبار و حواشی ورزش فوتبال، باعث شده که رسانههای مختلف و متعددی در این عرصه فعال شده و هر یک از آنان، برای رقابت با دیگری و جلب مخاطب بیشتر به حواشی و اخبار جنجال برانگیز و غیر واقعی موجود در عرصه ورزش فوتبال، توجه بیشتری نمایند. ورود به زندگی خصوصی بازیکنان از جشن ازدواج تا تعداد ماشینهای مورد استفاده و خریداری املاک، فعالیتهای اقتصادی، حضور در فعالیتهای خیریه و عامل المنفعه و حتی درج اخبار کذب درباره بازیکنان، مربیان و تیمهای مورد نظر، بزرگنمایی و مطرح کردن تعمدی برخی از افراد (چهرهسازی) و معرفی بازیکن یا مربی به باشگاهها از جمله حواشی در مطبوعات ورزشی مذکورند.
بر اساس مستندات و گزارشهای موجود در پرونده، موارد زیادی وجود دارد که برخی از مربیان و بازیکنان به منظور کسب شهرت و فضاسازی، برای بالا بردن قیمت قراردادهای خود و تحمیل وضعیت خود به باشگاه، وارد معامله با خبرنگاران میشوند تا با تهیه گزارش و فضاسازی تبلیغاتی، زمینه را برای رشد کاذب آنها فراهم آورند. عکس این مساله نیز صادق است که در مواردی، خبرنگارانی با مراجعه به بازیکنان یا مربیان، آنها را تهدید میکنند که در صورت عدم پرداخت مبلغ مورد نظر، در این رسانهها مورد تخریب واقع خواهند شد. هر دو عامل به دلیل ارتزاق فوتبال از سرمایههای دولتی و شبه دولتی است که پیش از این به آن اشاره شد.
سردبیر یکی از نشریات پرتیراژ فوتبالی در کمیسیون اصل 90 اظهارداشت که هشت سال قبل، از بازیکنی 10 میلیون تومان اخذ کرده تا یک هفته به صورت روزانه در صفحه اول روزنامه پوشش داده شود و همین کار باعث افزایش قیمت این بازیکن به مبلغ کلان در فصل نقل و انتقالات شد.
بر اساس گزارش یک دستگاه نظارتی و اظهارات ثبت شده در کمیسیون، برخی خبرنگاران با ارتباط گیری با مدیران عامل باشگاهها تا بدین جا پیش رفتهاند که با ارائه فهرستی از بازیکنان، مبادرت به تعیین تکلیف جهت خرید و فروش بازیکنان آن باشگاه نموده و برخی از بازیکنان نیز برای آنکه از قافله نقل و انتقالات جا نمانند با پرداخت مبالغی، حاضر به خرید و فروش توسط خبرنگاران مذکور میشوند و یا با اخذ وجه از بازیکنی، وی را به صورت کاذب برجسته کرده و با این کار، رقم قرارداد فصل بعد او افزایش یافته و تیمهای بزرگترین ترغیب به عقد قرارداد با وی میشوند.
اظهارات مضبوط در پرونده، حاکی از فعالیت برخی خبرنگاران ورزشی است که در صورت تلاش آنها و دعوت این بازیکنان به تیم ملی، مبالغی از 350 تا 400 میلیون ریال به خبرنگاران و مدیران برخی رسانهها در قبال پشتیبانی خبری برای حضور یکی از بازیکنان در فهرست تیم ملی پرداخت شده است.
برای یکبار تعدادی از این عناصر رسانهای توسط دستگاههای ذی ربط شناسایی شدند ولی علیرغم اعترافاتی که داشتند با آنها برخورد جدی صورت نگرفت و موضوع رها شد. برخی از این افراد که خود رسانه دارند، به صراحت عنوان میکنند که اخذ وجه از بازیکنان و مربیان برای مطرح کردن آنها، امری رایج در رسانههای ورزشی است که نمونههایی از آن در پرونده مضبوط است.
این رویه در جامعه فوتبال به عرف تبدیل شده و به اذعان برخی از مدیران باشگاهها آنان نیز از این روند ناسالم گلایهمند هستند، لیکن به دلیل فراگیر شدن و اینکه اگر در این مقوله همراهی نکنند، در فصل نقل و انتقالات، توان مبارزه با این را نخواهند داشت، در نهایت همراهی میکنند.
در کنار نشریات زرد ورزشی، یکی از برنامههای فوتبالی سیما نیز که مخاطبین بسیاری دارد، بر اساس گزارشهای متعدد اهالی فوتبال و برخی شواهد و قرائت، نه تنها در افزایش ناهنجاریهای این ورزش نقش فزاینده داشته است، بلکه برخی شائبهها درباره نقش عوامل اصلی این برنامه، برای اتصال مربیان و بازیکنان خارجی به باشگاههای داخلی وجود دارد که موضوع قابل رسیدگی دقیقتر است. بسیاری از اهالی فوتبال با ارائه مستندات و شواهد قابل اعتنا معتقدند که این برنامه با پرداختن به زشتیهای فوتبال و دامن زدن به این موارد، تداوم مییابد. هرچند این برنامه، توانسته است در برابر برخی معضلات فوتبال هم نقش آفرینی کند اما در مجموع با بررسی عملکرد برنامهای که حدود یک دهه قدمت دارد، به نظر میرسد که در این برنامه تلویزیونی، گرایش به حاشیهها بیش از اصل شده باشد.
هیات نظارت بر مطبوعات مستقر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- در تمام دولت ها- به دلیل توجه و تمرکز بر مطبوعات فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی، از نظارت بر رسانههای ورزشی غفلت کردهاند به طوری که از نیمه تیرماه 93 تا مهرماه همان سال از 70 تذکر، تنها 4 تذکر متعلق به مطبوعات ورزشی است! و در همین ارتباط شدید برخورد قضایی با مطبوعات ورزشی در مراجع قضایی تقریباً صفر بوده است.
ز- ضعف فرهنگی و اخلاقی
علیرغم اینکه تمام باشگاههای فوتبال، عنوان فرهنگی ورزشی را در ابتدای نام خود یدک میکشند، اما به جرات میتوان ادعا کرد که هم اکنون هدف واقعی در ورزش فوتبال ایران همانند کشورهای اروپایی علاوه بر نتیجه گرایی، نیل به شهرت و ثروت شده است و تنها چیزی در این ورزش به آن توجه نمیکنند، مقوله فرهنگ است.
