سنبل آبی گیاه غیربومی مهاجم، با زیبایی خود زمینه عرضه توسط دستفروشان و گسترش در نقاط مختلف گیلان و حتی مناطق دیگر و تسخیر منابع آبی را فراهم کرده است.این گیاه آبزی با برگ های پهن و قطور غوطه ور اجازه ورود نور به آب را نمی دهد و موجب پیشگیری از پدیده فتوسنتز و در نتیجه خفگی آبزیان می شود.
به گفته کارشناسان، این گیاه قادر است در طول یک هفته، جمعیت خود را دو برابر و در مدت کوتاهی ارتباط آبی دریا و تالاب را مسدود کند؛ همچنین تراکم این گیاه مسیر آبراهه ها را مسدود و عبور قایق را غیرممکن می سازد.
یک کارشناس و فعال محیط زیست در این باره به ایرنا گفت: در حالیکه کوشش بسیار برای از میان بردن گیاه مهاجم سنبل آبی و زدودن آن از پهنه آبی تالاب و رودخانه ها در گیلان صورت می گیرد، اما دستفروشان در بازارهای محلی استان از جمله شنبه بازار انزلی و در نقاط پرتردد رشت این گیاه را می فروشند بویژه که هم اینک این گیاه در اوج گلدهی است و ترکیب سبز و یاسی زیبای آن رهگذران را فریب می دهد.
این گیاه مناسب اماکن مسکونی نیست چراکه بسیاری به تصور اینکه می توانند این گیاه را مانند بامبو در گلدان شیشه ای نگهدارند، اقدام به خریداری می کنند در حالیکه گرده و تماس با اجزای این گیاه می تواند بشدت حساسیت زا و بویژه برای کودکان خطرناک باشد.
لیلا مسروری خاطرنشان کرد: طبق مصوبه ستاد احیای تالاب انزلی استانداری گیلان که مبارزه با این گونه مهاجم را پشتیبانی می کنند، فرمانداری و رئیسان اداره های محیط زیست شهرستان های همجوار تالاب موظف به برخورد با هرگونه خرید و فروش این گیاه هستند.
وی خاطرنشان کرد : انتظار می رود متولیان امر برخورد جدی با عوامل توزیع و فروش غیر قانونی این گیاه داشته باشند چراکه با ورود این گیاه به منازل، دیر و دور نخواهد بود که این گیاه نیز چون آزولا تمامی پهنه های آبی و آبگیرها و رودخانه های استان را که متاسفانه غنی از مواد نیتراته ناشی از پسآبها هستند، تحت سلطه خود بگیرد.
*برخورد با فروشندگان گیاه خطرناک سنبل آبی مسئولان اداره های حفاظت محیط زیست شهرهای رشت و انزلی با تاکید بر خطر این گیاه غیربومی برای منابع آبی، تالاب ها و رودخانه های گیلان و سایر نقاط از برخورد با فروشندگان سنبل آبی خبر دادند .
رئیس اداره حفاظت محیط زیست رشت روز یکشنبه در مصاحبه با ایرنا گفت : تالاب عینک در غرب شهر رشت از جمله نقاطی است که مورد هجوم این گیاه قرار گرفت و برخی افراد اقدام به برداشت این گیاه مهاجم آبزی از استخر عینک و فروش آن در بازار می کنند که باید جلوی آنها گرفته شود.
اصغر خودکار اظهار کرد: سنبل آبی گرچه گیاه آبزی زیبایی است، اما خطرات مختلفی برای تالاب ها و محیط های آبی ایجاد کرده و نباید عامل انتشار آن شد.
وی با اشاره به این که جلوگیری از دستفروشی وظیفه شهرداری است، متذکر شد : نیاز است برخی ادارات در این زمینه کمک کنند.
خودکار با بیان این که گیاه غیربومی سنبل آبی تنوع زیستی استان را به مخاطره انداخته و به هر جایی اشاعه پیدا کند موجب بروز مشکل می شود، افزود: نامه ای برای دادگستری استان جهت جلوگیری از فروش این گیاه زیبا و فریبنده اما خطرناک نوشتیم.
وی اظهار کرد: بر اساس پی گیری های جدی معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان، تعداد زیادی از متخلفان و دستفروشان سنبل آبی را دستگیر کردیم .وی متذکر شد: باید کمیته پی گیری و جمع آوری این دستفروشان با همکاری سازمان های مردم نهاد تشکیل شود.
