نگاه بازجویانه اوین نامه ي کیهان شریعتن داری به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب

نگاه بازجویانه  اوین نامه ي کیهان شریعتن داری  به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب  30 اردیبهشت - 96

دعوت به حضور با چاشني شيطنت! 
    سرويس سياسي- روزنامه اعتماد در سرمقاله شماره پنج شنبه خود با عنوان «معيار يک انتخاب خوب چيست؟» اتفاق هاي سال 88 را بدترين تجربه ناميده که يکي از طرفين که به قاعده بازي تن نداده و نتيجه انتخابات را نپذيرفته است: «سال ١٣٨٨ از اين نظر بدترين تجربه را داشتيم. همه بايد به قاعده بازي تن دهيم و قاعده بازي نيز به صورت منصفانه رعايت شود. در انتخابات رقابت ها تا اندازه اي حاد و حتي اعصاب خردكن مي شود و در مواردي يكي از طرفين يا هر دو طرف پا را از گليم فراتر مي نهند

    اين نوشتار در ادامه مي افزايد: «اگر قرار باشد كه مجادلات پس از انتخابات همچنان ادامه پيدا كند يا حتي تشديد شود، معلوم مي شود كه برخي از ستون هاي آن انتخابات ايراد داشته است. در اين انتخابات نيز سطح تنش در مواردي بالا رفت و اين از طبيعت رقابت است

    سپس اين سرمقاله تاکيد مي کند: «هرچند بهتر بود برخي از اين موارد پيش نمي آمد، ولي در هر حال هرچه بود، گذشت. مردم ايران نيز فردا پاي صندوق راي خواهند رفت و پس فردا نتيجه نهايي اعلام خواهد شد. اميدواريم كه شاخص مذكور درباره اين انتخابات به بهترين شكل متجلي شود و نه تنها نتيجه حاصل از آن مورد احترام و قبول همه اطراف باشد، بلكه زندگي سياسي به روزهاي پيش از انتخابات برگردد و نامزدهاي شكست خورده به حمايت نامزد پيروز در آيند و تجربه اي خوب را در تاريخ سياسي كشور رقم بزنيم

    البته اين نکته توسط روزنامه اعتماد به درستي بيان شده است که پس از اعلام نتيجه بايد رقابت ها پايان يابد و بداخلاقي ها آغاز نشود. شبيه همان چيزي که در سال 88 رخ داد و عده اي نتيجه را به اين خاطر که به نفع آنها نبود نپذيرفتند و بدتر آنکه اعتراض خود را نه از مجاري قانوني که به کف خيابان کشاندند.

    اما نکته اين جاست که آيا لازم نيست پس از انتخابات آسيب شناسي صورت گيرد از آن جهت که در مناظره هاي اين دوره يا سخنراني ها رقباي دولت به نقد اقدامات دولت پرداختند و نامزدهاي دولتي گاهي با بي اخلاقي حقيقت را وارونه کردند. بهترين نمونه براي اين سخن آنجايي بود که در مناظره آقاي روحاني، شخصي را که سيدابراهيم رئيسي به خاطر فساد مالي از معاونت برکنار کرده و پرونده اش را به قوه قضائيه فرستاده بود به وي منسوب کرد و اين اوج بي اخلاقي و وارونه سازي حقيقت بود.

        
راه حل هاي تجربه شده غلط!
    روزنامه آرمان در مصاحبه با «علي صوفي» وزير تعاون دولت اصلاحات نوشت: «مهم ترين اقدامي که رئيس دولت بايد انجام دهد در حوزه سياست خارجي قرار مي گيرد. در اين حوزه اگر رئيس جمهور موفق شود، در حوزه سياست داخلي نيز قادر به موفقيت است. بسياري از مشکلات اقتصادي نيز از اين طريق حل شدني است».

    در طول فعاليت دولت يازدهم، مقامات ارشد دولت و روزنامه هاي زنجيره اي بدون توجه به ظرفيت هاي داخلي همه امور حتي آب خوردن مردم را به برجام گره زدند. اين نگاه نادرست موجب شد تا تقريبا هيچ دستاوردي از برجام عايد مردم کشورمان نشود. در همين رابطه سيف رئيس کل بانک مرکزي گفت:«برجام تقريبا هيچ دستاوردي براي ايران در پي نداشته است».«علي طيب نيا»-مرداد 95- تاکيد کرد:«انتظار ما اين بود که بعد از برجام ما بتوانيم با بانک هاي بزرگ هم کار کنيم اما به دلايل مختلف ما هنوز نتوانسته ايم با اين بانک ها کار کنيم». «عباس عراقچي» رئيس ستاد اجرايي برجام-تيرماه 95- در نشست خبري تصريح کرد که تحريم ها فقط روي کاغذ برداشته شده است.

    در تيرماه 95 و در سالگرد امضاي برجام، نيويورک تايمز در گزارشي نوشت:«ايران با وجود انجام همه تعهدات، به خاطر تداوم تحريم هاي آمريکا، هنوز طعم مزاياي برجام را نچشيده و اثر مثبت اقتصادي آن را لمس نکرده است».

