روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 4 شهریورماه
سال 1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی
"فاجعه پناهجویان رسوائی مدعیان حقوق بشر"
حال که ازسوی سرمقاله نویس برای پناهجویان دراروپا دلسوزی شده است . سئوال است چرا این
مدعی منتقد سیاست پناهجو پذیری کشورهای اروپایی نگفته است دلیل پناهنده شدن شهروندان برخی از
کشورها چیست؟ چرا شهروندان ایرانی کشوررا ترک می کنند وتن بهرگونه خطر جانی می
دهند تا که در کشور غربی یااسترالیا پناهنده شوند؟ مهمتراینکه مگر رفتار حاکمان
رژیم رکوردار محکومیت مستمر نقض حقوق بشر بااتباع ا فغانی که وارد ایران می شوند
رفتارا نسانی می باشد که اکنون سرمقاله نویس به خودش حق داده است تا به زعم وی مدعیان حقوق بشر اروپایی رامخاطب قرار دهدو با
انتقاد به اینان متهم ومحکوم شان کند؟درحالیکه
سئوال است نفش سیاست جنگ افروزی وناامن وبی ثبات کردن خاورمیانه و شمال افریقا
وشبه جزیره ی عربستان رژیم جنگ افروزو لایت فقیه وپاسداران چه بوده است که موجب فراری وترک کشور و پناهنده شدن چندمیلیون نفر
ایرانی وسوری وعراقی و افغانی و یمنی .... شده است؟
هر چند امروز عدهای با خوش باوری تمام و خوش خیالی محض تصور میکنند اروپا
مهد آزادی و دمکراسی است و حقوق بشر در این قاره بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد و
مذهب رعایت میشود، ولی وقایعی که در این سرزمین مدعی حقوق بشر میگذرد به روشنی
نشان میدهد نقض حقوق اولیه انسانها به شدیدترین وجه و قرون وسطاییترین شکل آن
ادامه دارد.
وضعیت پناهجویان در اروپا این روزها به گونهایست که کمیساریای عالی پناهندگان و سازمان عفو بینالملل آنرا «اسفبارترین» و «شرم آورترین» فاجعه انسانی در 30 سال اخیر دانسته و به شدت از عملکرد کشورهای اروپایی در قبال پناهندگان آسیایی و آفریقایی انتقاد کردهاند. به تصریح و اذعان سازمانهای بینالمللی، مهاجران بیپناه در کشورهای اروپایی در آستانه فاجعهای انسانی قرار دارند و در جایی که کلمات بیشمار و جملات زیبا درباره حقوق بشر به کار میرود، زبان از بیان حال این انسانها و برخوردهای زشت و حیوانی که با آنها صورت میگیرد، قاصر است.
این موج از آوارگان که چند سالی است در خاورمیانه به ویژه شمال افریقا برای رهایی از آشوبهای موجود در این کشورها و در آرزوی دستیابی به شرایط مناسب به سوی کشورهای اروپایی به راه افتاده اکنون با آنچنان مشکلات و فجایعی روبرو شده که صدای سازمانهائی را که از استانداردهای دوگانه برخوردارند، نیز درآورده است. بیتفاوتی و بیمسئولیتی کشورهای اروپایی نسبت به این آوارگان که تعداد زیادی از آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند که پس از هفتهها دست و پنجه نرم کردن با امواج بلند دریاها و شرایط طاقت فرسا، سوار بر قایقهای کوچکی که کمترین امکانات بهداشتی هم در آنها وجود ندارد، خود را به سواحل کشورهای اروپایی میرسانند، باعث میشود تا آنها هفتهها در دریا بلاتکلیف مانده و در مواردی جان خود را از دست بدهند. فاجعه واژگون شدن قایقهای مهاجران که دهها برابر ظرفیت مسافر در خود جای داده در سواحل ایتالیا و یونان تاکنون جان صدها نفر را گرفته بدون اینکه دولتهای اروپایی حاضر به پذیرش مسئولیت آن بوده باشند، نمونههائی از این بیمسئولیتی دولتهای اروپائی هستند.
