آب نبات مي دهند تا درّ غلتان از لاريجاني بگيرند

خبر ويژه 
آب نبات مي دهند تا درّ غلتان از لاريجاني بگيرند  1 آذر -94
آيا اصلاح طلبان دولت دنبال پهن کردن فرش قرمز براي علي لاريجاني هستند يا نقشه ديگري دارند؟
کنایه و طعنه زدن سربازجو شریعت نداری به پاسدار علی لاری جانی  .زیرا آن  زمان که پاسدار علی لاری جانی برنامه ی هسته ای را دنبال می کرد .گفته بود که غربی ها می خواهند در از ما دَر بگیرند وآب نبات چوبی تحویل مان بدهند.

    مجله مثلث ضمن طرح اين سوال، از طرح فريب اصلاح طلبان خبر داد و نوشت: نگاهي به تاريخ يادآوري مي کند لاريجاني زاويه هايي با حسن روحاني داشته است. آنجا که لاريجاني در آغاز پذيرش جانشيني روحاني در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي، انتقادات صريحي نسبت به او مطرح کرده و گفته بود «روش ديپلماسي سنتي ما در پرونده هسته اي ديگر جوابگو نيست، چون نخبگان کشور در آن نقشي ندارند. ديپلماسي مدرن به بحث هاي کارشناسي اتکا مي کند.» يا آنجا که در جمع دانشجويان دانشگاه شريف در پاسخ به پرسشي در خصوص جمله معروف «در غلتان و آب نبات»، گفت «در آن زمان که آقاي روحاني مسئول مذاکرات مسائل هسته اي ايران بودند از راه هايي استفاده مي کردند که راه هاي صحيحي براي مذاکره نبود و من مکررا به آنها در خصوص عواقب اين گونه مذاکرات هشدار داده بودم که هنوز هم معتقدم در آن زمان «در غلطان را داديم و آب نبات گرفتيم.» او همچنين در پاسخ به سوالي در خصوص اينکه آيا دولت هشتم در مسائل هسته اي ايران کوتاهي کرده است يا خير بار ديگر به طور تلويحي سياست هاي حسن روحاني در دوران اصلاحات را به باد انتقاد گرفت و پاسخ داد «تمام دولت هاي بعد از انقلاب در خصوص مسائل هسته اي ايران براساس ظرفيت ها و شرايط معمولي خود گام هاي مفيدي برداشته اند که اين گام ها در دولت نهم رنگ و حمايت جدي تري به خود گرفت و پيروزي هاي اخير نيز مديون همين حمايت هاست.» حالااما از آن روزها زمان زيادي گذشته و علي لاريجاني مانند گذشته فکر نمي کند. او يک مدافع تمام عيار براي حسن روحاني در تمام ماه هاي دوران صدارتش بوده است؛ از راي اعتماد به وزرا گرفته تا ايام سخت و پرماجراي تصويب برجام در صحن علني مجلس.
    
مثلث با بيان اينکه «اصلاح طلبان با آقاي لاريجاني بازي مي کنند» مي افزايد: تصميم سازان اصلاح طلب ديگر مانند گذشته نيستند. اين چند سال آنچنان بر آنان سخت گذشته که اکنون از زاويه ديگري به دنياي سياست رسمي ايران نگاه مي کنند و آنها که روزي «فشار از پايين و چانه زني از بالا» و «فتح سنگر به سنگر» را تئوريزه مي کردند امروز متفاوت شده و مي گويند راديکال هاي اصلاح طلب راه انتخابات در پيش نگيرند. آن سوتر حتي صداهايي بلند کرده اند و از ائتلاف با اصولگرايان سخن به ميان مي آورند. اما درست در همين شلوغي است که مي توان مهره چيني سياست پيشگان را رصد کرد. اکنون که قبل از هر کس ديگري انتظار اين است که محمدرضا عارف مورد حمايت شان باشد و از همين حالااو را به عنوان نامزد مورد نظرشان براي سرليستي و رياست مجلس مطرح کنند اما آنچنان صداهاي متفاوتي شنيده مي شود که هم از آشفتگي حکايت دارد و هم از يک نقشه از پيش تعيين شده. يک روز نام علي اکبر ناطق نوري به ميان مي آيد، يک روز علي لاريجاني و روز ديگر محمدعلي نجفي، بي پرده و صريح مي گويند؛ حد عارف تنها مي تواند رياست فراکسيون باشد و به طعنه و کنايه از توانايي هاي عارف سخن به ميان مي آورند. اما بايد به اين فکر کنيم که چرا تا اين اندازه نام اين شخصيت اصولگرا (لاريجاني) بر سر زبان اصلاح طلبان افتاده است. آيا اين دعوت نامه انتخاباتي و اين فرش قرمز از سر قرابت و محبت پديد آمده در اين چند سال اخير است يا آنها طرح ديگري در ذهن دارند؟
    
اين تحليل خاطرنشان مي کند: علي لاريجاني اگرچه شباهت هايي با علي اکبر ناطق نوري دارد اما براي اصلاح طلبان تفاوت هاي زيادي هم در اين مورد وجود دارد. آنها با علي لاريجاني زاويه داشته و دل خوشي از او ندارند. آنها همچنان چراغ و هويت را به ياد مي آورند. پس چه شده که اينگونه به استقبال او رفته اند. بهتر است ماجرا را از اين زاويه ببينيم؛ آنها مي دانند که علي لاريجاني با طيف هايي از اصولگرايان اختلاف نظر دارد و درست روي همين نقطه سرمايه گذاري کرده اند. به يک معنا آنها بنا دارند تا با ارسال اين کارت دعوت ها اين زاويه را پررنگ تر کرده و به تعبيري با ايجاد فاصله علي لاريجاني را از حمايت اصولگرايان محروم کنند. آنها به دنبال بي پناه کردن علي لاريجاني هستند. يک سرمايه قابل توجه اصولگرايان در حال سوخت است و اين يک سوي ماجراست. تصميم سازان اصلاح طلب مي خواهند شرايطي پديد آورند که ضمن آن با حاکم کردن آشفتگي و گرفتن زمان، امکان رسيدن به تصميم واحد را از اصولگرايان گرفته و در همين شرايط به همسان سازي نظرات دروني پرداخته و البته با تسويه حساب هاي درون جناحي از دست افرادي چون محمدرضا عارف نيز راحت شوند. تبليغ لاريجاني و در نهايت رها کردن او در لحظه آخر و البته معرفي نامزد نهايي که نزديکترين فرد به خودشان باشد استراتژي اصلي آنهاست. واقعيت اين است که اصلاح طلبان راست گرا مخصوصا کارگزاران نه عارف را مي خواهند نه علي لاريجاني را. در اين ميان يک نکته هم نبايد مغفول بماند. علي لاريجاني هم که يک شخصيت اصولگراست بايد اکت هاي سياسي اش را به گونه اي بالانس کند که اصلاح طلبان امکان استفاده از اين پروژه فريب را از دست بدهند. او بايد عنان اين يکه تازي را از تبليغات چي هاي اصلاح طلب بگيرد.