این لاشه بو گرفته! (یادداشت روز)


فتنه پیچیده 1388، قرار بود ایران را فلج کند. آن گونه که بعدها صاحبنظران امنیتی در غرب فاش کردند لابراتوارهای جاسوسی نظیر سازمان سیا، ام آی سیکس و موساد 10 یا 20 سال برای تدارک فرمول جدید ضربه و حمله به جمهوری اسلامی وقت گذاشته بودند تا بتوانند از داخل به قلب حاکمیت بزنند و آن را فلج کند. درهم‌آمیزی منافقین قدیم و جدید از طیف‌های مختلف کار دامنه‌داری بود که قریب 20 سال- به تصریح مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا- زمان برد و حتی به برخی ارتباطات آمریکایی‌ها با دفتر نخست‌وزیری در اواسط دهه 60 برمی‌گشت. اینکه کشور به مدت 8 ماه در تب و التهاب فرو رفت، از یک سو به پیچیدگی و دوز بالای سم جدید بازمی‌گشت و از دیگر سو نشانه سلامت پیکره ملت ایران بود که در مصاف سخت با این تزریق، پادزهر آن را یافت. روز نهم دی- سه روز پس از ماجرای پرغصه عاشورای آن سال- معلوم شد ملت ایران عفونت را پس زده و به شکلی غیرمترقبه، به جای فلج شدن، واکسینه شده است. این چنین وقتی ملت ما سرزنده و با نشاط از متن آن کارزار سخت برخاست، لاجرم آنها که هنوز در جبهه مقابل ایستاده بودند، تداعی تعفن و عفونت کردند.
این فرمایش بلند از رسول اکرم(ص) است که فرمودند «خود را با توبه و استغفار معطر کنید، مبادا بوی بد گناهان شما را مفتضح و رسوا کند». برخی دلالان و طراحان فتنه آن قدر در جبران جرم‌های خود کوتاهی کردند که دوست و دشمن درباره آنها شهادت مرگ و دفن دادند. در طول این سال‌ها فراوان از فتنه‌گران بازداشتی- نظیر یاشار دارالشفایی- بودند که نوشتند و گفتند «اصلاح‌طلبان قبل از هر کار دیگری باید زحمت بکشند و اول لاشه بو گرفته مرحوم جنبش سبز را دفن کنند». 15 دی ماه 89 یک سال پس از افول فتنه، در حالی که خاتمی می‌خواست بی سر و صدا و بدون پس دادن حساب، خود را از جنبش سبز کنار بکشد، وبسایت جرس ارگان حلقه لندن (اتاق فکر جنبش سبز در خارج!) صراحتا نوشت «خاتمی سعی در باز کردن راه دیگری دارد که لاجرم پیش‌نیاز آن، خواندن نماز میت بر جسد جنبش سبز است». این قبیل تعابیر اما به شدت گمراه‌کننده است. گویا فتنه سبز یک چیز است و سران آن یک چیز دیگر، و آن که دچار عفونت و مرگ شده فتنه است. حقیقت آن است که عفونت پیش از آن که جنبش سبز را دربر گرفته باشد، عوامل آن را طی چند دهه اخیر آلوده کرده و طعمه نیمه جان قرار داده بود. به تعبیر شریف امیر مومنان(ع) «هرکس زشت شمردن و انکار منکر با قلب و دست و زبان را ترک کند، مرده‌ای بین زندگان است». نفاق جدیدی که ردای غلط‌انداز تجدیدنظرخواهی و اصلاح‌طلبی را بر تن کرد، نه تنها سودای ایستادن در مقابل منکرها را نداشت بلکه به تدریج پرچمدار و حاشیه امنیت‌ساز جریان حمله به معروف‌های انقلاب و اسلام شد.