شهرت و ثروت بالای مربیان و فوتبالیستهای حرفه ای، پیروی کورکورانه برخی از آنها از فوتبالیستهای غربی و قالب شدن تدریجی هنجارهای غربی، سستی بنیانهای مذهبی و عقیدتی برخی از آنان و... در کنار کم توجهی به ترویج فرهنگ اسلامی، فاصله گرفتن از روحیه پهلوانی و عدم ارائه الگوهای مناسب به ورزشکاران، باعث ایجاد نوعی بیهویتی و بروز زمینههای آلودگی اقتصادی و اخلاقی شده است تا جایی که گزارشهای رسمی، حکایت از روی آوری تعدادی از مربیان و بازیکنان به خرافه گرایی از جمله سحر و جادو دارد. متاسفانه با تسری این فرهنگ به عنوان آمال و آرزوهای پدران و مادران برای آینده فرزندانشان، شاهد بروز ناهنجاریهای فرهنگی در میان نوجوانان و جوانان میباشیم که نیازمند چاره اندیشیهای جدی، سریع و عمیق است.
در روند بررسی این پرونده، کارشناسان، مربیان، فوتبالیستها و مدیران باشگاهها اشاراتی به فساد اخلاقی رایج در بین برخی بازیکنان و حتی مربیان داشتهاند که با توجه به در جریان بودن بخشی از این پروندهها در مسیر قضایی، در این گزارش اشارهای به آنها نمیشود.
گزارشهای واصله و همچنین بررسی کمیسیون، حکایت از عدم نظارت فدراسیون و هیاتهای فوتبال استانها بر وضعیت مدارس فوتبال به ویژه در پایتخت دارد. این مدارس با تبلیغ حضور چهرههای سرشناس، به محلی برای سودجویی و درآمدزایی عدهای تبدیل شدهاند و در موارد متعددی، حوادث ناگوار فرهنگی و اخلاقی در این مدارس رخ داده است. در اکثر لیگهای اروپایی، تیمهای پایه از ارزش و جایگاه بالایی برخوردارند به طوری که از دیگر کشورها برای آموزش به تیمهای معتبر میپیوندند اما در فوتبال ما به دلیل عدم اعتنا به تیمهای پایه، مدارس فوتبال رونق پیدا کردهاند که میباید با تغییر مقررات و ضوابط، این مدارس به تیمهای پایه باشگاهها منتقل و تبدیل به پشتوانه واقعی کشورمان شوند. بنا بر گزارشهای غیررسمی، جمعیتی در حدود 40 تا 120 هزار نفر از نوجوانان در این مدارس حضور دارند.
در فوتبال بانوان نیز علیرغم حضور چهرههای ورزشی و اصیل، گزارشهای مستند و نگرانکنندهای از وجود معضلات اخلاقی، روابط ناسالم و استفاده از بازیکنانی با ویژگیهای بدنی خاص و ضعف شدید مدیریت و نظارت فدراسیون وجود دارد که در حال رسیدگی است.
ح- فرار مالیاتی
در حوزه فوتبال، علیرغم اقدامات قانونی سازمان امور مالیاتی جهت وصول مالیاتی تکلیفی و حقوقی از شاغلین فوتبال و وصول مبالغی از اشخاص حقیقی با حقوقی، در حال حاضر متاسفانه بدهی مالیاتی به انضمام جرایم فدراسیون فوتبال، باشگاههای ورزشی شاغل در لیگ برتر، مربیان، بازیکنان و سایر اعضاء کادر فنی، جمعا مبلغ 472.197.775.180 ریال میباشد که به دلایل نامعلومی، علیرغم پیگیری متعدد کمیسیون اصل 90، سازمان امور مالیاتی، میزان بدهی باشگاههای ذوب آهن اصفهان، سپاهان و سیاه جامگان مشهد را اعلام ننموده است.
عدم قاطعیت سازمان امور مالیاتی و غفلت از اعمال مسیرهای قانونی یا قوه قهریه، نتیجهای جز تضییع حقوق دولت را به دنبال نداشته است. مدیران فدراسیون فوتبال نیز طی سنوات گذشته تخلف نموده اند، چنانچه متصدیان امر در مقام اجرا نیز بدون هرگونه ملاحظهای پس از تعیین مالیات بر اساس مقررات قانونی و عادلانه از اختیارات قانونی همانند ممنوع الخروج نمودن، توقیف اموال، انسداد حسابهای بانکی استفاده نمایند و بین بدهکاران مالیاتی به لحاظ شهرت یا نفوذ، تبعیض قائل نشوند و مفاد قانون را قاطعانه برای همه یکسان اجرا نمایند و از فرصتهای تجویز شده در متن قانون همانند بخشش یا تخفیف به موقع استفاده گردد، حقوق دولت نیز وصول خواهد شد.
سازمان امور مالیاتی از سال 89 به بعد، عملکرد قابل قبولی در پیگیری امور مالیاتی این حوزه داشته است؛ اما قبل از آن، به دلیل دوگانگی در برخورد با برخی ورزشکاران حرفه ای، عدهای از این وضعیت سوءاستفاده نمایند.
بر اساس گزارش سازمان امور مالیاتی کشور تا تاریخ 15 دی 93، تعداد 283 نفر از عوامل فوتبال شامل بازیکنان، مربیان و کادر فنی، به دلیل عدم پرداخت مالیات و فرار مالیاتی، ممنوع الخروج قطعیاند و الباقی در حال رسیدگی با در مرحله اجرائیه میباشند. بیش از 1300 میلیارد ریال مبلغ بدهی باشگاهها و بازیکنان و کادر فنی به سازمان امور مالیاتی کشور است که بخشی از این مبالغ، از سال 80 تاکنون پرداخت نشده و این در حالی است که همواره از دیگر اقشار جامعه به تناسب و به راحتی، مالیات قانونی اخذ میشود؛ آن هم در شرایطی که مردم میبینند بسیاری از بازیکنان و دست اندرکاران فوتبال با قراردادهای میلیاردی، سوار بر خودروهای لوکس، جلو چشمان مردم مانور تجمل میدهند.
