گزیده ها قسمت دوم 6 اسفند - 97
فايننشال: در جنگ 40 ساله ايران بر آمريكا پيروز شده است
يك روزنامه انگليسي تصريح كرد چهل سال فشار و دشمني آمريكا عليه ايران، بر عكس نقشه هاي آمريكا عمل كرده و موجب شده تا ايران به قدرت پيروز منطقه اي تبديل شود.
فايننشال تايمز نوشت: انقلاب اسلامي ايران اخيرا 40 سالگي خود را با برگزاري مراسم راهپيمايي جشن گرفت. اين مراسم، ويتريني از جوشش احساس شور و شعف از عمق وجود ايراني ها در كنار احساس مظلوميت بود. حتي «حسن روحاني» رئيس جمهور نسبتا واقع بين هم اكنون در شرايط پيش آمده و خروج «دونالد ترامپ» از توافق هسته اي، رويكرد سياسي خود را رو به جانب تندروها چرخانده و همصدا با همه تندروهاي حاكم؛ از عمق وجود، فريادهاي ضدآمريكايي سر مي دهد.
او در سخناني در «ميدان آزادي» تهران به مناسبت مراسم سالگرد پيروزي انقلاب؛ گفت: «قدرت نظامي ايران در طول 40 سال گذشته به خصوص در عرض 5 سال گذشته باعث حيرت كل جهان شده است.»
روحاني در همين سخنراني سوگند ياد كرد قدرت دفاعي كشور را ارتقاء مي دهد و گفت؛ «وقتي ايران عزم خود را جزم كرد به مردم عراق، سوريه، لبنان، فلسطين يمن كمك كند، دنيا ديد كه دشمنان نتوانستند مقابل قدرت ملت ايران و حمايت هاي ايران پيروز بشوند.»
اين صحبت ها؛ ابدا يك لاف زني نيست. جمهوري اسلامي هميشه در قبال دشمنانش خوش شانس بوده است. دشمنان جمهوري اسلامي هميشه در مقابل او به بيراهه رفته اند. تهران هميشه از اين اشتباهات دشمن كمال بهره را برده و راهش را به سمت قدرت منطقه اي شدن با عزمي جزم تر دنبال كرده است. در هميشه تاريخ؛ «پارس» نسبت به بيگانگان ظنين بوده و حسي ناسيوناليستي دانسته است.
پس از پيروزي انقلاب، صدام به ايران حمله كرد اما ايران باقي ماند. بعد از جنگ بود كه ايران به فكر افتاد براي دفاع از خود و هرچه محكم تر كردن ظرفيت دفاعي، صاحب نفوذ منطقه اي و دفاع از اين طريق شود.
تهران آنقدر اين خطوط دفاعي اش را محكم كرده بود كه حتي تحت محاصره منطقه اي و بين المللي هم؛ مقابل همه دشمنانش ايستادگي كرد. در سال 1982، اسرائيل با چراغ سبز واشنگتن به لبنان حمله كرد.
با حمله اسرائيل به لبنان، شرايط از همه نظر مهيا شد تا رژيم ايران بيايد و درون خاك لبنان يك نيروي پيشقراول در منطقه «شامات» براي خودش خلق كند. اين نيرو «حزب الله» نام دارد.
در سال 2003 هم آمريكا به عراق حمله كرد. اين تجاوز نظامي يك سنگر و يك خاكريز محكم در برابر رژيم نوپاي ايران را هم از ميان برداشت.
اينجا هم جمهوري اسلامي، بختي كه به او روي كرده بود را هدر نداد و فورا دست به كار شد. در وانفساي غوغا و خونريزي ايجاد شده در عراق؛ يك حكومت شيعه همسو با او سر كار آمد. اين حكومت؛ اولين حاكميت شيعيان طي قرون متمادي در قلب جهان عرب بود.
