بالاتر از سیاهی رنگی هست! 16 اردیبهشت – 96
بالاخره نویسنده ریسک کرده و عبور از4 سال دوره دولت روحانی کرده و اشاره
نه دو دوره دولت های نهم ودهم ونه قبل ازآن کرده است تاجواب منتقدان دولت روحانی
راداده باشد که چرا عملکرد دوران احمدی نژادرا نه فراموش کرده که ناکارآمدی ها
وبحران آفرینی هایش ارث به دولت روحانی رسیده است؟
غلامرضا بنی اسدی
این همه ویرانی را "دولت روحانی" به بار آورده است؟ این همه فقر معلول عملکرد دولت یازدهم است؟ این روستاهای ویران، این بیغولههایی که پشت دیوار برجها نهان شده اند، را این دولت به روزگاری چنین دهشتناک برده است؟ این همه اشک و آه که در برابر دوربین جاری است، نتیجه عملکرد روحانی است؟ یعنی همه چیز تا قبل از روحانی، به ویژه دولتهای نهم و دهم که با همه ارکان نظام در اختیار اصول گرایان بود، همه جا را بهشت بود و حالا روحانی با یک دوره چهار ساله روزگار ما را بدتر از اروپا و آمریکایی کرده که تلویزیون خودمان همیشه نشان میدهد؟!!!!! اینکه خیلی بد شد، شدیم مثل اروپاییهای بدبخت. باز جای شکرش باقی است که برخی حضرات، برخاستهاند تا ما را از این وضع نجات دهند و برگردانند به دوره قبل از روحانی. خب مردم باید قدر اینها را بدانند و الا باز روزگار مان مثل این جماعت چشم آبی اروپایی بد خواهد بود! ولی از حق نگذریم، دوستان سینمایی عجب مستندهایی ساختهاند از ایران که یک نقطه آباد هم ندارد انگار. باور کنید همین فیلمها را اگر به جشنوارههای به قول خودشان، ضد ایرانی بفرستند، یک اسکار که چیزی نیست، همه اسکارها را یک جا میبرد، از بازی تا گریم تا داستان تا فیلمبرداری، تا.... آن وقت فلان روزنامه و سایت و آدم خواهد ماند چه بنویسد و چه بگوید در باره این فیلم "خودی"؟! ضد انقلاب چه میتوانست بگوید در باره کارنامه چهل ساله انقلاب که امروز مدعیان سوپر انقلابی نگفته باشند؟ فکر میکنم ضرب المثل "بالاتر از سیاهی رنگی نیست" را باید چنین اصلاح کرد که؛ بالاتر از سیاهی، رنگی هست، همان رنگی که دوستان دارند نشان میدهند! من در طول حیات حرفه ایام برای کسی تبلیغ نکرده ام، الان هم چنین قصدی ندارم اما نمیتوانم از ظلمی که به نام رقابت در حق انقلاب میشود، بگذرم. نمیتوانم ببینم میراث خون برادرانم را چنین در سر"بازاِرِ رقابت" به تاراج میگذارند. نمیتوانم چشم ببندم بر "چشم بندی"هایی که سیاه را سفید و سفید را سیاه مینمایاند. یک نفر از این مدعیان اخلاق و اصول گرایی بپرسد خود دیدهاند دست ساز ستادشان را؟ دیدهاند ایران را در تراز جوامع نخستین نشان میدهند؟ خوش انصافها، به هرجا روکنید ثمرات انقلاب را میبینید. به کوچه خانه خود نگاه کنید خیلی چیزها را میبینید، آن وقت بر این همه کار انجام شده چشم میپوشید و فقط سیاهی میبینید؟ فکر میکنید از این سیاهی متراکم که ساخته اید، سپیده سرخواهد زد؟ نه، دوستان، زمستان رقابتها به پایان خواهد آمد و روسیاهی برای کسانی خواهد ماند که چهره نورانی انقلاب را ندیدند، یا نخواستند ببینند و برای به دست آوردن چند رای بیشتر، چراغها را خاموش کردند، به این هم بسنده نکردند که پای مقدسات را هم به میان کشیدند مثل " آن مرد رفته" که حضرات، مقدسات را خرج راهش کردند باز همان نمایشنامه را نوشتهاند برای فردی دیگر. بگذریم، برای من مهم نیست که چه کسی رای میآورد اما خیلی مهم است که برخیها، فردا چطور میخواهند به تاریخ و اخلاق و انصاف و دیانت پاسخ دهند که چهره تابناک کشور شهیدان را چنین سیاه نشان دادند. من نمیگویم ضعف در کار دولت نیست که هست و این قلم هم حرف زیاد دارد، نمیگویم نقد نکنید که این حق هر شهروند آگاه است اما میگویم به احترام شهدا چهره ایران را اینقدر سیاه نشان ندهید. انصاف، برای کافر هم امتیاز برجستهای است چه رسد به مسلمان که حتما باید در نگاه و بیان داد و انصاف را رعایت کند اما آیا رعایت میکنیم ما؟ آیا مردم حق ندارند در ادعاهامان به دیده تردید نگاه کنند؟
