گزیده خبرها قسمت – 5 . 15 آبان -94
زن جوان در مجیدیه شمالی در یک جنایت معمایی به قتل رسید. قتل این زن درحالی تحت تجسس فوقتخصصی تیم جنایی پایتخت قرار گرفت که ٥٠روز پیش نیز زن دیگری در منطقه خزانه به قتل رسیده بود. پلیس جنایی پایتخت برای رازگشایی از این ٢ قتل جداگانه به مظنونگیری پرداخته است.جنایت پیچیده در مجیدیه شمالی
ساعت٣٠: ٠٧ دقیقه شامگاه یکشنبه ١٠ آبانماه بود که صدای شکستن درخانه در یک آپارتمان درمنطقه مجیدیه شمالی، سکوت ساختمان را شکست. یک مرد به همراه پسربچه ١٠سالهای درحال شکستن درخانه بودند. وقتی قدم به خانه شیک گذاشتند، هرگز تصور نمیکردند جنایتی درخانه رخ داده باشد. پسربچه به سمت اتاقش دوید اما درکمال ناباوری دید که مادرش درکنار تختش روی زمین افتاده و روی سرش پتویی کشیده است. وقتی مرد ٤٤ساله وارد اتاق شد و خواست همسر صیغهایاش را بیدار کند، متوجه شد او را به قتل رساندهاند.ساعت ٤٥: ٠٩ شب بود که ماموران کلانتري مجیدیه از طريق تماسي درجريان پيدا شدن جسد زن جوانی در یک خانه در مجیدیه شمالی قرار گرفتند. دقايقي بعد ماموران پليس در محل حضور يافتند و با پيکر بيجان اين زن ناشناس که با یک پارچه دور گردنش دچار خفگی شده بود، روبهرو شدند. وقتي بازپرس حسینپور بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنايي تهران همراه کارآگاهان اداره ١٠ پليس آگاهي وارد عمل شدند، متوجه شدند این زن به همراه پسر ١٠سالهاش به تنهایی در این خانه زندگی میکرده که قربانی این جنایت شده است.بررسیهای اولیه بازپرس قتل و کارآگاهان جنایی نشان میداد عامل جنایت با یک پارچه استرچ، زن جوان را به قتل رسانده است.بررسیهای بیشتر درصحنه جرم نشان میداد زن جوان با پسر ١٠سالهاش زندگی میکرده اما از ٢سال پیش به صیغه مردی درآمده بود. همسر صیغهای این مرد که درصحنه جنایت حضور داشت، به کارآگاهان گفت: «شب گذشته به خانه همسرم آمدم تا ساعت ٣٠: ١٠دقیقه درکنار او و پسربچهاش بودم. شام خوردیم و با پسر وی منچبازی کردم تا اینکه خانه وی را ترک کردم و به خانهام رفتم اما از صبح فردا هرچه تماس گرفتم، گوشی او خاموش بود. نگران شدم تا اینکه پسر سحر بعدازظهر با من تماس گرفت و ادعا کرد مادرش درخانه را باز نمیکند. سهند از مدرسه به خانه رفته بود اما با در بسته مواجه شده و به همین خاطر به خانه مادربزرگش که چند کوچه آن طرفتر بود، رفت. به دنبالش رفتم. او را سوار کردم و به سمت خانه سحر رفتیم. صدای تلویزیون از بیرون ساختمان شنیده میشد اما هیچ صدای دیگری نمیآمد. هرچه زنگ خانه را زدیم، اما فایدهای نداشت. به همین خاطر مجبور شدیم در را بشکنیم. وقتی وارد خانه شدیم، متوجه جسد بیجان همسرم شدم که روی زمین افتاده بود. همسرم از ٤سال پیش سرطان دارد تا اینکه با سحر آشنا شدم. او همسایه طبقه بالایی ما بود. او را صیغه کردم اما پس از مدتی همسرم پی به ارتباط پنهانی ما برد. به همین خاطر مجبور شدم خانه سحر را عوض کنم و به مجیدیه شمالی اسبابکشی کرد.»با توجه به دزدیده نشدن وسیله از خانه قربانی حادثه و نبود آثار تخریب در ورودی، کارآگاهان در برابر جنایتی قرار گرفتهاند که احتمال دارد قاتلی آشنا آن را طراحی کرده باشد.با این فرضیه بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی حکم بازداشت شوهر صیغهای را صادر کرد تا زوایای پنهان این پرونده فاش شود. مظنون این جنایت صبح دیروز پیش روی بازپرس حسینپور قرار گرفت تا پرده از جزییات این حادثه جنایی فاش کند. این مرد در برابر قاضی پرونده خود را بیگناه دانست و ادعا کرد که اطلاعی از این قتل هولناک درخانه همسر صیغهایاش نداشته است. درحالی ادعاهای این مرد مورد بررسی قرار میگیرد که تیم قضائی و پلیسی به دنبال ردی از عامل این جنایت است.پروندهای مشابه در منطقه خزانه
