ضرورت حفظ اعتماد عمومی به نظام در فرآیند
مبارزه با فساد 3 مرداد – 95
حاکمان خیلی
بدتر از چوپان دروغگو آنگونه کارنامه ی
ننگین دردروغ ووارونه گویی و عوامفریبی و فساد دارند . به ویژه اینکه دررژیم
وارونه ی و لایت فقیه فساد از صدرتا ذیلش رافراگرفته که حتی عنصری غیرآلوده وجودندارد .حال ادعای مضحک ضرورت
حفظ اعتماد عمومی به رژیم وارونه ی ولایت فقیه درفرایند مبارزه با فساد کردن بیش
از حد دروغ است. تاجایی که باید گفت مگر قرار است چاقو دسته خودرا ببرد؟
مبارزه با فساد در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ضرورتی انکار
ناپذیر است. زیرا تحقق فساد؛ کارآمدی، مقبولیت و به نوعی مشروعیت هر نظام سیاسی را
باخطر جدی مواجه ساخته و نشانهای بر اختلال در سامانه مدیریت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی
و اجتماعی خواهد بود.بنابراین مبارزه با فساد ضرورتی عقلایی، مدیریتی، سیاسی و
ارزشی است و هر نظام سیاسی پویا و خردمند برای مقابله با آن برنامهای مشخص خواهد
داشت.
بطور طبیعی این مبارزه باید بر مبنای اصولی استوار و منطقی و با نقشهای علمی و عملیاتی و با روشهای صحیح و اثر بخش سامان یابد که ذیلاً به بعضی اصول مبارزه با فساد اشاره مینمائیم:
1- دغدغه و عزم و اراده جدی مسولان نظام به تنهایی برای مبارزه با فساد کفایت نمیکند.بلکه نوع تدابیر و چگونگی مدیریت این مبارزه و ایجاد سازو کارهای موثر و بدون هزینههای جانبی از اهمیت ویژهای برخوردار است.باید بسترها و زمینههای فساد را شناخت و نسبت به برطرف نمودن آن اقدام کرد.به عبارتی در مبارزه با فساد باید با علتهای آن مبارزه کرد و به برخوردهای مقطعی و مقابله با معلولها راضی نشد. به عبارت دیگر باید ریشه فساد را در سرچشمههای آن خشکاند.
2- در برخورد با فساد سیاست تبلیغاتی و نحوه رسانهای شدن اخبار فساد از اهمیت ویژهای برخورداراست.اگر به دقت، نظام اطلاع رسانی و رسانهای کردن مفاسد تنظیم و طراحی شود و شیوه اطلاع رسانی ازنوعی خردمندی و ملاحظه همه جانبه برخوردار نباشد، کار ارزشمند مبارزه با فساد با نوعی فساد دیگر یعنی خدشهدار نمودن اعتماد عمومی آمیخته میشود که پرهیز از آن اهمیت بسیاری دارد.باید به گونهای این مبارزه از لحاظ شیوه اطلاع رسانی و رسانهای شدن مدیریت شود که حاصل بازتاب رسانهای آن تضعیف اعتماد عمومی به مجموعه نظام و یا اجزاء آن نشود. خدشهدار نمودن اعتماد عمومی امالفساد است و در صورت تحقق آن به راحتی قابل جبران نخواهد بود.
3- گاهی در فضای رقابتهای جناحی،گروههای رقیب تلاش مینمایند از فساد ایجاد شده و یا فساد القایی برای ضربه زدن به حریف استفاده نمایند. بزرگ نمایی، مخلوط کردن اخبار صحیح و غیرصحیح،تکرار مکرر آسیب و زمینهسازی در برداشتهای نادرست، بخشی از اقدامات سوء جناحی و حزبی در این عرصه است. بعضی گروهها و جناحها در دام منافع حزبی و گروهی افتاده و با ایجاد یک فضای ناسالم تبلیغاتی با قصد ضربه زدن به حریف، اصل نظام را دچار آسیب مینمایند. عقلای نظام و مسئولین طراز اول کشور و نهادهای نظارتی و قضایی و دادگاه مطبوعات باید هوشیارانه پاسداری از اعتماد عمومی به نظام را وجهه همت خویش ساخته و با تحرکات رسانهای جناحی و حزبی که در نهایت بخاطر منافع گروهی اصل نظام را قربانی میکنند مقابله جدی نموده و آنان را به وجه مناسبی مجازات نمایند.
