التماس به هوادار به جای درآمدزایی! 9 شهریور -94
دررژیم کاپیتان تیم ملی فوتبال
اعدام کن سرنوشت باشگاه ورزشی تیم فوتبال صاحب نام به چنین روزی افتاده است؟
تا چند روز در اشاره به پرسپولیس، فقط نتایج و رکوردهای منفی پیدرپی این تیم مورد اشاره قرار میگرفت اما حالا اتفاقی افتاده که موضوع نتایج زیر سایه رفته و همه از افتضاحی بزرگتر حرف میزنند.از کلاه گامپر تا لوگوی پرسپولیس
اگر روزی پسری به نام خوان گامپر با درآوردن کلاه از سر و گرفتن آن رو به سوی مردم کاتالونیا موفق به کسب اعانه مورد نیاز و تأسیس غولی به نام بارسلونا شد، ١١٤سال بعد در ایران باشگاهی که زمانی کارکردی شبیه مانیفست ضد دولتی کاتالونیا داشت، کاری مشابه اما به غلطترین شکل ممکن انجام داد. باشگاه پرسپولیس با در نظر گرفتن بنری با مضمون «هر هوادار=یک اسپانسر» شماره حسابی متعلق به بانک ملی شعبه ولنجک را به هواداران پیشنهاد داده تا به قول طاهری، سرپرست باشگاه هرکدام از هواداران با اعطای ٥هزار تومان، نیاز تیم به اسپانسر را از بین ببرند! او گفته پولهای واریز شده به هیچ عنوان صرف امور غیر نمیشود! طاهری ادعا کرد یکی از هواداران میخواست کمک مالیاش را به دست سرپرست باشگاه برساند اما او اعلام کرده پول فقط باید به حساب باشگاه ریخته شود.واکنشها
پس از رونمایی از این بنر، سران پرسپولیس به فکر توجیه ماجرا افتادند. طبق معمول، بازی «کی بود، کی بود، من نبودم» در اولویت قرار داشت. محمد زادمهر، عضو تحصیلکرده هیأتمدیره باشگاه ادعا کرد از ماجرا اطلاع ندارد. محمود خوردبین، قدیمیترین پرسپولیسی تاریخ هم ادعا کرد از اتفاقات رخ داده کوچکترین اطلاعی ندارد و به باشگاه میرود تا از ماجرا خبردار شود! فرشاد پیوس هم صراحتا از مدیران فعلی پرسپولیس خواسته استعفا کنند و به خانه بروند! مهرداد میناوند، یکی از بهترین چپ پاهای تاریخ پرسپولیس هم به شکل اینترنتی واکنش نشان داد. او در صفحه اینستاگرام خود از لکهای ننگ در تاریخ پرسپولیس خبر داد. آنجایی که میناوند، ماجرا را به مقایسه با تیمهای خارجی میکشاند و از درآمدزایی بیدغدغه زیر پونزترین تیمهای اروپایی از طریق اسپانسر میگویند، مبحث جالبی شکل میگیرد.مدل خارجی
در هیچ کشور اروپایی به شکل ناگهانی شماره حسابی برای کمک به یک تیم اعلام نمیشود. اصولا هر باشگاهی از بزرگ گرفته تا کوچک، منبع درآمدی دارد که برای روز مبادا کافی است. اگر هم کمکی صورت بگیرد، طرف مقابل داوطلب شده، نه باشگاه. چندی قبل باشگاه پارما به دلیل پیدا نشدن خریداری برای پرداخت بدهیهای کلانش به پایینترین سطح فوتبال ایتالیا سقوط کرد اما از شماره حساب بانک شعبه رجیو امیلیا خبری نبود و تنها یک رستوراندار به میل خودش بهحدی کمک کرد که نام محصولش به شکل نمادین روی پیراهن بازیکنان قرار بگیرد. اگر هم روزی روزگاری باشگاه نیاز علنی به کمک داشته باشد، اسپانسر وارد عمل میشود و در بدترین حالت (که تا به حال رخ نداده است!) تنها اعضای رسمی تیم هواداری اجازه کمک دارند. باشگاهها از آنجایی که خصوصی هستند، اقداماتی نظیر فروش سکوها و افتخارات باشگاه را لحاظ میکنند و از این طریق درآمد به دست میآورند.ماجرای قدیمی
البته در فوتبال دولتی که در لایههای زیرین خود تن به خصوصیسازی نمیدهد، بحث کمک هواداران موضوع تازهای نیست. از قدیمالایام عدهای موافق کمک گرفتن از هواداران بودند و گروهی مخالفت نشان میدادند. وقت فوتبال ما با این حرفها تلف شد و وزارت ورزش و جوانان در دولت جدید هم با وجود وعدههای گاه و بیگاه به قول معروف حتی یک ریال هم برای پرسپولیس و استقلال دولتی خرج نکرد. شاید کمک هواداران بهخصوص در شرایط فعلی چندان بد نباشد اما باید پرسید این اقدام به چه قیمتی صورت میگیرد؟ حالا تصور کنیم هواداران کمک کنند. در قبال مساعدت آنها چه خدماتی برایشان در نظر میگیریم؟ آیا حداقل احترام برای احساس آنها قایل میشویم؟ اصولا حس میکنیم به گردن مای مدیرعامل حقی دارند؟
