کشتن یک گروگان اشرفی، جنایت آشکار
علیه بشریت
از آقای علیرضا یعقوبی . 5 دی - 92
بنا به اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران، محمد
نیکنام ( محمد راتبی) یکی از ۷ گروگان اشرفی توسط نیروهای تحت امر مالکی به شهادت
رسیده است. این خبر در پی اعلام یک مقام عراقی منتشر شده است. محمد نیکنام در حالی بشهادت رسید که از استاتوی پناهندگی
بنا به اصل چهارم ژنو برخوردار بود و همچنین نیروهای آمریکایی در قبال تحویل سلاح،
بطور رسمی حفاظت از او را تا تعیین تکلیف نهایی تضمین کرده بودند. این یک جنایت
آشکار علیه بشریت و نقض اصول اولیه حقوق پناهندگی ملل متحد توسط یکی از کشورهای
عضو آن است. بر هیچکس
پوشیده نیست که دولت آمریکا از تمامی جزئیات حمله به اشرف و قتل عام ۵۲ تن از
ساکنان آن و گروگانگیری ۷ تن دیگر از آنان مطلع بود و همچنین آن دولت از محل
نگهداری ۷ گروگان اشرفی نیز با خبر بوده و هست و در خدمت مطامع نامشروع دیپلماتیک
در سازش با یک دیکتاتوری عنان گسیخته قرون وسطایی در قبال جنایت حاضر، سکوت اختیار
کرده است. بازهم
تکرار می کنیم: «ما ایرانیان سرنگونی طلب، هیچگاه جنایات حاضر را نه می بخشیم و نه
فراموش می کنیم. به صراحت به باراک اوباما اعلام می داریم که او را شریک جرم در
این جنایت ننگین می دانیم و حق پیگیری قضایی از او را در پایان دوره ریاست جمهوریش
برای مقاومت ایران محفوظ می دانیم.» تاریخ اثبات کرده است که هیچ جنایتکاری از
عقوبت اعمالش در امان نمانده است. بنابراین آقای اوباما بداند که او در نزد مردم
ایران به دلایل عدیده از منفورترین انسانهای این کره خاکی است. هنوز از یاد نبرده ایم که در جریان قیام مردمی سال ۸۸ وقتی
مردم ایران در خیابانها فریاد می زدند «اوباما ، اوباما/یا با اونا یا با ما» او
نه تنها سکوت اختیار کرد بلکه در عید نوروز همان سال پیامی هم برای رهبران رژیم
فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران فرستاد و آنها را به دوستی با دولت خویش فراخواند. او
البته عدم حمایت از جنبش سال ۸۸ را به درخواست رهبران جنبش سبز از خود ارتباط داد
در حالیکه اولا اگر بنا به ادعای دولتمردان آمریکا دفاع از دمکراسی در هر نقطه از
جهان، سنت دیرپای آمریکائیان محسوب می شود و ثانیا اگر دفاع از جنبشهای
آزادیخواهانه و دمکراسی طلبانه در استراتژی دولت آمریکا و بطور مشخص در دولت
اوباما جایی داشت، او در دفاع از جنبش مردم ایران در سال ۸۸ در اجرای این استراتژی،
نیاز به کسب اجازه از هیچکس و هیچ مقامی آنهم از موضع ریاست جمهوری آمریکا نداشت. با موضعگیری آشکار و روشن و شفاف صدها سیاستمدار و کارشناس
سیاسی و نظامی آمریکایی، خون سربازان آمریکایی در عراق بر زمین ریخته نشد که دولت
بنیادگرای جمهوری اسلامی در ان به حاکمیت برسد و با دامن زدن به یک جنگ فرقه ای در
آن کشور، روزانه دهها نفر از مردم آن کشور را بر اثر انفجارهای مختلف به کام مرگ
بفرستد. هنوز دو روزی از اعلام این خبر از سوی مقتدی صدر مبنی بر اینکه حاکم واقعی
در بغداد «قاسم سلیمانی» فرمانده برون مرزی سپاه پاسداران موسوم به «سپاه قدس»
رژیم ولایت فقیه است، نگذشته بود که یک مقام عراقی، خبر از کشته شدن مجاهد خلق
محمد نیکنامی داد. مقتدی صدر اعلام نموده بود که قاسم سلیمانی با بسیاری از
دیپلماتها و سفرای خارجی مستقر در بغداد در ارتباط و گفتگو است و در عالم واقع این
ولی فقیه تهران است که عراق را در سازش با دولت آمریکا بعنوان بخشی از «سهم امام»
بنا به فقه سنتی شیعه، غصب و مصادره نموده و آن را به حیاط خلوت رژیم ولی فقیه
تهران مبدل ساخته است. بر کسی پوشیده نیست که مالکی به یک عروسک خیمه شب بازی در
دست قاسم سلیمانی از عوامل دست چندم خامنه ای تبدیل شده که دلال محبت بین دولتهای
آمریکا و فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران می باشد. بر ایرانیان آزاده و مبارز است که جدا از تمامی بحث و جدل
های سیاسی در درون جبهه خلق، یکصدا بر ضد این جنایت آشکار علیه بشریت بشورند.
اتحاد و همبستگی ملی، ضرورت تاریخی این مرحله از جنبش آزادیخواهانه و حق طلبانه
مردم ایران است. اگر شعر شیخ اجل سعدی را مبنی بر اینکه «بنی آدم اعضای یکدیگرند»
را نشنیدیم، به فراخوان برتولت برشت در دفاع از حقوق انسانی خود تا زمانیکه «خود
ما را هم نبرده اند» گوش فرا دهیم.
زمان
زمان همدلی در مسیر دفاع از حقوق بشر است. این دفاع مشروع و قانونی تابع زمان و
مکان و اختلافات و جدلهای سیاسی نیست. زمان را در یابیم و به وظیفه ملی، تاریخی و
انسانی خویش عمل کنیم.