روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 اردیبهشت
ماه سال 1396
سرمقاله روزی نامه ی جمهوری "سایه ادبیات ترامپی بر تبلیغات
انتخاباتی "
بدون شک مخاطبین ادبیات ترامپی سرمقاله نویس که اذعان کرده سایه برتبلیغات
نمایش انتخاباتی ریغست جمهوریانداخته است
.همان نامزدان اصول گرایان تندرو و بی ترمزودنده عقب کنده شدگانی اند که حامی
ومرید خامنه ای رهبر انتصابی ولی فقیه اند .همچنین خامنه ای هم حامی سفت وسخت اینان
می باشد .طوریکه دردیدار با گرده آوری
شدگان به عنوان روزجهانی کارگر که تازگی خامنه
ای داشت ازنامزدانی دفاع کرد که ادبیات شان بنابر گفته سرمقاله نویس ترامپی است .در حقیقت بااین اعتراف یا
افشاگری زیرآب سیاست تاکتیکی- تبلیغاتی 38
ساله ضدآمریکایی زده شده است . از سوی دیگر سرمقاله نویس نقل قول کرده است طی روزهای اخیر یکی از نامزدها ادعا کرده که یکی
دیگر از نامزدها 96 درصد افراد جامعه را کنار زده و به حاشیه رانده و تمامی
امکانات کشور و فرصتها و رانتها فقط در اختیار 4 درصد افراد جامعه است!
خوب از این شفاف تر نمی شود به
فاصله عمیق طبقاتی اعتراف کرد که نتیجه
عملکرد 38 ساله رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه غارتگر منجر به این دره عمیق پرناشدنی
شده است .برای اینکه این پدیده شکاف عمیق طبقاتی 96% محروم و4% صاحب قدرت اقتصادی
کشور درمدت 4 سال روحانی به وجود نیامده است. بلکه محصول 38 ساله است .
تا روز برگزاری
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، زمان زیادی باقی نمانده است. همه انتظار دارند این
انتخابات نیز منشا خیر و برکت و گشایشی بیشتر در امور جاری کشور باشد و اصل
انتخابات نیز با حضور حماسی مردم، آنچنان باشکوه برگزار شود که برای دوست و دشمن،
غیرمنتظره و خیره کننده باشد. برگزاری چنان انتخاباتی، الزامات و اقتضائات خاص خود
را دارد. تا آنجا که به مردم غیرتمند و حماسه ساز کشور مربوط میشود، این ملت
همواره در پای صندوقهای رای، با تمامی توان و ظرفیتش حاضر بوده و نقش مورد انتظار
خود را به خوبی ایفا کرده است. ولی علاوه بر مردم و ایفای نقش آنها، دیگران هم در
این فرایند انتخاباتی موثر هستند. از جمله نامزدهای انتخاباتی و نحوه ارائه دیدگاهها
و نقطه نظرات نامزدها بسیار اهمیت دارد.
متاسفانه در گذشته از این فرصتهای تبلیغاتی، سوءاستفادههای نادرستی شد و کشور از این بابت آسیبهای فراوانی را متحمل شد. طبعاً انتظار میرود این بار شاهد چنین رفتارهای نادرستی نباشیم و نامزدها قویاً به اصول، ارزشها و معیارها وفادار باشند. اهانت به دیگر نامزدها، دروغ پردازی، توسل به ادعاهای غیرواقع، هتاکی به سایرین، واقعیتها را وارونه جلوه دادن، بزرگنمائی مسائل و مشکلات، تحقیر و کوچک کردن دیگران، سمپاشی و جوسازی علیه این و آن، سیاه نمائی و تخریب چهره سایر نامزدها و... مواردی نیستند که بتوانند نفعی را برای کسی تضمین کنند، چرا که مردم حداقل دو بار طی سالهای گذشته چنین تجربههای تلخی را آزمودهاند و پیامدهای بدفرجام آنرا هم در آن دوره تاریک 8 ساله در زندگی و آینده خود به چشم دیدهاند و هنوز هم تلاش میکنند آن کابوسها دوباره تکرار نشود.
این برای هیچ یک از نامزدها، صرفنظر از گروه و جناح و خاستگاه اجتماعی آنها، پذیرفتنی نیست که معیارهای اخلاقی را زیر پا بگذارند و به «ادبیات ترامپی» متوسل شوند تا بلکه رقبا را از صحنه خارج کنند و محبوبیتی کاذب و گذرا کسب نمایند که صد البته قابل دوام هم نیست.
