نگاه بازجویانه ي اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری به
ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب 26 اردیبهشت -96
تحليل مردم روستاها و شهرهاي کوچک ضعيف است!
سرويس سياسي- نفس شرکت در انتخابات رياست جمهوري به عنوان نامزد، شرکت در رقابت است. حال ممکن است نامزدي به دلايل مختلف حزبي يا غير آن به نفع نامزد ديگري کناره گيري کند. اين امري مرسوم است و بارها اتفاق افتاده است. اما در اين دوره انتخابات شاهد مواردي بوديم که در نوع خود براي نخستين بار اتفاق افتاده است. شرکت معاون اول رئيس جمهور در انتخابات با عنوان نامزد «ضربه گير» يکي از آن موارد بود. اما مورد ديگر اين بود؛ روزنامه اعتماد در شماره ديروز خود مصاحبه اي را با هاشمي طبا انجام داده است.
در اين مصاحبه که با عنوان «چرا آمدم؟ و چرا به روحاني راي مي دهم؟» منتشر شده، هاشمي طبا گفته است: «من خودم هم به روحاني راي مي دهم! كنار هم نمي روم! خيلي ها مي گويند كه تناقض است. مي گويم راست مي گوييد ما هميشه در تناقضات زندگي مي كنيم. هيچ اشكالي ندارد.»
اين موضوع ديروز با واکنش کاربران محيط مجازي روبرو شد که از آن با عنوان طنز اين انتخابات نام مي بردند. از طرف ديگر بايد از وي پرسيد اينکه شما به ديگري راي مي دهيد يعني کسي را شايسته تر از خود پنداشته ايد پس چرا در انتخابات به عنوان نامزد حضور يافته و انصراف هم نمي دهيد؟!
هاشمي طبا راست مي گويد نه تنها حاميان دولت در تراز مسئولاني مانند هاشمي طبا بلکه حتي همين دولتي که فرياد مردم سر مي دهد و از نجومي بگير حمايت مي کند؛ دولتي که فرياد دانستن مردم سر مي دهد همه قراردادهايش محرمانه است آيا دولت تناقض ها نيست؟
روحاني کارنامه دل چسبي ندارد اما به او راي دهيد!
روزنامه زنجيره اي وقايع اتفاقيه، سرمقاله ديروز خود را به نوشته اي از کارگردان فيلم «آشغال هاي دوست داشتني» اختصاص داد که وي ابتدا با ادعاي اينکه بدون داوري همدلانه در مناظره ها، روحاني و جهانگيري را متفاوت تر از بقيه نامزدها دانسته، به صراحت حمايت خود از روحاني را اعلام کرده و سپس دليل اين حمايت قاطع! را اينگونه تشريح کرده است: «..اهالي سينما به خوبي مي دانند که کارنامه چهارساله دولت روحاني در حوزه سينما و فرهنگ، آن چنان دلچسب نيست به ويژه در حوزه تعداد فيلم هاي توقيفي... متاسفانه دوستان در حوزه فرهنگ وهنر نتوانستند به وعده هايشان عمل کنند.... من که اين حرف را مي زنم از همه بيشتر در اين دولت آسيب ديده ام. !!!»
نکته جالب اين حمايت عجيب و طنز گونه آنجاست که اين کارگردان با اين دليل که روحاني کارنامه دل چسبي ندارد و وي در دوران رياست جمهوري خود از وي آسيب ديده، خواستار جذب آراي خاکستري به نفع نامزد مطلوب خود نيز شده است و از آن قابل تامل تر تيتر کنايه آميز اين مطلب است!
وقتي آفتاب يزد خود را هيچ حساب مي کند!
روزنامه آفتاب يزد در مطلبي با عنوان «رئيسي روزنامه ندارد؟» نوشت: «از ميان روزنامه هاي موجود، روزنامه قدس متعلق به آستان قدس است که توليت آن بر عهده آقاي رئيسي است. طبيعتا ماموريت اين روزنامه در حال حاضر دفاع از ايشان است».
اين روزنامه زنجيره اي به روزنامه هاي حامي روحاني نيز اشاره کرد و نوشت: «روحاني و جهانگيري نيز بدون روزنامه نيستند. روزنامه ايران، تريبون دولت است. اين روزنامه در کنار روزنامه شهروند، وابسته به جمعيت هلال احمر از آقاي روحاني و جهانگيري حمايت مي کند. در حال حاضر نيز از «ظواهر امر»! چنين بر مي آيد که روزنامه آرمان ملي توسط ستاد روحاني منتشر مي شود».