سوريه، آوردگاه بعدي قدرت نمايي ايران بود. با ظهور داعش، ايران به همراه متحدانش به جنگ داعش رفت. در همين حال آمريكا براي حل و فصل مناقشه اسرائيل- فلسطينيان؛ بر آن شد تا يك بلوك عرب به رهبري عربستان تشكيل بدهد. اما همين تلاش ناموفق واشنگتن؛ يك فرصت طلايي بدستان تهران بود تا در كسوت «تنها قدرت» مدافع آرمان فلسطينيان؛ اعلام موضع كند. اين هم يكي ديگر از ناكامي هاي حماسي غرب بود.
در لبنان؛ حزب الله و در عراق هم شبه نظاميان شيعه مذهب، سال گذشته به پيروزي هاي بي سابقه انتخاباتي نائل آمدند.
جمهوري اسلامي از بدو پيدايش، در راه جامه عمل پوشاندن به آرمانهايش و گسترش آن لحظه اي از پاي ننشسته است. اكنون محوري قدرتمند تشكيل شده كه از «درياي خزر» آغاز مي شود و تا سواحل «مديترانه» امتداد دارد و مجراي انتقال آن نيز از بغداد و دمشق و بيروت مي گذرد. تهران در اين كارزار؛ موفق بوده است. از اين چشم انداز، ايران توانسته موازنه قدرت را در منطقه برهم بزند.
غرب در ويترين سياست خارجي جمهوري اسلامي؛ هميشه دو وجه از ايران را مشاهده كرده: يكي «قاسم سليماني» فرمانده كاركشته قشون كشي هاي «سپاه پاسداران»، و ديگري «محمد جواد ظريف» وزير خارجه ابريشم گونه او كه امضا كننده توافق هسته اي بود.
اما تهران؛ اين تقسيم بندي را قبول ندارد و همواره سعي كرده است وانمود كند اين دو روي سكه ايران نيست؛ بلكه هر دو تصوير در حقيقت، يك روي سكه جمهوري اسلامي است. ظريف خودش پيشتر اشاره كرده كه «ما همه در يك كشتي هستيم.»
اما متاسفانه در سياست غرب در قبال ايران، متاع قابل بحثي وجود ندارد كه بتواند جمهوري اسلامي را تشويق كند از اين دو وجهي عمل كردن؛ روي برگرداند.
آينه عبرت را فاكتور مي كنيد آقاي صدر؟!
محمد صدر عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام مي گويد نپيوستن ايران به FATF، ترامپ را خوشحال مي كند.
وي به «جماران» گفت: در مجموع پيوستن كشور به FATF بيشتر به نفع جمهوري اسلامي است. زيرا اگر ما نپيونديم، ترامپ را خوشحال كرده و كمك مي كنيم تا تحريم هايي كه عليه ايران وضع كرده، گسترده تر شود.
وي در واكنش به اين حرف مخالفين FATF كه تصويب آن را مصادف با خود تحريمي مي دانند، گفت: اتفاقا درست عكس اين مطلب صادق است. من نمي دانم چرا برخي افراد متوجه نيستند، خودتحريمي زماني به وجود مي آيد كه ما اين لوايح را تصويب نكنيم. وقتي تصويب نكنيم همان دولت ها و شركت هايي كه با ما روابط تجاري دارند نيز در معاملات و روابط با ايران دچار مشكل خواهند شد.
صدر همچنين در واكنش به اين دليل مخالفين كه مي گويند«خود رئيس FATF در وزارت خزانه داري آمريكا حضور دارد و مسئول ميز تحريم ايران بوده است» نيز گفت: اين مسئله اهميت چنداني ندارد و رياست اين نهاد دوره اي است و همين كه 4 ماه ديگر مهلت ايران را تمديد كردند نشان مي دهد كه اين دليل براي مخالفت، نمي تواند اهميت داشته باشد.
وي با اشاره به دليل ديگر مخالفين مبني بر بدعهدي اروپايي ها در قرارداد برجام گفت: بحث برجام كه اروپا عليرغم خروج آمريكا، پايبندي خود را به آن نشان داده، در واقع اقدامي سياسي است كه در برابر ترامپ و آمريكا انجام داده و در سابقه اروپا چنين چيزي وجود نداشته كه موضعي عليه آمريكا بگيرد. همين كه اروپا چنين موضعي مي گيرد و از برجام خارج نمي شود، به منزله اتخاذ موضعي قوي در برابر آمريكاست.
