روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 1 شهریور -
1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی :آیا
این پرونده سنگینتر خواهد شد؟ "
سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید مگر
ازدوران احمدی نژاد چه مدت می گذرد که
ساندیس خوران اطلاعاتی- امنیتی از دیوار سفارت انگلیس درتهران بالارفتند واین
سفارت اشغال وپرچم انگلیس آتش زده شد .طوریکه که دولت فخیمه انگلیس تصمیم
گرفت سفیرش درت هران را فرابخواند و کارکنان سفارتخانه اش
در تهران را ازتهران خارح و آن را تعطیل نماید . متقابلاً دولت انگلیس تصمیم گرفت سفیر رژیم در لندن را با سایر
کارکنانش را اخراج ولانه ی جاسوی وترور
رژیم فاشیستی مذهبی ولایت فقیه در لندن را به بنندد .در ادامه حساب بانکی بیش از 2
میلیاردلاری آقازاده مجتبی خامنه ای درلندن را مسدود نمود. همینطور دربازارمکاره مجلس ارتجاع عربده
کشی ضد انگلیسی می شد که باید سفارت
انگلیس به اتهام جاسوس خانه همچون سفارت ۀمریکاد رتهران برای همیشهب سته شود.
امااز آن پس تا حال جز اینکه خامنه ای مجبور به سرکشی جام زهر و تن دادن به
پذیرش توافق هسته ای شده است . همچنین اختلافات وتضادها آنگونه بالاز ده وعلنی شده
که منجر به آشکارشدن جنگ قدرت و ثروت بین رفسنجانی – خامنه ای شده است . آنگونه که
ترکش آن به روحانی ودولت ا ئتلافی یازدهم وی اصابت کرده است . در صورتیکه سرمقاله
نویس پس از خبر گشایش سفارت انگلیس در تهران مدعی شده هر چند سفر وزیر امور خارجه انگلیس به تهران با
تاخیر قابل ملاحظهای در مقایسه با تعدادی از کشورهای اروپائی، که بلافاصله بعد از
اعلام توافق هستهای مسئولان ارشد خود را به تهران فرستادند، انجام میشود اما این
سفر در تکمیل زنجیره سفرهای مسئولان ارشد اروپائی به تهران نشان دهنده دو واقعیت
مهم است. اول آنکه سخن روحانی که گفت نظام تحریمها فرو ریخته سخن کاملاً درستی
است، زیرا قدرتهای اول اروپا همچون آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس در یک مسابقه
و با سرعت برای از سرگرفتن روابط خود با ایران از همدیگر سبقت گرفتند و دوم آنکه
این مسابقه پرمعنا حاوی این پیام روشن برای کنگره آمریکا نیز هست که توافق هستهای
وین، به راه خود میرود و منتظر تصمیم نمایندگان حزب جمهوری خواه آمریکا نمیماند.
بنابر این، اکنون این کنگره است که باید خود را با توافق هستهای وین تطبیق دهد
البته اگر اعضاء کنگره مایل باشند آمریکا در جهان منزوی نشود.
درادامه سرمقاله نویس از موضع شعف قدرت نمایی کرده و افزوده :درست در همینجاست که باید به این نکته ظریف توجه شود که دولتمردان آمریکائی بعد از سال ها رجزخوانی علیه ایران و اینکه رژیم وارونه ی ولایت فقیه در جهان منزوی است، اکنون به زبان خود میگویند شرایط بگونهایست که اگر کنگره و توافق هستهای با ایران را رد کند، آمریکا دچار انزوا خواهد شد. این، یعنی معجزه دیپلماسی ایران و قدرت خیره کنندهای که گروه مذاکره کننده ایرانی در برابر 6 قدرت مدعی جهانی نشان دادهاند.