*تالاب انزلی در معرض خطر
سنبل آبی بخش هایی از تالاب انزلی بویژه در منطقه سیاه کیشم را فراگرفته و بنا به هشدار کارشناسان در صورتی که با آن به صورت جدی و صحیح برخورد نشود، در آینده نزدیک تالاب انزلی را خشک خواهد کرد.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست انزلی نیز در این باره گفت: سنبل آبی، آبزیان را زیر چتر سبز خود خفه و تالاب را خشک می کند.
اکبر میغی اظهار کرد: بررسی ها نشان می دهد برای ریشه کنی این گیاه باید 10 تا 15 سال به صورت مداوم مقابله فیزیکی انجام شود، از مردم می خواهیم با توجه به خطرهای شدید این گیاه برای محیط زیست تالاب و رودخانه ها از خرید و فروش آن خودداری کنند.
گیلان سرزمین تالاب ها و رودخانه هاست، ورود و داد و ستد گونه های مهاجم گیاهی و جانوری می تواند موجب انتشار و بروز خطرات جدی برای محیط زیست استان و زیست بوم ما شود. آگاه سازی مردم در مورد این گیاه زیبا ولی خطرناک می تواند موجب همکاری مردم در زمینه خودداری از خرید و فروش و همچنین کمک برای جمع آوری و مهار آن شود. رسانه ها نیز با توجه به مخاطبان گسترده می توانند در زمینه فرهنگسازی برای جلوگیری از خرید و فروش و انتشار این گیاه خطرناک بسیار کارامد باشند.
* آمازون، خاستگاه مهمان ناخوانده طبیعت انزلی
سنبل آبی با برگ های به طول 20 سانتی متر و پهنای 15 سانتی متر، زیبایی فریبنده ای دارد. این گیاه در طول یک هفته به واسطه نور خورشید و آب ، دو برابر رشد می کند. دریاچه ویکتوریا در کشورهای اوگاندا، تانزانیا و کنیا نمونه ای از جاهایی است که توسط این گیاه به اکوسیستم طبیعی خسارت وارده شده است. پس از گیاه بیگانه آزولا که بدون ملاحظات زیست محیطی به عنوان کود شالیزارهای برنج، از کشور فیلیپین وارد ایران شد و بر تالاب انزلی چنبره زد، سنبل آبی از آمازون آورده شده و توسط افراد ناآگاه در تالاب انزلی و عینک رشت و برخی آبگیرها به آب داده شده است.
سنبل آبی گیاهی غیربومی است که به هر روی به تالاب انزلی راه یافته و سرعت رویش آن بدلیل شرایط مساعد، نظیر وجود مواد مغذی نیتراته تالاب، ناشی از پسآبها و فاضلاب های خانگی و انسانی بالا است.
سنبل آبی، تبهکار زیبایی است و علاوه بر اینکه جای گل های بومی تالاب انزلی نظیر لاله تالابی، نیلوفر آبی و سه کوله خیز را می گیرد، آبزیان را زیر چتر سبز زیبایش خفه و تالاب را خشک می کند.
اکنون این گیاه بخش هایی از تالاب انزلی بویژه در منطقه سیاه کیشم را فراگرفته و بنا به هشدار کارشناسان در صورتی که با آن به صورت جدی و صحیح برخورد نشود، در آینده نزدیک تالاب انزلی را خشک خواهد کرد.
به گفته کارشناسان، این گیاه قادر است در طول یک هفته، جمعیت خود را دو برابر و در مدت کوتاهی ارتباط آبی دریا و تالاب را مسدود کند؛ همچنین تراکم این گیاه مسیر آبراهه ها را مسدود و عبور قایق را غیرممکن می سازد.
یک کارشناس و فعال محیط زیست در این باره به ایرنا گفت: در حالیکه کوشش بسیار برای از میان بردن گیاه مهاجم سنبل آبی و زدودن آن از پهنه آبی تالاب و رودخانه ها در گیلان صورت می گیرد، اما دستفروشان در بازارهای محلی استان از جمله شنبه بازار انزلی و در نقاط پرتردد رشت این گیاه را می فروشند بویژه که هم اینک این گیاه در اوج گلدهی است و ترکیب سبز و یاسی زیبای آن رهگذران را فریب می دهد.
این گیاه مناسب اماکن مسکونی نیست چراکه بسیاری به تصور اینکه می توانند این گیاه را مانند بامبو در گلدان شیشه ای نگهدارند، اقدام به خریداری می کنند در حالیکه گرده و تماس با اجزای این گیاه می تواند بشدت حساسیت زا و بویژه برای کودکان خطرناک باشد.