4- به مقتضای عقل در بعضی موارد میتوان مبارزه با فساد را از جنجال مطبوعاتی و رسانهای جدا کرد.سریالهای متوالی طرح نامناسب و ناشیانه اخبار فساد واقعی و غیر واقعی توسط رسانههای غیرمسئول حال عمومی اعتماد را وخیم نموده و رمقی برای سرمایه اجتماعی باقی نمیگذارد. بهتر است بسیاری از آسیبها و فسادها در یک روند قانونی اما آرام و خاموش مورد رسیدگی قرار گرفته و ضمن برخورد قاطع با مفسدان، آرامش روانی و اعتماد عمومی و امید به آینده را در جامعه پایدار و مستمرنمائیم.
5- باید توجه داشت که انقلاب در معرض یکی از سختترین انواع جنگ نرم قراردارد.دشمنان سعی مینمایند با بهره گیری از آنچه در نشریات و رسانههای داخلی کشور چاپ و منتشر میشود بر علیه نظام سوء استفاده نموده و مقبولیت و کارآمدی نظام را زیر سئوال ببرند.نباید وجود فساد در رسانهها به گونهای تبلیغ شود که دشمنان انقلاب اسلامی از بگو مگوهای جناحی و گروهی داخلی بر علیه نظام بهرهبرداری نمایند.
6- تقویت نهادهای نظارتی و سازمانهای اطلاعاتی برای پیشگیری از تحقق فساد و یا برخورد بموقع با فساد، نقطه قابل توجهی است.سازمانهای نظارتی و اطلاعاتی باید با تقویت قابلیتهای سخت افزاری و نرم افزاری، و بکارگیری روشهای نو و با تجدید سازمان و با بهره مندی از اختیارات مناسب، زمینههای فساد را بخشکانند. نباید در حالت اشراف اطلاعاتی و نظارتی سریالهای متوالی فساد تحقق یابد. باید تحقق فساد به حداقل رسانده شده و یا ریشه آن کاملاً خشکانده شود تا هر روز نظام را دچار آسیب نکنند.
7- در برخورد با فساد در پروندههای گوناگون،همه مجرمین باید بطور مساوی در سایه تیغ عدالت به مجازات واقعی برسند. مردم باید احساس کنند که فساد کنندگان از هر گروه و جناح سیاسی در محکمه عدالت بدون تمایز و تفاوت به مجازات میرسند.
سید علی قدمگاهی
بطور طبیعی این مبارزه باید بر مبنای اصولی استوار و منطقی و با نقشهای علمی و عملیاتی و با روشهای صحیح و اثر بخش سامان یابد که ذیلاً به بعضی اصول مبارزه با فساد اشاره مینمائیم:
1- دغدغه و عزم و اراده جدی مسولان نظام به تنهایی برای مبارزه با فساد کفایت نمیکند.بلکه نوع تدابیر و چگونگی مدیریت این مبارزه و ایجاد سازو کارهای موثر و بدون هزینههای جانبی از اهمیت ویژهای برخوردار است.باید بسترها و زمینههای فساد را شناخت و نسبت به برطرف نمودن آن اقدام کرد.به عبارتی در مبارزه با فساد باید با علتهای آن مبارزه کرد و به برخوردهای مقطعی و مقابله با معلولها راضی نشد. به عبارت دیگر باید ریشه فساد را در سرچشمههای آن خشکاند.