19 اسفند ماه سال گذشته احمد پورنجاتی از اعضای فراکسیون مشارکت در مجلس ششم ضمن مصاحبه با روزنامه بهار در عباراتی قابل تامل گفت «آقای عبدالله نوری زمانی که دفاعیاتش را برای روزنامه خرداد می‌نوشت به من گفت این دفاعیات را بخوان. به آقای نوری گفتم شما باید الان تصمیم بگیرید. این چیزی که شما نوشته‌اید به عنوان دفاعیات، مفهومش این است که خداحافظ حاکمیت و اگر یک مقدار بخواهیم بدبینانه‌تر برخورد کنیم خداحافظ انقلاب! نمی‌شود آن طور تصمیم بگیریم و قبلش در بازنگری قانون اساسی از ولایت مطلقه دفاع کنیم و بعدها گارد اصلاح‌طلبی ویژه بگیریم». این نغمه شوم جدایی از انقلاب و اسلام نه در سال 88 که از اواسط دهه 70 از سوی طیفی از همین جماعت افراط و تفریطی- اما قدرت‌محور- آغاز شده بود. وقتی جریان‌های ضد انقلاب و ضد اسلام دیدند در سال‌های پایانی دهه 70 هیچ اعتراضی از سوی اصلاح‌طلبان حاکم در قبال برخی حرمت‌شکنی‌ها و عقده‌گشایی‌ها علیه مقدسات اسلام صورت نمی‌گیرد، آنها نیز به میدان آمدند و نطفه ائتلاف شومی بسته شد که میزان انحطاط آن در 2 خیانت بزرگ 78 و 88 شبه‌اصلاح‌طلبان به نمایش درآمد. بیخود نبود یکی از اعضای فراری همین حلقه نفاق جدید- مجید محمدی- اواخر مهرماه 1388 در وبسایت فردا نوشت «اعضای جنبش سبز اهل ریاضت نیستند. می‌خواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند. می‌خواهند سینه بزنند و اگر هوس کردند، شرابی بنوشند. آنها در ملأ عام روزه‌خواری می‌کنند و نصر من الله و فتح قریب سر می‌دهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز می‌خوانند و جای صلوات، سوت و کف می‌زنند»!!
البته این مهره فراری بی‌سر و پا (عضو حلقه کیان) مدتی بعد که فهمید با الواتی‌گری نمی‌شود با ملت مومن ایران درافتاد، به صراحت در همان وبسایت نوشت «اسلامگرایی جدی‌ترین مانع و مخاطره‌انگیزترین مشکل‌ها در برابر جنبش سبز است. ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی اسلامگرایی که به تاسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زنده‌اند. آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است. اسلامگرایی در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه حکومت را سر پا نگاه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار». در چنین شرایطی موضع دوست و دشمن انقلاب روشن بود. آشوبگران در همان آشوب‌ها بود که شعار دادند «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» و پس از آن نیز با خط کشیدن روی نام مبارک اسلام در عبارت جمهوری اسلامی و حذف شعار «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» معلوم کردند بغض چه چیزی را در دل دارند و ستاد لجستیک و اتاق فرماندهی‌شان کجاست. و بالاخره به جنگ امام حسین(ع) که رفتند و از سوی یکی از سران فتنه به عنوان «مردمان خداجو» لقب داده شدند، آشکار گردید تبارشان به کدام اردوگاه برمی‌گردد؛ حسین علیه‌السلام یا یزید علیه‌اللعنه؟
اگر این همه فرومایگی و انحطاط نبود، قصاب جنایتکاری مانند پل ولفوویتز (معاون وزارت دفاع دولت بوش) که از متهمان اصلی قتل عام میلیون‌ها شهروند عراقی و افغانی است، سوم تیر 88 اعلام نمی‌کرد «موسوی مرد بسیار شجاعی است و دارد مقاومت می‌کند. لازم است آمریکا با او تماس بگیرد. بهتر است او بداند می‌تواند یک خط ارتباطی مستقیم با ما داشته باشد... من این نگرانی را می‌فهمم که ما نباید به گونه‌ای عمل کنیم که مخالفان جمهوری اسلامی، انگ عوامل داخلی آمریکا را بخورند اما به نظر من آنها کاملا نشان داده‌اند که خواهان حمایت غرب هستند». دو روز بعد- پنجم تیر88- سایت وزارت خارجه اسرائیل لابد از چیزهایی خبر داشت که نوشت «آنها دنبال سرنگونی رژیم اسلامی هستند نه اعتراض به انتخابات یا ابطال آن. چه قدر دردناک و توهین‌آمیز که خواسته آنها را در حد ابطال انتخابات تقلیل می‌دهند. پایان مسیر این قطار، عبور از جمهوری اسلامی است. ای کاش آقای موسوی بتواند تا ایستگاه آخر که همانا سرنگونی است، همراه شود». و دقیقا به همین دلیل است که کنت تیمرمن رئیس تندروی بنیاد دفاع از دموکراسی در ایران ضمن مقاله‌ای در واشنگتن‌تایمز (4 خرداد 92) اعلام کرد «وزارت خارجه آمریکا در انتخابات سال 2009 ایران به بخش فارسی VOA دستور داده بود از میرحسین موسوی حمایت کند».