این جنایت درحالی رقم خورده است که ٢٠ شهريور سال جاري ماموران كلانتري خزانه نیز درجريان مرگ زن ٤٠سالهاي در آپارتمانش قرار گرفته بودند. وقتی موضوع به بازپرس ايلخاني كشيك جنايي اطلاع داده شد، لحظاتي بعد او به همراه تيم تجسس پليس آگاهي راهي قتلگاه شد و در بررسيها مشخص شد كه زن ٤٠سالهاش بر اثر ضربات چاقو به قتل رسيده است. كسي كه نخستينبار با جسد روبهرو شده بود، پسر ١٠ساله قرباني بود كه در برابر تيم تحقيق چنين گفت: من و مادرم با هم زندگي ميكرديم. شب گذشته من به اتاقم رفتم تا بخوابم اما مادرم درحال تماشاي تلويزيون بود. صبح اما وقتي بيدار شدم هرچه مادرم را صدا زدم، پاسخي نداد. وقتي به اتاقش رفتم ناگهان با جسد او روبهرو شدم و وحشتزده پليس را خبر كردم. قاضي دستور انتقال جسد اين زن به پزشكي قانوني را صادر كرد و تيمي از كارآگاهان جنايي جستوجوي خود را براي شناسايي عامل يا عاملان جنايت آغاز كردهاند تا راز اين جنايت فاش شود. در این پرونده نیز کارآگاهان به مردی رسیدند که مقتول پیش از مرگش با او ملاقات داشته است. این مظنون که یک افغانی است، در تجسسهای تیم قضائی و پلیسی دستگیر شد و پیشروی بازپرس ایلخانی از شعبه دوم دادسرای جنایی ایستاد. با دستگیری تنها مظنون این جنایت اما هنوز علت و انگیزه این حادثه مرگبار فاش نشده است.
ساعت٣٠: ٠٧ دقیقه شامگاه یکشنبه ١٠ آبانماه بود که صدای شکستن درخانه در یک آپارتمان درمنطقه مجیدیه شمالی، سکوت ساختمان را شکست. یک مرد به همراه پسربچه ١٠سالهای درحال شکستن درخانه بودند. وقتی قدم به خانه شیک گذاشتند، هرگز تصور نمیکردند جنایتی درخانه رخ داده باشد. پسربچه به سمت اتاقش دوید اما درکمال ناباوری دید که مادرش درکنار تختش روی زمین افتاده و روی سرش پتویی کشیده است. وقتی مرد ٤٤ساله وارد اتاق شد و خواست همسر صیغهایاش را بیدار کند، متوجه شد او را به قتل رساندهاند.ساعت ٤٥: ٠٩ شب بود که ماموران کلانتري مجیدیه از طريق تماسي درجريان پيدا شدن جسد زن جوانی در یک خانه در مجیدیه شمالی قرار گرفتند. دقايقي بعد ماموران پليس در محل حضور يافتند و با پيکر بيجان اين زن ناشناس که با یک پارچه دور گردنش دچار خفگی شده بود، روبهرو شدند. وقتي بازپرس حسینپور بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنايي تهران همراه کارآگاهان اداره ١٠ پليس آگاهي وارد عمل شدند، متوجه شدند این زن به همراه پسر ١٠سالهاش به تنهایی در این خانه زندگی میکرده که قربانی این جنایت شده است.بررسیهای اولیه بازپرس قتل و کارآگاهان جنایی نشان میداد عامل جنایت با یک پارچه استرچ، زن جوان را به قتل رسانده است.بررسیهای بیشتر درصحنه جرم نشان میداد زن جوان با پسر ١٠سالهاش زندگی میکرده اما از ٢سال پیش به صیغه مردی درآمده بود. همسر صیغهای این مرد که درصحنه جنایت حضور داشت، به کارآگاهان گفت: «شب گذشته به خانه همسرم آمدم تا ساعت ٣٠: ١٠دقیقه درکنار او و پسربچهاش بودم. شام خوردیم و با پسر وی منچبازی کردم تا اینکه خانه وی را ترک کردم و به خانهام رفتم اما از صبح فردا هرچه تماس گرفتم، گوشی او خاموش بود. نگران شدم تا اینکه پسر سحر بعدازظهر با من تماس گرفت و ادعا کرد مادرش درخانه را باز نمیکند. سهند از مدرسه به خانه رفته بود اما با در بسته مواجه شده و به همین خاطر به خانه مادربزرگش که چند کوچه آن طرفتر بود، رفت. به دنبالش رفتم. او را سوار کردم و به سمت خانه سحر رفتیم. صدای تلویزیون از بیرون ساختمان شنیده میشد اما هیچ صدای دیگری نمیآمد. هرچه زنگ خانه را زدیم، اما فایدهای نداشت. به همین خاطر مجبور شدیم در را بشکنیم. وقتی وارد خانه شدیم، متوجه جسد بیجان همسرم شدم که روی زمین افتاده بود. همسرم از ٤سال پیش سرطان دارد تا اینکه با سحر آشنا شدم. او همسایه طبقه بالایی ما بود. او را صیغه کردم اما پس از مدتی همسرم پی به ارتباط پنهانی ما برد. به همین خاطر مجبور شدم خانه سحر را عوض کنم و به مجیدیه شمالی اسبابکشی کرد.»