در میان بازیکنان بدهکار، چهرههایی وجود دارد که روزگاری در تیمهای داخلی توپ زدهاند و بعد به تیمهای اروپایی رفته و از آنجا به تیمهای اماراتی پیوسته و الان به ایران بازگشته و با فوتبال خداحافظی کرده اند، ولی هنوز مالیات چند صد میلیونی خود را نپرداخته یا مربیای که به امپراتور معروف بود و سال هاست از ایران خارج شده، در حالی که پیش از ده میلیارد ریال بدهی مالیاتی دارد. دلیل این روند که موارد متعددی دارد، تعهدات مکرر فدراسیون فوتبال و باشگاههای کشور در قبال خروج این افراد است.
بر اساس بند 9 گزارش حسابرس فدراسیون فوتبال، برای سال مالی منتهی به 31 تیر ماه 1391 سرفصل حسابهای پرداختی گروه، شامل مبلغ 8.349 میلیون ریال مانده بدهی سنواتی به سازمان امور مالیاتی تکلیفی و حقوقی میباشد که تاکنون در وجه سازمان مذکور پرداخت نگردیده و از بابت؟ ناشی از تاخیر در پرداخت بدهی مذکور نیز ذخیرهای در حسابها منظور نشده است. همچنین برای سال مالی منتهی به 31 تیر ماه 1392 سرفصل حسابهای پرداختی گروه، شامل مبلغ 14.5 میلیارد ریال مانده بدهی سنواتی به سازمان امور مالیاتی تکلیفی و حقوقی میباشد که تاکنون در وجه این سازمان پرداخت نگردیده و از بابت جرائم ناشی از تاخیر در پرداخت بدهی مذکور نیز ذخیرهای در حسابها منظور نشده است.
بر اساس بند 10 گزارش حسابرس فدراسیون فوتبال برای سال مالی منتهی به 31 تیر ماه 1393 سرفصل حسابهای پرداختی گروه، شامل مبالغ 10 و 20 میلیارد ریال به ترتیب مانده اسناد پرداختی سنواتی سررسید گذشته و واریزهای نامشخص و بدهی به سازمان امور مالیاتی تکلیفی و حقوقی میباشد که عمدتا سنواتی بوده و تاکنون تعیین وضعیت نشده و بدهی مذکور در وجه سازمان مزبور پرداخت نگردیده و از بابت جرائم ناشی از تاخیر در پرداخت بدهی مذکور نیز ذخیرهای در حسابها منظور نشده است که با توجه به موارد مطروحه و همچنین بدلیل عدم تشکیل پرونده مالیاتی در سازمان امور مالیاتی جهت عملکرد سال مورد گزارش و سالهای قبل، وضعیت مالی فدراسیون مشخص نمیباشد. مضافا به استناد قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور، معافیت مالیاتی فعالیتهای معاف منوط به ارائه اظهارنامه مالیاتی به سازمان امور مالیاتی است که به دلیل عدم تشکیل پرونده در سازمان امور مالیاتی جهت عملکرد سال مورد گزارش و سالهای قبل، اظهارنامه مالیاتی تنظیم و ارائه نشده است.
فدراسیون فوتبال طی سنوات گذشته برخلاف مفاد ماده 186 قانون مالیاتهای مستقیم بدون اخذ گواهی پرداخت یا ترتیب پرداخت مالیات برای مربیان، و سایر اعضاء، مجوز فعالیت صادر نموده و تخطی فوق به حکم قانون، مسئولیت تضامنی در پرداخت مالیات برای رئیس فدراسیون و رئیس سازمان لیگ ایجاد مینماید.
عمده مشکلات موجود در تکمیل فرایندهای مالیاتی ورزشکاران، عدم همکاری باشگاههای ورزشی در انجام تکالیف قانونی است که موارد ذیل، موجبات قصور و کوتاهی و تطویل در امر وصول و مطالبه حقوق حقه دولت میگردند:
1. عدم ارائه و تسلیم فهرست حقوق موضوع ماده 16 قانون مالیاتهای مستقیم
2. تسلیم تعهدات کتبی متعدد برای صدور پروانه خروج از کشور یا تمدید اشتغال برای ورزشکاران و مربیان خارجی
3. عدم ارسال رونوشت قراردادها (طبق تبصره 1 ماده 104 ظرف سی روز پس از تاریخ انعقاد قرارداد رونوشت آن را به اداره امور مالیاتی ارسال دارند)
4. عدم ارسال رونوشت گواهی شده از اطلاعات درآمدی مودیان به اداره امور مالیاتی
5. عدم رعایت و کوتاهی در اخذ مفاصاحسابهای مالیاتی
ط- جعل مدارک پایان خدمت سربازی
علی رغم اینکه بسیاری از ورزشکاران دورههای سربازی خود را گذرانده یا میگذرانند، تعدادی از عوامل فوتبال، با روشهای متقلبانه، مبادرت به اخذ کارت پایان خدمت و معافیت از سربازی نمودهاند. بر اساس پیگیریهای صورت گرفته و گزارشهای واصله، مدارک حدود 500 نفر از اشخاص دارای کارت پایان خدمت و معافیت بررسی گردید که بر اساس گزارشهای دریافتی، در میان آنها علاوه بر فوتبالیستها، تعداد معدودی خبرنگار، مجری، والیبالیست هم حضور داشتهاند.
یکی از مربیان مطرح و شاغل در لیگ برتر به شرح مکتوب در کمیسیون اصل 90، اعلام داشته جلسهای در باشگاه فولاد منعقد شد و مدیرعامل وقت، در خصوص اخذ کارت معافیت از خدمت فرزندش، مطالبه ده میلیون تومان کرد که پس از پرداخت وجه به شخص معین و انجام اقداماتی، کارت معافیت از خدمت پسر این مربی، صادر گردید که البته بعد از بررسی، باطل شد.
