گزیده ها قسنت دوم


گزیده ها  قسنت دوم 27 تیر - 97
قطعي برق تا 2 ماه ديگر ادامه دارد
قطعي مکرر برق طي روزهاي گذشته در بناب نارضايتي شهروندان را به دنبال داشته است.
    
    
بناب- خبرنگار کيهان: بر اساس اين گزارش، طي روزهاي اخير در پي افزايش مصرف برق و گرماي کم سابقه در شهرستان بناب نقاط مختلف اين شهر بر اساس نوبت بندي با قطعي برق همراه بود و اين قطعي برق نارضايتي شهروندان بنابي را در پي داشته است.
    مردم شهرستان بناب با گلايه از قطعي هاي مکرر برق در ساعات اوج گرما از عدم اطلاع رساني مسئولان امر در خصوص زمان بندي قطعي ها و مدت آنها انتقاد و بيان کردند که قطعي پياپي برق آنها را غافلگير کرده است!

    برخي ديگر از شهروندان نيز معتقدند «شهرستاني که داراي نيروگاه برق حرارتي بوده و در طول ايام سال صدمات و آسيب هاي ناشي از آلايندگي نيروگاه را تحمل مي کنند، نبايستي برق اين شهرستان قطع شود

    اين گروه همچنين معتقدند که اين ميزان قطعي برق طي سال هاي اخير کاملا بي سابقه بوده است و انتظار دارند قطعي برق با اعلام قبلي و بر اساس زمان بندي اعلام شده صورت گيرد تا مردم بتوانند از آسيب هاي احتمالي وارده به وسايل برقي خود جلوگيري کنند.

    مجرد رئيس امور برق بناب در اين رابطه اظهار کرد: بحث قطعي برق مدتي است از طريق رسانه ملي اطلاع رساني مي شود و اين قطعي ها به جهت کمبود برق و افزايش ميزان مصرف آن صورت مي گيرد.

    وي افزود: صرفه جويي در مصرف برق علاوه بر مردم به تمام ادارات نيز بخشنامه شده که تا حد توان در صرفه جويي مصرف برق تلاش کنند.

    مدير امور برق بناب در عين حال تصريح کرد: پيش بيني مي شود قطعي نوبتي برق تا دو ماه ديگر در شهرستان ادامه داشته باشد.
تعطيلي قريب الوقوع ۵۰ موسسه آموزش عالي
چندي پيش خبري از سوي مديرکل شوراي گسترش آموزش عالي وزارت علوم مطرح شد مبني براينکه بيش از ۵۰ موسسه آموزش عالي درخواست تعطيلي خود را به اين وزارتخانه ابلاغ کرده اند؛ درخواستي که صرف نظر از چرايي گوياي مشکلات زيرساختي فراوان در نظام آموزش عالي کشور است.
    ارائه اين درخواست در حالي است که به گفته همين مقام مسئول، همچنان درخواست هايي با محور راه اندازي مراکز جديد آموزشي به وزارت علوم ارسال مي شود، اما با پاسخ منفي اين وزارتخانه از دستورکار خارج مي شود.

    دراين شرايط و با انتشار خبر درخواست تعطيلي تعداد زيادي از مراکز آموزش عالي، اما و اگر هايي درباره وضعيت آتي دانشجويان اين دانشگاه ها، چرايي صدور مجوز به اين مراکز آموزشي، سرنوشت مراکز آموزشي کم متقاضي و... مطرح شد، اما و اگر هايي که انتقادات بسياري را به مسئولان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري وارد کرد.

    البته ناگفته نماند که مسئولان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري چند ماه است که برنامه هاي خود را در راستاي سياست کيفيت، مهارت افزايي و آمايش آموزش عالي مطرح کرده اند و براساس اين برنامه ها قرار است که در تمامي زير گروه هاي آموزش عالي اعم از دانشگاه هاي علمي کاربردي، فني و حرفه اي، پيام نور و موسسات غيرانتفاعي، واحدها و رشته هايي که متقاضي نداشته باشند و يا اينکه ثابت شود طي چند سال نتوانسته اند در حد کفايت دانشجو جذب کنند، تعطيل شوند.

    همچنين ابوالقاسم دولتي؛ مديرکل شوراي گسترش آموزش عالي وزارت علوم هم چندي پيش به برنامه هاي وزارت علوم براي تجميع واحدهاي دانشگاهي غيرکاربردي اشاره کرده و گفته بود که شوراي گسترش واحدهاي علمي کاربردي تصميماتي در خصوص ساماندهي مراکز و واحدهاي اين دانشگاه انجام مي دهد و درهمين راستا، حداقل بيش از ۳۰۰ واحد علمي کاربردي مربوط به دستگاه هاي اجرايي در حال تعطيل شدن هستند.

