افزایش
حملات به دولت با ادبیات انتخاباتی
جریان خامنه ای و
پاسداران به دلیل باخت غیرتصورشان درنمایش انتخابات ریاست جمهوری که بطور کامل بی اعتبار وبی آبرو وآسیب پذیرشدند
طوریست که عوارض ناکامی مهندسی پاسداران
به مرور بیشترآشکار می شود چون وقتی عریان شده خامنه ای درداخل کشور کلاهش پشم یا مشروعیت ندارد .
برای اینکه باهمه تلاش های تبلیغاتی ووعده های دروغ شاخدار
وجابه جایی نیروی اتوبوسی 37% آرا که
مهندسی پاسداران درنمایش انتخاباتی داشت.اگر 14 میلیون آرای به صندوق ریخته نشده
مخالفان هم محسوب شود آنگاه 37% آرای دژخیم رئیسی کمتر از25% می شود . لذاچگونه این درصد می تواند ادعای فصل
الخطاب بودن گفته های خامنه ای ومانور تبلیغاتی محور رهبر القرای جهانی اسلام اعتبار داشته و ادعای پوشالی مسخره نباشد؟
مهمتراینکه ارگان فاشیستی پاسداران که پیوسته
ازموضع بالا وانمود می کرد مدافع مردم وانقلاب
وامنیت داخلی و منافع ملی و حافظ مرزهای کشور است ومجاز است هر اعمال ناقض حقوق
بشر وجنایات سرکوبگرانه و غارتگرانه و جنگی و... را بدون هرگونه پاسخگویی اعمال کند اکنون بدجوری ضربه خورده وزیرسئوال رفته است .
چون نه باخت دژخیم
رئیسی باهمه تقلباتی که شد مایه آبروریزی اصول گرایان وتضعیف خامنه ای وپاسداران و
باندهایش شده است که شورای شهرتهران و شهرداری تهران هم به رقیب واگذار کردند که
قوز بالاقوز برای بازندگان شده است .
بنابراین اگر روحانی
وحامیان شان به اتکای آرای بیشترشان و حمایت تلویحی غرب تلاش نکنند به جای اینکه رأی دهندگان حامی شان را توی خانه و به سکوت بکشانید
که خواست رقیب است و درتثبیت جایگاه قدرت شان استفاده نکنند بدون شک با دستان خود میدان رابرای رقیب بازنده هموار
کرده اند تا با سازماندهی تهاجمی ازهمه توش وتوان خود علیه روحانی ودولت وی
استفاده کنند .
برای همین ضمن
افزایش دادن آرای 3 میلیونی دژخیم رئیسی وکاهش 2 میلیون آرای روحانی باپوشش تخلفات انتخاباتی وموازی آن
تلاش برای پیشبرد سیاست مداخله جویی درامورداخلی بحرین می شود که آن روی سکه سناریوی حمله به سفارت
وکنسول عربستان درتهران ومشهد است .
ازسوی دیگر
همگام باجوسازی های ز نجیره ای تریبون های نماز جمعه ها وصدا وسیمای خامنه ای
خیز برداشته اند تا با رئیس مجدد کردن پاسدارعلی لاریجانی مسعود
پزشکیان و علی مطهری ازنایب رئیس اول و دوم
مجلس ارتجاع ووکیلی راد ازاعضای هیأت
رئیسه مجلس ارتجاع کنارزده شود تا سیاست
تضعیف وبن بست دولت روحانی ازطریق تقابل مجلس ارتجاع و اعضای جنجالی جبهه پایداری با دولت روحانی دنبال شود.
عبدالله ناصری می‌گوید: دولت نباید در
موضع انفعال قرار بگیرد و باید با پشتوانه رای 24میلیونی خود، یک دوره فعال را
آغاز کند. برای اینکارهم لازم است به وعده هایی که داده است عمل کند و کابینه را
تغییر دهد و جابه جایی مفیدی در سطح مدیران استانی هم انجام دهد. علاوه بر این در
پیشبرد اهداف اقتصادی هم ثابت قدم باشد.
فرارو- دوازدهمین دوره انتخابات
ریاست جمهوری از همه لحاظ با دوره های قبل تفاوت داشت. نه روزهای پیش از انتخابات
مانند دوره‌های دیگر بود و نه بعد از آن شباهتی به یازده دوره پیش داشت.
اصولگرایان نه تنها شکست را نپذیرفتند بلکه همچنان اصرار به ادامه فضای دوقطبی در
کشور دارند.
