نگاه
منطق هشدار سردار تروریست سليماني 11 تیر - 95
هم قلم
همکار سربازجو شریعت نداری که مدافع منطق هشداردهند پاسدار تروریست قاسن سلیمانی
شده است که درحمایت مهره نفوذی شیخ قاسم عیسی که تابعیت بحرینی اش لغو شده است
پادشاه بحرین را تهدید کرد که باید ساقط
شود . ازخمینی شیاد چنین نقل کرده است
" ما اعلام مي کنيم که جمهوري اسلامي براي هميشه حامي و پناهگاه
مسلمانان آزاده جهان است و ايران به عنوان يک دژ نظامي و آسيب ناپذير نياز سربازان
اسلام را تامين و آنان را به اصول و روشهاي مبارزه عليه نظام هاي کفر و شرک آشنا
مي سازد"
(گذشته از
اینکه بیان نوشتاری خمینی شیاد با گفتارش فرق اساسی داشت .چون متن های نوشتاری را احمد خمینی تهیه و
تنظیم می کرد .از سوی دیگر شرایط آنگونه
شده است که نفس کشیدن برای پیروان نزدیک
خمینی و دوستان نزدیک احمد خمینی همچون رفسنجانی وکروبی و موسوی وخاتمی
وموسوی خوئینی ها.... نه آسان که سخت و
پرهزینه شده است تا چه رسد به اینکه خامنه
ای وپاسداران آدمکش مدافع مبارزه و حق و حقوق سایر مسلمانان سایر کشورها باشند .
برای اینکه هدف خمینی شیاد توجیه سیاست صدور تروریسم و ارتجاع وبحران وجنگ افروزی
به برون مرز ومداخله گری درا مور داخلی کشورهای منطقه وهمسایه هابود و این سیاست
با شدت تمام از سوی جانشین وی و پاسداران دنبال شده است.
نويسنده:
دكتر محمدحسين محترم
1- «ما اعلام مي کنيم که جمهوري اسلامي براي هميشه حامي و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و ايران به عنوان يک دژ نظامي و آسيب ناپذير نياز سربازان اسلام را تامين و آنان را به اصول و روشهاي مبارزه عليه نظامهاي کفر و شرک آشنا مي سازد».(صحيفه امام خميني؛ جلد21؛ صفحه91).
2- مرداد 81 رهبر معظم انقلاب در ديدار پادشاه بحرين با ايشان، به شيخ حمد بن عيسي آل خليفه تذکر داده بودند که: «هر قدرتي که بخواهد امروز بر ضد دنياي اسلام اقدامي انجام دهد، قطعا با مشکلات بزرگي مواجه خواهد شد و هر حادثه اي در منطقه حساس خليج فارس به ضرر حادثه آفرين تمام خواهد شد». در اين ديدار حضرت آيت الله خامنه اي درباره سياست آمريکا براي تخريب روابط کشورهاي منطقه و به راه انداختن جنگ صليبي در منطقه نيز به پادشاه بحرين هشدار داده بودند.
3- رهبر معظم انقلاب فروردين 90 نيز در حرم مطهر رضوي بار ديگر با اشاره به حمايت آمريکا از ديکتاتورها، به آل خليفه هشدار داده بودند: «آمريکا وقتي تاريخ مصرف حکام ديکتاتور منطقه مثل حسني مبارک تمام شود، مثل يک پارچه کهنه اي آنها را دور مي اندازد.»
4- حضرت آيت الله خامنه اي همچنين 14 بهمن 90 در خطبه هاي نماز جمعه تهران با رد ادعاي حکام بحرين مبني بر دخالت ايران در اين کشور جزيره اي تاکيد کرده بودند: « ما دخالت نمي کنيم. اما اگر دخالت کنيم، صريح مي گوييم، مثل دخالت در قضاياي ضديت با اسرائيل که نتيجه اش پيروزي جنگ سي و سه روزه و بيست و دو روزه بوده.» ايشان تصريح کرده بودند «اگر جمهوري اسلامي در بحرين دخالت مي کرد، اوضاع در بحرين جور ديگري مي شد!».
5- براساس اين منطق است که سردار اسلام حاج قاسم سليماني به حکام گستاخ بحرين هشدار داد: «تجاوز به حريم آيت الله شيخ عيسي قاسم خط قرمزي است كه عبور از آن براي مردم راهي جز مقاومت مسلحانه باقي نخواهد گذاشت و قطعا تاوان آن را آل خليفه و حاميانش پرداخت خواهند كرد ».