لیلا مسروری خاطرنشان کرد: طبق مصوبه ستاد احیای تالاب انزلی استانداری گیلان که مبارزه با این گونه مهاجم را پشتیبانی می کنند، فرمانداری و رئیسان اداره های محیط زیست شهرستان های همجوار تالاب موظف به برخورد با هرگونه خرید و فروش این گیاه هستند.
وی خاطرنشان کرد : انتظار می رود متولیان امر برخورد جدی با عوامل توزیع و فروش غیر قانونی این گیاه داشته باشند چراکه با ورود این گیاه به منازل، دیر و دور نخواهد بود که این گیاه نیز چون آزولا تمامی پهنه های آبی و آبگیرها و رودخانه های استان را که متاسفانه غنی از مواد نیتراته ناشی از پسآبها هستند، تحت سلطه خود بگیرد.
*برخورد با فروشندگان گیاه خطرناک سنبل آبی مسئولان اداره های حفاظت محیط زیست شهرهای رشت و انزلی با تاکید بر خطر این گیاه غیربومی برای منابع آبی، تالاب ها و رودخانه های گیلان و سایر نقاط از برخورد با فروشندگان سنبل آبی خبر دادند .
رئیس اداره حفاظت محیط زیست رشت روز یکشنبه در مصاحبه با ایرنا گفت : تالاب عینک در غرب شهر رشت از جمله نقاطی است که مورد هجوم این گیاه قرار گرفت و برخی افراد اقدام به برداشت این گیاه مهاجم آبزی از استخر عینک و فروش آن در بازار می کنند که باید جلوی آنها گرفته شود.
اصغر خودکار اظهار کرد: سنبل آبی گرچه گیاه آبزی زیبایی است، اما خطرات مختلفی برای تالاب ها و محیط های آبی ایجاد کرده و نباید عامل انتشار آن شد.
وی با اشاره به این که جلوگیری از دستفروشی وظیفه شهرداری است، متذکر شد : نیاز است برخی ادارات در این زمینه کمک کنند.
خودکار با بیان این که گیاه غیربومی سنبل آبی تنوع زیستی استان را به مخاطره انداخته و به هر جایی اشاعه پیدا کند موجب بروز مشکل می شود، افزود: نامه ای برای دادگستری استان جهت جلوگیری از فروش این گیاه زیبا و فریبنده اما خطرناک نوشتیم.
وی اظهار کرد: بر اساس پی گیری های جدی معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان، تعداد زیادی از متخلفان و دستفروشان سنبل آبی را دستگیر کردیم .وی متذکر شد: باید کمیته پی گیری و جمع آوری این دستفروشان با همکاری سازمان های مردم نهاد تشکیل شود.
*تالاب انزلی در معرض خطر
سنبل آبی بخش هایی از تالاب انزلی بویژه در منطقه سیاه کیشم را فراگرفته و بنا به هشدار کارشناسان در صورتی که با آن به صورت جدی و صحیح برخورد نشود، در آینده نزدیک تالاب انزلی را خشک خواهد کرد.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست انزلی نیز در این باره گفت: سنبل آبی، آبزیان را زیر چتر سبز خود خفه و تالاب را خشک می کند.
اکبر میغی اظهار کرد: بررسی ها نشان می دهد برای ریشه کنی این گیاه باید 10 تا 15 سال به صورت مداوم مقابله فیزیکی انجام شود، از مردم می خواهیم با توجه به خطرهای شدید این گیاه برای محیط زیست تالاب و رودخانه ها از خرید و فروش آن خودداری کنند.
گیلان سرزمین تالاب ها و رودخانه هاست، ورود و داد و ستد گونه های مهاجم گیاهی و جانوری می تواند موجب انتشار و بروز خطرات جدی برای محیط زیست استان و زیست بوم ما شود. آگاه سازی مردم در مورد این گیاه زیبا ولی خطرناک می تواند موجب همکاری مردم در زمینه خودداری از خرید و فروش و همچنین کمک برای جمع آوری و مهار آن شود. رسانه ها نیز با توجه به مخاطبان گسترده می توانند در زمینه فرهنگسازی برای جلوگیری از خرید و فروش و انتشار این گیاه خطرناک بسیار کارامد باشند.
* آمازون، خاستگاه مهمان ناخوانده طبیعت انزلی
سنبل آبی با برگ های به طول 20 سانتی متر و پهنای 15 سانتی متر، زیبایی فریبنده ای دارد. این گیاه در طول یک هفته به واسطه نور خورشید و آب ، دو برابر رشد می کند. دریاچه ویکتوریا در کشورهای اوگاندا، تانزانیا و کنیا نمونه ای از جاهایی است که توسط این گیاه به اکوسیستم طبیعی خسارت وارده شده است. پس از گیاه بیگانه آزولا که بدون ملاحظات زیست محیطی به عنوان کود شالیزارهای برنج، از کشور فیلیپین وارد ایران شد و بر تالاب انزلی چنبره زد، سنبل آبی از آمازون آورده شده و توسط افراد ناآگاه در تالاب انزلی و عینک رشت و برخی آبگیرها به آب داده شده است.