نکته قابل توجه اينجاست که اين روزنامه زنجيره اي در اقدامي مضحک، حتي اسم خود را نيز از فهرست روزنامه هاي حامي روحاني حذف کرده است. با بررسي روزنامه هاي کثير الانتشار با فهرستي حدود 40 روزنامه حامي روحاني از جمله آفتاب يزد، مردمسالاري، اعتماد، شرق، آرمان، ايران، شهروند، قانون، بهار، وقايع اتفاقيه، ابتکار، کار و کارگر، 19 دي، نداي اصلاحات، اسرار، روزان، همدلي، ستاره صبح، بشارت نو، همبستگي، ابرار، آسيا، دنياي اقتصاد، آفتاب اقتصادي، ابرار اقتصادي، اخبار صنعت، تجارت، تعادل، جهان اقتصاد، جهان صنعت، عصر اقتصاد، گسترش تجارت، صنعت، خبر، اطلاعات، جمهوري اسلامي و...مواجه مي شويم.
در روزهاي اخير، روزنامه هاي زنجيره اي و حاميان دولت با اتهام زني، تهمت استفاده تبليغاتي حجت الاسلام ابراهيم رئيسي از امکانات آستان قدس رضوي را مطرح کردند، حال آنکه خود، امکانات دولتي را تبديل به ابزار تبليغات کرده اند. اين اتهام زني دولتي ها در حالي است که تاکنون هيچ اقدامي که شائبه استفاده تبليغاتي از امکانات آستان قدس را داشته باشد، مشاهده نشده است.براي نمونه روزنامه قدس متعلق به آستان قدس رضوي در ايام انتخابات در اقدامي حرفه اي، بدون هيچ شائبه تبليغاتي صرفا به بازنشر اخبار مهم مي پردازد. نکته جالب اينکه اين روزها بانک مرکزي با دادن آگهي هاي مهمل، بدعت آميز و غيرقانوني در حال جبران حمايت تمام قد روزنامه هاي زنجيره اي از دولت است.
اتهام زني حاميان دولت به رقباي روحاني در حالي است که روزنامه دولتي ايران که با بودجه عمومي و از بيت المال اداره مي شود، در روزهاي ثبت نام نامزدهاي رياست جمهوري رسما به بولتن انتخاباتي روحاني تبديل شد و بدون توجه به جرم بودن استفاده از اموال عمومي براي تبليغات انتخاباتي، صفحه نخست خود را به تصوير رئيس دولت در هنگام ثبت نام براي دور جديد انتخابات رياست جمهوري اختصاص داد.
روحاني به صورت جهادي کشور را به آرامش و ثبات رساند!
روزنامه آرمان در مصاحبه با محمد اشرفي اصفهاني نوشت:«آقاي روحاني هنگامي که بر سر کار آمدند با خزانه خالي دولتي مواجه شدند که در انزواي بين المللي قرار داشت... بايد به خاطر داشت که آقاي روحاني از سابقون انقلاب هستند و در طول چهار سال گذشته به صورت جهادي کشور را به آرامش و ثبات رساندند».
اشرفي اصفهاني در بخش ديگري از مصاحبه گفت:«اينکه برخي از رقباي آقاي روحاني در انتخابات رياست جمهوري عنوان مي کنند که مشکلات معيشتي و اقتصادي مردم همچنان پابرجاست بيش از آنکه با واقعيت منطبق باشد براي جذب آراست.بايد يادمان باشد که مشکلات اقتصادي و معيشتي متعلق به دوران آقاي روحاني نيست و ريشه در گذشته و به خصوص سياست هاي اشتباه دولت هاي نهم و دهم، دارد».
اين ادعا که «روحاني به صورت جهادي کشور را به آرامش و ثبات رساند» در حالي است که اکنون رکود سنگين، تعطيلي کارگاه ها و کارخانه هاي توليدي، بيکاري جوانان، حقوق هاي معوقه کارگران، فساد 12 هزار ميلياردي صندوق ذخيره فرهنگيان، حقوق هاي نجومي، وضعيت نابسامان بورس اوراق بهادار و...وضعيت نامناسب اقتصادي را پديد آورده است.