6- اما چند نکته درباره بيانيه سردار حاج قاسم سليماني: اولابيانيه بي سابقه حاج قاسم، يک بيانيه به تمام معنا انقلابي و بدون هرگونه زبان ديپلماتيک و به دور از هرگونه ملاحظات سياسي بود و در حقيقت روح اين بيانيه تقويت مقاومت در برابر ظلم و زور آل خليفه بود. ثانياً بيانيه سردار سليماني نه مواضع شخصي و نه بيانيه نظامي و نه بيان مواضع بخشي از حکومت بود، بلکه بيان صريح مواضع رسمي نظام جمهوري اسلامي و مردم ايران بود. به همين خاطر خيلي سريع و بيش از آنچه که انتظارش مي رفت، به يک سونامي خبري تبديل شد و مثل يک بمب خبري تاثير خود را بر افکارعمومي چه در داخل ايران و چه در منطقه و همچنين در سطح بين المللي گذاشت، چون سردار نماينده تام الاختيار نظام در منطقه است. ثالثاً تنها ساعتي بعد از اعلام سلب حق شهروندي رهبر مردم بحرين بيانيه سردار اسلام صادر شد و اين تيزبيني و وظيفه شناسي بهنگام، اصل خبر را تحت الشعاع قرار داد و افکارعمومي را عليه آل خليفه بسيج کرد و اين مي تواند درسي باشد براي دستگاه ديپلماسي کشور براي پاسخ دادن بهنگام و صريح به اقدامات دشمنان.
7- اما آمريکا و رسانه ها و وابستگان او در منطقه ادعا ميکنند چرا ايران از مردم بحرين پشتيباني ميکند. پاسخ اين سوال خيلي ساده است. اولاً چون موضع نظام جمهوري اسلامي روشن و آشکار است. موضع ايران دفاع از ملتها و حقوق ملتها و مخالفت با مستکبران و ديکتاتورها و سلطه گران در هر نقطه دنيا است. ثانياً مگر حضور نظامي ارتش عربستان در سال 2011 براي سرکوب مردم بحرين دخالت آشکار محسوب نمي شد؟ چرا آمريکا و غربي ها دراين مورد سکوت اختيار کردند و اکنون حمايت هاي معنوي جمهوري اسلامي را دخالت ميدانند؟ ثالثاً آمريکا که هزاران کيلومتر با اينجا فاصله دارد و در بحرين پايگاه پنجم نظامي خودش را مستقر کرده، چگونه ميتواند حمايت از مردم مظلوم بحرين را دخالت تلقي کند؟.
8- آمريکا با کمک رسانه هاي وابسته تلاش دارد حمايت ايران از اعتراضات به حق بحريني ها به ظلم و ستم آل خليفه را در قالب دو قطبي شيعه و سني بررسي کند. اما اين در حالي است که ايران با سياست دفاع از مظلوم و دفاع از حقوق بشر و مردمسالاري با شعار «هر نفر يک راي»، سالهاست که از ملت مظلوم فلسطين و غزه که سني هستند، دفاع کرده است. « بدخواهانه سعي مي کنند مسئله بحرين را به عنوان يک مسئله شيعه و سني وانمود کنند.... اعلام مي کنم مسئله را مسئله شيعه و سني نکنيد؛ اين بزرگترين خدمت به آمريکاست» (رهبر معظم انقلاب-14بهمن 90).
9- قوانين بين الملليِ مصوب 1966 سازمان ملل مي گويد هيچ کشوري حق ندارد تابعيت اتباع خود را حتي اگر افراد جنايتکاري باشند را لغو کند چه برسد به شخصيت برجسته و عالم بزرگي مانند آيت الله شيخ عيسي قاسم. چرا مجامع بين المللي به اصطلاح حقوق بشري و سازمان ملل در برابر نقض اين قانون و مصوبه خود سکوت اختيار کرده اند؟: «سازمان ملل که بايد در خدمت ملتها باشد، متاسفانه شده آلت دست آمريکا. اين ننگ است براي سازمان ملل.» (14بهمن 90) قطعا از سازمان مللي که عربستان رئيس کميته حقوق بشر آن و رژيم صهيونيستي رئيس کميته حقوق بين الملل و مبارزه با تروريسم آن باشد و دبيرکل آن آل سعود را بخاطر فشار و تهديد و تطميع از ليست جنايت عليه کودکان و زنان خارج مي کند، انتظاري بيش از اين نيست. اين فضاحت تا جايي است که بي بي سي هم اذعان ميکند سازمان ملل متحد هميشه مانند انگشتري در دست آمريکا مي چرخد.
