نگاه بازجویانه ي اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری به ديروزنامه هاي
زنجيره اي رقیب . 10 خرداد-96
دانشگاه
آزاد ميراث هاشمي است عزل ياسر آثار مخربي دارد!
سرويس سياسي افشاگري برخي اصلاح طلبان از پشت پرده بستن ليست شوراي شهر جريان اصلاحات مبني بر درخواست 2 ميليارد توماني و همچنين 50 تا 100 ميليوني براي ليست دومشان، موجب نگراني برخي فعالان اين طيف نسبت به ادامه مسير به اصطلاح اصلاح طلبي شده است.
روزنامه آرمان در يادداشتي ليست هاي انتخاباتي اصلاح طلبان در مجلس و شوراي شهر تهران را خلاف شايسته سالاري دانست و تاکيد کرد: «شکي نيست که تداوم اين مسير به استحاله فرسايشي جريان اصلاحات منجر خواهد شد و انديشه اصلاح طلبي را از درون تهي خواهد کرد».
جريان اصلاحات تاکنون نتوانسته به شايسته سالاري عمل کند
در اين يادداشت آمده است: «... شايسته سالاري در عمل با محدوديت ها و تنگ نظري هاي مختلف از جمله سهم خواهي مبتني بر لابي گري هاي مشمئز کننده برخي از احزاب اصلاح طلب و آن دسته از اصلاح طلباني که شايسته سالاري را برنمي تابند مواجه شد. به طوري که عنصر شايسته سالاري، که ترميم کننده آسيب هاي تاريخي و مزمن مديريتي جامعه است به حاشيه رانده شد، به گونه اي که جريان اصلاحات و احزاب مدعي اصلاح طلبي هم تا کنون نتوانسته اند حتي در درون خود به اين مهم عمل کنند».
در بخش ديگري از يادداشت مذکور خاطرنشان شده است: «آنها در چينش کادرهاي مديريتي خود و بستن ليست هاي انتخابات اعم از مجلس شوراي اسلامي و يا شوراي شهر تهران، شايسته سالارانه عمل نکردند. ليست شوراي شهر تهران که پيروز انتخابات 96 گرديد نمونه بارزي از اين چينش غيرشايسته سالارانه است که در جاي خود بايد به جد به آن پرداخته شود تا جريان اصلاح طلبي بتواند خود را از اين وضعيت نجات بخشد و مسير راهيابي شايستگان به سطوح عالي مديريتي را هموار کند».
استحاله فرسايشي جريان اصلاحات با عدم رعايت شايسته سالاري
در ادامه اين يادداشت تصريح شده است: «شکي نيست که تداوم اين مسير به استحاله فرسايشي جريان اصلاحات منجر خواهد شد و انديشه اصلاح طلبي را از درون تهي خواهد کرد. آنگاه از انديشه اصلاح و اصلاح طلبي که از ضرورت هاي اجتناب ناپذير جامعه امروز است اثري باقي نخواهد ماند. بنابراين شوراي عالي سياستگذاري نبايد براي حفظ انسجام احزاب و جريان اصلاحات، تسليم رويکردهاي مبتني بر سهم خواهي احزاب و لابي گري ها گردد. بلکه بايد بدون فوت وقت با کمک انديشه ورزان اصلاح طلب و جريان اصيل اصلاحات، رويه و رويکردي را در دستور کار قرار دهد تا امکان چرخش نخبگان و شايستگان در مناصب مختلف اعم از حزبي و اداري ميسر شود».
آرمان تاکيد کرد: «ترديدي نيست که در انديشه شايسته سالارانه، نگاه هاي سهم خواهانه يا جوانگرايانه يا جنسيتي، بدون برخورداري از ويژگي هاي شايسته سالارانه، هرگز نبايد جايگاهي داشته باشد و مولفه هاي رابطه و پارتي بازي و چينش هاي قبيله اي موضوعيت نخواهد داشت... اميد که تا دير نشده و جريان اصلاحات اعتبار خود را در ميان مردم از دست نداده به اين خانه تکاني و جراحي ضروري اهتمام ورزد».
