گزیده ها 7مرداد 95
بازی پوکمون گو (Pokemon Go) تنها با فاصله چند
هفته تا معرفی رسمی به یکی از محبوبترین بازیهای موبایلی بدل گشت و بهتازگی،
کاربران ایرانی قادر به اجرای آن در خیابانها گشتند. اما پس از آخرین نامهنگاریهای
انجام شده توسط مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای با سازندگان این اپلیکیشن،
تصمیم بر مسدود شدن این بازی گرفته و نهایتا پوکمون گو در ایران غیرفعال شد
به گزارش مهر، حسن کریمی قدوسی، مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای در ابتدا از میزان استقبال رسانهها در مورد امکان مسدود شدن پوکمون گو ابراز خرسندی کرد، چرا که فعالیت رسانهها سبب اطلاعرسانی هرچه سریعتر به مردم میشوند و آنها را در جریان رویدادهای جدید قرار میدهند.
وی از یک نامهنگاری رسمی خبر داد و درباره جزییات آن تشریح نمود:
درباره بازی پوکمون ما یک مکاتبه ایمیلی با سازندگان این بازی داشتهایم با این مضمون که اگر قرار است این بازی در ایران توزیع و عرضه شود حتماً باید از فیلتر بنیاد ملی بازیهای رایانهای بگذرد و هماهنگیهای لازم در این زمینه صورت گرفته باشد و در غیر این صورت ناگزیر از فیلتر و جلوگیری از عرضه بازی هستیم.
پوکمون گو در ایران از دسترس مخاطبان خارج شد
به گفته کریمی قدوسی برای عرضه این بازی دو شرط مدنظر قرار دارد که احتمالا اینک برای سازندگان بازی کاملا روشنسازی گشته است. اول آنکه با توجه به حجم اطلاعات ثبت شده کاربران در فضای این بازی، سرور اصلی آن حتماً باید در ایران باشد و دوم آنکه نقاط تفریحی و مقاصد هدفگذاری شده در سراسر کشور برای تگ شدن در این بازی هم باید با هماهنگی و همکاری بنیاد مشخص شود. نباید نقاطی برای کاربر معین شود که از لحاظ موازین و قوانین کشور منعی برای حضور کاربر در آنجا وجود داشته باشد. مانند مراکز نظامی و امنیتی.
این مدیر فرهنگی در ادامه اذعان داشت: اگر سازندگان این بازی به دنبال ورود رسمی به ایران هستند باید این موارد را مدنظر داشته باشند اما با توجه به نامهنگاریای که داشتیم آنچه از واکنش آنها برمیآمد به صورتی بود که احساس نمیکنیم در شرایط فعلی برنامهای برای ورود به ایران داشته باشند. بازار بازیهای رایانهای ایران همچنان برای بازِیسازان و شرکتهای جهانی یک بازار پیچیده و ناشناخته است و به همین دلیل کمتر به دنبال ورود به آن هستند، به خصوص که درباره این بازی در همین محدوده فعلی بازار عرضه هم سازندگانش سود سرشاری را عاید خود کردهاند.
او در مورد سکوت و عدم شناخت سازندگان بازی در همکاری با ایران، عدم تمایل کمپانی نینتندو را عامل اصلی ایستادگی در برابر برآورده کردن خواستههای ایران اعلام داشت و در نتیجه این رفتار ژاپنیها، پوکمون گو در ایران غیرفعال شد.
کریمی قدوسی با بیان پاسخی که چند روز گذشته از سوی پوکمون گو به او ارسال شده گفت: به رغم این عدم تمایل اما ما هماهنگیها و نامهنگاریهای اولیه را انجام دادهایم و طبق پاسخی که تا به امروز به ما دادهاند اگر در آینده تصمیمی برای ورود به بازار ایران داشته باشند، حتماً با هماهنگی رسمی اقدام خواهند کرد. از نظر سختافزاری و نرمافزاری اینگونه نیست که این بازی بتواند به صورت ناگهانی در ایران فراگیر شود و نیاز به مقدمات زمانبری دارد.
در این زمینه قصد داریم با کشورهای اروپایی هم مکاتباتی داشته باشیم تا ببینیم آیا آنها هم شرایطی برای عرضه بازی درنظر گرفتهاند یا خیر؟ احتمالاً در یکی دو هفته آینده نتایج این مکاتبات را هم اعلام خواهیم کرد. تحلیل ما این است با توجه به شرایطی که بازی لازم دارد بدون هماهنگی رسمی امکان عرضه این بازی در هیچ کشوری وجود ندارد.
از زمان مصاحبههای انجام گرفته با مدیرعامل بنیاد بازیهای رایانهای حدود یک هفته میگذرد و احتمالا هماینک مذاکرات این نهاد ملی با مدیران نینتندو به پایان رسیده است. همانطور که مشاهده میشود نتیجه بارز مذاکرات و نامهنگاریهای صورت گرفته، فیلتر شدن وبسایت این بازی است و نهایتا پوکمون گو در ایران غیرفعال شد.
به گزارش مهر، حسن کریمی قدوسی، مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای در ابتدا از میزان استقبال رسانهها در مورد امکان مسدود شدن پوکمون گو ابراز خرسندی کرد، چرا که فعالیت رسانهها سبب اطلاعرسانی هرچه سریعتر به مردم میشوند و آنها را در جریان رویدادهای جدید قرار میدهند.
وی از یک نامهنگاری رسمی خبر داد و درباره جزییات آن تشریح نمود:
درباره بازی پوکمون ما یک مکاتبه ایمیلی با سازندگان این بازی داشتهایم با این مضمون که اگر قرار است این بازی در ایران توزیع و عرضه شود حتماً باید از فیلتر بنیاد ملی بازیهای رایانهای بگذرد و هماهنگیهای لازم در این زمینه صورت گرفته باشد و در غیر این صورت ناگزیر از فیلتر و جلوگیری از عرضه بازی هستیم.
پوکمون گو در ایران از دسترس مخاطبان خارج شد
به گفته کریمی قدوسی برای عرضه این بازی دو شرط مدنظر قرار دارد که احتمالا اینک برای سازندگان بازی کاملا روشنسازی گشته است. اول آنکه با توجه به حجم اطلاعات ثبت شده کاربران در فضای این بازی، سرور اصلی آن حتماً باید در ایران باشد و دوم آنکه نقاط تفریحی و مقاصد هدفگذاری شده در سراسر کشور برای تگ شدن در این بازی هم باید با هماهنگی و همکاری بنیاد مشخص شود. نباید نقاطی برای کاربر معین شود که از لحاظ موازین و قوانین کشور منعی برای حضور کاربر در آنجا وجود داشته باشد. مانند مراکز نظامی و امنیتی.