10- آمريکا و انگليس در مواضعي منافقانه و متناقض از سلب تابعيت شيخ عيسي قاسم احساس نگراني کردند. اين در حالي است که اولاً آمريکا فروش مجدد سلاح به حاکمان بحرين، براي سرکوب و شکنجه مردم اين کشور را از سر گرفته. ثانياً به گفته کميسر ويژه مربوط به شکنجه سازمان ملل، دولت انگليس در اقدامات ضد حقوق بشري نظام حاکم بر بحرين دست دارد! ثالثاً وزير خارجه انگليس و اوباما در سفر به رياض به سران آل سعود وعده داده بودند در مورد اقدامات آل خليفه و آل سعود در بحرين و يمن سکوت مي کنند.
11- آمريکا با اين موضع منافقانه قصد القا هماهنگي بين تهران - واشنگتن در موضوع بحرين در جهت هموار کردن مسير برجام 2 را دارد. به طوري که از يک سو موضع مشترك ايران و آمريكا در قضاياي بحرين و شكل گيري روابط نوين تهران - واشنگتن محور سوال و پاسخ نشست خبري سخنگوي وزارت خارجه آمريکا در اول تير بود و از سوي ديگر خبرهايي درباره مذاکرات محرمانه ديگري در عمان در باره مسائل منطقه درز پيدا کرده است.
12- در حالي که آيت الله شيخ عيسي احمد قاسم در سال 1938 ميلادي در منطقه الدراز بحرين چشم به دنيا گشوده، اکنون اصل و نسب عربستاني و قطري آل خليفه زير علامت سوال افکار عمومي جهانيان قرار دارد. با بررسي اسناد تابيعت آل خليفه در بحرين مشخص خواهد شد که چه کسي بحريني و چه کسي بدون هويت و ريشه است. در سال 60 يکي از ماموران بلندپايه امنيتي بحرين در ملاقات با يکي از مقامات کشورمان به طور خصوصي اذعان کرده بود آل خليفه افراد بي وطني هستند که آل سعود با کمک انگليسي ها آنها را در جزيره بحرين مسلط کرده اند. حاکم بحرين يک افسر آموزش ديده دانشگاه سلطنتي انگليس است که دوره فرماندهي و ستاد را در ايالات متحده سپري کرده است. بررسي پرونده قتل پدر پادشاه بحرين بعد از مراجعت از سفر انگليس و آمريکا مي تواند زواياي اقدامات آل خليفه را روشن کند.
13- وزارت امور خارجه کشورمان با محکوم کردن اقدام آل خليفه، شيخ عيسي قاسم را ميانه رو خوانده است. در اين باره بايد گفت در ادبيات سياسي امروز دنيا تعريف تندرو و ميانه رو و عقبه هاي فکري اين عناوين مشخص هستند. رهبر معظم انقلاب طي چند سال گذشته دهها بار بر اشتباه بودن طرح بحث دوگانه تندرو و ميانه رو و زدن اتهام تندروي و خشونت طلبي به کساني که در مقابل سياست هاي آمريکا ايستاده اند، تاکيد و تصريح داشتند: «در ادبيّات سياسي آمريکا و انگليس و امثال اينها تندرو کسي است که پايبند انقلاب است، منظور کساني است که در راه انقلاب مصمّم تر و پايدارترند و ميانه رو کسي است که در مقابل خواسته هاي آنها تسليم است.» (5 اسفند 94) حالااين سوال رهبري مطرح مي شود که «چه کسي در مقابل آنها تسليم است؟» آيا شيخ عيسي قاسم در برابر آمريکا تسليم است که دستگاه وزارت خارجه ما او را فردي ميانه رو مي خواند؟ بنا به تعبير رهبر معظم انقلاب که مي فرمايند «از نظر آمريکايي ها در ايران ميانه رو نداريم و همه تندروند»، آيا ملتي که براساس تبليغات دشمنان تندرو است، از فردي که ميانه رو است، حمايت مي کند؟ قطعاً نه ! در قاموس دشمنان، حکام بحرين و آل خليفه و آل سعود ميانه روترين افراد و حکومتهاي منطقه تلقي مي شوند و شيخ عيسي قاسم که در راه اسلام مصمم تر و پايدارتر است، تندرو مي باشد. براساس تعبير حضرت آيت الله خامنه اي، از نظر دشمنان امام بزرگوار و خود مقام معظم رهبري از همه تندروتر هستند. رهبر معظم انقلاب اسفند سال گذشته به مسئولان سياسي و دولتي تذکر داده بودند: « از ادبيّات دشمن استفاده نکنيد. دشمنان ادبيّات تندرو و ميانه رو را مطرح کردند. در داخل مراقب باشيد با تکرار اين تعابير، هدف دشمن تامين نشود.» (5 اسفند 94)
