بنیانگذار
این بیماری تکنو فویبا خمینی شیاذ بود .زیرا بدلیل اینکه از آگاهی مردم ایران وحشت
داشت و نیاز شدیذ به ناآگاه ترین اقشا رجامعه برای سرکوب آگاهان ونخبگان جامعه
داشت .هم تهاجم به روزنامه ی آیندگان وکتابفروشی ها کرد .هم داشتن ویدئورا ممنوع کرد .هم به دانشگاه های سراسر کشور یورش وحشیانه
برد وپس از به خاک وخون کشانیدن شان برای 3س ال تعطیل شان نمود ..هم اعضای خانواده
هارا تشویق به جاسوسی علیه ی هم کرد .درادامه هم مبارزه با ماهواره ها وجمع آوری
بشقاب های ماهواره ای تاحال ادامه داشته است .
تکنوفوبیا بهطور ساده
و در معنی لغوی یعنی ترس و هراس و نوعی نفرت از فناوریهای جدید. البته سابقه آن
در کشور و ملت ما زیاد است و اگر با این واژه آشنا نباشیم، اکثر ما در عصر فناوری
آن را با گوشت و پوست خود لمس کردهایم؛ موضوع مقاومت و ترس مردم در برابر واکسن
زدن در دوره امیرکبیر را بهخاطر بیاوریم و برای اینکه راه دور نرویم، بسیاری از
ما دهه شصتیها تلاش زیادی کردیم به خانواده بفهمانیم آتاری و پلیاستیشن و امثال
آن تلویزیون را خراب نمیکند!
در زمان کودکی پدر و مادرهای دهه ٦٠ این وسیله بازی وجود نداشت و بسیاری از آنان کوچکترین آشنایی با آن نداشتند. اینکه چرا هر چیز و هر فناوری فقط به صرف اینکه پدیدهای جدید است باید مورد بدبینی واقع شود، در نوع خود سوال جالبی است. البته این موضوع مختص خانوادهها نبوده و نیست و در آن زمان برنامهریزان جامعه که باید برخوردی علمی و نگاهی جامع داشته باشند نیز رویکردی مشابه اتخاذ کردند و به این موضوع اهمیت کافی نمیدادند.
بهگزارش سایت میگنا، فناوری دیگری که کموبیش به شکل مشابه در دوران ما ظهور کرده و به اوج خود رسیده است، ظهور شبکههای اجتماعی است. این پدیده ابتدا در سالیان دور به وسیله نرمافزارهایی همچون یاهو مسنجر در کشور ما حضور پیدا کرد و چند سال بعد با رشد چشمگیر و همزمان اینترنت بیسیم و پیشرفت موبایل، به شبکههایی چون وایبر، واتساپ و تلگرام رسید. این شبکهها صرفنظر از تفاوتهای ماهیتی، تجربهای متفاوت از ارتباط جمعی را برای نسل جدید به ارمغان آوردند؛ تجربهای که در آن بدون کنترل شدن و امر و نهیکردن از سوی مسئولان و هنجارهای حاکم برهمکنش اجتماعی صورت میپذیرفت. این امکان وجود داشت که بدون دیدهشدن با هر فردی، اعم از خارجی، جنس مخالف و... صحبت کرد یا اینکه درباره هر مسأله اجتماعی بیپرده سخن گفت؛ بنابراین با وجود اینکه از نظر پدر و مادرها و مسئولان یک تفریح ناسالم و عامل درس نخواندن و فساد و امثال آن درحال چنگ و دندان نشاندادن بود، اما نسل جدید چیز دیگری میدید؛ هر روز بیش از پیش به این شبکهها وابسته میشد و آنها درنهایت امروزه به جزیی جداییناپذیر از زندگی افراد تبدیل شدهاند و بسیاری از افراد نسل گذشته و نیز مسئولان از آنها به بهترین نحو استفاده میکنند.بدون نظارت، بدون حضور نگاه مسئولان و بیخیال از امر و نهی خانوادهها، نسل ما خود آداب و رفتار مناسب حضور در محیطهای اجتماعی را با تجارب خود کشف کرد و به وجود آورد. نحوه درست حضور در فیسبوک و توییتر را در کتابهای درسی یاد ندادند. اینکه چه سنی مناسب اولین تجربه وایبر و واتساپ است و اینکه دسترسی کودکان تا چه حد باید باشد، اینها در برنامههای تلویزیونی نشان داده نشدند. معلم پرورشی کمتر درباره فرهنگ درست استفاده از موبایل توضیح میداد، در صورتی که این موارد میتوانست اتفاق بیفتد. همواره تلاش بر این بوده که به این پدیدهها منفی نگاه شود یا نادیده گرفته شوند. برعهده نسل جوان است که درباره اخلاقیات و آداب مناسب حضور در شبکههای اجتماعی تفکر و تعمق کند. ساعات زیادی از وقت هموطنان جوان در این محیط مجازی صرف میشود و حجم اطلاعات زیادی بهوسیله آن جابه جا میشود. پدیده بسیار خجستهای که در شبکههای امروزی وجود دارد، گروه است که میتوان در آن قواعد و مقرراتی وضع کرد و از حضار درخواست کرد که آنها را رعایت کنند.