چندی قبل یک هوادار در فوتبال انگلیس به خاطر از دست ندادن حتی یک بازی ٥٠سال اخیر تیم محبوبش از سوی باشگاه بهعنوان میهمان ویژه دعوت شد و جایزه ویژهای از دست رئیس باشگاهش گرفت. در کشورهای اروپایی، هواداران علاوه بر امکاناتی مانند کارت هواداری و شرکت در رأیگیری برای انتخابات ریاست باشگاه، اجازه حضور در جشنهای سنتی هر سال را دارند و اعضای ثابت کانون هواداران بدون اینکه پولی برای باشگاه خرجکنند، مجاز به حضور در برخی جلسات باشگاه هم هستند. حالا تصور کنید اگر باشگاه پرسپولیس، کمک یک هوادار را بپذیرد، چه اقدامات تشویقی برای پاسخ به این محبت در نظر میگیرد!نظریه کارشناسی
امیررضا واعظآشتیانی، قائممقام سابق سازمان تربیتبدنی بهعنوان یکی از مخالفان قدیمی این اقدام در گفتوگو با «شهروند» حرفهای جالبی به زبان آورد: «تا وقتی چیزی به نام اقتصاد فوتبالی وجود ندارد، در به روی همان پاشنه میچرخد. به نظرم بزرگترین معضل حال حاضر فوتبال ما مدیران غیرفوتبالی و ناآشنا با این حیطه هستند؛ آنهایی که تفکر آماتوریسم را در جسم و جان فوتبال نهادینه کردند. وقتی اینگونه باشد، نباید انتظار داشته باشیم باشگاهها عزتنفس خود را حفظ کنند و کاسه گدایی به سمت هواداران دراز نکنند.»او صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «نگاه ما به ورزش غلط است و برای برونرفت از این بحران و رسیدن به مرزهای حرفهایگری، باید به اندازه یک دولت ٨ ساله وقت صرف کرد، همه چیز را کوبید و دوباره از نو ساخت. مدیرانی که کاسه گدایی گرفتهاند، باید بدانند هیچ سهمی از گردش مالی ٥٠٠ میلیاردی ورزش در دنیا ندارند. استقلال هم دستکمی از پرسپولیس ندارد و فقط ماجرا و مشکلاتش علنی نشده است. من به آنها نه باشگاه که تیم میگویم؛ تیمهایی در گرداب آماتوریسم ورزش در خواب ما.»
اگر روزی پسری به نام خوان گامپر با درآوردن کلاه از سر و گرفتن آن رو به سوی مردم کاتالونیا موفق به کسب اعانه مورد نیاز و تأسیس غولی به نام بارسلونا شد، ١١٤سال بعد در ایران باشگاهی که زمانی کارکردی شبیه مانیفست ضد دولتی کاتالونیا داشت، کاری مشابه اما به غلطترین شکل ممکن انجام داد. باشگاه پرسپولیس با در نظر گرفتن بنری با مضمون «هر هوادار=یک اسپانسر» شماره حسابی متعلق به بانک ملی شعبه ولنجک را به هواداران پیشنهاد داده تا به قول طاهری، سرپرست باشگاه هرکدام از هواداران با اعطای ٥هزار تومان، نیاز تیم به اسپانسر را از بین ببرند! او گفته پولهای واریز شده به هیچ عنوان صرف امور غیر نمیشود! طاهری ادعا کرد یکی از هواداران میخواست کمک مالیاش را به دست سرپرست باشگاه برساند اما او اعلام کرده پول فقط باید به حساب باشگاه ریخته شود.واکنشها
پس از رونمایی از این بنر، سران پرسپولیس به فکر توجیه ماجرا افتادند. طبق معمول، بازی «کی بود، کی بود، من نبودم» در اولویت قرار داشت. محمد زادمهر، عضو تحصیلکرده هیأتمدیره باشگاه ادعا کرد از ماجرا اطلاع ندارد. محمود خوردبین، قدیمیترین پرسپولیسی تاریخ هم ادعا کرد از اتفاقات رخ داده کوچکترین اطلاعی ندارد و به باشگاه میرود تا از ماجرا خبردار شود! فرشاد پیوس هم صراحتا از مدیران فعلی پرسپولیس خواسته استعفا کنند و به خانه بروند! مهرداد میناوند، یکی از بهترین چپ پاهای تاریخ پرسپولیس هم به شکل اینترنتی واکنش نشان داد. او در صفحه اینستاگرام خود از لکهای ننگ در تاریخ پرسپولیس خبر داد. آنجایی که میناوند، ماجرا را به مقایسه با تیمهای خارجی میکشاند و از درآمدزایی بیدغدغه زیر پونزترین تیمهای اروپایی از طریق اسپانسر میگویند، مبحث جالبی شکل میگیرد.مدل خارجی