1- «ما اعلام مي کنيم که جمهوري اسلامي براي هميشه حامي و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و ايران به عنوان يک دژ نظامي و آسيب ناپذير نياز سربازان اسلام را تامين و آنان را به اصول و روشهاي مبارزه عليه نظامهاي کفر و شرک آشنا مي سازد».(صحيفه امام خميني؛ جلد21؛ صفحه91).
2- مرداد 81 رهبر معظم انقلاب در ديدار پادشاه بحرين با ايشان، به شيخ حمد بن عيسي آل خليفه تذکر داده بودند که: «هر قدرتي که بخواهد امروز بر ضد دنياي اسلام اقدامي انجام دهد، قطعا با مشکلات بزرگي مواجه خواهد شد و هر حادثه اي در منطقه حساس خليج فارس به ضرر حادثه آفرين تمام خواهد شد». در اين ديدار حضرت آيت الله خامنه اي درباره سياست آمريکا براي تخريب روابط کشورهاي منطقه و به راه انداختن جنگ صليبي در منطقه نيز به پادشاه بحرين هشدار داده بودند.
3- رهبر معظم انقلاب فروردين 90 نيز در حرم مطهر رضوي بار ديگر با اشاره به حمايت آمريکا از ديکتاتورها، به آل خليفه هشدار داده بودند: «آمريکا وقتي تاريخ مصرف حکام ديکتاتور منطقه مثل حسني مبارک تمام شود، مثل يک پارچه کهنه اي آنها را دور مي اندازد.»
4- حضرت آيت الله خامنه اي همچنين 14 بهمن 90 در خطبه هاي نماز جمعه تهران با رد ادعاي حکام بحرين مبني بر دخالت ايران در اين کشور جزيره اي تاکيد کرده بودند: « ما دخالت نمي کنيم. اما اگر دخالت کنيم، صريح مي گوييم، مثل دخالت در قضاياي ضديت با اسرائيل که نتيجه اش پيروزي جنگ سي و سه روزه و بيست و دو روزه بوده.» ايشان تصريح کرده بودند «اگر جمهوري اسلامي در بحرين دخالت مي کرد، اوضاع در بحرين جور ديگري مي شد!».
5- براساس اين منطق است که سردار اسلام حاج قاسم سليماني به حکام گستاخ بحرين هشدار داد: «تجاوز به حريم آيت الله شيخ عيسي قاسم خط قرمزي است كه عبور از آن براي مردم راهي جز مقاومت مسلحانه باقي نخواهد گذاشت و قطعا تاوان آن را آل خليفه و حاميانش پرداخت خواهند كرد ».
6- اما چند نکته درباره بيانيه سردار حاج قاسم سليماني: اولابيانيه بي سابقه حاج قاسم، يک بيانيه به تمام معنا انقلابي و بدون هرگونه زبان ديپلماتيک و به دور از هرگونه ملاحظات سياسي بود و در حقيقت روح اين بيانيه تقويت مقاومت در برابر ظلم و زور آل خليفه بود. ثانياً بيانيه سردار سليماني نه مواضع شخصي و نه بيانيه نظامي و نه بيان مواضع بخشي از حکومت بود، بلکه بيان صريح مواضع رسمي نظام جمهوري اسلامي و مردم ايران بود. به همين خاطر خيلي سريع و بيش از آنچه که انتظارش مي رفت، به يک سونامي خبري تبديل شد و مثل يک بمب خبري تاثير خود را بر افکارعمومي چه در داخل ايران و چه در منطقه و همچنين در سطح بين المللي گذاشت، چون سردار نماينده تام الاختيار نظام در منطقه است. ثالثاً تنها ساعتي بعد از اعلام سلب حق شهروندي رهبر مردم بحرين بيانيه سردار اسلام صادر شد و اين تيزبيني و وظيفه شناسي بهنگام، اصل خبر را تحت الشعاع قرار داد و افکارعمومي را عليه آل خليفه بسيج کرد و اين مي تواند درسي باشد براي دستگاه ديپلماسي کشور براي پاسخ دادن بهنگام و صريح به اقدامات دشمنان.