روزنامه هاي زنجيره اي و حاميان دولت با دروغ هايي همچون خزانه خالي و تحويل گرفتن زمين سوخته، با حواله دادن تمامي مشکلات به گذشته به دنبال سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالي دولت يازدهم هستند.
رئيس دولت يازدهم صريح تر شده يا...؟
روزنامه زنجيره اي بهار در سر مقاله خود از رفتارهاي تند، توهين ها و تخريب هاي رئيس جمهور نسبت به رقباي انتخاباتي و همچنين منتقدان خود، را «صريح تر شدن روحاني» عنوان کرد و در ادعاي عجيب و البته طنزگونه نوشت: «حسن روحاني نشان داده است که معمولا تخريب هاي جريان مخالف خود را با سکوت و کنايه ناديده مي گيرد و در چهار دهه سياست ورزي اش به خصوص در اين سه سال و نيم اخير که بيش از گذشته بر روي صحنه است نشان داده که چندان اهل بگو مگوهايي از جنس آن چه احمدي نژادي ها متخصص(!) آن هستند نيست. از همين رو مي توان گفت که در اين روزها رئيس جمهور روحاني با نوعي از مخالفت سازمان يافته عليه خود روبه رو شده است که برابر آن ديگر سکوت مرسوم و شيوه بيان کنايي خود را جايز نمي داند و صريح تر به ميدان آمده است.»
اينکه اين روزنامه هاي زنجيره اي براي مانايي نامزد مطلوب خود در قدرت از هيچ اقدامي فروگذار نمي کنند شايد قابل درک باشد اما اينکه در اين مسير حتي براي مخاطبان خود اندک شان و شعور قائل نيستند بسي جاي تاسف دارد. چه آنکه سخنان هنجار شکنانه رئيس جمهور طي هفته اخير عليه عزت ملي و توان دفاعي و همچنين زير سوال بردن خدمات 38 ساله نظام در راستاي تخريب رقبا به حدي مشمئز کننده بود که صداي حاميان وي را نيز درآورد . حال بايد از اين روزنامه پرسيد رفتار اين روزهاي رئيس جمهور صراحت است يا وقاحت؟
توهين حامي روحاني به مردم روستاها
روزنامه هاي زنجيره اي در روزهاي گذشته سياست دوگانه اي را در پيش گرفته اند، از يک سو تلاش دارند مردم را از گذشته بترسانند و بگويند اگر به روحاني راي ندهيد دولت هاي سابق تکرار خواهند شد و از سوي ديگر به شکست سال 84 مي پردازند که با وجود نامزدهاي اصلاح طلب مردم به گزينه ديگري راي دادند.
مصطفي معين وزير علوم دولت اصلاحات در گفت و گو با شماره ديروز شرق به اين مسئله پرداخته و ضمن اين ادعا که روحاني پيروز خواهد شد گفت: بايد مسئله را جدي گرفت، مخصوصا فرهيختگان، نخبگان، دانشگاهيان و دانشجويان بايد بتوانند هم در ستادهاي انتخاباتي حضور بيشتري داشته باشند و هم در متن جامعه در گذرگاه ها و چهارراه ها حضور داشته و با مردم برخورد و گفت وگوي چهره به چهره داشته باشند. سعي کنند شرايط را تحليل کرده و نقاط قوت دولت را مطرح کرده و خطراتي که ممکن است کشور در صورت عدم تداوم دولت تدبير و اميد، با آن روبه رو شود را براي مردم تشريح کنند. من امکان تداوم فعاليت اين دولت را در دور دوم جدي مي دانم.
معين در ادامه ضمن توهين به مردم روستاها و شهرها گفت : مناظره براي مخاطباني که تحليل دقيق تري از شرايط کشور داشته و آگاهي سياسي بيشتري دارند و البته بنا به دلايلي نمي خواستند در انتخابات شرکت کنند، اثرگذارتر است و يخ هاي آنها به تدريج آب مي شود. اما در سطح توده مردم به ويژه در روستاها و شهرهاي کوچک که ممکن است تحليلي قوي از شرايط حساس کشور، منطقه و عملکرد دولت قبلي نداشته باشند، ممکن است خود مناظره مقداري آثار منفي داشته باشد.