با توجه به دزدیده نشدن وسیله از خانه قربانی حادثه و نبود آثار تخریب در ورودی، کارآگاهان در برابر جنایتی قرار گرفتهاند که احتمال دارد قاتلی آشنا آن را طراحی کرده باشد.با این فرضیه بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی حکم بازداشت شوهر صیغهای را صادر کرد تا زوایای پنهان این پرونده فاش شود. مظنون این جنایت صبح دیروز پیش روی بازپرس حسینپور قرار گرفت تا پرده از جزییات این حادثه جنایی فاش کند. این مرد در برابر قاضی پرونده خود را بیگناه دانست و ادعا کرد که اطلاعی از این قتل هولناک درخانه همسر صیغهایاش نداشته است. درحالی ادعاهای این مرد مورد بررسی قرار میگیرد که تیم قضائی و پلیسی به دنبال ردی از عامل این جنایت است.پروندهای مشابه در منطقه خزانه
این جنایت درحالی رقم خورده است که ٢٠ شهريور سال جاري ماموران كلانتري خزانه نیز درجريان مرگ زن ٤٠سالهاي در آپارتمانش قرار گرفته بودند. وقتی موضوع به بازپرس ايلخاني كشيك جنايي اطلاع داده شد، لحظاتي بعد او به همراه تيم تجسس پليس آگاهي راهي قتلگاه شد و در بررسيها مشخص شد كه زن ٤٠سالهاش بر اثر ضربات چاقو به قتل رسيده است. كسي كه نخستينبار با جسد روبهرو شده بود، پسر ١٠ساله قرباني بود كه در برابر تيم تحقيق چنين گفت: من و مادرم با هم زندگي ميكرديم. شب گذشته من به اتاقم رفتم تا بخوابم اما مادرم درحال تماشاي تلويزيون بود. صبح اما وقتي بيدار شدم هرچه مادرم را صدا زدم، پاسخي نداد. وقتي به اتاقش رفتم ناگهان با جسد او روبهرو شدم و وحشتزده پليس را خبر كردم. قاضي دستور انتقال جسد اين زن به پزشكي قانوني را صادر كرد و تيمي از كارآگاهان جنايي جستوجوي خود را براي شناسايي عامل يا عاملان جنايت آغاز كردهاند تا راز اين جنايت فاش شود. در این پرونده نیز کارآگاهان به مردی رسیدند که مقتول پیش از مرگش با او ملاقات داشته است. این مظنون که یک افغانی است، در تجسسهای تیم قضائی و پلیسی دستگیر شد و پیشروی بازپرس ایلخانی از شعبه دوم دادسرای جنایی ایستاد. با دستگیری تنها مظنون این جنایت اما هنوز علت و انگیزه این حادثه مرگبار فاش نشده است.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: در 5 روز گذیشته 17 هزار و 76 بیمار تنفسی در بیمارستانهای استان خوزستان پذیرش شدند که خوشبختانه 98 درصد آنها به صورت سرپایی درمان و ترخیص شدند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت؛ دکتر ایدنی در نشست خبری ارائه آخرین آمار، وضعیت و آخرین اقدامات انجام شده برای مراجعین دچار اختلال تنفسی پس از بارش باران که در سالن جلسات حوزه ریاست دانشگاه بر گزار شد، ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع اصحاب رسانه و تشکر از آنان به جهت همراهی با دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در خصوص اطلاع رسانی توصیه های بهداشتی و پیشگیرانه به مردم و ارائه آخرین وضعیت بیماران به افکار عمومی، توضیحاتی ارائه داد.