2- در برخورد با فساد سیاست تبلیغاتی و نحوه رسانهای شدن اخبار فساد از اهمیت ویژهای برخورداراست.اگر به دقت، نظام اطلاع رسانی و رسانهای کردن مفاسد تنظیم و طراحی شود و شیوه اطلاع رسانی ازنوعی خردمندی و ملاحظه همه جانبه برخوردار نباشد، کار ارزشمند مبارزه با فساد با نوعی فساد دیگر یعنی خدشهدار نمودن اعتماد عمومی آمیخته میشود که پرهیز از آن اهمیت بسیاری دارد.باید به گونهای این مبارزه از لحاظ شیوه اطلاع رسانی و رسانهای شدن مدیریت شود که حاصل بازتاب رسانهای آن تضعیف اعتماد عمومی به مجموعه نظام و یا اجزاء آن نشود. خدشهدار نمودن اعتماد عمومی امالفساد است و در صورت تحقق آن به راحتی قابل جبران نخواهد بود.
3- گاهی در فضای رقابتهای جناحی،گروههای رقیب تلاش مینمایند از فساد ایجاد شده و یا فساد القایی برای ضربه زدن به حریف استفاده نمایند. بزرگ نمایی، مخلوط کردن اخبار صحیح و غیرصحیح،تکرار مکرر آسیب و زمینهسازی در برداشتهای نادرست، بخشی از اقدامات سوء جناحی و حزبی در این عرصه است. بعضی گروهها و جناحها در دام منافع حزبی و گروهی افتاده و با ایجاد یک فضای ناسالم تبلیغاتی با قصد ضربه زدن به حریف، اصل نظام را دچار آسیب مینمایند. عقلای نظام و مسئولین طراز اول کشور و نهادهای نظارتی و قضایی و دادگاه مطبوعات باید هوشیارانه پاسداری از اعتماد عمومی به نظام را وجهه همت خویش ساخته و با تحرکات رسانهای جناحی و حزبی که در نهایت بخاطر منافع گروهی اصل نظام را قربانی میکنند مقابله جدی نموده و آنان را به وجه مناسبی مجازات نمایند.
4- به مقتضای عقل در بعضی موارد میتوان مبارزه با فساد را از جنجال مطبوعاتی و رسانهای جدا کرد.سریالهای متوالی طرح نامناسب و ناشیانه اخبار فساد واقعی و غیر واقعی توسط رسانههای غیرمسئول حال عمومی اعتماد را وخیم نموده و رمقی برای سرمایه اجتماعی باقی نمیگذارد. بهتر است بسیاری از آسیبها و فسادها در یک روند قانونی اما آرام و خاموش مورد رسیدگی قرار گرفته و ضمن برخورد قاطع با مفسدان، آرامش روانی و اعتماد عمومی و امید به آینده را در جامعه پایدار و مستمرنمائیم.
5- باید توجه داشت که انقلاب در معرض یکی از سختترین انواع جنگ نرم قراردارد.دشمنان سعی مینمایند با بهره گیری از آنچه در نشریات و رسانههای داخلی کشور چاپ و منتشر میشود بر علیه نظام سوء استفاده نموده و مقبولیت و کارآمدی نظام را زیر سئوال ببرند.نباید وجود فساد در رسانهها به گونهای تبلیغ شود که دشمنان انقلاب اسلامی از بگو مگوهای جناحی و گروهی داخلی بر علیه نظام بهرهبرداری نمایند.
6- تقویت نهادهای نظارتی و سازمانهای اطلاعاتی برای پیشگیری از تحقق فساد و یا برخورد بموقع با فساد، نقطه قابل توجهی است.سازمانهای نظارتی و اطلاعاتی باید با تقویت قابلیتهای سخت افزاری و نرم افزاری، و بکارگیری روشهای نو و با تجدید سازمان و با بهره مندی از اختیارات مناسب، زمینههای فساد را بخشکانند. نباید در حالت اشراف اطلاعاتی و نظارتی سریالهای متوالی فساد تحقق یابد. باید تحقق فساد به حداقل رسانده شده و یا ریشه آن کاملاً خشکانده شود تا هر روز نظام را دچار آسیب نکنند.
7- در برخورد با فساد در پروندههای گوناگون،همه مجرمین باید بطور مساوی در سایه تیغ عدالت به مجازات واقعی برسند. مردم باید احساس کنند که فساد کنندگان از هر گروه و جناح سیاسی در محکمه عدالت بدون تمایز و تفاوت به مجازات میرسند.
سید علی قدمگاهی