اوین نامه کیهان ۴ شنبه ۹ تیرماه سال ۱۴۰۰
یادداشت
روزاوین نامه کیهان "سرانجام برجام"
آخوندیونسی
وزیر اطلاعات دوران خاتمی تازگی افشاگری کرده و به مقامات رژیم ولایت فقیه هشدار داده است دست از موازی
کاری اطلاعاتی – امنیتی بردارید چون این اقدام تان موجب نفوذ موساد در ایران شده
است طوری که اخطارکرده جان تان درخطراست .از سوی دیگر اسراییل وآمریکا پیوسته تأکیدکرده اند هرگز اجازه نمی دهند
تارژیم ولایت فقیه دارای سلاح هسته ای شود . مشروط بر اینکه چین وروسیه هم همچون
اروپا وکشورهای منطقه هم خواهان دست یابی به سلاح هسته ای رژیم ولایت فقیه نمی
باشند . بنابراین دست یابی به سلاح هسته
ای برای بقا وباج گیری محال است . مهمتراینکه دژخیم منفور وبدنام رئیسی که رئیس
جمهور طرح مهندسی کودتای شوی خیمه شب بازی ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شده است برای تبلیغات انتخاباتی ضمن انتقادات شدید
اقتصادی به عملکرد دولت حسنک روحانی وعده های فراوان راه حل بحران اقتصادی داده
است که با لغو تحریم ها وفروش نفت امکان ندارد گشایش اقتصادی به وجودآید .اما
تحریم ها درشرایطی لغو یا کاهش می یابد که توافق برجام درنشست وین نتیجه بخش شود درحالی که یادداشت نویس اوین نامه
کیهان مدعی شده وقت آن رسیده است که باید اقدام به خروج ازبرجام شود.
روز یکشنبه 6 تیر 1400 آقای عراقچی مذاکرهکننده ارشد کشورمان در وین
درباره چشمانداز این مذاکرات برای احیای برجام گفت: «به اندازه کافی مذاکره انجام
شده است، زمان تصمیمگیری است.» این جمله معاون وزیر خارجه را شاید بتوان نوعی
اعلام «کفایت مذاکرات» دانست؛ اگرچه هنوز «ختم جلسه» اعلام نشده است. توافقی که از
همان آغازین روزهای شکلگیری بارها روحش آزرده شد؛ طبق تعبیر آقای عراقچی در 2 تیر
1397 به آی.سی.یو رفت و بنا بر ادعای وزیر خارجه کشورمان در 28 مرداد 1399جنازهاش
آمریکا را شکست داد، حالا به نظر میرسد در روند احیایش با مشکلاتی اساسی مواجه
شده است. برجام طی 6 سال تمامی کنشهای داخلی و خارجی دولت یازدهم و دوازدهم را
متأثر از خود کرد؛ در کارزار رقابتهای انتخاباتی جایگاه ویژهای به خود اختصاص
داد و پس از مشخص شدن پیروز انتخابات 1400 نیز به یکی از مهمترین سؤالات
خبرنگاران در نشست خبری رئیسجمهور منتخب تبدیل شد؛ اینکه دولت جدید در مواجهه با
برجام چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد؟ آیا رئیسجمهور منتخب بر اساس سخنانش در
مناظرات انتخاباتی سال 1396 قصد نقد کردن چک برجام را دارد؟ یا طبق اظهاراتش در مناظرات
1400 خواهان تشکیل دولتی مقتدر برای اجرای آن است؟ و یا آنطور که طی نشست خبریاش
در 31 خرداد 1400 اعلام کرد برجام را خاطرهای ناخوشایند برای ملت ایران میداند
که جایگاه چندانی در دولتش نداشته چرا که سیاست خارجی او نه با برجام شروع و نه به
آن محدود میشود؟ در مجموع شاید این روزها یک سؤال محور اکثر مباحث میان ناظران و
تحلیلگران سیاست خارجی ایران باشد: «سرانجام برجام چیست؟»
اما برای پاسخ به این سؤال احتیاجی نیست تا منتظر تشکیل دولت جدید به ریاست سید
ابراهیم رئیسی باشیم و یا پاسخ را از او جویا شویم. سرنوشت برجام پیش از آنکه رئیسجمهور
منتخب سکان اداره کشور را در دست گیرد مشخص شده؛ تنها کافی است نگاهی دقیق به
تحولات ماههای گذشته و اظهارات مقامات داخلی و خارجی بیندازیم. هنوز انتخابات
ریاستجمهوری آمریکا برگزار نشده بود که جو بایدن بهعنوان رقیب دونالد ترامپ در
رقابتهای انتخاباتی؛ رویکرد دولت آینده خود در مواجهه با برجام را اینطور اعلام
کرد: «آمریکا به توافق[برجام] بهعنوان نقطه شروعی برای دنبال کردن مذاکرات بعدی
بازخواهد گشت. ما با متحدانمان برای تقویت و گسترش مفاد توافق هستهای کار خواهیم
کرد و همزمان به دیگر نگرانیها نیز توجه خواهیم کرد... ما به تلاشها برای عقب
راندن ایران از فعالیتهای بیثباتکننده که دوستان و شرکای ما را در منطقه تهدید
میکند، ادامه خواهیم داد... ما همچنین به استفاده از تحریمهای هدفمند علیه نقض
حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک ادامه
خواهیم داد.» این اظهارات نشان میداد دولت جدید آمریکا به ریاست بایدن ارزیابی
تازهای از تحولات عرصه بینالمللی دارد و نه به دنبال برجام که خواهان توافقی قویتر
و گستردهتر است. چنین ارزیابیای در سخنان وندی شرمن یکی از اعضای تیم بایدن در
رقابتهای انتخاباتی 2020 آمریکا و پس از آن قائممقام وزارت خارجهاش کاملا مشهود
بود. شرمن اندکی پس از مشخص شدن پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا درباره