وی اظهار داشت: از سال 92 و به دنبال اولین بارش پاییزی، با مشکلی به نام مراجعات حاد اورژانسهای بیمارستانی در استان خوزستان به ویژه در شهر اهواز مواجه هستیم که در سال 92، دو بار این پدیده اتفاق افتاد به گونهای که در آن سال و با نخستین بارشها نزدیک به 23 هزار مراجعهکننده با مشکلات تنفسی و در سال 93 نزدیک به 16 هزار مراجعهکننده در این زمینه به بیمارستان های استان داشتهایم.وی افزود: در سال 93، شدت بیماری افزایش پیدا کرد، اما شاهد کاهش گسترده آن بودیم، یعنی حجم مراجعان از نظر تعداد کمتر بود اما بیمارانی که نیاز به بستری در بخشهای ویژه داشتند بیشتر شده بودند.رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز ادامه داد: در سال 93 حدود 80 بیمار بستری در بخشهای ویژه داشتیم و حدود 800 نفر در بخشهای معمولی؛ در صورتی که در سال 92 تعداد بیماران بستری شده در بخش های ویژه در پی مشکلات تنفسی پس از بارندگی تقریبا 10 درصد این مقدار بود.وی عنوان کرد: امسال علیرغم این که حجم مراجعات بالا است ولی تعداد بیمارانی که نیاز به بستری در بخشهای ویژه و حتی معمولی دارند، خوشبختانه نسبت به سال 93 کمتر است.رئیس شورای عالی نظام پزشکی کشور اظهار داشت: وظیفه دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان ها، تشخیص بیماری و درمان بیماران مراجعه کننده است و تشخیص آلودگی هوا و نوع ذرات آلاینده در حیطه وظایف و عملکرد ما نیست. ما خوب می دانیم بیماران دچار چه اختلالی هستند، وضعیت ریه های آنان به چه صورت است، ریه ها به چه میزان و چگونه آسیب دیده اند اما وظیفه تشخیص آلاینده هایی که در هوا هستند و به دنبال بارش باران این وضعیت را ایجاد می کنند از حوزه اختیارات و توانایی های دانشگاه علوم پزشکی خارج است، با این حال می دانیم یک عامل به تنهایی سبب ساز این پدیده نشده است و عوامل متعددی در این باره درگیر هستند.رئیس شورای عالی نظام پزشکی کشور در خصوص چگونگی درمان بیماران تنفسی گفت: در زمینه درمان بیماران تنفسی پروتکل های درمانی مشخصی را نوشته ایم و به بیمارستان ها ابلاغ کرده ایم که مشخص می کند گام به گام بسته به وضعیت بالینی بیمار چه مداخله ای صورت بگیرد.دکتر ایدنی گفت: طبق آمار به دست آمده، هم بیمارستان های دانشگاهی از جمله بیمارستان امام خمینی(ره)، گلستان، ابوذر، رازی، طالقانی و هم بیمارستان های غیردانشگاهی از جمله بیمارستان امیرالمومنین سازمان تامین اجتماعی، بیمارستان نفت، شهید بقائی، آیت الله کرمی، فاطمه زهرا(س) و نیز سایر بیمارستان های خصوصی و دولتی همه در کنار هم و با تلاش گسترده کادر درمانی به خوبی توانستند در ارائه خدمات به مراجعین دارای اختلال تنفسی نقش خود را ایفاء نمایند.رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز اظهار کرد: در 5 روز گذیشته 17 هزار و 76 بیمار تنفسی در بیمارستانهای استان خوزستان پذیرش شدند که خوشبختانه 98 درصد آنها به صورت سرپایی درمان و ترخیص شدند، 266 نفر در بخش معمولی و 22 نفر در بخشهای ویژه بستری شدند تا تحت مراقبت های بیشتر قرار بگیرند.ایدنی درباره اسیدی بودن یا نبودن بارشهای اخیر گفت: شواهدی مبنی بر اسیدی بودن اولین بارش پاییزی در استان خوزستان وجود ندارد زیرا اسیدی بودن باران مستلزم تاثیر سوء بر بخشهای مختلف بدن مانند چشم، پوست و اثر روی گیاهان و حتی مرگ و میر حیوانات هم میشود ولی چنین گزارشاتی وجود ندارد و مطابق گزارشات سازمان حفاظت از محیط زیست، نمیتوان باران مذکور را اسیدی تلقی نمود.وی افزود: در حال حاضر مطالعات تحقیقاتی در زمینه آسم کودکان و بالغین در حال انجام است که نتایج آن در ماه های آینده اعلام میشود که مشخص کننده این موضوع است که آیا تعداد بیماران آسمی در این استان نسبت به استان های دیگر تفاوت معناداری دارد یا بدین صورت نیست.
