یادی از بنان 9اسفند-98
غلامحسین بنان هشتم اسفند ۱۳۶۴ در تهران درگذشت. او هنگام مرگ ۷۴ سال داشت.
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت:
«غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست
آسمان موسیقی این سرزمین کهکشانی از هنرمندان را در خود جای داده است که هر یک دمی چند بر پهنه آن درخشیدند و چشم و چراغ مردم این دیار شدند و بر غنای فرهنگ و هنر این مرز و بوم افزودند.
یکی از چهرههایی که در تاریخ موسیقی ایران، جاودانگی را از آنِ خود کرده و بر بلندای یکی از پرشکوهترین قلههای آوازخوانی ایستاده، نغمهسرای آوازه ایران غلامحسین بنان است. خنیاگری که افسون صدایش بسیارانی را مسحور خود کرد و طنین آواز مخملین او پس از گذشت دههها هنوز گوش جان را مینوازد و مردم محنت نصیب را با شنیدن آن وقت خوش میشود.
نغمهسرایی که چون گلخروش جانش را فریاد میزد، به قول فریدون مشیری تو گویی جویباری از نغمه بر حریر میغلتد و از آبشار سخن گل میریزد.
آوازخوان مردمی که لطافت عاطفه ایشان در «الهه ناز» او دیده میشود و شکوه حماسه و میهنپرستیشان را میتوان در «ای ایران ای مرز پرگهر» به تماشا نشست.
غلامحسین بنان خواننده نامور معاصر فرزند کریمخان بنانالدوله بود که از طرف مادر به شاهزاده قاجار محمدتقی میرزا رکنالدوله اتصال داشت و از دودمان قاجار بود. محیط خانوادگی که غلامحسین را پرورش میداد از هر جهت مستعد پرورش ذوق و استعداد هنری او بود. پدرش بنانالدوله صدای خوشی داشت و آواز میخواند و مادرش پیانو میزد. خالهاش مینواخت و خواهرانش نزد نوازنده بزرگ تار «مرتضیخان نیداوود» تار مشق میکردند.
هفتهای یک شب دوستان بنانالدوله در خانه او جمع میشدند و مجلس انسی داشتند و در این محافل شخصیتهای هنری زمان مانند آقا حسینقلی، میرزا عبدالله، درویشخان، رضا قلیجان نوروزی، ضیاءالذاکرین، مرتضیخان نیداوود و دیگران شرکت میکردند و به هنرنمایی میپرداختند و در چنین محیطی بود که غلامحسین از همان کودکی با ساز و آواز موسیقیدانان تراز اول روزگار آشنا شد.
خواهرانش روزهایی که به کلاس درس استاد «نیداوود» میرفتند، او را هم به همراه خود میبردند. از آنجا که در آن زمان خط بینالمللی موسیقی (نت) رواج نداشت و استاد به همان شیوه قدما تدریس میکرد، شاگردان میبایست به مدد حافظه، گوشههای موسیقی را به خاطر بسپارند. خواهران بنان با همه تلاشی که برای به حافظه سپردن الحان و نغمات به کار میبستند اما بسا که نغمهها از خاطرشان میرفت. در این حال این غلامحسین بود که به یاری حافظه شگفت خود، درسهای استاد را به یادشان میآورد و گوشهها را با آواز میخواند و به مثابه دستگاه ضبط صوت به یاریشان میشتافت. همین امر موجب شد که مرتضی خان نیداوود به گوهر وجود او پی ببرد و استعداد او را کشف کند.
غلامحسین بنان ابتدا در محضر ضیاءالذاکرین، به فراگیری رموز آوازخوانی پرداخت و به خاطر بستر مناسب خانوادگی با نوازندگان و خوانندگان بزرگ عصر خود آشنا شد و از هنر هر یک بهرهها گرفت و به مدد پشتکار و تلاش و تمرینهای مستمر به یکی از بهترین خوانندگان روزگار خود تبدیل شد.
با تاسیس برنامههای گلها توسط «داوود پیرنیا» غلامحسین بنان که یکی از خوانندگان ثابت این برنامه و برنامههای دیگری چون «گلهای جاویدان»، «گلهای رنگارنگ»، «برگ سبز» و... بود، آثاری ارجمند از خود به یادگار گذاشت.
بنان در طول حیات هنری خود، آثار آهنگسازان بزرگی از جمله «علینقی وزیری»، «روحالله خالقی»، «ابوالحسن صبا»، «مرتضی محجوبی»، «موسی معروفی»، «حسین یاحقی»، «نصرالله زرینپنجه» و... را اجرا کرد و قطعههای درخشانی در موسیقی ایران بر جای گذاشت.
غلامحسین بنان از صدایی نرم و صاف و گرم و خوشطنین برخوردار بود. مانند دیگر خوانندگان عصر خود، در پی قدرتنمایی در آوازخوانی نبود بلکه تمام قدرت و دقت خود را در انتقال معنای شعر و ارائه ظرایف آوازی با لطیفترین شکل به کار میبست. تحریر اضافه و بیجا در کارهای او دیده نمیشود و آن چه هست خارج از متن آواز او نیست بلکه جزء بافت آواز به شمار میرود. به قول «احسان یارشاطر» تحریرهای بنان موجهای ریز حریری را که در معرض نسیم است به خار میآورد.
بنان شعر را روشن و بینقص ادا میکرد و آوازهای او از «جویدهخوانی» برکنار است.
او فراز و نشیب گونههای مختلف را با معانی اشعار به خوبی تلفیق میکرد و برخورداری از «دیکلماسیون» صحیح یکی از امتیازات اجراهای اوست. در کارهای او شعر و موسیقی دوشادوش هم حرکت میکنند و شعر در پیچ و خم فرمهای آوازی و تحریرها گم نمیشود. به قول «بیژن ترقی» بنان در رساندن معانی و مضامین شعر استاد بود و به نیروی قدرت اجرا و تحریرهای لطیف و زیر و بمهای متموج و پرترنم خود بر لطافت شعر میافزود و شنونده را بر شهبال صدای ملکوتی خود مینشاند و به پرواز در آسمانها میبرد.باری، صدای بنان در حافظه موسیقایی این سرزمین پیوسته طنینانداز است و یاد او تاریخ ایران را عطرآگین میکند.»