چند سالی از اجرای طرح تفکیک جنسیتی در
برخی نهادهای آموزشی و محیط های کاری می گذرد. در این میان بسیاری از کارشناسان
معتقدند این طرح بیش از هرچیز حاشیه ساز و هزینه بر بوده و برخلاف آنچه مدعیان آن
می گویند ارتباطی با حفظ کرامت زنان و افزایش بهره وری در کار ندارد.
نخ نما شدن طرح تفکیک جنسیتی
انگاره جداسازی زن و مرد در محیط های اجتماعی اگرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی قوت گرفت، اما با تفکر و اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی و خود انقلاب ارتباطی ندارد. مخالفت امام خمینی (ره) با جداسازی دختران و پسران در کلاس های درس دانشگاه در سال 1361 خورشیدی تصویری روشن از اصول و مبانی انقلابی به دست می دهد که مردم به آن هویت بخشیدند. اما سردمداران تفکر تندرو از همان روزهای نخست شکل گیری جمهوری اسلامی با درک نادرست از آموزه های اسلام، سعی در اجرایی کردن باورهای افراطی خود داشتند. بماند که بخش زیادی از این رفتارها، آگاهانه و به منظور دست یابی به اهدافی خاص در حوزه ی سیاسی- اجتماعی جامعه بود.
سال ها از آن زمان می گذرد اما طرفداران این رویکرد تند، همچنان اندر خم یک کوچه اند و با مساله ی پذیرش محیط اجتماعی مشترک میان زنان و مردان کنار نیامده اند؛ محیطی که اگر روزگار یاری می کرد دوگانه اش می کردند؛ زن ها یک طرف و مردها طرف دیگر.
سال های تصدی «محمود احمدی نژاد» بر دولت پیشین و به دنبال آن بسته شدن فضای سیاسی- اجتماعی کشور، بهترین فرصت را فراهم آورد تا حامیان تفکر افراطی، امکان پیاده سازی آنچه را در ذهن داشتند در محیط های علمی، آموزشی و برخی نهادها و اداره ها بیابند.
اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه «علامه طباطبایی» به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین دانشگاه های علوم انسانی کشور را می توان حاصل تلاش تندروهایی دانست که می خواستند با این کار گامی به سوی جامعه ی آرمانی خود بردارند؛ تلاشی که ادامه ی آن را می توان در جداسازی محیط های کاری بانوان و آقایان، در برخی نهادها و سازمان ها چون شهرداری تهران، مشاهده کرد.
اما به راستی تفکر جداسازی جنسیتی از چه منطق و برهانی تغذیه می کند، چه اهدافی در پس آن نهفته است و اجرای آن چه پیامدهایی را برای جامعه به همراه دارد؟ در گزارش پیش رو در گفت و گو با کارشناسان به بررسی این مهم می پردازیم.
تفکیک جنسیتی؛ دفاعیه ی موافقان و انتقاد مخالفان
موافقان طرح جداسازی زنان و مردان در محیط های مشترک اجتماعی، انگاره ی خود را با طرح اسلامی کردن محیط هایی چون دانشگاه ها، سازمان ها و اداره ها ثابت می کنند. به باور این عده، آمیختن زن و مرد در محیط های مشترک، بروز آسیب های اجتماعی چون فساد و فحشا را فراهم می کند و عنصر اسلامی بودن جامعه را به خطر می اندازد. این گروه ادعا می کنند که جداکردن محیط های مشترک و محدود ساختن آنچه روابط آزاد زن و مرد می دانند، جامعه ی سالم تری را برای شهروندان به ارمغان خواهد آورد.
«امیرحسین قاضی زاده» با دفاع از این طرح گفت: مذهب ما در این زمینه تکالیف را به روشنی بیان کرده است. در مورد لزوم جدا بودن و حداقلی بودن ارتباط میان زن و مرد نامحرم از زبان رسول اکرم(ص) حدیث های زیادی مطرح شده است.