البته چنين تحليلي از سوي معين چندان عجيب هم نيست چرا که مردم پاسخ ادعاهاي او را در انتخابات سال 84 به صورت صريح داده اند.
کينه محکومِ دادگاه ويژه روحانيت از رئيسي بروز کرد
عبدالله نوري وزير کشور دولت اصلاحات که توسط مجلس پنجم استيضاح و برکنار شد و در ادامه به دليل تخلفات فراوان محاکمه و به زندان محکوم شد کينه قديمي خود از قوه قضائيه و دادگاه ويژه روحانيت را بروز داد.
وي در گفت و گويي که روزنامه شرق آن را منتشر کرد گفت : براي من شفاف نيست که در قوه قضائيه، ايشان (رئيسي) چه اقدام مثبتي انجام داده است. در سازمان بازرسي، در دادستاني، در معاونت اول قوه قضائيه، در دادگاه ويژه روحانيت، چه کارنامه موفقي داشته است؟ اگر کانديداي رياست جمهوري تنها ايشان بود و من مي خواستم راي دهم، يک برگه سفيد در صندوق مي انداختم به خاطر اينکه هيچ شناختي از ايشان ندارم. درحال حاضر هم ايشان ادعاهايي دارد که من متوجه نمي شوم. حرف هاي ايشان را نمي فهمم. البته ممکن است عده اي هم با حرف هاي ايشان، دلخوش شوند، ولي من خيلي نگرانم.
عبدالله نوري از سويي مي گويد رئيسي را نمي شناسد و از سوي ديگر مدعي است که از پيروزي او نگران است ، سوال اين جا است که چگونه فردي که کسي را نمي شناسد و نمي تواند نفيا و اثباتا درباره او نظري دهد بايد از پيروزي او نگران باشد؟!
نکته ديگر اين که عبدالله نوري چنان که گفته شد به دليل محاکمه و محکوم شدن توسط قوه قضائيه و دادگاه ويژه روحانيت نسبت به اين قوه و نيز دادگاه ويژه که حجت الاسلام رئيسي در اين دادگاه مسئوليت داشته است کينه به دل دارد و اين گونه اظهارات از وي طبيعي به نظر مي رسد
سرويس سياسي- نفس شرکت در انتخابات رياست جمهوري به عنوان نامزد، شرکت در رقابت است. حال ممکن است نامزدي به دلايل مختلف حزبي يا غير آن به نفع نامزد ديگري کناره گيري کند. اين امري مرسوم است و بارها اتفاق افتاده است. اما در اين دوره انتخابات شاهد مواردي بوديم که در نوع خود براي نخستين بار اتفاق افتاده است. شرکت معاون اول رئيس جمهور در انتخابات با عنوان نامزد «ضربه گير» يکي از آن موارد بود. اما مورد ديگر اين بود؛ روزنامه اعتماد در شماره ديروز خود مصاحبه اي را با هاشمي طبا انجام داده است.
در اين مصاحبه که با عنوان «چرا آمدم؟ و چرا به روحاني راي مي دهم؟» منتشر شده، هاشمي طبا گفته است: «من خودم هم به روحاني راي مي دهم! كنار هم نمي روم! خيلي ها مي گويند كه تناقض است. مي گويم راست مي گوييد ما هميشه در تناقضات زندگي مي كنيم. هيچ اشكالي ندارد.»
اين موضوع ديروز با واکنش کاربران محيط مجازي روبرو شد که از آن با عنوان طنز اين انتخابات نام مي بردند. از طرف ديگر بايد از وي پرسيد اينکه شما به ديگري راي مي دهيد يعني کسي را شايسته تر از خود پنداشته ايد پس چرا در انتخابات به عنوان نامزد حضور يافته و انصراف هم نمي دهيد؟!
هاشمي طبا راست مي گويد نه تنها حاميان دولت در تراز مسئولاني مانند هاشمي طبا بلکه حتي همين دولتي که فرياد مردم سر مي دهد و از نجومي بگير حمايت مي کند؛ دولتي که فرياد دانستن مردم سر مي دهد همه قراردادهايش محرمانه است آيا دولت تناقض ها نيست؟
روحاني کارنامه دل چسبي ندارد اما به او راي دهيد!