رفتارهای تهاجمی و بدون منطق، استفاده از ادبیات سخیف و تحقیر کننده، پرخاشگری و توسل به شیوههای بیمارگونه برای تخریب چهره سایر نامزدها نباید مطلقاً فرصتی برای تظاهر و مقبولیت پیدا کند. از ارائه آمارهای غلط، غیرمستند و حتی غیرواقعی باید به شدت اجتناب شود و حتی اگر نامزد یا نامزدهائی از حدود و حقوق خود پا را فراتر گذاشته و به حقوق سایر نامزدها تعدی کردند، قطعاً، فوراً و جداً با آنها برخورد موثری صورت پذیرد که شاهد تکرار چنان رفتارهای غیرقابل دفاع و توجیهی نباشیم.
طی روزهای اخیر یکی از نامزدها ادعا کرده که یکی دیگر از نامزدها 96 درصد افراد جامعه را کنار زده و به حاشیه رانده و تمامی امکانات کشور و فرصتها و رانتها فقط در اختیار 4 درصد افراد جامعه است!
در این زمینه نکات مهمی وجود دارد که نباید از کنار آنها به سادگی گذشت. اولاً به شرط صحت و دقت آمار باید پرسید که چنین آمار و ارقامی را چه مرجعی و چگونه به دست آورده است؟ ثانیاً اگر چنین آماری صحیح باشد، به وضوح به منزله وهن و تخریب نظام است که 96 درصد جامعه به حاشیه رانده شدهاند ولی ما هنوز مدعی تداوم انقلاب هستیم و از برکات آن سخن میگوئیم. ثالثاً نهادهای نظارتی پرتعدادی که مدعی رعایت اصول و معیارها هستند و با اسامی پرطمطراقی همچون کمیسیون نظارت... و.... همه چیز را به آینده حواله میدهند، چرا در این مقولات جدی و اثرگذار ساکتند؟ درک دروغ پردازی و فریبکاری و رفتارهای عوام فریبانه و پوپولیستی، حداقل پس از عبور از آن دوره تاریک و پرتشویش 8 ساله چندان پیچیده و غیرممکن نیست. نباید به هیچ نامزدی فرصت داد که از تریبون رسانه ملی برای به زیر سئوال بردن عملکرد و حیثیت نظام، سوءاستفاده کند. متاسفانه بعضیها برای تخریب چهره رقیب خود، چهره نظام را مخدوش میکنند و کارنامه نظام را زیر سوال میبرند. سیاه نمائی با نقد سازنده تفاوت ماهوی دارد و زمانی که کسی درصدد سوءاستفاده از فرصتها و ناکام جلوه دادن مردم و نظام است، کاملاً قابل تشخیص است که وی تیشه را به ریشههای نظام وارد میکند تا بلکه به قدرت برسد. اتفاقاً تجربه نشان داده که این جماعت با این رفتارهای غیرقابل دفاع به زیان خود عمل میکنند و باقیمانده آبروی خود را هم حراج کردهاند ولی حتی به همین اندازه هم نباید ساکت بمانیم و به تخریب گران چهره مقدس نظام فرصت بدهیم که سمپاشی و جوسازی کنند. برخی بر این اساس که روشهای پوپولیستی حتی در سپهر سیاسی آمریکا و اروپا هم جواب داده، امید دارند کابوس آن 8 سال پرتلاطم و تخریب را تکرار کنند تا بلکه خود به قدرت برسند ولی جامعه و نهادهای نظارتی نباید فرصت بدهند که چنان فاجعهای دوباره تکرار شود. بعلاوه به کسانی که در معرض تهمت و افترا قرار گرفتهاند و رقبا سعی دارند با توسل به دروغ و فریب، همه چیز را به زیر سوال ببرند، باید فرصت پاسخگوئی و رفع ابهام داده شود تا مفتریان بدانند که دقیقاً به زیان خودشان عمل میکنند و رفتارشان به وضوح «نقض غرض» است و نتیجه معکوس میدهد.
متاسفانه در گذشته از این فرصتهای تبلیغاتی، سوءاستفادههای نادرستی شد و کشور از این بابت آسیبهای فراوانی را متحمل شد. طبعاً انتظار میرود این بار شاهد چنین رفتارهای نادرستی نباشیم و نامزدها قویاً به اصول، ارزشها و معیارها وفادار باشند. اهانت به دیگر نامزدها، دروغ پردازی، توسل به ادعاهای غیرواقع، هتاکی به سایرین، واقعیتها را وارونه جلوه دادن، بزرگنمائی مسائل و مشکلات، تحقیر و کوچک کردن دیگران، سمپاشی و جوسازی علیه این و آن، سیاه نمائی و تخریب چهره سایر نامزدها و... مواردی نیستند که بتوانند نفعی را برای کسی تضمین کنند، چرا که مردم حداقل دو بار طی سالهای گذشته چنین تجربههای تلخی را آزمودهاند و پیامدهای بدفرجام آنرا هم در آن دوره تاریک 8 ساله در زندگی و آینده خود به چشم دیدهاند و هنوز هم تلاش میکنند آن کابوسها دوباره تکرار نشود.