    به گفته او، پذيرش دانشجو در بيش از ۶۰۰ واحد هم بر اساس درخواست و نياز بازار صورت مي گيرد و واحدهايي هم که متقاضي نداشته باشند، جمع آوري مي شوند.

    نگاهي به عملکرد وزارت علوم هم نشان مي دهد که از بهمن ماه سال گذشته اقدامات خوبي براي تجميع و ساماندهي مراکز آموزشي کم متقاضي و بي کيفيت برداشته شده است، اما اين تلاش ها اگرچه در راستاي دستيابي به اهداف مورد نظر بوده، اما همراه با سردرگمي و سرگرداني هزاران دانشجو بوده است.

    در واقع کيفي سازي دانشگاه ها و ساماندهي مراکز آموزشي کم متقاضي اقدام مثبتي است، اما دراين راستا دانشجويان اين دانشگاه ها بايد کمترين ميزان از نابساماني و سرگرداني را تجربه کنند که متاسفانه اين گونه نبوده است.

    در همين زمينه دانشجويان اين مراکز با مشکلات عديده اي ازجمله نبود گرايش تحصيلي در دانشگاه جديد معرفي شده، عدم تشکيل کلاس ها با گذشت ۲ ماه از ترم تحصيلي و ... روبه رو هستند؛ بنابراين سياست کوچک سازي مراکز آموزشي دولتي با هدف کيفي سازي اقدام مثبتي است، اما وضعيت دانشجويان اين دانشگاه ها بايد در اولويت تصميم گيري ها قرار گيرد.

    اما جدا از مثبت بودن تصميم جديد وزارت راه و شهرسازي براي تجميع مراکز آموزشي و حذف مراکز آموزشي بي کيفيت مسئولان وزارت علوم بايد به اين سوال پاسخ دهند که چرا ضوابط سختگيرانه اي براي تاسيس مراکز آموزش عالي درنظر گرفته نشده است و کار به جايي رسيده که دانشگاه ها خود خواستار تعطيلي مي شوند؟

    براساس اظهارات مسئولان عالي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در ۴ الي ۵ سال گذشته، حجم گسترده مراکز آموزش عالي نتيجه مقابله دولت نهم و دهم با دانشگاه آزاد است و رشد عجيب دانشگاه هاي غيردولتي، پيام نور و علمي کاربردي، سياست غلط دولت گذشته در راستاي ضعيف شدن دانشگاه آزاد بوده و اين حجم از مراکز آموزشي، ارثيه دولت هاي يازدهم و دوازدهم است.

    به نقل از تابناک؛ به ادعاي مسئولان وزارت علوم، طي هشت سال (۸۴-۹۲) حدود ۳۰۰ موسسه آموزش عالي تاسيس شد و با افزايش مراکز آموزشي کيفيت کاهش يافت.

    در حال حاضر حدود ۲۰۳۹ مرکز آموزشي دولتي در کشور وجود دارد که کارشناسان آموزش معتقدند که اگر اين رقم به کمتر از ۱۵۰۰ مرکز آموزشي برسد شاهد بهبود کيفيت آموزش خواهيم بود اگرچه دستيابي به اين هدف نيازمند سپري شدن زماني طولاني و عزم جزم مسئولان وزارت علوم است.

    البته نگاهي به برنامه ششم توسعه نشان مي دهد که قرار است کاهش مراکز آموزشي دولتي به تعداد دانشجويان جذب شده اين مراکز هم تسري يابد و براساس مفاد برنامه ششم توسعه تعداد دانشجويان بخش دولتي که هم اکنون ۲ ميليون و ۷۰۰ هزار نفر است در سال ۱۳۹۹ به ۲ ميليون و ۳۰۰ هزارنفر کاهش يابد، درواقع اجراي اين دوهدف يعني کاهش تعداد دانشجويان و همچنين کاهش تعداد مراکز آموزشي به يک نتيجه يعني افزايش کيفيت آموزش ختم مي شوند
 
خبر ويژه 
وعده مي دهند، تبليغات مي كنند تشكر از خود... و تمام!
مشاور و سازنده فيلم تبليغاتي روحاني در انتخابات سال 92 مي گويد: دولتمردان در کنار تبليغات و عمليات رواني و تشکر از يکديگر، در عمل هم کاري بکنند که واقعا جاي تشکر داشته باشد.
    