حسب تحقیقات معموله و گزارش سازمان نظام وظیفه نیروی انتظامی و معاونت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح، عدهای از بازیکنان فوتبال با مشارکت و معاونت بعضی از مدیران باشگاه هاو نیروهای نظامی و انتظامی، ضمن اخذ و ارائه تصدیق نامههای خلاف واقع، گواهیهای جعلی از قبیل گواهی پزشکی، گواهی حضور والدین در جبهه و پرداخت رشوه موفق به اخذ کارت معافیت از خدمت سربازی شدهاند تا بدین طریق ضمن فرار از خدمت سربازی، بتوانند با انعقاد قرارداد در تیمهای مختلف تحصیل درآمد نمایند. در این پرونده، علاوه بر برخی عوامل نهادهای ذیربط در خصوص اعطای پایان خدمت و مدارک پزشکی، چهار مربی مطرح به عنوان واسطه، یکی از هیاتهای استانی فوتبال نقش داشتهاند.
در خصوص موضوع کارت معافیتها با اسناد غیرمعتبر، در کنار تبانی و جعل مدارکهای صورت گرفته، یکی از دلایل این سوءاستفاده به ضعف موجود در قانون مجلس مربوط میشود مانند امتیازات مربوط به مشمولان تحت نظر کمیته امداد و فرزندان طلاق که لازم است، مجلس شورای اسلامی با تجدید نظر در این قوانین، جلوی سوءاستفادهها را بگیرد. یکی از بازیکنان با استفاده از طلاق صوری پدر و مادرش از فرصت معافیت استفاده کرده است یا بازیکنی با قرارداد 900 میلیون تومانی در فوتبال، به دلیل اینکه مادرش تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار داشته، معاف شده است!
در نهایت پس از بررسیهای صورت گرفته توسط سازمان نظام وظیفه، از میان معافیتهای اعطا شده به دلایل پزشکی، 30 ماه جبهه و کفالت، 59 مورد که مربوط به فوتبالیستها بوده باطل و 10 مورد نیز به دلیل عدم مراجعه بازیکنان به آن اضافه شد.
دستگاههای ذیربط نظامی با بررسی همه جانبه اتفاقات بوقوع پیوسته، با عوامل و عناصر خاطی داخلی خود، برخورد را انجام دادهاند لیکن تاکنون فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، نه تنها هیچگونه اقدامی را در خصوص این متخلفین (واسطههای در فوتبال و بازیکنان) انجام ندادهاند بلکه در صدد توجیه این امر از طریق رسانههای جمعی و جلسات داخلی برآمدهاند. نتیجه بررسی قضایی درباره متخلفین و مجرمین نیز تاکنون مشخص نشده است.
همچنین بر اساس آخرین گزارشهای دریافتی، با وساطت وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، ستاد کل نیروهای مسلح با حضور متخلفین در تیمهای نظامی موافقت کرده است. متاسفانه مسئولان امر در جلساتی که برای بررسی این موضوع تشکیل شده، اظهار میدارند که اگر از این بازیکنان متخلف سوءاستفادهکننده در تیمهای نظامی استفاده نشود، بابت قرارداد بازیکنان جایگزین، هزینه سنگین چند میلیاردی به این تیمها تحمیل میشود! در حالی که این تصمیم بر خلاف عدالت و اصل مبارزه با تخلف و نوعی تشویق برای متخلفین به حساب میآید. به عنوان نمونه میتوان به وساطت وزیر ورزش و جوانان از رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، جهت همراهی دو تن از بازیکنان دارای کارت معافیت جعلی با تیم ملی در جام ملتهای آسیا اشاره کرد که علیرغم تعهدات اخذ شده، یکی از این بازیکنان، جهت انجام خدمت سربازی به کشور بازنگشت و این موضوع، تبعات منفی در بین دیگر آحاد مختلف مردم اعم از کسانی که دوره سربازی را گذراندهاند یا در حال انجام وظیفه هستند و یا در شرف اعزام به خدمت سربازی هستند، داشت.
رهبر معظم انقلاب در تاریخ اول آبان ماه 93 در دیدار قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پاراآسیایی در خصوص نحوه برخورد با متخلفین ورزشی فرمودند: «از تخلفات قانونی هم به شدت پرهیز بشود چه تخلفات بینالمللی چه تخلفات قانونی مربوط به داخل کشور. این جور نباشد که معنای قهرمان محوری در ورزش این باشد که هر تخلفی شد نادیده گرفته بشود؛ نه، تخلف، تخلف است از بالا تا پایین؛ مسئولین و غیرمسئولین، زبدگان و غیرزبدگان، قهرمانان ملی و قهرمانان ورزشی و قهرمانان صنعتی و قهرمانان سیاسی و هر کدامشان وقتی تخلف کردند باید مثل تخلف با آن برخورد بشود. سهل انگاری و سست انگاری در مسائل ورزش هیچ صلاح نیست.»
ی- تبانی
کارشناسان، فوتبالیستها و مربیان فوتبال، معتقدند تبانی در بسیاری از بازیها به خصوص بازیهای پایانی لیگ در بین تیمهای در کورس قهرمانی و یا تیمهای در حال سقوط در لیگ یک در مرحله صعود تیمها به لیگهای بالاتر صورت میپذیرد. بر اساس گزارش دستگاههای نظارتی، حسب تحقیقات معموله و اظهارات برخی از کارشناسان و اهالی فوتبال به شرح مکتوب در سابقه، تبانی توام با رشاء و ارتشاء در فوتبال ایران وجود دارد که مصادیقی از آن کشف گردیده است. تبانی در بعضی از مسابقات لیگ برتر و لیگ 1 و 2 تحقق مییابد. اوج بروز این پدیده شوم در مواعد حساس مسابقات که موثر در قهرمانی یا سقوط و ابقاء تیمها است، ظاهر میگردد.
عوامل مباشر در تبانی بر اساس مستندات، برخی از مسئولان میانی، مدیران و کارکنان وقت فدراسیون با بازیکنان و مدیران تیمها، بین داوران و مدیران تیمها و بازیکنان اتفاق میافتد. شکل و شیوههای تبانی، مصادیق مختلفی دارد که دعوت شدگان به کمیسیون اصل 90 و برخی از مسئولان نهادهای نظارتی و امنیتی به این موارد، اینگونه اشاره کرده اند:
برخی اوقات هنگام قرعه کشی به برگه گزینه مورد دلخواه خود چسب مایع میزنند و به شخص مورد نظر میگویند هر وقت دست شما به چسب خورد، قرعه را بردار همانند فینال جام حذفی چند سال پیش که رفت و برگشت بین دو تیم مطرح بود، به همین شکل عمل شد.
