نگاه بازجویانه ي اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعتن داری به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب

نگاه بازجویانه  ي اوین نامه ی  کیهان سربازجو شریعتن داری به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب. 31 فروردین -96
اينکه مي گويند اشتغال ايجاد نشده عوام فريبي است! 
    سرويس سياسي - روزنامه زنجيره اي بهار در سر مقاله خود با عنوان «پاياني بر توهم همه تواني» اين بار دليل ناکارآمدي و عدم تحقق وعده ها از سوي رئيس جمهور را داشتن ايده وهم آلود «همه تواني رئيس جمهور» توسط مردم و تکرار شعار نخ نماي «نگذاشتند رئيس جمهور کار کند» عنوان کرد و نوشت : « [بايد] در گام اول از خود سوال کنيم که «ما دقيقاً از روحاني - در حوزه هاي مختلف سياسي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي- چه مي خواهيم؟»، و سپس امکان حداقلي و حداکثري مانور و بازي فرد رئيس جمهور را در سپهر نظم سياسيِ پيدا و پنهان ِمستقر برآورد و محاسبه نماييم، و بعداً با توجه به تقسيم بندي اهداف ممکن و ناممکن؛ و بررسي جميع شرايط، از خود بپرسيم آيا وعده اي بود که روحاني مي توانست عملياتي اش کند و نکرد؟ و از آن مهم تر آيا اساساً آن وعده قابل عملياتي شدن توسط شخص رئيس جمهور است يا نه؟ و در گام بعدي اگر وعده اي قابل اجرا شدن است و نشده است، آيا بهتر نيست که فرصتي ديگر در اختيار «روحاني» بگذاريم تا امور را بيشتر به سامان کند».

    نگارنده البته فراموش کرده که اين سوالات را نيز به سوال هاي مطرح شده اضافه کند که آقاي رئيس جمهور که به قول خودشان از ابتداي انقلاب تاکنون در سطوح عالي مديريتي کشور قرار داشته اند آيا از ميزان قدرت مانور رئيس جمهور اطلاع نداشته اند؟ آيا طرح وعده هاي غيرقابل تحقق از سوي وي نوعي عوام فريبي و صرفا براي کسب راي نبوده؟ چرا رئيس جمهور وعده هايي داده که عملياتي شدن آن در توان و حيطه اختياراتش نيست؟ و اساسا رئيس جمهوري که طي 4 ساله گذشته از بي سابقه ترين اختيارات در بين روساي جمهور گذشته در مذاکره مستقيم با آمريکا، توافق با غرب و تعليق و بتن ريزي در دستاوردهاي هسته اي و ... برخوردار بوده ديگري چه اختياراتي براي عمل به وعده هاي خود مي خواسته که نداشته است؟ 

     روزنامه ايران ارگان دولت در سر مقاله خود با عنوان «آزادي، حلقه وصل دانشگاه و جامعه» تلاش کرده سياست انتخاباتي رئيس جمهور در فرار از مسائل اقتصادي، تغيير زمين بازي و پررنگ کردن مسائلي چون آزادي جوانان، دسترسي آزاد به اطلاعات، حقوق شهروندي و... را دنبال کند. اين روزنامه نوشت: « در مقاطعي از درون انقلاب اصلاحات [دانشگاه] گاه تا حد عقل نقاد جامعه ارتفاع گرفته و گاه در دوراني نظير دولت پيشين تا مرحله نهادي منفعل و در خود فرو رفته تنزل يافته است....تجربه نشان داده است که حلقه وصل ميان دانشگاه، جامعه و سياست عنصر آزادي و احساس امنيت در دانشگاه است....خوشبختانه دولت اعتدال توانست بخشي از اين شرايط ذهني و عيني را بهبود بخشد».

    تلاش جريان تشکيلاتي و رسانه اي حامي دولت براي انحراف افکار عمومي جامعه از مطالبات به حق خود از روحاني در حوزه اقتصاد به اقدامات دولت وي در حوزه فرهنگ و دانشگاه در حالي است که، تدبير و اميدي ها در اين حوزه نيز کارنامه چندان موفق و درخشاني نداشته اند. 