آیا عجیب نبود که آشوبگران میدانی خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا در روزهای 13 آبان و 16 آذر 88 شدند و به تعبیر حضرت امام برای منسی کردن و به فراموشی بردن این شعار، شعار مرگ بر روسیه سر دادند و یکی دو سال بعد، یکی از سران فتنه دست به انتحار ‌زد و با جعل برخی دروغ‌های شاخدار اعلام ‌کرد نامه‌ای سری در این باره به امام نوشته و امام هم موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بوده است؟! آیا فرزند همین چهره سیاسی آن گونه که برخی روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب فراری اذعان کرده‌اند در خارج کشور دنبال داغ کردن آتش تحریم‌های فلج کننده علیه ملت ایران- پس از شکست فتنه سبز در قیام الهی نهم دی 88- برای انتقام از ملت ایران نبوده و سراغ محافل آمریکایی دست‌اندرکار تحریم‌ها را نگرفته است؟
سران فتنه آن هنگام که به اختیار گفتند«ولایت فقیه جلوی دیکتاتوری و کودتا و انحراف در کشور را می‌گیرد»، علیه فتنه‌انگیزی‌های بعدی خود حکم پیشاپیش صادر کرده‌اند. همچنان که وقتی به اختیار اعلام می‌کردند آیت‌الله خامنه‌ای بر ما ولایت دارند و شرعا و قانونا باید اطاعت کنیم زیرا غیر از این حجت نداریم. اما وقتی بیماری فتنه در جانشان افتاد، با بیعت خودخواسته همان معامله را کردند که جناب زبیر و طلحه با امیر مومنان(ع) کردند. و البته آن که با حق گلاویز شود، گردنش شکسته می‌شود. (به گمانم زبیر بسیار مردتر از برخی از سران فتنه بود که سرانجام راه ندامت در پیش گرفت و اینها بر توسن کور لجاجت تا نهایت سقوط پیش رفتند).
این نوشته ناتمام می‌ماند اگر به نقش مخلصانه و حکیمانه ولی امر مسلمین در مهار هجوم سنگین جبهه استکبار اشاره نشود. یک سال پس از فتنه 88 (8 آذر 89) سایت ضد انقلابی روز آن‌لاین در مطلبی به قلم یکی از همکاران فراری نشریات اصلاح‌طلب (محمدرضا-ی) نوشت «چه مخالف و دشمن خونی رهبر جمهوری اسلامی و چه هوادار سینه‌چاک او و چه در این میانه نظری بینابینی داشته باشی، نمی‌توانی منکر توانایی‌ها و تیزهوشی‌ آیت‌الله خامنه‌ای شوی، حضور حداقل 40 ساله در سطوح بالای سیاست ایران، او را به رهبری سیاسی با اشرافی قابل قبول در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی تبدیل کرده است. همین تجربه گرانبها باعث شده تا او بتواند جایگزین چهره کاریزماتیک و به ظاهر بی‌جانشینی چون روح‌الله خمینی در مقام رهبری جمهوری اسلامی شود و نظام سیاسی به جای مانده از او را بیش از دو دهه حفظ کند».
این البته ثمره رفتار از سر «صبر و احتساب» مردان الهی است. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن وُدّا». یک سال پس از فروکش کردن شعله‌ فتنه، فرید زکریا تحلیلگر ارشد تایم و سی‌ان‌ان نوشت «بپسندیم یا نه، آیت‌الله خامنه‌ای محبوب‌ترین چهره در میان مردم ایران است».

محمد ایمانی http://www.kayhan.ir/921007/2.htm#N200


گفت: آقای زیباکلام گفته است؛ مگر آمریکا چه بدی کرده است که با آن دشمنی می‌کنیم!؟
گفتم: کاش فقط به یک نمونه از اقدامات آمریکا اشاره می‌کرد که دشمنی و کینه‌توزی علیه ملت ایران و قتل و غارت مردم این مرز و بوم نبوده است!
گفت: خود مقامات آمریکایی اعتراف می‌کنند که تاکنون علیه ایران اسلامی و مردم آن دشمنی‌های فراوانی داشته‌اند و هنوز هم این کینه‌توزی‌ها ادامه دارد.