این مدیر فرهنگی در ادامه اذعان داشت: اگر سازندگان این بازی به دنبال ورود رسمی به ایران هستند باید این موارد را مدنظر داشته باشند اما با توجه به نامهنگاریای که داشتیم آنچه از واکنش آنها برمیآمد به صورتی بود که احساس نمیکنیم در شرایط فعلی برنامهای برای ورود به ایران داشته باشند. بازار بازیهای رایانهای ایران همچنان برای بازِیسازان و شرکتهای جهانی یک بازار پیچیده و ناشناخته است و به همین دلیل کمتر به دنبال ورود به آن هستند، به خصوص که درباره این بازی در همین محدوده فعلی بازار عرضه هم سازندگانش سود سرشاری را عاید خود کردهاند.
او در مورد سکوت و عدم شناخت سازندگان بازی در همکاری با ایران، عدم تمایل کمپانی نینتندو را عامل اصلی ایستادگی در برابر برآورده کردن خواستههای ایران اعلام داشت و در نتیجه این رفتار ژاپنیها، پوکمون گو در ایران غیرفعال شد.
کریمی قدوسی با بیان پاسخی که چند روز گذشته از سوی پوکمون گو به او ارسال شده گفت: به رغم این عدم تمایل اما ما هماهنگیها و نامهنگاریهای اولیه را انجام دادهایم و طبق پاسخی که تا به امروز به ما دادهاند اگر در آینده تصمیمی برای ورود به بازار ایران داشته باشند، حتماً با هماهنگی رسمی اقدام خواهند کرد. از نظر سختافزاری و نرمافزاری اینگونه نیست که این بازی بتواند به صورت ناگهانی در ایران فراگیر شود و نیاز به مقدمات زمانبری دارد.
در این زمینه قصد داریم با کشورهای اروپایی هم مکاتباتی داشته باشیم تا ببینیم آیا آنها هم شرایطی برای عرضه بازی درنظر گرفتهاند یا خیر؟ احتمالاً در یکی دو هفته آینده نتایج این مکاتبات را هم اعلام خواهیم کرد. تحلیل ما این است با توجه به شرایطی که بازی لازم دارد بدون هماهنگی رسمی امکان عرضه این بازی در هیچ کشوری وجود ندارد.
از زمان مصاحبههای انجام گرفته با مدیرعامل بنیاد بازیهای رایانهای حدود یک هفته میگذرد و احتمالا هماینک مذاکرات این نهاد ملی با مدیران نینتندو به پایان رسیده است. همانطور که مشاهده میشود نتیجه بارز مذاکرات و نامهنگاریهای صورت گرفته، فیلتر شدن وبسایت این بازی است و نهایتا پوکمون گو در ایران غیرفعال شد.
«گام سوم انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و
روستاست و ما براي كسب بيش از ٧٠ درصد كرسيهاي سراسر كشور تلاش ميكنيم.» اين
گفتههاي محمد رضا عارف بود در روزهايي كه نتايج انتخابات مجلس شوراي اسلامي به
تازگي اعلام شده بود و هنوز كسي گمان نميكرد از درون جبهه اصلاحات چهرههاي نامآشنايي
باشند كه خلاف تصميم كل جريان اظهارنظر كنند و به تبع آن دو شقه شدن اصلاحطلبان
بيرون از مجلس باعث عدم انسجام فراكسيون اميد نيز شد و اتفاقات به گونهاي پيش رفت
كه اصلاحطلبان در حالي كه پيروزي را نزديك ميديدند آن را به طور كامل به دست
نياوردند.
هر چه بود فراكسيون اميد تشكيل شد و پس از طي فراز و فرودهايي بالاخره به انسجام نسبي رسيد. حالا كه امور فراكسيون اميد توسط هيات رييسه دايم در حال انجام است و كارها كمي رو روال طبيعي خود قرار گرفته اصلاحطلبان بايد آستينها را براي گام سوم بالا بزنند. آنها اعلام كردهاند كه براي شوراي شهر برنامه دارند. اگر يك بار در شوراي قبلي با سو تدبير تنظيمكنندگان فهرست كانديداها اكثريت شوراي شهر تهران را از دست دادند؛ اگر به دليل انواع مشكلات و اتفاقات برخي نمايندگان مجلس عضو ليست اميد پايبندي به آرمانهاي فراكسيون خود نداشتند، اگر آنها آنچه تصور ميكردند را از مجلس به دست نياوردند و... هيچ كدام باعث نميشود براي انتخابات سال ٩٦ بيانگيزه يا دست بسته باشند.
درسهاي شوراي چهارم
انتخابات شوراي شهر در سال ٩٢ همزمان با انتخابات رياستجمهوري برگزار ميشد و اصلاحطلبان تمام هم و غم خود را روي خروج كشور از بحران و چالشهاي وحشتناك دوران احمدينژاد ميدانستند. به همين دليل نيز پروژه شوراي شهرتهران به گونهاي پيش رفت كه در نهايت به جاي محسن هاشمي اين محمد باقر قاليباف بود كه دوباره بر صندلي شهرداري تهران تكيه زد. ديگر اتفاق ناخوشايند انتخابات سال ٩٢ حضور كم رمق مردم در انتخابات شوراها بود كه باعث شد تعداد بيشتري از اعضاي ليست اصلاحطلبان راهي شورا نشوند؛ اتفاقي كه در انتخابات سال آتي با توجه به راي ليستي مردم تهران در اسفندماه ٩٤، تكرار نخواهد شد.
تجربه مجلس دهم
انتخابات مجلس دهم اما درسهاي ديگري براي اصلاحطلبان داشت. آنها به دليل ردصلاحيت گسترده در انتخاب كانديدا با محدوديتهاي بزرگي مواجه شدند. با توجه به نحوه بررسي صلاحيتها براي انتخابات شوراي شهر به نظر ميرسد تيغ رد صلاحيت كارايي لازم را نداشته باشد و اينبار اصلاحطلبان بتوانند با كانديداهاي اصلي خود وارد صحنه شوند؛ كانديداهايي كه در لحظات حساس به دليل كم تجربگي يا مسائل ديگر راه اصلي را گم نميكنند. از طرفي همان طور كه ذكر شد رفتار سياسي مردم در راي ليستي نشان داد آنها آمادهاند تا بار ديگر با حضور گسترده راي خود را به كرسي بنشانند و همين موضوع مسووليت تدوينكنندگان ليست انتخاباتي شوراي شهر را سنگينتر ميكند.
