به
گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم داود پرچمی استاد جامعهشناسی دانشگاه
در یادداشتی به بررسی آمار و
تحلیل مناظره اول کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم پرداخته که متن آن به
شرح زیر است:
آقای روحانی در آخرین مصاحبه
مطبوعاتی خود به عنوان رئیسجمهور که از آن عنوان به یک فرصت خوب تبلیغات
انتخاباتی استفاده کرد، مطالبی بیان کرد که تردید نخبگان و مردم به صحت برخی از
گفتههای ایشان به مردم را بوجود آورد. او این رویه قلب واقعیت را در قسمتی از
اولین مناظره نامزدهای انتخابات بکار برد. بیشک آنچه ایشان نیاز دارد اعتماد از
دست رفته مردمی است و این رویه بازهم از اعتماد مردم نسبت به ایشان کاسته و ایشان را
بیاعتبارتر از گذشته میکند.
مردمی که چهار سال پیش در فضایی
که مشکلات اقتصادی ناشی از سوء مدیریتها عرصه را به آنان تنگ کرده و با توجه به
اینکه انتخاب ایشان را انتخابی میدانستند که موجب بکارگیری سرمایههای سرمایهداران
از یک سو و همسویی مواضع انتخاباتی ایشان در سیاست خارجی با غربیها که به ظاهر
میتوانست بر طرف کننده، تحریمها باشد از سوی دیگر، میپنداشتند انتخاب ایشان
شرایط اقتصادی کشور و آنان را بهتر میکند.
چهار سال گذشته و اگر چه برخی
اقدامات انجام شده اما تقریبا هیچکدام از مشکلات برطرف نشده، زیرا به قول آقای
روحانی ملاک مردم برای پذیرش اعداد و ارقامی که مسئولین میدهند جیبشان است،
شرایطی که موجب کوچکتر و بیکیفیتتر شدن سفرههای طبقه پایین شده، اجازه پذیرش
آمارهایی که از سوی نخبگان و منتقدان مورد مناقشه است را نمیدهد. به نظر میرسید
مشاوران ایشان در کنترل این شرایط تلاشی بکنند، اما تکرار این رویه در اولین
مناظره مشخص میکند ایشان را به استفاده از راهبرد دروغ بزرگ راهنمایی کردهاند.
ملاک
مردم برای پذیرش اعداد و ارقامی که مسئولین میدهند جیبشان است، شرایطی که موجب
کوچکتر و بیکیفیتتر شدن سفرههای طبقه پایین گردیده، اجازه پذیرش آمارهایی که از
سوی نخبگان و منتقدان مورد مناقشه است را نمیدهد
در راهبرد دروغ بزرگ هدف آن است
که مخاطب در فضاییِ روانی دور و متفاوت از واقعیت و بدون امکان و ابزار مقاومت،
قرار گیرد و پیام ارسالی را بپذیرد. این راهبرد منتقدین را به عقبنشینی وادار میکند
و گوینده با تکرار آن به خودباوری دروغ خود میرسد و تکرار استفاده از آن، کاربر
خود را به بیماری خودباوری و خودبینی نیز مبتلا میکند. با این رویه دشمن یا رقیب مرعوب، افکار عمومی
تهییج و نیروهای خودی تقویت میشوند. ظاهرا معروفترین استفاده کننده این راهبرد
"گوبلز" وزیر تبلیغات هلیتر است که بدلیل تخصص، سواد و علاقه در حد
جانفشانی خود به هیتلر بهترین کاربر آن معرفی میشود. او میگوید دروغ را به
حدی بزرگ بگویید که هیچکس جرأت تکذیب آن را به خود راه ندهد. او میگوید بعضی
مواقع دروغهایی میگفتم که خودم از آنها میترسیدم و او معتقد بود دروغ
هر قدر بزرگتر باشد، باور آن برای تودههای مردم راحتتر است.
آمار و ارقام ادعاهایی که مدعی
بهبود وضعیت اقتصادی کشور و معیشتی مردم است از این دست ادعاهاست که ظاهرا تکرار
آن گویندههای آن را متوهم به درستی آن میکند و هرکس خلاف آن را بگوید متهم به
دورغ گویی میشود. انکار وعده تحول اقتصادی 100 روزه نیز از آن دست است. کسانی که
مدعیاند زبانشان برای عذرخواهی از ملت بخاطر کوتاهیهایی که کردهاند، بلند است
میتوانند این یک کوتاهی را نیز مانند بسیاری از ناتوانیها و بی اخلاقیهایی که
مرتکب شدهاند از مردم عذرخواهی کنند.