گفتم: نوچه یکی از خان‌ها ادعا می‌کرد که ارباب او هر شب به آسمان‌ها سفر می‌کند. مردم که از این دروغ شاخدار عصبانی شده بودند نزد خان رفتند و گفتند؛ این چه دروغ بزرگی است که بافته‌ای؟ و خان گفت؛ من هرگز چنین ادعایی نکرده‌ام و فلانی دروغ می‌گوید. مردم به نوچه گفتند؛ اربابت که می‌گوید چنین ادعایی دروغ است و نوچه گفت؛ خان غلط کرده و به گور پدرش خندیده! مرتیکه خودش حالیش نیست که شب‌ها چه غلطی می‌کند! 

خود وی یک ویروس ونماینده ی رژیم آلوده به ویروس خطر ناک درمان ناپذیر وتولید کننده ی ویروس می باشد
ن
مایندگی کشورمان در مقر اصلی سازمان ملل متحد در نیویورک، ظهر پنجشنبه با بسته ناشناخته‌ای حاوی نامه‌ای تهدیدآمیز ممهور به تمبر پستی رژیم صهیونیستی، هدف حمله ویروسی قرار گرفت.
نمایندگی کشورمان نزد سازمان ملل متحد پس از آنکه بسته پستی حاوی نامه‌ای همراه با چند حشره خشک شده به نشانی این نمایندگی مستقر در خیابان سوم منهتن نیویورک رسید؛ بلافاصله مراتب را به دستگاههای ذیربط کشور میزبان اطلاع داد و ماموران ضد میکروبی و پزشک متخصص نیز با ورود به ساختمان نمایندگی کشورمان، بسته و نامه آلوده را با مراقبت‌های ویژه، برای جلوگیری از اشاعه احتمالی خطر ویروس ‌ها و بررسی‌های بیشتر، از محل نمایندگی ایران خارج کردند.
در متن این نامه آمده است: کسانی که دشمن اسرائیل هستند، هدف حمله ویروسی قرار می‌گیرند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، طبق آخرین اطلاعات، خوشبختانه تاکنون گزارشی از ابتلا و آلودگی کارکنان نمایندگی کشورمان نزد سازمان ملل متحد به هرگونه ویروس احتمالی منتشر نشده است.


دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی عراق با اشاره به نقش منفی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در کشورش، تاکید کرد تهران روابط دوستی محکمی با بغداد دارد و رابطه بین آنها «حیاتی» است.
«موفق الربیعی»، نقش کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس در کشورش را «منفی» خواند و در پاسخ به سؤالی درباره کشورهایی که نقش «مثبت» در کشورش بازی می‌کنند، گفت: تعداد این کشورها بسیار اندک است.
به گزارش فارس، وی که در برنامه «حوار‌الساعه» شبکه المیادین حضور پیدا کرده بود؛ در پاسخ به سؤالی درباره نقش جمهوری اسلامی ایران در عراق، اظهار داشت: ایران قبل از سال 2003 از معارضان(نظام بعث) حمایت کرد و نقش آن در زمینه حمایت از مخالفان بغداد (در زمان صدام حسین) چه در زمان جنگ هشت ساله و چه بعد از آن بسیار زیاد بود. علاوه بر این، تهران اولین پایتختی بود که به عراق جدید بعد از تحولات سال 2003 اعتراف کرد.
الربیعی با بیان این که جمهوری اسلامی ایران بعد از سرنگونی نظام بعث، اولین کشوری بود که وزیر خارجه و رئیس جمهورش به بغداد سفر کردند، افزود: تهران روابط دوستی محکمی با برخی از جریان‌های سیاسی فعال در روند سیاسی عراق دارد که از آن جمله می‌توان به «حزب‌الدعوه»، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، جریان صدر، برخی از جریان‌های سیاسی اهل سنت و جریان‌های سیاسی کردهای عراق مانند اتحادیه میهنی کردستان اشاره کرد. ایران با شخصیت‌های عراقی مهمی ارتباط داشته و دارد، چه زمانی که قبلا در صف معارضان حضور داشتند و چه امروزه که در روند سیاسی به ایفای نقش می‌پردازند.
وی میزان تبادل تجاری ایران و عراق را بیش از 10 میلیارد دلار خواند و در پاسخ به سؤالی مبنی بر این که کدام یک از تهران و بغداد به دیگری نیاز دارند؟ افزود: هر دو کشور به یکدیگر نیاز دارند. رابطه بین عراق و جمهوری اسلامی ایران، یک رابطه «حیاتی» است. 


مدیر روابط عمومی مرکز فوریت‌های پزشکی اورژانس چهارمحال و بختیاری گفت: زن و شوهر ناغانی از توابع شهرستان کیار این استان به دلیل مسمومیت با گاز مونواکسید کربن جان خود را از دست دادند.
