نگاه بازجویانه اوین نامه ي
سربازجو شریعت نداری به ديروزنامه هاي
زنجيره اي رقیب 31 اردیبهشت -96
انتقاد از سند 2030/حمله به تربيت اسلامي است!
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به دفاع از سند 2030 پرداخت و انتقاد از آن را حمله به تربيت اسلامي خواند!
سرويس سياسي- در بخشي از يادداشت اين روزنامه آمده است: منتقدان دولت روحاني درباره سند ٢٠٣٠ در هفته گذشته در تمام شهرستان ها مشغول تخريب هستند. آنها در روستاها تكثير مي كنند كه دولت با اين سند قصد آموزش جنسي را به كودكان دارد... تخريب اصولگرايان نشان مي دهد نه تنها اصل سند را نخوانده اند بلكه با انديشه هاي تئوريسين هاي انقلاب حداقل آشنايي را هم ندارند. بررسي سند نشان مي دهد در هيچ کجاي سند ۵۱ صفحه اي آموزشي ۲۰۳۰ حتي يک کلمه هم از «همجنسگرايان» نوشته نشده؛ يعني مخالفان دولت نمي توانند حتي يک بند اين سند را پيدا کنند که به صورت مستقيم يا غيرمستقيم به موضوع «همجنسگرايان» اشاره کرده باشد.
دفاع روزنامه زنجيره اي شرق از سند 2030 درحالي است که حسن رحيم پور ازغدي عضو شوراي انقلاب فرهنگي اسفند ماه سال گذشته در نشست بررسي تربيت و آموزش ليبرالي يا اسلامي در سند 2030 که به همت انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در تالار شيخ انصاري اين دانشکده برگزار شد، در رابطه با اين سند مي گويد: دبير کميسيون يونسکو، جمهوري اسلامي را به عنوان کشور پيشگام اجراي تدارکات لازم براي 2030 معرفي کرده و از طرف غرب، از ايران تقدير مي کنند، يعني حتي آنها هم توقع چنين کاري را از ما نداشتند و اين سند هم ما را غافلگير کرد و هم آنها را.
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با اشاره به وضعيت جميعت ايران گفت: نرخ رشد جمعيت ايران صفر است، يعني 20 سال بعد تمام مهدکودک ها بايد به خانه سالمندان تبديل شود و دشمن کاري که مي خواست در کشور ما انجام داد. 200 سال طول کشيد که اروپا و غرب به اين وضعيت برسند، ولي ما 20 ساله رسيديم. با اين سرعتي که پيش مي رويم، 20 سال بعد خانواده در ايران چه تعريفي دارد؟ آنها نظام تربيتي خود را به ما تحميل مي کنند و حالا مي خواهند از کودک 5 ساله آموزش را شروع کنند و خودمان هم داوطلبانه و با پول خودمان اين کار را برايشان انجام مي دهيم.
رحيم پور ازغدي افزود: دکترين اومانيستي را مطرح مي کنند و تحت عنوان تنوع فرهنگي و مذهبي عملاً هوس و نفسانيت که تمام انبيا براي مديريت آن مبعوث شده اند را جايز مي دانند، طبق سند 2030 در مدارس ما همجنس بازان مي توانند کلاس آموزشي داشته باشند، ولي در مورد دين نمي توانيم صحبت کنيم. اينها که از آزادي مي گويند خودشان، دختران باحجاب فرانسوي را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهاي دولتي آنها را ندارد، ازدواج با همجنس را با قانون حمايت مي کنند، ولي با پوشش مبارزه مي کنند که اين تناقض در برخورد با آزادي جالب است.
وي گفت: نکته بعدي که در سند مطرح شده الزام احترام به رفتارهاي متفاوت است که يکي از آنها همجنسگرايي است و حتي عدم قانوني بودن همجنسگرايي در ايران را محکوم مي کنند و ما هم پاي اين مسئله را امضا مي کنيم، مفهوم شهروند جهاني را مطرح مي کنند، ويژگي هاي کودکي که مي خواهند تربيت کنند منطبق بر سکولاريسم است. ما چگونه اين مسائل را در مدارسمان اجرا کنيم؟ مدارس غيرانتفاعي ما هم که دقيقاً انتفاعي است و فقط نام آن را معکوس گذاشته اند، به طوري که برخي از اين مدارس سالانه 20 ميليون تومان يا بيشتر دريافت مي کنند.