موافقان همچنین از تحکیم بنیاد و حفاظت از خانواده به عنوان یکی دیگر از پیامدهای اجرای این طرح یاد می کنند. «محمدباقر قالیباف» شهردار تهران، در دفاع از جدا کردن محیط کاری زنان و مردان در سازمان شهرداری، در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه در 27 تیرماه پارسال گفت: ما غیرت دینی داریم، حرف ما این است که نباید اجازه دهیم یک خانم در طول زمان معاشرت بیشتری با نامحرمان داشته باشد تا با محرمان خود و شوهر و فرزندش، زیرا این موضوع کانون خانواده را زیر تاثیر منفی قرار می دهد.
افزایش بهره وری محیط های علمی و کاری از دیگر استدلال هایی است که حامیان این جریان فکری، بدون استناد به پژوهشی علمی در دفاع از ایده ی خود مطرح می کنند.
البته برخی حامیان این طرح با نسبت دادن آن به آموزه های اسلامی نیازی به دفاع بیشتر از آن نمی بینند. قاضی زاده در ادامه ی گفت و گوی خود با ایرنا، در مورد اثر جداسازی جنسی بر بهره وری گفت: تلاش برای اثبات فایده های این طرح مانند کار «مهدی بازرگان» در سال های نخست انقلاب است که می خواست اثبات کند نماز خواندن برای بدن مفید است. در حالی که باید پذیرفت اجرای این طرح هم مانند نماز خواندن دستور خدا است و نیازی به اثبات فایده های آن نیست.
مخالفان این طرح اما استدلال های قوی تری برای اجرایی نکردن آن مطرح می کنند.
«آذر منصوری» فعال سیاسی اصلاح طلب و فعال حقوق زنان با رد ارتباط طرح تفکیک جنسیتی با آموزه های اسلامی تصریح کرد: در ایفای مسوولیت های اجتماعی در اسلام هیچ تفکیک و تمایزی میان زن و مرد وجود ندارد. بر اساس آیه های متعددی که قابل استناد است، زنان در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... باید در کنار مردان مشارکت داشته باشند. به عنوان نمونه در جایی که خداوند زنان و مردانی که قرض نیکو می دهند، زنان و مردان مومن، منافق و ... را توصیف می کند، به هیچ وجه نمی شود از آن تعبیر و برداشت جداسازی داشته باشیم. همچنین روایت هایی که از حضور حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) در عرصه ی مبارزه مطرح شده است، با طرح تفکیک جنسیتی سنخیتی ندارد.
منصوری بر این باور است که برخی مدافعان این طرح، برداشتی سطحی و روبنایی از مبانی اعتقادی اسلام دارند و بر اساس این برداشت بر اجرای آن اصرار می کنند. برخی دیگر هم در لفافه ی اسلامی کردن محیط های مشترک، اهداف سیاسی و جناحی خود را دنبال می کنند. رویکرد سلیقه یی و جناحی این افراد بر اساس نگاه جنس دومی است که در مورد زنان اعمال می شود و هدفِ کاهش نقش زنان را در جامعه دنبال می کند.
به گفته منصوری، ترویج و تبلیغ روش های قهری و محدود کننده در محیط های اجتماعی و فرهنگی غیر از اینکه شایبه ی غلبه ی رویکرد طالبانی را در رفتارها و رویکردهای غالب جامعه ی ما به دنیا القا کند، نتیجه ی دیگری نخواهد داشت. این روش بخصوص در مورد برخوردی که از ابتدای انقلاب در خصوص مساله ی حجاب داشتیم اعمال شده و نه تنها به نتیجه ی مورد نظر نرسیده است، بلکه به رفتارهای تدافعی در جامعه و پیوند زدن این نوع رویکردها به اسلام و در نتیجه اسلام ستیزی در جامعه منجر شده است. بنابراین به هیچ وجه نمی توان با تکیه بر مبانی اعتقادی اسلامی این جداسازی ها را توجیه کرد.