تازهترین برخورد کشورهای اروپایی با مهاجران آوارهای که درصورت زنده ماندن، درحالی که نیمه جان هستند به سواحل اروپا میرسند و در وضعیت فاجعه باری در اردوگاهها زندانی میشوند اینست که بعضی از این کشورها برای پذیرفتن مهاجران آواره، شرط مسلمان نبودن را مطرح و علناً اعلام کردهاند. براساس گزارشها، کشورهای عضو اتحادیه اروپا پس از چند ماه مذاکره به این نتیجه رسیدهاند که پناهندگانی که خود را به یونان و ایتالیا رساندهاند، به طور مساوی بین خود تقسیم کنند ولی مشروط بر اینکه آنها مسلمان نباشند!
به عنوان مثال اسلوواکی که مخالف تقسیم پناهندگان بین کشورهای اتحادیه اروپاست آشکارا اعلام کرده فقط پناهندگان سوری مسیحی را به خاک خود راه خواهد داد و دلیل آنرا ناسازگار بودن مسلمانان با آداب و رسوم کشور میزبان دانسته است!
مقامات چک و اطریش نیز در اطلاعیههایی هر چند خود را موافق کنوانسیون ژنو دانستهاند ولی اعلام کردهاند در پذیرش پناهندگان، اولویت را به مسیحیان میدهند و مسلمانان را به علت اختلافات فرهنگی نخواهند پذیرفت.
در این میان، سئوالی که مطرح است اینست که این آوارگان، چه کسانی هستند، از کجا میآیند و چرا دشواریهای طاقت فرسای سفرهای دریایی را بدون امکانات اولیه و در حالی که امیدی برای رسیدن به سواحل اروپا ندارند، بر خود هموار میکنند؟ آنها درحالی جسم نیمه جان خود را به کشورهای اروپایی میرسانند که رئیس بخش اروپایی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل گفته است: «من در طول سی سال تجربه بشر دوستانه، هیچگاه با چنین وضعیت اسفباری مواجه نشدهام و این نوع برخورد اتحادیه اروپا با پناهجویان، واقعاً شرم آور است.»
این پناهجویان که اکنون تعداد آنها به دهها هزار نفر میرسد از طریق آبهای مدیترانه خود را به سواحل کشورهای جنوب اروپا رساندهاند درحالی که طی ماههای اخیر بیش از 2300 نفر از آنها قربانی امواج خروشان دریا شده و هرگز به خشکی نرسیدهاند. بیشتر این پناهجوان از کشورهای لیبی، سوریه، یمن، اریتره، نیجریه و سومالی میآیند و فقط تعداد اندکی از 18 آواره مسلمانی هستند که بر اثر سیاستهای جنگ افروزانه کشورهای غربی در خاورمیانه و شمال افریقا، خانه و کاشانه خود را از دست داده و آواره کوه و بیابان و دریا شدهاند.
در این میان نکته تکان دهنده اینکه سران کشورهای اروپایی که ماهها نسبت به پدیده پناهجویان بیتفاوت بوده و مانع نزدیک شدن قایقهای آنها به سواحل اروپا میشدند، تصمیم گرفتند چشمان خود را بسته و سرنوشت پناهجویان آواره را به امواج سهمگین دریا و طوفانهای وحشتناک بسپارند ولی پس از آنکه در یکی از بدترین حوادث 800 نفر از مهاجران جان خود را در دریا از دست دادند، مجبور شدند آوارهها را به ساحل راه بدهند، با این حال آنها را در اردوگاههایی جمع آوری کردند که از کوچکترین امکانات اولیه انسانی، غذایی و بهداشتی محروم بودند. اکنون نیز که کشورهای اروپایی سیاست پذیرش بخشی از این آوارهها را تصویب کردهاند، در موضعی کاملاً نژادپرستانه و برخلاف کنوانسیون ژنو، اعلام میکنند فقط به مسیحیان پناهندگی داده و مسلمانان باید به دریا باز گشته و طعمه ماهیها و امواج خروشان شوند!
این سیاست آنچنان شرم آور است که روزنامه انگلیسی ایندیپندنت با انتقاد از سیاست کشورهای اروپایی نسبت به پناه ندادن به پناهجویان که زمانی در خانه و کاشانه خود در کشورهایشان زندگی میکردند اما اکنون بر اثر ناآرامیها و ناامنیهای اخیر راهی اروپا شدهاند، وضع حاکم بر اروپای متمدن را تاریکترین روزهای اروپا خوانده و مینویسد: «یک فاجعه بزرگ در دریای مدیترانه درحال وقوع است ولی اکثر کشورهای اروپایی همچنان چشم هایشان را بر روی آن بستهاند، همان چشمانی که سالهاست بر روی همه جنایات و نسل کشیها بسته مانده است.»