آمار
و ارقام ادعاهایی که مدعی بهبود وضعیت اقتصادی کشور و معیشتی مردم است ... ظاهرا
... گویندههای آن را متوهم به درستی آن میکند و هرکس خلاف آن را بگوید متهم به
دورغ گویی میشود
نادیده گرفتن تغییر شرایط جامعه
بویژه پیشرفت علوم و فناوری در عرصه اطلاعرسانی و گردش اطلاعات اجازه نمیدهد که
این راهبرد در سطح کلان و از سوی کسانی که ناگزیر در معرض دید عموم هستند و
نیازمند رای آنان، به کار برده شود؛ در حال حاضر هنوز کلام افراد منعقد نشده میتوان
فیلم و کلام آن را در فضای مجازی بازیابی نمود.
اگر گوبلز از این رویه بطور موفق
استفاده میکرد اولا خود تا سرحد مرگ به فرماندهاش ایمان داشت و در آخر هم جان
خود را فدای او آرمانهایش نمود، چنین افرادی در اردوگاه اصلاح طلب، اعتدالی و
کارگزار و دولت پیدا نمیشود. امروز یک شهید مدافع حرم اصلاح طلب پیدا نمیکنیم و
در عوض هر چه پشت به وطن کرده و عامل دست بیگانه شده و پناهنده به دشمنان ملت است
از این اردوگاه هستند. علاوه بر این جسارت است اگر تعبیر خودشان که بی عقلی است را
بکار ببریم اما اگر آقای روحانی فراموش کردهاند فیلم ادعای وعده تحول اقتصادی در
100 روز پس از انتخابشان را میتوانند در (اینجا) و فیلم
انکار آن رادر (اینجا) ببینند و خود قضاوت کنند.
مانور آقای جهانگیری در مورد
مشکلات اقتصادی کشور و انتصاب آن به دولت قبل نیز از همین دست اقدامات بود. ایشان
که به خوبی در نقش ضربهگیر رئیس خود ظاهر شده و سپری برای انتقادات به رئیس است،
مروری بر عملکرد دولتهای پس از جنگ داشته باشند. وضع نابسامان اقتصادی جامعه و
کشور نتیجه 20 سال از 28 سال دولتداری پس از جنگِ کسانی است که امروز به جای
پاسخگویی به ملت و شرمندگی در برابر آن، در موضع اپوزیسیون نشسته و عوامل فرضی و
تخیلی را به عنوان مقصر به مردم مقصر میدهند. مشکلات کشور از جمله مشکلات اقتصادی
را کسانی بوجود آورده اند که در طول سالیان پس از انقلاب کارمند دولت بودهاند و
امروز ثروتمندان قدرتمندی هستند که با کمال تاسف و برخلاف آرمانهای انقلاب و مشی
بنیان گذار آن امروز در هرم قدرت دارای پست تا حد وزارت هستند.
جهانگیری
... به خوبی در نقش ضربهگیر رئیس خود ظاهر شده و سپری برای انتقادات به رئیس است
بودجه جاری دولت را از 89 هزار
میلیارد توماندر سال 90( محقق شده)،
به 170 هزار میلیارد تومان در سال 94 و 236 هزار میلیارد تومان در سال 96
افزایش دادهاند. براساس آمار صندوق بین المللی پول نرخ بیکاری ایران را که در سال 2014 بالغ بر 10.6
درصد اعلام شده بود را در سال 2015 به 10.8 درصد افزایش دادهاند. حجم نقدینگی کشور بالغ بر 1250 هزار
میلیارد تومان کرده، بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی از 42 هزار میلیارد
تومان سال 91 به 130 هزار میلیارد توان در سال 95 رسانده و این سازمان
که بر اساس آخرین آمارها تا پایان آذرماه سال ٩٣ بیش از ٤� میلیون نفر تحت
پوشش تأمین اجتماعی در سراسر کشور دارد را در معرض ورشکستگی قرار دادهاند.
بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی که
در پایان مرداد 1392 معادل 8/351 هزار میلیارد ریال بوده که با 7/245 هزار
میلیارد ریال افزایش به 5/597 هزار میلیارد ریال در پایان بهمن 1395 افزایش دادهاند.