قبلي ها که کاري نکردند، اعضاي جديد شورا هم تازه کار و بي سابقه اند!
روزنامه شرق نيز در گزارشي ضمن انتقاد شديد از اصلاح طلبان دوره چهارم شوراي شهر، به دوره جديد اين شورا پرداخت و نوشت: «روي اصلي اين گزارش اعضاي شوراي پنجم پايتخت هستند که با سفارش ... ميليون ها تهراني به گوش جان شنيدند و يک بار ديگر اعتماد کردند و تکرار کردند. روي اين گزارش به ٢١ نفري است که جز معدودي که کارنامه نسبتا مشخصي دارند، مابقي حداقل در حوزه شهري کارنامه اي ندارند و بي صبرانه منتظر عملکردشان هستيم».
در ادامه اين گزارش آمده است: «اعضاي اصلاح طلب شوراي پنجم بايد بدانند که قرار نيست همان اشتباهاتي که در دوره هاي قبلي تکرار شدند دوباره با افرادي جديد تکرار شود که اگر اين گونه باشد، هزينه آن به اندازه هزينه گران راي هاي انداخته شده به صندوق ها، براي خود آنها و جريان اصلاحات گران خواهد بود!»
به نظر مي رسد اختلافات منتخبان شوراي شهر تهران در انتخاب شهردار و رئيس جديد شورا به جاهاي باريک رسيده و اين اختلافات زمينه ساز انتقادات شديد به اعضاي اصلاح طلب سابق و منتخبان جديد از سوي برخي نشريات اصلاح طلب نيز شده است.
دانشگاه آزاد؛ يک مرکز علمي يا ارث پدري؟!
آرمان در يادداشتي به انتقاد از برکناري ياسر هاشمي از رياست دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد پرداخت و نوشت: «کنار گذاشتن فرزند آيت الله هاشمي رفسنجاني از عرصه مديريتي دانشگاه آزاد را مي توان از دو منظر اداري و سياسي بررسي کرد. از منظر اداري، طبيعي است که مديريت جديد دانشگاه آزاد، نظام اداري و مديران قبلي اين دانشگاه را تغيير دهد. حضور فرزند آيت الله در دانشگاه آزاد هم به مديريت قبلي مربوط بوده است. در نتيجه مديريت جديد مي خواهد از نيروهاي نزديک به خود در حلقه مديريتي اش استفاده کند و با کنار گذاشتن مديران سابق راه را براي اجراي برنامه هاي مديريتي جديد خود باز کند».
در ادامه يادداشت آمده است: «از منظري سياسي هم مي توان اين مسئله را تحليل و تبيين کرد. کنارگذاشتن ياسر هاشمي از دانشگاه آزاد به نوعي مساله اي سياسي است و کنار گذاشتن هاشمي ها از دانشگاه آزاد مي تواند آثار مخرب سياسي متعددي به همراه داشته باشد و براي مديريت جديد اين دانشگاه نتايج خوبي درپي نخواهد داشت. يکي از آثار مخرب اين اقدام ايجاد تصور هاشمي زدايي و حذف ميراث و نام هاشمي از دانشگاه آزاد است».
نويسنده يادداشت به گونه اي معترض برکناري ياسر هاشمي از رياست دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد شده که انگار دانشگاه آزاد ارث پدري کسي است که بخواهد مادام العمر در آن باشد.
رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها ديروز در گفت وگو با فارس در پاسخ به سوالي درباره عزل آقاي ياسر هاشمي از مسئول دفتري هيئت امناي دانشگاه آزاد و اينکه اساسا شرح وظايف ايشان در اين مسئوليت چه بود؟ تصريح کرد: «عنوان مسئوليت ياسر هاشمي در دانشگاه آزاد مسئول دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد بود. در اغلب دانشگاه هاي کشور مسئول دفتر حوزه رياست دانشگاه مسئوليت دفتر هيئت امناي دانشگاه را نيز بر عهده مي گيرد و نيازي به فرد مستقل براي اين مسئوليت نيست».