نکته اساسیتر که متاسفانه این روزها کمتر مورد توجه قرار دارد، اینست که این آوارگان محصول سیاستهای ویرانگر اروپا در خاورمیانه و شمال افریقا هستند و دقیقاً سیاستهای جنگ افروزانه غرب باعث آوارگی میلیونها مسلمان در جهان شده است. غرب با به راه انداختن جنگهای نیابتی در کشورهای خاورمیانه به ویژه در سوریه، عراق و یمن باعث شده هزاران نفر ناخواسته مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شوند و از اروپا سر در بیاورند.
غربیها با به راه انداختن گروه تروریستی داعش و دیگر گروههای افراطی و حمایت همه جانبه تسلیحاتی و مالی از این گروهها در کشورهای اسلامی، جان و مال و امنیت مسلمانان را در معرض خطرات جدی قرار داده و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی را در این کشورها کاملاً نابود کردهاند. از طرف دیگر تجاوز رژیم سعودی به یمن با حمایت غربیها و کشتار روزانه زنان و کودکان بیدفاع این کشور باعث افزایش روند مهاجرت اجباری هزاران شهروند یمنی برای نجات جان خود و فرزندانشان شده است.
درست در چنین شرایطی جمع کثیری از مسلمانان کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا همانند افرادی که میان دو لبه قیچی قرار گرفته باشند، مجبور به مهاجرت و پذیرش آوارگی و سرگردانی شدهاند. آنان از یکسو بر اثر سیاستهای مخرب و توطئهآمیز غربیها خانه و کاشانهشان را از دست دادهاند و از سوی دیگر مجبورند به کسانی پناه ببرند که عامل آوارگی آنها بوده و با آنان مانند افرادی فاقد حقوق اولیه انسانی برخورد میکنند.
امروز جهانیان به ویژه ملتهای اروپایی وظیفه دارند در قبال سفر اجباری و ناخواسته پناهجویان و افراد بیگناهی که در کشورهای اسلامی قربانی سیاستهای نظام سرمایهداری هستند و هر روز تعداد زیادی از آنان در دریای مدیترانه غرق شده و یا در راه زمینی بر اثر برخورد با مین جان خود را از دست میدهند، احساس مسئولیت کرده و با فشار آوردن به دولتهای جنگافروز خود باعث آوارگی ملتهای مسلمان شدهاند، به این موج مهاجرتها پایان دهند و بدانند آنان که باید در این ماجرا مورد ملامت و سرزنش قرار گیرد، سران آندسته از کشورهای غربی هستند که دائماً بر شیپور جنگهای نیابتی در کشورهای اسلامی میدمند و به حمایت از گروههای تروریستی و تکفیری ادامه میدهند.
وضعیت پناهجویان در اروپا این روزها به گونهایست که کمیساریای عالی پناهندگان و سازمان عفو بینالملل آنرا «اسفبارترین» و «شرم آورترین» فاجعه انسانی در 30 سال اخیر دانسته و به شدت از عملکرد کشورهای اروپایی در قبال پناهندگان آسیایی و آفریقایی انتقاد کردهاند. به تصریح و اذعان سازمانهای بینالمللی، مهاجران بیپناه در کشورهای اروپایی در آستانه فاجعهای انسانی قرار دارند و در جایی که کلمات بیشمار و جملات زیبا درباره حقوق بشر به کار میرود، زبان از بیان حال این انسانها و برخوردهای زشت و حیوانی که با آنها صورت میگیرد، قاصر است.