سنبل آبی گیاهی غیربومی است که به هر روی به تالاب انزلی راه یافته و سرعت رویش آن بدلیل شرایط مساعد، نظیر وجود مواد مغذی نیتراته تالاب، ناشی از پسآبها و فاضلاب های خانگی و انسانی بالا است.
سنبل آبی، تبهکار زیبایی است و علاوه بر اینکه جای گل های بومی تالاب انزلی نظیر لاله تالابی، نیلوفر آبی و سه کوله خیز را می گیرد، آبزیان را زیر چتر سبز زیبایش خفه و تالاب را خشک می کند.
اکنون این گیاه بخش هایی از تالاب انزلی بویژه در منطقه سیاه کیشم را فراگرفته و بنا به هشدار کارشناسان در صورتی که با آن به صورت جدی و صحیح برخورد نشود، در آینده نزدیک تالاب انزلی را خشک خواهد کرد.
«باید دهه شصتی باشی تا جفای رفته بر متولدین این دهه را درک کنی»؛ این شالوده و اساس گلایه پرشمارترین بخش جمعیتی کشور است. گلایههایی همیشگیِ جمعیتی که خود را نسل سوخته میخوانند برای اثبات این مدعا، مستندات زیادی ارائه میکنند.
به گزارش «تابناک»، پس از حدود یک دهه از برچیدن بساط استخدام رسمی و به کارگیری افراد با قرارداد یا به صورت پیمانی، مدتی است که استخدام در ادارات و نهادهای مختلف از سر گرفته شده و برخی از کارمندان و پرسنلی که سالها به صورت غیررسمی خدمت کردهاند، در صف استخدام رسمی قرار گرفتهاند.
البته این موهبت بیشتر شامل آنهایی میشود که پیشتر به شیوه های غیر رسمی جذب شدهاند و سالهاست که حقوق بگیر این نهادها به شمار میآیند، نه متقاضیان پرشمار کار. یعنی شاغلانی که تا کنون پیمانی و قراردادی بودهاند و حالا قرار است به صورت رسمی استخدام شوند. موهبتی که شمار محرومان از آن بسیار بیشتر از شمار بهره برندگان است و از این رو میتواند موجب شکل گیری گلایه هایی شود.
این در حالی است که میدانیم در نتیجه اعمال ممنوعیت استخدام رسمی در یک دهه اخیر، آنهایی از این نعمت محروم شدهاند که دیگر مجالی برای استخدامشان نیست چراکه واجد شرط سنی استخدام نیستند و سنشان از حداکثرهای مشخص شده در قانون فراتر رفته است. متولیدن سالهای 1355 تا 1365 که اصطلاحا دهه شصتی نام دارند.
برای درک بهتر موضوع بهتر است با یک مثال شروع کنیم. خودتان را جای فردی بگذارید که سالها در حسرت استخدام در نهادهای مختلف قرار دارید و امیدوارید که دریچه ای برای استخدامتان باز شود تا به کمک آن بخت خود را برای قرارگرفتن در صف حقوق بگیران قرار داده و به کمک ثباتی که در این راستا خواهید یافت، بتوانید برای رسیدن به اهدافتان در زندگی تلاش کنید، اما تا به سن استخدام رسیدید، با ممنوعیت استخدام مواجه شوید.
این در حالی است که در دوران حسرت خوردن شما برای یافتن فرصت استخدامی، برخی از همسالانتان که بهره بیشتری از شانس داشتند یا... به صورت پیمانی یا قراردادی در برخی ارگان ها مشغول به کار شدند و اکنون که فرصت برای استخدام رسمی فراهم آمده نیز، ایشان در اولویت قرار دارند و نوبت به شما نخواهد رسید؛ حتی اگر به لحاظ تحصیلات و از منظر علمی، خود را واجد شرایط تر از ایشان بدانید.
در نتیجه چنین شرایطی ممکن است با خود فکر کنید که برای برخی از همسالانتان راه استخدام شدن هرگز بسته نبوده و تنها زمان استخدام رسمی شدنشان به تعویق افتاده اما برای شما، خیر. تبعیضی که ممکن است شما را به این باور برساند که تنها ایرانیانی هستید که از دوران آغاز زندگی های مدرن، بی هیچ دلیلی از استخدام شدنتان جلوگیری به عمل آمده و برای کسی مهم نبوده که توانایی هایتان چیست.