روزنامه زنجيره اي وقايع اتفاقيه، سرمقاله ديروز خود را به نوشته اي از کارگردان فيلم «آشغال هاي دوست داشتني» اختصاص داد که وي ابتدا با ادعاي اينکه بدون داوري همدلانه در مناظره ها، روحاني و جهانگيري را متفاوت تر از بقيه نامزدها دانسته، به صراحت حمايت خود از روحاني را اعلام کرده و سپس دليل اين حمايت قاطع! را اينگونه تشريح کرده است: «..اهالي سينما به خوبي مي دانند که کارنامه چهارساله دولت روحاني در حوزه سينما و فرهنگ، آن چنان دلچسب نيست به ويژه در حوزه تعداد فيلم هاي توقيفي... متاسفانه دوستان در حوزه فرهنگ وهنر نتوانستند به وعده هايشان عمل کنند.... من که اين حرف را مي زنم از همه بيشتر در اين دولت آسيب ديده ام. !!!»
نکته جالب اين حمايت عجيب و طنز گونه آنجاست که اين کارگردان با اين دليل که روحاني کارنامه دل چسبي ندارد و وي در دوران رياست جمهوري خود از وي آسيب ديده، خواستار جذب آراي خاکستري به نفع نامزد مطلوب خود نيز شده است و از آن قابل تامل تر تيتر کنايه آميز اين مطلب است!
وقتي آفتاب يزد خود را هيچ حساب مي کند!
روزنامه آفتاب يزد در مطلبي با عنوان «رئيسي روزنامه ندارد؟» نوشت: «از ميان روزنامه هاي موجود، روزنامه قدس متعلق به آستان قدس است که توليت آن بر عهده آقاي رئيسي است. طبيعتا ماموريت اين روزنامه در حال حاضر دفاع از ايشان است».
اين روزنامه زنجيره اي به روزنامه هاي حامي روحاني نيز اشاره کرد و نوشت: «روحاني و جهانگيري نيز بدون روزنامه نيستند. روزنامه ايران، تريبون دولت است. اين روزنامه در کنار روزنامه شهروند، وابسته به جمعيت هلال احمر از آقاي روحاني و جهانگيري حمايت مي کند. در حال حاضر نيز از «ظواهر امر»! چنين بر مي آيد که روزنامه آرمان ملي توسط ستاد روحاني منتشر مي شود».
نکته قابل توجه اينجاست که اين روزنامه زنجيره اي در اقدامي مضحک، حتي اسم خود را نيز از فهرست روزنامه هاي حامي روحاني حذف کرده است. با بررسي روزنامه هاي کثير الانتشار با فهرستي حدود 40 روزنامه حامي روحاني از جمله آفتاب يزد، مردمسالاري، اعتماد، شرق، آرمان، ايران، شهروند، قانون، بهار، وقايع اتفاقيه، ابتکار، کار و کارگر، 19 دي، نداي اصلاحات، اسرار، روزان، همدلي، ستاره صبح، بشارت نو، همبستگي، ابرار، آسيا، دنياي اقتصاد، آفتاب اقتصادي، ابرار اقتصادي، اخبار صنعت، تجارت، تعادل، جهان اقتصاد، جهان صنعت، عصر اقتصاد، گسترش تجارت، صنعت، خبر، اطلاعات، جمهوري اسلامي و...مواجه مي شويم.
در روزهاي اخير، روزنامه هاي زنجيره اي و حاميان دولت با اتهام زني، تهمت استفاده تبليغاتي حجت الاسلام ابراهيم رئيسي از امکانات آستان قدس رضوي را مطرح کردند، حال آنکه خود، امکانات دولتي را تبديل به ابزار تبليغات کرده اند. اين اتهام زني دولتي ها در حالي است که تاکنون هيچ اقدامي که شائبه استفاده تبليغاتي از امکانات آستان قدس را داشته باشد، مشاهده نشده است.براي نمونه روزنامه قدس متعلق به آستان قدس رضوي در ايام انتخابات در اقدامي حرفه اي، بدون هيچ شائبه تبليغاتي صرفا به بازنشر اخبار مهم مي پردازد. نکته جالب اينکه اين روزها بانک مرکزي با دادن آگهي هاي مهمل، بدعت آميز و غيرقانوني در حال جبران حمايت تمام قد روزنامه هاي زنجيره اي از دولت است.