این موج از آوارگان که چند سالی است در خاورمیانه به ویژه شمال افریقا برای رهایی از آشوبهای موجود در این کشورها و در آرزوی دستیابی به شرایط مناسب به سوی کشورهای اروپایی به راه افتاده اکنون با آنچنان مشکلات و فجایعی روبرو شده که صدای سازمانهائی را که از استانداردهای دوگانه برخوردارند، نیز درآورده است. بیتفاوتی و بیمسئولیتی کشورهای اروپایی نسبت به این آوارگان که تعداد زیادی از آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند که پس از هفتهها دست و پنجه نرم کردن با امواج بلند دریاها و شرایط طاقت فرسا، سوار بر قایقهای کوچکی که کمترین امکانات بهداشتی هم در آنها وجود ندارد، خود را به سواحل کشورهای اروپایی میرسانند، باعث میشود تا آنها هفتهها در دریا بلاتکلیف مانده و در مواردی جان خود را از دست بدهند. فاجعه واژگون شدن قایقهای مهاجران که دهها برابر ظرفیت مسافر در خود جای داده در سواحل ایتالیا و یونان تاکنون جان صدها نفر را گرفته بدون اینکه دولتهای اروپایی حاضر به پذیرش مسئولیت آن بوده باشند، نمونههائی از این بیمسئولیتی دولتهای اروپائی هستند.
تازهترین برخورد کشورهای اروپایی با مهاجران آوارهای که درصورت زنده ماندن، درحالی که نیمه جان هستند به سواحل اروپا میرسند و در وضعیت فاجعه باری در اردوگاهها زندانی میشوند اینست که بعضی از این کشورها برای پذیرفتن مهاجران آواره، شرط مسلمان نبودن را مطرح و علناً اعلام کردهاند. براساس گزارشها، کشورهای عضو اتحادیه اروپا پس از چند ماه مذاکره به این نتیجه رسیدهاند که پناهندگانی که خود را به یونان و ایتالیا رساندهاند، به طور مساوی بین خود تقسیم کنند ولی مشروط بر اینکه آنها مسلمان نباشند!
به عنوان مثال اسلوواکی که مخالف تقسیم پناهندگان بین کشورهای اتحادیه اروپاست آشکارا اعلام کرده فقط پناهندگان سوری مسیحی را به خاک خود راه خواهد داد و دلیل آنرا ناسازگار بودن مسلمانان با آداب و رسوم کشور میزبان دانسته است!
مقامات چک و اطریش نیز در اطلاعیههایی هر چند خود را موافق کنوانسیون ژنو دانستهاند ولی اعلام کردهاند در پذیرش پناهندگان، اولویت را به مسیحیان میدهند و مسلمانان را به علت اختلافات فرهنگی نخواهند پذیرفت.
در این میان، سئوالی که مطرح است اینست که این آوارگان، چه کسانی هستند، از کجا میآیند و چرا دشواریهای طاقت فرسای سفرهای دریایی را بدون امکانات اولیه و در حالی که امیدی برای رسیدن به سواحل اروپا ندارند، بر خود هموار میکنند؟ آنها درحالی جسم نیمه جان خود را به کشورهای اروپایی میرسانند که رئیس بخش اروپایی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل گفته است: «من در طول سی سال تجربه بشر دوستانه، هیچگاه با چنین وضعیت اسفباری مواجه نشدهام و این نوع برخورد اتحادیه اروپا با پناهجویان، واقعاً شرم آور است.»
این پناهجویان که اکنون تعداد آنها به دهها هزار نفر میرسد از طریق آبهای مدیترانه خود را به سواحل کشورهای جنوب اروپا رساندهاند درحالی که طی ماههای اخیر بیش از 2300 نفر از آنها قربانی امواج خروشان دریا شده و هرگز به خشکی نرسیدهاند. بیشتر این پناهجوان از کشورهای لیبی، سوریه، یمن، اریتره، نیجریه و سومالی میآیند و فقط تعداد اندکی از 18 آواره مسلمانی هستند که بر اثر سیاستهای جنگ افروزانه کشورهای غربی در خاورمیانه و شمال افریقا، خانه و کاشانه خود را از دست داده و آواره کوه و بیابان و دریا شدهاند.