شوراي پنجم و راه ١٠ ماهه
تقريبا ده ماه ديگر انتخابات شوراي شهر برگزار ميشود. انجام كارهاي مقدماتي و تشكيلاتي براي راهبري سياسي انتخابات شوراي شهر اگر همين امروز هم آغاز شود دير است. اين نكته را اصلاحطلبان نيز به خوبي ميدانند. مهمترين مساله امروز تعيين همان تشكيلاتي است كه بايد كار شوراي شهر را آغاز كند. اصلاحطلبان امروز شوراي عالي سياستگذاري را دارند. شورايي كه با تجربه انتخابات مجلس امروز بيشتر و بهتر از قبل ميتواند چتر بزرگ اصلاحطلبي را در سراسر كشور بگستراند. در شهر تهران با توجه به نحوه تعيين صلاحيت بعيد است با مشكل فقر كانديداي جرياني مواجه باشيم. اصلاحطلبان آنقدر كانديداي باكفايت دارند كه براي اين انتخابات لازم نباشد سراغ ائتلاف با چهرههايي بروند كه رايشان را از سبد اصلاحات بردارند و تخممرغشان را در سبد ديگري بگذارند.
اما در مورد شهرستانها هنوز اين نگراني وجود دارد كه آيا شوراهاي اصلاحطلبان ميتوانند كانديداهاي اصيل خود را به صحنه بياورند يا خير. آنچه در مجلس رخ داد، نشان داد هرجا كه اصلاحطلبان به اجماع نظر نرسيدند و روي كانديداي واحد تصميمگيري نكردند نتيجهاي جز شكست عايدشان نشد. بنابراين لازم است تا ارتباط شوراي اصلاحطلبان سراسر كشور با شوراي عالي سياستگذاري بهبود يافته و ترميم شود.
تهران تنها يك شهر نيست
اما آنچه در تهران رخ ميدهد به دليل اهميت بالاي سياسي پايتخت و شهرداري آن بيش از بقيه نقاط كشور به چشم ميآيد كمااينكه اصولگرايان هنوز نتوانستهاند از زير بار شكست ٣٠ بر صفر در تهران خارج شوند. طي هفتههاي گذشته مقدمات كار انتخابات شوراي شهر توسط چهرههاي مطرح اين جريان در دست انجام قرار گرفته است. بر اساس اخباري كه در اختيار «اعتماد» قرار گرفته است هياتي به رياست محمد علي نجفي از سوي شوراي مشورتي رييس دولت اصلاحات موظف شده تا ضمن بررسي وضعيت انتخابات شوراي شهر نتايج فعاليتهاي خود را به طور مستمر در اختيار شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان قرار دهد. همچنين بر اين اساس پيشنهاد حضور محمدعلي نجفي و محمد حقاني، عضو فعلي شوراي شهر تهران در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان داده شده است. با توجه به احتمال بالاي حضور اين دو چهره سياسي در شوراي عالي سياستگذاري تغييرات اندكي در تركيب اعضا به وجود خواهد آمد كه تمامي آنها با نظر نهايي رييس دولت اصلاحات انجام ميشود.
برنامههاي رقيب
جريان رقيب اصلاحات در شوراي شهر اين روزها حال و روز خوشي ندارد. آنها براي انتخابات رياستجمهوري دچار دوراهي سختي شدهاند كه بر اساس آن هنوز حتي نميدانند از روحاني حمايت خواهند كرد يا براي رقابت با او بايد آماده شوند. در اين شرايط بدترين اتفاق براي آنها همزماني انتخابات رياستجمهوري و شوراي شهر است. در كنار اين نابساماني گمانه حضور جدي احمدينژاديها در انتخابات شوراي شهر معادله اين انتخابات را براي آنها پيچيدهتر هم كرده است. اگر اصولگرايان بخواهند دوباره عنان شوراي تهران را در اختيار بگيرند بايد همزمان با احمدينژاديها و اصلاحطلبان رقابت كنند. رقابتي كه ناتوانتر از آن هستند كه بتوانند از آن برنده بيرون بيايند. نشانههاي نگراني در ميان اصولگرايان از همين ١٠ ماه مانده به انتخابات در حال بروز است. ابتداي هفته بود كه مرتضي نبوي، به عنوان يك نيروي جناح راست از نوع سنتي و معتدل به همفكرانش توصيه كرد فكر رقابت با روحاني را از سر بيرون كنند و به دنبال برنامهريزي براي شوراي شهر باشند. البته از اين گفته نبوي استقبال چنداني نشد و طي همين چند روز، اصولگرايان نشان دادند، قرار نيست ميدان را به سنتيها بدهند. اين البته براي اصلاحطلبان و حاميان دولت خبر ناگواري نيست چه آنكه هرچه اصولگرايان بيشتر سرگرم رياستجمهوري شوند پيروزي در شوراي شهر براي اصلاحطلبان راحتتر به دست ميآيد. با توجه به عملكرد اعضاي اصولگراي شوراي تهران و مماشات آنان با تخلفات صورت گرفته به نظر ميرسد تاريخ مصرف اعتماد مردم به آنان نيز پايان يافته است.
انجام مقدمات ورود به انتخابات شوراي شهر
سيد حسن رسولي، عضو بنياد اميد ايرانيان با اشاره به برنامه اصلاحطلبان براي ورود به انتخابات شوراهاي شهر و روستا گفت: به لحاظ اهميت و گستردگي و فراگير بودن آن در سراسر كشور، مقدمات ورود به مباحث انتخاباتي شوراها از سوي اصلاحطلبان در حال انجام است. برنامهريزي براي انتخابات شوراهاي شهر و روستاها به علت تعدد كانديداها زمانبر و فشردهتر خواهد بود. وي با وجود برخي اظهارنظرهاي چهرههاي سياسي و حزبي تصريح كرد: از مهرماه بايد شاهد اعلام مواضع رسمي و تشكيلاتي جريانهاي سياسي براي تعيين مصاديق و ورود به انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي شهر و روستا بود.