وي افزود: «طبق اساسنامه دانشگاه آزاد در هر سال شش بار جلسه هيئت امنا تشکيل مي شود که دبيري آن نيز بر عهده رئيس دانشگاه است و ما در اين چند سالي که عضو هيئت امنا بوديم متوجه نشديم که نقش ياسر هاشمي در تشکيل جلسات هيئت امنا و محتواي آن چيست؟»
رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها يادآور شد: «در حالي که براي اين مسئوليت بيش از بيست نفر نيرو و يک ساختمان مجلل و وسيع در نياوران در اختيار ايشان بود و از مقدار بودجه اي که براي اين دفتر اختصاص مي يافت خبر نداريم».
وي گفت: «اقدام آقاي ولايتي در برکناري ياسر هاشمي کار بسيار شايسته اي بود که انجام گرفت و لازم است يک هيئت کارشناسي به فعاليت هايي که در اين دفتر انجام گرفته است و هزينه هايي که در آنجا صرف شده است رسيدگي و گزارش آن را به هيئت امنا بدهد».
تخريب گران هاشمي در دهه هفتاد کاسه داغ تر از آش شدند!
آرمان در بخش ديگري از اين يادداشت مدعي شد: «به طور کلان و در مقياسي فراتر از تحولات و رويدادهاي دانشگاه آزاد به نظر مي رسد اکنون تقريبا اراده اي براي هاشمي زدايي در جامعه در جريان است. اما به اين امر باور دارم که پروژه هاشمي زدايي در جامعه ايران موفق نخواهد شد و به هيچ عنوان نمي توان آقاي هاشمي را از جامعه جدا ساخت».
در اين يادداشت همچنين آمده است: «در طول حيات آيت الله هاشمي چند بار تلاش هايي براي هاشمي زدايي و کنار گذاشتن او از ساختار قدرت در ايران صورت گرفت. حتي تلاش هايي براي تقليل پايگاه هاشمي و کمرنگ کردن و ناديده گرفتن پايگاه سياسي و تاريخي او صورت گرفت. در مقاطعي براي نامطلوب جلوه دادن چهره هاشمي در جامعه پروژه هايي درپيش گرفته شد. اما تمامي اين امور و برنامه ها با شکست مواجه شد».
آرمان خوب به خاطر دارد که در سال هاي دهه هفتاد همين مدعيان اصلاحات بودند که هاشمي رفسنجاني را آماج حملات، زخم زبان ها، تهمت ها و کينه توزي هاي خود قرار داده بودند.
«عاليجناب سرخ پوش»، «ديکتاتور و دشمن آزادي»، «عامل گرفتاري، نابساماني ها و فسادها در کشور» و «عامل ثروت اندوزي و رانت خواري» از برچسب هايي بود که مدعيان اصلاحات به مرحوم هاشمي رفسنجاني مي زدند. اين جماعت با شبهه افکني و تشکيک در آراي هاشمي، کار را به جايي رساندند که ايشان مجبور شد با صدور بيانيه اي از حضور در مجلس ششم به رغم راي آوردن، انصراف دهد. آن وقت تخريب گران هاشمي در دهه هفتاد امروز کاسه داغ تر از آش شده اند.
روحاني به مطالبات مردم پاسخ مناسبي ندهد کار در آينده بسيار سخت خواهد شد
آرمان در مصاحبه با اکبر ترکان نوشت: «به نظر من اصولگرايان تا40 سال ديگر به قدرت بر نمي گردند و کارشان تمام شده است. عملکرد اصولگرايان در گذشته باعث شده که اين وضعيت براي اصولگرايان پيش بيايد. البته از اين نکته نبايد بگذريم که ما جريان اصولگرايي را قبول داريم و معتقديم اين جريان ريشه در انقلاب اسلامي و فرمايشات حضرت امام(ره) دارد. به همين دليل نيز همه ما خود را اصولگرا مي دانيم و معتقديم همه جريان هاي سياسي بايد خود را مقيد به اصول نظام و انقلاب بدانند».