حسين دهباشي در گفت وگو با «فردا» و درباره دستورهاي رئيس جمهور درباره حقوق هاي نجومي و واردات غيرقانوني خودرو گفت: تا حالا آن چيزي که از وعده هايي از اين دست ديديم بيشتر جنگ رواني بوده است يا اين شبهه به آنها وارد بوده است که جنگ رواني هستند. هر بار هم با سر و صداي بسيار و تيتر هاي درشت روزنامه هاي اصلاح طلب و فعالان رسانه اي حاميان اصلاح طلب و دولت در فضاي مجازي مواجه شده است و خوب کاري هم کردند که اين کار را کردند يعني تيتر درشت زدند. اما آن سوالي که مي ماند اين است که شما که استقبال مي کنيد و خوب کاري هم مي کنيد که استقبال مي کنيد، در فضاي مجازي مطالبي را مي نويسيد که بار ها و بار ها به اشتراک گذاشته مي شود، بابت اين وعده ها پيشاپيش تشکر مي کنيد، چرا هيچ وقت پيگير عملي شدن اين وعده ها نمي شويد؟ يعني براي من سوال است که چرا همان روزنامه هايي که با تيتر هاي درشت همين اخيراً هم به استقبال سخنان روحاني رفتند و آن دفعات قبلي هم هربار صحبتش شد به استقبالش رفتند و خوب کاري هم کردند چرا وقتي که عملي نمي شود پيگيري نمي کنند و آيا اين نوبت هم همان سرنوشت را خواهد داشت يا اينگونه هست که دولت يعني در واقع تيم عمليات رواني دولت دريک هوشمندي و زرنگي در مطبوعات مي آيند خودشان دست پيش مي گيرند و مي گويند ما خودمان برخورد مي کنيم بعد که آب از آسياب افتاد دوباره يک بحث جديد مطرح خواهد شد؟
    
وي مي افزايد: سوال مکمل بحث، اين است که امروز که باز دوباره در فضاي مجازي و اين طرف و آن طرف آقايان و خانم هاي فعال رسانه اي مي گويند که رئيس جمهور مي خواهد شفاف سازي بکند. همين ديروز وزير صنايع خودشان از رئيس جمهور بابت کار انجام نشده تشکر کرده اند.. عجيب مي دانم. در هيچ جاي دنيا آگهي کار انجام نشده نمي گذارند و تشکر نمي کنند. آقاي وزير صنايع آقاي شريعتمداري پيشاپيش در مورد گزارش منتشر نشده از رئيس جمهور تشکر کرده است. حالا سوال اين است اگر اين گزارش يک عمليات رواني بود و فقط براي گذشتن از اين بحران بود، و ما سه ماه بعد ديديم که دوباره اتفاقي نيافتاد،تکليف اين تشکر ها چه مي شود؟ تشکر هاي پيشاپيش اين آگهي هاي پيشاپيش؛ و اين رويه بدي است کلا در کشور ما که آقايان بابت کار نکرده مي گويند مي شود. يکبار بيايند و بگويند شد.
    
دهباشي همچنين گفت: عمليات رواني، مثل هر عمليات ديگر از آن انتظار مي رود ريشه در واقعيت ها داشته باشد. نه اينکه فقط عمليات رواني کنند.
    
وي در پاسخ اين سوال که «آقاي آشنا به عنوان فعال ترين فرد دولت در فضاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي با کنايه حرف مي زنند و هيچ وقت شفاف بيان نمي کنند که موضع در قبال مسئله اي چيست. اين هم جز اصول عمليات رواني است؟» وي مي گويد: بله. اين از مصاديق بارز عمليات رواني است؛ اينکه شما التهاب و موج را ايجاد کنيد، اما به نحوي که مسئوليت مشخص برايتان نياورده باشد. در واقع شما موج را ايجاد کنيد و بعد هر موقع مدعي شدند که شما چرا اين حرف را زديد؟ بگوييد من که منظورم اين نبود. يعني شفاف حرف نزدن يکي از قواعد عمليات رواني است. اگرچه وقتي که از يک حدي بيشتر شود به ضد خودش تبديل مي شود. مبتذل مي شود. يعني الان آن چيزي که در مورد آقاي آشنا اتفاق افتاده،اين است که شفاف حرف نزدن او تبديل به لطيفه شده است. يک بار، دو بار و سه بارش جالب است، از حد که بگذرد، مثل هر چيز ديگري که از حد بگذرد، مبتذل مي شود.