به گزارش فرارو، از همان مناظره اول
مشخص بود که این دوره انتخابات ریاست جمهوری با آنچه که طی دوره های قبل برگزار
شده بود، تفاوت دارد. مشخص بود که قرار است فضای تند و خشنی بر فضای سیاسی کشور
حاکم شود. همان هم شد و کاندیداها در مناظره ها و سخنرانی های خود حسابی از خجالت
دولت درآمدند.
اما این رویکرد با پایان انتخابات، تمام
نشد و ادامه چنین رفتارهایی این شائبه را ایجاد کرد که تندروها تصمیم دارند فضای
دوقطبی که در ایام انتخابات ایجاد کرده اند را تا انتخابات مجلس یازدهم ادامه
دهند. به همین دلیل هم برخی از ائمه جمعه وارد میدان شدند و با استفاده از تریبون
نماز جمعه دولت را مورد حمله قرار دادند.
امام جمعه اصفهان مدعی شد که اگر برخی
سستی ها از جمله دیر رساندن تعرفه ها و کمبود صندوق نبود؛ مردم در میزان مشارکت در
انتخابات رکوردشکنی می کردند. طباطبایی با اشاره به شادی هواداران حسن روحانی در
بعد از انتخابات گفت: اجازه نمی‌دهیم رقاصه‌ها بعد از انتخابات جشن بگیرند.
همچنین احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران
هم دوباره ادعای رقبای دولت را از تریبون نماز جمعه مطرح کرد و گفت: یک مسئولی می‌گوید
4 میلیون و دیگری می‌گوید 3 میلیون نفر نتوانستند رأی دهند. در برخی حوزه‌ها تعرفه
نرسیده است و باید بررسی شود. شورای نگهبان حق‌الناس را رعایت کند که چرا این حق
تضییع شده و مقصران تخلفات باید محاکمه و به مردم معرفی شوند.
از سوی دیگر علم الهدی هم صحبت های جالب
توجهی در نماز جمعه مشهد عنوان کرد. او که نسبت به دیدار داماد خود با امیر تتلو
خواننده زیرزمینی سکوت کرده بود، به سخنان روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی واکنش
نشان داد و دوباره ماجرای کنسرت در مشهد را به میان آورد و گفت: نگوئید قانون در
تمام کشور یکسان است؛ کنسرت در مشهد قطعا حرمت شکنی امام رضا(ع) است.
البته این تمامی مواردی نبود که دستاویز
این جریان سیاسی قرار گرفت. زیرا یکی دیگر از مواردی که آنها تلاش کردند با
استفاده از آن دولت را مورد حمله قرار دهند ماجرای سند 2030 بود. آنها در رسانه
های خود با وجود اینکه دولت بارها متن این سند را منتشر کرده و تاکید کرده که هنوز
به مرحله اجرا نرسیده است، ادعاهای مختلفی را مطرح کردند تا به نوعی دولت را در
برابر دین و اسلام قرار دهند.
در این میان امام جمعه قم هم از تریبون
نمازجمعه استفاده کرد و دولت را در خصوص سند 2030 مورد انتقاد قرار داد و همچنین
سیاست خارجی دولت را به چالش کشید و گفت: هرچه در ۲۰۰ سال گذشته از دست دادیم در
پی "اعتماد و لبخند به دشمنان" بوده است.
ولی تنها ائمه جمعه نبودند که با عنوان
های مختلف در هفته نخست بعد از انتخابات، دولت را زیر سوال بردند یا تخریب کردند.
بیشتر ماجرا را احمد جنتی دبیر شورای نگهبان کلید زد. زیرا دقیقا در همان روزهای پرسرو
صدای رقبای روحانی که مدعی تخلف‌های بزرگ در انتخابات بودند، برخلاف دوره های قبل
اعلام کرد که تخلف‌هایی در انتخابات صورت گرفته است اما گسترده و تاثیرگذار نبوده
است.
اما همین اظهارات او کافی بود تا بار
دیگر جریان رقیب دولت با استناد به آنها دولت را متهم به تخلف و تقلب کنند فیتیله
را بالا بکشند و به صورت مداوم در رسانه های خود این اظهار نظر دبیر شورای نگهبان
را بازنشر بدهند. با اینحال در این بین یکی از نکاتی که در صحبت های تمامی چهره
های سیاسی این جریان به وضوح دیده می شود این است که آنها مدعی تخلف هستن اما نه
تخلف تاثیرگذار.