یارانهای که به مردم قول داده شده بود کمک هزینه زندگی آنان باشد، با وجود قطع آن
برای چند میلیون نفر بدون اجازه آنها، و با وجود تورم شدید در همه اقلام مایحتاج عمومی و بخصوص سبد غذایی
که بخش اعظم هزینه زندگی طبقات پایین را بخود اختصاص میدهد نه تنها افزایش نداده،
بلکه پرداخت آن را در شرایطی عزا و مصیبت عظمی میدانند که مدیرانشان حقوقهای
نجومی دریافت کرده و سرقت چند هزار میلیاردی در مدیریتهای تحت امرشان واقع شده
است. فروش نفتی که اجازه برداشت از ارز آن را نداریم و با خلق پول معادل آن را خرج
میشود و رشد اقتصادی معرفی میشود. اینها مواردی است که در کارنامه اینان ثبت است
و باید پاسخگوی ملت باشند و از وعده های عمل نکرده از مردم عذرخواهی کنند و وعدههای
این چنینی جدید پرهیزند.
بدهی دولت به
سازمان تامین اجتماعی از 42 هزار میلیارد تومان در سال 91 به 130 هزار میلیارد
توان در سال 95 رسانده و این سازمان ... را که بیش از ٤� میلیون نفر را تحت
پوشش خود دارد را در معرض ورشکستگی قرار دادهاند
آقای جهانگیری مدعی شدند نماینده
جریان اصلاح طلب که همه چیز از آنها گرفته شده، است در حالی که خود معاون اول دولت
هستند و حداقل دولت و مجلس همسوی آنان میباشد. روزنامهها و رسانههای متعددشان
دایر است و بخش اعظم فضای مجازی را در اختیار دارند. ایشان مشخص نمیکنند چه کسی
همه چیز آنان را گرفته است این نوع بیان سوء ظن نسبت به نظام را افزایش میدهد و
این کاهش مشروعیت برای همه جریانهای سیاسی مضر است. ایشان در نقش محافظ رئیس خود
تلاش میکند که انتقادات آقای قالیباف و احتمالا آقای رئیسی و دیگر نامزدها را
خنثی کند، اقدامی که سایر نامزدها باید مراقبت کنند که در این دام نیافتند. در حال
حاضر مسئول این شرایط رئیس دولت است و لبه تیز انتقادات مردم و منتقدین بسوی او
نشانه رفته است.
مهمترین کارکرد آقای جهانگیری در
عرصه سیاسی جامعه در حال حاضر احیا و عمیقترکردن شکاف سیاسی بین اقشار
مختلف با تقویت دو قطبی اصلاحطلب و اصولگراست. اصلاح طلبان می دانند که در این
دوره دو قطبی انقلابی و غیر انقلابی شکل گرفته و تحت این شرایط حداقل در این دوره
انتخابات شکست خواهند خورد. از آنجا که کارنامه آقای روحانی قابل دفاع نیست و موجب
دلسردی کسانی شده که در دور قبل به ایشان رای داده اند، آقای جهانگیری خود را تمام
قد نامزد جریان اصلاحات معرفی مینماید تا از این طریق در جریان اصلاح طلب تجدید
هویت بخشی صورت گرفته و انگیزه برای به میدان کشیدن و کسب آرا آنان بوجود آید.
مهمترین
کارکرد آقای جهانگیری در عرصه سیاسی جامعه در حال حاضر احیا و عمیق تر کردن
شکاف سیاسی بین اقشار مختلف با تقویت دو قطبی اصلاحطلب و اصولگراست
جریانی که اصالت خود را از
تفکراتی متفاوت از اصول انقلاب اسلامی و بنیانگذار فقید آن حضرت امام و
ادامه دهنده را آن امام همام یعنی مقام معظم رهبری میگیرد باید نامزدی پوششی که
قطعا پس از آخرین مناظرهها کنار خواهد کشید معرفی نماید. اگر کسی به واقع نماینده
یک جریان با اصالت است، مواضع و برنامههای جریان فکری خود را بیان میکند. نه
اینکه به دفاع از رئیس خود بپردازد، مگر اینکه رئیس وی نمیتواند از عملکرد خودش
دفاع کند.
اگر
کسی به واقع نماینده یک جریان است، مواضع و برنامههای جریان فکری خود را بیان میکند.
نه اینکه به دفاع از رئیس خود بپردازد، مگر اینکه رئیس وی نمیتواند از عملکرد
خودش دفاع کند
عدم پایبندی به قانون و زیاده
خواهی در استفاده بیش از حد زمان مناظره علیرغم تذکر مکرر مجری نیز مصداقی از بی
اخلاقیهایی است که علاوه بر راهبرد دروغ بزرگ شاهد آن بودیم. اتهام دروغ زنی به
نامزدی که با سند و مدرک حرف میزند و مطالبه وقت مجدد کردن دقیقا همان بخش ایجاد
رعب در دل رقیب است که متاسفانه مورد استفاده قرار گرفت.