وي افزود: منتها اروپا نشان داده كه توان اقتصادي لازم براي ايستادن در برابر آمريكا ندارد و بايد توجه كرد كه تا همين مقدار مقاومت نيز بسيار خوب بوده است. البته من نيز معتقدم اروپايي ها در دادن بيانيه و تاكيد بر تصويب FATF از سوي ايران در ازاي داشتن روابط با آنها اندكي بدسليقگي كردند كه نشان دهنده ضعف آنها در برابر آمريكا بود، براي آنكه بگويند ما اقداماتي را در جهت برآورده شدن خواست شما انجام داديم.
اظهارات آقاي صدر در حالي است كه مقامات ارشد خزانه داري و وزارت خارجه آمريكا بارها ابراز اميدواري كرده اند به واسطه تبعيت ايران از FATF بتوانند دسترسي بهتري به مجاري دور زدن تحريم ها توسط ايران (براي انسداد آنها) داشته باشند و ضمنا بتوانند تحريم را به داخل مرزهاي ايران (همان خودتحريمي) گسترش دهند. بنابراين خوشحال كردن ترامپ، به واسطه ورود در محدوديت ها و حصارهاي تنگ FATF حاصل مي شود.
ثانيا شبيه اين اظهارات كه «اگر همكاري نكنيم و به توافق نرسيم امكان معاملات محدود مي شود»، در توجيه ضرورت توافق برجام هم گفته مي شد اما حالا كه اروپا و آمريكا امتيازات نقد و غيرقابل بازگشت را از ما گرفته اند، به سادگي زير تعهدات خود زده اند به نحوي كه همين حالا اروپايي ها از ما نفت نمي خرند و همكاري مالي و بانكي نمي كنند.
ثالثا تمديد مهلت 4 ماهه از سوي FATF، به خاطر دست نگاه داشتن مجمع در تصويب دو لايحه مدنظر FATF است و اگر خر آنها از پل گذشته بود، همانند ماجراي برجام، عملا وزارت خارجه ما را دست مي انداختند.
رابعا اروپايي كه 9 ماه است سر مي دواند و به حداقل تعهدات ضدتحريمي خود عمل نمي كند، ماندنش در برجام چه ارزشي جز فريب طرف مذاكره ايراني براي ادامه تعهدات و محروميت ها و محدوديت هاي برجامي (هسته اي) دارد؟! آيا اين هم فاكتور كردني است آقاي صدر يا مايه عبرت است؟!
راغفر: سوء مديريت دولت علت آشفتگي بازار و توزيع است
آنچه آقاي روحاني با افتخار، افزايش 300 درصد صادرات گفت، همين مايحتاج عمومي بود!
حسين راغفر كارشناس اقتصادي و عضو هيئت علمي دانشگاه الزهرا در مورد ريشه تحولات اخير در حوزه توزيع كالاهاي اساسي بويژه گوشت گفت: شرايط كنوني قطعا نتيجه سياست هاي دولت است و اين كمبودها نه به خاطر كمبود ارز بلكه به دليل سوءمديريت در فرآيند تخصيص ارز بوجود آمده است، متاسفانه ارز كشور به افرادي تخصيص يافته كه فاقد صلاحيت هستند از همين روي ارز تخصيصي در بيشتر اوقات تبديل به كالاهاي مورد نظر نشده است. همچنين از اوايل سال بار ها تذكر داديم كه كالاهايي كه با ارز ارزان وارد شده و به دليل كاهش قدرت خريد مردم در انبارها بودند با افزايش نرخ ارز به كشورهاي همسايه صادر شدند كه مافياي درون قدرت و بويژه برخي از اعضاي اتاق بازرگاني تهران بخش قابل توجهي از اين كالاها را به اسم صادرات به اين كشورها فروخته اند.