در ادامه اين گفت وگو آمده است: «با اين وجود برخي به نام اصولگرايي دکان باز کرده اند و به همين دليل ما با برخي دکان ها که به نام اصولگرايي باز مي شود اما محتواي اصولگرايي ندارد، مشکل داريم و آنها را قبول نداريم. البته از اين نکته نيز نبايد غافل شد که برخي از گروه ها و احزاب اصولگرا مانند جامعه مدرسين، جامعه روحانيت مبارز وحزب موتلفه اسلامي از احزاب قديمي، ريشه دار و تاثيرگذار تاريخ انقلاب اسلامي هستند که خدمات زيادي به انقلاب و کشور کرده اند».
گذشته از اينکه ترکان با کدام منطق و استدلال به اين نظريه رسيده که «اصولگرايان تا40 سال ديگر به قدرت بر نمي گردند!»، وي در بخش ديگري از اين گفت وگو در اظهارنظري متناقض، بازگشت اصولگرايان به قوه مجريه را در سال 1400 محتمل دانست و گفت: «اگر آقاي روحاني بتواند به وعده هاي خود به مردم عمل کند زمينه براي پيروزي اصلاح طلبان در آينده نيز فراهم مي شود. با اين وجود اگر اين اتفاق رخ ندهد و دولت آقاي روحاني به هر دليلي موفق نشود به مطالبات مردم پاسخ مناسبي بدهد کار در آينده بسيار سخت خواهد شد و احتمال بازگشت اصولگرايان به قدرت زياد خواهد شد. به همين دليل آقاي روحاني بايد تمام تلاش خود را به کار بگيرد تا کارنامه موفقي از خود به يادگار بگذارد ومردم را از خود راضي نگه دارد».
دبير شوراي عالي مناطق آزاد اظهار داشت: «در انتخابات رياست جمهوري سال96 برخي تلاش مي کردند با شعارهاي عوامفريبانه مانند سه برابر کردن يارانه ها براي خود راي جمع کنند و با استفاده از اين حربه ها زمينه شکست آقاي روحاني را فراهم کنند. از سوي ديگر برخي کانديداي انتخاباتي هدفي جز تخريب آقاي روحاني و عملکرد چهار سال گذشته ايشان نداشتند و از همه ابزارهاي موجود در جهت سياه نمايي و تخريب دولت آقاي روحاني استفاده مي کردند».
البته به اکبر ترکان که در اين بخش از مصاحبه خود را به فراموشي زده بايد متذکر شد که راه اندازي سامانه کارورزي در شب انتخابات پس از فيلتر سايت کارانه قاليباف، وعده افزايش يارانه اقشار آسيب پذير، وام مسکن ۱۲۰ ميليون توماني براي زوجين، افزايش وام مسکن اولي ها به 200 ميليون تومان، توزيع سبد کالا، افزايش حقوق بازنشستگان، توزيع سود سهام عدالت و افزايش مستمري نيازمندان تحت پوشش بهزيستي و کميته امداد، اختصاص يک درصد از درآمدهاي صندوق توسعه ملي به صندوق جامعه عشايري و کاهش سابقه بيمه روستاييان براي بازنشستگي به ۱۰ سال از جمله اقدامات پوپوليستي دولت در شب انتخابات بود.
تخريب، مظلوم نمايي، رقيب هراسي و ايجاد دوقطبي هاي متعدد مانند «جنگ و صلح»، «راه و بيراهه»، «آزادي و محدوديت» و «تحريم و رفاه» از جمله تاکتيک هاي خلاف اخلاق روحاني در انتخابات بود که موجب شد علي رغم ناکارآمدي و کارنامه خالي از دستاورد، وي پيروز انتخابات شود. از اين رو رئيس دولت يازدهم با چنگ و دندان رئيس دولت دوازدهم شد.