«امیر معتمدی» شامگاه پنجشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا در شهرکرد افزود: شوهر 28 ساله و همسر 25 ساله در محل کار خود در گلخانه‌ای در شهر ناغان، دچار گاز گرفتگی شدند و براثر استنشاق و مسمومیت با گاز مونواکسید کربن جان خود را از دست دادند.
وی اظهار داشت: تلاش کارکنان اورژانس و بیمارستان برای نجات جان این زن و مرد جوان مثمر ثمر واقع نشد. ناغان در 40 کیلومتری شهرکرد قرار دارد
زلزله در سیرچ و سرباز
کرمان- ایرنا: صبح دیروز زلزله‌ای به قدرت 4/1 درجه ریشتر حوالی سیرچ از توابع شهرستان کرمان را لرزاند.
به گزارش مرکز لرزه‌نگاری کشوری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران زمان وقوع این زمین‌لرزه ساعت 4 و 14 دقیقه و 25 ثانیه دیروز در 14 کیلومتری سیرچ و 27 کیلومتری شهداد در استان کرمان بوده است.همچنین زلزله‌ای به بزرگی 3/9 درجه ریشتر ساعت 11 و 36 دقیقه و 35 ثانیه دیروز حوالی شهرستان مرزی سرباز در جنوب استان سیستان و بلوچستان را لرزاند.
این دو زمین‌لرزه خساراتی در بر نداشت.

خرم‌آباد - خبرنگار کیهان:
آتش‌سوزی در یک واحد دامداری سنتی موجب از بین رفتن 200 راس و سوختگی 130 راس دیگر شد.
مدیر کل سازمان دامپزشکی لرستان با اعلام این خبر افزود: حادثه بر اثر اتصال جرقه سیم برق رخ داد و بر اثر آن 75 راس گوسفند داشتی و 5 راس بز داشتی (مخصوص زاد و ولد) و 113 راس بره و 7 راس بزغاله تلف شدند.
جواد گودرزی ادامه داد: 130 راس گوسفند و بز نیز دچار سوختگی 20 تا 50 درصد شدند که تحت درمان قرار گرفته‌اند اما حدود نیمی از آنها نیز زنده نمی‌مانند و برای تعیین سلامت و ذبح به کشتارگاه منتقل شدند.
مدیر کل سازمان دامپزشکی لرستان گفت: احشام تلف شده متعلق به یک دامدار لرستانی ساکن روستای هولاندشت واقع در کیلومتر 15 خرم‌آباد - بروجرد است که در یک دامداری سنتی نگهداری می‌شدند و بیمه نبوده‌اند.
وی افزود: آتش‌سوزی از محل انبار علوفه، همجوار با آغل دام‌ها شروع و با سرایت به دامداری موجب بروز خسارت سنگین شد. شدت آتش‌سوزی بحدی بوده که اهالی قادر به مهار آتش و نجات احشام نشدند.
ارسال به دوستان

سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد
اصابت سلاح سرد امسال جان ۵۴۸ نفر را گرفت
سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد: در هشت ماهه سال جاری 548 نفر بر اثر اصابت سلاح سرد در کشور جان خود را از دست دادند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد متوفیات سلاح سرد 559 نفر بود، دو درصد کاهش یافته است.
خبرگزاری فارس: اصابت سلاح سرد امسال جان ۵۴۸ نفر را گرفت
به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان پزشکی قانونی کشور،‌ از کل متوفیات سلاح سرد در این مدت 449 نفر مرد و 99 نفر زن بودند این در حالی است که تعداد مردان فوت شده بر اثر اصابت سلاح سرد در هشت ماهه سال گذشته 447 و تعداد زنان 112 نفر بود.
بر اساس این گزارش در هشت ماهه سال جاری استان های تهران با 80 فوتی،‌خراسان رضوی با 47 فوتی و فارس با 42 فوتی و استان های کهگیلویه وبویراحمد با دو فوتی، بوشهر، زنجان، قم، مرکزی و یزد هر کدام با چهار فوتی کمترین آمار مرگ بر اثر اصابت سلاح سرد را داشته اند. در این مدت استان خراسان جنوبی هیچ مورد مرگ ناشی از اصابت سلاح سرد نداشته است.
در آبان ماه امسال نیز 65 نفر بر اثر اصابت سلاح سرد در کشور جان باخته اند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 10.2 درصد بیشتر شده است. همچنین در این مدت ماه های مرداد و شهریور هر کدام با 77 فوتی بیشترین آمار تلفات نشی از سلاح سرد را داشته اند.