پرداخت رشوه به بازیکنان برای کم کاری در زمین، درگیری عمدی منجر به اخراج، خطای عمد منجر به پنالتی با وعده انتقال به تیمهای بزرگ با قراردادهای کلان و پرداخت رشوه به داور برای داوری یک سویه که برای این موارد از 100 تا 20، میلیون ریال پرداخت میشود.
پیشنهاد پرداخت مبلغ 500.000.000 ریال توسط مدیرعامل یکی از باشگاههای مطرح به مدیر عامل تیم مقابل که پس از نپذیرفتن، دروازه بان تیم مورد تطمیع قرار میگیرد، پرداخت 500 تا 1000 میلیون ریالی به مربی تیمهای درجه دو در قبال باختن بازی.
کاپیتان سابق یکی از تیمهای مطرح لیگ برتر اعلام داشته که در یکی از مسابقات حساس که سرنوشت قهرمانی معلوم میشد، سرپرست تیم ما قبل از بازی به من اعلام کرد که در توافق با داور، مبلغی را طی یک فقره چک تحویل داور داده اند، چنانچه تا دقیقه 80 بازی نتیجه برد داشت، نیازی به کمک داور نیست ولی اگر بازی مساوی پیش رفت، داور باید برای ما پنالتی بگیرد و کاپیتان باید پنالتی را بزند. بازی به دقیقه 83 رسید که داور در فرصتی نزد من آمد و با عصبانیت گفت که چرا توپ را در 18 قدم نمیفرستید که توپی را فرستادم و او به ناحق پنالتی گرفت.
برخی از چهرههای سرشناس و نامدار فوتبال ایران، در عین حال که از وجود تبانی در بین دست اندرکاران (داور با عوامل تیم ها) ناراحتند و آن را پدیده زشت و مخربی برای ورزش میدانند، اما در عین حال با این توجیه که اگر به این وضع تن ندهند و اقدام نکنند، از دیگران عقب میمانند، در مواردی
سراغ تبانی رفتهاند از جمله پرداخت 10 هزار دلار به داوری مشهور که مطابق قرارداد اگر داور نمیتوانست بازی را به نفع پردختکننده دربیاورد، باید نیمی از مبلغ را برمیگرداند.
قابل ذکر است که حسب گزارش نهادهای ذیربط و اظهارات اصحاب فوتبال در اکثر این موارد مبالغ دریافتی مستقیما به حساب داور، بازیکن یا مربی و مدیرعامل واریز نمیشود، بلکه از شماره حساب دوستان و آشنایان و گاه در قالب قراردادهای صوری، نقل و انتقال پول صورت میگیرد. نمونههایی از این موارد که توسط عناصر پرداختکننده و یا شاهدان عینی و یا توسط نهادهای نظارتی به کمیسیون گزارش شده است، بسیار است.
بر اساس اسناد موجود، رئیس سابق فدراسیون فوتبال طی نامهای رسمی در تاریخ 84.10.24 به ریاست وقت شعبه یک بازپرس دادسرای ناحیه 6 تهران، پیشنهاد رسوه از سوی رئیس کنونی کمیته حقوقی و مقررات فدراسیون فوتبال را محرز دانسته است.
ک- شرطبندی
شرط بندی یکی از پدیدههای منفی رو به رشد در عرصه ورزش کشور، خصوصا مسابقات فوتبال شده است. این پدیده باعث شده تا عدهای برای برنده شدن در شرط بندیها به تبانی با برخی بازیکنان و داوران روی آورند. این پدیده منفی، عمدتا از طریق سایتهای شرطبندی و همچنین فروش اوراق پیشبینی نتایج مسابقات داخلی و خارجی صورت میپذیرد. بدیهی است، نقش شرطبندی در نتایج ورزشی تاثیرگذار بوده و در این خصوص، علاوه بر برخی از بازیکنان، تعدادی از داوران نیز میتوانند با باندهای شرطبندی در تغییر نتایج تیمها تاثیرگذار باشند که شواهدی از این دست موجود است.
سایتهای شرطبندی در کشور ما تحت عنوان پیشگویی مسابقات فوتبال، فعال بوده و تبلیغات آنها توسط برخی رسانهها و سایتها، پیامکهای ارسالی از طریق مخابرات و... انجام میپذیرد. مسئولین سایتها فوق و بخشی از افراد با اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر ارگانها با انتشار فرمهایی در مراکز فرهنگی و کیوسکهای مطبوعاتی و یا فضای مجازی، به فعالیت خود ادامه میدهند.
شرطبندی به دو روش سنتی و برخط (آنلاین) انجام میگیرد که در روش سنتی، شرطبندیها پاتوقهایی در نقاط مختلف شهر دارند که با تجمع، مبادرت به شرطبندی با موضوعات نتیجه مسابقه، اولین کرنر، اولین گل، اولین پنالتی یا اولین اوت میکنند. هر دو روش، باعث اعتیاد برخی خانوادهها به این امر، وارد آمدن لطمه به چرخه اقتصادی کشور، ورود لطمات مادی به قشر آسیبپذیر جامعه، خروج ارز از کشور و همچنین ایجاد فساد و تبانی در بدنه فوتبال و گسترش و تسری این موضوع به سایر رشتههای ورزشی و تحصیل مال نامشروع میگردد. به طوری که در مواردی، عناصر پشت صحنه این شرطبندیها برای نتیجه برد، وارد مذاکره با بازیکنان و داوران میشوند تا مطابق پیشبینی آنها برخی اقدامات در داخل زمینه مسابقه صورت گیرد را انجام دهند که خود یکی از دلایل مهم در ایجاد فساد در این ورزش بوده است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک مورد، با با توجیه اینکه درصد قابل توجه درآمد حاصله، صرف ورزشکاران ازکارافتاده میشود، به یکی از مجموعهها مجوز فعالیت داده است و برخی از کارکنان سابقه سازمان لیگ در این خصوص فعالیتهایی داشتهاند. در زمینه شرط بندی، پلیس فتا اقدامات قابل تامل و در خصوص سایتهای شرط بندی در شمال کشور، دستگیرهایی داشته است.