اصولگرايان شکست خوردند چون از ما انتقاد کردند
روحيه استبدادي مدعيان اصلاحات تا آنجا است که هيچ انتقادي از خود را برنمي تابند، فارغ از اين که نتيجه انتخابات رياست جمهوري چه شد روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به قلم سردبير ضمن حمله به نامزدهاي منتقد دولت در مناظره هاي انتخاباتي نوشت: فارغ از نتيجه انتخابات، اصلاح طلبان، خاصه حسن روحاني پيروز اين ميدان اند؛ ميداني که رئيسي و اصولگرايان در آن شکست خورده اند. شکست آنان جدا از برگه هاي راي، نتيجه گفتمانشان بود. اصولگرايان بيش از آنکه به آموزه ها و اصول خود پايبند بمانند، براي رسيدن به پيروزي دست به هر کاري زدند. مايه خرسندي نيست جرياني که همواره مي توانست با مجادله و مناقشه به آنتاگونيسمي سياسي دامن بزند، اين گونه از معنا تهي شود. شکست اصولگرايان با مواضع قاليباف در مناظره ها رقم خورد. تندخويي ستيزه جو که چاشني کلامش تهمت بود و افترا.
بي آنکه به اظهارات طرفين در مناظره هاي انتخاباتي بپردازيم سوالي که مي توان از روزنامه شرق و مدعيان اصلاحات پرسيد آن است که رئيس جمهور مستقر آيا در تبليغات انتخاباتي هر آنچه که مي خواست و حتي ضد انقلاب و جريان هاي برانداز سال ها آن را تکرار مي کردند نگفت؟ آيا براي مدعيان اصلاحات تنها يک نامزد پوششي که مواضع و سياست هاي گزينه آنان را تائيد و توجيه کند مطلوب است و هر انتقادي بايستي با ادعاي تهمت و تخريب مورد هجمه قرار گيرد؟!
مشارکت مردم را هم به حساب دولت فعلي بگذاريد!
روزنامه زنجيره اي آفتاب يزد مشارکت مردم در انتخابات را به حساب دولت يازدهم گذاشت و نوشت: «همه مي آييم» تبديل شد به «همه آمدند». چه چيزي بهتر از اين. صرفنظر از نتيجه انتخابات همين که غالب مردم خود را ملزم مي دانند تا در صحنه مشارکت داشته باشند امر ميمون و مبارکي است. اين را هم بايد بگذاريم به حساب دولت فعلي. مگر غير از اين است که قوه اميد باعث تحرک و تبلور ملت شد؟ اگر اميدي به آينده نبود اين همه از پير گرفته تا جوان، از زن گرفته تا مرد، از بيمار گرفته تا ورزشکار و ... پاي صندوق ها ي راي حاضر نمي شدند.
اين ادعاي روزنامه آفتاب يزد در حالي است که بسياري از مردم ايران که بر اساس آمار اعلام شده از سوي نهادهاي ذيربط بيش از 15 ميليون نفر را شامل مي شود در انتخابات به سياست هاي روحاني نه گفتند و اين نشان از آن دارد که دولت يازدهم بايستي در سياست هاي اقتصادي، فرهنگي و ... خود تغييرات اساسي دهد چرا که اين ميزان راي منفي به رئيس جمهور مستقر کم سابقه است.
ادعاي مضحک شفافيت از سوي دولت محرمانه ها!