رعایت این مقررات از سوی حضار آن هم بدون اجبار میتواند تمرین و مقدمهای برای رعایت قانون در محیط واقعی باشد. با این گروههای مجازی میتوان تعداد بیشتری از افراد جامعه را به بحثها و گفت و گو در زمینههای متفاوت کشاند و تمام این افراد نیاز و لزوم وجود قانون در بحث، تحمل نظرات مخالف و... را حس خواهند کرد؛ بنابراین بهتر و مناسبتر این است که در برابر پدیده شبکههای اجتماعی کمتر جبههگیری شود و در عوض شاهد تلاش برای اصلاح امور میان کاربران این شبکهها و آموزش آداب درست در آن ها باشیم. چند مورد از آدابی که مدنظر نگارندهاند به شرح زیر هستند؛ گرچه بدیهی است که شبکههای اجتماعی گوناگون با هم متفاوت هستند و میتوانند الگوهای رفتاری متفاوتی را طلب کنند.
١- در شبکههای مجازی پیامهای متعددی بازنشر پیدا میکنند که گاهی برخی از آنها صحت ندارند یا حاوی عکسهایی تدوینشده هستند. بهتر است هنگام بازنشر آنها تا جای ممکن از درستیشان اطمینان به عمل آوریم و منبع آنها را بررسی کنیم.
٢- بهتر است در طول روز ساعاتی مشخص و محدود کاربر این شبکهها باشیم و از اعتیاد به آنها بپرهیزیم. شبکهها برای زندگی بهتر هستند نه زندگی برای شبکههای شلوغتر.
٣- شبکهها عمدتا از امنیت نسبی برخوردار هستند اما به این معنی نیست که همهچیز آنها تحتکنترل باشد. فناوری به وسیله انسان تنظیم شده و میتواند به وسیله او مورد استفاده قرار بگیرد. بهتر است در قرار دادن اطلاعات خصوصی، محرمانه و خانوادگی خود روی این شبکهها احتیاط کنیم.
٤- محتوای بسیاری از پیامها و مطالب منتشر شده در شبکهها مناسب سن کودکان نیست و توجه آنها را به مسائلی که مناسب سن آنان نیست جلب خواهدکرد.
٥- با وجود برچسبها (استیکر) و امکان استفاده از آنها، در بسیاری از موارد، جمله مطرح شده لحن گوینده را نمیرساند و تا جای ممکن باید از پیامهای دیگران برداشت بد نکنیم؛ بهعنوان مثال گوینده را عصبانی فرض نکنیم.
٦- بهتر است عکس شخصی دیگران را ولو اینکه در شبکهها وجود دارد، ذخیره نکنیم.
٧- بهتر است از نام اصلی یا عکس خود در پروفایل استفاده کنیم. افراد حق دارند بدانند با چه فردی درحال صحبتکردن هستند و حضور با هویت خویش، نوعی ادب و احترام به دیگران است.
٨- در گروهها سعی کنیم برای گروه قانون و هدف مشخص کرده و به آن پایبند باشیم.
٩- بدون اجازه شخص، او را به گروهی اضافه نکنیم. بهتر است از ابتدا نظر مساعد او را جلب کنیم.منبع: روزنامه شهروند
در زمان کودکی پدر و مادرهای دهه ٦٠ این وسیله بازی وجود نداشت و بسیاری از آنان کوچکترین آشنایی با آن نداشتند. اینکه چرا هر چیز و هر فناوری فقط به صرف اینکه پدیدهای جدید است باید مورد بدبینی واقع شود، در نوع خود سوال جالبی است. البته این موضوع مختص خانوادهها نبوده و نیست و در آن زمان برنامهریزان جامعه که باید برخوردی علمی و نگاهی جامع داشته باشند نیز رویکردی مشابه اتخاذ کردند و به این موضوع اهمیت کافی نمیدادند.