«معصومه ابتکار»، معاون رئیسجمهوري و رئیس سازمان محیط زیست، در دیدار جمعی از مدیران رسانهای و دانشجویان علوم سیاسی، در پاسخ به سؤالی درباره وقایع ١٣ آبان سال ٥٨ و تسخیر سفارت آمریکا، گفت: «برای بحث درباره شرایط ١٣ آبان لازم است به شرایط سال ٥٨ یعنی هشت ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازگردیم. به عقیده بسیاری از فعالان سیاسی، انقلاب اسلامي بزرگترین اتفاق سیاسی قرن گذشته بود؛ چون تمام معادلات سیاسی، نظامی، امنیتی و اجتماعی خاورمیانه را به هم ریخت. فقط هشت ماه از پیروزی آن انقلاب بزرگ گذشته بود؛ ما نه قانون اساسی داشتیم و نه مجلس شورای اسلامی. آنچه کشور را به صورت قانونی کنترل میکرد، شورای انقلاب و دولت موقت بود. آگاهان میدانند تمام سیستمهای امنیتی کشور کاملا دگرگون شده بود و به معنای درستتر، اصلا وجود نداشت. در کنار این مسائل ما فاقد یک ارتش منظم و نیروهای دفاعی و انتظامی بودیم». عضو دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا در سال ٥٨ در ادامه یادآور شد: «پیشبینی دانشجویان خط امام(ره) درباره رخدادن کودتا، پیشبینی درستی بود. ما که در تاریخ ایران یک بار کودتا را تجربه کرده بودیم، نمیتوانستیم خوشبینانه تکرار آن را به نظاره بنشینیم. اینها مسائلی است که لمساش این روزها برای مردم بسیار سخت است؛ بنابراین برای تحلیل شرایط ١٣ آبان ٥٨ لازم است در کوران انقلاب قرار بگیریم و واقعیتهای آن روزگار را درک کنیم». ابتکار درباره دلایل طولانیشدن گروگانگیری در سفارت آمریکا، یادآور شد: «ما طولانیشدن گروگانگیری را پیشبینی نکرده بودیم. در تحلیلها ممکن است برخی به این نتیجه برسند که طولانیشدن گروگانگیری اشتباه بوده است. این موضوع به نظر من جای بحث دارد، اما حمله به سفارت آمریکا و تلاش برای کنترل یک کودتای قریبالوقوع حداقل در کوتاهمدت تنها کاری بود که میتوانستیم انجام دهیم».او در پاسخ به این سؤال که چرا درباره تصرف سفارت انگلستان یا شوروی با توجه به سوابق گذشته هر دو کشور در استعمار و دخالت در امور ایران از سوی دانشجویان اقدامی نشد، گفت: «تأثیرگذاری و نفوذی که آمریکا در ایران، سال ٥٨ داشت با نفوذ انگلستان و شوروی قابل مقایسه نبود. تحلیل امام(ره) هم این بود و بر این نکته تأکید میورزید. بههرحال اکثر دانشجویان و تحلیلگران بر این باور بودند که آمریکا به زودی در ایران دست به اقدام خواهد زد. ما معتقد بودیم آمریکا در ایران سلولهای خفتهای دارد که در زمان مناسب از این نیروها و افراد برای تغییر جهت انقلاب و صدمهزدن به آن بهره میگیرد. این تعبیر سلولهای خفته را آمریکا بعدها علیه طالبان به کار برد. فقط جریان احمدینژاد و دوستانش که در آن طیف قرار داشتند، معتقد به تصرف سفارت شوروی بودند. آنها مخالف حمله به سفارت آمریکا بودند و حتی در مقطعی تهدید کردند شما را لو میدهیم. آن طیف اصلا در جریان گروگانگیری نبود؛ اما دانشجویان تصمیم خود را گرفته بودند و تهدید آنها فایدهای نداشت. از نظر ما ورود شاه به آمریکا مفهوم داشت. جریان راکفلر که به دنبال تغییر در ایران بود، عملا ورود شاه به آمریکا را مدیریت میکرد. اصلا انگلیس در شرایط آن روز مطرح نبود».