سرويس سياسي افشاگري برخي اصلاح طلبان از پشت پرده بستن ليست شوراي شهر جريان اصلاحات مبني بر درخواست 2 ميليارد توماني و همچنين 50 تا 100 ميليوني براي ليست دومشان، موجب نگراني برخي فعالان اين طيف نسبت به ادامه مسير به اصطلاح اصلاح طلبي شده است.
روزنامه آرمان در يادداشتي ليست هاي انتخاباتي اصلاح طلبان در مجلس و شوراي شهر تهران را خلاف شايسته سالاري دانست و تاکيد کرد: «شکي نيست که تداوم اين مسير به استحاله فرسايشي جريان اصلاحات منجر خواهد شد و انديشه اصلاح طلبي را از درون تهي خواهد کرد».
جريان اصلاحات تاکنون نتوانسته به شايسته سالاري عمل کند
در اين يادداشت آمده است: «... شايسته سالاري در عمل با محدوديت ها و تنگ نظري هاي مختلف از جمله سهم خواهي مبتني بر لابي گري هاي مشمئز کننده برخي از احزاب اصلاح طلب و آن دسته از اصلاح طلباني که شايسته سالاري را برنمي تابند مواجه شد. به طوري که عنصر شايسته سالاري، که ترميم کننده آسيب هاي تاريخي و مزمن مديريتي جامعه است به حاشيه رانده شد، به گونه اي که جريان اصلاحات و احزاب مدعي اصلاح طلبي هم تا کنون نتوانسته اند حتي در درون خود به اين مهم عمل کنند».
در بخش ديگري از يادداشت مذکور خاطرنشان شده است: «آنها در چينش کادرهاي مديريتي خود و بستن ليست هاي انتخابات اعم از مجلس شوراي اسلامي و يا شوراي شهر تهران، شايسته سالارانه عمل نکردند. ليست شوراي شهر تهران که پيروز انتخابات 96 گرديد نمونه بارزي از اين چينش غيرشايسته سالارانه است که در جاي خود بايد به جد به آن پرداخته شود تا جريان اصلاح طلبي بتواند خود را از اين وضعيت نجات بخشد و مسير راهيابي شايستگان به سطوح عالي مديريتي را هموار کند».
استحاله فرسايشي جريان اصلاحات با عدم رعايت شايسته سالاري
در ادامه اين يادداشت تصريح شده است: «شکي نيست که تداوم اين مسير به استحاله فرسايشي جريان اصلاحات منجر خواهد شد و انديشه اصلاح طلبي را از درون تهي خواهد کرد. آنگاه از انديشه اصلاح و اصلاح طلبي که از ضرورت هاي اجتناب ناپذير جامعه امروز است اثري باقي نخواهد ماند. بنابراين شوراي عالي سياستگذاري نبايد براي حفظ انسجام احزاب و جريان اصلاحات، تسليم رويکردهاي مبتني بر سهم خواهي احزاب و لابي گري ها گردد. بلکه بايد بدون فوت وقت با کمک انديشه ورزان اصلاح طلب و جريان اصيل اصلاحات، رويه و رويکردي را در دستور کار قرار دهد تا امکان چرخش نخبگان و شايستگان در مناصب مختلف اعم از حزبي و اداري ميسر شود».
آرمان تاکيد کرد: «ترديدي نيست که در انديشه شايسته سالارانه، نگاه هاي سهم خواهانه يا جوانگرايانه يا جنسيتي، بدون برخورداري از ويژگي هاي شايسته سالارانه، هرگز نبايد جايگاهي داشته باشد و مولفه هاي رابطه و پارتي بازي و چينش هاي قبيله اي موضوعيت نخواهد داشت... اميد که تا دير نشده و جريان اصلاحات اعتبار خود را در ميان مردم از دست نداده به اين خانه تکاني و جراحي ضروري اهتمام ورزد».