بهگزارش سایت میگنا، فناوری دیگری که کموبیش به شکل مشابه در دوران ما ظهور کرده و به اوج خود رسیده است، ظهور شبکههای اجتماعی است. این پدیده ابتدا در سالیان دور به وسیله نرمافزارهایی همچون یاهو مسنجر در کشور ما حضور پیدا کرد و چند سال بعد با رشد چشمگیر و همزمان اینترنت بیسیم و پیشرفت موبایل، به شبکههایی چون وایبر، واتساپ و تلگرام رسید. این شبکهها صرفنظر از تفاوتهای ماهیتی، تجربهای متفاوت از ارتباط جمعی را برای نسل جدید به ارمغان آوردند؛ تجربهای که در آن بدون کنترل شدن و امر و نهیکردن از سوی مسئولان و هنجارهای حاکم برهمکنش اجتماعی صورت میپذیرفت. این امکان وجود داشت که بدون دیدهشدن با هر فردی، اعم از خارجی، جنس مخالف و... صحبت کرد یا اینکه درباره هر مسأله اجتماعی بیپرده سخن گفت؛ بنابراین با وجود اینکه از نظر پدر و مادرها و مسئولان یک تفریح ناسالم و عامل درس نخواندن و فساد و امثال آن درحال چنگ و دندان نشاندادن بود، اما نسل جدید چیز دیگری میدید؛ هر روز بیش از پیش به این شبکهها وابسته میشد و آنها درنهایت امروزه به جزیی جداییناپذیر از زندگی افراد تبدیل شدهاند و بسیاری از افراد نسل گذشته و نیز مسئولان از آنها به بهترین نحو استفاده میکنند.بدون نظارت، بدون حضور نگاه مسئولان و بیخیال از امر و نهی خانوادهها، نسل ما خود آداب و رفتار مناسب حضور در محیطهای اجتماعی را با تجارب خود کشف کرد و به وجود آورد. نحوه درست حضور در فیسبوک و توییتر را در کتابهای درسی یاد ندادند. اینکه چه سنی مناسب اولین تجربه وایبر و واتساپ است و اینکه دسترسی کودکان تا چه حد باید باشد، اینها در برنامههای تلویزیونی نشان داده نشدند. معلم پرورشی کمتر درباره فرهنگ درست استفاده از موبایل توضیح میداد، در صورتی که این موارد میتوانست اتفاق بیفتد. همواره تلاش بر این بوده که به این پدیدهها منفی نگاه شود یا نادیده گرفته شوند. برعهده نسل جوان است که درباره اخلاقیات و آداب مناسب حضور در شبکههای اجتماعی تفکر و تعمق کند. ساعات زیادی از وقت هموطنان جوان در این محیط مجازی صرف میشود و حجم اطلاعات زیادی بهوسیله آن جابه جا میشود. پدیده بسیار خجستهای که در شبکههای امروزی وجود دارد، گروه است که میتوان در آن قواعد و مقرراتی وضع کرد و از حضار درخواست کرد که آنها را رعایت کنند.
رعایت این مقررات از سوی حضار آن هم بدون اجبار میتواند تمرین و مقدمهای برای رعایت قانون در محیط واقعی باشد. با این گروههای مجازی میتوان تعداد بیشتری از افراد جامعه را به بحثها و گفت و گو در زمینههای متفاوت کشاند و تمام این افراد نیاز و لزوم وجود قانون در بحث، تحمل نظرات مخالف و... را حس خواهند کرد؛ بنابراین بهتر و مناسبتر این است که در برابر پدیده شبکههای اجتماعی کمتر جبههگیری شود و در عوض شاهد تلاش برای اصلاح امور میان کاربران این شبکهها و آموزش آداب درست در آن ها باشیم. چند مورد از آدابی که مدنظر نگارندهاند به شرح زیر هستند؛ گرچه بدیهی است که شبکههای اجتماعی گوناگون با هم متفاوت هستند و میتوانند الگوهای رفتاری متفاوتی را طلب کنند.
١- در شبکههای مجازی پیامهای متعددی بازنشر پیدا میکنند که گاهی برخی از آنها صحت ندارند یا حاوی عکسهایی تدوینشده هستند. بهتر است هنگام بازنشر آنها تا جای ممکن از درستیشان اطمینان به عمل آوریم و منبع آنها را بررسی کنیم.
٢- بهتر است در طول روز ساعاتی مشخص و محدود کاربر این شبکهها باشیم و از اعتیاد به آنها بپرهیزیم. شبکهها برای زندگی بهتر هستند نه زندگی برای شبکههای شلوغتر.
٣- شبکهها عمدتا از امنیت نسبی برخوردار هستند اما به این معنی نیست که همهچیز آنها تحتکنترل باشد. فناوری به وسیله انسان تنظیم شده و میتواند به وسیله او مورد استفاده قرار بگیرد. بهتر است در قرار دادن اطلاعات خصوصی، محرمانه و خانوادگی خود روی این شبکهها احتیاط کنیم.
٤- محتوای بسیاری از پیامها و مطالب منتشر شده در شبکهها مناسب سن کودکان نیست و توجه آنها را به مسائلی که مناسب سن آنان نیست جلب خواهدکرد.
٥- با وجود برچسبها (استیکر) و امکان استفاده از آنها، در بسیاری از موارد، جمله مطرح شده لحن گوینده را نمیرساند و تا جای ممکن باید از پیامهای دیگران برداشت بد نکنیم؛ بهعنوان مثال گوینده را عصبانی فرض نکنیم.
٦- بهتر است عکس شخصی دیگران را ولو اینکه در شبکهها وجود دارد، ذخیره نکنیم.
٧- بهتر است از نام اصلی یا عکس خود در پروفایل استفاده کنیم. افراد حق دارند بدانند با چه فردی درحال صحبتکردن هستند و حضور با هویت خویش، نوعی ادب و احترام به دیگران است.
٨- در گروهها سعی کنیم برای گروه قانون و هدف مشخص کرده و به آن پایبند باشیم.
٩- بدون اجازه شخص، او را به گروهی اضافه نکنیم. بهتر است از ابتدا نظر مساعد او را جلب کنیم.منبع: روزنامه شهروند