وي ادامه داد: حتي رئيس جمهور نيز در يك سخنراني با افتخار صحبت از افزايش 300 درصدي صادرات در يك ماه كردند كه همين مايحتاج عمومي مردم مانند گوشت و دام زنده بود كه صادر شد و البته اين روند ادامه هم دارد. متاسفانه حالا تصميم داريم همان كالاها را با ارز گران وارد كنيم و اين امتياز را به كساني بدهيم كه صلاحيت كافي براي واردات گوشت را ندارند و تنها از كارت بازرگاني خود استفاده مي كنند. حتي آقاي رئيس جمهور بخشنامه ناقصي را ابلاغ كردند مبني بر اينكه كساني كه كارت بازرگاني قديمي داشته باشند، مي توانند كالا و گوشت وارد كنند در حالي كه اين افراد همين كارت را در اختيار واسطه گران قرار داده اند. بنابراين اين فرآيند معيوب از نحوه تخصيص ارز به افراد شروع شده و تا واردات كالاهاي اساسي و گوشت ادامه مي يابد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به تاثير افزايش نرخ ارز در نابساماني هاي اخير گفت: ما از ابتداي سال مبالغ هنگفتي را براي واردات كالاهاي اساسي در نظر گرفتيم كه متاسفانه بيشتر آنها يا وارد نشدند اگر هم وارد شدند كالاهاي مورد نظر نبودند يا با قيمت بالا در اختيار مردم قرار گرفت.
راغفر ادامه داد: فرآيندهاي اداري مجوز براي واردات در وزارت جهادكشاورزي، وزارت صمت و بانك مركزي موجب پيچيده تر شدن روندها و مشكل كمبودها شده است.
اين كارشناس اقتصادي گفت: راهكارهاي اصلي بازگشت نرخ ارز به مبالغ پايين و تقويت پول ملي در كنار جلوگيري از واردات كالاهاي غيراساسي و سهميه بندي است، منتها هيچ يك از اين راهكارها با منافع تصميم گيران و نورچشمي ها همسويي ندارد به همين دليل اقدامي هم صورت نمي گيرد. راغفر متذكر شد: بسياري از كالاهاي وارداتي قابل توليد در داخل است اما ناف مملكت را به منافع تجار بستند، در حاليكه اكثر اين افراد ارز حاصل از صادرات را به كشور بازنمي گردانند و اين عدم تعادل هاي عرضه و تقاضا را باعث مي شوند. البته بخش قابل توجهي از اين مشكلات سال ها پيش هم قابل پيش بيني و رصد كردن بود منتها سياست هاي نادرست توسط دولت و مجلس اتخاذ شد و امروزه مهر سران قوا را پاي آن دارد و به باور بنده تحريم ها پنج تا ده درصد در اين مشكلات تاثير دارند. استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا با بيان اينكه تعمدي در شكل گيري اين شرايط وجود دارد، گفت: بنده بار ها اعلام كرده ام كه اين برنامه ها براي بهم ريختن اوضاع كشور است و متاسفانه سياست هاي بخش عمومي نيز از طريق رشد نارضايتي ها همسو با اين اهداف است. بايد توجه داشت كه هدف اصلي از اين برنامه فرسايش اعتماد عمومي نسبت به حاكميت است.
دولت درباره FATF و بيانيه آن آدرس غلط مي دهد
آخرين بيانيه FATF در كشور از سوي برخي رسانه ها، اشتباه ترجمه شد.
روزنامه فرهيختگان در اين باره نوشت: بيانيه مي گويد: در صورتي كه ايران تا چهار ماه آينده اين هفت بند ذكرشده را اجرايي نكند، «نظارت هاي بيشتر» بر بانك هاي ايران و مخصوصا شعب خارجي آنها اعمال خواهد شد.
اين توضيح درخصوص متن بيانيه البته با اتكا به ترجمه واژه به واژه آن است؛ ترجمه اي كه متاسفانه در بسياري از رسانه هاي كشور مطلقا منتشر نشده و صرفا با اتكا به خبري كه برخي شبكه هاي خارجي مانند رويترز بيان كرده اند، تحليل هايي ارائه شده است.