قبلي ها که کاري نکردند، اعضاي جديد شورا هم تازه کار و بي سابقه اند!
روزنامه شرق نيز در گزارشي ضمن انتقاد شديد از اصلاح طلبان دوره چهارم شوراي شهر، به دوره جديد اين شورا پرداخت و نوشت: «روي اصلي اين گزارش اعضاي شوراي پنجم پايتخت هستند که با سفارش ... ميليون ها تهراني به گوش جان شنيدند و يک بار ديگر اعتماد کردند و تکرار کردند. روي اين گزارش به ٢١ نفري است که جز معدودي که کارنامه نسبتا مشخصي دارند، مابقي حداقل در حوزه شهري کارنامه اي ندارند و بي صبرانه منتظر عملکردشان هستيم».
در ادامه اين گزارش آمده است: «اعضاي اصلاح طلب شوراي پنجم بايد بدانند که قرار نيست همان اشتباهاتي که در دوره هاي قبلي تکرار شدند دوباره با افرادي جديد تکرار شود که اگر اين گونه باشد، هزينه آن به اندازه هزينه گران راي هاي انداخته شده به صندوق ها، براي خود آنها و جريان اصلاحات گران خواهد بود!»
به نظر مي رسد اختلافات منتخبان شوراي شهر تهران در انتخاب شهردار و رئيس جديد شورا به جاهاي باريک رسيده و اين اختلافات زمينه ساز انتقادات شديد به اعضاي اصلاح طلب سابق و منتخبان جديد از سوي برخي نشريات اصلاح طلب نيز شده است.
دانشگاه آزاد؛ يک مرکز علمي يا ارث پدري؟!
آرمان در يادداشتي به انتقاد از برکناري ياسر هاشمي از رياست دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد پرداخت و نوشت: «کنار گذاشتن فرزند آيت الله هاشمي رفسنجاني از عرصه مديريتي دانشگاه آزاد را مي توان از دو منظر اداري و سياسي بررسي کرد. از منظر اداري، طبيعي است که مديريت جديد دانشگاه آزاد، نظام اداري و مديران قبلي اين دانشگاه را تغيير دهد. حضور فرزند آيت الله در دانشگاه آزاد هم به مديريت قبلي مربوط بوده است. در نتيجه مديريت جديد مي خواهد از نيروهاي نزديک به خود در حلقه مديريتي اش استفاده کند و با کنار گذاشتن مديران سابق راه را براي اجراي برنامه هاي مديريتي جديد خود باز کند».
در ادامه يادداشت آمده است: «از منظري سياسي هم مي توان اين مسئله را تحليل و تبيين کرد. کنارگذاشتن ياسر هاشمي از دانشگاه آزاد به نوعي مساله اي سياسي است و کنار گذاشتن هاشمي ها از دانشگاه آزاد مي تواند آثار مخرب سياسي متعددي به همراه داشته باشد و براي مديريت جديد اين دانشگاه نتايج خوبي درپي نخواهد داشت. يکي از آثار مخرب اين اقدام ايجاد تصور هاشمي زدايي و حذف ميراث و نام هاشمي از دانشگاه آزاد است».
نويسنده يادداشت به گونه اي معترض برکناري ياسر هاشمي از رياست دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد شده که انگار دانشگاه آزاد ارث پدري کسي است که بخواهد مادام العمر در آن باشد.
رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها ديروز در گفت وگو با فارس در پاسخ به سوالي درباره عزل آقاي ياسر هاشمي از مسئول دفتري هيئت امناي دانشگاه آزاد و اينکه اساسا شرح وظايف ايشان در اين مسئوليت چه بود؟ تصريح کرد: «عنوان مسئوليت ياسر هاشمي در دانشگاه آزاد مسئول دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد بود. در اغلب دانشگاه هاي کشور مسئول دفتر حوزه رياست دانشگاه مسئوليت دفتر هيئت امناي دانشگاه را نيز بر عهده مي گيرد و نيازي به فرد مستقل براي اين مسئوليت نيست».