- See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13921007001093#sthash.B5ZXzTxf.dpuf
ارسال به دوستان

سرلشکر جعفری در مجمع عالی بسیج:
ظلم‌های زیادی در فتنه ۸۸ به رهبری و نظام شد/ وظیفه سپاه حفاظت از انقلاب در همه عرصه‌هاست
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به فتنه سال ۸۸ گفت: در آن ایام، چه ظلم‌هایی که نسبت به حضرت امام(ره)، رهبری و نظام اسلامی روا داشته نشد.
خبرگزاری فارس: ظلم‌های زیادی در فتنه ۸۸ به رهبری و نظام شد/ وظیفه سپاه حفاظت از انقلاب در همه عرصه‌هاست
به گزارش گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه در سومین مجمع عالی بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت که در سالن 5 آذر برگزار شد، طی سخنانی گفت: فتنه سال 88، تقابل دو دیدگاه ارزشی - انقلابی و سازشی و منفعل وابستگان به اجنبی بود که این تقسیم بندی و مرزبندی در بیانات مقام معظم رهبری وجود دارد.
وی افزود: انقلاب اسلامی، بعد از 35 سال همچنان پویا و با شتاب خوبی مسیر خود را دنبال می کند.
جعفری با اشاره به فتنه سال 88 گفت: در آن ایام، چه ظلم هایی که نسبت به امام (ره)، رهبری و نظام اسلامی روا داشته نشده است.
فرمانده کل سپاه ادامه داد: وظیفه سپاه پاسداران، حفظ و نگهداری انقلاب اسلامی است و در عرصه‌های مختلف با توجه به اقتضائات آن عرصه، به دفاع از انقلاب همت می‌گمارد و این باید مورد توجه همه عزیزان از جمله پیشکسوتان جهاد و شهادت سال های دفاع مقدس باشد.
فرمانده کل سپاه خطاب به پیشکسوتان جهاد و شهادت گفت: ضمن ارتباط با مجموعه‌های سپاه و بسیج در جنگ نرم فعالیت داشته باشند و برای این امر مهم همفکری کنند.
جعفری ادامه داد: پیشکسوتان بسیج در سال حماسه اقتصادی می‌توانند در تحقق این حماسه نقش آفرینی کنند تا دشمن در نقشه خود موفق نشود. 
طي روزهاي گذشته بارها خبر انتصاب يكي از فرهنگيان بومي، متعهد و خوشنام آموزش و پرورش كه داراي تفكر و روحيه اعتدالي مي‌باشد، بعنوان مدير كل آموزش و پرورش استان سمنان، در بين مردم دهان به دهان منتقل شد، كه انتشار اين خبر موجب مسرت فرهنگيان گرديد، اما گويا سهم خواهي نمايندگان برخي از شهرستانهاي استان، موجب شده كه انتصاب و معرفي مدير كل آموزش و پرورش استان سمنان با تأخير مواجه شود. مردم مي‌گويند: دولت تدبير و اميد كه باشعار اعتدال وارد ميدان شده،‌ گويا انتصاب مديران استاني را هم به راي و خواست نمايندگان مجلس واگذار كرده و بدون توجه به خواست مردم كه با انتخابات 24 خرداد 92 به اعتدال راي داده‌اند، تصميم دارد كه دستگاههاي استاني را هم براساس خواست نمايندگان مجلس و گروههاي سياسي، بصورت سهامي اداره كند. 
*
فروش شماره "روند" تلفن همراه نيز بخشي از اشرافيت جديد شد. به گزارش جوان آنلاين، عليرغم كاهش چشمگير قيمت سيم كارت تلفن همراه، درحال حاضر روندترين شماره همراه اول يك ميليارد و 300 ميليون تومان قيمت‌گذاري شده است. در اين پايگاه روندترين سيم كارت دائمي ايرانسل نيز به شماره 60 ميليون قيمت خورده است. رايتل هم بيشترين رقمي كه به خود اختصاص داده، 40 ميليون تومان است. 