در این مناظره که کنشگران اصلی آن
یک طرف آقای روحانی و نامزد پوششی آن آقای جهانگیری قرار داشتند و طرف دیگران آقای
قالیباف و پس از آن اقای رئیسی که اخلاقی بودن را مرجح میدانست قرار داشتند.
بیشترین خسران از آن آقای روحانی بود. وجود آقای جهانگیری که بیشتر به بزرگتر فردی
صغیر عمل می کرد به مردم این پیام را داد که علاوه بر پیری و خستگی عام این دولت
شخص رئیس جمهور توانایی لازم را برای پاسخگویی و به تبع اداره امور ندارد. لرزش
دستان آقای روحانی و مرور برگهای یادداشت همراه ضعف فکری، تحلیلی و حافظه ایشان و
وجودی پر اضطراب را نشان می داد.
وجود
آقای جهانگیری که بیشتر به بزرگترِ فردی صغیر عمل میکرد به مردم این پیام را داد
که علاوه بر پیری و خستگی عام این دولت، شخص رئیس جمهور توانایی لازم را برای
پاسخگویی و به تبع اداره امور ندارد
بی شک
جریان اصلاح طلب، کارگزار، اعتدالی و غیره و در یک کلام جریان غیر انقلابی در آخر
با یک نامزد در کارزار انتخابات میماند. بیان تردید در اینکه آقای روحانی بماند یا
آقای جهانگیری خود قطعا به معنی ضعیف بودن آقای روحانی است و تردید در پذیرش آقای
جهانگیری از سوی بدنه اصلاح طلبی است، چون احتمال می دهند آقای جهانگیری بتواند در
کسب آرا موفق تر عمل کند او را تا آخرین مناظره ها نگاه خواهند داشت. اگر آقای
روحانی را مجبور به انصراف نکنند نامزد این جریان خواهد بود و شکست آنها حتمی است،
اما اگر ایشان انصراف بدهد انتخاب جهانگیری با بی اعتمادی بدنه اصلاح طلبی روبرو
خواهد شد. زیرا مشخص می شود جریان اصلاحات دچار از هم گسیختگی درونی است که براحتی
قابل جبران نیست. آقای جهانگیری ویژگیهای لازم برای پر کردن این خلاء را ندارد.
صرف نظر از مطالبی که هریک در
مورد موضوعات مختلف بیان کردند و صحت و سقم و کم و بیشیهایی که موضوعات مختلف
داشتند، روش آنها به پاسخ گویی به سئوالات مهم بود. بیش از همه آقای روحانی مطالبی
از قبل آماده را برای گزارش کار دولت تهیه کرده و بدون توجه به سئوالاتی که از او
می شد ابراز می کرد و برای خالی نبودن عریضه اشارهای هم به سئوال موردنظر می
نمود. این تشبث رفتاری که تناسبی با شأن یک شخص ملبس به لباس روحانیت و یک مسئول
تراز اول نظام جمهوری اسلامی نداشت بویژه جایی غیراخلاقیتر می نمود که در زمان
صحبت آقای قالیباف ایشان را قطع کرد و یا علیرغم تذکر مکرر بدون اینکه وقت داشته
باشند ادعاهایی را مطرح میکرد که امکان پاسخگویی برای طرف مقابل وجود نداشت. کسی
که نگران بودید آقای قالیباف مرتکب گناه شود و زوری می خواست او را به بهشت روانه
کند، چطور سوء استفاده از زمان بیش از سایرین را گناه نمیدانست؟
آقای
روحانی مطالبی از قبل آماده را برای گزارش کار دولت تهیه کرده و بدون توجه به
سئوالاتی که از او میشد ابراز میکرد و برای خالی نبودن عریضه اشارهای هم به
سئوال موردنظر می نمود
در این مناظره مشخص شد یک طرف
مناظره برای آنکه برچسب نمیتوانیم و نمیشه را از خود پاک کند به هر اقدامی حتی
تاکتیک دروغ بزرگ دست میزند. بهترین اقدام برای باطل بودن ادعای آقای قالیباف
درباره نفی وعده تحول اقتصادی، نمایش فیلم انتخاباتی توسط خود آقای روحانی بود تا
بدون ترس از ریزش اندک آرای باقی مانده بنا بر ادعا خودشان نقششان را در
هدایت مردم بخوبی ایفا نمایند.