وي افزود: «طبق اساسنامه دانشگاه آزاد در هر سال شش بار جلسه هيئت امنا تشکيل مي شود که دبيري آن نيز بر عهده رئيس دانشگاه است و ما در اين چند سالي که عضو هيئت امنا بوديم متوجه نشديم که نقش ياسر هاشمي در تشکيل جلسات هيئت امنا و محتواي آن چيست؟»
رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها يادآور شد: «در حالي که براي اين مسئوليت بيش از بيست نفر نيرو و يک ساختمان مجلل و وسيع در نياوران در اختيار ايشان بود و از مقدار بودجه اي که براي اين دفتر اختصاص مي يافت خبر نداريم».
وي گفت: «اقدام آقاي ولايتي در برکناري ياسر هاشمي کار بسيار شايسته اي بود که انجام گرفت و لازم است يک هيئت کارشناسي به فعاليت هايي که در اين دفتر انجام گرفته است و هزينه هايي که در آنجا صرف شده است رسيدگي و گزارش آن را به هيئت امنا بدهد».
تخريب گران هاشمي در دهه هفتاد کاسه داغ تر از آش شدند!
آرمان در بخش ديگري از اين يادداشت مدعي شد: «به طور کلان و در مقياسي فراتر از تحولات و رويدادهاي دانشگاه آزاد به نظر مي رسد اکنون تقريبا اراده اي براي هاشمي زدايي در جامعه در جريان است. اما به اين امر باور دارم که پروژه هاشمي زدايي در جامعه ايران موفق نخواهد شد و به هيچ عنوان نمي توان آقاي هاشمي را از جامعه جدا ساخت».
در اين يادداشت همچنين آمده است: «در طول حيات آيت الله هاشمي چند بار تلاش هايي براي هاشمي زدايي و کنار گذاشتن او از ساختار قدرت در ايران صورت گرفت. حتي تلاش هايي براي تقليل پايگاه هاشمي و کمرنگ کردن و ناديده گرفتن پايگاه سياسي و تاريخي او صورت گرفت. در مقاطعي براي نامطلوب جلوه دادن چهره هاشمي در جامعه پروژه هايي درپيش گرفته شد. اما تمامي اين امور و برنامه ها با شکست مواجه شد».
آرمان خوب به خاطر دارد که در سال هاي دهه هفتاد همين مدعيان اصلاحات بودند که هاشمي رفسنجاني را آماج حملات، زخم زبان ها، تهمت ها و کينه توزي هاي خود قرار داده بودند.
«عاليجناب سرخ پوش»، «ديکتاتور و دشمن آزادي»، «عامل گرفتاري، نابساماني ها و فسادها در کشور» و «عامل ثروت اندوزي و رانت خواري» از برچسب هايي بود که مدعيان اصلاحات به مرحوم هاشمي رفسنجاني مي زدند. اين جماعت با شبهه افکني و تشکيک در آراي هاشمي، کار را به جايي رساندند که ايشان مجبور شد با صدور بيانيه اي از حضور در مجلس ششم به رغم راي آوردن، انصراف دهد. آن وقت تخريب گران هاشمي در دهه هفتاد امروز کاسه داغ تر از آش شده اند.
روحاني به مطالبات مردم پاسخ مناسبي ندهد کار در آينده بسيار سخت خواهد شد
آرمان در مصاحبه با اکبر ترکان نوشت: «به نظر من اصولگرايان تا40 سال ديگر به قدرت بر نمي گردند و کارشان تمام شده است. عملکرد اصولگرايان در گذشته باعث شده که اين وضعيت براي اصولگرايان پيش بيايد. البته از اين نکته نبايد بگذريم که ما جريان اصولگرايي را قبول داريم و معتقديم اين جريان ريشه در انقلاب اسلامي و فرمايشات حضرت امام(ره) دارد. به همين دليل نيز همه ما خود را اصولگرا مي دانيم و معتقديم همه جريان هاي سياسي بايد خود را مقيد به اصول نظام و انقلاب بدانند».