گویی سال تولدتان مانعی در مسیر زندگی عادی تان شده باشد؛ مانعی آنقدر بزرگ که نه برادران و خواهران و افرادی که سن و سال بیشتری به نسبت شما دارند با آن مواجه بودهاند و نه کوچکترها با آن دست به گریبان خواهند بود چراکه شانس شرکت در آزمون های ورودی و استخدام رسمی برایشان فراهم بوده و خواهد بود. اشکالی که ناشی از شرط سنی در استخدام افراد است و هیچ تبصره ای برای در نظر گرفتن حال و روز افراد محروم از استخدام در آن دیده نمیشود.
این در حالی است که دهه شصتی ها، متولدین سالهای انقلاب و دوران دفاع مقدس هستند که پیک جمعیتی کشور را شکل میدهند و به لحاظ شمار بالایشان، در تمامی دوران زندگی خود با کمبودها و محرومیت های زیادی دست به گریبان بودهاند؛ چه در دوران مدرسه که تراکم بالای جمعیتی شان موجب شده بود در مدارس دو شیفته مشغول به تحصیل باشند، چه در ورودشان به دانشگاه که شانس کمتری برای تصاحب موفقیت در کنکور داشتند، چه در عرصه ورود به بازار کار، ازدواج، تهیه مسکن و... ؛ سیری که کماکان برای متولدین این دهه ادامه دارد و توقف ناپذیر به نظر میرسد.
متولدینی که بسیاری شان بر این باورند اگر یک دهه زودتر یا دیرتر پا به جهان هستی میگذاشتند، میتوانستند از موهبت های بیشتری بهره مند شوند و در عرصه های مختلف زندگی، شرایط راحت تر و بهتری را تجربه کنند. دیدگاهی که با توجه به شواهد و قرائن مردود خواندن آن دشوار به نظر میرسد، مگر آنکه برای رعایت حال ایشان هم که شده، در آزمون های استخدامی که برگزار میشود، شرط داشتن حداکثر 30 سال را کمی منصفانه تر کرده و دست کم میزان دانش افراد برای تصدی یک شغل را به نسبت آن اولویت دهیم.
تغییری جزئی که میتواند این امیدواری را در دل دهه شصتی ها زنده نگه دارد که قرار نیست برای همیشه مشکلاتشان دیده نشود و سهمشان از زندگی، تحمل سخت ترین شرایط، آن هم به دلیل سال تولد درج شده در شناسنامه شان باشد!
به گزارش «تابناک»، پس از حدود یک دهه از برچیدن بساط استخدام رسمی و به کارگیری افراد با قرارداد یا به صورت پیمانی، مدتی است که استخدام در ادارات و نهادهای مختلف از سر گرفته شده و برخی از کارمندان و پرسنلی که سالها به صورت غیررسمی خدمت کردهاند، در صف استخدام رسمی قرار گرفتهاند.
البته این موهبت بیشتر شامل آنهایی میشود که پیشتر به شیوه های غیر رسمی جذب شدهاند و سالهاست که حقوق بگیر این نهادها به شمار میآیند، نه متقاضیان پرشمار کار. یعنی شاغلانی که تا کنون پیمانی و قراردادی بودهاند و حالا قرار است به صورت رسمی استخدام شوند. موهبتی که شمار محرومان از آن بسیار بیشتر از شمار بهره برندگان است و از این رو میتواند موجب شکل گیری گلایه هایی شود.
این در حالی است که میدانیم در نتیجه اعمال ممنوعیت استخدام رسمی در یک دهه اخیر، آنهایی از این نعمت محروم شدهاند که دیگر مجالی برای استخدامشان نیست چراکه واجد شرط سنی استخدام نیستند و سنشان از حداکثرهای مشخص شده در قانون فراتر رفته است. متولیدن سالهای 1355 تا 1365 که اصطلاحا دهه شصتی نام دارند.
برای درک بهتر موضوع بهتر است با یک مثال شروع کنیم. خودتان را جای فردی بگذارید که سالها در حسرت استخدام در نهادهای مختلف قرار دارید و امیدوارید که دریچه ای برای استخدامتان باز شود تا به کمک آن بخت خود را برای قرارگرفتن در صف حقوق بگیران قرار داده و به کمک ثباتی که در این راستا خواهید یافت، بتوانید برای رسیدن به اهدافتان در زندگی تلاش کنید، اما تا به سن استخدام رسیدید، با ممنوعیت استخدام مواجه شوید.
