دروغ نامه ی کیهان- 11 ابان – 94
گفت و شنود
گواراي وجود!
گواراي وجود!
گفت:يکي از فتنه گران در جمع دانشجويان گفته است؛ «نمي شود نيروي نظامي که کلت به کمر دارد فعال اقتصادي باشد و دانشجوي شريف بيکار بماند»!
گفتم: اگر منظورش سپاه است که سپاه بزرگترين پروژه هاي عمراني و صنعتي را انجام داده و مي دهد، مثل گازرساني به کردستان، ساخت سدهاي بزرگ کارون يک و 2، اتوبان هاي مدرن بين شهري، نيروگاه هاي عظيم، پل طبقاتي صدر و صدها پروژه ملي ديگر.
گفت: و در انجام همه اين پروژه هاي بزرگ هم از متخصصان داخلي و مخصوصا دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاه هاي کشور استفاده کرده و اشتغال آفريده است.
گفتم: در دوران جنگ تحميلي و سپس در مقابله با تروريست ها، همين بروبچه هاي سپاه جان داده اند و از مال و جان و ناموس اين آقا و دوستان مفت خورش دفاع کرده اند.
گفت: ضمنا يادش رفته که فقط افراد وابسته به سران فتنه هستند که از کلت خود براي تهديد مردم در تصادف اتومبيل استفاده مي کنند نه بروبچه هاي سپاه که اسلحه آنان هميشه به سمت دشمن نشانه رفته است.
گفتم: اصلابايد از اين آقا پرسيد، چرا به بزرگترهاي خود اعتراض نمي کنيد که به جاي استفاده از نيروهاي متخصص و دانشجويان کشور، مي خواهند از خارج «مدير» وارد کنند و تخصص داخلي ها را در حد آبگوشت بزباش و خورشت قرمه سبزي مي دانند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! مامورند و معذور و به عقل و فهم و درک کاري ندارند!
گفتم: به يارو گفتند دمر آب نخور، عقلت کم ميشه! پرسيد عقل چيه؟! گفته هيچي بابا! بخور! گواراي وجود!
گفتم: اگر منظورش سپاه است که سپاه بزرگترين پروژه هاي عمراني و صنعتي را انجام داده و مي دهد، مثل گازرساني به کردستان، ساخت سدهاي بزرگ کارون يک و 2، اتوبان هاي مدرن بين شهري، نيروگاه هاي عظيم، پل طبقاتي صدر و صدها پروژه ملي ديگر.
گفت: و در انجام همه اين پروژه هاي بزرگ هم از متخصصان داخلي و مخصوصا دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاه هاي کشور استفاده کرده و اشتغال آفريده است.
گفتم: در دوران جنگ تحميلي و سپس در مقابله با تروريست ها، همين بروبچه هاي سپاه جان داده اند و از مال و جان و ناموس اين آقا و دوستان مفت خورش دفاع کرده اند.
گفت: ضمنا يادش رفته که فقط افراد وابسته به سران فتنه هستند که از کلت خود براي تهديد مردم در تصادف اتومبيل استفاده مي کنند نه بروبچه هاي سپاه که اسلحه آنان هميشه به سمت دشمن نشانه رفته است.
گفتم: اصلابايد از اين آقا پرسيد، چرا به بزرگترهاي خود اعتراض نمي کنيد که به جاي استفاده از نيروهاي متخصص و دانشجويان کشور، مي خواهند از خارج «مدير» وارد کنند و تخصص داخلي ها را در حد آبگوشت بزباش و خورشت قرمه سبزي مي دانند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! مامورند و معذور و به عقل و فهم و درک کاري ندارند!
گفتم: به يارو گفتند دمر آب نخور، عقلت کم ميشه! پرسيد عقل چيه؟! گفته هيچي بابا! بخور! گواراي وجود!