*
يكي از وزراي دولت احمدي نژاد پس از گذشت 3 سال از پايان مسئوليتش در دولت سابق، همچنان درحال استفاده شخصي از امكانات دولتي است. به گزارش عصر خبر به نقل از پيام نو يكي از وزراي دولت احمدي نژاد پس از ادغام چند وزارتخانه و گذشت 3 سال از پايان مسئوليتش در كابينه دهم، همچنان از امكانات وزارتخانه منحل شده از جمله يك دستگاه پرشيا و يك دستگاه زانتيا به منظور شخصي استفاده مي‌كند. اين فرد نه تنها پس از پايان مسئوليتش امكانات مذكور را به وزارتخانه تازه تأسيس دولت قبل تحويل نداد بلكه در دولت جديد هم از اين امكانات استفاده مي‌كند و از قرار معلوم حاضر به تحويل آنها نيست. وي در انتخابات رياست جمهوري به عنوان حامي مالي گروه خاصي در جريان اصولگرا مطرح بود و در دولت نهم و 2 سال اول دولت دهم از نزديكترين افراد به محمود احمدي نژاد و عضو مشهور حلقه نزديك به وي بود. وي در دولت نهم براي تصدي مهمترين وزارتخانه اقتصادي دولت به مجلس هفتم معرفي شد ولي با مخالفت نمايندگان وقت مجلس، قبل از رأي گيري براي رأي اعتماد، انصراف داد.

طغيان لشكر فقر!

بسم‌الله الرحمن الرحيم
به بحران اين روزهاي تركيه از دو منظر نگاه مي‌شود؛ يكي اينكه اين يك رقابت سياسي براي كسب قدرت است و ديگر اينكه سازوكار حكومتي تركيه بگونه‌ايست كه يك رويداد مربوط به فساد مالي موجب زير و رو شدن دولت و پليس و طبقات ثروتمند و ذي‌نفوذ و فعالان سياسي مي‌شود. اما نگاه سومي هم مي‌تواند وجود داشته باشد كه تلفيقي از اين دو نگاه است، يعني حساس بودن سازوكار سياسي حكومت در تركيه در برابر اموري از قبيل فساد مالي موجب مي‌شود دولت و پليس و ساير اركان و طبقات زير رو شوند و همه چيز دستخوش تحول گردد.
آنچه اين روزها در تركيه مي‌گذرد، قطعاً در سرنوشت دولت اردوغان و آينده حاكميت حزب وي تأثيرگذار خواهد بود. هر چند مشكلات تركيه و ايرادها،‌ نواقص و فساد در اين كشور بسيار زياد است، ولي اينكه برملا شدن يك فساد اقتصادي مي‌تواند به تغييرات عمده در مسئوليت‌ها منجر شود، واقعيت قابل توجهي است كه بايد آن را يك نقطه قوت در سازوكار حكومتي دانست. برخلاف كساني كه بحران اخير تركيه را نشانه ضعف ساختار حكومتي اين كشور مي‌دانند، ترديد نبايد كرد كه اين تحولات سريع، نشانه حساسيت اين ساختار است، حساسيتي كه از استحكام نيز خبر مي‌دهد و اگر درست از آن استفاده شود مي‌تواند به سلامت سياسي كشور كمك كند.
چنين حساسيتي در ساختار سياسي نظام جمهوري اسلامي ايران بايد بيشتر باشد. زيرا نظام جمهوري اسلامي برمبناي عدالت و تقوا استوار است، در قانون اساسي آن به ضرورت پيشگيري از فساد - چه رسد به مبارزه با آن - تصريح شده و نهادهائي براي جلوگيري از سر برآوردن ماده فساد در بدنه اين نظام تعبيه گرديده‌اند. با اين پيش‌بيني‌هاي احتياطي كه در قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي ايران شده و ابزارهائي كه براي تضمين سلامت آن در نظر گرفته شده، يا نبايد فسادي رخ دهد و يا اگر رخ داد بايد در اسرع وقت واكنش‌هاي متناسب با آن ديده شود.