    لغو ده ها سخنراني نقادانه در دانشگاه ها از سوي دولت، سكوت و انفعال حاكم بر فضاي دانشگاه ها در ايام بسيار مهم انتخابات و ممنوعيت حضور و سخنراني نمايندگان بزرگترين و مهم ترين تشکل هاي دانشجويي منتقد دولت در مراسمات مهمي چون 16 آذر نشان مي دهد که دولت يازدهم، فضاي دانشگاه ها را در جهت دلخواه خود بسته است و ادعاي بازتر شدن فضاهاي دانشجويي، در عمل كاملاً وارونه است. 

    
    
    
توهين روزنامه زنجيره اي به هاشمي رفسنجاني
    روزنامه زنجيره اي شرق در گزارشي با عنوان «هاشمي به روايت زيباکلام و جلايي پور» نکاتي را مطرح کرد که توهين به آن مرحوم تلقي مي شود.

    بر اساس گزارش اين روزنامه زنجيره اي زيباکلام گفته است: هاشمي با اندک زيادي تسامح، ليبرال بود؛ نه به اين معنا که تعلق به مشرب جان استوارت ميل داشت يا به مکتب نئوليبرال ها، يقينا او با اين مکاتب آشنايي نداشت؛ اما وقتي تجربه شخصي با چنين کساني داشته باشيم و آنان را از نزديک ببينيم و با آنان سخن بگويم، مي بينيد که من چندان بيراه نمي گويم.

    فارغ از اين که ليبرال خواندن مرحوم هاشمي توهين به ايشان تلقي مي شود توهين ديگر زيباکلام ناآشنا خواندن هاشمي به مکاتب سياسي است، از نظر وي هر چند هاشمي اطلاعي از نظريات سياسي انديشمندان ليبرال و ...نداشت ولي در عمل بر همان مسير و مرام حرکت مي کرد.

    جالب است بدانيم که آيت الله هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نماز جمعه 12 تير 1360 خود ليبرال هايي را که خود را مسلمان مي خواندند دروغگو خوانده و گفته بود: اين نفاق است که ليبرال ها مي گويند ما مسلمانيم اما تفاوت اين است که اسلام آنها هم از نظر فکري و عملي فاصله دارد. اين دو جريان نفاق کاملا متضادند يکي در اقتصادش مارکسيسم است و يکي سرمايه داري که در دنيا کاملا مقابل هم هستند ولي در ايران موقتا با هم متحدند.

    
    
    
سوالي که شرق به آن پاسخ نداد
    روزنامه زنجيره اي شرق در شماره ديروز خود به نامه هاي حجت الاسلام رئيسي به روحاني و رئيس صدا و سيما پرداخت و نوشت: حسن روحاني رئيس جمهور است. يک رئيس جمهور علاوه بر اينکه به حکم قانون وظايفي برعهده دارد، در عرف اين سمت نيز کارهايي را بايد انجام دهد. 

    در ادامه اين گزارش که به توجيه پخش برنامه هاي تبليغاتي روحاني در صدا و سيما پرداخته آمده است: اينها کارهايي است که حسن روحاني يا هر رئيس جمهور ديگري بايد انجام دهد و بايد اخبار آن براي اطلاع داخلي و خصوصا خارجي منتشر شود. اگر رئيس جمهور چنين مي کند و صداوسيما نيز اخبار آن را منتشر مي کند، آن را بايد به اقتضاي منافع ملي ضروري دانست و نمي توان آن را در شمار تبليغات محسوب کرد. شان رياست جمهور، مستقل از نام افراد است.

    شرق به اين سوال پاسخ نداد که اگر اقدامات اخير رئيس جمهور که به شدت در روزهاي انتخابات افزايش يافته است وظايف طبيعي روحاني و هر رئيس جمهور ديگري است چرا در چهار سال گذشته اين گونه نبوده و روحاني اين حجم از سفر استاني و همچنين افتتاح پروژه ها را نداشته است؟!