همچنین منتقدان در مورد افزایش بهره وری در نتیجه ی تفکیک جنسیتی، تردید دارند. به گفته ی آنها لزوما نهادهای اجتماعی تک جنسیتی نسبت به محیط های مشترک، کارایی بالاتری ندارند. همسنجی کارنامه ی دانشگاه های تک جنسیتی چون «الزهرا» و «امام صادق» با دیگر دانشگاه های کشور، فرضیه ی بهره وری بالاتر را ثابت نمی کند.
«حسین باهر» جامعه شناس، ارتباط میزان بهره وری را با روابط 2 جنس در محیط های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و ... انکار کرد و افزایش کارایی سیستم را تابعی از ضوابط و نه روابط دانست.
منتقدان همچنین جداسازی زنان و مردان را موجب افزایش شاخص سلامت محیط کار و تحصیل نمی دانند. به گفته منصوری، جداسازی 2 جنس در محیط های اجتماعی (که مبنای شکل گیری آنها بر اساس هیچ تفکیکی نبوده است) موجب به هم خوردن تعادل فرهنگی، روانی و افزایش حساسیت می شود؛ حساسیتی که به مشکلات موجود در محیط های اجتماعی دامن خواهد زد.
جداسازی جنسیتی همچنین با از میان بردن محیط های مشترک اجتماعی، بسترهای شناخت و امکان تجربه ی تعامل با جنس مخالف را از میان می برد و فرصت های بالقوه ی ازدواجِ همراه با شناخت را از جوانان می گیرد و در برابر، تابوی جنسیت را جایگزین درک و تجربه ی انسانی از جنس مخالف می کند.
از دیگر سو تجربه ی زندگی اجتماعی در محیط های مدنی و سازمانی برای زنان و مردان موجب ارتقای اخلاق و اصول ارتباطی میان آنها در این محیط های مشترک می شود؛ ارتباط سالمی که قابل انتقال به کل جامعه است. کاهش استانداردهای اخلاقی بخصوص در ارتباط های کلامی، از پیامدهای منفی مردانه شدن برخی محیط های اجتماعی است.
از دید منتقدان اجرای این طرح همچنین موجب کاهش بیش از پیش منزلت و نقش اجتماعی زنان خواهد شد.
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه تهران در گفت و گو با ایرنا گفت: چون در جامعه ی ما امکانات اقتصادی و فرصت های مشارکت اجتماعی برای زنان و مردان یکسان نیست، تفکیک جنسیتی موجب تبعیض جنسیتی به ضرر زنان خواهد شد. در جاهایی که محدودیت امکانات وجود دارد، به دلیل مردسالار بودن جامعه، امتیازها را به مردان می دهند و این تفکیک به ضرر بانوان تمام می شود.
این نکته یی است که در اظهار نظر «شهیندخت مولاوردی» معاون رییس جمهوری در امور بانوان و خانواده نیز در مورد اقدام شهرداری تهران در زمینه ی جدا سازی زنان و مردان در محیط کار به آن اشاره شده بود.
مولاوردی این اقدام شهرداری را «بخشنامه حذف زنان» می خواند و نسبت به آسیب هایی که متوجه زنان در جامعه خواهد شد، هشدار می دهد.
اجرای طرح هایی چون تفکیک جنسیتی که پیامدهای اجتماعی گسترده یی به همراه دارد باید به مطالعه ی علمی گسترده و کار کارشناسی وابسته باشد. اجرا کردن طرح هایی که منتقدان بسیاری دارد و پیامدهای مطلوب ادعایی آن اثبات نشده، ممکن است جامعه را با چالش هایی مواجه کند که جبران آن بسیار هزینه بر باشد.
به نظر می رسد کسانی که ادعا می کنند با جدا کردن زن و مرد در دانشگاه ها، اداره ها و سازمان ها، به دنبال کاهش آسیب های اجتماعی، تحکیم بنیاد خانواده و ... هستند، بیش از حل مساله به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند. راه حل کاهش آسیب های اجتماعی، آموزش مهارت های ارتباطی به زنان و مردانی است که ارتباط هر روزه ی آنان در جامعه گریزناپذیر است.