او در بخش دیگری از سخنانش درباره وضعیت فعلی محیط زیست کشور صحبت کرد. او با اشاره به برخی مسائل مطرحشده، گفت: «کسانی که امروز از سازمان محیط زیست و اقداماتش انتقاد میکنند، در دولت گذشته کجا بودند و چرا اقدامی انجام ندادند و انتقادی نکردند؟ حالا صداوسیما بعد از ١٠ سال روی بحث پسماند مانور میدهد. مدیران و برنامهسازان صداوسیما آن روز کجا بودند؟ وقتی صندوق محیط زیست کشور مصادره شد و سازمان محیط زیست را از آن صندوق کنار گذاشتند، آیا دغدغه برنامهسازی نداشتند؟! آیا از خودشان نپرسیدند آن صندوق و آن پولها کجا رفت؟! و چه شد که سازمان محیط زیست به این روز افتاد؟! الان شش ماه است که این صندوق را دوباره راه انداختهایم. متأسفانه این اقدامات را نمیبینند و فقط به دنبال حاشیهسازی سیاسی هستند».رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: «پیشرفتهترین دکلهای بیسیم را سال ٨١ برای سازمان محیط زیست خریداری کردیم، آیا کسی پرسید این دکلها چرا ناپدید شده است؟! زمینهای منطقه «ورجین» را زمینخوارها غارت کردند. آیا کسی پرسید چرا در منطقه حفاظتشده زمینخواری شده، ویلا ساخته و حتی فروخته شده است و سند هم زدهاند؟! این آقایان مسئول در این هشت سال کجا بودند؟! صدها مورد زمین خواری دیدیم و یکی از مدیران استان تهران دهها پرونده زمینخواری را در خانه خود نگه داشته بود. یکی از پروژههای ما بازپسگرفتن «ورجین» فروختهشده بود. میان منطقه حفاظتشده موته جاده کشیدهاند، کی؟! سال ٨٥. آیا آن زمان صداوسیما وجود نداشت که این قضیه را رسانهای کند».او درباره سرطانزابودن بنزین پتروشیمیها گفت: «من اولین بار بحث بنزن را زمانی که عضو شورای شهر تهران بودم و در سال ٩٠، مطرح کردم. براساس اطلاعاتی که داشتیم مشخص بود بنزین تولیدی پتروشیمیها، که در تهران و شهرستانها توزیع میشد، به دلیل داشتن مقادیر فراوانی بنزن، حتی در مواردی هزار برابر حد استاندارد، سرطانزاست. نیمی از بنزین تهران از همین نوع بود... . من این مسئله را بیان کردم و از همان زمان سیل تهمتها و ناسزاها نصیب من و خانوادهام شد. وقتی در شورای شهر این مسئله را مطرح کردم، اولین برخورد برخی اعضا با من این بود که شما دارید علیه دولت احمدینژاد شانتاژ میکنید. روزی که میخواستم موضوع را مطرح کنم، با من تماس گرفتند که این مسئله را بازگو نکن. تهدیدم کردند و بعد هم حمله به بهانههای مختلف شروع شد؛ تاآنجاکه در تیترها و مطالبی که در رسانههایشان منتشر میکردند، مدعی شدند خواهر مری، جاسوس انگلستان شده است؛ اما گناه من فقط بازگویی اقدامات تهدیدکننده سلامت مردم بود. وقتی دوباره رئیس سازمان حفاظت محیط زیست شدم، مصرانه این مسئله را پیگیری کردم تا اینکه تولید بنزین پتروشیمی را با کمک وزیر نفت، آقای زنگنه، متوقف کردم.