    
    
    
روحاني تنها است!
    روزنامه زنجيره اي قانون در گزارشي روحاني را تنها خوانده و نوشت: شايد بتوان روحاني را اين روزها تنها ترين رئيس جمهور دانست. مردي كه به تنهايي براي انتخابات به وزارت كشور آمد و به تنهايي قصد دارد در برابر ده ها كانديداي رقيب بايستد. 

    ادعاي قانون در باره تنها بودن رئيس جمهور در حالي است که برنامه هاي تبليغاتي وي به صورت تمام وقت و پيش از آغاز رسمي و قانوني تبليغات از صدا و سيما پخش مي شود و از سوي ديگر مشخص نيست که روحاني در برابر کدامين دهها رقيب در مناظره ها و تبليغات انتخاباتي پاسخگو خواهد بود؟ شايد منظور روزنامه زنجيره اي قانون همه ثبت نام کننده هاي انتخابات رياست جمهوري هستند که برخي حتي سواد خواندن و نوشتن نيز نداشتند و روزنامه حامي دولت نگران حضور آنان و خطري است که شايد متوجه دولت و راي آوري روحاني کنند!

    
    
    
بي انضباطي مالي دولت يازدهم، تقصير دولت قبل است!
    روزنامه آفتاب يزد در گزارشي نوشت: «افزايش قابل توجه بدهي هاي دولت در سال هاي اخير نتيجه رفتار دولت هاي نهم و دهم در عدم تقيد به منابع و مصارف و نگاه صندوق محورانه به منابع بانک ها است که نتيجه آن بلوکه شدن بخش قابل توجهي از منابع بانک ها در قالب بدهي هاي دولت بوده است».

    گفتني است مجموع رشد بدهي در دولت هاي نهم و دهم 17/2 درصد رشد کرده است، اما در دولت يازدهم طي سه سال و 11 ماه، بدهي دولت به بانک مرکزي 157/3 درصد افزايش داشته که اين پديده يک رکورد منفي محسوب مي شود.

    
    
    
اينکه مي گويند اشتغال ايجاد نشده، عوام فريبي است
    روزنامه آفتاب يزد در مطلبي با اشاره به اظهارات «اسماعيل شجاعي» سخنگوي حزب اعتدال و توسعه نوشت: «مي گويند اشتغال ايجاد نشده است؟ اين حرف عوام فريبي است. در شرايطي که در سال سوم اين دولت، برداشته شدن تحريم ها به صورت تدريجي شروع شده است، غيرممکن بوده که امکان ايجاد اشتغال وجود داشته باشد».

    اين روزنامه مدعي شده است که در سال سوم دولت، برداشته شدن تحريم ها به صورت تدريجي شروع شده است. در اين باره بايد گفت اولا مقامات ارشد دولت يازدهم تاکيد کردند که در روز اجراي برجام -دي ماه 94- تمامي تحريم ها لغو خواهد شد و نه تعليق. ثانيا روزنامه هاي زنجيره اي در تيرماه 94، پس از امضاي برجام تاکيد کردند که تحريم ها به تاريخ پيوست. ثالثا پس از امضا و اجراي برجام تاکنون آمريکا به دفعات تحريم هاي جديدي را عليه ايران تصويب و اجرا کرده است و قوانين تحريمي سابق را نيز تمديد کرده است.

    علاوه بر اين جديدترين آمار صندوق بين المللي نشان مي دهد وضعيت ايران به لحاظ بيکاري در جهان در سال هاي ۹۲ تا ۹۵ با ۱۳ پله نزول بدتر شده و رتبه کشورمان از ۲۹ به ۱۶ رسيده. مدعيان اصلاحات در حالي موضوع اشتغال را به تحريم ها گره مي زنند که پيش از اين، سوءمديريت را منشا اصلي معضل بيکاري مي دانستند.