رسولي همچنين در خصوص انتخابات رياستجمهوري نيز گفت: تاكنون و به طور جدي در هيچ كدام از اتاقهاي فكر اصلاحطلبي مباحث جدي درباره كانديداي مشخص براي انتخابات رياستجمهوري صورت نگرفته است.
او درباره راهبرد انتخاباتي اصولگرايان براي ورود به عرصه انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي شهر و روستا اظهار داشت: به نظر ميرسد اصولگرايان نيز هنوز تصميم راهبردي هماهنگ در مورد نحوه حضور در انتخابات رياستجمهوري اتخاذ نكرده باشند و تشتت آرا و نظرات در بين آنها بيشتر باشد. رسولي درباره برخي تلاشهاي طيف پايداري و نزديك به رييسجمهور سابق براي انتخابات سال آينده گفت: اين طيف و گروه براي انتخابات شوراهاي شهر و روستا و رياستجمهوري به صورت فعال و همزمان ورود پيدا ميكنند چراكه براساس تجربه سال ٨٢ انتخابات شوراها به عنوان نخستين سكوي پرش اين حلقه به حساب ميآيد.منبع: روزنامه اعتماد
هر چه بود فراكسيون اميد تشكيل شد و پس از طي فراز و فرودهايي بالاخره به انسجام نسبي رسيد. حالا كه امور فراكسيون اميد توسط هيات رييسه دايم در حال انجام است و كارها كمي رو روال طبيعي خود قرار گرفته اصلاحطلبان بايد آستينها را براي گام سوم بالا بزنند. آنها اعلام كردهاند كه براي شوراي شهر برنامه دارند. اگر يك بار در شوراي قبلي با سو تدبير تنظيمكنندگان فهرست كانديداها اكثريت شوراي شهر تهران را از دست دادند؛ اگر به دليل انواع مشكلات و اتفاقات برخي نمايندگان مجلس عضو ليست اميد پايبندي به آرمانهاي فراكسيون خود نداشتند، اگر آنها آنچه تصور ميكردند را از مجلس به دست نياوردند و... هيچ كدام باعث نميشود براي انتخابات سال ٩٦ بيانگيزه يا دست بسته باشند.
درسهاي شوراي چهارم
انتخابات شوراي شهر در سال ٩٢ همزمان با انتخابات رياستجمهوري برگزار ميشد و اصلاحطلبان تمام هم و غم خود را روي خروج كشور از بحران و چالشهاي وحشتناك دوران احمدينژاد ميدانستند. به همين دليل نيز پروژه شوراي شهرتهران به گونهاي پيش رفت كه در نهايت به جاي محسن هاشمي اين محمد باقر قاليباف بود كه دوباره بر صندلي شهرداري تهران تكيه زد. ديگر اتفاق ناخوشايند انتخابات سال ٩٢ حضور كم رمق مردم در انتخابات شوراها بود كه باعث شد تعداد بيشتري از اعضاي ليست اصلاحطلبان راهي شورا نشوند؛ اتفاقي كه در انتخابات سال آتي با توجه به راي ليستي مردم تهران در اسفندماه ٩٤، تكرار نخواهد شد.
تجربه مجلس دهم
انتخابات مجلس دهم اما درسهاي ديگري براي اصلاحطلبان داشت. آنها به دليل ردصلاحيت گسترده در انتخاب كانديدا با محدوديتهاي بزرگي مواجه شدند. با توجه به نحوه بررسي صلاحيتها براي انتخابات شوراي شهر به نظر ميرسد تيغ رد صلاحيت كارايي لازم را نداشته باشد و اينبار اصلاحطلبان بتوانند با كانديداهاي اصلي خود وارد صحنه شوند؛ كانديداهايي كه در لحظات حساس به دليل كم تجربگي يا مسائل ديگر راه اصلي را گم نميكنند. از طرفي همان طور كه ذكر شد رفتار سياسي مردم در راي ليستي نشان داد آنها آمادهاند تا بار ديگر با حضور گسترده راي خود را به كرسي بنشانند و همين موضوع مسووليت تدوينكنندگان ليست انتخاباتي شوراي شهر را سنگينتر ميكند.
شوراي پنجم و راه ١٠ ماهه
تقريبا ده ماه ديگر انتخابات شوراي شهر برگزار ميشود. انجام كارهاي مقدماتي و تشكيلاتي براي راهبري سياسي انتخابات شوراي شهر اگر همين امروز هم آغاز شود دير است. اين نكته را اصلاحطلبان نيز به خوبي ميدانند. مهمترين مساله امروز تعيين همان تشكيلاتي است كه بايد كار شوراي شهر را آغاز كند. اصلاحطلبان امروز شوراي عالي سياستگذاري را دارند. شورايي كه با تجربه انتخابات مجلس امروز بيشتر و بهتر از قبل ميتواند چتر بزرگ اصلاحطلبي را در سراسر كشور بگستراند. در شهر تهران با توجه به نحوه تعيين صلاحيت بعيد است با مشكل فقر كانديداي جرياني مواجه باشيم. اصلاحطلبان آنقدر كانديداي باكفايت دارند كه براي اين انتخابات لازم نباشد سراغ ائتلاف با چهرههايي بروند كه رايشان را از سبد اصلاحات بردارند و تخممرغشان را در سبد ديگري بگذارند.
اما در مورد شهرستانها هنوز اين نگراني وجود دارد كه آيا شوراهاي اصلاحطلبان ميتوانند كانديداهاي اصيل خود را به صحنه بياورند يا خير. آنچه در مجلس رخ داد، نشان داد هرجا كه اصلاحطلبان به اجماع نظر نرسيدند و روي كانديداي واحد تصميمگيري نكردند نتيجهاي جز شكست عايدشان نشد. بنابراين لازم است تا ارتباط شوراي اصلاحطلبان سراسر كشور با شوراي عالي سياستگذاري بهبود يافته و ترميم شود.