قريب به اتفاق همين رسانه ها مدعي شدند كه اولا FATF گفته است ايران تنها چهار ماه ديگر فرصت دارد و در پايان اين مهلت اگر هفت بند يادشده را اجرايي نكند، به ليست سياه برگشته و در كنار كره شمالي قرار مي گيرد؛ ثانيا ذكر كرده اند مشكلات اقتصادي امروز كشور مانند مسئله كمبود گوشت قرمز و افزايش قيمت سرسام آور آن ناشي از محدوديت هايي است كه FATF براي ايران در نظر گرفته است. خوب يا بد، محرمانه يا غيرمحرمانه، ايران بيش از 50 درصد Action Plan را اجرا كرده كه از نظر FATF اقدامات قابل توجهي است. اين نكته در پاراگراف اول متن مربوط به ايران به دقت گفته شده و مراحل آن از سال 2016 تاكنون مرور شده است. براساس همين اقدامات هم مهلت چهار ماهه دوباره در نظر گرفته شد. بيانيه در مرحله بعد خواسته هاي خود را عنوان كرده و در نهايت ذكر كرده كه «اگر ايران تا ژوئن 2019 قوانين باقيمانده استانداردهاي FATF را تصويب نكند، FATF خواستار افزايش بازرسي هاي نظارتي از نهادهاي مالي مستقر در ايران و زيرشاخه هاي آنها خواهد شد.»
آنچنان كه مشخص است، افزايش نظارت تنها تهديد اين بيانيه است و هيچ كجا هم اين مطلب ذكر نشده كه افزايش نظارت به معناي بازگرداندن ايران به ليست سياه است. نهايتا اينكه ترجمه غلط يا تفسير به راي از اين عبارت تحت عنوان «تهديد بزرگ FATF » در برخي رسانه ها توصيف شده است كه اساسا پايه اي ندارد.
گفته اند كه عدم توانايي در تبادلات بانكي ناشي از فشارهاي FATF باعث محدوديت براي بازار شده و مشكلات پديدآمده براي بازار گوشت حاصل آن است. اولا از حدود دو سال گذشته تاكنون هيچ تفاوتي درخصوص جايگاه ايران در ليست هاي FATF ايجاد نشده، پس مشكلي را كه مربوط به دو يا سه ماه اخير است نمي توان به گردن FATF انداخت. ثانيا اينكه نه اعضاي دولت و ديپلمات هاي وزارت خارجه و نه مدافعان رسانه اي يا حقوقي دولت و نه حتي طرف هاي خارجي هيچ گاه نگفته اند اگر ايران تمامي Action Plan را اجرا كند، مشكل بانكي نخواهد داشت و بالاتر اينكه هيچ كس حاضر نيست ادعا كند اگر FATF ايران را به كلي از ليست سياه و خاكستري و... خارج كرد و در ليست سفيد و همكار تمام عيار خود قرار داد، مشكلات بانكي ايران مرتفع خواهد شد. صريحا بايد گفت از هنرهاي دولت گره زدن افكار عمومي به تصميمات كشورهاي خارجي و نوع روابط ما با آنهاست و همچنان هم در اين مسير گام برمي دارد. در واقع دولت به جاي اينكه هر كاري را از مسير خود حل كند، براي پيشبرد مقاصدي كه استدلال كافي براي آنها ندارد، به فضاسازي متوسل شده و تلاش مي كند با تمركز بر افكار عمومي آنها را به حمايت از خود وادارد، آن هم در جايي كه مسائل حقوقي و بسيار تخصصي در جريان است.
همه كارشناسان به خوبي مي دانند كه تحريم ايالات متحده بسيار فراتر از نظارت، تهديد و حتي قرار دادن نام ايران در ليست سياه FATF است و مادامي كه اين تحريم ها برقرار باشد، نظر FATF بر روابط اقتصادي ايران فاقد كمترين حد از اثر است و لذا بايد به مبارزه با تحريم هاي آمريكا از مسيرهاي ديگري رفت.