مطابق نظر مراجع عظام، شرط بندی در این قبیل مسابقات به این معنا که هر کس بازنده شد، چیزی را به برنده بدهد یا کاری برای او انجام دهد، حرام است. مطابق نظر اعلامی مقام معظم رهبری نیز «این عمل که افرادی با پرداخت پول در مسابقات شرکت کرده و به افرادی که پاسخ صحیح داده اند، مبلغی پرداخت شود، حکم برد و باخت را دارد، جایز نیست».
بنابراین شرط بندی بین دو طرف مسابقه و بین تماشاگران حرام است. اینکه عدهای وارد سایتی شوند یا برگههایی را با پرداخت مبلغی، خریداری کرده و درباره نتیجه مسابقات نظر داده و پیشبینی کنند و بر این اساس و در صورت نظر صحیح، مبلغی دریافت کنند، نیز مرتکب شرط بندی حرام میشوند و دادن مبلغی از این درآمد به موسسات خیریه، توجیهی برای انجام دادن کار حرام نیست.
ل ـ دوپینگ
مصرف، توصیه، تشویق، تجویز و یا تسهیل استفاده از هرگونه ماده نیروزای داخلی یا خارجی که باعث برتری ورزشکاران در مقابل حریف یا حریفان به صورت ناعادلانه یا کاذب شود، دوپینگ به حساب میآید. در فوتبال دنیا و ایران، عدهای با درآمدهای نجومی به خرید و فروش و قاچاق داروهای دوپینگ مبادرت میکنند.
بر اساس اظهارات ریس اسبق کمیته مبارزه با دوپینگ فدراسیون فوتبال که به لحاظ عدم اجرای عدالت و دخالت اشخاص غیر مرتبط در زمان ریاست فعلی فدراسیون از سمت خود کنارهگیری کرد، امروزه نظام مبارزه با دوپینگ در ایران و برخی کشورها حدود ده سال از نظام دوپینگ دنیا عقبتر است. اما علیرغم کمبود امکانات علمی و تجهیزات، بر اساس نمونه گیریهای موردی، دوپینگ تعدادی از فوتبالیستهای ایرانی ثابت شده است. بر اساس آمار از سال 2003 تا 2008 شیوع ارتکاب دوپینگ در فوتبال ایران ده برابر آمار جهانی این رشته بوده است. غالباً موارد دوپینگ در ایران از گروه استروئیدهای آنابولیک از نوع ناندرولون میباشد.
پیشنهادات و اقدامات اجرایی:
1 ـ ضروری است وزارت ورزش ضمن بازخواست از معاون ورزش قهرمانی خود، با تحریک بیشتر در مجمع فدراسیون فوتبال، اقدامات لازم جهت رفع نواقص اساسنامه و برخورد با خاطیان در موارد نقض اساسنامه به ویژه در خصوص مسائل مالی را پیگیری کند و تخلفات مربوط را به مراجع آسیایی و جهانی فوتبال اعلام کند.
2 ـ مجمع عمومی فدراسیون فوتبال علیرغم علم و اطلاع از اقدامات خلاف قانون و مقررات اعضاء هیات رئیسه و رئیس و دبیر کل فدراسیون فوتبال، نارضایتی مردم و نقض مکرر مقررات، علی القاعده میبایستی نسبت به استیضاح اعضاء و اتخاذ تصمیم مبنی بر برکناری آنان بر اساس صلاحیتهای ذاتی اقدام میکرد ولی با توجه به دلایل ذکر شده در ابتدای این گزارش- نحوه انتخاب اعضای این مجمع- اعضای آن همواره طی 8 سال گذشته، سکوت اختیار نموده و از انجام وظایف قانونی خود امتناع کردهاند. با توجه به عضویت معاون ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان در فدراسیون فوتبال، باید پاسخگو باشند.
3 ـ روند حاکم بر انتخابات رئیس فدراسیون حاکی از انتصاب است و نه انتخاب، زیرا به دلیل چیدمان مجمع که افراد حاضر آن غالباً منصوب رئیس فدراسیون میباشند، چرخش افراد را در منصب ریاست فدراسیون محدود نموده و حسب نظر کارشناسان و پیشکسوتان، ضروری است تا با رعایت مقررات مرتبط اساسنامه در موضوعات ترکیب اعضاء مجمع، سن اعضاء هیات رئیسه و رئیس فدراسیون، ترکیب اعضاء بعضی از کمیتهها، سازمان اداری، امور مالی، نحوه گزینش و انتخاب و شرح وظایف و مسئولیتهای ارکان قضایی و مراجع داوری فوتبال و... با قید فوریت اصلاحاتی ایجاد شود تا انتخابات پیش رو بر اساس اساسنامه جدید انجام شود و بسیاری از مشکلات مدیریتی فوتبال مرتفع گردد.
در خصوص ترکیب اعضاء مجمع در حال حاضر متخصصین فوتبال که دارای اهلیت میباشند در اداره فوتبال کمترین نقش را دارند. لذا به وزیر ورزش و جوانان به عنوان عضو عالی مجمع اعلام گردد با قید فوریت با رعایت مجاری حقوقی، نسبت به اصلاح قانونمند اساسنامه اقدام و علاوه بر اعضاء فعلی، در ترکیب مجمع ترتیبی اتخاذ نمایند تا:
ـ کلیه روسای فدراسیون فوتبال بعد از انقلاب اسلامی،
ـ کلیه مربیان ایرانی تیم ملی بزرگسالان،
ـ کلیه کاپیتانهای تیم ملی بزرگسالان،
ـ رئیس و دبیر کمیته المپیک،
ـ کلیه معاونین وزیر ورزش و جوانان،
ـ دو نفر حقوقدان آگاه به مسائل فوتبال که حداقل 5 سال سابقه خدمت در حوزه فوتبال را داشته باشند،
ـ پنج نفر از مربیان با معرفی کانون مربیان،
ـ پنج نفر از بازیکنان ملی با معرفی کانون بازیکنان،
ـ پنج نفر از داوران با معرفی کانون داوران،
به عنوان عضو مجمع فوتبال انتخاب شوند. تغییر ترکیب و نحوه انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال، یکی از مهمترین اقدامات برای رفع اشکالات موجود و زدودن چهره فساد از ورزش فوتبال خواهد بود.