تهران تنها يك شهر نيست
اما آنچه در تهران رخ ميدهد به دليل اهميت بالاي سياسي پايتخت و شهرداري آن بيش از بقيه نقاط كشور به چشم ميآيد كمااينكه اصولگرايان هنوز نتوانستهاند از زير بار شكست ٣٠ بر صفر در تهران خارج شوند. طي هفتههاي گذشته مقدمات كار انتخابات شوراي شهر توسط چهرههاي مطرح اين جريان در دست انجام قرار گرفته است. بر اساس اخباري كه در اختيار «اعتماد» قرار گرفته است هياتي به رياست محمد علي نجفي از سوي شوراي مشورتي رييس دولت اصلاحات موظف شده تا ضمن بررسي وضعيت انتخابات شوراي شهر نتايج فعاليتهاي خود را به طور مستمر در اختيار شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان قرار دهد. همچنين بر اين اساس پيشنهاد حضور محمدعلي نجفي و محمد حقاني، عضو فعلي شوراي شهر تهران در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان داده شده است. با توجه به احتمال بالاي حضور اين دو چهره سياسي در شوراي عالي سياستگذاري تغييرات اندكي در تركيب اعضا به وجود خواهد آمد كه تمامي آنها با نظر نهايي رييس دولت اصلاحات انجام ميشود.
برنامههاي رقيب
جريان رقيب اصلاحات در شوراي شهر اين روزها حال و روز خوشي ندارد. آنها براي انتخابات رياستجمهوري دچار دوراهي سختي شدهاند كه بر اساس آن هنوز حتي نميدانند از روحاني حمايت خواهند كرد يا براي رقابت با او بايد آماده شوند. در اين شرايط بدترين اتفاق براي آنها همزماني انتخابات رياستجمهوري و شوراي شهر است. در كنار اين نابساماني گمانه حضور جدي احمدينژاديها در انتخابات شوراي شهر معادله اين انتخابات را براي آنها پيچيدهتر هم كرده است. اگر اصولگرايان بخواهند دوباره عنان شوراي تهران را در اختيار بگيرند بايد همزمان با احمدينژاديها و اصلاحطلبان رقابت كنند. رقابتي كه ناتوانتر از آن هستند كه بتوانند از آن برنده بيرون بيايند. نشانههاي نگراني در ميان اصولگرايان از همين ١٠ ماه مانده به انتخابات در حال بروز است. ابتداي هفته بود كه مرتضي نبوي، به عنوان يك نيروي جناح راست از نوع سنتي و معتدل به همفكرانش توصيه كرد فكر رقابت با روحاني را از سر بيرون كنند و به دنبال برنامهريزي براي شوراي شهر باشند. البته از اين گفته نبوي استقبال چنداني نشد و طي همين چند روز، اصولگرايان نشان دادند، قرار نيست ميدان را به سنتيها بدهند. اين البته براي اصلاحطلبان و حاميان دولت خبر ناگواري نيست چه آنكه هرچه اصولگرايان بيشتر سرگرم رياستجمهوري شوند پيروزي در شوراي شهر براي اصلاحطلبان راحتتر به دست ميآيد. با توجه به عملكرد اعضاي اصولگراي شوراي تهران و مماشات آنان با تخلفات صورت گرفته به نظر ميرسد تاريخ مصرف اعتماد مردم به آنان نيز پايان يافته است.
انجام مقدمات ورود به انتخابات شوراي شهر
سيد حسن رسولي، عضو بنياد اميد ايرانيان با اشاره به برنامه اصلاحطلبان براي ورود به انتخابات شوراهاي شهر و روستا گفت: به لحاظ اهميت و گستردگي و فراگير بودن آن در سراسر كشور، مقدمات ورود به مباحث انتخاباتي شوراها از سوي اصلاحطلبان در حال انجام است. برنامهريزي براي انتخابات شوراهاي شهر و روستاها به علت تعدد كانديداها زمانبر و فشردهتر خواهد بود. وي با وجود برخي اظهارنظرهاي چهرههاي سياسي و حزبي تصريح كرد: از مهرماه بايد شاهد اعلام مواضع رسمي و تشكيلاتي جريانهاي سياسي براي تعيين مصاديق و ورود به انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي شهر و روستا بود.
رسولي همچنين در خصوص انتخابات رياستجمهوري نيز گفت: تاكنون و به طور جدي در هيچ كدام از اتاقهاي فكر اصلاحطلبي مباحث جدي درباره كانديداي مشخص براي انتخابات رياستجمهوري صورت نگرفته است.
او درباره راهبرد انتخاباتي اصولگرايان براي ورود به عرصه انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي شهر و روستا اظهار داشت: به نظر ميرسد اصولگرايان نيز هنوز تصميم راهبردي هماهنگ در مورد نحوه حضور در انتخابات رياستجمهوري اتخاذ نكرده باشند و تشتت آرا و نظرات در بين آنها بيشتر باشد. رسولي درباره برخي تلاشهاي طيف پايداري و نزديك به رييسجمهور سابق براي انتخابات سال آينده گفت: اين طيف و گروه براي انتخابات شوراهاي شهر و روستا و رياستجمهوري به صورت فعال و همزمان ورود پيدا ميكنند چراكه براساس تجربه سال ٨٢ انتخابات شوراها به عنوان نخستين سكوي پرش اين حلقه به حساب ميآيد.منبع: روزنامه اعتماد
مدیرعامل بیمارستان جم به سوالات
خبرنگاران درباره جریان درمانی "کیارستمی" پاسخ داد.به گزارش
ایسنا، دکتر تدینفر در جمع خبرنگاران درباره موضوعات درمانی مرحوم "عباس
کیارستمی" گفت: من وارد قضایای درمانی نمیشوم؛ چراکه پرونده در اختیار
سازمان نظام پزشکی و در حال بررسی است و مراجع قانونی باید به این سوالات پاسخ
داده و اظهار نظر کنند. ما امروز فقط پاسخگوی سوالات بیمارستانی هستیم.
بیماری "کیارستمی" چه بود؟
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره برخی شایعاتی مبنی بر عدم انجام کلونوسکوپی برای مرحوم کیارستمی افزود: مرحوم کیارستمی یک بار در بیمارستان آراد و یک بار هم در بیمارستان جم مورد کلونوسکوپی قرار گرفتند و بیماریشان که "تومور روده بزرگ" بود، از این طریق تشخیص داده شد.