در این میان نکته تکان دهنده اینکه سران کشورهای اروپایی که ماهها نسبت به پدیده پناهجویان بیتفاوت بوده و مانع نزدیک شدن قایقهای آنها به سواحل اروپا میشدند، تصمیم گرفتند چشمان خود را بسته و سرنوشت پناهجویان آواره را به امواج سهمگین دریا و طوفانهای وحشتناک بسپارند ولی پس از آنکه در یکی از بدترین حوادث 800 نفر از مهاجران جان خود را در دریا از دست دادند، مجبور شدند آوارهها را به ساحل راه بدهند، با این حال آنها را در اردوگاههایی جمع آوری کردند که از کوچکترین امکانات اولیه انسانی، غذایی و بهداشتی محروم بودند. اکنون نیز که کشورهای اروپایی سیاست پذیرش بخشی از این آوارهها را تصویب کردهاند، در موضعی کاملاً نژادپرستانه و برخلاف کنوانسیون ژنو، اعلام میکنند فقط به مسیحیان پناهندگی داده و مسلمانان باید به دریا باز گشته و طعمه ماهیها و امواج خروشان شوند!
این سیاست آنچنان شرم آور است که روزنامه انگلیسی ایندیپندنت با انتقاد از سیاست کشورهای اروپایی نسبت به پناه ندادن به پناهجویان که زمانی در خانه و کاشانه خود در کشورهایشان زندگی میکردند اما اکنون بر اثر ناآرامیها و ناامنیهای اخیر راهی اروپا شدهاند، وضع حاکم بر اروپای متمدن را تاریکترین روزهای اروپا خوانده و مینویسد: «یک فاجعه بزرگ در دریای مدیترانه درحال وقوع است ولی اکثر کشورهای اروپایی همچنان چشم هایشان را بر روی آن بستهاند، همان چشمانی که سالهاست بر روی همه جنایات و نسل کشیها بسته مانده است.»
نکته اساسیتر که متاسفانه این روزها کمتر مورد توجه قرار دارد، اینست که این آوارگان محصول سیاستهای ویرانگر اروپا در خاورمیانه و شمال افریقا هستند و دقیقاً سیاستهای جنگ افروزانه غرب باعث آوارگی میلیونها مسلمان در جهان شده است. غرب با به راه انداختن جنگهای نیابتی در کشورهای خاورمیانه به ویژه در سوریه، عراق و یمن باعث شده هزاران نفر ناخواسته مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شوند و از اروپا سر در بیاورند.
غربیها با به راه انداختن گروه تروریستی داعش و دیگر گروههای افراطی و حمایت همه جانبه تسلیحاتی و مالی از این گروهها در کشورهای اسلامی، جان و مال و امنیت مسلمانان را در معرض خطرات جدی قرار داده و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی را در این کشورها کاملاً نابود کردهاند. از طرف دیگر تجاوز رژیم سعودی به یمن با حمایت غربیها و کشتار روزانه زنان و کودکان بیدفاع این کشور باعث افزایش روند مهاجرت اجباری هزاران شهروند یمنی برای نجات جان خود و فرزندانشان شده است.
درست در چنین شرایطی جمع کثیری از مسلمانان کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا همانند افرادی که میان دو لبه قیچی قرار گرفته باشند، مجبور به مهاجرت و پذیرش آوارگی و سرگردانی شدهاند. آنان از یکسو بر اثر سیاستهای مخرب و توطئهآمیز غربیها خانه و کاشانهشان را از دست دادهاند و از سوی دیگر مجبورند به کسانی پناه ببرند که عامل آوارگی آنها بوده و با آنان مانند افرادی فاقد حقوق اولیه انسانی برخورد میکنند.
امروز جهانیان به ویژه ملتهای اروپایی وظیفه دارند در قبال سفر اجباری و ناخواسته پناهجویان و افراد بیگناهی که در کشورهای اسلامی قربانی سیاستهای نظام سرمایهداری هستند و هر روز تعداد زیادی از آنان در دریای مدیترانه غرق شده و یا در راه زمینی بر اثر برخورد با مین جان خود را از دست میدهند، احساس مسئولیت کرده و با فشار آوردن به دولتهای جنگافروز خود باعث آوارگی ملتهای مسلمان شدهاند، به این موج مهاجرتها پایان دهند و بدانند آنان که باید در این ماجرا مورد ملامت و سرزنش قرار گیرد، سران آندسته از کشورهای غربی هستند که دائماً بر شیپور جنگهای نیابتی در کشورهای اسلامی میدمند و به حمایت از گروههای تروریستی و تکفیری ادامه میدهند.