نخ نما شدن طرح تفکیک جنسیتی
انگاره جداسازی زن و مرد در محیط های اجتماعی اگرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی قوت گرفت، اما با تفکر و اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی و خود انقلاب ارتباطی ندارد. مخالفت امام خمینی (ره) با جداسازی دختران و پسران در کلاس های درس دانشگاه در سال 1361 خورشیدی تصویری روشن از اصول و مبانی انقلابی به دست می دهد که مردم به آن هویت بخشیدند. اما سردمداران تفکر تندرو از همان روزهای نخست شکل گیری جمهوری اسلامی با درک نادرست از آموزه های اسلام، سعی در اجرایی کردن باورهای افراطی خود داشتند. بماند که بخش زیادی از این رفتارها، آگاهانه و به منظور دست یابی به اهدافی خاص در حوزه ی سیاسی- اجتماعی جامعه بود.
سال ها از آن زمان می گذرد اما طرفداران این رویکرد تند، همچنان اندر خم یک کوچه اند و با مساله ی پذیرش محیط اجتماعی مشترک میان زنان و مردان کنار نیامده اند؛ محیطی که اگر روزگار یاری می کرد دوگانه اش می کردند؛ زن ها یک طرف و مردها طرف دیگر.
سال های تصدی «محمود احمدی نژاد» بر دولت پیشین و به دنبال آن بسته شدن فضای سیاسی- اجتماعی کشور، بهترین فرصت را فراهم آورد تا حامیان تفکر افراطی، امکان پیاده سازی آنچه را در ذهن داشتند در محیط های علمی، آموزشی و برخی نهادها و اداره ها بیابند.
اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه «علامه طباطبایی» به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین دانشگاه های علوم انسانی کشور را می توان حاصل تلاش تندروهایی دانست که می خواستند با این کار گامی به سوی جامعه ی آرمانی خود بردارند؛ تلاشی که ادامه ی آن را می توان در جداسازی محیط های کاری بانوان و آقایان، در برخی نهادها و سازمان ها چون شهرداری تهران، مشاهده کرد.
اما به راستی تفکر جداسازی جنسیتی از چه منطق و برهانی تغذیه می کند، چه اهدافی در پس آن نهفته است و اجرای آن چه پیامدهایی را برای جامعه به همراه دارد؟ در گزارش پیش رو در گفت و گو با کارشناسان به بررسی این مهم می پردازیم.
تفکیک جنسیتی؛ دفاعیه ی موافقان و انتقاد مخالفان
موافقان طرح جداسازی زنان و مردان در محیط های مشترک اجتماعی، انگاره ی خود را با طرح اسلامی کردن محیط هایی چون دانشگاه ها، سازمان ها و اداره ها ثابت می کنند. به باور این عده، آمیختن زن و مرد در محیط های مشترک، بروز آسیب های اجتماعی چون فساد و فحشا را فراهم می کند و عنصر اسلامی بودن جامعه را به خطر می اندازد. این گروه ادعا می کنند که جداکردن محیط های مشترک و محدود ساختن آنچه روابط آزاد زن و مرد می دانند، جامعه ی سالم تری را برای شهروندان به ارمغان خواهد آورد.
«امیرحسین قاضی زاده» با دفاع از این طرح گفت: مذهب ما در این زمینه تکالیف را به روشنی بیان کرده است. در مورد لزوم جدا بودن و حداقلی بودن ارتباط میان زن و مرد نامحرم از زبان رسول اکرم(ص) حدیث های زیادی مطرح شده است.