این را احمد جنتی گفته و موحدی
کرمانی هم به آن اشاره کرده بود. هرچند موحدی کرمانی علاوه بر اینکه معتقد است
تخلفی صورت نگرفته که نتیجه را تغییر دهد اما می گوید: ممکن است با بررسی مجدد
تخلفات انتخابات رای رئیسی از ۱۶ به ۱۹ میلیون و روحانی نیز از ۲۳ به ۲۱ میلیون
برسد.
مجموع این مسائل نشان می دهد که حسن
روحانی قرار است چهار سال سخت را تجربه کند. طیف تندرو اصولگرایی قصد ندارد از این
شکست بگذرد و برای پیروزی در انتخابات بعدی سعی دارد از حربه دوقطبی سازی کشور
استفاده کند. آنها تلاش می کنند با حملات متعدد و متهم کردن دولت در خصوص موارد
مختلف از جمله سند2030، تقلب یا حداقل تخلف در انتخابات و... روحانی و دولت
دوازدهم را در موضع ضعف قرار دهند.
بنابراین روحانی با چالش های
متعددی مواجه خواهد بود. چالش‌هایی که به عقیده عبدالله ناصری با هدف منفعل کردن
روحانی انجام می شود. این عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان در گفت‌و‌گو با فرارو عنوان
کرد: باید در نظر داشت که جامعه مدتی است که دوقطبی شده است. اما نه دوقطبی به
معنای قهر و آشتی یا جنگ و دعوا. بلکه از لحاظ نگرشی دوقطبی شده است و رای 299
اردیبهشت هم مهر تائیدی بر این مسئله بود و غیرقابل انکار است.
او ادامه داد: شکست اصولگرایان در این
انتخابات به مراتب سخت تر و شدیدتر از شکست آنها در انتخابات 92 و 94 بود. زیرا
آنها پیش‌بینی نمی کردند که جنبش رای عظیمی برای حسن روحانی ایجاد شود. لذا
رفتارهای آنها در زمان تبلیغات انتخاباتی و در این روزها اصلا عجیب نیست.
وی تاکید کرد: به نظر من نباید دولت در
موضع انفعال قرار بگیرد و باید با پشتوانه رای 24میلیونی خود، یک دوره فعال را
آغاز کند. برای اینکار هم لازم است به وعده‌هایی که داده است عمل کند و کابینه را
تغییر دهد و جابه جایی مفیدی در سطح مدیران استانی انجام دهد. علاوه بر این در
پیشبرد اهداف اقتصادی هم ثابت قدم باشد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: از سال 76
تا به امروز هرگاه رقبای جریان اصولگرای تندرو در نهادهای مختلف مانند قوه مقننه
یا اجرایی در موضوع انفعال قرار گرفتند نه تنها حملات به آنها بیشتر شده بلکه در
نتیجه شکست هم نصیبشان شده است. بنابراین روحانی باید مقدمات آنچه که لازم است
انجام دهد را فراهم کند و خیلی هم نگران فضای تبلیغاتی نباشد و از حالت تدافعی
خارج شود.
ناصری افزود: به نظر من اگر آقای روحانی
از همین امروز برای تغییر در کابینه دست به کار شود و منتظر مردادماه هم نشود و
تغییر و تحول لازم را ایجاد کند، توانسته برگ برنده خوبی را به دست بیاورد که می
تواند در بزنگاه به نفع خود استفاده کند.
این فعال سیاسی با اشاره به رویکرد ائمه
جمعه در قبال دولت روحانی گفت: اظهارات ائمه جمعه به صورت خودباورانه صورت نمی‌گیرد
و آنها نشان داده اند که هر آنچه که مطرح می کنند غالبا تحت تاثیر بولتن‌های برخی
نهادها است که در تلاش هستند روحانی را منفعل و منزوی کنند. اما جالب است که آنها
به شدت ناشیانه هدف خود را دنبال می کنند.
ناصری در پایان تاکید کرد: به طور قطع
یقین این انتخابات مانند انتخابات 92 و 96 باعث می‌شود که اصولگرایان دچار انشعاب
شوند و آن جمعی که منافع ملی را به منافع فردی و جناحی ترجیح می دهند، از این
جریان جدا شوند به اصلاح طلبان نزدیک شوند. بنابراین این روند تخریب دولت ادامه
پیدا نمی کند و اصولگرایان دچار تشدد می شوند و بر عمق عدم انسجام آنها افزوده می
شود.
جمال هادیان طبائی زواره