این در حالی است که در دوران حسرت خوردن شما برای یافتن فرصت استخدامی، برخی از همسالانتان که بهره بیشتری از شانس داشتند یا... به صورت پیمانی یا قراردادی در برخی ارگان ها مشغول به کار شدند و اکنون که فرصت برای استخدام رسمی فراهم آمده نیز، ایشان در اولویت قرار دارند و نوبت به شما نخواهد رسید؛ حتی اگر به لحاظ تحصیلات و از منظر علمی، خود را واجد شرایط تر از ایشان بدانید.
در نتیجه چنین شرایطی ممکن است با خود فکر کنید که برای برخی از همسالانتان راه استخدام شدن هرگز بسته نبوده و تنها زمان استخدام رسمی شدنشان به تعویق افتاده اما برای شما، خیر. تبعیضی که ممکن است شما را به این باور برساند که تنها ایرانیانی هستید که از دوران آغاز زندگی های مدرن، بی هیچ دلیلی از استخدام شدنتان جلوگیری به عمل آمده و برای کسی مهم نبوده که توانایی هایتان چیست.
گویی سال تولدتان مانعی در مسیر زندگی عادی تان شده باشد؛ مانعی آنقدر بزرگ که نه برادران و خواهران و افرادی که سن و سال بیشتری به نسبت شما دارند با آن مواجه بودهاند و نه کوچکترها با آن دست به گریبان خواهند بود چراکه شانس شرکت در آزمون های ورودی و استخدام رسمی برایشان فراهم بوده و خواهد بود. اشکالی که ناشی از شرط سنی در استخدام افراد است و هیچ تبصره ای برای در نظر گرفتن حال و روز افراد محروم از استخدام در آن دیده نمیشود.
این در حالی است که دهه شصتی ها، متولدین سالهای انقلاب و دوران دفاع مقدس هستند که پیک جمعیتی کشور را شکل میدهند و به لحاظ شمار بالایشان، در تمامی دوران زندگی خود با کمبودها و محرومیت های زیادی دست به گریبان بودهاند؛ چه در دوران مدرسه که تراکم بالای جمعیتی شان موجب شده بود در مدارس دو شیفته مشغول به تحصیل باشند، چه در ورودشان به دانشگاه که شانس کمتری برای تصاحب موفقیت در کنکور داشتند، چه در عرصه ورود به بازار کار، ازدواج، تهیه مسکن و... ؛ سیری که کماکان برای متولدین این دهه ادامه دارد و توقف ناپذیر به نظر میرسد.
متولدینی که بسیاری شان بر این باورند اگر یک دهه زودتر یا دیرتر پا به جهان هستی میگذاشتند، میتوانستند از موهبت های بیشتری بهره مند شوند و در عرصه های مختلف زندگی، شرایط راحت تر و بهتری را تجربه کنند. دیدگاهی که با توجه به شواهد و قرائن مردود خواندن آن دشوار به نظر میرسد، مگر آنکه برای رعایت حال ایشان هم که شده، در آزمون های استخدامی که برگزار میشود، شرط داشتن حداکثر 30 سال را کمی منصفانه تر کرده و دست کم میزان دانش افراد برای تصدی یک شغل را به نسبت آن اولویت دهیم.
تغییری جزئی که میتواند این امیدواری را در دل دهه شصتی ها زنده نگه دارد که قرار نیست برای همیشه مشکلاتشان دیده نشود و سهمشان از زندگی، تحمل سخت ترین شرایط، آن هم به دلیل سال تولد درج شده در شناسنامه شان باشد!