طی روزهای گذشته بحث وقوع احتمالی زلزله در تهران و مسئولیتپذیری نهادهای متولی در این رابطه بخش مهمی از اخبار کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است. به طوری که در همین رابطه دکتر ضیایی رئیس جمعیت هلالاحمر متولی اصلی مدیریت وقوع حوادث غیرمترقبه تهران را شهرداری تهران معرفی کرده است به موازات آن سازمان مدیریت بحران تهران از نقش اصلی هلالاحمر در این مورد خاص سخن به میان آورده است.به گزارش تسنیم، در حقیقت طی روزهای گذشته بحث نقشآفرینی نهادهای متولی در مدیریت وقوع حوادث غیرمترقبه در تهران که البته زلزله نیز یکی از همان موارد محسوب میشود به موضوعی برای ایجاد چالش در بین نهادهای مسئول در این بین شده است.زمانی موضوع وقوع احتمالی زلزله در تهران و مسئولیتپذیری نهادهای متولی از اهمیت وافری برخودار میشود که براساس نظر کارشناسان در همان ساعات اولیه زلزله تهران هزاران نفر جان خود را از دست خواهند داد و امدادرسانی و کمکرسانی به آسیبدیدگان به دلیل وسعت فاجعه بسیار سخت میشود. لذا موضوع انسجام و تجمیع نیروهای مسئول در این رابطه از موارد قابل طرح و بررسی در بین مردم و رسانهها محسوب میشود.رئیس جمعیت هلالاحمر به عنوان بزرگترین نهاد امدادی کشور بحث زلزله تهران را محتمل دانسته و و به درستی اعلام داشته است: که نهادهای متولی در این رابطه به طور اکمل آمادگی لازم را ندارند.دکتر ضیایی در خصوص اینکه مسئولیت زلزله احتمالی در تهران بر عهده چه نهادی است، شهرداری تهران را متولی اصلی این مهم معرفی کرده است.اما مدیران سازمان مدیریت بحران تهران در این رابطه نظر دیگری دارند. دکتر غلامرضا احمدی معاون رئیس سازمان مدیریت تهران در همین رابطه گفته است: مسئولیت مدیریت وقوع بحران و زلزله در تهران و در زمان وقوع حوادث با کارگروه مدیریت بحران تهران است.غلامرضا احمدی تأکید کرد: در رابطه با وقوع حوادث غیرمترقبه در تهران هر نهادی بنا به تخصص خود باید وارد میدان شده و به ایفای نقش بپردازد.وی ادامه داد: هلالاحمر، وزارت کشور، اورژانس تهران، آتش نشانی، دستگاه قضایی، شهرداری و نیروهای مسلح بنا به وظیفه ذاتی خود در زمان وقوع حوادث غیرمترقبه و ناگوار در تهران به وظیفه خود عمل میکنند.در نقطه مقابل اظهارنظر معاون سازمان مدیریت بحران تهران، ابوالحسن فقیه رئیس اسبق جمعیت هلالاحمر قرار دارد، در جایی که فقیه در این رابطه گفته است: زلزله تهران یک بحران ملی محسوب میشود و شخص رئیسجمهور باید در این رابطه مسئولیتپذیر باشد.رئیس اسبق جمعیت هلالاحمر در ادامه با تأیید نظر دکتر ضیایی در خصوص اینکه هلالاحمر تنها به عنوان بازوان اجرایی در کنار نهادهای مسئول قرار دارد میگوید: هلالاحمر نیز همانند سایر نهادهای متولی به عنوان بازوان اجرایی وزارت کشور و معین رئیسجمهور وارد میدان میشود.اما حول این محور سایر مسئولان بحران کشور نظرات و دیدگاههای دیگری را مطرح ساختهاند، برخی از نقش وزارت کشور سخن به میان آوردهاند و بخشی از نقش رئیسجمهور، در همین رابطه مهندس اکبرپور معاون رئیس سازمان بحران کشور یکی از همان دولتیهاست که از رئیسجمهور به عنوان متلوی اصلی بحرانهای ملی در کشور یاد میکند.وی در همین رابطه میگوید: اما از آنجایی که وقوع احتمالی زلزله تهران یک حادثه ملی و کشوری محسوب میشود رئیسجمهور به عنوان رئیس شورای عالی مدیریت بحران وظیفه رسیدگی در این رابطه را دارد و سایر نهادهای امدادی به عنوان پشتیبان تحت امر رئیسجمهور قرار میگیرند.اما سازمان مدیریت بحران تهران که یک مجموعه وابسته به شهرداری تهران محسوب میشود نیز در رابطه با سلب مسئولیت این نهاد در مدیریت بحران تهران نقطه نظر مهمی را مطرح ساخته است.