رویکرد دولت جدید این کشور در مواجهه با برجام به شبکه رادیویی «پابلیک رادیو
اینترنشنال» گفت: «ما اکنون در سال 2016 نیستیم، بلکه تقریباً وارد سال 2021 شدهایم،
اوضاع خیلی تغییر کرده است... باید اذعان کنیم که این توافق[برجام] تا حدی از هم
گسیخته شده است.» در واقع برای تیم سیاست خارجی بایدن تاریخ انقضای برجام فرا
رسیده بود. آنها برجام را توافقی تمام شده میدانستند و خواستار توافقی بزرگتر
بودند. در این چارچوب برجام برای آنها چیزی بیشتر از یک نقطه شروع نبود. در حالی
که دولتمردان ایران میخواستند با احیای برجام مذاکرات وین را به اتمام برسانند؛
طرف آمریکایی مذاکرات وین را از احیای برجام آغاز میکرد تا مسیر توافق بعدی را
هموار کند. آنچه آمریکاییها را در صحت این ارزیابی جدیدشان مطمئن میکرد و برای
دستیابی به توافقی بزرگتر به طمع میانداخت؛ اشتیاق زایدالوصف دولتمردان ایران
برای رفع تحریمها از رهگذر مذاکره بود. آنگونه که تحلیلگر نیویورکتایمز نوشت اشتیاق
ایرانیها، آمریکاییها را برای دستیابی به توافقی بزرگتر تشویق میکند و از قول
دولتمردان آمریکایی گفت: «[دولتمردان] آمریکایی بازگرداندن توافق قدیمی[برجام] را
اولین قدم برای دستیابی به چیزی بزرگتر میدانند... به قول یک مقام ارشد دولت:
وقت مذاکره برای توافقنامه بعدی رسیده.» با این حساب دولت آمریکا با عبور از برجام
مشغول چیدن میز مذاکرات بعدی بود. شاید بیتعارفترین جمله در این زمینه را جرالد
کوشنر در مقالهاش برای روزنامه والاستریتژورنال نوشت. او ضمن «هوشمندانه» توصیف
کردن دیپلماسی بایدن، گفت: «بایدن به اروپاییها نشان داد که برجام مرده است و
تنها یک چارچوب جدید میتواند ثبات را در آینده ایجاد کند.»
در ایران نیز متناسب با این رویکرد دولت آمریکا، تصمیمات تازهای
اتخاذ شد. پس از تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع
ملت ایران» در مجلس شورای اسلامی و ابلاغ آن در آذر 1399 که به خروج اثرگذار ایران
از تعهدات برجامیاش منجر شد، رهبر انقلاب در 19 دی 1399 موضع جمهوری اسلامی
ایران را با توجه به شرایط جدید اینگونه تبیین کردند: «ما هیچ اصراری نداریم، هیچ
عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئله ما این نیست که آمریکا
به برجام برگردد یا برنگردد.» ایشان یک ماه بعد نیز در 19 بهمن 1399 سیاست قطعی
نظام را بار دیگر به شکلی خلاصه بیان کردند: «ما حق داریم برای ادامه برجام شرط
بگذاریم و این شرط را هم گذاشتیم و گفتیم و هیچ کس هم از آن عدول نخواهد کرد؛ و
آن این است که اگر میخواهند ایران به تعهدات برجامی -که چند تعهد آن را لغو کرده-
برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که
بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم
و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهدات برجامی برمیگردیم؛
این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق مسئولان کشور هم هست و از این
سیاست بر نخواهیم گشت.» شرط «لغو کلیه تحریمها» و «راستیآزمایی عملی لغو آن»
مختصات توافقی قویتر را نشان میداد که دیگر شباهتی به برجام نداشت. این بار
ایران نیز با توجه به تغییر شرایط و مناسبات جهانی و متناسب با رویکرد زیادهخواهانه
آمریکا از توافق مطلوب خود رونمایی میکرد. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی آغاز سال
نو 1400 شمسی به همین تغییر شرایط جهان اشاره کرده و فرمودند: «بعضی از آمریکاییها
میگویند که امروز شرایط سال ۹۴
و ۹۵ که برجام امضا شد فرق کرده،
تغییر کرده، پس باید برجام هم تغییر پیدا کند؛ بنده قبول دارم، بله، امروز شرایط
نسبت به سال ۹۴ و ۹۵ تغییر کرده منتها به نفع آمریکا تغییر نکرده، به نفع ما کرده؛ شرایط
تغییر کرده به نفع ایران نه به نفع شما!... اگر چنانچه بنا است برجام تغییر پیدا
کند، باید به نفع ایران تغییر پیدا کند نه اینها.»
«برجام باید تغییر پیدا کند.» این شاید تنها گزارهای باشد که این روزها
درباره آن میان ایران و آمریکا اشتراک نظر وجود دارد. این تغییر هر چه باشد،
توافق جدید دیگر برجام نخواهد بود. بر این اساس «برنامه جامع اقدام مشترک»(برجام)
مدتهاست که به پایان رسیده است. در میان دولتمردان آمریکا میتوان افرادی را پیدا
کرد که انقضای این توافق را اعلام کردهاند با این حال دولت تدبیر و امید بنا بر
ملاحظات خودش سالهاست اعلام مرگ آن را به تأخیر انداخته اما آنچه واضح به نظر میرسد
این است که دولت جدید ایران چنین ملاحظاتی برای اعلام تاریخ انقضای برجام نخواهد
داشت.
سیدمحمد عماد اعرابی