بعلاوه سرمقاله نویس در ادامه بیشتر لغز خوانی وقدرت نمایی یا هذیان گویی کرده است و خطاب به سفیر انگلیس گفته است : نکته مهمی که تمام دولتمردان انگلیسی از جمله فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس چارهای غیر از پذیرفتن آن ندارند اینست که اینبار دولت انگلیس درحالی دست دوستی به طرف رژیم وارونه ی ولایت فقیه دراز میکند و وزیر خارجه انگلیس درحالی برای بازگشائی سفارت کشورش به تهران آمده که برخلاف گذشته به رژیم بربرمنش تاریک اندیش با رهبر جام زهر هسته ای به کام کشیده به عنوان یک قدرت منطقهای برتر و مطرح در سطح جهان مینگرد و اعتراف میکند که باید در برابر ملت ایران تواضع کند، حقوق این ملت را به رسمیت بشناسد و هرگز هوسهای استعماری گذشته را درباره ایران به ذهن خود راه ندهد. این، درسی است که دولتمردان انگلیسی طی 36 سال بعد از پیروزی انقلاب ربوده ومنحرف شده از مردم ایران گرفتهاند و با قهرو نازها و بستن و باز کردنهای سفارت و تهدید و تطمیع و تحریمهای مکرر اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ملت انقلابی ایران را نمیتوانند تسلیم خواستههای خود کنند و چارهای جز تعامل ندارند و این انگلیس است که باید تسلیم واقعیت شود.
درادامه سرمقاله نویس از موضع شعف قدرت نمایی کرده و افزوده :درست در همینجاست که باید به این نکته ظریف توجه شود که دولتمردان آمریکائی بعد از سال ها رجزخوانی علیه ایران و اینکه رژیم وارونه ی ولایت فقیه در جهان منزوی است، اکنون به زبان خود میگویند شرایط بگونهایست که اگر کنگره و توافق هستهای با ایران را رد کند، آمریکا دچار انزوا خواهد شد. این، یعنی معجزه دیپلماسی ایران و قدرت خیره کنندهای که گروه مذاکره کننده ایرانی در برابر 6 قدرت مدعی جهانی نشان دادهاند.
بعلاوه سرمقاله نویس در ادامه بیشتر لغز خوانی وقدرت نمایی یا هذیان گویی کرده است و خطاب به سفیر انگلیس گفته است : نکته مهمی که تمام دولتمردان انگلیسی از جمله فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس چارهای غیر از پذیرفتن آن ندارند اینست که اینبار دولت انگلیس درحالی دست دوستی به طرف رژیم وارونه ی ولایت فقیه دراز میکند و وزیر خارجه انگلیس درحالی برای بازگشائی سفارت کشورش به تهران آمده که برخلاف گذشته به رژیم بربرمنش تاریک اندیش با رهبر جام زهر هسته ای به کام کشیده به عنوان یک قدرت منطقهای برتر و مطرح در سطح جهان مینگرد و اعتراف میکند که باید در برابر ملت ایران تواضع کند، حقوق این ملت را به رسمیت بشناسد و هرگز هوسهای استعماری گذشته را درباره ایران به ذهن خود راه ندهد. این، درسی است که دولتمردان انگلیسی طی 36 سال بعد از پیروزی انقلاب ربوده ومنحرف شده از مردم ایران گرفتهاند و با قهرو نازها و بستن و باز کردنهای سفارت و تهدید و تطمیع و تحریمهای مکرر اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ملت انقلابی ایران را نمیتوانند تسلیم خواستههای خود کنند و چارهای جز تعامل ندارند و این انگلیس است که باید تسلیم واقعیت شود.
بهرحال مسخره
اینکه در پایان سرمقاله نویس روکرده که مخاطبانش هم مثل وی خوب می دانند ترفند سیاست با دست پس زدن و باپاپیش کشیدنش چقدر مضحک
ووارونه و تاکتیکی – تبلیغاتی وغیر قابل
قبول است . زیرا با پاک کردن صورت مسأله
یا با کتمان کردن ونادیده گرفتن التماس و
لابه کردن های پشت پرده تا دولت فخیمه راضی به بازگشایی مجدد سفارتش درایران شود .