در
این مناظره مشخص شد یک طرف مناظره برای آنکه برچسب نمیتوانیم و نمیشه را از خود
پاک کند به هر اقدامی حتی تاکتیک دروغ بزرگ دست میزند
از بداخلاقی های دیگر آن است که
با بیان مطالبی غیر ضروری فقط برای رای جمع کردن و نه هدایت مردم برای انتخاب، در
آستانه عزیمت حجاج ما به عربستان طوری صحبت کنیم که دولت آل سعود را که باید
پاسخگوی خون شهدای عزیز منا باشد حق به جانب جلوه دهیم. قطعا اگر فردی در مکانی که
یک نامزد حضور می یابد حاضر شود، به معنی عضویت در ستاد او تلقی نمیشود، اما
بیانش شبههای در ذهن مردم بوجود میآورد که با هدایت گری مردم انطباق ندارد و
اقدامی غیر اخلاقی برای تخریب رقیب و رای جمع کردن است. اینکه رقیب تخریب شود و
رای جمع آوری گردد جزئی از مبارزه انتخاباتی است اما ادعای اخلاقی بودن و هدایت
گری و مانع گناه دیگران شده بد اخلاقی است. بهتر است نامزدهای جریان اصلاح طلب
برای هدایت مردم توضیح دهند چرا مورد حمایت رسانههای برخی کشورهای بیگانه دشمن از
جمله امریکا و هم پیمانان اروپایی و اذناب منطقهایاش هستند.
استفاده از واژگان روشهای
سرهنگی و گازانبری برای دستفروشان در حالی که شهرداری تهران تحقیقات عمیق و گستردهای
برای ساماندهی دستفروشان انجام داده و در شرف اتمام است از یکسو اشک تمساح ریختن
است و از سوی دیگر بیخبری از وضع اداره جامعه. بجای گریه برای آن زن دستفروش (که
ظاهرا ربطی هم به تهران ندارد و در گیلان اتفاق افتاده)، در طول این قریب به چهار
سال شرایط بیکاری و تامین اجتماعی را بگونهای اداره میکردید که او و امثال او
نیازی به دستفروشی نداشته باشد. در مقابل انتقادات آقای قالیباف برخی مظلومنمایی
میکنند در حالی که شرایط 92 نیست.
بجای
گریه برای آن زن دستفروش (که ظاهرا ربطی هم به تهران ندارد و در گیلان اتفاق
افتاده)، در طول این قریب به چهار سال شرایط بیکاری و تامین اجتماعی را بگونهای
اداره میکردید که او و امثال او نیازی به دستفروشی نداشته باشد
روند مناظره نشان داد که آقای
قالیباف در سال 96 است و نه در سال 92 و برعکس نمایندگان دولت دیگر در سال
92 نیستند بلکه در سال 96 قرار دارند و باید جوابگوی ملت باشند. آقای
قالیباف با دستی پر از سوء عملکرد دولت در مناظرات حاضر شده که قطعا در عدم توفیق
دولت برای ادامه کار خود مؤثر خواهد بود و در مقابل رئیس دولت با دستی خالی و
لرزان. روندی که احتمالا انتخابات را در دور اول به نتیجه خواهد رساند. آقای
قالیباف در بخشی از صحبت های خود در سخنانی درباره برنامه اشتغالزایی آقای رئیسی
سخنانی حمایتگرایانه داشتند و همچنین در آخرین بخش سخنان آقای رئیسی نیز در تذکر
به آقای روحانی درباره افزایش مستمری مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی
نشان داد که هردو در ناکارآمدی دولت و معرفی آن به مردم دیدگاه مشترک دارند که
نشانهای از اتحاد آنها می تواند باشد.
همچنین آقای میرسلیم نیز با پختگی
سئوالاتی را مطرح میکنند که شرایط را برای هم پیمانان اعتقادی خود فراهم و برای
رقبای سیاسی خود تنگتر می نماید. قطعا با فعالتر شدن آقای رئیسی در جلسات بعدی،
و طرح سئوالات کلیدی آقای میر سلیم و دقیق تر شدن مواجه آقای قالیباف با آقای
روحانی، مناظره های بعدی برای شناخت مردم پربارتر خواهد شد.
در هر صورت اولین مناظره در مجموع
به نفع جریان انقلابی معتقد به توانایی ملی و مدیریت جهادی و منتقد دولت - که در
موضع دفاع است - تمام شد و بیشک این روند تنزلی نامزدهای دولت و اصلاح طلب در
مناظرات مربوط به مباحث اقتصادی بیشتر نیز خواهد شد.اهد شد.