185 میلیون تومان؛ هزینه درمان کیارستمی در بیمارستان جم
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره هزینههای درمان "کیارستمی" و میزان پولی که از خانوادهاش در طول درمان دریافت شده گفت: در ابتدای ورود آقای کیارستمی به بیمارستان تنها شش میلیون تومان به عنوان ودیعه از سوی بیمارستان دریافت شد؛ این درحالیست که کل هزینههای بستریشان که در دو مرحله بستری شدند که مرحله اول آن از 17 اسفند 94 تا 7 اریدبهشت 95 بود و مرحله دوم که از 11 اردیبهشت 95 تا 13 این ماه بود، حدود 185 میلیون تومان شده است.وی برخی شایعات مبنی بر نبود متخصص عفونی در جریان درمان این کارگردان کشورمان را رد کرد و گفت: متخصص عفونی هم در روند درمانشان حضور داشته و همواره در بیمارستان متخصص عفونی حضور دارد.
"کیارستمی" را دستیار عمل کرد یا جراح؟
تدینفر در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا دستیار دکتر احمد میر، کیارستمی را جراحی کرده است یا خیر؟ گفت: کار درمان آقای کیارستمی را تیم درمان که متشکل از جراحان در رشتههای مختلفی که بیمار به آن نیاز داشت، انجام میداد. جراح عمومی این تیم نیز بسیار باتجربه هستند. بنابراین تیم درمان برایشان اقدام میکرد.وی در پاسخ به سوال دیگری درباره برخی گفتهها مبنی بر عدم حضور دکتر میر در یکی از جراحیها درست است یا خیر؟ گفت: یکبار در جراحی کیسه صفرایشان دکتر میر حضور نداشتند، اما تیم جراحی حضور داشته و این اقدام را انجام دادند.
جراحی عوارض دارد
وی با بیان اینکه اصل پروندهها و رونوشتهای درمانی آقای کیارستمی در اختیار مراجع قضایی است، گفت: بنابراین هرآنچه را که از سوی مراجع قضایی اعلام شود، میپذیریم. بحث قصور را نیز باید سازمان نظام پزشکی اعلام کند. اما باید توجه کرد که جراحی عوارض دارد و در هر کجا ممکن است رخ دهد و هیچ کس نمیتواند ادعا کند که جراحی عارضهای ایجاد نمیکند مگر اینکه هیچ جراحی انجام نداده باشد.
تدینفر تاکید کرد: آقای دکتر میر جراح بیتجربهای نیست و بیشترین اعمال جراحی این بیمارستان توسط وی انجام میشود. هم خودش فرد تحصیل کردهای است و هم پدر و عمویشان فرهیخته و با تجربه هستند. دکتر میر 20 سال است که تجربه دارد و صدها عمل در خدمت پدر و عمویشان انجام دادهاند.
وی در پایان تاکید کرد: ما با این حرفها نمیخواهیم آرامش افکار عمومی بر هم ریزد و به همین دلیل هم تا کنون سکوت کرده و هیچ صحبتی انجام ندادهایم.
بیماری "کیارستمی" چه بود؟
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره برخی شایعاتی مبنی بر عدم انجام کلونوسکوپی برای مرحوم کیارستمی افزود: مرحوم کیارستمی یک بار در بیمارستان آراد و یک بار هم در بیمارستان جم مورد کلونوسکوپی قرار گرفتند و بیماریشان که "تومور روده بزرگ" بود، از این طریق تشخیص داده شد.
185 میلیون تومان؛ هزینه درمان کیارستمی در بیمارستان جم
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره هزینههای درمان "کیارستمی" و میزان پولی که از خانوادهاش در طول درمان دریافت شده گفت: در ابتدای ورود آقای کیارستمی به بیمارستان تنها شش میلیون تومان به عنوان ودیعه از سوی بیمارستان دریافت شد؛ این درحالیست که کل هزینههای بستریشان که در دو مرحله بستری شدند که مرحله اول آن از 17 اسفند 94 تا 7 اریدبهشت 95 بود و مرحله دوم که از 11 اردیبهشت 95 تا 13 این ماه بود، حدود 185 میلیون تومان شده است.وی برخی شایعات مبنی بر نبود متخصص عفونی در جریان درمان این کارگردان کشورمان را رد کرد و گفت: متخصص عفونی هم در روند درمانشان حضور داشته و همواره در بیمارستان متخصص عفونی حضور دارد.
"کیارستمی" را دستیار عمل کرد یا جراح؟
تدینفر در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا دستیار دکتر احمد میر، کیارستمی را جراحی کرده است یا خیر؟ گفت: کار درمان آقای کیارستمی را تیم درمان که متشکل از جراحان در رشتههای مختلفی که بیمار به آن نیاز داشت، انجام میداد. جراح عمومی این تیم نیز بسیار باتجربه هستند. بنابراین تیم درمان برایشان اقدام میکرد.وی در پاسخ به سوال دیگری درباره برخی گفتهها مبنی بر عدم حضور دکتر میر در یکی از جراحیها درست است یا خیر؟ گفت: یکبار در جراحی کیسه صفرایشان دکتر میر حضور نداشتند، اما تیم جراحی حضور داشته و این اقدام را انجام دادند.
جراحی عوارض دارد
وی با بیان اینکه اصل پروندهها و رونوشتهای درمانی آقای کیارستمی در اختیار مراجع قضایی است، گفت: بنابراین هرآنچه را که از سوی مراجع قضایی اعلام شود، میپذیریم. بحث قصور را نیز باید سازمان نظام پزشکی اعلام کند. اما باید توجه کرد که جراحی عوارض دارد و در هر کجا ممکن است رخ دهد و هیچ کس نمیتواند ادعا کند که جراحی عارضهای ایجاد نمیکند مگر اینکه هیچ جراحی انجام نداده باشد.
تدینفر تاکید کرد: آقای دکتر میر جراح بیتجربهای نیست و بیشترین اعمال جراحی این بیمارستان توسط وی انجام میشود. هم خودش فرد تحصیل کردهای است و هم پدر و عمویشان فرهیخته و با تجربه هستند. دکتر میر 20 سال است که تجربه دارد و صدها عمل در خدمت پدر و عمویشان انجام دادهاند.
وی در پایان تاکید کرد: ما با این حرفها نمیخواهیم آرامش افکار عمومی بر هم ریزد و به همین دلیل هم تا کنون سکوت کرده و هیچ صحبتی انجام ندادهایم.