مدیریت بحران تهران در رابطه با سهم شهرداری در بحران تهران اعلام میدارد که شهرداری تهران در حال حاضر طبق قانون مصوب مجلس مسئولیت مدیریت بحران شهر تهران را بر عهده دارد و موضوع طرح شده در خصوص تغییر در اینجایگاه مربوط به لایحه پیشنهادی دولت به مجلس است که هنوز به تصویت مجلس شورای اسلامی نرسیده است.واکنش سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر به بررسی نقش نهادههای مسئول در مدیریت بحران حوادث طبیعی در تهران نیز به نوعی صحه بر نقش اصلی شهرداری در این رابطه نهاده است.در جایی که معاون عملیات سازمان امداد و نجات با اشاره به لایحه جدید دولت و سلب مسئولیت شهرداری تهران از مدیریت وقوع بحران پایتخت گفت: تا به امروز فرماندهی مدیریت بحران پایتخت با شهرداری بوده است
اما در نقطه مقابل مواضع یاد شده، یک استاد دانشگاه حامی دولت در این رابطه نظر متفاوتی نسبت به نظرات ارائه شده دارد.دکتر خردمند استاد دانشگاه و پژوهشگر مدیریت بحران با اشاره به زلزله احتمالی تهران و نقش آفرینی نهادهای متولی گفت: باید مدیریت بحران تهران در زمان وقوع حادثه زیر نظر مستقیم رئیسجمهور باشد.این پژوهشگر مدیریت بحران تصریح کرد: باید برای مدیریت بحران، یک سیستم یک پارچه تعریف شود و در راس این هرم شخص رئیسجمهور مسئولیت اصلی را ایفا کند.به هر حال به نظر میرسد در رابطه با نقش آفرینی و مسئولیتپذیری نهادهای متولی در مدیریت وقوع بحرانهای طبیعی در پایتخت نظرات متفاوتی وجود دارد.به طور مثال ظاهر رستمی دبیرکل اسبق جمعیت هلالاحمر با اشاره به نقش آفرینی نهادهای متولی در مدیریت وقوع سوانح و حوادث پایتخت معتقد است که هلالاحمر به عنوان یک نهاد مردمی و "ان جی او" وظیفه حاکمیتی در این رابطه ندارد.به هر حال تشتت آرای ارائه شده از سوی مسئولان و کارشناسان نمیتواند نافی مسئولیت هر یک از این نهادها در قبال وقوع بحران و زلزله در تهران باشد.ناگفته پیداست در صورت وقوع زلزله در تهران پیامدهای فاجعه باری پیشروی مردم و مسئولان قرار دارد، اعم از جان باختن هزاران تهرانی تا ایجاد نا امنی و انسداد امدادرسانی به حادثه دیدگان و صدها مصائب دیگر که در زمان وقوع حادثه مکشوف میشود، با همه این اوصاف و شمارش پیامدهای ناگوار این موضوع هنوز معلوم نیست که متولی زلزله در تهران با این همه تلفات کیست؟
اما در نقطه مقابل مواضع یاد شده، یک استاد دانشگاه حامی دولت در این رابطه نظر متفاوتی نسبت به نظرات ارائه شده دارد.دکتر خردمند استاد دانشگاه و پژوهشگر مدیریت بحران با اشاره به زلزله احتمالی تهران و نقش آفرینی نهادهای متولی گفت: باید مدیریت بحران تهران در زمان وقوع حادثه زیر نظر مستقیم رئیسجمهور باشد.این پژوهشگر مدیریت بحران تصریح کرد: باید برای مدیریت بحران، یک سیستم یک پارچه تعریف شود و در راس این هرم شخص رئیسجمهور مسئولیت اصلی را ایفا کند.به هر حال به نظر میرسد در رابطه با نقش آفرینی و مسئولیتپذیری نهادهای متولی در مدیریت وقوع بحرانهای طبیعی در پایتخت نظرات متفاوتی وجود دارد.به طور مثال ظاهر رستمی دبیرکل اسبق جمعیت هلالاحمر با اشاره به نقش آفرینی نهادهای متولی در مدیریت وقوع سوانح و حوادث پایتخت معتقد است که هلالاحمر به عنوان یک نهاد مردمی و "ان جی او" وظیفه حاکمیتی در این رابطه ندارد.به هر حال تشتت آرای ارائه شده از سوی مسئولان و کارشناسان نمیتواند نافی مسئولیت هر یک از این نهادها در قبال وقوع بحران و زلزله در تهران باشد.ناگفته پیداست در صورت وقوع زلزله در تهران پیامدهای فاجعه باری پیشروی مردم و مسئولان قرار دارد، اعم از جان باختن هزاران تهرانی تا ایجاد نا امنی و انسداد امدادرسانی به حادثه دیدگان و صدها مصائب دیگر که در زمان وقوع حادثه مکشوف میشود، با همه این اوصاف و شمارش پیامدهای ناگوار این موضوع هنوز معلوم نیست که متولی زلزله در تهران با این همه تلفات کیست؟