4 ـ با ورود مدیران غیر متخصص در فدراسیون و حاکم شدن مدیران صنعتی به واسطه تاثیر هیات مدیرهها بر اکثر باشگاههای فوتبال و نداشتن مشاورین دارای صلاحیت و تفوق نتیجه بر کیفیت از نگاه این مدیران، غالب سرمایههای پیشبینی شده صرف باشگاههای بزرگسالان شده، عملا تیمهای پایه اعم از نوجوانان، جوانان و امید به حال خود رها شدهاند که ضروری است وزارت ورزش و جوانان برای این مهم، چاره اندیشی کند.
5 ـ بازیکن سالاری، مربی سالاری، افزایش نقش رهبران (لیدرهای) ورزشی در باشگاهها، فرهنگ سوء و منفی رایج در سکوهای ورزشی و ظهور پدیده تخریب سازماندهی شده تیم رقیب، توسط تعدادی از هواداران تماشاگرنما، از مصادیق عدم تناسب شقوق مختلف فوتبال حرفهای در کشور میباشد که تنها راه اصلاح آن، سپردن مدیریت این ورزش به مدیران باسابقه و مرتبط با فوتبال و دارای شرایط صلاحیت عمومی میباشد. وزارت ورزش برای جلوگیری از روند تخلفاتی که منجر به بروز فساد در این ورزش پرطرفدار میشود، باید با نظارت بیشتر و الاح اساسنامه از طرق قانونی، روند بکارگیری مدیران سیاسی غیر مرتبط یا چهرههای همسو، مطیع و بیاراده (اما غیر مدیر و غیر فوتبالی) را اصلاح نماید.
6 ـ جریانی قوی در درون این رشته ورزشی به دلیل سوء استفادههای کلان مالی (که از وضعیت بهره مندی فوتبال از بخش غیر خصوصی دارد)، اجازه خصوصی سازی در این ورزش را نمیدهد. بنابراین، علاوه بر لزوم تقویت نظارت دستگاههای دولتی و شبه دولتی بر هزینه تیمهایی که مورد حمایت آنها هستند به عنوان اقدامی موقت، راه کار اصلی، اجرای قانون واگذاری تیمهای دولتی و نیمه دولتی به بخش خصوصی است که یکی از مهمترین عوامل کاهش فساد ساختاری در ورزش فوتبال میباشد. پرداختهای هنگفت در کشورهای مختلف از طریق بخش خصوصی است. بنابراین یکی از مهمترین عوامل وجود فساد در فوتبال ایران، ارتزاق این ورزش از بودجه عمومی و شرکتهای دولتی به همراه عدم نظارت است. نقش نظارتی دیوان محاسبات کشور در این زمینه غیر قابل تردید است که در عمل بسیار ناچیز است و لذا باید خصوصی شدن فوتبال به طور جدی پیگیری شود.
7 ـ هدف از ورزش، علاوه بر سلامت جسمانی، رسیدن به کمالات و اشاعه منش پهلوانی است که متاسفانه به دلیل تامین مالی فوتبال از بیت المال و نبود نظارت بر آن، زندگی تجملاتی ورزشکاران و نتیجه گرایی مدیران و مربیان و اشاعه آن به سکوها شاهد نزول اخلاق در فوتبال کشورمان هستیم که این امر باید از طریق وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و تقویت بعد فرهنگی در باشگاههایی که عنوان فرهنگی ورزشی را یدک میکشند، ساماندهی شود.
8 ـ اعمال سلیقه مقررات توسط ارکان قضایی فدراسیون فوتبال، قابلیت رسیدگی سریع و همه جانبه دارد. در خصوص قضات دادگستری که برخلاف مقررات قانونی، ضمن نقض قانون و بخشنامههای اصداری از سوی ریاست محترم قوه قضائیه، در فدراسیون فوتبال مشغول به کار بودهاند یا میباشند و مرتکب تخلف انتظامی گردیده اند، مراتب جهت رسیدگی به قوه قضائیه، دادستان انتظامی قضات و دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام گردد و از جهت اتخاذ تصمیم، مطابق اساسنامه فدراسیون فوتبال، مراتب به وزیر ورزش و جوانان اعلام تا در مجمع و عنداللزوم هیات رئیسه مطرح گردد. لازم به ذکر است اعضاء ارکان قضایی فوتبال، الزاماً نباید قاضی باشند.
9 ـ در خصوص رواج شرط بندی که یکی از عوامل مهم در بروز فساد در اکثر ورزشها میباشد، با همکاری مراجعی همچون قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ورزش و جوانان، ضمن ابطال مجوزهای صادره سایتها و موسساتی که در این زمینه اقدام میکنند، مکانهای محل تجمع شرط بندی که در گزارش کمیسیون معرفی شده اند، تعطیل و عوامل آن مجازات شوند و یا لااقل ارتباط تشکیلاتی آنها با دست اندرکاران ورزش قطع گردد.
10 ـ نظر به اینکه سفرهای خارجی مدیران فدراسیون فوتبال طی سالهای گذشته تقریباً در انحصار رئیس فدراسیون و دبیر کل معزول آن بوده است و از قبل تعداد قابل توجه این سفرها بعضاً علاوه بر تحمیل هزینه به فدراسیون، در قالب حق ماموریت و هدایا درآمدهایی تحصیل شده است، در بررسی مقام قضایی نسبت به بازگرداندن هزینههای اضافی، اقدام گردد.
11 ـ در خصوص بدهی مالیاتی فدراسیون، ضمن ضرورت شفاف سازی قراردادها، مالیات باشگاهها، مربیان و بازیکنان، بعضی از شاغلین حوزه فوتبال، باید اخذ شود و وزیر امور اقتصادی و دارایی، ضمن جلوگیری از تصمیمات سلیقهای در سازمان مالیاتی، با متخلفین برخورد اداری صورت دهد و عنداللزوم موضوع به قوه قضائیه جهت رسیدگی و صدور حکم قضایی ارسال گردد.
12 ـ در خصوص تخلفات متعدد اعضاء هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال، خصوصاً رئیس فدراسیون ضمن احصاء نوع تخلفات، مراتب فوراً به وزیر ورزش و جوانان اعلام تا ضمن نظارت قانونی با تشکیل مجمع فدراسیون و قرائت تخلفات قبل از انقضاء مهلت قانونی، نسبت به متخلفین مطابق اساسنامه اتخاذ تصمیم نمایند و جهت رسیدگی به اتهامات رئیس فدراسیون و دبیر کل معزول با قید عناوین مجرمانه، مراتب سریعاً به قوه قضائیه اعلام گردد تا اقدام قانونی صورت گیرد.