در ادامه اين گفت وگو آمده است: «با اين وجود برخي به نام اصولگرايي دکان باز کرده اند و به همين دليل ما با برخي دکان ها که به نام اصولگرايي باز مي شود اما محتواي اصولگرايي ندارد، مشکل داريم و آنها را قبول نداريم. البته از اين نکته نيز نبايد غافل شد که برخي از گروه ها و احزاب اصولگرا مانند جامعه مدرسين، جامعه روحانيت مبارز وحزب موتلفه اسلامي از احزاب قديمي، ريشه دار و تاثيرگذار تاريخ انقلاب اسلامي هستند که خدمات زيادي به انقلاب و کشور کرده اند».
گذشته از اينکه ترکان با کدام منطق و استدلال به اين نظريه رسيده که «اصولگرايان تا40 سال ديگر به قدرت بر نمي گردند!»، وي در بخش ديگري از اين گفت وگو در اظهارنظري متناقض، بازگشت اصولگرايان به قوه مجريه را در سال 1400 محتمل دانست و گفت: «اگر آقاي روحاني بتواند به وعده هاي خود به مردم عمل کند زمينه براي پيروزي اصلاح طلبان در آينده نيز فراهم مي شود. با اين وجود اگر اين اتفاق رخ ندهد و دولت آقاي روحاني به هر دليلي موفق نشود به مطالبات مردم پاسخ مناسبي بدهد کار در آينده بسيار سخت خواهد شد و احتمال بازگشت اصولگرايان به قدرت زياد خواهد شد. به همين دليل آقاي روحاني بايد تمام تلاش خود را به کار بگيرد تا کارنامه موفقي از خود به يادگار بگذارد ومردم را از خود راضي نگه دارد».
دبير شوراي عالي مناطق آزاد اظهار داشت: «در انتخابات رياست جمهوري سال96 برخي تلاش مي کردند با شعارهاي عوامفريبانه مانند سه برابر کردن يارانه ها براي خود راي جمع کنند و با استفاده از اين حربه ها زمينه شکست آقاي روحاني را فراهم کنند. از سوي ديگر برخي کانديداي انتخاباتي هدفي جز تخريب آقاي روحاني و عملکرد چهار سال گذشته ايشان نداشتند و از همه ابزارهاي موجود در جهت سياه نمايي و تخريب دولت آقاي روحاني استفاده مي کردند».
البته به اکبر ترکان که در اين بخش از مصاحبه خود را به فراموشي زده بايد متذکر شد که راه اندازي سامانه کارورزي در شب انتخابات پس از فيلتر سايت کارانه قاليباف، وعده افزايش يارانه اقشار آسيب پذير، وام مسکن ۱۲۰ ميليون توماني براي زوجين، افزايش وام مسکن اولي ها به 200 ميليون تومان، توزيع سبد کالا، افزايش حقوق بازنشستگان، توزيع سود سهام عدالت و افزايش مستمري نيازمندان تحت پوشش بهزيستي و کميته امداد، اختصاص يک درصد از درآمدهاي صندوق توسعه ملي به صندوق جامعه عشايري و کاهش سابقه بيمه روستاييان براي بازنشستگي به ۱۰ سال از جمله اقدامات پوپوليستي دولت در شب انتخابات بود.
تخريب، مظلوم نمايي، رقيب هراسي و ايجاد دوقطبي هاي متعدد مانند «جنگ و صلح»، «راه و بيراهه»، «آزادي و محدوديت» و «تحريم و رفاه» از جمله تاکتيک هاي خلاف اخلاق روحاني در انتخابات بود که موجب شد علي رغم ناکارآمدي و کارنامه خالي از دستاورد، وي پيروز انتخابات شود. از اين رو رئيس دولت يازدهم با چنگ و دندان رئيس دولت دوازدهم شد.