این برای هیچ یک از نامزدها، صرفنظر از گروه و جناح و خاستگاه اجتماعی آنها، پذیرفتنی نیست که معیارهای اخلاقی را زیر پا بگذارند و به «ادبیات ترامپی» متوسل شوند تا بلکه رقبا را از صحنه خارج کنند و محبوبیتی کاذب و گذرا کسب نمایند که صد البته قابل دوام هم نیست.
رفتارهای تهاجمی و بدون منطق، استفاده از ادبیات سخیف و تحقیر کننده، پرخاشگری و توسل به شیوههای بیمارگونه برای تخریب چهره سایر نامزدها نباید مطلقاً فرصتی برای تظاهر و مقبولیت پیدا کند. از ارائه آمارهای غلط، غیرمستند و حتی غیرواقعی باید به شدت اجتناب شود و حتی اگر نامزد یا نامزدهائی از حدود و حقوق خود پا را فراتر گذاشته و به حقوق سایر نامزدها تعدی کردند، قطعاً، فوراً و جداً با آنها برخورد موثری صورت پذیرد که شاهد تکرار چنان رفتارهای غیرقابل دفاع و توجیهی نباشیم.
طی روزهای اخیر یکی از نامزدها ادعا کرده که یکی دیگر از نامزدها 96 درصد افراد جامعه را کنار زده و به حاشیه رانده و تمامی امکانات کشور و فرصتها و رانتها فقط در اختیار 4 درصد افراد جامعه است!
در این زمینه نکات مهمی وجود دارد که نباید از کنار آنها به سادگی گذشت. اولاً به شرط صحت و دقت آمار باید پرسید که چنین آمار و ارقامی را چه مرجعی و چگونه به دست آورده است؟ ثانیاً اگر چنین آماری صحیح باشد، به وضوح به منزله وهن و تخریب نظام است که 96 درصد جامعه به حاشیه رانده شدهاند ولی ما هنوز مدعی تداوم انقلاب هستیم و از برکات آن سخن میگوئیم. ثالثاً نهادهای نظارتی پرتعدادی که مدعی رعایت اصول و معیارها هستند و با اسامی پرطمطراقی همچون کمیسیون نظارت... و.... همه چیز را به آینده حواله میدهند، چرا در این مقولات جدی و اثرگذار ساکتند؟ درک دروغ پردازی و فریبکاری و رفتارهای عوام فریبانه و پوپولیستی، حداقل پس از عبور از آن دوره تاریک و پرتشویش 8 ساله چندان پیچیده و غیرممکن نیست. نباید به هیچ نامزدی فرصت داد که از تریبون رسانه ملی برای به زیر سئوال بردن عملکرد و حیثیت نظام، سوءاستفاده کند. متاسفانه بعضیها برای تخریب چهره رقیب خود، چهره نظام را مخدوش میکنند و کارنامه نظام را زیر سوال میبرند. سیاه نمائی با نقد سازنده تفاوت ماهوی دارد و زمانی که کسی درصدد سوءاستفاده از فرصتها و ناکام جلوه دادن مردم و نظام است، کاملاً قابل تشخیص است که وی تیشه را به ریشههای نظام وارد میکند تا بلکه به قدرت برسد. اتفاقاً تجربه نشان داده که این جماعت با این رفتارهای غیرقابل دفاع به زیان خود عمل میکنند و باقیمانده آبروی خود را هم حراج کردهاند ولی حتی به همین اندازه هم نباید ساکت بمانیم و به تخریب گران چهره مقدس نظام فرصت بدهیم که سمپاشی و جوسازی کنند. برخی بر این اساس که روشهای پوپولیستی حتی در سپهر سیاسی آمریکا و اروپا هم جواب داده، امید دارند کابوس آن 8 سال پرتلاطم و تخریب را تکرار کنند تا بلکه خود به قدرت برسند ولی جامعه و نهادهای نظارتی نباید فرصت بدهند که چنان فاجعهای دوباره تکرار شود. بعلاوه به کسانی که در معرض تهمت و افترا قرار گرفتهاند و رقبا سعی دارند با توسل به دروغ و فریب، همه چیز را به زیر سوال ببرند، باید فرصت پاسخگوئی و رفع ابهام داده شود تا مفتریان بدانند که دقیقاً به زیان خودشان عمل میکنند و رفتارشان به وضوح «نقض غرض» است و نتیجه معکوس میدهد.