وکیل مدافع شرکت ملی نفت ایران میگوید طبق اظهارنظر کارشناسی رسمی دادگستری، ارزش داراییهای بجا مانده از زنجانی دو هزار و یکصد میلیارد ارزیابی شده است که این رقم بعد از محاسبات مربوط به یک دکل، به هزار و ششصد میلیارد تومان کاهش مییابد.غلامرضا مهدوی درباره وجود روایتهای مختلف از میزان اموال و داراییهای بابک زنجانی اظهار کرد: اموالی و داراییهایی که از متهم بجا مانده و در اختیار شرکت آسمان پایدار کیش متعلق به شرکت نفت ایران قرار گرفته، حسب اظهارنظر کارشناس رسمی دادگستری، دو هزار و یکصد میلیارد تومان ارزیابی شده است.وکیل مدافع شرکت ملی نفت تهران افزود: البته این رقم بعد از محاسبات مربوط به یک دکل که شنیدهام دو مرتبه در قیمتگذاری لحاظ شده است، به یک هزار و ششصد میلیارد تومان کاهش مییابد.مهدوی اضافه کرد: متهم چکهایی از مردم دارد که حدود چند میلیارد است و صاحبان چکها نیز اکنون در زندان به سر میبرند و هیچ چیزی ندارند. شرکت نفت معتقد است تا این چکها وصول نشود، نمیتواند جزو داراییهای زنجانی حساب کند و حق هم دارد زیرا صادر کننده چک در زندان است و پول هم ندارد.وی ادامه داد: همچنین منطقه آزاد کیش، زمینی را که قبلاً در اختیار یکی از شرکتهای بابک زنجانی قرار داده بود، پس گرفته است. اینها اعداد و ارقامی اختلافی است که حتی اگر همهشان را حساب کنید، ارزش اموال و داراییهای زنجانی حدوداً دو هزار و یکصد میلیارد تومان میشود. وکیل مدافع شرکت ملی نفت ایران با بیان اینکه این رقم، بیش از یک ششم بدهی زنجانی را پوشش نمیدهد گفت: چیزی که تا کنون به ما رسمی اعلام شده این است که اموال و داراییهای بجا مانده از زنجانی، حدود دو هزار و یکصد میلیارد تومان ارزش دارد. وی در خصوص شناسایی اموال خارجی زنجانی نیز گفت: تعدادی ملک شامل ویلا و چند ساختمان در دبی شناسایی و در اختیار شرکت آسمان پایدار کیش قرار گرفته است و سایر اموالی که اصطلاحاً متعلق به زنجانی در خارج از کشور و به نام امین اموال وی بوده، مورد مناقشه است. به عنوان مثال شرکت اونر ایر که 51 درصد سهام آن به نام قدرت تونجل امین اموال زنجانی بوده به شخصی به نام باگانا واگذار شده است و اینها مسائلی است که نیاز به تعقیب قضایی و طرح دعوا آن هم در خارج از کشور را دارد تا ان شاءالله بتوان بخشی از این پولها را برگرداند.مهدوی افزود: سئوال ما این است که چطور آقای باگانا که شرکت اونر ایر را به بابک زنجانی فروخته بود و میدانسته قدرت تونجل امین زنجانی است، دوباره به عنوان خریدار، این شرکت را از امین اموال وی میخرد.
بابک زنجانی و دو متهم دیگر پرونده نفتی از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی مفسد فی الارض شناخته شده و به اعدام، رد مال و جزای نقدی معادل یک چهارم مبلغ رد مال محکوم شدند که متهمان به این حکم اعتراض کردند و پرونده برای رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به دیوان عالی کشور ارسال شده است.منبع: خبرگزاری تسنیم
بابک زنجانی و دو متهم دیگر پرونده نفتی از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی مفسد فی الارض شناخته شده و به اعدام، رد مال و جزای نقدی معادل یک چهارم مبلغ رد مال محکوم شدند که متهمان به این حکم اعتراض کردند و پرونده برای رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به دیوان عالی کشور ارسال شده است.منبع: خبرگزاری تسنیم
علی رضا محجوب منتخب مردم تهران در مجلس که به عملکرد هیات رییسه سنی اعتراض داشت، نامش به عنوان اولین تذکر دهنده مجلس دهم ثبت شد.به گزارش ایرنا، منتخب مردم تهران در مجلس در جلسه علنی روز یکشنبه نسبت به عملکرد هیات رئیسه سنی که اجازه نداد تذکر منتخبان پیش از رایگیری هیات رئیسه موقت بیان شود، اعتراض کرد.وی با استناد به ماده 197 آییننامه داخلی مجلس اظهار داشت: بنده از ابتدای جلسه علنی امروز تقاضای تذکر داشتم اما هیئات رئیسه سنی تشخیص داد که در حال حاضر نمیتوان تذکر داد در حالیکه نص صریح آییننامه این است که قبل از ورود به رایگیری باید به نمایندگان اجازه تذکر داده شود.منتخب مردم تهران ادامه داد: حق نماینده بیان اخطار و تذکرات است که باید این حق به رسمیت شناخته شود؛ کسی نمایندهتر نیست و نباید جوگیر شویم و به نمایندگان اجازه تذکر ندهیم لذا کسی که جلسه را اداره میکند باید بداند نمایندگان حق برابر دارند و این حق بیان تذکر و اخطار است که باید از سوی هیئت رئیسه شنیده شود.