13 ـ افزایش بیرویه اموال مدیران شاغل در فدراسیون و باشگاهها و واسطهها طی سالهای گذشته، مستلزم رسیدگی دقیق و تخصصی توسط قوه قضائیه است. برخی از این افراد روزی که وارد این ورزش شدند، هیچ ثروتی در اختیار نداشتند اما در حال حاضر از جمله داوطلبان خرید بزرگترین باشگاههای کشور هستند. قاطعیت و عدم مسامحه و ملاحظات در این امر مهم چاره ساز است.
14 ـ یکی از مهمترین دلایل گسترش فساد در فوتبال، ضعف نظارت در بخش نشریات و پایگاههای خبری مرتبط با این ورزش و وجود انحصار در برنامههای ورزشی تلویزیونی است که هر کدام موجب امنیت برای تخلفات رسانهای شده است. در این خصوص ضروری است هیات نظارت بر مطبوعات و
حالی که نظارتی در ابعاد فنی و فرهنگی صورت نمیگیرد و همین موضوع، سبب پیدایش آسیبهایی شده است. برخی از کارشناسان معتقدند که این مدارس، باید به تیمهای پایه باشگاهها منتقل شده تا سازماندهی مناسبی درباره آنها صورت گیرد و مراجع نظارتی بتوانند با تنظیم قواعد و مقررات لازم اعمال نظارت کنند.
16. علاوه بر اصلاح قوانین مربوط به مجلس، با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در خصوص برخورد با متخلفین اگرچه سابقه قهرمانی در ورزش داشته باشند، ضروری است فدراسیون فوتبال در نحوه برخورد با تخلفات، قاطعیت بیشتری اعمال کند و به شکلی عمل نکند که تلقی افکار عمومی، تشویق متخلفین باشد. مانند آنچه در برخورد با فوتبالیستهای متخلف و مجرم در معافیتهای جعلی صورت گرفته است. متاسفانه در حال حاضر به اقرار و اعتراف بیش از 90 درصد از دست اندرکاران فوتبال، وجود تبانی در ورزش امری اجتناب ناپذیر است و تعدادی از تیمهای ورزشی برای دستیابی به اهداف آشکار و پنهان خود، دست به این اقدام ناپسند میزنند، اما مسئله اینجاست که پس از شناسایی این عناصر، برخورد لازم با عوامل آن صورت نمیگیرد که باید این موضوع از دو بعد ضعف اجرای قوانین در فدراسیون و وضع مقررات لازم اصلاح شود.
17. ضروری است تظلم خواهی، شکایات اشخاص حقیقی علیه برخی از مدیران فدراسیون و سازمان لیگ با احصاء عناوین مجرمانه به صورت مجزی، جهت رسیدگی به مراجع ذیصلاح ارسال گردد.
با توجه به دلایل: 1- سوءمدیریت 2- ارسال پاسخهای مبهم، موهوم و خارج از موعد قانونی به کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی که طبق قانون جرم تلقی میشود 3- سکوت در مقابل مفاسد موجود خصوصا مفاسد مالی در فوتبال 4- انتصاب بعضی از اشخاص فاقد اهلیت با سوابق سوء در سمتهای مهم فدراسیون 5- انتصاب نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال به عنوان رئیس کمیته اخلاق بر خلاف بند 4 ماده 60 اساسنامه فدراسیون 6- انتصاب و اشتغال قضات در ارکان قضایی فدراسیون، برخلاف قانون و بخشنامههای رئیس محترم قوه قضائیه 7- استئکاف از اعلام جرم به دستگاه قضایی در پروندههای فدراسیون از قبیل جعل، استفاده از سند مجعول، کلاهبرداری، تحصیل مال از طریق نامشروع، رشاء و ارتشاء، صدور تصدیق نامههای خلاف واقع، 8- دخالت و اعمال نفوذ در ارکان قضایی و پروندههای مهم برخلاف بند 3-3 از ماده 60 اساسنامه فدراسیون 9- سوءاستفاده از موقعیت شغلی 10 اشتغال غیرقانونی در فدراسیون فوتبال با توجه به مقررات مرتبط و با قید فوریت، نسبت به برکناری و برخورد با متخلفین اقدام و مراتب را با ذکر کلی موضوعات از طرق قانونی ممکن به کنفدراسیون فوتبال؟ و فدراسیون جهانی فوتبال اعلام شود. مستندات موارد دهگانه مذکور همراه با اسامی متختلفان در کمیسیون موجود است.
متعاقب اقدامات فوقالذکر، لازم است به تناسب جرایم یا تخلفاتی که در این گزارش به افراد مختلفی منتسب گردیده است، مراتب جهت رسیدگی در خصوص برخی افراد و تعداد دیگری از مسئولان فدراسیون به قوه قضائیه و یا سایر مراجع ذیصلاح ارسال شود.
همچنین با توجه به اهمیت موضوع و تعدد تخلفات و جرایم اعلامی و لزوم برخورد قاطعانه با متخلفان و مجرمان، پیشنهاد میشود به موازات رسیدگی قضایی کارگروهی ویژه با حضور نمایندگان دستگاه قضایی، کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، وزارت ورزش و جوانان در قوه قضائیه تشکیل تا ضمن ارائه راهکارهای قانونی و نهایتا صدور احکام قاطع و بازدارنده، برای همیشه چهره فساد از فوتبال را زدوده شود و متهمین نیز به مجازات قانونی محکوم گردند.
در خاتمه، قابل ذکر است که با توجه به گستردگی موضوعات و گزارشهای اخیرالوصول پرونده در خصوص صورتهای مالی فدراسیون و سازمان لیگ، فوتبال و فوتسال بانوان، نحوه پرداخت درآمدها توسط سازمان لیگ به باشگاهها، ادعای فساد مالی بعضی از مدیران فدراسیون، عملکرد رسانه ملی در بخش فوتبال، شرکتهای افق سبز، صدرا، موسسه سازمان لیگ، قراردادهای فدراسیون و سازمان لیگ با اشخاص حقیقی و حقوقی، پرداخت رشوه، پرونده همچنان در این کمیسیون مفتوح و رسیدگی آن ادامه دارد.