این همه ویرانی را "دولت روحانی" به بار آورده است؟ این همه فقر معلول عملکرد دولت یازدهم است؟ این روستاهای ویران، این بیغولههایی که پشت دیوار برجها نهان شده اند، را این دولت به روزگاری چنین دهشتناک برده است؟ این همه اشک و آه که در برابر دوربین جاری است، نتیجه عملکرد روحانی است؟ یعنی همه چیز تا قبل از روحانی، به ویژه دولتهای نهم و دهم که با همه ارکان نظام در اختیار اصول گرایان بود، همه جا را بهشت بود و حالا روحانی با یک دوره چهار ساله روزگار ما را بدتر از اروپا و آمریکایی کرده که تلویزیون خودمان همیشه نشان میدهد؟!!!!! اینکه خیلی بد شد، شدیم مثل اروپاییهای بدبخت. باز جای شکرش باقی است که برخی حضرات، برخاستهاند تا ما را از این وضع نجات دهند و برگردانند به دوره قبل از روحانی. خب مردم باید قدر اینها را بدانند و الا باز روزگار مان مثل این جماعت چشم آبی اروپایی بد خواهد بود! ولی از حق نگذریم، دوستان سینمایی عجب مستندهایی ساختهاند از ایران که یک نقطه آباد هم ندارد انگار. باور کنید همین فیلمها را اگر به جشنوارههای به قول خودشان، ضد ایرانی بفرستند، یک اسکار که چیزی نیست، همه اسکارها را یک جا میبرد، از بازی تا گریم تا داستان تا فیلمبرداری، تا.... آن وقت فلان روزنامه و سایت و آدم خواهد ماند چه بنویسد و چه بگوید در باره این فیلم "خودی"؟! ضد انقلاب چه میتوانست بگوید در باره کارنامه چهل ساله انقلاب که امروز مدعیان سوپر انقلابی نگفته باشند؟ فکر میکنم ضرب المثل "بالاتر از سیاهی رنگی نیست" را باید چنین اصلاح کرد که؛ بالاتر از سیاهی، رنگی هست، همان رنگی که دوستان دارند نشان میدهند! من در طول حیات حرفه ایام برای کسی تبلیغ نکرده ام، الان هم چنین قصدی ندارم اما نمیتوانم از ظلمی که به نام رقابت در حق انقلاب میشود، بگذرم. نمیتوانم ببینم میراث خون برادرانم را چنین در سر"بازاِرِ رقابت" به تاراج میگذارند. نمیتوانم چشم ببندم بر "چشم بندی"هایی که سیاه را سفید و سفید را سیاه مینمایاند. یک نفر از این مدعیان اخلاق و اصول گرایی بپرسد خود دیدهاند دست ساز ستادشان را؟ دیدهاند ایران را در تراز جوامع نخستین نشان میدهند؟ خوش انصافها، به هرجا روکنید ثمرات انقلاب را میبینید. به کوچه خانه خود نگاه کنید خیلی چیزها را میبینید، آن وقت بر این همه کار انجام شده چشم میپوشید و فقط سیاهی میبینید؟ فکر میکنید از این سیاهی متراکم که ساخته اید، سپیده سرخواهد زد؟ نه، دوستان، زمستان رقابتها به پایان خواهد آمد و روسیاهی برای کسانی خواهد ماند که چهره نورانی انقلاب را ندیدند، یا نخواستند ببینند و برای به دست آوردن چند رای بیشتر، چراغها را خاموش کردند، به این هم بسنده نکردند که پای مقدسات را هم به میان کشیدند مثل " آن مرد رفته" که حضرات، مقدسات را خرج راهش کردند باز همان نمایشنامه را نوشتهاند برای فردی دیگر. بگذریم، برای من مهم نیست که چه کسی رای میآورد اما خیلی مهم است که برخیها، فردا چطور میخواهند به تاریخ و اخلاق و انصاف و دیانت پاسخ دهند که چهره تابناک کشور شهیدان را چنین سیاه نشان دادند. من نمیگویم ضعف در کار دولت نیست که هست و این قلم هم حرف زیاد دارد، نمیگویم نقد نکنید که این حق هر شهروند آگاه است اما میگویم به احترام شهدا چهره ایران را اینقدر سیاه نشان ندهید. انصاف، برای کافر هم امتیاز برجستهای است چه رسد به مسلمان که حتما باید در نگاه و بیان داد و انصاف را رعایت کند اما آیا رعایت میکنیم ما؟ آیا مردم حق ندارند در ادعاهامان به دیده تردید نگاه کنند؟