متأسفانه، طي يك دهه اخير فسادهاي مالي متعددي در بدنه اجرائي كشور رخ داد كه در طول تاريخ ايران بي‌سابقه بود. از ماجراي شهرام جزايري تا فساد سه هزار ميلياردي در نظام بانكي، پرونده بيمه، سوءاستفاده در سازمان تأمين اجتماعي، ماجراي بابك زنجاني و... همگي فسادهاي بزرگي هستند كه نه تنها از رخ دادن آنها جلوگيري نشد، بلكه برملا شدن آنها هيچ تغييري در مديريت‌هاي مرتبط اجرائي كشور پديد نياورد! نه وزير عوض شد، نه رئيس‌جمهور استعفا داد، نه دولت‌ها تسويه شدند، نه وكلا تكان خوردند و نه تغيير و تحولي در سازوكارهاي موجود براي محكم كاري پيش آمد. تغيير 10 وزير در تركيه به خاطر فساد اقتصادي اخير كه گفته مي‌شود با بعضي عناصر دخيل در مفاسد اقتصادي ايران نيز مرتبط است، رويداد كوچكي نيست. اينكه چند وزير يك كابينه از سمت‌هاي خود استعفا بدهند تا راه براي بررسي بدون مشكل اتهامات آنها و بستگانشان توسط دستگاه قضائي باز شود، نشان دهنده حساسيت نظام سياسي و اجتماعي تركيه نسبت به مفاسد است. چرا در ايران چنين حساسيتي وجود ندارد؟ چرا وقتي وزير اقتصاد توسط نمايندگان مجلس استيضاح مي‌شود، دست‌هاي قدرتمند بكار مي‌افتند تا او از سقوط نجات پيدا كند و باز هم بر مسندي تكيه بزند كه در زيرمجموعه آن يكي از بزرگ‌ترين فسادهاي اقتصادي رقم خورد؟ چنين واقعه‌اي مي‌بايست موجب استعفاي آن وزير و حتي رئيس دولت وقت مي‌شد، ولي نه تنها چنين نشد بلكه آنها فرصت پيدا كردند تا آخرين لحظات عمر دولت بر مسندهاي خود تكيه بزنند و هر كاري كه مايل هستند انجام بدهند!
در ماجراي سازمان تأمين اجتماعي، بعد از آنكه اعلام شد تعداد زيادي از نمايندگان مجلس در اين واقعه سهيم بودند، هيچيك از آنها نه استعفا دادند و نه مؤاخذه شدند، بلكه به توجيه اقدامات خود پرداختند و طوري صحبت كردند كه گوئي به اين كشور و اين ملت خدمت شاياني كرده‌اند و در آينده نيز چنين خواهند كرد. در ماجراي بيمه هنوز دانه درشت‌ها محاكمه نشده‌اند و در مواقع مختلف به شكل‌هاي گوناگون تكريم هم مي‌شوند و پيروزمندانه حضور خود را به رخ هم مي‌كشند. در ماجراي بابك زنجاني، مسائل آنقدر مبهم و مشتبه مطرح مي‌شوند كه خود بابك زنجاني به صحنه مي‌آيد و طلبكارانه اعلام مي‌كند من نه تنها كار خلافي نكرده‌ام بلكه يك قهرمان هستم!
واقعيت اينست كه مفاسدي كه در يك دهه اخير در عرصه اقتصادي رخ داده، بهيچوجه متناسب شأن نظام جمهوري اسلامي نبوده و كوتاهي‌هائي كه در برابر اين مفاسد صورت گرفته نيز خلاف انتظار مردم بوده است. اين كوتاهي‌ها، براي بعضي از مردم، بدآموزي‌هاي خطرناكي دارد. آنها مي‌گويند وقتي در نظام اسلامي، يكنفر مي‌تواند با توسل به پارتي بازي و ابزارهاي مختلف، ظرف مدت كوتاهي به يك ثروتمند عمده تبديل شود، چرا ما فشارهاي اقتصادي سخت را تحمل كنيم و براي حل مشكلات زندگي به كارهاي خلاف متوسل نشويم؟ اين استدلال البته غلط است، ولي نتيجه طبيعي چنين وضعيتي در كشور همين است. چه كسي مي‌تواند اين واقعيت را انكار كند كه در كنار افرادي همچون شهرام جزايري و بابك زنجاني و هزاران كارتن خواب و ميليون‌ها خانواده زير خط فقر در كشور وجود دارند و كساني هم هستند كه زمستان را در خانه‌هاي سرد به پايان مي‌برند و علاوه بر سرما با گرسنگي نيز دست و پنجه نرم مي‌كنند؟ شرمساري پدران خانواده‌هاي فقير در برابر زن و فرزندان را نمي‌توان با وعده‌هاي پرزرق و برق برطرف كرد. به سؤالات بي‌شمار مردم درباره نابرابري‌ها، اشرافيت‌هاي جديد و بي‌عملي‌هائي كه در برابر اين روند خطرناك مشاهده مي‌شود، نمي‌توان با شعارهاي بي‌پشتوانه پاسخ داد. حفاظت از نظام جمهوري اسلامي از طريق عمل به وعده‌ها، پاي‌بندي به قانون و برخورد قاطع با متخلفان امكان‌پذير است و مسئولان اين نظام بايد درصورت كوتاهي از انجام اين وظيفه از طغيان غيرقابل پيش‌بيني لشكر فقر بترسند.