7- اما آمريکا و رسانه ها و وابستگان او در منطقه ادعا ميکنند چرا ايران از مردم بحرين پشتيباني ميکند. پاسخ اين سوال خيلي ساده است. اولاً چون موضع نظام جمهوري اسلامي روشن و آشکار است. موضع ايران دفاع از ملتها و حقوق ملتها و مخالفت با مستکبران و ديکتاتورها و سلطه گران در هر نقطه دنيا است. ثانياً مگر حضور نظامي ارتش عربستان در سال 2011 براي سرکوب مردم بحرين دخالت آشکار محسوب نمي شد؟ چرا آمريکا و غربي ها دراين مورد سکوت اختيار کردند و اکنون حمايت هاي معنوي جمهوري اسلامي را دخالت ميدانند؟ ثالثاً آمريکا که هزاران کيلومتر با اينجا فاصله دارد و در بحرين پايگاه پنجم نظامي خودش را مستقر کرده، چگونه ميتواند حمايت از مردم مظلوم بحرين را دخالت تلقي کند؟.
8- آمريکا با کمک رسانه هاي وابسته تلاش دارد حمايت ايران از اعتراضات به حق بحريني ها به ظلم و ستم آل خليفه را در قالب دو قطبي شيعه و سني بررسي کند. اما اين در حالي است که ايران با سياست دفاع از مظلوم و دفاع از حقوق بشر و مردمسالاري با شعار «هر نفر يک راي»، سالهاست که از ملت مظلوم فلسطين و غزه که سني هستند، دفاع کرده است. « بدخواهانه سعي مي کنند مسئله بحرين را به عنوان يک مسئله شيعه و سني وانمود کنند.... اعلام مي کنم مسئله را مسئله شيعه و سني نکنيد؛ اين بزرگترين خدمت به آمريکاست» (رهبر معظم انقلاب-14بهمن 90).
9- قوانين بين الملليِ مصوب 1966 سازمان ملل مي گويد هيچ کشوري حق ندارد تابعيت اتباع خود را حتي اگر افراد جنايتکاري باشند را لغو کند چه برسد به شخصيت برجسته و عالم بزرگي مانند آيت الله شيخ عيسي قاسم. چرا مجامع بين المللي به اصطلاح حقوق بشري و سازمان ملل در برابر نقض اين قانون و مصوبه خود سکوت اختيار کرده اند؟: «سازمان ملل که بايد در خدمت ملتها باشد، متاسفانه شده آلت دست آمريکا. اين ننگ است براي سازمان ملل.» (14بهمن 90) قطعا از سازمان مللي که عربستان رئيس کميته حقوق بشر آن و رژيم صهيونيستي رئيس کميته حقوق بين الملل و مبارزه با تروريسم آن باشد و دبيرکل آن آل سعود را بخاطر فشار و تهديد و تطميع از ليست جنايت عليه کودکان و زنان خارج مي کند، انتظاري بيش از اين نيست. اين فضاحت تا جايي است که بي بي سي هم اذعان ميکند سازمان ملل متحد هميشه مانند انگشتري در دست آمريکا مي چرخد.
10- آمريکا و انگليس در مواضعي منافقانه و متناقض از سلب تابعيت شيخ عيسي قاسم احساس نگراني کردند. اين در حالي است که اولاً آمريکا فروش مجدد سلاح به حاکمان بحرين، براي سرکوب و شکنجه مردم اين کشور را از سر گرفته. ثانياً به گفته کميسر ويژه مربوط به شکنجه سازمان ملل، دولت انگليس در اقدامات ضد حقوق بشري نظام حاکم بر بحرين دست دارد! ثالثاً وزير خارجه انگليس و اوباما در سفر به رياض به سران آل سعود وعده داده بودند در مورد اقدامات آل خليفه و آل سعود در بحرين و يمن سکوت مي کنند.