        
چرا به رقيب هراسي روي آوردند؟
    نگاهي کلي به صفحه اول روزنامه زنجيره اي بهار نشان مي دهد که تنها دستاويز اين رسانه ها و جريان حامي دولت براي جلوگيري از پيروزي رقيب کانديداي مورد نظرشان صرفا ترساندن مردم است. 

    بر روي تصوير يک اين روزنامه تيتر «ايران مان را به که مي سپاريم» درج شده و در نيمه صفحه دوم نيز گزارش مکمل آن با «عنوان فصل هفتم منشور سازمان ملل چيست» به چاپ رسيده است که دقيقا همان رويکرد غيراخلاقي ايجاد رعب و وحشت ميان مردم با فريب سايه جنگ است که به صورت تمرکز از سوي روحاني، مشاوران امنيتي وي، وزراي کابينه و جريان زنجيره اي و ستادي آن تا لحظه آخر تبليغات انتخاباتي دنبال شد. 

    در حالي که ترديدي نيست، ترساندن مردم از سايه جنگ فريبي آشکار همچون ديگر فريبکاري ها نظير ديوار کشيدن است و دليل اين گونه ايجاد هراس از آينده چيزي جز خالي بودن دستان روحاني و حاميانش از عملکرد اقتصادي قابل دفاع نمي تواند باشد، اگر اين جريان مي توانست کارنامه اقتصادي چهار سال گذشته خود را به صورت واقعي و نه با تکيه بر آمار خلاف واقع به مردم ارائه کند و اين کارنامه در سفره هاي مردم نمود عيني داشت وي هرگز دست به دامن روش هايي چون ايجاد وحشت از گذشته و احتمال تکرار آن در آينده نمي زد. 

        
آشتي حامي فتنه با صندوق راي!
    روزنامه زنجيره اي شرق در شماره روز پنجشنبه خود در يادداشتي به قلم يکي از حاميان فتنه آمريکايي- انگليسي 88 از مردم خواست در انتخابات شرکت کنند، اين فرد در يادداشت خود آورده است: بهترين پاسخ به آنها، حضور همه ايرانيان پاي صندوق راي است. مردم مي دانند که جريان خطرناکي مي خواهد کشور را به سمت وسويي ببرد که سرنوشت ما و فرزندانمان را شبيه برخي کشورهاي همسايه کند؛ بهترين فرصت، روز جمعه پاي صندوق راي است تا نشان دهيم براي ما کارآمدي، توسعه و اصلاحات بسيار مهم تر از ماجراجويي و درشت زباني است.

    فارغ از اينکه نويسنده با تلاش براي ايجاد هراس از رقيب به دنبال جذب راي براي نامزد مطلوب خود است بايد گفت مدعيان اصلاحات در سال 88 نتيجه برآمده از صندوق هاي راي را نپذيرفته و دست به يک فتنه عظيم از پيش طراحي شده زدند که نزديک هشت ماه کشور را با مشکلات بزرگي روبرو کرد.

        
مانعي براي رانت خواران شبکه بانکي 
    روزنامه اعتماد در ستوني در صفحه اقتصادي خود به اظهارات يحيي آل اسحاق عضو هيئت نمايندگان اتاق بازرگاني تهران پرداخته است.

    اين روزنامه از قول آل اسحاق نوشته است: «ذينفعان نظام بانكي اجازه اصلاح قوانين و مقررات را نمي دهند. نامناسب بودن فضاي كسب و كار كشور در رتبه بندي اقتصادي بين المللي ما را در جايگاه نامناسبي قرار داده است. بنابراين نامناسب بودن فضاي كسب و كار براي ما به ضد مزيت تبديل شده است

    هفته گذشته کشف کالاي قاچاق در خانه وزير دولت خبر ساز شده بود. در اين حال اعتماد از قول آل اسحاق نوشته است: «او با اشاره به واردات قاچاق و رنجي كه اقتصاد از آن مي برد، تصريح كرد: با وجود تاكيدات فراوان مبني بر مضرات قاچاق در اقتصاد، بر اساس آخرين آمار تقريبا سالانه ١٥ ميليارد دلار كالاي قاچاق به كشور وارد مي شود. از آنجا كه قيمت كالاهاي وارداتي نسبت به توليدات داخلي پايين تر بوده است، در طول سال هاي گذشته با وجود امنيت نظامي كشور، واردات قاچاق ادامه داشته است. با وجود تمام تاكيداتي كه براي حفظ قدرت رقابت بر قيمت تمام شده كالا مي شود، اما كالاهاي توليدي ما نسبت به رقبا ٤ تا ١٠ درصد گران تر توليد و عرضه مي شود