ازموضع تهدید وخط ونشان کشیدن برای مقامات
دولت فخیمه ی انگلیس ومتهم به خیانت
کردنش ادعا کرده است : این نکته را نیز
لازم است به وزیر خارجه انگلیس، کارکنان سفارت انگلیس در تهران و تمام دولتمردان
انگلیسی گوشزد نمائیم که مردم ایران به دلیل سوابق سوء دولت انگلیس در قرون اخیر و
بدعهدیها، طمع ورزیها و خیانتهائی که به ایران کرده، نمیتوانند به شما اعتماد
کنند. برقراری روابط، بازگشائی سفارتخانهها و رفت و آمدهائی که از این پس وجود
خواهد داشت هر چند در چارچوب تعامل متعارف فیمابین کشورها برمبنای مقررات بینالمللی
خواهد بود، ولی مردم و مسئولان ایرانی هرگز نگاههای دقیق خود را از رفتارهای شما
در این کشور بر نخواهند داشت. پرونده دولت انگلیس از نظر ایرانیان مالامال از
خیانت، چپاول، جاسوسی و خنجر از پشت زدن به ملت ایران است. این پرونده قطور از
دوران صفویه یعنی 4 قرن قبل تشکیل شده و تا به امروز حتی یک برگ سفید در آن وجود
ندارد. دولت انگلیس، حتی در روزهای اوج انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 1357 تلاش
کرد به شکلهای مختلف از رژیم منحط و فاسد پهلوی حمایت کند و خاطره تلخ به انحراف
کشاندن نهضت مشروطیت را در اذهان مردم ایران تداعی نماید. بعد از پیروزی انقلاب
اسلامی تا امروز نیز برای مقابله با این انقلاب هر کاری که توانست انجام داد و
اکنون بعد از ناکامی در تمام این توطئهها، از در دوستی درآمده است. روشن است که
این اقدام نیز با هدف جلب منافع است و از آنجا که تمام تعاملها و روابط فیمابین
کشورها برمبنای منافع آنها صورت میگیرد، به این اقدام ایرادی نیست، اما اگر دولت
انگلیس روش نادرست گذشته را باز هم تکرار و پرونده خود را سنگینتر کند معلوم نیست
بار دیگر بتواند انتظار داشته باشد کسی در تهران برای فشردن دست فرستادگان لندن
آمادگی نشان دهد.
از لحظه انتشار خبر سفر «فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس به تهران که قرار
است امروز سفارت این کشور در تهران را بازگشائی کند، مطبوعات چاپ لندن از این سفر
استقبال کردند و آن را واقعهای مثبت در روابط ایران و انگلیس دانستند. فعالان
اقتصادی انگلیس نیز از این سفر استقبال کرده و آن را تلاش دیرهنگام اما لازم
دولتمردان کشورشان برای حضور در بازار پراهمیت ایران توصیف کردند.
هر چند سفر وزیر امور خارجه انگلیس به تهران با تاخیر قابل ملاحظهای در مقایسه با تعدادی از کشورهای اروپائی، که بلافاصله بعد از اعلام توافق هستهای مسئولان ارشد خود را به تهران فرستادند، انجام میشود اما این سفر در تکمیل زنجیره سفرهای مسئولان ارشد اروپائی به تهران نشان دهنده دو واقعیت مهم است. اول آنکه سخن رئیسجمهور روحانی که گفت نظام تحریمها فرو ریخته سخن کاملاً درستی است، زیرا قدرتهای اول اروپا همچون آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس در یک مسابقه و با سرعت برای از سرگرفتن روابط خود با ایران از همدیگر سبقت گرفتند و دوم آنکه این مسابقه پرمعنا حاوی این پیام روشن برای کنگره آمریکا نیز هست که توافق هستهای وین، به راه خود میرود و منتظر تصمیم نمایندگان حزب جمهوری خواه آمریکا نمیماند. بنابر این، اکنون این کنگره است که باید خود را با توافق هستهای وین تطبیق دهد البته اگر اعضاء کنگره مایل باشند آمریکا در جهان منزوی نشود.
درست در همینجاست که باید به این نکته ظریف توجه شود که دولتمردان آمریکائی بعد از سالها رجزخوانی علیه ایران و اینکه جمهوری اسلامی ایران در جهان منزوی است، اکنون به زبان خود میگویند شرایط بگونهایست که اگر کنگره و توافق هستهای با ایران را رد کند، آمریکا دچار انزوا خواهد شد. این، یعنی معجزه دیپلماسی ایران و قدرت خیره کنندهای که گروه مذاکره کننده ایرانی در برابر 6 قدرت مدعی جهانی نشان دادهاند.
نکته مهمی که تمام دولتمردان انگلیسی از جمله فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس چارهای غیر از پذیرفتن آن ندارند اینست که اینبار دولت انگلیس درحالی دست دوستی به طرف ایران دراز میکند و وزیر خارجه انگلیس درحالی برای بازگشائی سفارت کشورش به تهران آمده که برخلاف گذشته به جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای برتر و مطرح در سطح جهان مینگرد و اعتراف میکند که باید در برابر ملت ایران تواضع کند، حقوق این ملت را به رسمیت بشناسد و هرگز هوسهای استعماری گذشته را درباره ایران به ذهن خود راه ندهد. این، درسی است که دولتمردان انگلیسی طی 36 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از مردم ایران گرفتهاند و با قهرو نازها و بستن و باز کردنهای سفارت و تهدید و تطمیع و تحریمهای مکرر اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ملت انقلابی ایران را نمیتوانند تسلیم خواستههای خود کنند و چارهای جز تعامل ندارند و این انگلیس است که باید تسلیم واقعیت شود.