11- آمريکا با اين موضع منافقانه قصد القا هماهنگي بين تهران - واشنگتن در موضوع بحرين در جهت هموار کردن مسير برجام 2 را دارد. به طوري که از يک سو موضع مشترك ايران و آمريكا در قضاياي بحرين و شكل گيري روابط نوين تهران - واشنگتن محور سوال و پاسخ نشست خبري سخنگوي وزارت خارجه آمريکا در اول تير بود و از سوي ديگر خبرهايي درباره مذاکرات محرمانه ديگري در عمان در باره مسائل منطقه درز پيدا کرده است.
12- در حالي که آيت الله شيخ عيسي احمد قاسم در سال 1938 ميلادي در منطقه الدراز بحرين چشم به دنيا گشوده، اکنون اصل و نسب عربستاني و قطري آل خليفه زير علامت سوال افکار عمومي جهانيان قرار دارد. با بررسي اسناد تابيعت آل خليفه در بحرين مشخص خواهد شد که چه کسي بحريني و چه کسي بدون هويت و ريشه است. در سال 60 يکي از ماموران بلندپايه امنيتي بحرين در ملاقات با يکي از مقامات کشورمان به طور خصوصي اذعان کرده بود آل خليفه افراد بي وطني هستند که آل سعود با کمک انگليسي ها آنها را در جزيره بحرين مسلط کرده اند. حاکم بحرين يک افسر آموزش ديده دانشگاه سلطنتي انگليس است که دوره فرماندهي و ستاد را در ايالات متحده سپري کرده است. بررسي پرونده قتل پدر پادشاه بحرين بعد از مراجعت از سفر انگليس و آمريکا مي تواند زواياي اقدامات آل خليفه را روشن کند.
13- وزارت امور خارجه کشورمان با محکوم کردن اقدام آل خليفه، شيخ عيسي قاسم را ميانه رو خوانده است. در اين باره بايد گفت در ادبيات سياسي امروز دنيا تعريف تندرو و ميانه رو و عقبه هاي فکري اين عناوين مشخص هستند. رهبر معظم انقلاب طي چند سال گذشته دهها بار بر اشتباه بودن طرح بحث دوگانه تندرو و ميانه رو و زدن اتهام تندروي و خشونت طلبي به کساني که در مقابل سياست هاي آمريکا ايستاده اند، تاکيد و تصريح داشتند: «در ادبيّات سياسي آمريکا و انگليس و امثال اينها تندرو کسي است که پايبند انقلاب است، منظور کساني است که در راه انقلاب مصمّم تر و پايدارترند و ميانه رو کسي است که در مقابل خواسته هاي آنها تسليم است.» (5 اسفند 94) حالااين سوال رهبري مطرح مي شود که «چه کسي در مقابل آنها تسليم است؟» آيا شيخ عيسي قاسم در برابر آمريکا تسليم است که دستگاه وزارت خارجه ما او را فردي ميانه رو مي خواند؟ بنا به تعبير رهبر معظم انقلاب که مي فرمايند «از نظر آمريکايي ها در ايران ميانه رو نداريم و همه تندروند»، آيا ملتي که براساس تبليغات دشمنان تندرو است، از فردي که ميانه رو است، حمايت مي کند؟ قطعاً نه ! در قاموس دشمنان، حکام بحرين و آل خليفه و آل سعود ميانه روترين افراد و حکومتهاي منطقه تلقي مي شوند و شيخ عيسي قاسم که در راه اسلام مصمم تر و پايدارتر است، تندرو مي باشد. براساس تعبير حضرت آيت الله خامنه اي، از نظر دشمنان امام بزرگوار و خود مقام معظم رهبري از همه تندروتر هستند. رهبر معظم انقلاب اسفند سال گذشته به مسئولان سياسي و دولتي تذکر داده بودند: « از ادبيّات دشمن استفاده نکنيد. دشمنان ادبيّات تندرو و ميانه رو را مطرح کردند. در داخل مراقب باشيد با تکرار اين تعابير، هدف دشمن تامين نشود.» (5 اسفند 94)