موافقان همچنین از تحکیم بنیاد و حفاظت از خانواده به عنوان یکی دیگر از پیامدهای اجرای این طرح یاد می کنند. «محمدباقر قالیباف» شهردار تهران، در دفاع از جدا کردن محیط کاری زنان و مردان در سازمان شهرداری، در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه در 27 تیرماه پارسال گفت: ما غیرت دینی داریم، حرف ما این است که نباید اجازه دهیم یک خانم در طول زمان معاشرت بیشتری با نامحرمان داشته باشد تا با محرمان خود و شوهر و فرزندش، زیرا این موضوع کانون خانواده را زیر تاثیر منفی قرار می دهد.
افزایش بهره وری محیط های علمی و کاری از دیگر استدلال هایی است که حامیان این جریان فکری، بدون استناد به پژوهشی علمی در دفاع از ایده ی خود مطرح می کنند.
البته برخی حامیان این طرح با نسبت دادن آن به آموزه های اسلامی نیازی به دفاع بیشتر از آن نمی بینند. قاضی زاده در ادامه ی گفت و گوی خود با ایرنا، در مورد اثر جداسازی جنسی بر بهره وری گفت: تلاش برای اثبات فایده های این طرح مانند کار «مهدی بازرگان» در سال های نخست انقلاب است که می خواست اثبات کند نماز خواندن برای بدن مفید است. در حالی که باید پذیرفت اجرای این طرح هم مانند نماز خواندن دستور خدا است و نیازی به اثبات فایده های آن نیست.
مخالفان این طرح اما استدلال های قوی تری برای اجرایی نکردن آن مطرح می کنند.
«آذر منصوری» فعال سیاسی اصلاح طلب و فعال حقوق زنان با رد ارتباط طرح تفکیک جنسیتی با آموزه های اسلامی تصریح کرد: در ایفای مسوولیت های اجتماعی در اسلام هیچ تفکیک و تمایزی میان زن و مرد وجود ندارد. بر اساس آیه های متعددی که قابل استناد است، زنان در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... باید در کنار مردان مشارکت داشته باشند. به عنوان نمونه در جایی که خداوند زنان و مردانی که قرض نیکو می دهند، زنان و مردان مومن، منافق و ... را توصیف می کند، به هیچ وجه نمی شود از آن تعبیر و برداشت جداسازی داشته باشیم. همچنین روایت هایی که از حضور حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) در عرصه ی مبارزه مطرح شده است، با طرح تفکیک جنسیتی سنخیتی ندارد.
منصوری بر این باور است که برخی مدافعان این طرح، برداشتی سطحی و روبنایی از مبانی اعتقادی اسلام دارند و بر اساس این برداشت بر اجرای آن اصرار می کنند. برخی دیگر هم در لفافه ی اسلامی کردن محیط های مشترک، اهداف سیاسی و جناحی خود را دنبال می کنند. رویکرد سلیقه یی و جناحی این افراد بر اساس نگاه جنس دومی است که در مورد زنان اعمال می شود و هدفِ کاهش نقش زنان را در جامعه دنبال می کند.
به گفته منصوری، ترویج و تبلیغ روش های قهری و محدود کننده در محیط های اجتماعی و فرهنگی غیر از اینکه شایبه ی غلبه ی رویکرد طالبانی را در رفتارها و رویکردهای غالب جامعه ی ما به دنیا القا کند، نتیجه ی دیگری نخواهد داشت. این روش بخصوص در مورد برخوردی که از ابتدای انقلاب در خصوص مساله ی حجاب داشتیم اعمال شده و نه تنها به نتیجه ی مورد نظر نرسیده است، بلکه به رفتارهای تدافعی در جامعه و پیوند زدن این نوع رویکردها به اسلام و در نتیجه اسلام ستیزی در جامعه منجر شده است. بنابراین به هیچ وجه نمی توان با تکیه بر مبانی اعتقادی اسلامی این جداسازی ها را توجیه کرد.