اتهام زني حاميان دولت به رقباي روحاني در حالي است که روزنامه دولتي ايران که با بودجه عمومي و از بيت المال اداره مي شود، در روزهاي ثبت نام نامزدهاي رياست جمهوري رسما به بولتن انتخاباتي روحاني تبديل شد و بدون توجه به جرم بودن استفاده از اموال عمومي براي تبليغات انتخاباتي، صفحه نخست خود را به تصوير رئيس دولت در هنگام ثبت نام براي دور جديد انتخابات رياست جمهوري اختصاص داد.
روحاني به صورت جهادي کشور را به آرامش و ثبات رساند!
روزنامه آرمان در مصاحبه با محمد اشرفي اصفهاني نوشت:«آقاي روحاني هنگامي که بر سر کار آمدند با خزانه خالي دولتي مواجه شدند که در انزواي بين المللي قرار داشت... بايد به خاطر داشت که آقاي روحاني از سابقون انقلاب هستند و در طول چهار سال گذشته به صورت جهادي کشور را به آرامش و ثبات رساندند».
اشرفي اصفهاني در بخش ديگري از مصاحبه گفت:«اينکه برخي از رقباي آقاي روحاني در انتخابات رياست جمهوري عنوان مي کنند که مشکلات معيشتي و اقتصادي مردم همچنان پابرجاست بيش از آنکه با واقعيت منطبق باشد براي جذب آراست.بايد يادمان باشد که مشکلات اقتصادي و معيشتي متعلق به دوران آقاي روحاني نيست و ريشه در گذشته و به خصوص سياست هاي اشتباه دولت هاي نهم و دهم، دارد».
اين ادعا که «روحاني به صورت جهادي کشور را به آرامش و ثبات رساند» در حالي است که اکنون رکود سنگين، تعطيلي کارگاه ها و کارخانه هاي توليدي، بيکاري جوانان، حقوق هاي معوقه کارگران، فساد 12 هزار ميلياردي صندوق ذخيره فرهنگيان، حقوق هاي نجومي، وضعيت نابسامان بورس اوراق بهادار و...وضعيت نامناسب اقتصادي را پديد آورده است.
روزنامه هاي زنجيره اي و حاميان دولت با دروغ هايي همچون خزانه خالي و تحويل گرفتن زمين سوخته، با حواله دادن تمامي مشکلات به گذشته به دنبال سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالي دولت يازدهم هستند.
رئيس دولت يازدهم صريح تر شده يا...؟
روزنامه زنجيره اي بهار در سر مقاله خود از رفتارهاي تند، توهين ها و تخريب هاي رئيس جمهور نسبت به رقباي انتخاباتي و همچنين منتقدان خود، را «صريح تر شدن روحاني» عنوان کرد و در ادعاي عجيب و البته طنزگونه نوشت: «حسن روحاني نشان داده است که معمولا تخريب هاي جريان مخالف خود را با سکوت و کنايه ناديده مي گيرد و در چهار دهه سياست ورزي اش به خصوص در اين سه سال و نيم اخير که بيش از گذشته بر روي صحنه است نشان داده که چندان اهل بگو مگوهايي از جنس آن چه احمدي نژادي ها متخصص(!) آن هستند نيست. از همين رو مي توان گفت که در اين روزها رئيس جمهور روحاني با نوعي از مخالفت سازمان يافته عليه خود روبه رو شده است که برابر آن ديگر سکوت مرسوم و شيوه بيان کنايي خود را جايز نمي داند و صريح تر به ميدان آمده است.»
اينکه اين روزنامه هاي زنجيره اي براي مانايي نامزد مطلوب خود در قدرت از هيچ اقدامي فروگذار نمي کنند شايد قابل درک باشد اما اينکه در اين مسير حتي براي مخاطبان خود اندک شان و شعور قائل نيستند بسي جاي تاسف دارد. چه آنکه سخنان هنجار شکنانه رئيس جمهور طي هفته اخير عليه عزت ملي و توان دفاعي و همچنين زير سوال بردن خدمات 38 ساله نظام در راستاي تخريب رقبا به حدي مشمئز کننده بود که صداي حاميان وي را نيز درآورد . حال بايد از اين روزنامه پرسيد رفتار اين روزهاي رئيس جمهور صراحت است يا وقاحت؟
توهين حامي روحاني به مردم روستاها
روزنامه هاي زنجيره اي در روزهاي گذشته سياست دوگانه اي را در پيش گرفته اند، از يک سو تلاش دارند مردم را از گذشته بترسانند و بگويند اگر به روحاني راي ندهيد دولت هاي سابق تکرار خواهند شد و از سوي ديگر به شکست سال 84 مي پردازند که با وجود نامزدهاي اصلاح طلب مردم به گزينه ديگري راي دادند.