روزنامه زنجيره اي آرمان در مصاحبه با «فريدون مجلسي» از فعالين مدعي اصلاحات نوشت: «آنچه دموکراسي را تضمين مي کند، شفافيت و رعايت بهره مندي مردم از حقوق برابر است. زماني که در جامعه افرادي بخواهند از منافع خاص استفاده شخصي کنند، از شفافيت فاصله مي گيرند و در چنين جامعه اي همه چيز رنگ محرمانه پيدا مي کند و همه معاملات به صورت خصوصي و خارج از آگهي هاي رسمي ايجاد مي شود و امتيازات به صورت فله اي و نجومي به خواص داده مي شود. در چهار سال اخير شفافيت بيش از هر چيزي ديده شد. پنهانکاري هاي گذشته اهميت شفافيت را بيش از گذشته هويدا مي کند. من اعتقاد دارم لازمه موفق شدن دموکراسي در جامعه ايران رعايت هر چه بيشتر شفافيت و احترام به قانونمداري است»
روزنامه حامي دولت شهروند نيز در اين زمينه نوشت: در ساليان اخير به دليل اينکه نظام سياسي و دولت ميزان شفافيت را بيشتر کرده است و کمتر اطلاعات خود را در ظرف هاي گِلي مي گذارد، مردم اعتماد بيشتري مي کنند، اميدوار مي شوند و دوباره به صحنه بازمي گردند. بازگشت آگاهانه مردم به صحنه ۲۹ ارديبهشت ماه ۱۳۹۶، به نظر جامعه شناسان و پژوهشگران مسائل اجتماعي، پيامد عملکرد درست نظام سياسي در سال هاي اخير و نشانگاني از بازگشت سرمايه اجتماعي به عرصه و صحنه جامعه است.
اين ادعا که «در چهار سال اخير شفافيت بيش از هر چيزي ديده شد» در حالي است که دولت يازدهم از ابتداي فعاليت خود مهر «محرمانه» بر بسياري از تصميمات و مذاکرات اقتصادي و سياسي زده است. ماجراي فکت شيت و تصويب برجام، قراردادهاي جديد نفتي(IPC)، توافق پنهان و شفاف نشده بانک مرکزي با FATF (اتحاديه بين المللي مبارزه با پولشويي)، فيش هاي حقوقي نجومي، قراردادهاي منتشر نشده ايرباس و پژو، لوايح بودجه سال 95 و برنامه ششم توسعه، سانسورها و تحريف هاي آماري، تکليف مبهم قرارداد خسارت بار کرسنت و جريمه 30 ميليارد دلاري آن، و... تنها بخشي از مصاديق عدم شفافيت در دوران فعاليت دولت يازدهم است.
يک مورد از اين مسکن اجتماعي را نشان بدهيد!
روزنامه اعتماد در شماره ديروز خود در صفحه اقتصادي در گزارشي با عنوان «5 اقدام بانکي براي تکميل مسکن مهر» به موضع مسکن پرداخته است.
در حالي که دولت يازدهم چهار سال اين پروژه را رها کرده بود، در آستانه انتخابات ناگهان به ياد مسکن مهر و تعهد دولت افتاد. اين گزارش ضمن پرداختن به اقدامات بانکي، به طرح مسکن اجتماعي که دولت مدعي آن است پرداخته و نوشته است: طرح مسكن اجتماعي در بافت هاي فرسوده شهري كه داراي هويت فرهنگي و سابقه سكونتي بوده و از همه مهم تر داراي خدمات زيربنايي بوده و نيازي به زيرساخت دوباره نداشته و اشكالات زمين هاي ٩٩ ساله مسكن مهر را نيز ندارد؛ اجرا مي شود. بدين ترتيب دو طرح مسكن اجتماعي و نوسازي بافت فرسوده در يكديگر ادغام مي شود. بر اساس جزييات طرح مسكن اجتماعي هرساله ١٢٥ تا ١٥٠ هزار واحد مسكن اجتماعي در شهرها ساخته مي شود از اين رو فشار تورمي ايجاد خواهد كرد.
طرح مسکن اجتماعي در حالي مطرح مي شود که تا کنون هيچ اقدامي از سوي دولت در اين باره صورت نگرفته است. دولتمردان و حاميانشان تنها يک مورد از اين مسکن اجتماعي که ساخته شده را به مردم نشان بدهند.