در عین حال، این نکته را نیز لازم است به وزیر خارجه انگلیس، کارکنان سفارت انگلیس در تهران و تمام دولتمردان انگلیسی گوشزد نمائیم که مردم ایران به دلیل سوابق سوء دولت انگلیس در قرون اخیر و بدعهدیها، طمع ورزیها و خیانتهائی که به ایران کرده، نمیتوانند به شما اعتماد کنند. برقراری روابط، بازگشائی سفارتخانهها و رفت و آمدهائی که از این پس وجود خواهد داشت هر چند در چارچوب تعامل متعارف فیمابین کشورها برمبنای مقررات بینالمللی خواهد بود، ولی مردم و مسئولان ایرانی هرگز نگاههای دقیق خود را از رفتارهای شما در این کشور بر نخواهند داشت. پرونده دولت انگلیس از نظر ایرانیان مالامال از خیانت، چپاول، جاسوسی و خنجر از پشت زدن به ملت ایران است. این پرونده قطور از دوران صفویه یعنی 4 قرن قبل تشکیل شده و تا به امروز حتی یک برگ سفید در آن وجود ندارد. دولت انگلیس، حتی در روزهای اوج انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 1357 تلاش کرد به شکلهای مختلف از رژیم منحط و فاسد پهلوی حمایت کند و خاطره تلخ به انحراف کشاندن نهضت مشروطیت را در اذهان مردم ایران تداعی نماید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز نیز برای مقابله با این انقلاب هر کاری که توانست انجام داد و اکنون بعد از ناکامی در تمام این توطئهها، از در دوستی درآمده است. روشن است که این اقدام نیز با هدف جلب منافع است و از آنجا که تمام تعاملها و روابط فیمابین کشورها برمبنای منافع آنها صورت میگیرد، به این اقدام ایرادی نیست، اما اگر دولت انگلیس روش نادرست گذشته را باز هم تکرار و پرونده خود را سنگینتر کند معلوم نیست بار دیگر بتواند انتظار داشته باشد کسی در تهران برای فشردن دست فرستادگان لندن آمادگی نشان دهد.
بنابر این، به دولتمردان انگلیس توصیه میکنیم و این توصیه را از طریق وزیر خارجه انگلیس به گوش آنان میرسانیم که روش گذشته را کنار بگذارید، این واقعیت را درک کنید که ایران انقلابی با ایران قبل از انقلاب تفاوت زیادی دارد و مردم ایران به هیچکس و هیچ دولتی اجازه دخالت در امور کشور خود را نمیدهند. شما اگر به این توصیه عمل کنید میتوانید روابط خوبی با ایران داشته باشید و در غیر اینصورت مطمئن باشید که از بازگشائی سفارتتان در تهران، طرفی نخواهید بست و فقط پروندهتان سنگینتر و سیاهتر خواهد شد.
هر چند سفر وزیر امور خارجه انگلیس به تهران با تاخیر قابل ملاحظهای در مقایسه با تعدادی از کشورهای اروپائی، که بلافاصله بعد از اعلام توافق هستهای مسئولان ارشد خود را به تهران فرستادند، انجام میشود اما این سفر در تکمیل زنجیره سفرهای مسئولان ارشد اروپائی به تهران نشان دهنده دو واقعیت مهم است. اول آنکه سخن رئیسجمهور روحانی که گفت نظام تحریمها فرو ریخته سخن کاملاً درستی است، زیرا قدرتهای اول اروپا همچون آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس در یک مسابقه و با سرعت برای از سرگرفتن روابط خود با ایران از همدیگر سبقت گرفتند و دوم آنکه این مسابقه پرمعنا حاوی این پیام روشن برای کنگره آمریکا نیز هست که توافق هستهای وین، به راه خود میرود و منتظر تصمیم نمایندگان حزب جمهوری خواه آمریکا نمیماند. بنابر این، اکنون این کنگره است که باید خود را با توافق هستهای وین تطبیق دهد البته اگر اعضاء کنگره مایل باشند آمریکا در جهان منزوی نشود.
