نكته
جغرافياي ميز! 10 آبان – 94
جغرافياي ميز! 10 آبان – 94
سربازجو شریعت نداری
به جای ستون های " یادداشت روز : و "نگاه
" با " نکته " وارد گود
تبلیغاتی شده است تا ضمن دفاع از پاسداران تروریست قاسم سلیمانی وجانشین کشته شده
اش حسین همدانی در سوریه علیه ی آمریکا
لغزخوانی کند .در حقیقت علیه ی دولت روحانی
و دیدار ظریف با جان کری محور بحران سوریه هذیان گویی ومخالفت کرده است.
نويسنده: حسين شريعت نداري
در گزارش هاي جنگ جهاني دوم آمده است که وقتي قرار بود موسوليني به ديدار هيتلر برود، گارد محافظ هيتلر که مسئوليت تشريفات ديکتاتور نازي را هم برعهده داشت، صندلي او را نزديک به 10 سانتيمتر بلندتر از صندلي موسوليني انتخاب کرده بود. موسوليني، ديکتاتور ايتاليا که در جنگ جهاني دوم همپيمان آلمان بود، بلافاصله بعد از ورود به سالن ملاقات متوجه موضوع شد و فهميد که منظور آلمان ها از اين چينش، آن است که هيتلر را در جايگاهي برتر از او معرفي کنند. معروف است که موسوليني بعد از فشردن دست هيتلر، روي ميزي که جلوي صندلي هاي دو ديکتاتور قرار داشت، نشست و نقشه نازي ها را نقش برآب کرد.
در مثل مناقشه نيست چرا که مثل فقط براي تقريب ذهن است. مثلاوقتي گفته مي شود قله دماوند شبيه «کله قند» است، کسي انتظار ندارد که جنس آن نيز از جنس قند و يا اندازه آن هم مانند کله قند، فقط 30 سانتيمتر باشد! چرا که در اين تمثيل شکل قله دماوند مورد نظر بوده است و نه جنس و اندازه آن. با اين تمثيل که اميد است دوستان عزيز وزارت خارجه به آن خرده نگيرند، بايد گفت؛ چينش ميز مذاکره در نشست روز جمعه وين نه فقط شايسته جايگاه و منزلت جمهوري اسلامي ايران نبود بلکه به گونه اي که حساب شده به نظر مي رسيد، تحقيرآميز هم بود! در چينش ميز مذاکره از شکل مستطيل استفاده شده بود که پشت ضلع عرضي آن (صدرمجلس) وزراي خارجه آمريکا و روسيه جاي گرفته بودند و پشت دو ضلع طولي راست و چپ آن، وزيران خارجه ساير کشورهاي شرکت کننده در اجلاس- از جمله وزيرخارجه محترم کشورمان- نشسته بودند.
انتخاب اين جغرافيا براي ميز مذاکره به طور طبيعي براي حاضران و نيز همه کساني که جريان نشست را از طريق تصاوير دنبال مي کردند، اين تلقي را به دنبال داشت که آمريکا و روسيه، رهبران و روساي اجلاس هستند و ساير کشورها از جمله، جمهوري اسلامي ايران، با نقش هاي دست چندمي و فرعي در نشست حضور يافته اند! درباره کشورهايي نظير عربستان، قطر، ترکيه و امثال آن سخني در ميان نيست، چرا که دست نشاندگان بي اختيار آمريکا و متحدانش هستند و اگر وزراي خارجه اين کشورها را کنار «پاشنه در»! اجلاس هم جاي مي دادند، نه فقط جاي کمترين ايراد و انتقادي نبود بلکه «حق مسلم»! آنها نيز بود. اما، جمهوري اسلامي ايران اصلي ترين نقش را در مقابله با تروريست هاي داعش و ساير تکفيري هاي وحشي برعهده داشته و دارد. و اساسا- و به اعتراف دهها باره آمريکايي ها- هيچ راه حلي براي بحران سوريه، بيرون از تصميم و اراده و تامين نظرجمهوري اسلامي ايران در دفاع از مردم مظلوم آن سامان وجود ندارد. آمريکايي ها کمترين ترديدي ندارند که مردم مظلوم سوريه، جمهوري اسلامي ايران را فرشته نجات خود مي دانند و به وضوح ديده اند که تدبير جان برکفاني مانند سردار قاسم سليماني و خون شهيدان گرانقدري نظير سردار همداني از جان و مال و ناموس آنان در مقابل تروريست هاي وحشي داعش و گروههاي تکفيري تحت حمايت مستقيم آمريکا، اسرائيل و آل سعود ميهمان کش دفاع کرده است و...
از اين روي، بايسته آن بود که جمهوري اسلامي ايران در جغرافياي ميز مذاکره وين، «صدرنشين» باشد و نه «حاشيه نشين»! و از تيم وزارت امور خارجه کشورمان نيز انتظار نمي رفت چينش مورد اشاره را بپذيرد و کمترين توقع، آن بود که ميز مذاکره دايره اي شکل باشد.
گفته مي شود که چينش ميز مذاکره و انتخاب جايگاه وزراي خارجه کشورهاي شرکت کننده براساس مدت زمان سابقه حضور آنان در سمت وزارت خارجه کشورشان بوده است! و اين نکته نشان مي دهد که چينش ميز مذاکره براي حريف نيز از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و از آنجا که چينش مورد اشاره را غيرقابل توجيه مي دانسته است براي توجيه پذير بودن آن به ترفند ياد شده روي آورده است.
اين نکته نيز درخور توجه جدي است که دعوت از ايران براي حضور در نشست وين، «نياز مبرم» آمريکاست و «امتيازي» براي ما نيست، بنابراين وظيفه طرف مقابل است که براي تامين نياز خود هزينه کند و نه آن که امتياز بدهيم و حاشيه نشين هم باشيم!