در هیچ کشور اروپایی به شکل ناگهانی شماره حسابی برای کمک به یک تیم اعلام نمیشود. اصولا هر باشگاهی از بزرگ گرفته تا کوچک، منبع درآمدی دارد که برای روز مبادا کافی است. اگر هم کمکی صورت بگیرد، طرف مقابل داوطلب شده، نه باشگاه. چندی قبل باشگاه پارما به دلیل پیدا نشدن خریداری برای پرداخت بدهیهای کلانش به پایینترین سطح فوتبال ایتالیا سقوط کرد اما از شماره حساب بانک شعبه رجیو امیلیا خبری نبود و تنها یک رستوراندار به میل خودش بهحدی کمک کرد که نام محصولش به شکل نمادین روی پیراهن بازیکنان قرار بگیرد. اگر هم روزی روزگاری باشگاه نیاز علنی به کمک داشته باشد، اسپانسر وارد عمل میشود و در بدترین حالت (که تا به حال رخ نداده است!) تنها اعضای رسمی تیم هواداری اجازه کمک دارند. باشگاهها از آنجایی که خصوصی هستند، اقداماتی نظیر فروش سکوها و افتخارات باشگاه را لحاظ میکنند و از این طریق درآمد به دست میآورند.ماجرای قدیمی
البته در فوتبال دولتی که در لایههای زیرین خود تن به خصوصیسازی نمیدهد، بحث کمک هواداران موضوع تازهای نیست. از قدیمالایام عدهای موافق کمک گرفتن از هواداران بودند و گروهی مخالفت نشان میدادند. وقت فوتبال ما با این حرفها تلف شد و وزارت ورزش و جوانان در دولت جدید هم با وجود وعدههای گاه و بیگاه به قول معروف حتی یک ریال هم برای پرسپولیس و استقلال دولتی خرج نکرد. شاید کمک هواداران بهخصوص در شرایط فعلی چندان بد نباشد اما باید پرسید این اقدام به چه قیمتی صورت میگیرد؟ حالا تصور کنیم هواداران کمک کنند. در قبال مساعدت آنها چه خدماتی برایشان در نظر میگیریم؟ آیا حداقل احترام برای احساس آنها قایل میشویم؟ اصولا حس میکنیم به گردن مای مدیرعامل حقی دارند؟
چندی قبل یک هوادار در فوتبال انگلیس به خاطر از دست ندادن حتی یک بازی ٥٠سال اخیر تیم محبوبش از سوی باشگاه بهعنوان میهمان ویژه دعوت شد و جایزه ویژهای از دست رئیس باشگاهش گرفت. در کشورهای اروپایی، هواداران علاوه بر امکاناتی مانند کارت هواداری و شرکت در رأیگیری برای انتخابات ریاست باشگاه، اجازه حضور در جشنهای سنتی هر سال را دارند و اعضای ثابت کانون هواداران بدون اینکه پولی برای باشگاه خرجکنند، مجاز به حضور در برخی جلسات باشگاه هم هستند. حالا تصور کنید اگر باشگاه پرسپولیس، کمک یک هوادار را بپذیرد، چه اقدامات تشویقی برای پاسخ به این محبت در نظر میگیرد!نظریه کارشناسی
امیررضا واعظآشتیانی، قائممقام سابق سازمان تربیتبدنی بهعنوان یکی از مخالفان قدیمی این اقدام در گفتوگو با «شهروند» حرفهای جالبی به زبان آورد: «تا وقتی چیزی به نام اقتصاد فوتبالی وجود ندارد، در به روی همان پاشنه میچرخد. به نظرم بزرگترین معضل حال حاضر فوتبال ما مدیران غیرفوتبالی و ناآشنا با این حیطه هستند؛ آنهایی که تفکر آماتوریسم را در جسم و جان فوتبال نهادینه کردند. وقتی اینگونه باشد، نباید انتظار داشته باشیم باشگاهها عزتنفس خود را حفظ کنند و کاسه گدایی به سمت هواداران دراز نکنند.»او صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «نگاه ما به ورزش غلط است و برای برونرفت از این بحران و رسیدن به مرزهای حرفهایگری، باید به اندازه یک دولت ٨ ساله وقت صرف کرد، همه چیز را کوبید و دوباره از نو ساخت. مدیرانی که کاسه گدایی گرفتهاند، باید بدانند هیچ سهمی از گردش مالی ٥٠٠ میلیاردی ورزش در دنیا ندارند. استقلال هم دستکمی از پرسپولیس ندارد و فقط ماجرا و مشکلاتش علنی نشده است. من به آنها نه باشگاه که تیم میگویم؛ تیمهایی در گرداب آماتوریسم ورزش در خواب ما.»