درست در همینجاست که باید به این نکته ظریف توجه شود که دولتمردان آمریکائی بعد از سالها رجزخوانی علیه ایران و اینکه جمهوری اسلامی ایران در جهان منزوی است، اکنون به زبان خود میگویند شرایط بگونهایست که اگر کنگره و توافق هستهای با ایران را رد کند، آمریکا دچار انزوا خواهد شد. این، یعنی معجزه دیپلماسی ایران و قدرت خیره کنندهای که گروه مذاکره کننده ایرانی در برابر 6 قدرت مدعی جهانی نشان دادهاند.
نکته مهمی که تمام دولتمردان انگلیسی از جمله فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس چارهای غیر از پذیرفتن آن ندارند اینست که اینبار دولت انگلیس درحالی دست دوستی به طرف ایران دراز میکند و وزیر خارجه انگلیس درحالی برای بازگشائی سفارت کشورش به تهران آمده که برخلاف گذشته به جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای برتر و مطرح در سطح جهان مینگرد و اعتراف میکند که باید در برابر ملت ایران تواضع کند، حقوق این ملت را به رسمیت بشناسد و هرگز هوسهای استعماری گذشته را درباره ایران به ذهن خود راه ندهد. این، درسی است که دولتمردان انگلیسی طی 36 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از مردم ایران گرفتهاند و با قهرو نازها و بستن و باز کردنهای سفارت و تهدید و تطمیع و تحریمهای مکرر اکنون به این نتیجه رسیدهاند که ملت انقلابی ایران را نمیتوانند تسلیم خواستههای خود کنند و چارهای جز تعامل ندارند و این انگلیس است که باید تسلیم واقعیت شود.
در عین حال، این نکته را نیز لازم است به وزیر خارجه انگلیس، کارکنان سفارت انگلیس در تهران و تمام دولتمردان انگلیسی گوشزد نمائیم که مردم ایران به دلیل سوابق سوء دولت انگلیس در قرون اخیر و بدعهدیها، طمع ورزیها و خیانتهائی که به ایران کرده، نمیتوانند به شما اعتماد کنند. برقراری روابط، بازگشائی سفارتخانهها و رفت و آمدهائی که از این پس وجود خواهد داشت هر چند در چارچوب تعامل متعارف فیمابین کشورها برمبنای مقررات بینالمللی خواهد بود، ولی مردم و مسئولان ایرانی هرگز نگاههای دقیق خود را از رفتارهای شما در این کشور بر نخواهند داشت. پرونده دولت انگلیس از نظر ایرانیان مالامال از خیانت، چپاول، جاسوسی و خنجر از پشت زدن به ملت ایران است. این پرونده قطور از دوران صفویه یعنی 4 قرن قبل تشکیل شده و تا به امروز حتی یک برگ سفید در آن وجود ندارد. دولت انگلیس، حتی در روزهای اوج انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 1357 تلاش کرد به شکلهای مختلف از رژیم منحط و فاسد پهلوی حمایت کند و خاطره تلخ به انحراف کشاندن نهضت مشروطیت را در اذهان مردم ایران تداعی نماید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز نیز برای مقابله با این انقلاب هر کاری که توانست انجام داد و اکنون بعد از ناکامی در تمام این توطئهها، از در دوستی درآمده است. روشن است که این اقدام نیز با هدف جلب منافع است و از آنجا که تمام تعاملها و روابط فیمابین کشورها برمبنای منافع آنها صورت میگیرد، به این اقدام ایرادی نیست، اما اگر دولت انگلیس روش نادرست گذشته را باز هم تکرار و پرونده خود را سنگینتر کند معلوم نیست بار دیگر بتواند انتظار داشته باشد کسی در تهران برای فشردن دست فرستادگان لندن آمادگی نشان دهد.
بنابر این، به دولتمردان انگلیس توصیه میکنیم و این توصیه را از طریق وزیر خارجه انگلیس به گوش آنان میرسانیم که روش گذشته را کنار بگذارید، این واقعیت را درک کنید که ایران انقلابی با ایران قبل از انقلاب تفاوت زیادی دارد و مردم ایران به هیچکس و هیچ دولتی اجازه دخالت در امور کشور خود را نمیدهند. شما اگر به این توصیه عمل کنید میتوانید روابط خوبی با ایران داشته باشید و در غیر اینصورت مطمئن باشید که از بازگشائی سفارتتان در تهران، طرفی نخواهید بست و فقط پروندهتان سنگینتر و سیاهتر خواهد شد.