        
تاثيرگذار هست يا نيست؟!
    در صفحه نخست روزنامه مردم سالاري در روز پنج شنبه يادداشتي به قلم علي ربيعي منتشر شده است. در اين يادداشت که با عنوان «کار انتخابات تمام است فکر فرداي انتخابات باشيم» منتشر شده نگارنده به رسانه ملي هم گريزي زده و نوشته است: «بايد اين نکته را نيز متذکر شد که در همه اين سال ها مطالعات من نشان مي دهد که رسانه هايي از قبيل صداوسيما و برخي رسانه هاي نهادي ديگر فقط در تهييج مردم براي شرکت در انتخابات مي توانند موفق عمل نمايند و در نوع و کيفيت انتخاب مردم علي رغم تلاش شان دستاوردي نداشته اند. برخي يافته هاي پژوهش هاي من حکايت از آن دارد که برخي رفتارهاي غيرحرفه اي و جانبدارانه در رسانه هاي بزرگ ملي حتي منجر به بروز پديده «لج ملي» در ميان راي دهندگان شده است

    اين در حالي است که پيش از اين بارها رسانه ملي به خاطر انعکاس مشکلات مردم مورد هجوم رسانه هاي زنجيره اي قرار گرفته است و با بهانه تاثيرگذاري گسترده آن تخريب اين سازمان را پيش گرفتند. حال علي ربيعي مي گويد اين سازمان نه تنها تاثيرگذار نيست بلکه تاثير منفي مي گذارد. پس با اين ادعا آن همه داد و فرياد و جنجال براي چه بوده است؟

        
دو قطبي سازي آينده و گذشته!
    نويسنده سرمقاله روزنامه وقايع اتفاقيه خود با عنوان «آينده نبايد تاوان گذشته را بدهد » که ظاهرا تمام ذوق و قريحه اي خود و اطرافيان در ادبيات را به کار گرفته تا باصطلاح تحريمي ها را با صندوق راي آشتي دهد. اين روزنامه نوشت: «زمانه، زمانه حضور است، منتهي حضوري توام با متانت. مدنيت، راه عبور از همه بن بست ها را نشان داده است. ابزار سخن در روزگارِ اين روزهاي ما، صندوق راي است... کسي که امروز گمان مي برد علامه دهر و پر از جواب است و صندوق راي را آلوده به توهمات ذهني خود مي کند، حتما فردا نيز سهمي از اين پرسشگري يا ندارد يا نمي خواهد. »

    اينکه روزنامه هاي زنجيره اي به نوعي در تلاشند کساني را که باصطلاح با انتخابات قهر کرده اند را به صحنه دعوت کنند، اقدامي شايسته و درخور تقديري است. اما مسئله اينجاست همين رسانه ها ي زنجيره اي با عقبه سياسي خود بودند که با تهمت دروغ تقلب به نظام اسلامي و دميدن در آتش فتنه 8 ماه آشوب و تنش و درگيري با ميلياردها خسارت اقتصادي و حيثيتي به کشور موجب سلب اعتماد مردم از صندوق هاي راي شده اند و ظاهرا امروز که بر اساس برآوردها و نظرسنجي ها وضعيت نامزد مطلوب خود (رئيس جمهورمستقر) را چندان مناسب نديده اند صندوق راي را ابزار سخن مي دانند. هرچند اميدواريم که اين رفتار دوگانه و متناقض گونه پايان يابد.

    اين روزنامه همچنين عکس يک خود را نيز به گفت و گوي اختصاصي با محمدجواد ظريف اختصاص داده که وي رسما در قامت يک تبليغاتچي براي روحاني به عنوان يکي از کانديداي رياست جمهوري گفته است: « زماني که آقاي روحاني مسئوليت دولت را به عهده گرفتند و مسئوليت وزارت امورخارجه را بنده به عهده گرفتم، در سطح بين المللي، ايران به عنوان کشوري مطرح بود که مي گفتند تعامل با آن هزينه حيثيتي دارد. قطعنامه هاي متعدد شوراي امنيت، ايران را به عنوان تهديد صلح و امنيت بين المللي مطرح کرده بود. هيچ کس به ايران سفر نمي کرد. تقريبا همه کشورها به اتباع خود توصيه کرده بودند که نبايد به ايران سفر کنند. تصوير بسيار نامناسبي از ايران ارائه داده شده بود و ما به هيچ وجه روابط متعادلي با دنيا نداشتيم. ما وقتي که مسئوليت را قبول کرديم، در برنامه هاي آقاي دکتر روحاني بود و من در مجلس هم عرض کردم که ما بايد تصوير امنيتي که از ايران ساخته شده است را از بين ببريم؛ يعني امنيتي سازي ايران را خنثي کنيم. من فکر مي کنم اين مهم ترين دست آورد ما بوده است.» اينکه وزير امور خارجه براي حمايت و طرفداري از يک کانديدا که از قضا رئيس جمهور مستقر نيز مي باشد، با عباراتي غلو آميز چنين تصوير سياهي از کشور ارائه مي کند محل بحث نيست، مسئله آنجاست که چرا وزير امورخارجه اساس نامه اين وزارتخانه که دخالت در امور سياسي داخلي را ممنوع کرده را زير پا گذاشته و در هيبت يک تبليغاتچي براي يک نامزد انتخابات رياست جمهوري به ميدان آمده است ؟