مصطفي معين وزير علوم دولت اصلاحات در گفت و گو با شماره ديروز شرق به اين مسئله پرداخته و ضمن اين ادعا که روحاني پيروز خواهد شد گفت: بايد مسئله را جدي گرفت، مخصوصا فرهيختگان، نخبگان، دانشگاهيان و دانشجويان بايد بتوانند هم در ستادهاي انتخاباتي حضور بيشتري داشته باشند و هم در متن جامعه در گذرگاه ها و چهارراه ها حضور داشته و با مردم برخورد و گفت وگوي چهره به چهره داشته باشند. سعي کنند شرايط را تحليل کرده و نقاط قوت دولت را مطرح کرده و خطراتي که ممکن است کشور در صورت عدم تداوم دولت تدبير و اميد، با آن روبه رو شود را براي مردم تشريح کنند. من امکان تداوم فعاليت اين دولت را در دور دوم جدي مي دانم.
معين در ادامه ضمن توهين به مردم روستاها و شهرها گفت : مناظره براي مخاطباني که تحليل دقيق تري از شرايط کشور داشته و آگاهي سياسي بيشتري دارند و البته بنا به دلايلي نمي خواستند در انتخابات شرکت کنند، اثرگذارتر است و يخ هاي آنها به تدريج آب مي شود. اما در سطح توده مردم به ويژه در روستاها و شهرهاي کوچک که ممکن است تحليلي قوي از شرايط حساس کشور، منطقه و عملکرد دولت قبلي نداشته باشند، ممکن است خود مناظره مقداري آثار منفي داشته باشد.
البته چنين تحليلي از سوي معين چندان عجيب هم نيست چرا که مردم پاسخ ادعاهاي او را در انتخابات سال 84 به صورت صريح داده اند.
کينه محکومِ دادگاه ويژه روحانيت از رئيسي بروز کرد
عبدالله نوري وزير کشور دولت اصلاحات که توسط مجلس پنجم استيضاح و برکنار شد و در ادامه به دليل تخلفات فراوان محاکمه و به زندان محکوم شد کينه قديمي خود از قوه قضائيه و دادگاه ويژه روحانيت را بروز داد.
وي در گفت و گويي که روزنامه شرق آن را منتشر کرد گفت : براي من شفاف نيست که در قوه قضائيه، ايشان (رئيسي) چه اقدام مثبتي انجام داده است. در سازمان بازرسي، در دادستاني، در معاونت اول قوه قضائيه، در دادگاه ويژه روحانيت، چه کارنامه موفقي داشته است؟ اگر کانديداي رياست جمهوري تنها ايشان بود و من مي خواستم راي دهم، يک برگه سفيد در صندوق مي انداختم به خاطر اينکه هيچ شناختي از ايشان ندارم. درحال حاضر هم ايشان ادعاهايي دارد که من متوجه نمي شوم. حرف هاي ايشان را نمي فهمم. البته ممکن است عده اي هم با حرف هاي ايشان، دلخوش شوند، ولي من خيلي نگرانم.
عبدالله نوري از سويي مي گويد رئيسي را نمي شناسد و از سوي ديگر مدعي است که از پيروزي او نگران است ، سوال اين جا است که چگونه فردي که کسي را نمي شناسد و نمي تواند نفيا و اثباتا درباره او نظري دهد بايد از پيروزي او نگران باشد؟!
نکته ديگر اين که عبدالله نوري چنان که گفته شد به دليل محاکمه و محکوم شدن توسط قوه قضائيه و دادگاه ويژه روحانيت نسبت به اين قوه و نيز دادگاه ويژه که حجت الاسلام رئيسي در اين دادگاه مسئوليت داشته است کينه به دل دارد و اين گونه اظهارات از وي طبيعي به نظر مي رسد