تعداد
زیادی از مردم از خستگی مفرط رنج میبرند اما سوال این است که آیا این مشکل، از
زندگی مدرن ناشی میشود یا اینکه خستگی جسمی، روحی و روانی از مشکلات قدیمی بشر
است؟
به گزارش ایسنا، بدون شک احساس خستگی مزمن، نگرانی جدی جوامع امروزی به حساب میآید و آمارهای قابل توجهی وجود دارد که نشاندهنده تحلیل رفتن نیروهای انسانی به لحاظ روحی – روانی در بخشهایی همچون خدمات درمانی است. در مطالعه پزشکان آلمانی آمده است که نزدیک به ۵۰ درصد پزشکان دچار احساس خستگی مفرط میشوند و در تمامی ساعتهای روز خسته هستند. همچنین حتی فقط فکر به کار کردن در هنگام صبح در آنان احساس خستگی بوجود میآورد.
زنان و مردان در مواجهه با احساس خستگی مفرط به شیوههای مختلف برخورد میکنند. نتایج اخیر بررسی محققان فنلاندی نشان میدهد که کارمندان مرد نسبت به زنان کمتر احتمال دارد به دلیل احساس خستگی به مرخصی استعلاجی بروند.
همچنین با در نظر گرفتن اینکه افسردگی شامل احساس خستگی میشود برخی افراد این طور استدلال میکنند که خستگی مفرط، شکلی دیگر و عنوانی تعدیل شده از افسردگی است. در واقع برخی کارشناسان بر این باورند که احساس خستگی مفرط عنوان آراسته شده افسردگی است.
با این حال به طور کلی این دو عارضه از یکدیگر متمایز در نظر گرفته میشوند. کارشناسان معتقدند افسردگی شامل عدم اعتماد به نفس، حتی خود تحقیری و خود انزجاری میشود که در احساس خستگی مفرط دیده نمیشود. در حقیقت در احساس خستگی جنبه «خود» دست نخورده باقی میماند. همچنین عصبانیت در خستگی مفرط به خود شخص برنمیگردد بلکه متوجه سازمان محل فعالیت فرد و کارمندانی است که با آنان کار میکند.
به علاوه احساس خستگی مفرط نباید با سندرم خستگی مزمن اشتباه گرفته شود. این سندرم در برگیرنده دورههای طولانی خستگی طاقت فرسای جسمی و روانی حداقل برای مدت زمان شش ماه است به گونهای که بسیاری از بیماران با انجام کوچکترین فعالیتها احساس درد دارند.
تاکید فزاینده بر قدرت بازدهی و نیاز روانی به تایید ارزش یک شخص، متناسب با نوع شغل او، کارمندان را در وضعیت دائم «جنگ یا گریز» قرار میدهد. این شرایط در اصل برای مواجهه با خطرات شکل گرفته است اما در صورتی که فرد برای مدت زمان طولانی و مداوم با این نوع فشار روبرو باشد به افزایش بیوقفه هورمونهای استرس در بدن منجر میشود.
بررسی متون و تحقیقات گذشته حاکیست افراد مدتها پیش از آنکه محیط کار به شکل مدرن تغییر پیدا کند، دچار خستگیهای افراطی بودهاند. دانشمندانی همچون بقراط معتقد بودند تمامی بیماریهای جسمی و روانی میتواند در تعادل نسبی چهار فاکتور خلط – خون، صفرای زرد، صفرای سیاه و بلغم دنبال شود.
صفرای سیاه گردش خون بدن را کند کرده و موجب انسداد مجراهای مغز میشود و فرد را دچار احساس خستگی، رخوت، فرسودگی و افسردگی میکند.
اکنون پزشکان دریافتهاند اعصاب سیگنالهای الکتریکی را جابهجا میکنند و معتقدند عصبهای ضعیف ممکن است انرژی فرد را از بین ببرند. آشکار است افراد بسیاری در طول تاریخ با احساس خستگی و مشابه با آنچه اکنون افراد تجربه میکنند روبرو شدهاند و در نتیجه خستگی بخشی از زندگی انسان بوده است.
در حقیقت به طور قطع مشخص نیست چه فاکتورهایی به فرد احساس انرژی میدهد و چگونه انرژی به سرعت و بدون تلاش جسمی از بین میرود. همچنین نمیتوان به طور قطع اظهار کرد که علائم خستگی در جسم و روح ریشه دارد یا ناشی از وضعیت جامعه است یا اینکه از رفتارهای خود فرد نشات میگیرد؛ شاید حقیقت این باشد که تمامی این موارد صحیح است. درک فزاینده از ارتباط ذهن – بدن نشان میدهد که احساسات و باورهای ما میتواند تاثیر عمیقی بر روانمان داشته باشد. فشارهای روانی سطح التهاب بدن را افزایش داده و میزان درد را تشدید میکند و در برخی موارد میتواند به تشنج و نابینایی منجر شود.
در حقیقت به اعتقاد کارشناسان نمیتوان گفت یک بیماری کاملا ریشهای جسمی یا روحی – روانی دارد زیرا در اغلب موارد همزمان هر دوی آنها را در بر میگیرد. هر چند جای تعجب ندارد که محیط زندگی، ذهن انسان را تیره و تار کرده و بدن را بر اثر خستگی ناتوان میسازد.
همچنین باید به این نکته توجه کرد که شبکههای اجتماعی میتوانند قوای ذخیره بدن را از بین ببرد. همچنین اگرچه استفاده از این تکنولوژیها برای حفظ سرعت و انرژی است، به نوبه خود فاکتورهای استرس زا به حساب میآیند.
اگرچه تاریخ درسهای آموزندهای در اختیار بشر میگذارد، برای رفع حس بی حالی و خمودگی راهکار آسانی ارائه نکرده است. در گذشته به بیماران مبتلا به ضعف عصب توصیه میشد مدت زمان طولانی را استراحت کنند اما کسالت ناشی از آن اغلب وضعیت را تشدید میکرد. امروزه مبتلایان به خستگی مفرط تحت درمانهای رفتاری شناختی قرار میگیرند تا به آنان کمک شود خستگی روحی – روانی را کنترل کنند و به راههای سرحال شدن پی ببرند.
به گزارش شبکه خبری بیبیسی، همچنین درمان رفع خستگی برای افراد مختلف متفاوت است. افراد اغلب خودشان میدانند چه فاکتورهایی آنها را پرانرژی میسازد و چگونه میتواند انرژی کسب شده را حفظ کنند. برای مثال برخی افراد با مطالعه کردن و برخی دیگر با ورزش کردن پرانرژی میشوند. اما آنچه بیشتر اهمیت دارد مرزبندی کردن میان کار و اوقات فراغت است.