همچنین منتقدان در مورد افزایش بهره وری در نتیجه ی تفکیک جنسیتی، تردید دارند. به گفته ی آنها لزوما نهادهای اجتماعی تک جنسیتی نسبت به محیط های مشترک، کارایی بالاتری ندارند. همسنجی کارنامه ی دانشگاه های تک جنسیتی چون «الزهرا» و «امام صادق» با دیگر دانشگاه های کشور، فرضیه ی بهره وری بالاتر را ثابت نمی کند.
«حسین باهر» جامعه شناس، ارتباط میزان بهره وری را با روابط 2 جنس در محیط های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و ... انکار کرد و افزایش کارایی سیستم را تابعی از ضوابط و نه روابط دانست.
منتقدان همچنین جداسازی زنان و مردان را موجب افزایش شاخص سلامت محیط کار و تحصیل نمی دانند. به گفته منصوری، جداسازی 2 جنس در محیط های اجتماعی (که مبنای شکل گیری آنها بر اساس هیچ تفکیکی نبوده است) موجب به هم خوردن تعادل فرهنگی، روانی و افزایش حساسیت می شود؛ حساسیتی که به مشکلات موجود در محیط های اجتماعی دامن خواهد زد.
جداسازی جنسیتی همچنین با از میان بردن محیط های مشترک اجتماعی، بسترهای شناخت و امکان تجربه ی تعامل با جنس مخالف را از میان می برد و فرصت های بالقوه ی ازدواجِ همراه با شناخت را از جوانان می گیرد و در برابر، تابوی جنسیت را جایگزین درک و تجربه ی انسانی از جنس مخالف می کند.
از دیگر سو تجربه ی زندگی اجتماعی در محیط های مدنی و سازمانی برای زنان و مردان موجب ارتقای اخلاق و اصول ارتباطی میان آنها در این محیط های مشترک می شود؛ ارتباط سالمی که قابل انتقال به کل جامعه است. کاهش استانداردهای اخلاقی بخصوص در ارتباط های کلامی، از پیامدهای منفی مردانه شدن برخی محیط های اجتماعی است.
از دید منتقدان اجرای این طرح همچنین موجب کاهش بیش از پیش منزلت و نقش اجتماعی زنان خواهد شد.
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه تهران در گفت و گو با ایرنا گفت: چون در جامعه ی ما امکانات اقتصادی و فرصت های مشارکت اجتماعی برای زنان و مردان یکسان نیست، تفکیک جنسیتی موجب تبعیض جنسیتی به ضرر زنان خواهد شد. در جاهایی که محدودیت امکانات وجود دارد، به دلیل مردسالار بودن جامعه، امتیازها را به مردان می دهند و این تفکیک به ضرر بانوان تمام می شود.
این نکته یی است که در اظهار نظر «شهیندخت مولاوردی» معاون رییس جمهوری در امور بانوان و خانواده نیز در مورد اقدام شهرداری تهران در زمینه ی جدا سازی زنان و مردان در محیط کار به آن اشاره شده بود.
مولاوردی این اقدام شهرداری را «بخشنامه حذف زنان» می خواند و نسبت به آسیب هایی که متوجه زنان در جامعه خواهد شد، هشدار می دهد.
اجرای طرح هایی چون تفکیک جنسیتی که پیامدهای اجتماعی گسترده یی به همراه دارد باید به مطالعه ی علمی گسترده و کار کارشناسی وابسته باشد. اجرا کردن طرح هایی که منتقدان بسیاری دارد و پیامدهای مطلوب ادعایی آن اثبات نشده، ممکن است جامعه را با چالش هایی مواجه کند که جبران آن بسیار هزینه بر باشد.
به نظر می رسد کسانی که ادعا می کنند با جدا کردن زن و مرد در دانشگاه ها، اداره ها و سازمان ها، به دنبال کاهش آسیب های اجتماعی، تحکیم بنیاد خانواده و ... هستند، بیش از حل مساله به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند. راه حل کاهش آسیب های اجتماعی، آموزش مهارت های ارتباطی به زنان و مردانی است که ارتباط هر روزه ی آنان در جامعه گریزناپذیر است.