علی لاریجانی رئیس موقت مجلس نیز در پاسخ به این تذکر گفت: بیان تذکرات باید از سوی هیات رئیسه سنی هم استماع شوند اما آقای هاشمزایی گفت چون مدت ریاست ما کوتاه است تذکر ندهید اما در هر حال تذکر شما درست است و قبل از رایگیری باید تذکرات استماع شود.
مهرداد لاهوتی منتخب مردم لنگرود در مجلس نیز در تذکر دیگری گفت: باید همه ما به فهم مشترک برسیم؛ برجام یک تمرین برای رسیدن به هدف مشترک بود و چون به فهم مشترک در این زمینه رسیدیم مردم دیدند که چه کار بزرگی انجام شد.
وی ادامه داد: مجلس باید از روزمرگی خارج شود و بداند زمان با سرعت میگذرد؛ دیروز در تابلو اولین روز جلسه علنی مجلس دهم را زده بود و امروز در تابلو دومین روز را زده لذا زمان با سرعت میگذرد و ما باید حواسمان به این موضوع باشد.
لاهوتی خطاب به علی لاریجانی گفت: ما نمایندگان از عملکرد مرکز پژوهش ها راضی نیستیم چرا که این مرکز باید به عنوان مغز متفکر عمل کند لذا انتظار داریم با تاکید شما این کار تحقق یابد.
علی لاریجانی در پاسخ به این تذکر نیز، خاطر نشان کرد: بله، آقای لاهوتی نیز توصیههایی برای آینده داشتند.
محمدرضا تابش نیز در با استناد به ماده 33آیین نامه داخلی مجلس تصریح کرد: طبق آیین نامه نمی توانیم جلسات علنی را در زمان تشکیل جلسات شعب تشکیل دهیم.
وی ادامه داد: زمانی برای بررسی اعتبار نامه ها بررسی شده باید اختصاص داده شود و سپس اعتبار نامه ها به صحن ارایه شود اما به نظر می رسد که این روال طبق آیین نامه مجلس نیست.
لاریجانی در پاسخ به تذکر تابش تصریح کرد: اگر طی روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه نمایندگان جلسات شعب را برگزار می کنند، قانون رعایت شده و سه شنبه می توانیم جلسه داشته باشیم.
لاریجانی در ادامه خواستار تشکیل جلسات شعب و کمیسیون های تحقیق شد.
علی لاریجانی رئیس موقت مجلس نیز در پاسخ به این تذکر گفت: بیان تذکرات باید از سوی هیات رئیسه سنی هم استماع شوند اما آقای هاشمزایی گفت چون مدت ریاست ما کوتاه است تذکر ندهید اما در هر حال تذکر شما درست است و قبل از رایگیری باید تذکرات استماع شود.
مهرداد لاهوتی منتخب مردم لنگرود در مجلس نیز در تذکر دیگری گفت: باید همه ما به فهم مشترک برسیم؛ برجام یک تمرین برای رسیدن به هدف مشترک بود و چون به فهم مشترک در این زمینه رسیدیم مردم دیدند که چه کار بزرگی انجام شد.
وی ادامه داد: مجلس باید از روزمرگی خارج شود و بداند زمان با سرعت میگذرد؛ دیروز در تابلو اولین روز جلسه علنی مجلس دهم را زده بود و امروز در تابلو دومین روز را زده لذا زمان با سرعت میگذرد و ما باید حواسمان به این موضوع باشد.
لاهوتی خطاب به علی لاریجانی گفت: ما نمایندگان از عملکرد مرکز پژوهش ها راضی نیستیم چرا که این مرکز باید به عنوان مغز متفکر عمل کند لذا انتظار داریم با تاکید شما این کار تحقق یابد.
علی لاریجانی در پاسخ به این تذکر نیز، خاطر نشان کرد: بله، آقای لاهوتی نیز توصیههایی برای آینده داشتند.
محمدرضا تابش نیز در با استناد به ماده 33آیین نامه داخلی مجلس تصریح کرد: طبق آیین نامه نمی توانیم جلسات علنی را در زمان تشکیل جلسات شعب تشکیل دهیم.
وی ادامه داد: زمانی برای بررسی اعتبار نامه ها بررسی شده باید اختصاص داده شود و سپس اعتبار نامه ها به صحن ارایه شود اما به نظر می رسد که این روال طبق آیین نامه مجلس نیست.
لاریجانی در پاسخ به تذکر تابش تصریح کرد: اگر طی روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه نمایندگان جلسات شعب را برگزار می کنند، قانون رعایت شده و سه شنبه می توانیم جلسه داشته باشیم.
لاریجانی در ادامه خواستار تشکیل جلسات شعب و کمیسیون های تحقیق شد.