به گزارش ایسنا، بدون شک احساس خستگی مزمن، نگرانی جدی جوامع امروزی به حساب میآید و آمارهای قابل توجهی وجود دارد که نشاندهنده تحلیل رفتن نیروهای انسانی به لحاظ روحی – روانی در بخشهایی همچون خدمات درمانی است. در مطالعه پزشکان آلمانی آمده است که نزدیک به ۵۰ درصد پزشکان دچار احساس خستگی مفرط میشوند و در تمامی ساعتهای روز خسته هستند. همچنین حتی فقط فکر به کار کردن در هنگام صبح در آنان احساس خستگی بوجود میآورد.
زنان و مردان در مواجهه با احساس خستگی مفرط به شیوههای مختلف برخورد میکنند. نتایج اخیر بررسی محققان فنلاندی نشان میدهد که کارمندان مرد نسبت به زنان کمتر احتمال دارد به دلیل احساس خستگی به مرخصی استعلاجی بروند.
همچنین با در نظر گرفتن اینکه افسردگی شامل احساس خستگی میشود برخی افراد این طور استدلال میکنند که خستگی مفرط، شکلی دیگر و عنوانی تعدیل شده از افسردگی است. در واقع برخی کارشناسان بر این باورند که احساس خستگی مفرط عنوان آراسته شده افسردگی است.
با این حال به طور کلی این دو عارضه از یکدیگر متمایز در نظر گرفته میشوند. کارشناسان معتقدند افسردگی شامل عدم اعتماد به نفس، حتی خود تحقیری و خود انزجاری میشود که در احساس خستگی مفرط دیده نمیشود. در حقیقت در احساس خستگی جنبه «خود» دست نخورده باقی میماند. همچنین عصبانیت در خستگی مفرط به خود شخص برنمیگردد بلکه متوجه سازمان محل فعالیت فرد و کارمندانی است که با آنان کار میکند.
به علاوه احساس خستگی مفرط نباید با سندرم خستگی مزمن اشتباه گرفته شود. این سندرم در برگیرنده دورههای طولانی خستگی طاقت فرسای جسمی و روانی حداقل برای مدت زمان شش ماه است به گونهای که بسیاری از بیماران با انجام کوچکترین فعالیتها احساس درد دارند.
تاکید فزاینده بر قدرت بازدهی و نیاز روانی به تایید ارزش یک شخص، متناسب با نوع شغل او، کارمندان را در وضعیت دائم «جنگ یا گریز» قرار میدهد. این شرایط در اصل برای مواجهه با خطرات شکل گرفته است اما در صورتی که فرد برای مدت زمان طولانی و مداوم با این نوع فشار روبرو باشد به افزایش بیوقفه هورمونهای استرس در بدن منجر میشود.
بررسی متون و تحقیقات گذشته حاکیست افراد مدتها پیش از آنکه محیط کار به شکل مدرن تغییر پیدا کند، دچار خستگیهای افراطی بودهاند. دانشمندانی همچون بقراط معتقد بودند تمامی بیماریهای جسمی و روانی میتواند در تعادل نسبی چهار فاکتور خلط – خون، صفرای زرد، صفرای سیاه و بلغم دنبال شود.
صفرای سیاه گردش خون بدن را کند کرده و موجب انسداد مجراهای مغز میشود و فرد را دچار احساس خستگی، رخوت، فرسودگی و افسردگی میکند.
اکنون پزشکان دریافتهاند اعصاب سیگنالهای الکتریکی را جابهجا میکنند و معتقدند عصبهای ضعیف ممکن است انرژی فرد را از بین ببرند. آشکار است افراد بسیاری در طول تاریخ با احساس خستگی و مشابه با آنچه اکنون افراد تجربه میکنند روبرو شدهاند و در نتیجه خستگی بخشی از زندگی انسان بوده است.
در حقیقت به طور قطع مشخص نیست چه فاکتورهایی به فرد احساس انرژی میدهد و چگونه انرژی به سرعت و بدون تلاش جسمی از بین میرود. همچنین نمیتوان به طور قطع اظهار کرد که علائم خستگی در جسم و روح ریشه دارد یا ناشی از وضعیت جامعه است یا اینکه از رفتارهای خود فرد نشات میگیرد؛ شاید حقیقت این باشد که تمامی این موارد صحیح است. درک فزاینده از ارتباط ذهن – بدن نشان میدهد که احساسات و باورهای ما میتواند تاثیر عمیقی بر روانمان داشته باشد. فشارهای روانی سطح التهاب بدن را افزایش داده و میزان درد را تشدید میکند و در برخی موارد میتواند به تشنج و نابینایی منجر شود.
در حقیقت به اعتقاد کارشناسان نمیتوان گفت یک بیماری کاملا ریشهای جسمی یا روحی – روانی دارد زیرا در اغلب موارد همزمان هر دوی آنها را در بر میگیرد. هر چند جای تعجب ندارد که محیط زندگی، ذهن انسان را تیره و تار کرده و بدن را بر اثر خستگی ناتوان میسازد.
همچنین باید به این نکته توجه کرد که شبکههای اجتماعی میتوانند قوای ذخیره بدن را از بین ببرد. همچنین اگرچه استفاده از این تکنولوژیها برای حفظ سرعت و انرژی است، به نوبه خود فاکتورهای استرس زا به حساب میآیند.
اگرچه تاریخ درسهای آموزندهای در اختیار بشر میگذارد، برای رفع حس بی حالی و خمودگی راهکار آسانی ارائه نکرده است. در گذشته به بیماران مبتلا به ضعف عصب توصیه میشد مدت زمان طولانی را استراحت کنند اما کسالت ناشی از آن اغلب وضعیت را تشدید میکرد. امروزه مبتلایان به خستگی مفرط تحت درمانهای رفتاری شناختی قرار میگیرند تا به آنان کمک شود خستگی روحی – روانی را کنترل کنند و به راههای سرحال شدن پی ببرند.
به گزارش شبکه خبری بیبیسی، همچنین درمان رفع خستگی برای افراد مختلف متفاوت است. افراد اغلب خودشان میدانند چه فاکتورهایی آنها را پرانرژی میسازد و چگونه میتواند انرژی کسب شده را حفظ کنند. برای مثال برخی افراد با مطالعه کردن و برخی دیگر با ورزش کردن پرانرژی میشوند. اما آنچه بیشتر اهمیت دارد مرزبندی کردن میان کار و اوقات فراغت است.